۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

تارنگار مرد تنهایه شب : نفس هرز

نمیدونم تا حال حرفی از کسی شنیدید منظورم از نزدیکترین افراد زندگیتونه که هرگز انتظار چنین حرفی رو نداشتید.تو این نوشته میخوام احساسی که بعد از شنیدن یکی از اون حرفها بهم دست داد رو براتون بگم شاید یکم دلم آروم بگیره.من اسمشو گذاشتم نفس هرز چون به نظرم وقتی نفسی فرو میره و بیرون میاد نباید با حرفهای بیهوده به جای شکر نعمت کفر نعمت کنیم و کسی رو و شاید نزدیکترین کسانمون رو ناراحت کنیم.البته نمیتونم اون حرفا رو بگم فقط احساسم رو بعد از شنیدنش براتون میگم که خودتون به تاثیر حرفی که به کسی میزنید پی ببرید و هرگز نفس هرزی از درونتون بیرون نیاد انشاالله...

اونایی که از زندگیشون لذت میبرن نخونن لطفا

آنگاه که شروع به سخن کرد نامردی در لباس مرد کلمات مرا به سوی مرگی خوف ناک می کشاند مرگی نه از دنیا، مرگی خسته مرگی تنها مرگی خشک وسوزان، اما مرگ ، من اولین را برد، من من نبود، پرده کنار رفت خود را به سمت رهایی دیدم رهایی که قیمتی همچون خون داشت شیشه شکست انگار خون توان ماندن در بدنم را نداشت و بدنم طاقت ماندن در این غمکده را اندکی بعد خود را در بیشه دیدم، اما بیشه مرا پذیرفت، نوری نبود، سکوت همه جا فرمانروا بود صدای رعدی پیام باران بود، نفسم به سختی فرو میرفت صدای نفس نفس مرا به خود آورد انگار ابری از سینه برون میکردم با هر نفس، نور چراغی در دوردست در ابر نفسم گم می شد قلبم میکوبید انگار می خواست تمام دنیا صدایش را بشنوند با هر بار کوبیدن چشمانم به خواب دشنام میدادند باد باران را در دست داشت که همچون شلاق مرا می کوبید عرق سردی بر تمام وجودم نشسته بود که با اشک و خون و باران یکی شده بود باران مرا غسل آرامش می داد کور سوی چراغ در آب موج میزد، پاهایم توان برخواستن نداشتند صدای قلبم همچون صدای دهل پاره ای مینمود، حرکت خون را در زیر پوستم احساس می کردم که همچون گدازه با آب باران خنک می شد، حرفهایش را با نفسی ناتوان تکرار میکردم گریه به خنده مهلت نمیداد چشمانم به دنبال نور می گشت اما قلبم با صدای که رو به خاموشی می رفت نور را از چشمانم میدزدید دستانم رمقی برای حرکت نداشت سرشار از فریاد بودم اما صدایی نبود.ناگاه خاموش شدم سپیده دم، کم کم با نوازش خورشید کس دیگری بیدار شد و من وجود نداشت.


همواره آدمیان محیط و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند . اُرد بزرگ

برخلاف ‹‹اندیشه های مدرن›› درباره ی زن و مرد، آموزش واقعی در مورد رابطه ی جنس ها را باید در فرهنگ های شرقی یافت. فریدریش نیچه

اگر گام در معبدی نهادی تا اوج فروتنی و هراس خود را اظهار کنی ، برای همیشه برتری کسی نسبت به کس دیگر نخواهی یافت . برای تو کافی است که گام در معبدی نهی ، بی آنکه کسی تو را ببیند . جبران خلیل جبران


ماخذ : http://recluse.blogfa.com/post-24.aspx


تارنگار عشق معلمی : كـــلام بــزرگـان

نيچه : غم خودش ما را پيدا می کند ، بايد دنبال شادي ها گشت .

مارسل پروست : شادی زمان و مکان نمی خواهد ،کافی است دل بخواهد .

هوارد فاست : بزرگترين شادی تولد و بزرگترين غم مرگ است .

ساموئل امايلز : عشق و سختی بهترين وسيله آزمايش زندگی زناشويی هستند .

بتهوون : بهترين لحظات زندگی من ، لحظاتی بود که در خواب گذراندم .

گوته : عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است .

رومن رولان : دوستی که شما را درک می کند، شما را می سازد .

کريستوفرمورلی : موفقيت تنها يک چيز است اين که : زندگی را به دلخواه خود بگذرانيد .

آنتوان چخوف : انسان همان چيزی است که خود باور دارد .

تئودور روز وست : در هر جا که هستيد و با هر چه که در اختيار داريد ، تلاش بکنيد .

ارد بزرگ : در پشت هيچ در بسته ای ننشينيد تا روزی باز شود ، در ديگری را جستجو کنيد و اگر نيافتيد همان در را بشکنيد .

آنتونی رابينز : زندگی خود را بصورت شاهکاری بی همتا در آوريد .

آلبرت انيشتين : در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصيری ندارد .

اُرد بزرگ : آنکه نصيحت پذير نيست ، در حال سقوط در چاله ضعف و زبونی است .

جرج اليوت : برای ارواح بشری چه چيزی بالاتر از اين است که در هر رنج و محنتی

غمخوار يکديگر و در هر شادی شريک خنده های هم و در خلوت خاطرات يکديگر ، تصاوير ماندگار و ابدی وجود هم باشند .

آنتونی رابينز : اگر از نيروی عشق استفاده نکنيم ، كم كم فراموشمان می شود .

گوته : هر کسی که راه مي رود ، می تواند گم شود .

کيم وو چونگ : شما بدون تسلط بر خود نمی توانيد فاتح ديگران باشيد .

مارکز: اگر کسی ترا آن طور که مي خواهی دوست ندارد ، به اين معنی نيست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد .

برايان تريسی: بهترين راه پيش بينی آينده، ساختن آن است .

گوته : در درون جسارت، نبوغ و قدرت سحر آميزی نهفته است .

ناشناس : هر کجا می روی، با تمام قلبت برو .

تاگور : آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را اسير می کند .

ناشناس : سرمايه ی هر دلی ، حرف هايی است که برای گفتن دارد .

الکساندر دوما : زناني که می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند .

اندرو ماتيوس : شانس هرگز کافی نيست .

مارکز : دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگيرد ولی قلب ترا لمس کند .

آنتونی رابينز: قانون احتمالات يادت نره ، بالاخره يک نفر خواهد گفت : بله .

آنتونی رابينز : اگر فکر مي کنيد که موفق می شويد يا شکست می خوريد ، در هر دوصورت درست فکر کرده ايد .

لارو شفکو : وقتی انسان آرامش را در خود نيابد ، جستجوی آن در جای ديگرکار بيهوده ای است .

امرسون : در تاريخ جهان ، هر لحظه عظيم و تعيين کننده ، پيروزی نوعي عشق است.

ناشناس : دنبال کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی ، دنبال کسی باش که بدون او نتوانی زندگی کنی.

ناشناس : عشق، فراموش کردن خود در وجود کسی است که هميشه و در همه حال ما را به ياد دارد.

ضرب المثل ايتاليائی : عشق يعنی ترس از دست دادن تو.

توماس اديسون : يک درصد نبوغ ، 99 درصد عرق ريختن.

هولمز : مهم اين نيست که در کجای اين جهان ايستاده ايم، مهم اين است که در چه مسيری گام بر می داريم.

مارکوس گداوير : سعی نکنيم بهتر يا بدتر از ديگران باشيم ، بکوشيم نسبت به خودمان بهترين باشيم.

ويليام جيمز : مغز ما يک دينام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بيش از يک چراغ موشی از آن استفاده نمي کنيم.

ناشناس : تنها بنائی که هر چه بيشتر بلرزه، محکمتر می شه، دل آدمی است.

آنتونی رابينز : برای اين که تغييری ارزش واقعی داشته باشد بايد پايدار و ماندگار باشد.

کاترين پاندر : يکی از عظيم ترين اسرار عشق و محبت اين است که بياموزيد ،چگونه آرمان ها و انديشه های ناهماهنگ را از ذهن خود بزدائيد و همواره آرزوهايی کنيد که صادقانه می خواهيد نه آن چرا که فکر می کنيد شايد بتوان بدست آوريد.

برتراند راسل : کار اخلاقی آن کاری است که در دور دست ، منافع ما را تامين می کند و کار غير اخلاقی يعنی کاری که انسان ، فقط همان نزديکش را ببيند .

برتراند راسل : تمام آنچه را ما در اين جهان می بينيم داراي علتی است و اگر زنجير علت ها را دنبال کنيم سر انجام به نخستين علت می رسيم و اين نخستين علت را خدا می ناميم .

قانون دوم ترموديناميک : اگر اشيا جهان به حال خود وا گذاشته شوند ، به بی نظمی می گرايند و هيچ وقت سامان اوليه خود را باز نمی يابند .

يانيس ريتسوس : شعر، حافظه آينده است .

ويل دورانت : بخش عمده تاريخ حدس است و بقيه تعصب .

فردريش نيچه : رسالت جوانان است کـه پايـه های فساد کنــونی ، تندرستی و فرهنــگ را بلرزانند و تنفر و استهزاء را به جاي اين عقايد انبوه خالی از لطافت بر پا سازند. در انجام اين کار ممکـن است جوانان نافــرهيخته بنمايند ولــی تخـريب و ويـران سازي نخستين مرحله لازم در علاج و مداوای ِانسانيت جديد است .

بودلر : شعر راستين ، انکار بی داد است .

يانيس ريتسوس : زبان شاعر، تنها برآيند يک کار نقد يا تحليل نيست. بلكه واقعيت است .

ماني : انسان تکامل يافته ترين اجزای جهان مادی است .

ژان پل سارتر : من در تن همه مــردم رنج می کشم، من روی همــه گــونه ها سيلی مي خورم، من با مرگ همه بی چارگان می ميرم .

اوبالديا : جهان را نگه داريد، مي خواهم پياده شوم .

شيلر : جهان برای مغز فراخ آدمی تنگ است .

لائوتزه : اول انديشه، وانگهی گفتار .

مثل لاتينی : انديشه گوينده از گفتارش مهم تر است .

مولانا : علت عاشق زعلت ها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست

آلبرت کامو : ايستاده مردن بهتر از زانو زده زيستن است .

آلبرت کامو : احترام به خويشتن ، بالاترين نعمت است .

آلبرت کامـــو : سکوت اختيار کردن يعنی که ما به خود اجــازه اين باور را بدهيم که عقيده ای نداريم ، که چيزی نمی خواهيم .

برتراند راسل :قدرت جديد علم به نسبت خردمندی انسان برای او سودمند است و به نسبت نادانی او زيان بار خواهد بــود ، از اين رو اگر بنا باشد تمدن علمی تمدن سودمندی باشد ، ضرورتا بايد با افزايش علم ، خردمندی نيز بايد افزايش يابد .

برتراند راسل : خرد مندی ، درک راستين از غايت های زندگی است و اين حاصلی است که علم فی نفسه بر نمی آورد . بنا بر اين اگر چه افزايش علم يکی از عناصر ضروری پيشرفت آدمی است ، وليکن به خودی خود هيچ ترقی راستينی را ضمانت نمی کند .

برتراند راسل : آنچه به تجربه رسيده خيلی کمتر از مقداری است که در تصور انسان بگنجد . مثلا شما مدعی می شويد که دوستتان آقای ايکس رادر حال قدم زدن می بينيد ، ولی اين حرف شما خيلي فراتر از آن است که حق گفتنش را داشته باشيد .آنچه شما مي بينيد لکه های رنگين متوالی است که بر زمينه ای ساکن می گذرد مجموع اين کلمه ها کلمه ايکس را در ذهن شما تداعی می کند و از اين رو می گوييدآقاي ايکس را می بينم .

برتراند راسل : اگر شناخت درست باشد ، در عمل نتيجه می دهد .

پاسکال : پس برخيزيد و ايمان آوريد چرا که در قمار ايمان شما فقط برنده ايد ، باختی در کار نيست ، پس چرا معطليد ؟ می ترسيد چه را از کف دهيد ؟

هانری برگسون : حواس وسيله ي کشف نيست بلکه فقط وسيله ي ارتباط عملی پيداکردن با عالم خارج است و همين طور عقل .آن همان مايه دانشی است که در جانوران غريزه و در انسان ، عقل را به وجود می آورد. از آن مايه دانش در انسان قوه اشراقی به وديعه گذاشته شده که در عموم به حال ضعف و ابهام و محو است ، ولی ممکن است که قوت و کمال يابد تا آنجا که شخص متوجه شود که آن اصل اصيل در او نفوذ کرده مانند آتشی که درآهن نفوذ و آن را سرخ می کند . به عبارت ديگر اتصال خود را با مبدا در مي يابد و آتش عشق در او افروخته مي شود ، هم تزلزل خاطری که از عقل در انسان رخ کرده مبدل به اطمينان می گردد ، هم علاقه اش از جزئيات سلب می شود .

سقراط : نمی توان غرايز را رها کرد چون عقل مجبور است از غرايز پيروی کند و به آن ها کمک نمايد .


ماخذ : http://mehrbaran49.blogfa.com/cat-20.aspx

سایت زاویه : ارد بزرگ کیست؟

پادشاه روشنفکران و اندیشمندان امروز ایران کسی نیست جز ارد بزرگ . او مرجع خرد و دانش کهن ایران زمین است . آغشته ایسم های فرنگی نشده و در عین حال از صوفی گری بیزار است نگاه او چنان که در نظریه قاره کهن اش دیده می شود سازنده و رو به جلو ست .



بسیاری از روشنفکران قرن حاضر ، رشد خود را مدیون مچ گیریها و انتقادات بی پایه و اساس از این و آن هستند حال آنکه ارد بزرگ به جای این اعمال همواره مسیر درست را نشان می دهد و هدفش ساختن است نه تخریب کردن .

او با سخنان و نظریاتش روح امید و زندگی را بر قلب و روح جوانان نسل امروز می دمد .

ارد بزرگ دوست داشتنی ترین متفکر و اندیشمند حال حاضر حوزه تمدنی ایران است

بسیاری از جوانان هر روز سخنان او را برنامه زندگی خویش قرار می دهند این از بازخورد و نگاه آنان در حجم گسترده سایتها و انجمنها اینترنتی قابل مشاهده است نشریات در کشورهای فارسی زبان هم از مشتریان دائمی اندیشه های این خردمند بزرگ هستند . چه چیزهای باعث شده است ارد بزرگ بدین پایه دوست داشتنی باشد ؟
آیا این اثر سخنان اوست که روان انسان را به هیجان می آورد و یا نظریه عالی او که خواستار جدا شدن قاره کهن از آسیا و اروپاست و قاره کهن ، که اندیشه ایرانی برآن حاکم است را از کشمیر و پامیر تا مدیترانه میداند؟

ویا اهمیت دادن وی به میهن پرستی و آزادیخواهی که آن را دو رکن رشد می داند؟

ویا دوستی نزدیک او و شهید احمد شاه مسعود ؟

و یا توجه بسیارش به ادب و اخلاقیات ؟

و یا رد نظریه دهکده کوچک جهانی و اعتقاد به اینکه در دنیای امروز برتری از آن فرهنگ های متعالی همچون اندیشه ایرانی است ؟

و یا کتاب آرمان نامه که حاوی اندیشه های اوست و به شدت مورد استقبال قرار گرفته است؟...


هر چه که هست اندیشه او گویای یک گام رو به جلو درعرصه فرهنگ و اندیشه ایرانیست .

علاقه بزرگان و مردم کشورهای فارسی زبان نسبت به او هم خود حدیثی مفصلی است .

در سایت هوادران رییس جمهور تاجیکستان نام او را می بینید تا نمایندگان ارشد و حتی

هیئت رییسه مجلس افغانستان و حتی هواداران رییسان جمهور گذشته افغانستان ، همه جا یاد و نام اوست .

در ایران هم که از بزرگترین سایتهای اینترنتی حاضر تا وبلاگهای ساده همه جا با سخنان و اندیشه های او برخورد می کنید .


ارد بزرگ تمام این شهرت روزافزون خویش را مدیون همنوایی با تاریخ ،

فرهنگ و مردم سرزمین خویش است . سرزمینی که به وسعت قاره کهن است .


نکته بارز عملکرد ارد بزرگ در آن است که به هیچ وجه خود را آغشته درگیریهای

روزمره اجتماعی نمی کند و همواره همه را به نیک اندیشی و تحمل یکدیگر فرا می خواند .

این در حالی است که در همه جا از صوفی منشی جوانان انتقاد کرده و خواستار

حرکت و جوشش نسل نوی ایرانی برای کسب افتخارات بی پایان است .


ماخذ : کتابخانه مجازی نودهشتیا


تعدادی از جملات حکیمانه ارد بزرگ :


ارد بزرگ : آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند .


ارد بزرگ : شادی کجاست ؟ جای که همه ارزشمند هستند .


ارد بزرگ : دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .


ارد بزرگ : در تاریکترین شب های ستم ، روشنترین ستاره ها زاده می شوند .


ارد بزرگ : گذشتن از سختی های پیش رو ، چندان سخت تر از آن چه پشت سر گذاشته ایم نخواهد بود .


ارد بزرگ : بسیار یاد کردن از سختی های زندگی ، بردگی می آورد .


ارد بزرگ : آزادی ، عنوانی برای زینت کاخ دیوان سالاران نیست ، آزادی کوچکترین حق مردم است که اگر نباشد هیچ دودمانی برجای نخواهد بود


ارد بزرگ : فرمانروایان با تجربه از همان چشمه ایی می نوشند که مردم را سیراب می کند .


ارد بزرگ : سیاستمداری که تنها به پیشروی می اندیشد دمادم برای خویش دشمن تراشی می کند .

ارد بزرگ : آنگاه که مردم بر داشته های خویش آگاه باشند دیگر تن به ستم نمی سپارند .

ارد بزرگ : کسی که آزادی می جوید زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد .

ارد بزرگ : مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .

ارد بزرگ : آزادگان میهن پرست در مرداب خودستایی فرو نمی روند .

ارد بزرگ : سخن گفتن از دوستی و دشمنی پایدار در سیاست ، خنده آور است .


ارد بزرگ : میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند .


ارد بزرگ : فرمانروای نیک ، دست نشانده پلید ندارد !

ارد بزرگ : گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشی کمیاب است


ارد بزرگ : مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان

دور نشده باشیم .



ارد بزرگ : هدف آدمهای کارآمد ، پیدا نمودن راهی مناسب برای ساختن ایده هاست .


ارد بزرگ : آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است .


ارد بزرگ : سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا .


ارد بزرگ : به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمان بخش دردهای زندگی ست .


ارد بزرگ : ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند .


ارد بزرگ : میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .


ارد بزرگ : اگر آرمان برایمان هویدا باشد ابزار های رسیدن به آن را خیلی زود خواهیم یافت .


ارد بزرگ : آرمان ما باید دارای شور و برانگیختگی باشد .

انگیزشی که آدمی را به هست و جوشش نیاورد ، خسته کننده است .


ارد بزرگ : یادآوری آرمانها ، از بیراهه روی بازمان می دارد .


ارد بزرگ : مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد .


ارد بزرگ : ارزش سختی های روزگار را باید دانست ، آنها آمده اند تا ما را نیرومندتر سازند .


ارد بزرگ : آنکه سختی نکشیده ، نرمی و بهکامی نخواهد داشت .


ارد بزرگ : آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود .


ارد بزرگ : دوستی با رنج ها و درد ها مانند دوستی با دشمن ستیزه جو ست ، باید بر ناراستی ها تاخت که این تنها راه ماندگاریست .



موضوعات مربوطه :
----------------------------

انديشه هاي پويا و وحدت گرايانه ارد بزرگ
ارد بزرگ
زندگینامه ارد بزرگ
عاشقانه901
عاشقانه901
عاشقانه900
عاشقانه900

http://www.donyablog.com/blog/66121/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%86%D9%88-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8E%D9%8F%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF/

http://img28.picoodle.com/img/img28/2/6/20/arshia22/f_ORODBOZORGm_bec7700.jpg

http://img30.picoodle.com/img/img30/2/6/24/arshia22/f_armannamem_31c0eb4.jpg

نوشته شده توسط فرزانه شیدا http://www.zavyeh.com/index.php?newsid=432



تالار گلستان تاک : عزت ایرانی در پاسخ دندان شکن نادر شاه به فرمانروای روسیه!

فرمانروای روسیه برای نادر شاه افشار پیام فرستاد در صورتی که پادشاه ایران بخواهد می تواند برای فتح هند کمک های بسیاری به ایران بنماید منوط بر این که به او کمک کند تا روسیه خاور اروپا را متصرف شود .
این در حالی بود که فرمانروای روسیه می دانست ارتش ایران نیرومند ترین ارتش آن روز جهان است اما از آنجایی که برایش فتح اروپای خاوری یک آرزو بود این پیشنهاد را برای فرمانروای ایران فرستاد .
نادر برایش نامه ایی نوشت که پس از سلام چنین بود .
ما برای کشور گشایی به هند نخواهیم رفت . آنچه ما می خواهیم محاکمه ۸۰۰ خونخواریست که بیست سال به ایران ستم کرده اند ، برای این کار نیازی به کمک شما نیست . در ضمن ما ایرانیان نیاز به خانه و کاشانه مردم دیگر کشورها نداریم .
پاسخ نادرشاه افشار گویای این حقیقت است که او برای آرمان های بزرگش چشم کمک از جایی جز مردم ایران را نداشت و بگفته ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان : مردان پیشآهنگ ، راه را با داشته های میهنی خویش باز می کنند و نه کمک اجنبی .
خوی تجاوز گری روس ها در طول تاریخ همواره همانند دولتهای انگلیس و فرانسه دیده می شود که این سه مورد در تمام دودمانهای ایران باید مورد توجه قرار گیرد .



سایت تبیان : سخنان بزرگان



ارد بزرگ
بی شرم ترین فرامانروایان آنهایی هستند که

ناکارامدی و اشتباهات خود را به مردم نسبت می دهند



تارنگار اخترک-ب-612- نام و شمایل ستاره ها : ستارگان

اگر شب ها به ستاره ها نگاه کنید، پیدا کردن طرح آن ها (صور فلکی) زیاد مشکل نیست: شکل هایی از قبیل مربع، مثلث و صلیب که توسط ستاره های درخشان تشکیل شده است. در طول هزاران سال، مردم به گروه هایی از ستاره که تشکیل شکل هایی داده اند؛ نام هایی داده اند.یک گروه از ستاره که دارای نام ویژه است، صور فلکی یا برج خوانده می شود. بعضی نام هایی که ما امروزه از آن ها استفاده می کنیم، توسط یونانی ها و حداقل 2000 سال پیش نهاده شده است. البته ستاره شناسان عرب و چینی نیز برج هی فلکی با نام های خاص خود دارند.اکثر نام های قدیمی یا نام حیوانات است مثل «ثور» و «دجاجه» (خروس) یا نام هایی از اساطیر یونان؛ «پرسئوس» و «آندرومدا»، در بین نام های اخیر صور فلکی، شما نام میکروسکوپ و ساعت را خواهید یافت.روی هم رفته، 88 صور فلکی، سطح آسمان را پوشانده اند. اخترشناسان روی مرزهای فرضی که بین صور فلکی وجود دارد، به توافق رسیده اند و نام های رسمی که در این علم وجود دارد همه به زبان لاتین هستند.برج های فلکی قابل رؤیت، بسته به فصل های سال یا ساعات شب و نیز منطقه ای که شما در آن هستید، تغییر می کند. اگر شما در نیمکره ی شمالی زندگی می کنید، بعضی صور فلکی در شب های زمستان به راحتی قابل رؤیت است؛ مانند اوریون یا شکارچی که سه ستاره ی درخشان در یک ردیف دارد که شبیه کمربند شکارچی است و نزدیکش، شما می توانید تا ئوروس (ثور) و همچنین ژمینی (جوزا) را ببینید. در شب های تابستان سه ستاره درخشان به صورت عقاب، قو و ببر می باشند. آن ها طرح یک مثلث بزرگ را می سازند و کمک می کنند تا ما صور فلکی دیگر را پیدا کنیم. در نیمکره ی جنوبی مردم صور فلکی متفاوتی را می بینند، مانند صلیب جنوبی و سنتور.ستاره های واقع در یک صور فلکی برای ما که روی زمین هستیم به صورت گروهی به نظر می رسند؛

آنگاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟ اُرد بزرگ

ماخذ : http://samasun.blogfa.com/post-6.aspx


تارنگار گل مریم


براي انسانهاي بزرگ بن بست معنا ندارد چون بر اين باورند كه : يا راهي خواهم يافت يا راهي خواهم ساخت.

............................................

وقتي کبوتري شروع به معاشرت با کلاغها مي کند پرهايش سفيد مي ماند، ولي قلبش سياه ميشود. دوست داشتن کسي که لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است.

"دکتر علي شريعتي"
.........................................
صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين
...........................................
کودکي که گناه خويش را بدون پرسش ما به گردن مي گيرد در حال گذراندن نخستين گام هاي قهرماني است . ارد بزرگ
........................................
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

* دکتر علی شریعتی *
.........................................
نشاط و خوشدلي ، اعتماد به نفس شما را تقويت و زندگي را دلپذيرتر مي سازد و باعث مي شود كه اطرافيان شما شادي بيشتري را احساس كنند. خوشدلي به معني خوشخيالي و فرار از مشكلات نيست بلكه نشانه هوش و ذكاوت شماست . آنتوني رابينز

ماخذ : http://maryamflowerss.blogfa.com/post-41.aspx


تارنگار جوانان ناچیت : اس ام اس های بامعنی و مفید

آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند . اُرد
بزرگ
حقیقت چیزی نیست که باید یافته یا کشف شود، بلکه چیزی است
که باید آفریده شود و فرایندی را نامگذاری کند ؛ شناساندن
حقیقت نوعی تعیین فعالانه است و نه آگاه شدن از چیزی که به
خودی خود قطعی و تعیین شده است.که آن واژه دیگری است برای
خواست قدرت . فریدریش نیچه
نفرین بر او که با بدکار به اندرز خواهی آمده همدستی کند.
زیرا همرایی با بدکار مایه رسوایی، و گوش دادن به دروغ
خیانت است. جبران خلیل جبران

******************** www.zibaweb.com
زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است .
اُرد بزرگ
در این جهان، آن کسی به نابودی می رود که نتواند به
‹‹مفسر››ی خود مختار بدل شود. آنگاه است که او دیگر نه در
مقام شخص، بلکه در مقام عدد یا رقمی آماری خواهد زیست.
فریدریش نیچه
آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما
ببرند . جبران خلیل جبران



برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته
برداشته می شود . اُرد بزرگ
پاکی نفس جدایی می آورد. فریدریش نیچه
به روزگار شیرین رفاقت سفره ی خنده بگسترید و نان شادمانی
قسمت کنید . به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل ،
سپیده می دمد و جان تازه می شود . جبران خلیل جبران


جایی که شمشیر است آرامش نیست . اُرد بزرگ
انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی
دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. فریدریش نیچه
کار تجسم عشق است. جبران خلیل جبران



ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .
اُرد بزرگ
نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد
برابر با خود یا بهتر از خود. فریدریش نیچه
شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آمیزید و
پیوسته بار وظیفه ای را بی رغبت به دوش می کشید ، زنهار
دست از کار بشویید و بر آستان معبدی نشینید و از آنان که
به شادی ، تلاش کنند صدقه بستانید.زیرا آنکه بی میل ،
خمیری در تنور نهد ، نان تلخی واستاند که انسان را تنها
نیمه سیر کند ، و آنکه انگور به اکراه فشارد ، شراب را
عساره ای مسموم سازد ، و آنکه حتی به زیبایی آواز فرشتگان
نغمه ساز کند ، چون به آواز خویش عشق نمی ورزد ، تنها می
تواند گوش انسانی را بر صدای روز و نجوای شب ببندد. جبران
خلیل جبران



فرمانروایانی که یک شبه دارای توان می شوند ، با تلنگری
فرو می ریزند . اُرد بزرگ
کسی که بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد.
فریدریش نیچه
شما می توانید بانگ طبل را مهار کنید و سیم های گیتار را
باز کنید ، ولی کدامیک از فرزندان آدم خواهد توانست چکاوک
را در آسمان از نوا باز دارد؟ جبران خلیل جبران



در هر سرنوشتی ، رازی مهم فرو نهفته است . اُرد بزرگ
اجحاف نکردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به
برابری ریشه و بنیاد جامعه است ولی این خواست نفی زندگی ست
چون زندگی بهره کشیدن از دیگران است که ناتوان ترند.
فریدریش نیچه
مردم ! هشدار ! که زیبایی زندگانی ست ، آن زمان که پرده
گشاید و چهره برنماید .
لکن زندگی شمایید و حجاب خود ، شمایید .
زیبایی قامت بلند ابدیت است ، نگران منتهای خویش در زلال
آینه .
اما صراحت آینه شمایید و نهایت جاودانه شمایید . جبران
خلیل جبران


آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . اُرد بزرگ

در جایی که دیگر تنها چیز درخشان زر دکانداران است
دکانداران سروری کنند! امروز دیگر روزگار شهریاران نیست!
آنچه امروز خود را ملت می نامد شایسته هیچ شهریاری نیست.
بنگرید که این ملت ها خود اکنون چگونه چون دکانداران رفتار
می کنند: آنان از کمترین بهره در هیچ زباله ای نمی گذرند!
در کمین یکدیگرند و یکدیگر را می پایند و نام آن را ‹‹حس
همجواری›› می گذارند . فریدریش نیچه
این کودکان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران
اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر کنند و به دنیا
سفر کنند ، لیکن از شما نیایند . همراهی تان کنند ، اما از
شما نباشند. جبران خلیل جبران


مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند
خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند . اُرد بزرگ
می خواهم بشریت را به تصمیم هایی وادارم که به سراسر آینده
بستگی دارد. شاید چنین پیش آید که همه هزاره ها، والاترین
عهد و پیمان های خود را بنام من ببندند. فریدریش نیچه
از یک خود کامه، یک بدکار، یک گستاخ، یا کسی که سرفرازی
درونی اش را رها کرده، چشم نیک رای نداشته باش . جبران
خلیل جبران






خنده فراوان و بلند و پیگیر ، نفیر فرا رسیدن هنگامه رنج و
سختی است. اُرد بزرگ
زمان ما پیش رس بدنیا آمدگان هنوز فرا نرسیده است، فقط پس
فردا از آن من است . فریدریش نیچه
دهش (بخشش )، آنگاه که از ثروت است و از مکنت ، هر چه
بسیار ، باز اندک باشد ، که واقعیت بخشش ، ایثار از خویشتن
است. جبران خلیل جبران






اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در
جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر
درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که
پگاه خوشبختی نزدیک است. اُرد بزرگ
ایرانیان راستگوترین و راست تیرانداز ترین قوم تاریخ اند.
فریدریش نیچه
پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های
بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ
یافت ؟! جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است. اُرد
بزرگ
تقریبا هر چیزی که وجود دارد در معرض تاویل است؛ زندگی خود
چیزی نیست جز ستیزه و جدال ارزش ها و مبارزه برای تاویل
اندیشه ها و آرمان ها. فریدریش نیچه
رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد .
جبران خلیل جبران



www.zibaweb.com



نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید
دانست . اُرد بزرگ
اندیشه های ما، آری و نه گفتن های ما، و اگر و اما گفتن
های ما، همه با همان ضرورتی از درون ما رشد می کنند که
میوه از دل درخت- به هم مر بوط و با هم خویشاوندند، و همه
از یک اراده، یک وضع جسمانی، یک خاک، و یک خورشید نشان
دارند فریدریش نیچه
مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو
خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا
یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران



آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد
ماند . اُرد بزرگ
زمین روزی از آن ابرانسان می شود . فریدریش نیچه
چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ،
روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه
راه دریا را درپیش خواهد گرفت . جبران خلیل جبران



دشمن ابزار نابود ساختن آدمی را ، در درون سرای او جست و
جو می کند . اُرد بزرگ
خیر و نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای
همگانی ارزشی ندارند. فریدریش نیچه
محبت شما را مانند توده های سنبل در آغوش می گیرد و در
خرمنگاه خود می کوبد تا عریانتان سازد . سپس آن را در
غربال هیجانات روحی می ریزد تا شما را از قید پوسته ها
آزاد کند . پس از آن ، شما را در آسیای حوادث می گرداند تا
درونتان از برف سپیدتر گردد و با اشکهای زلال خود ، شما را
خمیر می کند تا نرم شوید ، سپس شما را برای آتش مقدس و
پاکی آماده می سازد تا به شکل نان مقدسی در آیید بر سفره
قدسی خداوند . جبران خلیل جبران







کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب
می رسانند. ارد بزرگ
خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر
سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز. فریدریش نیچه
شعوری که در پهنه درون کسی فرود آمد ، هرگز دوبال خود را
به دیگری عاریه نمی دهد . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com

اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد
ناتوان و بیمار است . اُرد بزرگ
حقیقت مانند آب دریا است چون نمک آب دریا زیاد است تشنگی
را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا
خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد. فریدریش نیچه
هنگام نیایش به روح خود امکان اوج می دهی تا در همان لحظه
با تمام ارواحی که نیایش می کنند یکی شود ، ارواحی که جز
از طریق دعا هرگز به جمعشان نخواهی پیوست . جبران خلیل
جبران







آنکه پیاپی سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما
نیست . اُرد بزرگ
فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می
خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن
استبداد بر دیگران است. فریدریش نیچه
عبادت ، گستردن جان است بر کرانه ی هستی و آمیزش انسان است
با اکسیر حیات . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز
افسرده و رنجور خواهیم شد . اُرد بزرگ
هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می
کنیم. فریدریش نیچه
هر ضعیف و ناچیزی که در میان شما عذاب دیده و نابود گشته
است ، نیرومندترین و ایستاده ترین چیزی است که در هستی
شماست . جبران خلیل جبران







گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد. اُرد بزرگ
از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت
نیاز به پشتیبان ندارد. فریدریش نیچه
هشدار ! تنها به عزم نیاز اگر به معبد درون شوید ، هرگز
هیچ نیابید . جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com
توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید. اُرد بزرگ
پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را
منشاء آنها می دانیم. فریدریش نیچه
راز نیکی تو در اشتیاقی است که با ذات نیرومند و سرکش تو
گره خورده و این اشتیاق در همه شما یکسان نیست . جبران
خلیل جبران



آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم
کرده است . اُرد بزرگ
آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط
برقرارمی کند. فریدریش نیچه
نصیحت جبران خلیل جبران به زوج های جوان به هنگام شادی :و
همگام نغنمه ساز کنید و پای بکوبید و شادمان باشید ، اما
امان دهید که هر یک در حریم خلوت خویش آسوده باشد و تنها .
چون تارهای عود که تنهایند هر کدام ، اما به کار یک ترانه
ی واحد در ارتعاش. جبران خلیل جبران



ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد .
اُرد بزرگ
باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد. فریدریش
نیچه
آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هویتش
همنواست همانند کشتی است که سکانش درهم شکسته و در اطراف
جزایر و دریاها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ،
ای بسا که غرق نشود و به قعر دریا فرو نرود . جبران خلیل
جبران



شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است . اُرد بزرگ
چهار فضیلت انسان والا عبارت است از : دلیری ، درون بینی ،
همدلی و تنهایی که گرایش به آنها سبب پاکی می شود.
فریدریش نیچه
حیات درختان در بخشش میوه است . آنها می بخشند تا زنده
بمانند ، زیرا اگر باری ندهند خود را به تباهی و نابودی
کشانده اند. جبران خلیل جبران
******************** www.zibaweb.com
اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت
پیکرت از پای در خواهد آمد . اُرد بزرگ
کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا
رفته اند. فریدریش نیچه
اگر بکوشی و در پی نصیبی حتی برای خود باشی بدان که صالحی
. جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه
آسمانی نیز پیدا می کند . اُرد بزرگ
زندگی بدون موسیقی اشتباه است. فریدریش نیچه
رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل
کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن . اُرد بزرگ
بشر را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه
می بینم. فریدریش نیچه
هنگامی که سیبی را با دندانهای خود له می کنی در قلب خویش
به آن بگو :دانه ها و ذرات تو در کالبد من به زندگی ادامه
خواهند داد. شکوفه هایی که باید از دانه هایی تو سر زند ،
فردا در قلب من شکوفا می شود .عطر دل انگیز تو ، توام با
نفسهای گرم من به عالم بالا صعود خواهد کرد ، و من و تو در
تمام فصلها شاد و خرم خواهیم بود. جبران خلیل جبران







سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . اُرد بزرگ
آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه
شدت آن احساس ها. فریدریش نیچه
در میان شما هستند کسانی که خواسته اند برای گریز از
تنهایی و بیقراری و یکنواختی ، به زیاده گویی و یاوه سرایی
روی آورند ، زیرا سکوت تنهایی تصویر روشنی از ذات
عریانشان را در برابر چشمانشان می گشاید که با دیدن آن
رعشه می گیرند و به گریز پناه می برند . جبران خلیل جبران







آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و
پا می زنند . اُرد بزرگ
فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در
چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با
زبان توضیح داد. فریدریش نیچه
به فرزند عشق خود توانید داد، اما اندیشه تان را هرگز ،
که وی را افکاری دیگر به سر است ، تفکراتی از آن خویشتن.
جبران خلیل جبران



این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون
خود خواهد داشت . اُرد بزرگ
برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده
است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم
متضاد بوده اند. فریدریش نیچه
شما دل به یار خود بسپارید ، ولی نه برای نگهداری آن ،
زیرا فقط گرمی زندگی است که می تواند دلها را حفظ کند .
جبران خلیل جبران



کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . اُرد بزرگ
آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست
چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ،
والایی در ایمان به هدف و آرمان است. فریدریش نیچه
آن هنگام که تاب زیستن در خلوت دل از کف دهید ، زندگانی
در لبهایتان جاری شود . و صدا ، موسیقی دلنوازی ست که بدان
، اوقات گذرانید و دل ، خوش دارید .اما به ترنم این گفتار
نیمی از اندیشه تان معصومانه مقتول گردد . که تفکر ، شاهین
ملکوت است و در قفس کلام ، بالهای خود را شاید که بگشاید ،
اما پرواز نتواند . جبران خلیل جبران


ستایش ، هنگام نو رُستن را . اُرد بزرگ
دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول
نکردن از نشانه های والا بودن است. فریدریش نیچه
معرفت زمانی تکامل می یابد که کار و کوشش با آن همراه باشد
. جبران خلیل جبران



سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می
دهد . اُرد بزرگ
کسی که دلش را به بند بکشد جانش را آزاد کرده است. فریدریش
نیچه
بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش
بخشد. جبران خلیل جبران




راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست . اُرد بزرگ
یک دانشمند حتی برای عشق زمینی هم وقت ندارد! او نه رهبر
است نه فرمانبردار. او کمال بخش نیست.سرآغاز هم نیست. او
فردی بی خویشتن است. فریدریش نیچه
اگر سزاوار است آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود
، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به
دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنها برای ساعات و یا
قلمرو مشخصی ؟ جبران خلیل جبران



برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو .
اُرد بزرگ
هر اخلاق و دستور اخلاقی طبیعت بردگی و حماقت را پرورش می
دهد زیرا روح را با انضباط تحمیلی خود خفه و نابود می کند.
فریدریش نیچه
آنانی که می بخشند و در عطای خود معنایی برای درد و شکنجه
نمی یابند . اینان در جستجوی هیچ نوع نشاطی نیستند و حتی
به فکر نشر مناقب و فضایل خود نمی افتند . اینان آنچه را
که دارند می بخشند ، مانند گلها و ریحانها که بوی عطرآگین
خود را در چمنزارها و جلگه ها پخش می کنند .
خدای بزرگ با دست این افراد سخن می گوید و از میان دیدگان
این اشخاص به زمین لبخند می زند . جبران خلیل جبران







در زندگی نادان سرانجام یک گره ، صدها گره باز نشدنی است
. اُرد بزرگ
اختلاف طبقاتی از ضروریات جامعه است چون عامل اشتیاق به
پرورش حالت های والاتر کمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس
می شود. فریدریش نیچه
شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم. جبران خلیل
جبران




برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو . اُرد
بزرگ
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می
کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می کشند و
می خواهند با دیگران هم دردی کنند.کسانی که با دیگران
همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است. فریدریش
نیچه
و تو کیستی؟ تو که باید آدمیان سینه های خویش را در مقابلت
بشکافند و پرده حیا و آزرم و عزت نفس خود را پاره کنند تا
تو آنها را به عطای خود سزاور بینی و به جود و کرم خود
لایق؟
پس ، نخست بنگر تا ببینی آیا ارزش و لیاقت آن را داری که
وسیله ای برای بخشش باشی ؟
آیا شایسته ای تا بخشایشگر باشی؟
زیرا فقط حقیقت زندگی است که می تواند در حق زندگی عطا
کند، و تو که این همه به عطای خود می بالی فراموش کرده ای
که تنها گواه انتقال عطا از موجودی به موجود دیگر بوده
ای!. جبران خلیل جبران




نکات سخت هم اساسی ساده دارند . اُرد بزرگ
لذت بیرحمی در دیدن رنج دیگران است اما فردی که بیرحم است
این بیرحمی گریبانگیر خودش هم می شود و به ایشان نیز آزار
خواهد رسید. فریدریش نیچه
درختان شعرهایی هستند که زمین بر آسمان می نویسد و ما آنها
را بریده و از آنها کاغذ می سازیم تا نادانی و تهی مغزی
خویش را در آنها به نگارش درآوریم . جبران خلیل جبران






مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .
اُرد بزرگ
بشر به دلیل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دلیل
تشنگی عقل ناب. فریدریش نیچه
گروهی از مردمند که اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند
و آرزویی جز شهرت ندارند . این خودخواهی و این شهرت پرستی
که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنان را ضایع می
سازد . جبران خلیل جبران







آنانکه تیشه به ریشه بزرگان و ریش سفیدان می زنند خود و
فرزندانشان را بی پناه خواهند ساخت . اُرد بزرگ
باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فریدریش نیچه

و مردم هرگز نمی دانند پیشوا جز ذات عظیم آنها که به سوی
آسمان سیر می کند ، شکاری ندارد . جبران خلیل جبران






نادانی ، خودخواهی به بار می آورد . اُرد بزرگ
استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه
هست نمایان می شود. فریدریش نیچه
هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در
افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید .
جبران خلیل جبران







اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد
و گرم چشیدگی روزگار است . اُرد بزرگ
کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح
با خودش درگیر خواهد شد!. فریدریش نیچه
قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می
یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی
را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند . جبران خلیل
جبران







در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با
نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه
دارند . اُرد بزرگ
عشق فریبنده و ویرانگر است نه نجات بخش. فریدریش نیچه
آه این زندگی است که زندگی را می طلبد ، به توان و امید ،
به اشتیاق و شور ، اما به قالب اندامهایی در آمده است که
دلواپس مرگند و نگران گور .
در اینجا هیچ گوری نباشد ، هیچ گوری . جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش
خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از
سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . اُرد بزرگ
فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین. فریدریش
نیچه
گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که
خود نمی دانید ، کشف خواهد شد . جبران خلیل جبران







از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید .
اُرد بزرگ
نمی توان همساز طبیعت بودن را یک اصل اخلاقی دانست. زیرا
طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت
زندگی کند باید بی رحم باشد . فریدریش نیچه
کسی که بخشش می کند زمانی به نشاط واقعی دست می یابد که
پس از جستجوی فراوان نیازمندی را پیدا کند که عطای وی را
بپذیرد .تلاش برای یافتن چنین شخصی ، از ایپار لذت بخش تر
است . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

پیامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است . اُرد
بزرگ
ذهن و اندیشه مسئول به خطا افتادن بشر است. فریدریش نیچه


به پزشک خود ایمان داشته باشید و به گفته هایش ، که جز
دارویی شفا بخش نیست ، اعتماد کنید و جرعه تلخ او را با
طمانینه و خاطری جمع سرکشید . جبران خلیل جبران






همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد . اُرد بزرگ
انسان برتر از ابرانسان بسیار دور است . فریدریش نیچه
آرامش گهواره ای ست بر دامن خاک و سنگ پله هایی به جانب
افلاک . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد ، در برابرش خموش باش و
تنهایش بگذار . اُرد بزرگ
نخستین نبرد با کسانی است که با احسان شان با ترحمِ حقارت
انگیزشان، انسان را، انسان بیچاره یی را که خودش زیر بار
شرم و احساس گناه در مانده است، از پا می اندازند و دومین
دومین قلمرویی که منفی خواهی در آن حاکم است قلمرو آیین
های اخلاقی و سیاست است. فریدریش نیچه
به هنگام باز ایستادن تنفس ،نفس از تکرار پی در پی آزاد
می شود و تلاش برای آزادی از زندانی مخوف و اوج گرفتن در
فضایی گسترده و پر از آثار حیات به سوی پروردگار ادامه می
یابد ، تا بی پرده به وصال برسد . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

تنها فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را
به ریشخند می گیرند . اُرد بزرگ
با رنج عمیق درون ، آدمی از دیگران جدا می شود و والا می
گردد. فریدریش نیچه
در رنجی که ما می بریم ، درد نه تنها در زخم هایمان ، که
در اعماق قلب طبیعت نیز حضور دارد.در تغییر هر فصل ، کوهها
، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می یابند ، همانگونه که
انسان در گذر عمر ، با تجربیات و احساساتش تحول می یابد.
در دل هر زمستان ، تپشی از بهار و در پوشش سیاه شب، لبخندی
از طلوع نمایان است . جبران خلیل جبران







با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است
. اُرد بزرگ
علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع
معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت. فریدریش نیچه
شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا
به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی
توانید به اسارت در آورید. جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی
است . اُرد بزرگ
ابرانسان است که می آفریند . فریدریش نیچه
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می
گیرند . فریدریش نیچه







نامداری بی نیک نامی ، به پشیزی نمی ارزد . اُرد بزرگ
در همه جا هر چه مورد انتقاد ابر انسان است همواره نوعی
خواست ویرانگر و منفی وجود دارد. فریدریش نیچه
آنگاه مردم را درست می ببینی که در بلندیهای سر به آسمان
کشیده حضور داشته باشی و نیز در منزلگاههای دور . جبران
خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم
به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال
پیکارند . اُرد بزرگ
همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای
والاتر اما افراد فرومایه فکر می کنند که افراد والاتر به
چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه از سطحی
نگری و ریاکاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست.
فریدریش نیچه
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس
می کند . جبران خلیل جبران






در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار
دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . اُرد
بزرگ
انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور ، خود را از تیررس
نگاه دیگران پنهان می کنند. فریدریش نیچه
جهت الهی شما ، دریایی است پهناور و بی ساحل . ذات الهی
شما از ازل پاکیزه بوده است و تا ابد نیز خالص و پاک خواهد
ماند . جبران خلیل جبران







میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه
نبروی کنونی ماست . اُرد بزرگ
فرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب ها نیست و فیلسوف
آن را پنهان می کند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران
در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند که کسانی که
او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار
خواهند شد. فریدریش نیچه
همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون
شماست ، در خلقت است. جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد
کن . اُرد بزرگ
آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند . فریدریش
نیچه
براستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس
آن؟
خداوند، درهای فراوانی ساخته که به حقیقت گشوده می شوند و
آنها را برای تمام کسانی که با دست ایمان به آن می کوبند ،
باز می کند.
نیکی در انسان باید آزادانه جریان و تسرِی یابد . جبران
خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . اُرد
بزرگ
حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار
است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است. فریدریش نیچه
به رویاها ایمان بیاورید که دروازه های ابدیت اند . جبران
خلیل جبران







میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد ، مگر دیدار پدر
و مادر . اُرد بزرگ
با دیگران بودن آلودگی می آورد. فریدریش نیچه
گروهی دریای زیبای حقیقت را به درون خود نهان دارند و زلال
آنرا در پیاله کوچک کلام نمی کنند . به گرمای مهربان سینه
ی آنان باشد که جان به سکوتی موزون ماوی گزیند . جبران
خلیل جبران







دریاها نماد فروتنی هستند . در نهاد خود کوه هایی بلندتر
از خشکی دارند ولی هیچ گاه آن را به رخ ما نمی کشند . اُرد
بزرگ
باید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این
تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه
معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود
کمتر از حقیقت است. فریدریش نیچه
اگر از دوست خود جدا شدی ، مبادا که بر جدایی اش افسرده و
غمین گردی ، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر
برانگیخته است ، ای بسا که در غیابش روشن تر و آشکارتر از
دوران حضورش باشد . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد
کن . اُرد بزرگ
نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام
نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به
معنای رد کردن زندگی است. فریدریش نیچه
اگر به دیدار روح مرگ مشتاقید ، هم به جسم زندگی روی
نمایید و دروازه های دل بدو برگشایید .
که زندگانی و مرگ ، یگانه اند ، همچنانکه رودخانه و دریا .
جبران خلیل جبران







خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است .
ارد بزرگ
آنچه برای یک نفر سزاوار است را نمی توان گفت برای فرد
دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی
سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم
یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست. فریدریش نیچه
انسان فـرزانه با مشعـل دانش و حکمت، پیش رفته و راه
بشریت را روشن می سازد . جبران خلیل جبران







پیش نیاز دلیر بودن بدنی ورزیده نیست ، گاهی آدمهای
سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک مالیده اند . اُرد بزرگ
بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی
دیگر در یک کتاب می گوید . فریدریش نیچه
زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دین شماست .آنگاه که به
درون آن پای می نهید، همه هستی خویش را همراه داشته باشید
. جبران خلیل جبران






همای بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه ای به
گستره و پهنای کوهستان داشته باشی . اُرد بزرگ
کسانی که مردم آنها را اهل اخلاق می دانند اگر ما
اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر
دوست ما باشند. فریدریش نیچه
ایمان از کردار جدا نیست و عمل از پندار . جبران خلیل
جبران







در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و
همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام . اُرد
بزرگ
ارزش یابی هر چیز بستگی به توان خواهی آن دارد. فریدریش
نیچه

چه حقیر است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را میان دیده و
دنیا قرار داده و هیچ نمی بیند جز خطوط باریک دستانش. در
خانه نادانی ، آینه ای نیست که روح خود را در آن به تماشا
بنشیند . جبران خلیل جبران







آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به مادیات ، ارزشهای
آدمی را زیر پا نمی گذارد . اُرد بزرگ
فرزانگی نمی تواند خود خواهانه باشد و فرزانه نمی تواند
منزوی بماند . فریدریش نیچه

با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنید که چشمهایشان
، چهره ی سالها را دیده و گوشهایشان ، نوای زندگی را
شنیده است . جبران خلیل جبران







اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از
گرفتاری خویش آگاه سازی . اُرد بزرگ
عرصه عمل برای ابر انسان بی کرانه است . فریدریش نیچه

کامل ترین پاداش برای انسان ، بخششی است که بتواند امیال
هستی اش را تغییر دهد و خواستهای دو لب خشکیده از عطش او
را دگرگون سازد و تمام زندگی اش را به چشمه های همیشه
جوشان و ابدی تبدیل کند . جبران خلیل جبران







بزرگی ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . اُرد بزرگ
درسی که از بازگشت جاودان می گیریم این است که چیز منفی
باز نمی گردد. معنای بازگشت جاودان این است که هستی،
انتخاب است. تنها آن چیزی باز می گردد که تصدیق کند یا
تصدیق شود . فریدریش نیچه

شکنجه ها عشق به شما روا می دارد تا به رازی که در
دلهایتان نهفته است پی برید و بدین وسیله جزئی از قبل حیات
باشید . جبران خلیل جبران







هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است .
اُرد بزرگ
سرود ابرانسان، سرود ارزش های نو آفریده است . فریدریش
نیچه
چنانکه برگ ناچیز درخت نمی تواند رنگ سبز خود را تغییر دهد
و آن را به زردی درآورد ، جز با خواست طینت درخت و نوعی
شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسی هم که
مرتکب گناهی می شود قادر نیست بدون خواست و اراده ناپیدای
شما و نیز بدون آگاهیهای مرموز دل شما مرتکب بزهکاری شود ،
زیرا شما همگی در یک قافله رو به سوی ذات الهی در حرکتید
(راه شمایید و رهروان شما ) . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک
مشو . اُرد بزرگ
اصولا زمانی پوچی برای چیزی معنا پیدا میکند که بیایم
برای آن ، هدفی تعریف کنیم .و اگر بدانیم هدفی در کار
نیست، به پوچی هم نخواهیم رسید . فریدریش نیچه
ظاهر هر چیز بنا بر احساس ما تغییر می کند و به این خاطر،
سحر و زیبایی را در آن می بینیم ، حال آنکه سحر و زیبایی،
به واقع درون خود ماست.آنکه فرشتگان و شیاطین را در زیبایی
و زشتی زندگی نمی بیند ، به یقین از دانش و آگاهی دور است
و روحش نیز تهی از عشق و محبت . جبران خلیل جبران


با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید
. اُرد بزرگ
جرم این است که ندانیم زندگی خیلی ساده تر از اینهاست که
ما فکر می کنیم . فریدریش نیچه
زمانی که خورشید از پیشوایان در غروب جدا می شود ، هنگامی
که از مشرق دوباره زبانه کشد هرگز آنها را در آن مکان
نخواهد دید ، زیرا آنها در حرکت و سیری که به ایشان ارزانی
شده است همچنان بیدار و در حرکتند ، حتی اگر زمین به خواب
رفته باشد . جبران خلیل جبران

******************** www.zibaweb.com

سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . اُرد
بزرگ
فلسفه معنوی ترین خواست قدرت است . فریدریش نیچه
انسانیت روح خداوند است در زمین.در اعماق روح، شوقی است که
انسان را از دیده به نادیده ، و به سوی فلسفه و ملکوت سوق
می دهد. جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

جز نامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست .
اُرد بزرگ
کشش به سوی توانایی گوهره اصلی زندگی انسان می داند .
فریدریش نیچه
اگر نوازندگان و پایکوبان و بازیگران به سوی شما آمدند ،از
عطایای آنان بگیرید و هرگز محرومشان نسازید ، زیرا آنان
میوه ها و عطر ها را چون شما جمع آوری می کنند و با اینکه
متاع خود را از رویاها به دست می آورند و کالای خود را از
خوابها و خیالها ساخته اند ولی ، به هر صورت ، کالای آنان
زیبنده ترین جامه برای روح شما و لذیذترین غذا برای روان
شماست . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

دیدگاه خوب مردم ، بهترین پشتیبان برگزیدگان است . اُرد
بزرگ
فروپاشی و زوال هر فرهنگ یا هر شخص هنگامی رخ می دهد که
کشش به سوی نیرومندی رنگ بازد و چیز دیگری بر این کشش
اولویت یابد ، ولو این جایگزین خرد ، دانش و هنر باشد.
فریدریش نیچه
در هر کاری که انجام می دهی ، روح خود را در آن سهیم
گردان و اطمینان داشته باش که تمام ارواح پاکی که از این
خاکدان رو به اقلیم بالا رخت بر بسته اند ، از عالم بالا
فرود آمده و اطراف تو حلقه زده اند و به دقت در اعمال تو
می نگرند . جبران خلیل جبران



********************

برای ربودن دل آدمیان باید بر هم پیشی گرفت و این
زیباترین آورد زندگی است . اُرد بزرگ
فرد مقتدر کسی است که قادر به کسب تعهد است، زیرا حق
چنین کاری را به دست آورده و یا کسب کرده است. فریدریش
نیچه
کسی که کشته می شود ، در جریان قتل خود سهمی دارد و نمی
تواند از آن تبرئه شود . آن که چیزی از وی به سرقت می رود
نمی تواند از سرزنش برکنار باشد.انسان نیکوکار هرگز نمی
تواند خود را از اعمال تبهکاران تبرئه کند ، و انسان پاک
نمی تواند از آلودگی و ناپاکی تبهکاران در امان باشد . چه
بسا که انسان مجرم ، خود قربانی کسی است که جرم و جنایت
را در حق او انجام داده. جبران خلیل جبران




خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است . اُرد بزرگ
زمان لا یتناهی است و هر چه وجود دارد، در یک گردش ادواری
تکرار می شود و این عمل تا انتهای نا معلومی ادامه خواهد
داشت. فریدریش نیچه
شما در بسیاری از رنجها بر سر دو راهی قرار گرفته اید ، و
این رنجها جرعه هایی هستند بسیار تلخ و زهرآگین که پزشکی
حکیم و چیره دست بیماریهایی را که در درونتان ریشه دوانیده
اند ، با آنها علاج می کند . جبران خلیل جبران


جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می شود
. اُرد بزرگ
برای گله ی انسانی تمام نشانه های ابرانسان چون نشانه های
بیماری یا دیوانگی ظاهر می شوند. فریدریش نیچه
هر گاه مهر به شما اشاره کند دنبالش بروید .حتی اگر
گذرگاهش سخت و ناهموار است .و وقتی بال هایش شما را در بر
می گیرد اطاعت کنید .حتی اگر شمشیری که در میان پرهایش
پنهان است شما را زخمی کند .و اگر با شما سخن گفت او را
باور کنید .گر چه صدایش رویاهای شما را بر آشوبد چون باد
شمال که باغ را ویران می کند . جبران خلیل جبران

********************

سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می
افکند . اُرد بزرگ
هزار تلاش انسان به اندازه یک تقدیر کارساز نیست. فریدریش
نیچه
طبیعت با آغوشی باز و دستانی گرم ، از ما استقبال کرده و
می خواهد که از زیبایی اش لذت بریم.چرا انسان باید آنچه در
طبیعت ساخته شده است را از بین برد ؟ جبران خلیل جبران

ماخذ : http://nachit.blogfa.com/post-252.aspx

تارنگار با من حرف بزن

زندگي،

پيشكشي است براي شاد زيستن.

ارد بزرگ


ماخذ : http://eshqe-man.blogfa.com/post-10.aspx

تارنگار با من حرف بزن

سكوي پرش و گزينش بهتر مي تواند در هر

گاه و جايي يافت شود، مهم آنست كه تا آن زمان،

پاكي و شادابي خويش را نگاه داريم.

ارد بزرگ



ماخذ : http://eshqe-man.blogfa.com/post-11.aspx

تارنگار اسب وحشی سفید : بیوگرافی خسر گلسرخی

بیوگرافی خسر گلسرخی

خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد نام پدرش قدیر بود که گلسرخی در سن 5/1 سالگی این تکیه گاه را از دست داد مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت که بعد از مرگ همسرش، خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید که در قم می زیست برد. وحید مرد مبارزی بود که در کنار میرزا کوچک خان جنگلی در نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است). در سال 1341 پدر بزرگش فوت کرد آن زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حکیم سنایی و حکیم نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت کردند و در خانه ای کوچک در محله امین حضور سکنی گزیدند او روزها کار می کرد و شب ها درس می خواند. خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابک رستگار – افشین راد – خسرو کاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان فرانسه به طور کامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های ادبی نیز می زد.
کار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفکرش ازدواج کرد زندگی در کنار عاطفه و تاثیر پذیری از افکار او آثار گلسرخی را غنی تر کرد بطوری که دوران شکوفایی فکری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها انتشار یافت به صورت کتاب چاپ نشد. تنها چیزی که میتوان به عنوان کتاب چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ” سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی انتشارات (کتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا” کاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان دشنه و دل” و ” من در کجای جهان ایستاده ام” چاپ کرد که این دفتر نیز در آن است. خسرو برای چاپ کتابهایش با (کتاب نمونه) قرارداد بسته بود که به انجام نرسید و بعدها یکی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور که از دوستان گلسرخی بودند تأکید کرده اند که خسرو قصد داشت این نام را بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد.
او چهار سال در کنار همسرش زندگی کرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محکوم شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اکنون دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می کند).
بیشترین علت دستگیری گلسرخی عضویت در محفلی بود که موقع دستگیری مدت یکسال بود که از این محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد که جز حرف و خیال‏بافی و احیانا” چپ‏روی‏های نمایشی و خطرناک هیچ نیست . در آغاز ورود به آن جمعیت کذایی برای اینکه همسر و تنها پسرش را از این گرداب دور کند، ظاهرا از خانواده خود برید. و با عاطفه گرگین تبانی کرد و کوشید تا در انظار این طور جلوه دهد که به علت اختلاف و عدم تفاهم جدا از خانواده خود زندگی می‏کند و این رشته خانوادگی در حال گسستن است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری می‏داد،
خسرو گلسرخی در 29 بهمن 1352 به جرم شرکت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینکه به خاطر بودن در زندان ساواک هرگز نمی توانست چنین کاری را انجام دهد و صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در میدان چیت گر تیر باران شد ..
دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش کرامت الله دانشیان و دفاعیه ای که خسرو گلسرخی کرد هنوز در پیکره تاریخ ایران می درخشد و یکی از صحنه های باشکوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان است او دفاع خود را چنین آغاز کرد:
به نام نامی مردم:
من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی کنم بعنوان یک مارکسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا که هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیکترم و هر چه کینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید که خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند.
او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حکومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند که یزید گوشه ای از تایخ را اشغال کرد ولی آن چه که در تداوم تاریخ تکرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حکومت یزید آن چه را که خلقها تکرار کردند و می کنند راه حسین است.
وقتی دادگاه نظامی حکم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت کرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یکدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند
محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس ساواک را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از شاه تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواک وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می کشید او می دانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می کنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ کس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکرده ام ؟؟؟
در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و می خواهد که چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای باقی بشتابد ..
او در وصیت نامه اش می نویسد :
من یک فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میکنم. و شما آقایان فاشیست ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد
ضمنا“ یک عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یک هزار و دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.

اشک سهراب سپهری در فراق خسرو گلسرخی

شاید در گیر و دار اعدام خسرو گلسرخی

سهراب سپهری اینچنین سرود :

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید اینست

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

و در بند آخر با کنایه می گوید در افسون گل سرخ ! که احتمالا اشک است شناور باشیم

بی اختیار بیاد این جمله ارد بزرگ می افتم که :تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای ( امواج) گیتی است . و باز همو می گوید :شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است .

تاریخ مفاهیم و رازه های بسیاری را با خود می برد و رازهای جدیدی پیش روی ما می گذارد .

سهراب نگاه دردمند خود را با کلماتی کوچک اما وسیع بیان می دارد.

او همانند اخوان شمشیر از رو نبسته

او شمشیرش اشک و احساس لطیف ش است

به یاد او یکی از اشعار زیبایش را می گذارم که با کمی دقت می توان در آن ، راز های را یافت ...

شبی سرد است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

نیرنگی است و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور

دور ماندند زمن آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها سازد پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر،سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غمی هست به دل

غم من،لیک غمی غمناک است


منبع: کتاب حماسه خسرو گلسرخی – نوشته آرمان

ماخذ : http://vahshiyesefid2.blogfa.com/post-50.aspx


shdj Sat98 Professional Forums : نجابت آزرمیدخت

در پگاه نخستین روز بهمن ماه آزرمیدخت ، سی و دومین پادشاه ساسانی پس از چهار ماه پادشاهی تنها بخاطر نجابتش و این که تن به خواسته های زیرکانه و پیاپی فرخ هرمز فرمانروای خراسان نداد و همسر او نشد بدست رستم پسر فرخ هرمز کور شده و از کاخ رانده شد رستم می پنداشت پدر پیرش را ملکه ایران از پای درآورده است حال آنکه آزرمیدخت پاکتر از گلهای لاله بامدادان بود .
نجابت او بر کسی پوشیده نبود و به گفته ارد بزرگ اندیشمند فرهیخته ایران زمین : زیباترین خوی زن ، نجابت اوست . اما این زیبایی را کسی بر پادشاه ایران برنتافت و او با چند نفر از نزدیکان خویش به کاروانسرایی بین شاهرود و سبزوار رفته و تا آخر زندگی همانجا ماند .


سایت تبیان : آنانی که در کنار ما زندگی می کنند.....

آنانی که در کنار ما زندگی می کنند اما کنشی ندارند و وارستگی را در پشت کردن به جهان می دانند گوشه نشینی می کنند و همه چیز را گذرا می دانند تکه گوشتهای هستند که هنوز از جهان حیوانی خود به دنیای آدمیان پا نگذاشته اند . آنکه ما را به این جهان آورد فر و خرد را مایه رشد ما قرار داد ، باید به آنان گفت خرد و دانش را انکار کردن با خوابیدن و مردن تمیزی ندارد .

ارد بزرگ


ماخذ : http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=394737


پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان