۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

سایت یاسمین آتشی - جنگ خوب است یا بد ؟

جنگ خوب است یا بد ؟

بر دل مردم شهر نیشابور ترسی بسیار افتاده بود سپاه دشمن به نزدیکی شهر رسیده و تیراندازان و مردان نیزه بدست در پشت کنگره ها ایستاده و کمین گرفته بودند . ارگ فرمانروای شهر پر رفت و آمدتر از هر زمان دیگر بود یکی از سربازان محکم درب خانه خردمند پیر شهر را می کوبید و در نهایت پیرمرد را با خود به ارگ برد فرمانروای شهر نگاهی به صورت آرام و نگاه متین پیر مرد افکنده و گفت می دانم که گلایه ها در سینه داری اما اکنون زمان این سخن ها نیست به من بگو در این زمان چه راهی در پیش روی ماست . شهر در درون سپاه فراوان دشمن گم خواهد شد . دشمن شهرهای بین راه را به آتش کشیده و سرها بریده است . دیوارها و درهای شهر توان مقاومت زیادی ندارند . هیچ سپاهی هم به کمک ما نخواهد آمد ما هستیم و همین خونخواران پیش روی . لشکر آنها همچون نیزه ایی به سینه شهرمان فرود خواهند آمد.

ریش سفید شهر خنده اش گرفت : فرمانروا پرسید هنگامه جنگ و ستیز است نه جای خنده .
پیرمرد گفت فرمانروایی که می ترسد جان خویش را هم نمی تواند از مرگ نجات دهد چه برسد به مردم بی پناه را.
فرمانروا گفت سپاه دشمن در نزدیکی نیشابور است آن وقت من نهراسم .
ریش سفید گفت در این مواقع هر دو طرف سپاه به فرمانروای خویش و شجاعت او می اندیشند . مردم زندگی و امیدشان را در سیمای شما می بینند و سپاه دشمن هم به فرمانروای خویش .
فرمانروا اگر نباشد نه شهر باقی می ماند و نه سپاه دشمن. ریش سفید ادامه داد راه نجات ما از شمشیر های برهنه دشمن تنها و تنها در به زانو در آوردن فرمانروای آنها خلاصه می شود . شما در درون شهر هستید و آنهم در مرکز شهر و آنها در بیابان و بدون دیوار ، حال فرمانروایی که امنیت ندارد شما هستید یا دشمن ؟.
فرمانروای نیشابور گفت اکنون در اطراف فرمانروای دشمن پنجاه هزار شمشیر بدست حضور دارند چگونه به او دست یابیم . ریش سفید گفت نیشابور شهری بزرگ است بگذار دور شهر حلقه بزنند به این شکل سپاه دشمن پراکنده می شود و تعداد نگهبانان فرمانروای آنان نیز بسیار کم خواهد شد . آن گاه در زمان مناسب عده ایی را با تن پوشهایی همانند سربازان دشمن به سراغ او بفرستید و سپس سر او را بر نیزه کرده بر برج و باروهای شهر بگردانید تا ترس بر جان آنان فرو افتد در غروب همان روز طبل جنگ را به صدا درآورد به گونه ایی که همه حتی سربازان ما هم بدانند فردا کارزار در راه است. فردایش چون سپیده خورشید آسمان دشت را روشن کند سپاهی نخواهید دید.
در همین هنگام رایزنان دربار نیشابور وارد شده و پند و اندرز دادن را آغاز کردند آنها می گفتند جنگ به سود هیچ کس نیست خونریزی دوای درمان هیچ دردی نیست و قتل کردن عذاب دنیوی و اخروی خواهد داشت . فرمانروا رو به ریش سفید شهر کرده و گفت می بینی رایزنان شهر ما را . پیرمرد گفت نوک پیکان سپاه دشمن از همین جا آغاز می شود . فرمانروا با شنیدن این سخن دستور داد رایزنان ابله را به زندان بیفکنند .

اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : آنهایی که آمادگی برای پاسخگویی به تجاوز دشمن را با گفتن این سخن که : ” جنگ بد است و باید مهربان بود ، درگیری کار بدیست” را رد می کنند ، ساده لوحانی هستند که خیلی زود در تنور دشمن خواهند سوخت .

چهار روز گذشت دروازه های شهر نیشابور دوباره باز شد ، کشاورزان و باغداران به سوی محل کار خویش بازگشتند و زندگی ادامه یافت .
فرمانروای نیشابور تا پایان زندگی پیرمرد به خانه او می رفت و درس ها می آموخت .

ماخذ : http://irantarikh.mihanblog.com/post/60

جامعه مجازی iran20.com - كورش بزرگ


کورش فرزند کمبوجیه و ماندانا بر پدر بزرگ خویش استاگ شورید و پادشاهی ایران را در دست گرفت و دودمان هخامنشیان را بنیاد نهاد.

در سال 546 قبل از میلاد , کراسوس شاه لیدیا با اندیشه پیروزی بر سرزمین پارسیان یورشبر ایران زمین را آغاز کرد. وی پیش از یورش, از کاهن معبد دلفی در یونان در زمینه یورش به پارسیان نگر(نظر)خواهی کرد و کاهن به او وعده داد که اگر حمله کند, امپراطوری بزرگی را نابود خواهد کرد.جنگ با ایران برای لیدیا یک فاجعه تاریخی بود. کروسوس بسختی شکست خورد. کورش خاک لیدیا را در هم نوردید. کروسوس به اسارت ایرانیان در آمد و خاک لیدیا(ترکیه فعلی) ضمیمه شاهنشاهی کورش قرار گرفت و مرزهای شرقی ایران به دریای اژه رسید. کورش کراسوس را بخشید و از او یک فرمانده با وفا ساخت و بعدها همین کراسوس و ارتش لیدیا برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کورش نبردها کردند.

کورش که شخصیتی آزاد اندیش و عاری از پی دورزی(تعصب) بود , خدایان و ادیان ملل شکست خورده را به رسمیت شناخت , همگان را در اجرای مراسم دینیشان آزاد گذاشت, معابدشان را در زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داد و بدینسان دل های همه ی ملت های مغلوب را بسوی خویش جلب کرد. چشم تاریخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتی را به خود ندیده بود و ملت های مغلوب در برابر این همه مهر و بزرگواری چاره ای جز محبت او را نداشتند و دوستی او در دل همه اقوام تحت قرمانروائی ایران ریشه دواند.

پس از اینکه مرزهای شرقی ایران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستی و بزرگمنشی کورش به میانرودان رسید و بابلیان را که از جور ستمگری به نام نبونهید به تنگ آمده بودند بر آن داشت که دست استمداد بسوی کورش دراز کنند. فتح امپراطوری بابل برای کورش با همکاری مردم بابل و هماهنگی روحانیون مردوخ انجام شد.

کورش با ایمان به سرزمین ایران , جهان گشائی را به هدف برقرار کردن آشتی و آسایش و برابری و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد. هر کشوری را که گشود, فرمانروائیش را دوباره به همان حکومتگران پیشین واگذاشته بود تا از سوی او سرزمین خودشان را با دادگری اداره کنند. در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیب وارد نکرد

کورش پس از تسخیر بابل اعلام بخشش همگانی کرد, ادیان بومی را آزاد اعلام کرد, هیچ انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به جان و مال رعایا باز داشت و دستور داد خرابیهای جنگ را بازسازی کنند و در این راه خود پیش قدم شد و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد. در میانرودان چهل هزار یهودی توسط شاهان آشور و بابل برای بردگی به این منطقه آورده شده بودند. کورش دستور آزادی آنها را صادر کرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمینشان فراهم کند.بعد از فتح میانرودان, شام(سوریه) . فینیقیه و فلسطین نیز ضمیمه خاک ایران شدند

در استوانه معروف به اعلامیه حقوق بشر این پادشاه انساندوست چنین نوشته است:

منم کورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شکوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اکاد, شاه چهار اقلیم بزرگ جهان, پور کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان, نوه کورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور.... هنگامی که دوستانه قدم درون بابل نهادم و در میان هلهله های شادی مردم کاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهای نیک مردان بابل را با من همراه ساخت زیرا من همواره بر آن بودم که او را بزرگ بدارم و بستایم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هیچکس اجازه ندادم که در سومر و اکاد دست به تجاوز و تعدی بزند.من در بابل و دیگر شهر های مقدس نظم و امنیت برقرار کردم.از آن پس مردم بابل به آزادی رسیدند و یوغ بردگی از دوششان برداشته شد... مردم این سرزمینها را به سرزمینهایشان برگرداندم و املاکشان را به آنان باز دادم.

رفتار انساندوستانه کورش با اقوام معلوب از او یک شخصیت مقدس و مافوق بشری ساخت. روحانیون بابل او را پیامبر مردوخ , و انبیای اسرائیل او را شبان یهوه و مسیح موعود و تجسم عینی خدای دادگستر خوانده اند. مسلمانان او را ذوالقرنین می دانند.که نامش در قرآن آمده است . و چه زیبا گفته است ارد بزرگ که : کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند .

مرزهای کشور کورش در شرق از حدود رود سند و رود سیحون آغاز می شد و در غرب به دریای مدیترانه و دریای اژه می رسید.نقش کورش در سازندگی تاریخ اهمیت ویژه ای دارد. در این زمینه گزینوفون می گوید: "کشور کورش بزرگترین و شکوهمندترین بود و این سرزمین پهناور را کورش به نیروی تدبیرش یک تنه اداره می کرد. کورش چنان به ملتهائی که در این سرزمینها می زیستند دلبستگی داشتو از آنها مواظبت می نمود که گوئی همه آنها فرزند اویند.مردم این سرزمینها نیز به بوبه خود ویرا پدر و سرپرست غمخوار خودشان می دانستند. کارگزاران دولت در عهد کورش به تمامی عهد و پیمانها و سوگندهایشان وفاداری نشان میدادند و از او فرمان می بردند."

کورش پس از حدودا 23 سال فرمانروائی درگذشت و پیکرش در پاسارگاد به خاک سپرده شد.


اینک که به یاری مزدا ، تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام می کنم :
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد

دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .

من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،
هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد
و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید
و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت
و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر
بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید

من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد
و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد .

من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد
و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند ،
مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید ،

و هر شغلی را که میل دارد ، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند .

من اعلام می کنم ، که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده ، مجازات کرد ،
مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است
و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر میشود ، فقط مقصر باید مجازات گردد ، نه دیگران

من تا روزی که به یاری مزدا ، سلطنت می کنم ، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند
و حکام و زیر دستان من ، مکلف هستند ، که در حوزه حکومت و ماموریت خود ، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند
و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد .

و از مزدا خواهانم ، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .

تندیس ۴ متری کورش در پارک المپیک سیدنی از سال ۱۹۴۴

منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر) :

پاسارگاد - آرامگاه کوروش


ماخذ : http://www.iran20.com/article.php?article_id=2771

تشکل اينترنتي نظام مهندسی - جملات زیبا جالب کوتاه

هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی .
اُرد بزرگ

بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست
بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند.
فریدریش نیچه

حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر .
جبران خلیل جبران

********************

آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای طبیعت است.
اُرد بزرگ

مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند.
فریدریش نیچه

چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره خویش را از جهان جدا ساخته و چیزی نمی بیند، جز خطوط باریک انگشتانش را .
جبران خلیل جبران


********************

ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است
. اُرد بزرگ

سیاستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: ابزار و دشمن.
یعنی فقط یک طبقه را می‌شناسند و آن هم دشمن است.
فریدریش نیچه

نیازهای انسان در حال دگرگونی است و تنها چیزی که دگرگون نمی شود عشق به اوست ؟
زیرا عشق او باید پاسخگوی نیازهایش باشد .
جبران خلیل جبران

********************
فرمانروا با اندیشه وزیران توانمند خویش فرمانروایی می کند .
اُرد بزرگ

آزادی ابر انسان تنها در صورتی واقعی است که در زمان فراشد و در ساختن آینده یی بر پایه گذشته عملی شود.
فریدریش نیچه

اگر کار و کوشش با محبت توام نباشد پوچ و بی ثمر است ،
زیرا اگر شما با محبت به تلاش برخیزید ، می توانید ارواح خویش را با یکدیگر گره بزنید
و آنگاه همه شما با خدای بزرگ پیوند خورده اید.
جبران خلیل جبران


ماخذ http://engineeringngo.blogfa.com/post-299.aspx

سایت یاسمین آتشی - سرانجام عشق به ایران

سرانجام عشق به ایران

سهروردی را گفتند تا به کی از ایران سخن گویی ؟ گفت تا آن زمان که زنده ام . گفتند این بیماری است چون ایران دختره باکره ای نیست برای تو ، و گنج سلطانی هم برای بی چیزی همانند تو نخواهد بود .

سهروردی خندید و گفت شما عشق ندانید چیست . دوباره او را گرفته و به سیاهچال بردند.
ارد بزرگ اندیشمند یگانه کشورمان می گوید : “نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . ”
شبها از درون روزن سیاه چال زندان سهروردی ، اشعار حکیم فردوسی را زندانبانان می شنیدند و از این روی ، وعده های غذایش را قطع نمودند و در نهایت سهروردی از گرسنگی به قتل رسید…



ماخذ : http://irantarikh.mihanblog.com/post/47

سایت بیا تو بندر - آیا تکرار تاریخ ممکن است

مردی مقابل پور سینا ایستاد و گفت : ای خردمند ، به من بگو آیا من هم همانند پدرم در تهی دستی و فقر می میرم ؟ پورسینا تبسمی کرد و گفت : اگر خودت نخواهی ، خیر به آن روی نمی شوی . مرد گفت گویند هر بار ما آینه پدران خویشیم و بر آن راه خواهیم بود .
پور سینا گفت پدر من دارای مال و ثروت فراوان بود اما کسی جز مردم شهرمان او را نمی شناخت . حال من ثروت ندارم اما شهرت بسیار دارم . هر یک مسیر جدا را طی کرده ایم . چرا فکر می کنی همواره باید راه رفته را باز طی کنیم .
مرد نفسی راحت کشید و گفت : همسایه ام چنین گفت . اگر مرا دلداری نمی دادید قالب تهی می کردم .

Bia2BND.Com

پورسینا خندید و در حالی که از او دور می شد گفت احتمالا ترس را از پدر به ارث برده ایی و مرد با خنده می گفت آری آری…
متفکر یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است .
این سخن اندیشمند کشورمان نشان می دهد تکرار تاریخ ممکن نیست . حتی در رویدادهای مشابه ، باز هم کمال و افق بلندتری را می شود دید .


ماخذ : http://www.bia2bnd.ir/post/4105

تالار پی سی سیتی - * جملات کوتاه و پر معنا *


ارد بزرگ / Orod Bozorg / Great Orod



دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش افزونتر .

ارد بزرگ



ماخذ : http://p30city.net/showthread.php?p=52331

تالار گفتگوي پارسی فروم - سخناني زيبا از بزرگان



ارد بزرگ / Orod Bozorg / Great Orod



بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند . اُرد بزرگ

میان اشک مرد و زن فاصله و بازه ای از آسمان تا زمین است . اُرد بزرگ

آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ اُرد بزرگ

آنکه نمی تواند از خواب خویش برای قراگیری دانش و آگاهی کم کند توانایی برتری و بزرگی ندارد . اُرد بزرگ


ماخذ : http://forum.p30parsi.com/showthread.php?p=90452

تارنگار یادداشت های روزانه - نگاه و ندای ریش سفید

نگاه و ندای ریش سفید

کینه و بیگانگی بین دو برادر بر سر ارث پدر چند سالی بود که آنها را از یکدگر دور کرده و هر یک دیگری را متهم می کردهمسران آنها خسته از این دشمنی ، به پیش کدخدای پیر روستا رفته و داستان را باز گفتند.کدخدا دو برادر را خواست و سکوت پیشه کرد دو برادر به موهای سفید او می نگریستند و در دل می گفتند چه شده که او ما را خواسته است.پیر جهان دیده نگاهی به آن دو کرد و گفت : یادگار پدر مایه دوستی بیشتر است نه قهر و دشمنی.دو برادر سر فرود آوردند می دانستند هر چه بگویند در نهایت او می تواند براحتی پی به نهان اندیشه آنان ببرد. روی یکدیگر را بوسیدند و دست در دست یکدیگر از خانه کدخدا بیرون آمدند.
به سخن ارد بزرگ : گِره های که به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یک نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد.
باشد که قدر ریش سفیدان و پیران خود را بدانیم و بزرگشان داریم..


ماخذ : http://iraj51.blogfa.com/post-190.aspx

تارنگار بیداران - شاعر بي چشم

رودکي


غزل رودکي وار، نيکو بود
غزلهاي من رودکي وار نيست
اگر چه بپيچم به باريک و هم
بدين پرده اندر مرا راه نيست
"عنصري"



زندگينامه
رودکي، ‌ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکيم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.
از کودکي و چگونگي تحصيل او آگاهي چنداني به دست نيست. در 8 سالگي قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعري پرداخت.
َ
برخي مي گويند در مدرسه هاي سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وي شاعري دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسي چندان است که هر فرهنگ نامه اي از شعر او گواه مي آورد.


رودکي از روزگار جواني آوازي خوش داشت، در موسيقي و نوازندگي چيره دست و پر آوازه بود. وي نزد ابوالعنک بختياري موسيقي آموخت و همواره مورد ستايش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالي چنگ خود را به رودکي بخشيد. رودکي در همان دوره شعر نيز مي سرود. شعر و موسيقي در سده هاي چهارم و پنجم همچون روزگار پيش از اسلام به هم پيوسته بودند و شعر به همراه موسيقي خوانده مي شد. شاعران بزرگ آناني بودند که موسيقي نيز مي دانستند.


از هم عصران رودکي ،منجيک ترمذي (نيمه دوم سده چهارم) و پس از او فرخي (429 ق) استاد موسيقي زمانه خويش بودند. شاعران، معمولاً قصيده هايشان را با ساز و در يکي از پرده هاي موسيقي مي خواندند. هرکس که صدايي خوش نداشت يا موسيقي نمي دانست، از راوي مي خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکي، شعرش را با ساز مي خواند .


رفته رفته آوازه رودکي به دربار سامانيانرسيد و نصربن احمد ساماني (301 ـ 331 ق) او را به دربارفرا خواند. برخي بر اين گمانند که او پيش از نصربن احمد به دربار سامانيان رفته بود، در آنجا بزرگترين شاعر دربار ساماني شد. در آن روزگار در محيط ادبي، علمي، اقتصادي و اجتماعي فرارود، آن چنان تحولي شگرف روي داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزايي (رسانس) ايراني مي نامند.


بر بستر چنين زمينه مناسب اقتصادي، اجتماعي و برپايه دانش دوستي برخي از پادشاهان ساماني، همچنين با تلاش و خردمندي وزيراني دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمي (330 ق) و ابوعلي محمد جيهاني (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمي، ادبي و فرهنگي درآمد.


دربار سامانيان، محيط گرم بحث و برخورد انديشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههاي دور و نزديک به آنجا روي مي آوردند.
بهترين آثار علمي، ادبي و تاريخي مانند شاهنامه منصوري، شاهنامه ابوالمؤيد بلخي (سده چهارم هجري)، عجايب البلدان، حدود العالم من المشرق الي المغرب در جغرافيا، ترجمه تفسير طبري که چند تن از دانشمندان فراهم کرده اند، ترجمه تاريخ طبري از ابوعلي بلعمي، آثار ابوريحان بيروني (440 ق) وابوعلي سينا (428 ق) در روزگار سامانيان پديد آمدند. دانشمندان برجسته اي مانند محمد زکرياي رازي (313 ق) ابونصر فارابي (339)، ابوريحان بيروني، ابوعلي سينا و بسياري از شاعران بزرگ مانند فردوسي (410/416 ق) در اين روزگار يا متأثر از آن برآمده اند.


بزرگترين کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلي سينا آن را ديد و گفت که نظير آن را هرگز نديده است. تأثير اين تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نيز پيدا است. رودکي فرزند چنين روزگاري است. وي در دربار ساماني نفوذي فراوان يافت و به ثروتي افزون دست يافت. نفوذ شعر و موسيقي او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به خوبي بيانگر آن است.
هنگامي که نصربن احمد ساماني به هرات رفته، ديرگاهي در آن ديار مانده بود، هيچ کس را ياراي آن نبود تا از پادشاه بخواهد که بخارا بازگردد؛ درباريان از رودکي خواستند تا او اين وظيفه دشوار را بپذيرد.رودکي شعر پر آوازه « بوي جوي موليان آيد همي ـ ياد يار مهربان آيد همي » را سروده است.
درباريان و شاعران، همه او را گرامي مي داشتند و بزرگاني چون ابوالفضل بلعمي و ابوطيب مصعبي صاحب ديوان رسالت، شاعر و فيلسوف. شهيد بلخي (325 ق) و ابوالحسن مرادي شاعر با او دوستي و نزديکي داشتند.


گويند که وي از آغاز نابينا بود، اما با بررسي پروفسور گراسيموف (1970 م) بر جمجمه و استخوانهاي وي آشکار گرديد که در دوران پيري با فلز گداخته اي چشم او را کور کرده اند، برخي استخوانهايش شکسته بود و در بيش از 80 سالگي درگذشت.


رودکي گذشته از نصربن احمد ساماني کسان ديگري مانند امير جعفر بانويه از اميران سيستان، ابوطيب مصعبي، خاندان بلعمي، عدناني، مرادي، ابوالحسن کسايي، عماره مروزي و ماکان کاکي را نيز مدح کرده است.
از آثار او بر مي آيد که به مذهب اسماعيلي گرايش داشته است؛ شايد يکي از علتهاي کور شدن او در روزگار پيري، همين باشد.


با توجه به مقاله کريمسکي، هيچ بعيد به نظر نمي رسد که پس از خلع امير قرمطي، رودکي را نيز به سبب هواداري از قرمطيان و بي اعتنايي به مذهب رايج زمان کور کرده باشند.


آنچه مسلم است زندگي صاحبقران ملک سخن ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکي سمرقندي در هاله اي از رمز و راز پوشيده شده است و با اينکه بيش از هزار و صد سال از مرگ او مي گذرد، هنوز معماهاي زندگي او حل نشده و پرده اي ابهام بر روي زندگي پدر شعر فارسي سايه گسترده است.


رودکي در پيري با بي اعتنايي دربار روبرو شد و به زادگاهش بازگشت؛ شعرهاي دوران پيري او، سرشار از شکوه روزگار، حسرت از گذشته و بيان ناداري است. رودکي از شاعران بزرگ سبک خراساني است. شعرهاي اندکي از او به يادگار مانده، که بيشتر به صورت بيتهايي پراکنده از قطعه هاي گوناگون است.



سيري در آثار
کامل ترين مجموعه عروض فارسي، نخستين بار در شعرهاي رودکي پيدا شد و در همين شعرهاي باقي مانده، 35 وزن گوناگون ديده مي شود. اين شعرها داراي گشادگي زبان و توانايي بيان است. زبان او، گاه از سادگي و رواني به زبان گفتار مي ماند.
جمله هاي کوتاه، فعلهاي ساده، تکرار فعلها و برخي از اجزاي جمله مانند زبان محاوره در شعر او پيداست. وجه غالب صور خيال در شعر او، تشبيه است.


تخيل او نيرومند است. پيچيدگي در شعر او راه ندارد و شادي گرايي و روح افزايي، خردگرايي، دانش دوستي، بي اعتبار دانستن جهان، لذت جويي و به خوشبختي انديشيدن در شعرهاي او موج مي زند.


وي نماينده کامل شعر دوره ساماني و اسلوب شاعري سده چهارم است. تصويرهايش زنده و طبيعت در شعر او جاندار است. پيدايش و مطرح کردن رباعي را به او نسبت مي دهند. رباعي در بنياد، همان ترانه هايي بود که خنياگران مي خوانده اند و به پهلويات مشهور بوده است؛ رودکي به اقتضاي آوازه خواني به اين نوع شعر بيشتر گرايش داشته، شايد نخستين شاعري باشد که بيش از ساير گويندگان روزگارش در ساختن آهنگها از آن سود برده باشد. از بيتها، قطعه ها، قصيده ها و غزلهاي اندکي که از رودکي به يادگار مانده، مي توان به نيکي دريافت که او در همه فنون شعر استاد بوده است.
معرفي آثار
تعداد شعرهاي رودکي را از صدهزار تا يک ميليون بيت دانسته اند؛ آنچه اکنون مانده، بيش از 1000 بيت نيست که مجموعه اي از قصيده، مثنوي،قطعه و رباعي را در بر مي گيرد. از ديگر آثارش منظومه کليله و دمنه است که محمد بلعمي آن را از عربي به فارسي برگرداند و رودکي به خواسته اميرنصر و ابوالفضل بلعمي آن را به نظم فارسي در آورده است (به باور فردوسي در شاهنامه، رودکي به هنگام نظم کليله و دمنه کور بوده است.)


اين منظومه مجموعه اي از افسانه ها و حکايتهاي هندي از زبان حيوانات فابل است که تنها 129 بيت آن باقي مانده است و در بحر رمل مسدس مقصور سرود شده است؛ مثنويهاي ديگري در بحرهاي متقارب، خفيف، هزج مسدس و سريع به رودکي نسبت مي دهند که بيتهايي پراکنده از آنها به يادگار مانده است. گذشته از آن شعرهايي ديگر از وي در موضوعهاي گوناگون مدحي، غنايي، هجو، وعظ، هزل ، رثاء و چکامه، در دست است.


عوفي درباره او مي گويد: " که چنان ذکي و تيز فهم بود که در هشت سالگي قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بياموخت و شعر گرفت و معناي دقيق مي گفت، چنانکه خلق بر وي اقبال نمودند و رغبت او زيادت شد و او را آفريدگار تعالي آوازي خوش و صوتي دلکش داده بود. از ابوالعبک بختيار بر بط بياموخت و در آن ماهر شد و آوازه او به اطراف واکناف عالم برسيد و امير نصر بن احمد ساماني که امير خراسان بود، او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانيد و کارش بالا گرفت و ثروت و نعمت او به حد کمال رسيد.




زادگاه او قريه بنج از قراء رودک سمرقند است. يعضي او را کور مادر زاد دانسته اند و عقيده برخي بر آن است که در اواخر عمر نابينا شده است. وفات وي به سال 320 هـجري در زادگاهش قريه بنج اتفاق افتاده و در همان جا به خاک سپرده شده است.


رودکي در سرودن انواع شعر مخصوصاً قصيده، مثنوي ، غزل و قطعه مهارت داشته است و از نظر خوشي بيان در تاريخ ادبيات ايران پيش از او شاعري وجود ندارد که بتواند با وي برابري کند.


به واسطه تقرب به امير نصر بن احمد ساماني (301-331) رودکي به دريافت جوائز و صله فراواني از پادشاه ساماني و وزيران و رجال در بارش نائل گرديد و ثروت و مکنتي زياد به دست آورده است چنانکه به گفته نظامي عروضي هنگامي مه به همراهي نصر بن احمد از هرات به بخارا مي رفته، چهار صد شتر بنه او بوده است.


علاوه بر دارا بودن مقام ظاهري رفعت پايه سخنوري و شاعري رودکي به اندازه اي است که از معاصران او شعراي معروفي چون شهيد بلخي و معروفي بلخي او را ستوده اند و از گويندگان بعد از او کساني چون دقيقي، نظامي عروضي، عنصري، فرخي و ناصرخسرو از او به بزرگي ياد کرده اند.


امروزه مردم اين ناحيه در آسياسي مرکزي بخصوص آنهايي که اهل سرايش و ادب هستند عشقي بسيار به او دارند و البته فردوسي بلند آوازه را بيشتر مي پسندند و به انديشمندان امروزي ايران همانند ارد بزرگ هم چنين احساس نزديکي و خويشاوندي را دارند .



ويژگي سخن
سخنان رودکي در قوت تشبيه و نزديکي معاني به طبيعت و وصف ،کم نظير است و لطافت و متانت و انسجام خاصي در ادبيات وي مشاهده مي شود که مايه تأثير کلام او در خواننده و شنونده است. از غالب اشعار او روح طرب و شادي و عدم توجه به آنچه مايه اندوه و سستي باشد مشهود است و اين حالت گذشته از اثر محيط زندگي و عصر حيات شاعر نتيجه فراخي عيش و فراغت بال او نيز مي باشد. با وجود آنکه تا يک ميليون و سيصد هزار شعر بنا به گفته رشيدي سمرقندي به رودکي نسبت داده اند تعداد اشعاري که از او امروزه در دست است به هزار بيت نمي رسد.


از نظر صنايع ادبي گرانبهاترين قسمت آثار رودکي مدايح او نيست، بلکه مغازلات اوست که کاملاً مطابق احساسات آدمي است، شاعر شادي پسند بسيار جالب توجه و شاعر غزلسراي نشاط انگيز، بسيار ظريف و پر از احساسات است.


گذشته از مدايح و مضمون هاي شادي پسند و نشاط انگيز در آثار رودکي، انديشه ها و پندهايي آميخته به بدبيني مانند گفتار شهيد بلخي ديده مي شود. شايد اين انديشه ها در نزديکي پيري و هنگامي که توانگري او بدل به تنگدستي شده نمو کرده باشد، مي توان فرض کرد که اين حوادث در زندگي رودکي، بسته به سرگذشت نصر دوم بوده است. پس از آنکه امير قرمطي را خلع کردند مقام افتخاري که رودکي در دربار به آن شاد بود به پايان رسيد.


با فرا رسيدن روزهاي فقر و تلخ پيري، ديگر چيزي براي رودکي نمانده بود، جز آنکه بياد روزهاي خوش گذشته و جواني سپري شده بنالد و مويه کند.



نمونه اشعار
زمانه پندي آزاد وار داد مرا ----- زمانه را چو نکو بنگري همه پند است
به روز ِ نيک ِ کسان گفت تا تو غم نخوري ----- بسا کسا که به روز ِ تو آرزو مند است
زمانه گفت مرا خشم خويش دار نگاه ----- کرا زبان نه به بند است پاي دربند است


***


اندر بلاي سخت


اي آنکه غمگني و سزاواري ----- وندر نهان سرشک همي‌باري
رفت آنکه رفت و آمد آنکه آمد----- بود آنچه بود، خيره چه غم داري؟
هموار کرد خواهي گيتي را؟----- گيتي‌ست، کي پذيرد همواري؟
مستي نکن که او نشنود مستي ----- رازي مکن که نشنود او زاري
شو، تا قيـامت آيـد زاري کن! ----- کي رفته را به زاري باز آري؟
آزار بيـش بيـني زيـن گردون ----- گر تو به هر بهانه بيـازاري
گوئي گماشته است بلائي او ----- بر هر که تو بر او دل بگماري
ابري پديدني و کسوفي ني ----- بگرفت ماه و گشت جهان تاري
فرمان کني و يا نکني ترسم ----- بر خويشتن ظفر ندهي باري
اندر بلاي سخت پديـد آيد ----- فضل و بزرگمردي و سالاري


***


کليله و دمنه رودکي
مهمترين کار رودکي به نظم در آوردن کليله و دمنه است، متاسفانه اين اثر گرانبها مانند ساير آثار و مثنويهاي رودکي گم شده است و از آن جز ابياتي پراکنده در دست نيست. از ادبيات پراکنده اي که از منظومه کليله و دمنه و ساير مثنويهاي رودکي باقي مانده است مي توان فهميند که صاحبقران ملک سخن لقبي برازنده او بوده است. در شعر او قوه تخيل، قدرت بيان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و بهمين دليل در دربار سامانيان، قدر و مرتبه اي داشت که شاعران بعد از او هميشه آرزوي روزگار او را داشتند.




آرامگاه رودکي


ماخذ : http://bidaran.parsiblog.com/Archive124810.htm

تالار گفتمان بورس - فرا بورس - $$$ افکار بزرگان $$$



ارد بزرگ : مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .
کنفوسیوس : مرد صاحب فکر اول به تحقیق می پردازد اگر نتیجه گرفت راه درست آسان است .
وین دایر : افراد کارآمد می گویند ((همین که هستم خوب است ، اما می توانم بهتر از این باشم .

این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت . اُرد بزرگ
زمان را بر کارهای خود تقسیم کنید تا کاری بر زمین نماند . بطلیموس
رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست . اُرد بزرگ
تا وقتیکه مرد عروسی نکرده او را غیر کامل می خوانند ، بنابراین معلوم می شود پس از ازدواج کار مرد تمام است . باب هاپ
آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند . اُرد بزرگ

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد ، دلیلش آن است که شما هم چیز زیادی از او نخواسته اید . مارسل پیره وو
هرروز صبح پس از بیدار شدن ، بی درنگ مشغول مهم ترین کاری که باید انجام دهید شوید و سعی کنید آن را به اتمام برسانید . برایان تریسی
توهین ها مانند سکۀ تقلبی اند . ما ناگزیریم آنها را بشنویم ، ولی مجبور نیستیم قبولشان کنیم . رسورجن
آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود . ارد بزرگ
قبل از ازدواج دربارۀ تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، حالا شش فرزند دارم ولی دارای هیچ گونه نظریه ای نیستم . روچستر
با تکرار مرتب این جمله در خود انگیزه ایجاد کنید : کار را همین الان انجام بده ! کار را همین الان انجام بده! . برایان تریسی


ماخذ : http://www.farabourse.net/showthread.php?p=156294

سایت تبیان - کار

ارد بزرگ / Orod Bozorg / Great Orod


کار، بهترین تسکین دهنده، افکار پریشان، و غم است. ارد بزرگ



ماخذ : http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=399004

سایت تبیان -...

فردوسی خردمند : بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .


اُرد بزرگ : به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد .


غررالحکم و دررالکلم : دانش انسان را از بلاها حفظ می کند .


اُرد بزرگ : بی مایگی و بدکاری پاینده نخواهد بود ، گیتی رو به پویندگی و رشد است . با نگاهی به گذشته می آموزیم آدمیان، نابخردیهایی همچون : برده داری ، همسر سوزی و زنده بگور کردن کودکان و ... را رها نموده اند
. خردورزی ! آدمی را پاک خواهد کرد .


اُرد بزرگ : بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت .


سورن کی یر کگارد: زندگی گره ای نیست که در جست و جوی گشودن آن باشیم. زندگی واقیتی است که باید آن را تجربه کرد


اُرد بزرگ : بخش درخوری از پیروزی های آدمهای بزرگ روزگار ، از روی رایزنی و گفتگو با خردمندان ، بوده است .


غزالی طوسی : پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگاری از درستی نمی میرد .


اُرد بزرگ : با خرد ، به سرچشمه پاکی بیاندیش . آدمی گاهی مبدا را اشتباه می گیرد ، برسان زمانی که رودها را سر چشمه دریاها می نامد ، حال آنکه ابرها از دریاها برمی خیزند و رودها و چشمه ها را لبریز می کنند .


فرانسیس بیكن : بدگمانی میان افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده‌دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت بهم آمیخته است بال‌فشانی می‌کند


فردوسی خردمند : روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .


فردریش نیچه :آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی.


فوللر : آدمی که پول ندارد مانند کمانی است که تیر ندارد .


اُرد بزرگ : راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش .


دوفون : ارادۀ قویست که به همۀ قوای دیگر حکمرانی می کند . بشرطیکه ما آنرا با قوۀ عقل هموار سازیم .


ارد بزرگ : رازها ، در هنگامه شادی و پایکوبی آدمی است ، اساس فراموش شده جهان فلسفه ، تعریف درست این چگونگی هاست .


ف – و – رابرتن : اختلاف نظر وقتی خوشایند می گردد که دو طرف به منظور کشف حقیقت ، دوستانه به جر و بحث بپردازند . مناظره وقتی شکنجه آور است که یک طرف سعی کند به زور حرف خود را به کرسی بنشاند .


نیچه : آرزو ریشۀ حیات ماست . اگرچه ای ریشه حیات ما را به تدریج می سوزاند . ولی همین ریشه مایۀ زندگی است .


کارلایل: هر اقدام بزرگی ابتدا محال به نظر می رسد.


شوپنهاور: ایده ها الگوهای ازلی ای هستند که در قلمرو ذاتها یا هستی های حقیقی وجود دارند که آدمیان تنها هنگامی که خود را از توجه به جزئیات ، در اینجا و اکنون (مکان و زمان) فارغ سازند وارد آن قلمرو می شوند.


اُرد بزرگ : ره آورد سفر در درون آدمی ، به جز خرد و پیشرفت نیست .

فردریش نیچه :آنگاه كه آدمی (( چرایی / غایت چیست )) زندگی خویش را می شناسد ؛ آنگاه است كه او از هر (( چگونه ؟ )) آسوده خاطر می شود. آدمی مشتاق نیكبختی نیست ؛ تنها انگلیسی چنین است.


کارایل : تجربه به معلم سختگیری است . او اول امتحان میکند و بعد درس می دهد .


اُرد بزرگ : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی .


کارلایل : سرنوشت خود را با افکار تعیین کنید.


فردوسی خردمند : به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد


اُرد بزرگ : رسیدن به بن و سرچشمه زندگی تنها با شستشوی اندیشه از نابخردی و پندار از ناپاکی است


کارایل : تاریخ سیر خود را بر زندگی مردان بزرگ بنا نموده است .


قابوسنامه : ای پسر هرچند تو جوانی , پیرو عقل باش , نگویم جوانی مکن , لیکن جوانی خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش.چنانچه ارسطالیس می گوید جوانی نوعی از جنون است.


فردریش نیچه :انسان بندی ست بسته میان حیوان و ابر انسان. بندی بر فراز مغاکی.


اُرد بزرگ : روز بلند برای کژاندیش ، بسیار کوتاه خواهد بود ، و روز کیفر بسیار دراز .


كارلایل : عظمت مردان بزرگ از طرز برخوردشان با مردات خرد آشكار می شود


فردریش نیچه :آموزه ای پدید آمد و باوری در کنارش : همه چیز پوچ است ؛ همه چیز یکسان ؛ همه چیز رو به پایان !


قابوسنامه : اگر تو را دشمنی باشد دلتنگ مشو که هر که را دشمنی نباشد بی قدر و بها باشد .


اُرد بزرگ : رویش باغ خموشی ، در هنگامه هم همه ارزشش را نشان می دهد .


قابوسنامه : استاد پرورندۀ روان است ، و پدر مادر پرورش دهندۀ جان .


ارد بزرگ : روان مردگان و زندگان در یک گردونه در حال چرخش اند .


فردوسی : چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار


فردوسی خردمند : دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .


اُرد بزرگ : روانی که درد روشنگری و گسترش خرد را ندارد به سختی بیمار است


ماخذ : http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=309953

روزنامه راه نجات افغانستان - برای لحظاتی تفکر

برای لحظاتی تفکر

(پنج شنبه > 9 عقرب 1387)

«تمامی گناهان، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است، شاید رها و آزاد شویم».(مهاتما گاندی)
«دعا اتحاد آگاهانه با شعور کیهانی است. دعا التماس، زاری نیست، بلکه هم دلی و یگانه گی با خداست». (جولیا ستن سیرز)
«در این جهان عمل کنید و فقط شنونده باقی بمانید». (رساله یعقوب)
«تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند». (ارد بزرگ)
«چنان نماى كه هستى يا چنان باش كه مى نمايى». (بايزيد بسطامى)
«انسان هوشمندی که به هوشمندی اش می نازد، به زندانی می ماند که به بزرگی زندانش می بالد». (سیمون دیل)
«ذهن شما که آزاد باشد، همیشه برای هر چیزی آماده است و همه چیز را به گشاده گی می پذیرد. در ذهن یک تازه کار امکانات بسیاری هست، اما در ذهن استاد کار، شدنی ها اندک اند». (شونریو سوزوکی)
«صوفی هیچ خواسته ای برای خود ندارد. خواسته او همان خواسته خدا است، از این رو خواسته او به خواست خدا بر آورده می شود». (جامی)
« شخص فقط می تواند آن جنبه هایی را در دیگران بپذیرد که در خود می پذیرد.»
برای پذیرش آن حالت از خودتان که قبلا آن را طرد کردید، باید رحم و عطوفت و درک داشته باشید.
باید دارای حس هم دردی و هم دلی باشید تا بتوانید بپذیرید که انسان هستید و تمامی جنبه های بشر را چه خوب و چه بد در خود دارید.
هنگامی که دلتان را به روی خودتان بگشایید متوجه خواهید شد که باهمه چیز و همه کس هم درد و هم دل هستید». (جیمز بالدرین)
«اگر فقط طلب عشق کنی آن وقت نابالغ باقی خواهی ماند، بچه باقی خواهی ماند. تا موقعی که بالغ نشوی و نتوانی عشق را نثار کنی، هنوز از بچه گی در نیامده ای...». (آچاریا)
«لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد». (بودا )

ماخذ : http://rahenejatdaily.com/1007/87080919.html

انجمنهای تخصصی آی تک - جملات زیبا از بزرگان

۱- پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد ( ارد بزرگ )
۲- قبول حقیقت از بیان حقیقت سخت‌تر است . ( هیچکاک )
۳- تمام روز را کار کنید و هر دقیقه را هم به حساب بیاورید . ( برایان ترسی )
۴- تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. ( لورنس دورل)
۵- فرهنگ رودخانه اى است به قدمت تاریخ. ( یونگ )
۶- تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .( نادر شاه افشار )
۷- انسان آن قدر وقت ندارد که نیمی از عمرش را صرف نزاع و ستیزه کند .( لرد آوی یوری)


ماخذ : http://www.itech2.info/topic45011.html

یادداشتها و دلمشغولیهای یک مهندس در وب - کوتاه از نادرشاه


خورشید در میانه آسمان بود که سپاهیان نادرشاه افشار وارد دهلی شدند به پادشاه ایران زمین گفتند اجازه می دهید وارد قصر پادشاه هند محمد گورکانی شویم؟ نادرشاه گفت: اینجا نیامده ایم پی تخت و تاج، بگردید و مزدوران اشرف افغان را بیابید.

هشتصد مزدور اشرف، که بیست سال ایران را ویران ساخته بودند را گرفتند. نادر رو به آن ها کرد و گفت: چگونه بیست سال در ایران خون ریختید و به ناموس کسی رحم نکردید؟! آیا فکر نمی کردید روزی به این درد گرفتار آیید؟ مزدوری گفت می پنداشتیم همه مردان ایران، شاه سلطان حسین هستند و ما همواره با مشتی ترسوی صفوی روبروییم .از میان سپاه ایران فریادی برخاست که ما همه نادریم! و مردان سپاه بارها این سخن را از ته حنجره فریاد کشیدند ." ما همه نادریم"! و به سخن ارد بزرگ: کشوری که دارای پیشوایی بی باک است همه مردمش قهرمان و دلیر می شوند .

ماخذ : http://ghanaat.blogfa.com/post-194.aspx

تارنگار گیل یار - سخنان پند آمیز

فردریش نیچه :استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه هست نمایان می شود.

ارد بزرگ : اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد .

ویلیام تن : زناشویی عبارتست از سه هفته آشنایی ، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل .

جبران خلیل جبران : اگر گام در معبدی نهادی تا اوج فروتنی و هراس خود را اظهار کنی ، برای همیشه برتری کسی نسبت به کس دیگر نخواهی یافت . برای تو کافی است که گام در معبدی نهی ، بی آنکه کسی تو را ببیند .

والتر : انسان در همان لحظه که تصمیم میگیرد آزاد باشد آزاد است .

ارد بزرگ : اگر نتوانیم به خاندان خویش آرایشی سامان یافته دهیم همیشه در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم.

علی شریعتی : اساسا ، خوشبختی فرزند نامشروع حماقت است. همه کسانی که در جست و جوی خوشبخت بودن هستند بی خود تلاشی در بیرون از خویش نکنند اگر بتوانند " نفهمند" می توانند " خوشبخت " باشند.

باب هاپ : زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند , زیرا برای اینکه توضیح بدهند که چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند.

شوپنهاور : هوش و استعداد خود را پرورش ده ولی نه از راه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل ، تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است ، خالی بودن مغزهای خودشان موجب می شود که افکار مردم دیگر را به سوی خود بکشند؛ هرکس زیاد مطالعه کند به تدریج قدرت تفکر را از دست می دهد.

بزرگمهر :اگر باخردی ، هرگز گرد بدی مگرد ، که نیکوترین کسان آن بود که بیرون و درونش پاکیزه و نیک باشد .

ارد بزرگ : اسب رام شده ، نگران شلاق نیست ، دوری از سوار ، زین و یا حتی گاری برای او نگران کننده است .

اِریک کِستنِر : با سنگهایی که در سر راهت میگذارند هم میتوانی چیز قشنگی برای خود بسازی

ویلیام تن : مردم دنیا همچون دیوانگان کور و کر ، به جان هم می افتند و یکدیگر را ندیده و نشناخته می درند و بر این دیوانگی نام جنگ افتخار می گذارند .

فردریش نیچه :انسان باید بهتر و شریرتر شود : من چنین می آموزانم ! شریرانه ترین چیز برای بهترین چیز در ابرانسان نیاز است.

جبران خلیل جبران : پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ یافت ؟!

ارد بزرگ : اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد.

شاتوبریان : کسانیکه حقیقت را درک کرده اند با افرادی که حقیقت را دوست دارند برابر نیستند.

ُارد بزرگ : ارزش پیمان شکن ، باندازه کفن هم نیست .

اف. جی. بنسون : مردها به سه دسته تقسیم می‌شوند: خوش قیافه‌ها ، باهوش‌ها و اکثریت.

شوپنهاور : به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی ، تا بگویم بعد از مرگ کجا میروی .

فردریش نیچه :ابرانسان است که می آفریند .جبران خلیل جبران : مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد .

شوپنهاور : افراد پست و فرو مایه از خطاهای اشخاص بزرگ لذت فراوان می برند. ویلیام تن : بدگویی حسود دلیل برتری شماست .

بزرگمهر :اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ.

ارد بزرگ : از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس .ویلیام تن : با اینکه می دانیم زیبایی و خوبی دشمن هم هستند ، چرا این آب و آتش را در یک وجود طالبیم ؟

آلبرت هوبارد : انضباط فردی عبارت است از : توانایی مجبور کردن خود به انجام کاری که باید در زمان معینی به اتمام رسد ، چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم.

اُرد بزرگ : اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آینده اند .

اقبال لاهوری : زمین به دوش خود الوند و بیستون دارد

غبار ماست که بر دوش او گران بوده


ماخذ : http://gilyar.blogfa.com/post-92.aspx

تارنگار به عشق تو گرفتارم - داستانهایی از تاریخ ایران

می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران (( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد .
پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟
گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود .
پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟
سورنا پاسخ داد به ادامه نگاهبانی از ایران زمین .
پیرزن با نگاهی مهربانانه از او پرسید : آیا کسی هست که بخواهی بخاطرش جان دهی ؟
سورنا گفت : برای شاهنشاه ایران حاضرم هر کاری بکنم .
پیرزن گفت : آنانی را که شکست دادی برای آیندگان خواهند نوشت کسی که جانت را برایش میدهی تو را کشته است و فرزندان سرزمینت از تو به بزرگی یاد می کنند و از او به بدی !
سورنا پاسخ داد : ما فدایی این آب و خاکیم . مهم اینست که همه قلبمان برای ایران می تپد . من سربازی بیش نیستم و رشادت سرباز را به شجاعت فرمانده سپاه می شناسند و آن من نیستم .
پیرزن گفت : وقتی پادشاه نیک ایران زمین از اینجا می گذشت همین سخن را به او گفتم و او گفت پیروزی سپاه در دست سربازان شجاع ایران زمین است نه فرمان من .
اشک در دیدگان سورنا گرد آمد .
بر اسب نشست .
سپاهش به سوی کاخ فرمانروایی ایران روان شد .
ارد دوم ، سورنا و همه میهن پرستان ایران هیچگاه به خود فکر نکردند آنها به سربلندی نام ایران اندیشیدند و در این راه از پای ننشستند .
به سخن ارد بزرگ : میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .
یاد و نام همه آنان گرامی باد .

یاسمین آتشی

منبع: مجله روزانه گروه مبین

ماخذ : http://sooheila.blogfa.com/post-2833.aspx

تارنگار میهن پرستان - میهن پرستی از زبان ارد بزرگ



راهی را که در زندگی برگزیده ایم می تواند برآیند بازخورد کنش دیگران ، با ما باشد . پرسش آن که :
آیا ماخویشتن خویشتنیم ؟
و آیا همواره باید پاسخگوی برخوردهای بد دیگران باشیم ؟
این پرسش ها را که پاسخ گفتیم ! آزادی در ما بارور می شود .
وپس از آن ، آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری می گردد . ارد بزرگ

ابلهان در سرزمین های کوچک همواره سنگ کشورهای بزرگ را به سینه می زنند و هم میهنان خویش را تشویق به بخشش میهن و ناموس خود می کنند . ارد بزرگ

آنهایی که از زادگاه خود می روند تا رشد کنند با سپری شدن روزگار می فهمند بزرگترین گنج زندگی را از دست داده اند و آن زادگاه و میهن است . ارد بزرگ

صوفی مسلکان برای آنکه افکار اهریمنی خویش را گسترش دهند می گویند نیاز را باید از بین برد چون نیاز سبب دگرگونی می گردد و دگرگونی از دیدگاه آنان رنج آور است ! حال آنکه هدف آدمی از زیستن پیشرفت و درک زوایای پنهان دانش است .
بجای گوشه نشینی و خرده گیری باید با ابزار دانش سبب رشد میهن شد و امنیت را برای خود و آیندگان بدست آورد . ارد بزرگ


میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر . ارد بزرگ

میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . ارد بزرگ

ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ

میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است . ارد بزرگ

آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد . ارد بزرگ

سرپرستانی که از ارزش سربازی می کاهند ، و پدر و مادرانی که ، پیشدار میهنداری فرزندان خویش می شوند ، به کشورشان پشت کرده اند . ارد بزرگ

برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است. ارد بزرگ

میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست . ارد بزرگ

از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . ارد بزرگ

شیر زنان میهن پرست ایران بزرگترین نگهبانان کشورند . ارد بزرگ



ماخذ : کتاب آرمان نامه


ماخذ : http://www.hammihan.com/forum/showthread.php?p=1869690


برگرفته شده از تارنمای استاد گرانمایه جعفر معروفی

ماخذ : http://1421348.blogfa.com/post-37.aspx

تشکل اينترنتي نظام مهندسی - جملات زیبا جالب کوتاه

هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز .
اُرد بزرگ

اراده زندگی برتر و نیرومند تر در مفهوم ناچیز نبرد برای زندگی نیست، بلکه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق قدرت است!
فریدریش نیچه

زندگی روزمره شما پرستشگاه و نیز دیانت شماست .
جبران خلیل جبران

********************

هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید .
اُرد بزرگ

باید در محدوده ی امکانات زمینی بیافرینیم، و در آفرینش به زمین وفادار بمانیم .
فریدریش نیچه

ذات آدمی اقیانوسی است خارج از محدوده وزن و سنجش . ذات خود را شکوفا می سازد مانند گلی با گلبرگهای غیر قابل شمارش .
جبران خلیل جبران

********************

آرمان و انگیزه هویدا ، ویژگی آدم کار آمد است .
اُرد بزرگ

اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمیتوان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد. فریدریش نیچه

در پهنه ی پندار و خلسه ی خیال ، فراتر از پیروزیهای خود بر نشوید ، و فروتر از شکستهای خود نروید . جبران خلیل جبران

********************

اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم .
اُرد بزرگ

غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند.
فریدریش نیچه

برادرم تو را دوست دارم ، هر که می خواهی باش ، خواه در کلیسایت نیایش کنی ، خواه در معبد، و یا در مسجد . من و تو فرزندان یک آیین هستیم ، زیرا راههای گوناگون دین انگشتان دست دوست داشتنی "یگانه برتر " هستند ، همان دستی که سوی همگان دراز شده و همه آرزومندان دست یافتن به همه چیز را رسایی و بالندگی جان می بخشد .
جبران خلیل جبران

www.zibaweb.com


ماخذ : http://engineeringngo.blogfa.com/post-300.aspx

تارنگار عشق شکلاتی... - گفته های زیبا در مورد خانوم ها از زبان بزرگان جهان

سلام

دوستای خوبم

اینم سری دوم گفته هایی در مورد زنان از زبان بزرگان :

هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا

مربوط به خود میداند


جونسون

مردانیکه بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی میکنند خود بیشتر از

دیگران به نهاد زن میتازند


ارد بزرگ

زنان بخوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در

حفظ آن شریک باشند


داستایوفسکی

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد


کمتر دچار گسست می شوند


ارد بزرگ

زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ،


نمونه عطوفت و چشمه عنایت است


اقبال لاهوری

آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ،
تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد


ابوفور

به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،


به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است


میشله

آیا برده هستی؟ پس دوست نتوانی بود. آیا خودکامه هستی؟ پس

دوستی نتوانی داشت


در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامگی نهان گشته اند


از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس


فردریش نیچه

زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هر چه عاطفه ،


مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد


آلفونس دوده

زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند ، زیرا برای اینکه توضیح بدهند


که چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند


باب هاپ

کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد

است ، زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند


دیسرائیلی

خودپسندی زنان بزرگترین علت بد بختی ایشان و زوال خانواده هاست.


هیچ چیز به اندازۀ خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ویران نکرده است


چارلی چاپلین

کشتن میل ستیزه جوئی در بسیاری زنان کاری بی اثر است و درست

مانند آن است که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زیر آب نگه داری كه

خواهی دید دوباره بیرون می زند!


ورا هتریکس

زن ها علاقۀ زیادی به ریاضیات دارند ، زیرا آنها سن خود را تقسیم بر دو و

قیمت لباسهایشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه

می کنند
و پنجاه سال هم بر سن بهترین دوستان خود می افزایند


مارسل آشار

ماخذ : http://eshqe-shokolati.blogfa.com/post-10.aspx

تارنگار رویای ذهنی - زن در نگاه بزرگان

زن شاهکار خلقت است .. برنارد شاو

زيباترين خوی زن ، نجابت اوست . ارد بزرگ

در دنيا تنها دو چيز زيباست ، زن و گل . مالرب

انتقام شيرين است مخصوصا برای زنان . بايرون

تمدن چيست ؟ نتيجه نفوذ زنان پاکدامن است . امرسون

زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست . آناتول فرانس

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟ . ناپلئون

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت. برنارد شاو

نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . آرتور شوپنهاور

به سراغ زنان می روی ؟ تازيانه را فراموش مکن ! . فردريش نيچه

مردان آفريننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان . رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگيريد، به‌جای‌ خويشاوند ارباب‌ خواهيد داشت‌. لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند. کونته ورسيه

با زنی ازدواج کنيد که اگر مرد می بود بهترين دوست شما می شد . بردون


خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند . رابيندرانات تاگور


زن هميشه سن خود را از تاريخ ازدواج حساب می کند ، نه تاريخ تولد . ارهارد


هرچه ايمان مرد به هوشش بيشتر شود زن بهتر ميتواند گولش بزند . لرد بايرن


زن تاج سر آفرينش است ، او شريک زندگی و يار ساعات درماندگی است. گوته


زنانيکه می خواهند مرد باشند،زنانی هستند که نمی دانند زن هستند .الکساندر دوما

برای تحمل شدائد زندگی بايد عاشق چيزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...مارکوس آنا

زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترين بی مهری گريان می شود . هرود

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود. لامارتين

چيزی که زن دارد و مرد را تسخير می کند ، مهربانی اوست ، نه سيمای زيبايش . ويليام شکسپير

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترين غرايز خود دور می شود . فردريش نيچه

شيرين ترين سخنان در زندگی ، خوش آمد گويی بی غل و غش زن به شوهر خويش است . جورج ولز

زن زشت در دنيا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زيبا جلوه دهند. برنارد شاو

هر کجا مردی يافت شد که به مقامات عاليه رسيده يقيناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است . شيلر

زن عاقل به تربيت همسرش همت می گمارد, و مرد عاقل می گذارد که زنش اورا تربيت کند . مارک تواين

هيچ چيز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون هميشه آنرا مربوط به خود می داند . جونسون

مردانی که بيشتر از حقوق و هنجار زنان پشتيبانی می کنند خود بيشتر از ديگران به نهاد زن می تازند . ارد بزرگ

زنان به خوبی مردان ميتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به يکديگر می گويند تا در حفظ آن شريک باشند. داستايوفسکی

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ويژگی های درونی و بيرونی يکديگر بيشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند . ارد بزرگ

زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمايشگر پاکی ، نمونه عطوفت و چشمه عنايت است . اقبال لاهوری

آينده اجتماع در دست مادران است . اگر جهان به ميانجيگری زن گرفتار شود ، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد . ابوفور

به هر اندازه که زن آرام و مطيع و با عصمت و با عفت است ، به همان اندازه قدرت فرمانروايی او شديدتر و استوارتر است . ميشله

آيا برده هستی؟
پس دوست نتوانی بود
آيا خودکامه هستی؟
پس دوستی نتوانی داشت
در زن دير زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از اين رو زن را توان دوستی نيست او عشق را می شناسد و بس . فردريش نيچه

زن وقتيکه دوست بدارد ، غير از محبوب خود چيزی را نمی بيند و هرچه عاطفه ، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد . آلفونس دوده

زنان تحصيلکرده همسران خوبی از آب در می آيند , زيرا برای اينکه توضيح بدهند که چرا غذا شور يا بيمزه شده است کلمات بيشتری در اختيار دارند. باب هاپ

کسانيکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گويند زن بد است ، زيرا می خواهند فقط و فقط خودشان از اين موهبت تمتّع گيرند . ديسرائيلی

خودپسندی زنان بزرگترين علت بد بختی ايشان و زوال خانواده هاست .. هيچ چيز به اندازه خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ويران نکرده است . چارلی چاپلين

کشتن ميل ستيزه جوئی در بسياری زنان کاری بی اثر است و درست مانند آن است که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زير آب نگه داری دوباره بيرون می زند!! . ورا هتريکس

زن ها علاقه زيادی به رياضيات دارند ، زيرا آنها سن خود را تقسيم بر دو و قيمت لباسهايشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه می کنند و پنجاه سال هم بر سن بهترين دوستان خود می افزايند . مارسل آشار

ماخذ : http://royayezehni.blogfa.com/post-15.aspx

کلینیک مددکاری اجتماعی نور عشق طه - ازدواج وآرامش

در جامعه ما همیشه خانواده به عنوان یک مجموعه کوچک از ارزش بالایی برخوردار بوده است که البته این مسئله در جوامع سنتی یک امر آشکار است با توجه به پیشرفت زندگی بشر از جوانب مختلف چنین به نظر می آید که امروزه میل به تشکیل خانواده میان جوانان کمرنگ تر شده است که آنهم گاه به دلیل مشکلات اقتصادی است و گاه مسائل شخصی را به دنبال دارد به هر حال هدف ما در این نوشته بررسی علل بالا رفتن سن ازدواج و یا مقوله ازدواج گریزی جوانان نیست آنچه به نظر میرسد اینست که گویا با توجه به سرگرمی های مختلف و مشغله نسل جوان امروز احتیاج به یاداوری محاسن پیوند ازدواج دارند که در این مجال میخواهم به آن بپردازم شاید برای عده ای که با آن آشنا نیستند کمک فکری مناسبی باشد

یکی از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند . زیرا زنان آرامش دهنده روانی مردانند و زن و مرد به دوستی با هم نیازمندند .پیوند زن و مرد آنها را از تنهایی و بی هدف بودن نجات میدهد و آرامشی بی نظیر به آنها هدیه میدهد ارد بزرگ در این رابطه جمله زیبایی دارد:پیوند از پس تنهایی رخ می دهد ، ارزش می یابد و توان را چندین برابر می کند ، پس باید هر پیوند پاکی را شاد باش گفت .
یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی نیاز به محبت است . آدمی در هر سن و مرحله ای از حیات خویش به محبت احتیاج دارد و علاقه مند است که دیگران او را دوست بدارند وبه او مهر بورزند.
یکی از راه های مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن ومرد ، ازدواج است . آثار محبت و تبدیل آن به عشق و علاقه وافر و همبستگی عمیق روانی و عاطفی ، پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده ، فضای خانواده را به فضایی صمیمی ، گرم ، پرطراوت ، شاداب و بالنده مبدل می کند .
محبت کردن و محبت دیدن ، رضایت خاطر پدید میآورد و تعادل روانی زن و مرد را ممکن میسازد . محبت صفا دهنده وجود است و شفابخش دردها یکی دیگر از انگیزه های ازدواج کمک به رشد و تکامل زن و مرد است . زیرا محیط گرم و صمیمی و فضای پر مودت و محبت خانواده فرصتی برای تبادل اندیشه ها ، رشد اجتماعی ، فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .
در سازمان خانواده،افراد تحت تأثیر دانش ها ، بینش ها و دیدگاه ها و مهارت های یکدیگر هستند . در این فضا پاره ای از استعدادهای زن و مرد و دیگر اعضای خانواده شکوفا می گردد ، احساس و قبول مسئولیت و رشد اجتماعی ممکن می شود و تعامل حاکم بر این فضا به رشد شخصیت افراد کمک می کند .

ازدواج به زندگی زن و مرد جهت می بخشد و مرد و زنِ نگران ، مضطرب و سرکش را آرام ساخته ، موجبات حفظ سلامت تن و روان آنان را فراهم می کند .
خودداری از ازدواج و در نتیجه عدم ارضای پاره ای از نیازهای آدمی ممکن است زمینه اختلالات عاطفی و بیماری های جسمانی و روانی را مساعد سازد و خروج از اعتدالِ وجود را ممکن نماید .
به هر حال با وجود تمام این محاسن در زندگی مشترک و پیوند زن و مرد واضح است که هر شیرینی در کنار خود مشکلاتی هم دارد و مشکلات زندگی مشترک نیز بر کسی پوشیده نیست اما اگر زن و مرد بازوی توانمند هم در کارها و مسائل زندگی باشند میتوانند به مرور زمان بر مشکلات و نقایص چیره شوند . ماندن در کنار هم با وجود داشتن مشکل و سختی نوید روزهای شیرین را میدهد .هیچ سختی ابدی نیست و آنچه در پی آن می آید با حلاوت خود کام همسران را شیرین میسازد و خوش به سعادت آنهایی که میمانند و پس از روزهای ابری با همدیگر به خورشید لبخند میزنند.جمله زیبای ارد بزرگ به خوبی این معنی را میرساند
کسی که می ماند و نمی پرد به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است.

ماخذ : http://clinik.blogfa.com

نشر کتاب ( دانلود کتاب ) - دریافت کتاب آرمان نامه


ارد بزرگ orod bozorg

ارد بزرگ orod bozorg

برای دریافت کتاب آرمان نامه از لینک های زیر استفاده کنید :

حجم : ۵۶۱ KB
فرمت : پی دی اف PDF
سرور یک برای دانلود—دریافت کنید
و در صورت خرابی سرور از لینک زیر بهره بجویید :
سرور دو برای دانلود—دریافت کنید
سرور سه برای دانلود —دریافت کنید
برگرفته از سایت جاودانه ها

دریافت و دانلود آرمان نامه برای استفاده در موبایل

آرمان نامهدانلود

برگرفته از : کتاب الکترونیکی موبایل

برای مطالعه سخنان خردمندانه اندیشمندان ایران اینجا کلیک کنید

برای مطالعه کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو بر روی لینک های زیر کلیک کنید :

» کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو – بخش یکم
»
کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو – بخش دوم
»
کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو – بخش سوم
»
کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو – بخش چهارم

مجموعه ایی از ۱۰۰ کتاب متنوع را در ادامه مطلب می توانید ببینید و در صورت تمایل دانلود کنید : ادامه مطلب


ماخذ : http://nashr.bloghaa.com

کتاب الکترونیکی موبایل - دانلود کتاب آرمان نامه برای تلفن همراه

شامل یکصد و سیزده فرگرد و هفتصد و چهل و پنج فرمان ارد بزرگ
منبع: سخنان بزرگان ، جملات فلسفي

آرمان نامه دانلود

" کتابهای کمی هستند که تاثیر گذاریشان ادامه دار است من فکر می کنم آرمان نامه کتابیست که از نسل ما برای نسل های آینده باقی خواهد ماند همانگونه که کلیله و دمنه و یا شاهنامه و بوستان و گلستان باقی ماندند. این کتاب که به زحمت آقای همدانی جمع آوری شده، مجموعه مدونی است از سخنان حکمت آموز ارد بزرگ. آرمان نامه آرمان مردم ایران است. مردمی که پاکند و دل در هوای میهن دارند. "



ماخذ : http://ebookmobile.blogfa.com/post-232.aspx

سخنان استاد فیلسوف حکیم ارد بزرگ خراسانی The philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani


به یاد بیاوریم که انسانیم و انسانیت، مهمترین چیزی است که از ما انتظار می رود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آگاهی و شعور، در میزان انسانیت ما دیده می شود . فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بزرگ زادگی، تنها از آن کسانی است که انسانیت دارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانیت به ما می گوید، ارزش دیگران را پاس بداریم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانیت که باشد، سوء استفاده از دیگران گم می شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانیت، صدقه ما به دیگران نیست، انسانیت نشان دهنده ارزش گوهر وجود ماست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانیت ستودنیست، از منش مهربان درون خویش، آزرده مباش. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بهترین هدیه پدر و مادر به فرزند، آموزش ادب و انسانیت است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
پدران و مادران فرهیخته، انسانیت درون خویش را در فرزندشان جاری می سازند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تنها راه رسیدن به زندگی شرافتمندانه، پاسداشت آبروی دیگران و انسانیت است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
در پس رفتارهای انسانی، گلستانی از مهر و آگاهی آشیانه دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانیت را باید گرامی داشت، در غیر اینصورت پستی، خشونت و خرافات ریشه می گیرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
از آدمیانی که انسانیت درون خویش را فراموش ساخته اند، بهراسید و بگریزید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسی که در او انسانیت نیست، به آسانی زندگی دیگران را تباه می سازد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی


مهر به گیتی، نشان آگاهی آدمی بر هستی خود، در این جهان بیکران و احترام به آن است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
گیتی، آوای مهربانی و شادیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربانان، با سرشت پاک گیتی آمیخته اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر به گیتی برای ما، همچون رابطه گل و گلستان است. براستی هیچ گلی در پی نابودی گلستان نیست. گلستان هم به زیبای گل مفتخر است. ما آدمیان نباید از یاد ببریم که گیتی همان گلستان وجود ما است، پس با مهربانی،  زیبایی آن را دو چندان کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر به گیتی ، انسانیت و آزادی، نشان وارستگی و کمال آدمی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
ما بخشی از سرشاخه های گیتی هستیم، آمده ایم تا شکوفا شویم و سرشاخه ای زیباتر را به جهان هدیه دهیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
سامانه گیتی، با آنکه یکنواخت پنداشته می شود، ولی رو به پویش و پیشرفت است. گردش آرام هستی، نباید ما را فریب دهد، ما بخشی از یک دگرگونی بزرگ، در گیتی هستیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نرمش و سازگاری با گیتی، ما را آرام خواهد ساخت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
راهی سوای نرمش و بازی با هستی نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدمی، بخشی از گیتی است و باز در آن آمیخته می گردد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم ها، یکی از میوه های بسیار بسیار کوچک درختان گیتی هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شناخت ما از کرانه اقیانوس هستی، بسیار ناچیزتر از آنی است که بخواهیم به آن ببالیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
جهان را آغاز و انجامی نیست، آنچه هست، دگرگونی در گیتی است. ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم. ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم، دگرگونی که در نهان خود ،پویش و شکوفا شدن را پیگیری می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
میدان دید ما از گیتی و جهانی که در آن زندگی می کنیم، با همه فراخنایی خود، می تواند به اندازه شبنمی کوچک باشد از جهانی بسیار بسیار بزرگتر... براستی گیتی بی آغاز و بی پایان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
گیتی ناز ما را نمی کشد، جهان با ما و یا بی ما، در حال پیش رفتن و رشد است، پس کوشش کنیم، در هر جایی که هستیم، بهترین باشیم و بخشی از بار رشد و پویش گیتی را بر دوش بگیریم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

گیتی به سوی آینده پیش می تازد، از آنانی که مدام در گذشته شنا می کنند، بگریزید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اگر آدمیان می دانستند در این آبی بیکران گیتی، چقدر کوچک و تنها و آسیب پذیر هستند یک آن هم، یکدیگر را تنها نمی گذاشتند و یار و غمخوار هم بودند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شناخت درست فراخنای بیکران گیتی، آدمهای خشن را هم، آرام و نرم خو خواهد نمود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خواست واپسین آدمی، شناور شدن در بسامدها و امواج گیتی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر به گیتی، را به فرزندان خویش بیاموزیم، مهر به جهانی که قرار است در آن شکوفا شویم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شباهنگام به آسمان پر ستاره بنگریم و از خود بپرسیم ما در کجای این چشم انداز بی پایان ایستاده ایم، آیا ما توان این را داریم که از خود نقشی بر این پهنه بی پایان بجای بگذاریم؟. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 




فرزانگی بدون انسانیت، لافی بیش نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسانی که انسانیت را به زیر پا نهاده اند، بی شک در آغوش پستی و رذالت، فرو افتاده اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
هیچ آرمانی، نباید انسانیت درون ما را به آتش کشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
چه فرقی است میان برهوت و دیاری که در آن انسانیت مرده است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برآزندگان، آزادی و انسانیت را ستایش می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بر انسانیت، آزادگی و ادب خویش ببالیم نه بر زبان و نژاد خود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تنها پرچم انسانیت و آزادی را می بوسم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر به انسانیت، در دل مردم نیک سرشت، همواره موج می زند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فداکاری برای انسانیت، بخشی از سرشت خوبان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دلدادگی به انسانیت، نشان پاکی روان آدمیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر تابان انسانیت، در سینه "اُرُد"، جاریست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بی سواد و یا باسواد، هر چه هستی... انسان باش بی پول و یا دارا، هر چه هستی... انسان باش 
کارگر ساده و یا دیوانسالار، هر چه هستی... انسان باش 
انسان باش و بمان... که جهان میزبان و شاد از وجود توست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سوگند به مهر که هیچ اندیشه ای، بی آن توان ایستایی ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
ماندگارترین نوا، آهنگ مهربانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آواز مهربانی، از هر سنگ نگاره ای، ماندگار تر است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربان باش تا جاودانه شوی. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم های پست و دون پایه، مهربانی را هم، بد می دانند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
رستگاری، در مهربانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
زیبایی، در مهربانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم بزرگ، مهربان و با گذشت است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تا پیش از آنکه دیر شود، عزیزانمان را، با سخنان مهرآمیز، نوازش کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
از خودگذشتگی، نخستین پایه مهرورزی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم شایسته، مهربانی دیگران را با مهربانی پاسخ می دهد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مهربانان، شادی آفرینند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربانان به یاد ما هستند، حتی زمانی که ما خود را فراموش کرده ایم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربانی، گرامی ترین خوی آدمی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربانی تنها هنجار همزیستی پایدار، میان کشورهاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهرورزان، همگان را به زیباترین واژه ها می خوانند و در روزهای سخت یاور یکدیگر می گردند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربانی، همراهی با سرشت گیتی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم های مهربان، هزاران کهکشان مهر در درون ما می بینند، ستاره هایی که هیچگاه آنها را باور نداشته ایم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم های مهربان، همواره خوبی ها را می بینند و بدیها را چه زود می بخشند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مردم نامهربان، فرمانروایی مهربان نخواهند داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم های مهربان را، نمی توان فراموش ساخت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمیان تنها با مهر، به یکدیگر گره می خورند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه مهربان نیست، بیمار است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه همراه است و یاور، هر نفسش، بهایی بی انتها دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
با مهربانی، مهر شیر درنده را هم خواهیم دید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
باید از مهربانی ها و از خودگذشتگی ها تجلیل شود تا همه برای هم جانفشانی کنند . فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
براستی مهربانان، فرمانروایان گیتی اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بی هیچ چشمداشتی، همواره مهربان باش. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
پاکترین آرزوها، در سینه مهربانان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خوشرویی همانند زر، دارایی با ارزشی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
جام زندگی را، تنها با می مهر و دوستی پر کن. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
جهان مهربان است، به یاد آر، بارش باران را، که تپش مهر و زندگیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهر و مهربانی ،درخشش باورهای پاک درون آدمیان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
درازای زندگی، در بخشندگی و مهربانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسانی که از جهان مهربان درون خویش دور شده اند، همواره زندگی را بر خود سخت می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهربان باش، تا هرگز تنها نشوی. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی




مهربانی از سادگی و نادانی نیست، مهربانان به یکی از مهمترین هنجارهای گیتی باور دارند و آن برآیند کنش و واکنش است، ساده آنکه باید مهر ورزید تا مهر دید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نامیرای راستین، کسی است که ستاره مهر آدمیان شده است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
هیچ دری به روی مهربانان، بسته نخواهد ماند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
از نامهربانان دوری کنید تا از آتش خشم و کین آنها در امان مانید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
افسوس که تا زنده هستیم، قدر یکدیگر را نمی دانیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آیا ما مهربان هستیم؟! آنگاه که در هنگامه دیدار این و آن، یا رهایی از رنج و سختی، جانداری را سر می بریم؟! به جای این کارها، درخت بکاریم، نان ببخشاییم و براستی مهربان باشیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
با کسانی که دستشان به خون دیگران آغشته است، نمی توان مهربان بود. آنها را باید به قانون سپرد ،"اُردُ" مهربانی را، همانند بسیاری موارد دیگر، مطلق نمی داند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم شایسته، بخاطر بدی های دیگران، نامهربانی پیشه نمی کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تنها از چشمه نیکوکاری و مهربانی، آرامش در وجود ما جاری می شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
در یک جامعه سالم، مردم پیوسته برای هم فداکاری می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 



آگاهی، تنها راه رسیدن به آزادیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
زندگی، بدون آزادی شرم آور است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی را باید شکافت و در مورد هر بخش از آن، نظرخواهی همگانی برپا نمود، چون آزادی، برگردان دیدگاه همه مردم است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دیدگاه اکثریت هرگز نمی تواند حق اقلیت را نادیده و یا کتمان کند. اکثریت باید فضای آرامش و رشد را در اختیار اقلیت قرار دهد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی یک پروسه ی در هم تنیده و کلان است که برای پیدایش آن، نیاز به همراهی همه مردم یک سرزمین دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی، تنها برای ما نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی را، با پسوند و پیشوند ،بی ارزش و ناکارا نکنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی، بدون از خودگذشتگی، ناکارا و ناتوان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

از دیدگاه "اُرُد" آزادی با پویش روز افزون فرهنگ عمومی، پر و بال می گیرد و این مهم، نیاز به رسانه های راستگو ،آزاد و فرهیخته دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی، به هیچ سرزمینی پیشکش نشده است. برای داشتن آزادی، باید لیاقت آن را داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی بیان، در نهایت فساد را از بین می برد و رشد یک سرزمین را به ارمغان می آورد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی، یک فرهنگ پیشرو برای پویش و رشد است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تنها مردم آزاده و آگاه می توانند سازنده یک فرمانروایی بزرگ و نیرومند شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
درخت آزادی، بدون باور و همراهی همگانی، ریشه نمی گیرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی همگان را پاس بداریم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
زندگی با آدمهای در بند و انکار شده، سودی ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
پرهای خونین برآزندگان، نما و نوای آزادی آیندگان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی



مهر و دوستی، در سرزمین آزادیخواهان، پاینده است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادیخواهی باشند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی هدیه و کادو نیست، آزادی مسئولیت است و بی شک مردم تن پرور و بی مسئولیت آزادی ندارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مردم ناتوان و زبون، آزادی را گدایی می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسانی که آزادی را، وادادگی جنسی می نامند، بیمارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسی که آزادی می جوید، زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شادی یک سرزمین، بدون داشتن آزادی، آفریده نمی شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی باجی به مردم نیست، چرا که حق و داشته آنهاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی نیازمند نگهداری و نگهبانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فداکاری در راه آزادی، خوی بزرگان و جاودانه هاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
جوانان راستین و آزادیخواه، فر رستاخیزهای بشری هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
میهن، از آن همه مردم یک کشور است، با هر رنگ، نژاد و زبانی ... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
میهن دوستان، آزادیخواه و آبادگرند نه کشتارگر... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
میهن دوستان ناب، کسانی هستند که برای آبادی و آزادی آن، فداکاری و کوشش می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی، باید بزرگترین خواست همگانی باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دامان هر سرزمین، از خودکامگان و آزادی ستیزان بدور باد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شکوفا سرزمینی است که مردمی از خودگذشته و آزادیخواه دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادیخواهی و انسانیت، باید برجسته ترین خوی آدمی باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آزادی نباشد، فرهنگ پر و بالش خواهد سوخت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بی باکی گله، در بیداری چوپان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تاریخ بشر نشان داده است تا خواستار آزادی نباشیم، کسی آن را به ما نمی دهد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 




فرهنگ باید دربرگیرنده انسان دوستی، آزادی خواهی و مهر به گیتی باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فرهنگ درست به خوبی و پاکی گرایش دارد، از جنگ و ستیز بیزار است و ادب و نیک رفتاری را می پسندد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
در بلند هنگام هیچ نیرویی، نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر، ایستادگی کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شالوده و زیربنای گسترش هر کشور، فرهنگ درست است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فرهنگ بزرگداشت، جشن رشد و بالندگی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان و هنرمندان، سازندگان آینده اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان و فرهنگ سازان، همیشه زنده اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اندیشه و سخن اساطیر زاینده است، یاد آنان برای فرزندان سرزمین خویش، شادی و امید به ارمغان می آورد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آهنگ دلپذیر، نوا و آوای گیتی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بزرگترین کارخانه نابودی توانمندی ها، آیین آموزشی نادرست است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نظام آموزشی ناکارا، براستی مرداب استعدادهاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فرهنگ اشتباه را، بی مهابا کنار بگذاریم، با ادامه دادن آن، فرزندان خویش را دچار تباهی خواهیم نمود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
ویرایش فرهنگ نادرست، برای یک سرزمین، بسیار مهم است، خوشبختانه اینترنت و رسانه ها به این چرخه تندی بخشیده اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اندیشه را می توان در بند کشید، اما نابود شدنی نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
گسترش آزادی های همگانی زمینه ساز رشد در پهنه اقتصاد، صنعت، دانش، گردشگری و همچنین فرهنگ و هنر... می گردد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اشتهای بیش از اندازه توده مردم برای شنیدن نواهای پر اندوه و دیدن فیلم های غم انگیز و سیاه، هشداری بزرگ و نشان بیماری اجتماعی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
داستان کوتاه همواره زیباست، چرا که خواننده با شیره و جان اندیشه نویسنده روبروست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمهای حقیر و زبون، پیروزی های تاریخ مردم سرزمین خویش را، به ریشخند می گیرند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دیدگاه و اندیشه تاریک، میدان پرده پوشی (سانسور) را هر روز بزرگتر می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی


خرد، ابزار توانایست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خرد، برآیند دانش و آزمودن های ماست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
حکمت بیش از هر چیز، به دانش و تجربه تکیه دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فیلسوف، کلی نگر است، او باید با دیدی باز به همه جوانب هر موضوعی توجه داشته باشد. نمی توان با تکیه بر یک نکته کوچک مثبت و یا منفی، درباره یک کلیت بزرگتر ابراز نظر کرد و آن را خوب و یا بد شمرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فیلسوف بدنبال بهترین ایده ها برای نیک زیستی انسان است، پس او نمی تواند توجیه کننده و مدافع امری باشد که عقلانیت و خردمندی در آن نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردورزی، آدمیان را پاک خواهد نمود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندی از دیدگاه اُرُد، شناخت مهربانی و کوشش در راه هم افزایی جهانی آن است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد، و دیگران به شاخه ها. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نگاه و آرمان حکمت، خردمندانه زیستن است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نم نم باران، آرام خاک و دانه را بیدار می کند، خرد هم ناگهان پدید نمی آید، زمانی بس دراز می خواهد، و روانی تشنه آموختن. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تنها آشیانه خرد، راستی و درستی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان، آشتی جو و نرم خو هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان آزاده، پیشتاز روزگار خویش اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی










خردمندان، تجربه ها و آموزه های خویش را، بی دریغ برای دیگران بیان می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان، همچون باران بر اندیشه های تشنه می بارند و دگرگونی های آینده را نوید می دهند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان را می توان به سادگی از میان برداشت، اما هیچ سیلابی، توان نیستی اندیشه آنها را ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خردمندان همچون بازها، دیدی گسترده و باز دارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
قتل فلسفه، تولد خرافات است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
فلسفه اخلاق چیست؟ راه درست همزیستی مهرآمیز آدمی با هستی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
ابزار اندیشه درست، فریاد و شمشیر نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نیک رفتاری، نشان خودساختگی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اگر نگاهتان بر افق دور باشد، هیچ فراز و فرودی، دلتان را نمی لرزاند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اندیشه پروازگر است، جایی فرودش آوریم، که مهربانی و شادی خانه دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد، ناتوان و بیمار است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم خردمند، تار و پودهای مهم زندگی را می یابد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدم های دور اندیش، بازیچه رخدادهای ناگهانی و روزمره نمی شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدمهای بدکردار، از سکوت خردمندان نیز می هراسند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمهای فرهمند، به نیرو و توان خویش باور دارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه شکوه خرد و اندیشه را دید، هیچگاه گردن کشی پیشه نکرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد، که در اندیشه ای فراتر از آنها، در پرواز باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آگاه، بر داشته های خود بیناست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آگاهی، آرمان را نزدیک می کند و از دوباره رَوی، بازمان می دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه زیبایی خرد را ندید، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه، از هر چه داشت، تهی گشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنگاه که مردم بر داشته های خویش آگاه باشند، دیگر تن به ستم نمی سپارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
با روشنگری، می توان پیشدار بسیاری از آشوب ها بود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بازده خرد برای اندیشمند، سخن جاودانه است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بازده رنج و سختی خردمندان، اندرزهای شیرین و پندآموز است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

برای آنکه روانت را بپروری، در آغاز با خود یکی شو. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای بدست آوردن خرد، باید کاوید و پژوهش نمود و از تجربه ها بهره گرفت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای دلهره شبانگاهان، نسیم گرما بخش خرد را همراه کن. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای رسیدن به گنج خرد، بارگاه دانشت را بزرگتر بساز. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای کشوری که خردمندانش خانه نشین باشند، باید گریست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برآیند داشتن خرد، بینایی و پرواز بیشتر فکر و اندیشه است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
بیداری و خیزش مردمی، بدون آگاهی، شدنی نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
پیامد دانایی، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
تا اندیشه ای پاسخگو در بین نباشد، کجروی ادامه خواهد داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
گفتگو با خردمندان و دانشوران، پاداشی کمیاب است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
سخن دلنشین خردمندان، دل ها را آرام می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جایی که خردمندان خوار باشند، شورش ها و رستاخیزهای بی سامان، در نهایت میدان داری می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خرد، شمشیر و جنگ را به کنار می گذارد و همگان را به کار و کوشش فرا می خواند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خرد تنها در دانسته های ما خلاصه نمی شود، بلکه در کردار ما هویدا می گردد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خرد در بستری توفان زده، شکوفا نمی شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمند، با فر دانش و اندیشه پاک خویش، رخدادهای فردا را می آفریند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمند، در شوخی زیاده روی نمی کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمند، همگان را به آزادگی و فرهیختگی فرا می خواند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خردمندان، ابزار دون پایگان نمی شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دامن خرد و حکمت، از جادو و دروغ به دور است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
در بدترین شرایط، خردمند سکوت می کند، اما دروغ نمی گوید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

درون ما، از نگاه تیزبین خردمندان پنهان نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
دست استاد خویش را ببوس، چون او هم پدر است، هم پرورنده خرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
راز درست اندوختن خرد، یکرنگی است و بخشش. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
راه مبارزه با پندار نادرست، پرداختن به اندیشه درست است. هر راه دیگری، ریشه کجروی را نیرومندتر می سازد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
رهایی و آزادی آدمی، برآیند خرد است و دانایی. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
سر بریده خردمندان هم به هزار گونه سخن می گوید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
پرسش روشن شاگرد، از پاسخ استاد ارزشمندتر است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شب زندگی برای خردمند، همچون روز روشن است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
شاگردانی که بدون نوآوری، همواره سخن استاد خویش را باز می گویند، هیچگاه برای خود و استادشان فر و شکوهی به ارمغان نمی آورند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
طبیعت آموزگار بزرگیست، خردمندان از آن درس ها می گیرند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کسی رستاخیز و دگرگونی بزرگی را فراهم می آورد که پیشتر، بارها و بارها، در کشاکش روزگار، خود ساخته و نیرومند شده باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسی که گوش به سخن خردمندان دارد، از خواری و زبونی به دور است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای سرزمینی که روشنفکرش، همواره سخن فرمانروایان زیاده خواه را، آیینه وار تکرار می کند، باید گریست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
امیدی به آینده دانایی که چشم به دهان نادان دارد، نمی رود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی





در کتابهای "تاریخ"، بیش از هر دانشی، دروغ دیدم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
به جای آنکه به دنبال انسان سازی باشیم، یاد بگیریم چگونه مهربانانه با دیگران رفتار کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه بر کردار خویش فرمانروایی کرد و دلیرانه راه خرد و اندیشه را پیمود، بی گمان، آموزگار آیندگان خواهد بود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
چه غم انگیز است به خردمندی با اندیشه ای به وسعت دریا، می گویند: تنها حق داری به اندازه یک لیوان بفهمی ... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آدمها را آنگونه بخواهیم که هستند، نه آنگونه که می خواهیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
مهمترین دلیل آدمهای شکست خورده برای انجام کار اشتباه این است : «ما دانسته یا فهمیده بودیم این کار خطاست! اما قلبمان می گفت: من رضایت می دهم! انجامش بده ، می تواند شیرین باشد... هر چه باد آ باد»... خردمند تنها به عقل و تجربه توجه می کند نه وسوسه دل ... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انسانِ با فرهنگ، افزون بر آدمها، به گیاهان ، حیوانات و حتی اشیاء احترام می گذارد و اینگونه هر روز دوستداشتنی تر می شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
کسی که عقلانیت و خردمندی را سبک و خوار می داند، بی شک در مسیر بردگی گام بر می دارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
به سوی جهان دانایی پیش می رویم، دانایی به مرور بر همه چیز فرمانروایی خواهد کرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
نقد بی کینه دیگران بر کار ما، پاداشی است، که ارزش آن را باید دانست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
منتقد، با بی ادبی، زحمات و دستاوردهای خویش را بر باد می دهد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جایگاه نقد شما بر کار دیگران، می تواند آغازگاه نخستین گامتان، برای سازندگی و آفرینش باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
منتقد دانا، نگاهی سیاه و یا سپید ندارد، او توامان درستی و نادرستی هر کاری را می بیند و از هر دوی آنها سخن می گوید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
برای جلوگیری از تباهی و بیراهه روی، راه نقد و ارزیابی را باز بگذاریم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
خودستایی، بزرگترین دام برای کسانی است که کار دیگران را نقد و بررسی می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انتقاد از دیگران به معنای تحقیر آنها نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
آنکه ایراد می گیرد و راه درست را نشان نمی دهد، یاوه گویی بیش نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 
انتقاد گاهی می تواند ناشی از ناامیدی و یا نداشتن آگاهی باشد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
 

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان