مترجم شکوه عمرانی
بیوگرافی پاتریسیا گونو
پاتریسیا گونوشاعر فرانسوی در حادثه ای در جاده جان خود را از دست داد.
افسوس که استعداد نویسندگی او از زمان مرگش کشف شد.وی هر کاری را شروع میکرد در ان موفق بود ولی خیلی زود از ان خسته میشد و همیشه بدنبال چیزهای تازه میگشت.
ولی نمیدانیم چرا از شرکت در کارگاههای شعر در انترنت خودداری میکرد.
نبوغ ادبی او جزو اسرار است. خوشبختانه شعر های ممتاز او را در دست داریم
مروارید طبیعی
می خواهم ستاره ها را
از آسمان بچینم
و انها را درراهی جمع کنم
که تو فردا کشف خواهی کرد
دلم میخواهد دانه ی شنی باشم
و لانه ام در میان بیابان
تا کنسرت خستگی ناپذیر
باد را بشنوم
دلم میخواهد امواج را
بیکدیگر پیوند دهم
ماهیگیران را همراهی کنم
شناگران را نوازش کنم
ابر سپیدی خواهم شد
در آسمان سنگین پرندگان دریایی
من به آرامی خواهم رفت
مروارید باران بر روی بال وپر
از پاتریسیا گونو
________________________________________
شادی های مفرد
بلبلیست در لباس نور
که آواز دل انگیزش
لبریز از شادیست
بالهای باد است
که غبار را میزداید
از دل لبریز از آرزوهای نارسم
برای ترسیم راهی
غرق در هوس های پر شور
همانجایی که میدرخشد
الماس جشمان آتش انگیزش
دسته گل تازه ی
اولین روز تابستان است
پیامبر لذت، جادوگر غیوراست
تا از عفت مغرورانه ی خود
چشم بپوشم
پروانه ی باغهای شاد است
که شبانگاه کنار پلکهایم میرقصد
باله ای ابتدایی بر شادیهای مفردمان
پاتریسیا گونو
________________________________________
رویا
احساس گم گشتگی
بهمراه هجوم سردرد
در ساحل نا امیدی
و قلبی در قفس
امروز، طعم بهبودی را
خواهم چشید
به روی آینه ی آینده
لبخند میزنم
به شادیها که از
هر سو مرا بسوی خود میخوانند
با شگفتی، جشن بازار
دوره گردان شهر را
کشف میکنم
همسایه های مهربان، گلهای میان چمنزاران
هوایی فرحبخش از دور
همانند حوری دریایی
چیزی را باز نمی شناسم
پنداری دنیا عوض شده
کبوترها جای خود را
به دو مرغ ماهی خوار داده اند
آن شعبده باز با قدرت کیست؟
بتن ها جای خود را
به سبزه زاران سپرده اند
افسوس که رویایی بیش نیست
باران شروع به باریدن کرده است
پاتریسیا گونو
________________________________________
رنگین کمان لذت
آهنگ صدايت در گوشهايم
بوی خوش تو در خاطراتم
همه ی خاطراتی كه
فضارا می آرایند
مرواريدهای شادی
كه بسوی تو روانند
در انتظار ورودت
هر نشانی از تو
ذخیره ای از انرژیست
برای هماغوشی
خود را رها میسازم
تا میل تو مرا در خود غرق سازد
در موجی از لطافت
و در اقيانوسی از احساس
با گذشت هر ثانیه
بتو نزدیك تر میشوم
فرداهای روشن را كشف میكنم
از لرزشهای رها شده در بازوانم
زیباترین سمفونی هارا میسازم
و تو خواهی رقصید
در رنگین كمان لذتهای بی پایان
پاتریسیا گونو
________________________________________
خوشبختی
دوستان خوبی دارم
گاه به گاه
انها را می بينم
اما گاهی
چنان ازرده دل میگردم
که بایستی فاصله بگیرم
طبیعت مرا صدا میزند
تنها سگم همراه من است
باهم به جنگل میرویم
دوست دارم به صدای باد
گوش فرا دهم
علفهای خیس را
زیر پا له کنم
قارچهای وحشی را بچینم
پرندگان و قمریان را
به تماشا نشینم
و ستایش کنم
شکوه دنیایی جذاب و گیرنده را
هر صدایی مرا به خود می اورد
برگی که بر زمین می ریزد
صدای زمزمه ی آب
آواز یک کبوتر
تمام صداهای جنگل
از هماهنگی مطبوعی بر خوردارند
صدای ضربان قلبم را می شنوم
که همآهنگ با طبیعت میزند
احساس ارامش می کنم
در جسم و در روحم
به خانه باز میگردم
در میان اتومبیلها
پاتریسیا گونو
الهام
شاعر
سعی تو
تیره میسازد
اثرت را
بجای محصور ساختن خود
از آغاز روز
برای سرودن شعری
با قافیه ی مخملی
نورانی گردان زندگیت را
بیشتر و بیشتر لبخند بزن
گلهای سپید یاس را تنفس کن
با پرندگان وحشی هم آواز شو
کودکیت را بیاد آور
همراه با نوای دهل
ترس را خفه کن
و بذله گویی را زنده ساز
روی شاخ و برگ خاک
انجایی که روح میخشکد
روی درهای دلتنگی
شاعرمینویسد
در سایه ی شکست هایی که در سکوت میزیند
بین خنده و خواهش
کلمات، طعام نویسنده است
برای بیان خاطرات انبوهی که
عطراگین میسازد
روحش را
و شورانگیز
شعرش را
پاتریسیا گونو
شادی ناگهانی
امروز صبح خورشید
روی غم هایم نورهای شگفت انگیز شادی میپاشد
هدیه ای به اوازهای بهاری پرندگان
که خوشبختیشان را زمزمه میسازند
فرشته ی ناامیدی درقلبم فرو میریزد
دریایی از دردهای اشنا
ناگهان ناپدید میگردد
انهنگام که قهوه جوش
با بوی بخار جادوییش
مرا می خواند
رایانه در لحظه ی عبور
انبوهی از پیام های سری پرشور را می نمایاند
قلم من شعر میشود
ترانه ای پر شورو سرشار از لذت
اینده ای با شکوه را نوید میدهد
پاتریسیا گونو
ترجمه شکوه
دندانهای زیبا
دندان، می نمایاند خود را
با لبخندی شیرین
همانند الماس مشرق زمین
دندانی که طبیعت
چه زیبا بهم پیوسته
دندان سپید همانند
برف و بلور
همانند عاج
خوش عطر
همانند صمغ معطر
دندانی که
که زیباییش سلطنتی است
و
همانند مروارید
دهانی زیبا میافریند
دندانی که
پنهان و نمایان میشود
زمانی که نمایان میشوی
ذره ای از وجود الهی هستی
اما زمانیکه پنهان میگردی
زیبایی رنگ میبازد
زیرا این افتخار تست
که همچون مرواریدی ناب بدرخشی
همچون سیارگان اسمان
و تابنده تر از ماه تابان
که در دنیا بی همتاست
و به زیبایی و کمال تست
از همان لحظات نخستین که تورا نگریستم
از شادی در پوست نمی گنجیدم
و اما
مواظب باش تو را نکشند
زیرا با کشیدن تو زیبایی را
در همه ی ابعادش خواهند کشید.
ترجمه از فرانسه
اثری از میشل دامبواز
موریس کارم در خانواده ای کم بضاعت بزرگ شد.زندگی سا ده ای که داشت الهام بخش اشعارش شد.از سال 1914 شروع به نوشتن کرد.زبان آهنگین او بسییاری از طبقات مردم را به خود جلب نمود.یکی از شاهکارهای هنری او مادر نام دارد .آثار موریس فرم شعری رها شده از قراردادهاو بیان شادی زندگی است.
آزادی
خورشيد را در گودی دستانت بگیر
کمی خورشید
و به دورها و دورها سفر کن
بسوی نوازش نسیم
بسوی رویاهای شیرین
بسوی همین لحظه ، همین ثانیه
جوانی کوتاه است
راههاییست که نمی شناسی
خیلی خیلی هواییست
هرگز افسوس مخور
برای انچیزی که دیگر
در دستان پر بارت نیست
نگاه کن ،نگاه کن
انجا افق میدرخشد
دورتر،همیشه دورتر قدم بردار
درحالیکه آوازی زیبا را
زیر لب زمزمه میکنی
دنیا متعلق به آنهاییست که
دستانی تهی دارند
ترجمه از فرانسه اثری از موریس کارم
همسر
خدای من
او چه مهربون بود
انهنگام که معشوقم بود
ولی اکنون همسر منه
اکنون مهربونی چه کمرنگ شده
انهنگام که معشوقم بود
بوسه های آتشین داشت
بوسه های لبریز از کاسه های احساس
که نفس را در قفس سینه ام حبس میکرد
بوسه هایی که دستهایم را سست و لرزان میکرد
اکنون اگر بیگناه ترین بوسه را بر لبانش بنشانم
با پشت دست خشک میکنه
و می گه:
< منو قرمز کردی شیطون>
آه
از وقتی همسر منه
مهربونی چه کمرنگ شده
انهنگام که معشوقم بود
با نرمش منو صدا میزد
کبوتر صورتی من، مرغابی ابی من
ولی اکنون
نه صورتیم، نه آبیم
نامم هم دیگه تو صندوق خاطراتش نیست
و مرا <ا> صدا میکنه
خدای من انهنگام که معشوقم بود
چه مهربون بود
فکر میکردم
این مهربونی پایان نداره
باهاش پیوند بستم
ولی اگه میدونستم حتما.........
افسوس
از قبل نمیدونیم
اگه مطمئن نبودم که اون خودشه
امروز دیگه نمی شناختمش
دلم میخواد دوباره همه ی این نوازش ها و این لطافت هارا باز یابم.
و من انها را باز یافته ام! بدون شوخی !واقعا؟
من از دیروز یک معشوق دارم!
ترجمه از فرانسه اثری از یک ناشناس
بودلر شاعر فرانسوی درسال 1821 متولد شدو در سال 1867 وفات کرد.بودلر در اشعارش سعی کرده ارتباط بین بدی وخوبی را نشان دهد.خوشبختی و ایده ال دست نیافتنی - خشونت و لذت و همین طور دلتنگی و تمایل به مکانی دیگردر کتاب دعوت به سفر.
ارتفاع
بالای برکه ها، بالای دره ها
کوهها ، جنگلها، دریاها ،ابرها
بالای خورشید
بالای مرزها، ستاره ها،
ای روح من با چابکی عبور کن
و همانند شناگری ماهر
که امواج را نمی فهمد
شادی کنان عبور کن
از عظمتی عمیق
با لذتی وسیع
پرواز کن
دوراز بخارهای بیمارگون
و خود را در هوایی زیبا زلال ساز
و بنوش همانند شرابی ناب و الهی
آتش روشنی را که میدرخشد
در فضاهای صاف و پاک
در ورای همه ی دردها و غمها
خوشبخت آنیست که بتواند
با بالهایی قوی بسوی
دشتهای روشن و آرام پرواز کند
خوشبخت آنیست که افکارش همانند غزلاغ
بطرف آسمانها ازادانه پروازکند
بالهایش را بروی زندگی بگستراند
وبی درنگ بفهمد
زبان گلها و اشیا صامت را
بودلر
________________________________________
شامگاه
شب دل انگیز
دوست مجرم
ره می گشاید
اسمان همانند شریک جرم
به تیرگی میگراید
و انسان با بی صبری
خودرا به لباس حیوانی درنده میاراید
ای شب دوست داشتنی
دوست داشتنی برای آنی که
بازوانش بدون نیرنگ می گوید
امروزکار کردیم
شب چه آرامش بزرگیست
برای روحی که از دردی جانکاه در عذاب است
برای دانشمندی که پیشانیش پر بار است
و کارگر خمیده ای که بسوی خوابگاهش رهسپار است
اما اهریمنان بیدارند
از میان نوری که باد به ارمغان می آورد
روسپیگری در کوچه ها نمایان است
و در همه جا پنهانی راه می گشاید
همچون لانه ها ی مورچگان
دشمن هم در دل شهر در حرکت است
همانند کرمی که پنهان می دارد
غذایش را از انسان
صدای صوت مطبخ ها از گوشه و کنار
بگوش میرسد
ارکسترها مینوازند
میزهای میزبان
با بازی های لذت بخش تزیین میشوند
و دزدان بیرحم بزودی
کارشان را آغاز می کنند
و میگشایند به آرامی درها را
و می ربایند صندوق هارا
برای چند روز آذوقه
و هدیه ای ازبرای معشوقه
تفکر کن ای روح من
و ببند گوشهایت را بروی این صداها
اکنون زمانیست که درد بیماران بی حداست
شب تاریک گلویشان را میفشارد
و سرنوشتشان پایان می پذیرد
مریضخانه ها لبریز است
از آه و درد عطراگینشان
انها هرگز شیرینی کانونی گرم را نچشیدند
و هرگز هم فرصت زیستن نیافتند
ترجمه از فرانسه اثری از بودلر
________________________________________
ترانه ها
ریموند لوک در سال 1928 در مونترال متولد شد.و در 15 سالگی اولین ترانه هایش را نوشت و در سال 1956 با ترانه ی وقتیکه انسانها با عشق زندگی کنند شهرت زیادی کسب کرد
وقتی انسانها با عشق زندگی کنند
زمانیکه بشر شراب هستی بخش عشق را بنوشد
بینوایی بی معنا میشود
وسر اغاز روزهای زیبا
اما
ما پرواز خواهیم کرد
زمانیکه بشر شراب هستی بخش عشق را بنوشد
صلح زمین را بوسه میزند
سربازان نوازندگان گیتار میشوند
اما
ما پرواز خواهیم کرد
و از درخت پر بار زندگی
سهم ناچیزی خواهیم داشت
زمانیکه بشر شراب هستی بخش عشق را بنوشد
بینوایی بی معنا میشود
و اغاز روزهای زیبا
ریموند لوک
________________________________________
انریکو ماسیاس در سال 1938 در الجزاير متولد شد . از زمان تولدش متن ترانه هاي اينده اش را در
شکاف بین فرهنگ عرب و یهود موزیکی که پدرش او را با ان اشنا کرد. خورشید و کودکان الجزایر..... : خود حمل ميکرد
از زمان جوانی گیتار میزد و بلاخره به ارکستر ریموند لریس پیوست.با این وجود بخاطر تامین معاش شغل معلمی را انتخاب کردولی به کار یاد گیری موزیک ادامه داد.
کودکان همه ی کشورها
ای کودکان همه ی کشورها
دستان ستم دیده ی خود را بگشایید
بیافشانید بذر عشق را
و بیافرینید زندگی را
ای کودکان همه ی کشورها، از همه ی رنگها
در دلهای شماست کلید خوشبختی
در دستان شما خواهد بود
فردازمین ما
برای خروج از تاریکی ها
و آرزو برای دیدار روشنایی درچشمان شماست
که زنده است به زندگانی
بخشکانید اشکهایتان را
زمین بگذارید سلاح را
و بسازید بهشت جاودان را
بیاندیشیم به گذشته ی اجدادمان
و به عهدهایی که هرگز به ان وفا نکردند
حقیقت، دوست داشتن بدون مرز است
و هر روز بیشتر از دیروز
زیرا که خرد و پرمایگی را
یک آدرس بیش نیست: بهشت
انریکو ماسیاس
________________________________________
هانری سالوادر در سال 1917 در کاین متولد شد. پش اسپانیایی و مادرش اهل کراییب بود. در سن هفت سالگی به اتفاق پدر و مادرش به مترو پل میرود.در انجا موزیک را کشف میکند و تصمیم میگیرد
موزیسین بشود. در طول تمام فعالیت هنریش موزیک جاز جای مهمی را در اثار وی دارد.
گل کوچک عشق
اگر گلها همه میمیرند
در دلم خواهم کاشت
گلهایی را
که در چشمان تو روشن میشود
وقتی تو را عاشق بودم
در سرزمین شگفتی ها
از۱۶ بهار مان
ای گل کوچک عشق
تو همیشه شکوفایی
در پیچ و تاب هستی
تو ستاره ی سپید منی
ای گل کوچک عشق
در بیست سالگیم
لحظه ای می ایستم
برای بوییدن عطری
که عاشقش بودم
در دلم گل خواهی داد
در باغ بزرگ عشق
ای گل کوچک عشق
هانری سالوادر
از دیالکتیک فیلسوف اُرُد بزرگ تا نظریات فلسفی او
نمایش پستها با برچسب شکوهه عمرانی ( شیرین ). نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب شکوهه عمرانی ( شیرین ). نمایش همه پستها
اشتراک در:
نظرات (Atom)
پژواک اندیشه در فراسوی مرزها
تاریخ بشر، داستان مبارزه بیپایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، میتواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان
کتاب انسانگرایی در برابر امپریالیسم - اختلاف نظرهای ارد بزرگ و دوگین
کتاب تفاوت های بارز اتوپیای جزیره اُرُدیسم با اتوپیای کشور جهانی هاکسلی
کتاب شباهت های فلسفه ارد بزرگ و مدل حالت پایدار
کتاب تفاوتهای اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و ترامپ
کتاب تفاوت های بارز اتوپیای جزیره اُرُدیسم با اتوپیای کشور جهانی هاکسلی
کتاب شباهت های فلسفه ارد بزرگ و مدل حالت پایدار
کتاب تفاوتهای اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و ترامپ
- فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
- بازتاب جهانی فلسفه اردیسم Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان The philosophy of Orodism in India
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا The philosophy of Orodism in United States
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان The philosophy of Orodism in Uzbekistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا The philosophy of Orodism in Colombia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان The philosophy of Orodism in Poland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تاجیکستان The philosophy of Orodism in Tajikistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان The philosophy of Orodism in Afghanistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش The philosophy of Orodism in Morocco
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل The philosophy of Orodism in Brazil
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه The philosophy of Orodism in Nigeria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو The philosophy of Orodism in Nauru
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی The philosophy of Orodism in libya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک The philosophy of Orodism in Belgium
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا The philosophy of Orodism in Sri Lanka
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین The philosophy of Orodism in Philippines
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن The philosophy of Orodism in Japan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی The philosophy of Orodism in Ethiopia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی The philosophy of Orodism in Croatia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جمهوری چک The philosophy of Orodism in Czech Republic
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گینه استوایی The philosophy of Orodism in Equatorial Guinea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان The philosophy of Orodism in Serbia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک The philosophy of Orodism in Denmark
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی The philosophy of Orodism in Malaysia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور The philosophy of Orodism in Ecuador
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان The philosophy of Orodism in Kazakhstan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی The philosophy of Orodism in Hait
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس The philosophy of Orodism in Honduras
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس The philosophy of Orodism in Switzerland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال The philosophy of Orodism in Nepal
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند The philosophy of Orodism in Thailand
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا The philosophy of Orodism in Italy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان The philosophy of Orodism in Georgia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان The philosophy of Orodism in Bulgaria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا The philosophy of Orodism in Kenya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون The philosophy of Orodism in Cameroon
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کره جنوبی The philosophy of Orodism in South Korea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ The philosophy of Orodism in Norway
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک The philosophy of Orodism in Mexico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی The philosophy of Orodism in Indonesia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان The philosophy of Orodism in Azərbaycan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس The philosophy of Orodism in England
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق The philosophy of Orodism in iraq
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان The philosophy of Orodism in Germany
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پورتوریکو The philosophy of Orodism in Puerto Rico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا The philosophy of Orodism in Ghana
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا The philosophy of Orodism in Spain
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه The philosophy of Orodism in France
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه The philosophy of Orodism in Turkey
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه The philosophy of Orodism in Russia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش The philosophy of Orodism in Bangladesh
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان The philosophy of Orodism in Pakistan
- زندگینامه فیلسوف حکیم ارد بزرگ ( بنیانگذار فلسفه اُرُدیسم Orodism)
-
* «اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.» * «اگر واقعیات با نظر...
-
سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم ميكند: ابزار و دشمن. يعني فقط يك طبقه را ميشناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچه بلند پروازی من ...