۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

سایت نصایح ارد بزرگ - ADVICE Orod Bozorg

ارد بزرگ + Orod Bozorg

ارد بزرگ + Orod Bozorg

خوشرویی هدیه ای ست ، که کادو ندارد . ارد بزرگ

آیینی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند دوامی نخواهد داشت . ارد بزرگ

آدمیان نیرومند در هنگامه آورد و پیکارهای سهمگین ، شادی هدیه می دهند . ارد بزرگ

آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . ارد بزرگ

شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است . ارد بزرگ

رنگ های روشن به زندگی و شادی نزدیکترند . ارد بزرگ

بهترین شیوه آموزش به کودک ، همراه شدن با او در درون داستانهای پند آموز است . ارد بزرگ

پنجره شناخت درست آدمیان ، بازبینی زندگی نیاکان آنهاست . ارد بزرگ

هنر زمانی ارزش می یابد که سخن ناتوان از گفتن است . ارد بزرگ

اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . ارد بزرگ

ماخذ : http://orodbozorg.parsweblog.com


سایت جاودانه ها - جملاتی از مارک تواین

>
http://mumbojumbo.ir/wp-content/uploads/2009/02/mark-twain-tm.jpg

جملاتی از مارک تواین که نام قلمی " ساموئل لنگهورن کلمنس " نویسنده آمریکایی بود را تقدیم می کنم کلمنس نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات می‌نوشت به عنوان ادای دین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد . ساموئل لنگهورن کلمنس در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز میسوری در روستای فلوریدا با کلبه‌های چوبی پراکنده به دنیا آمد و در ۲۱ آوریل سال ۱۹۱۰ میلادی درگذشت . امیدوارم همانگونه که جملات کوتاه نادرشاه افشار ، حکیم فردوسی ، ارد بزرگ ، ناپلئون بناپارت و فردریش نیچه مورد استقبال عموم واقع شده این سری از جملات هم مفید واقع شوند .


الماس را جز در قعر زمين نمي توان يافت و حقايق را جز در اعماق فكر نمي توان كشف كرد. مارك تواين


ازدواج قرارداد دونفره اي است که در همه دنيا اعتبار دارد. مارک تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


من از عشق بدم مي آيد ، براي اينکه يک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم . مارک تواين


بيست سال بعد، بابت کارهايي که نکرده‌اي بيشتر افسوس مي‌خوري تا بابت کارهايي که کرده‌اي. بنابراين روحيه تسليم‌پذيري را کنار بگذار. از حاشيه امنيت بيرون بيا. جستجو کن. بگرد. آرزو کن. کشف کن. مارک تواين


بعضي ها هر کجا مي روند شادي آفرين مي شوند وبعضي ها هر کجا چنين افرادي قدم مي گذارند ، همواره دنباله روشان هستند . مارک تواين


بخشندگي،انتشار بوي خوش بنفشه بر ته کفشي است که لگدمالش کرده است . مارک تواين


وقتي هدفمان را از دست مي دهيم مجبور هستيم سعي خود را چند برابر كنيم . مارك تواين


وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين


صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند . مارک تواين


همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين


ماخذ : http://javedane-ha.blogspot.com/2009/08/blog-post_18.html

جملاتی از مارک تواین

http://mumbojumbo.ir/wp-content/uploads/2009/02/mark-twain-tm.jpg

جملاتی از مارک تواین که نام قلمی " ساموئل لنگهورن کلمنس " نویسنده آمریکایی بود را تقدیم می کنم کلمنس نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات می‌نوشت به عنوان ادای دین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد . ساموئل لنگهورن کلمنس در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز میسوری در روستای فلوریدا با کلبه‌های چوبی پراکنده به دنیا آمد و در ۲۱ آوریل سال ۱۹۱۰ میلادی درگذشت . امیدوارم همانگونه که جملات کوتاه نادرشاه افشار ، حکیم فردوسی ، ارد بزرگ ، ناپلئون بناپارت و فردریش نیچه مورد استقبال عموم واقع شده این سری از جملات هم مفید واقع شوند .


الماس را جز در قعر زمين نمي توان يافت و حقايق را جز در اعماق فكر نمي توان كشف كرد. مارك تواين


ازدواج قرارداد دونفره اي است که در همه دنيا اعتبار دارد. مارک تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


من از عشق بدم مي آيد ، براي اينکه يک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم . مارک تواين


بيست سال بعد، بابت کارهايي که نکرده‌اي بيشتر افسوس مي‌خوري تا بابت کارهايي که کرده‌اي. بنابراين روحيه تسليم‌پذيري را کنار بگذار. از حاشيه امنيت بيرون بيا. جستجو کن. بگرد. آرزو کن. کشف کن. مارک تواين


بعضي ها هر کجا مي روند شادي آفرين مي شوند وبعضي ها هر کجا چنين افرادي قدم مي گذارند ، همواره دنباله روشان هستند . مارک تواين


بخشندگي،انتشار بوي خوش بنفشه بر ته کفشي است که لگدمالش کرده است . مارک تواين


وقتي هدفمان را از دست مي دهيم مجبور هستيم سعي خود را چند برابر كنيم . مارك تواين


وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين


صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند . مارک تواين


همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين



تالار و انجمن رهایی - بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ



بُعد سوم (آرمان نامه)

* فر گرد آرمان


* فر گرد آرمان نویسنده : فرزانه شیدا

با سلام
من فرزانه شیدا در کتاب بُعد سوم در نظر دارم ایده ها وافکار*ارد بزرگ*
این مرد اندیشمند را با اشعارخود تلفیق نموده و کتاب تازه ای را در اختیار علاقمندان ایشان
قرار دهم
امید این کتاب بمانند *سخنان ماندگار* من بعنوان

یادواره * ارد بزرگ و همنچنین کتاب ذرات طلائی 2/3 من *ف.شیدا
قادر باشد آنچه در جستجوی
آن هستید یافته در راه زندگی بکارگرفته وموفق باشید.

("بعُد سوم")از *آرمان نامه * کتابی ست همراه با متن واشعاری ازمن تا شاید
بدینوسیله توانسته باشم این بزرگمرد تاریخ را بگونه ی خود

ارج نهادهو در کنار نام او این کتاب ماندگار تاریخ را به شکلی دیگر مانا تر کنم شاید که بدینوسیله
دیّن خود را به او وبه هموطنان عزیزخود با ذره ای ناچیزاز نوشتار واشعار خود پرداخته باشم
___________________________:
بخش یک: فرگرد آرمان

میدانید که زندگی بمانند موجهای دریاست ودر
تلاطم این امواج گاه آدمی دچار لغزش ویا ناامیدی
واندوه میگردد
اما آنچه بشر را سرپا نگاه داشته و میدارد
قدرت امیدی ست که اگر نباشد هرگز انسان قادر
به ادامه زندگی نیست
حتی ناامید ترین انسانها نیز در درون ناخودآگاه
خود همواره بدنبال امید می گردند تا بوسیله آن
قادربه ادامه زندگی خود باشند
وچنانچه کسی بگوید من به "امید " اعتقاد ندارم
میتوان اورا دروغگوئی بزرگ شمرد.
چرا که همینقدر که او با فکر بیدار شدن در صبحی
دیگر میخوابد , خود امید اوست به فردا.!
وآنکس که در زندگی خود پایدار میماند وخود را
از اعماق مشکل یا مشکلات خویش سربلند بیرون میکشد
کسی نیست جز انسانی که به گفته ارد بزرگ
(آدمهای ماندگار*) خوانده میشوند.
__________________

در شعر موج دریا , من نیز بگونه خود ابراز داشته ام همچنانکه ایشان میفرمایند:

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند.*ارد بزرگ
و:

پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . *ارد بزرگ
__________________________
* موج دریا:

چو دریائی که خاموش است وآرام
خموش وساکت وافتاده موجم
نه طوفانی ز خشمم در بگیرد
نه موج خشم من آید به اوجم
به نرمی همچو دریای خموشم
که از تن خستگیها بی خروشم
نه موج خشم من آید به ساحل
نه لرزدقایقی بر روی دوشم
"همان دریا بود ارام وخاموش
که عمقی بیشتر دارد درونش
و گر خاموشی ا ش گیرد درازا
سکوتی نیست بر خشم وجنونش"
که گر خشمی بگیر د ناگهانی
ز بهُت سینه ات بر جا بمانی
چنان غرّنده وبی تاب ووحشی ست
" که نتوانی زاو خشمش برانی"!
*من آن دریای آرام وخموشم
که در دل شیون وفریاد دارم
اگر چندی سکوتی برگزیدم
بدنبال خودم بیداد دارم*
به پشتم قایقی از رنج واندوه
شناور بوده با پاروی تقدیر
کنم ویرانه روزی قایقم را
رهانم سینه را از قید زنجیر
که من آخر زکین این سکوتم
به موجخشم خود دیوانه گردم
به آشوبی برون ریزم غم خویش
زخشمم باهمه بیگانه گردم
در اندم کس حریف قلب من نیست
که طوفانم هیاهوئی زدرد است
ز بغص وکینه وافسردگی هاست
زقلبی مانده در دنیای سرد است!
1361دی جمعه فرزانه شیدا
همانگونه که در سروده ی موج نیز خواندید سکوت
وسازش با مشکلات زندگی راه حل وراه گشائی
نخواهد بود چراکه تا * قدمی برداشته نشود کاری
انجام نمیگردد و:
میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . *ارد بزرگ
از سوی دیگر* اُرد بزرگ میفرمایند:
تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . *ارد بزرگ
____________________________
دایره سرنوشت:

در سیاهی های غم گم گشته ام
در جهان آواره ای سرگشته ام
هرچه پیمودم ره این زندگی
باز هم برجای خود برگشته ام!
سرنوشتم دایره وار است ومن
از همه تکرارها پُر گشته ام
چون رهیدم از در تقدیر شوم
بسکه بودم با غم وغصه شریک
د ر درون همچون سماور گشته ام
از یگانه بودن و بی یاوری
عاقبت با غصه یاور گشته ام!
ره ندارم یش از این در زندگی؟!
من همان فرزانه ی سرگشته ام؟!
جمعه 12 فروردین 1362 ف.شیدا
مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند .
آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند
و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .*ارد بزرگ
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ،
یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .*ارد بزرگ
یاد کن:______________
دمی از رفیقان خود یاد کن
تو دل خستگان را کمی شاد کن
تو بنشین بپای سخنهای دوست
زآنچه شنیدی تو فریاد کن
دمی با دل خسته ام یار باش
بدرد دل من , تو غمخوار باش
دمی بشنو از درد واندوه یار
بیادم شبی را تو بیدار باش
شبی بر دل زار و افسرده ام
نظر کن!ببین از چه غم خورده ام
که دل گوید از خنجز یار ودوست
چه زخم عمیقی که من خورده ام
وزآن پس تو اشک دلم پاک کن
تن ُمرده ام را تو در خاک کن
وگر بین مَردم دلی شد فنا
تو یادی زاین قلب غمناک کن
10/10/1361 ف.شیدا
کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . *ارد بزرگ
ــــــــــــــــــــــــــــ
فریاد
دلا فریاد کن فریاد.... فریاد
بگو ای مردمان بیُهده شاد
چراآخر بدینسا ن شادمانید
ز پیرامون ِ خود غافل نمانید
همه دنیا بدست گرگ وروباه
همه دنبال ثروت , مکنت وجاه!
دگر "انسان" کلام پرطنین نیست
مگر "انسان" غرور این زمین نیست؟!
دلی سنگی، دلی فولادی وسخت
دل پاک وخدائی ،ازمیان رفت!
همه حا ّسد همه دشمن به کف دام
بروی هر یکی "انسان " بوّد نام!!
خدایا بنده ات ظاهر پسند است
بدستش قفل وزنجیر وکمند است
اسیرت می کند با قفل وزنجیر
چو آبی می کند روح تو تبخیر
خدایا بنده ات ظاهر فریب است
برویش نام انسانی غریب است!!
یگانه مظهر درد وسیاهی ست
چو تصویری که ترسیم تباهی ست
تویاری کن که نامردی بمیرد
که "انسان" نام انسانی بگیرد!
بنام آدمی براو ببخشا
خداوندا گناه آدمی را!!
رها کن سینه ی انسان ز تزویر
ز روح آدمی زشتی تو برگیر
که دنیا بی تو دنیای زوال است
فقط جنگ وتباهی وجدال است!
به عرش تو نگاه ودیده ی ماست
بنام آن خداوندی که یکتاست
ببخشا بر دل انسان رهائی
مبادا مهر خود ازما زُدائی!
خدایا این جهان آباد گردان
دل این مردمان را شاد گردان.
13 شهریور 1361 ف.شیدا
اگر انسان در راه زندگی تنها وفقط بخود اندیشه
کند هرگز زندگانی اجتماعی شکلی از هماهنگی
وهمکاری بخود نخواهد گرفت اینکه سعی کنیم پآنچه
بما واگذار شده است به خوبی انجام دهیم
و تنها سرمان بکار خودمان باشد دوشکل داره
۱/ تلا ش میکنیم با دیگران در نیافتیم؟
یا فقط گلیم خود رااز آب بکشیم و فرقی
برایمان نداشته باشد که چه بر سر دیگران می آید
که خوب قانون جنگل نیز مهر ومحبتی بیشتر ازاین
را درخودجا داده است
2/ اینکه با انجام درست کارخود سعی کنیم چه برای
خود چه دیگران فردی مفید باشیم
واز اینکه دیگری را دراندوه و ملالت ومشکل
می بینیم در نام انسانی خود، تحت تاثیر آن قرار
بگیریم
بسیار ناشایست است از انسانی که بگوید:
من کار خودم را میکنم دیگران هرچه میخواهند
بکنند مگرفردا او می آید نان مرا بدهد؟
واگر کسی روزی دلت را شکست یا ترا بگونه ای
ناامید کرد
آیا درست است که تونیز به مقام انتقام فردا
همان کنی که او کرد وخود را درحد شان او
پائین بکشی؟!
____________________
همیشه بخاطر داشته باش که در جائی *سکوت*
بهترین جواب هاست:
اگر ساکت همی ماندم به تندیت از آن آغاز
مینداری زبانم نیست که لبهایم نکردم باز
بخود گفتم خموش ایدل سکوتت بّه ز هر پاسخ
سگی گر میگزد پایت...توهم گیری زپایش گاز؟!!!
1363 ف.شیدا
این کاملا واضح است که در میان مرد م، انسانهائی یافت میشوند که دون وپست مایه بوده
واز رنج دیگران نیز شادی کنند یا حتی مشکل ساز
دیگران باشند.
اما تو خود در مقابل ایشان چه میکنی توخود را
چگونه می بینی ؟
اینکه در سطح یا جایگاه ا وقرار بگیر ی نه تنها
بر توچیزی نخواهد افزود بلکه از حرمت تونیز خواهد
کاست:
*آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویا
خواسته ای پی می برند بر ادامه آن پافشاری
نمی کنند . *ارد بزرگــــــــــــــــــــــــ
واین باز دو شکل دارد :
۱/ اینکه من تنها وفقط به نان وراحتی خود می اندیشم
۲/یا اینکه میترسم ازاینکه محتاج دیگران گردم؟!

اما بگفته ی اندیشمندانه ی* ارد بزرگ:
* آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند
هدفمندی،پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست .*ارد بزرگ
_________________________
وآنکه خود خوبی میکند خوبی نیز می بیند:
*هدفمندان دارای دلدار ، فرهمندانند . *ارد بزرگ
و
* آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد
*آرمانی ارزشمند است که بهروزی ماودیگران را در پی داشته باشد . *ارد بزرگ
___________________________
از این روست که می بایست گفت هرگز چاه دیگران
مباش که تو در کندن آن, خود زودتر ته آن را نظاره
گر خواهی بود!
*زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا
هدفش را دگرگون ساخته باشید .تا کسی هدفش دگرگون
نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . *ارد بزرگ
*برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است .*ارد بزرگ
ـــــــــــــــــــــ
واین همان لحظه ایست که باید بدنبال آرمان پری
گشوده وپرواز کرد:
*پر پرواز*
در سینه ی من ناله به فریاد رسیده
اشکی دگر از دیده ی غمدیده چکیده
هر خنده به قلبم به غم وغصه در آمیخت
اندوه بسی را دل افسرده کشیده
هرروز مرا صد گذر از شهر هیاهوست
این قلب غمین جز همه آشوب چه دیده؟!
جان وتن وروحم همه آزده ز اینجاست
از شدت غم دل به یکی گوشه خزیده
دردیده ی من هرطرفی مثل قفس شد
حتی نفس راحت ازاین سینه بریده
باید که گریزی زد و زین شهر برون رفت
کاین دل به هوای دگری باز طپیده
بی تاب دلم نابگهان بال وپری یافت
باید که شود زین قفس تنگ رهیده
* کی مرغ ز پرواز حذر کرد وقدم زد؟؟!!
آن مرغ که *داند* ره پرواز *پریده!*
مرغ دل ما هم نتواند که نشیند
بر این دل من لحظه ی * پرواز رسیده
مرغ دل ما هم زتو بگذشت وگذر کرد
آری بدلم *لحظه ی پرواز* رسیده
بامن تومگو قصه زعشقی که دروغ است!
مرغ دل ما بس بوّدش هرچه شنیده!!!
سه شنبه 6 خردادماه 1365 ف.شیدا
* اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره
دستخوش دگرگونی بدست جوانان
پس از خود است ورود جوانان به آرامی ،
آرمانهای نو پدید می آورد ،و اگر آرمان
گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز
نابود می گردد . *ارد بزرگ
___________________________
*گاهی هدف چندان دور از دید آدمی نیسست ولی
باید کمی دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان
هویداست . *ارد بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــوگاه باید دوباره نگریست و ندیده های چشم را
بازدید تا به موفقیت رسید
یا حتی قدمی بهتر وتازه تر برداشت:
حسرت ـــــــــــــــــــــــ:
گذارم نام خود یکباره ؛حسرت؛
که شاید آورم ؛غم ؛ را به غیرت
زحرمان گر بخود نامش گذارم
نباید "غم " شود حیران ز حیرت!
چنان آورده غم بر روزگارم
که دیگر روز وشب برخود ندارم
چنان امید من درهم شکسته
که در* نومیدی خود درحصارم
ز دنیاوجهان حیرانم ومات
براین "بازندگی" هیهات ..هیهات!
که ناگه آنچنان روزم سیه شد
که منهم خود شدم جزئی ز امواّت!
گرفته آرزویم با جسارت
کمی ته مانده را غم کرده غارت!!
چنان روح ودلم در هم شکسته
که دل افتاده در رنج ومراّرت!
ولی نه....
ولی نه ( ازچه من از پا درافتم؟!)
چرا از عزم خود اینگونه گفتم؟!
بباید دل شود همچون نهالی
*که گوئی از دل *سنگی شکُفتم!*
بباید زنده باشم , پا بگیرم
نصیب خود زاین دنیا بگیرم!
نباید تن دهم بر ناامیدی
نباید دیده از فردا بگیرم
هنوزم در جهانم "زنده هستم"
هنوز از زندگی آکنده هستم!
به قلبی پر طپش در سینه *"هـــستـم"!*
"چنین" باید شدن در زندگانی
که بتوانی دراین دنیا بمانی!
به شوقی زیستن راه امید است
"چنین " سرشاری از شور و جوانی
اول بهمن 1362 شنبه ف.شیدا
واینگونه باید بود تا کیهان وکائنات نیز باتو
همقدم شده وترا یاری دهند تا خود بسازی
وزندگی خویش رابه رشد برسانی
*کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به
آن پویایی بخشیده ،و برآیندی شگرف ، در آن بر جای
می گذارد . *ارد بزرگ
پایان این بخش از ارمان نامه
ـــــــــــــــــــــــ
با آرزوی موفقیت یکایک شما عزیزان در هرجای
کره خاکی که هستید
و خداوند یارتان باشد
بعد سوم-پایان بخش فرگرد آرمان/به قلم فرزانه شیدا
(***توجه: بزودی بخش های دیگر *(آرمان نامه *) در
همین وب سایت نشر خواهد گردید
فرزانه شیدا

ماخذ : http://raha.freeforums.org/topic-t297.html


تارنگار تبريز بالاسي - ما همه نادریم


ما همه نادریم

خورشید در میانه آسمان بود که سپاهیان نادرشاه افشار وارد دهلی شدند به پادشاه ایران زمین گفتند اجازه می دهید وارد قصر پادشاه هند محمد گورکانی شویم ؟
نادرشاه گفت اینجا نیامده ایم پی تخت و تاخ ، بگردید و مزدوران اشرف افغان را بیابید .
هشتصد مزدور اشرف ، که بیست سال ایران را ویران ساخته بودند را گرفتند . نادر رو به آنها کرد و گفت : چگونه بیست سال در ایران خون ریختید و به ناموس کسی رحم نکردید ؟ ! آیا فکر نمی کردید روزی به این درد گرفتار آیید ؟
مزدوری گفت می پنداشتیم همه مردان ایران ، شاه سلطان حسین هستند و ما همواره با مشتی ترسوی صفوی روبروییم.
از میان سپاه ایران فریادی برخواست که ما همه نادریم ! و مردان سپاه بارها این سخن را از ته حنجره فریاد کشیدند . " ما همه نادریم "
و به سخن ارد بزرگ : کشوری که دارای پیشوایی بی باک است همه مردمش قهرمان و دلیر می شوند .


ماخذ : http://tabriz-balasi.blogfa.com/post-806.aspx



تارنگار بزرگترین سایت تفریحی - سخن بزرگان



ارد بزرگ: زیباترین خوی زن پاكدامنی است

فیلیپ سیدنی: كسانیكه با افكار خوب و عالی دمساز هستند هرگز تنها و بی مونس نیستند

ارد بزرگ: زیبارویی كه می داند زیبایی ماندنی نیست پرستیدنی است

فیثا غورث: بایستی با روح خود اشنا شده و سعادت را در اعماق روح وقلب خود جستجو كنیم

ارد بزرگ: دشمنی و پادورزی به مرد كهن انگیزه زندگی می بخشد

كریستوف مارلو: مرا اندكی دوست بدار ولی طولانی

تارنگار شعر - زندگی نامه ی کورش بزرگ

پاسارگاد - آرامگاه کوروش


کورش فرزند کمبوجیه و ماندانا بر پدر بزرگ خویش استاگ شورید و پادشاهی ایران را در دست گرفت و دودمان هخامنشیان را بنیاد نهاد.

در سال 546 قبل از میلاد , کراسوس شاه لیدیا با اندیشه پیروزی بر سرزمین پارسیان یورشبر ایران زمین را آغاز کرد. وی پیش از یورش, از کاهن معبد دلفی در یونان در زمینه یورش به پارسیان نگر(نظر)خواهی کرد و کاهن به او وعده داد که اگر حمله کند, امپراطوری بزرگی را نابود خواهد کرد.جنگ با ایران برای لیدیا یک فاجعه تاریخی بود. کروسوس بسختی شکست خورد. کورش خاک لیدیا را در هم نوردید. کروسوس به اسارت ایرانیان در آمد و خاک لیدیا(ترکیه فعلی) ضمیمه شاهنشاهی کورش قرار گرفت و مرزهای شرقی ایران به دریای اژه رسید. کورش کراسوس را بخشید و از او یک فرمانده با وفا ساخت و بعدها همین کراسوس و ارتش لیدیا برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کورش نبردها کردند.

کورش که شخصیتی آزاد اندیش و عاری از پی دورزی(تعصب) بود , خدایان و ادیان ملل شکست خورده را به رسمیت شناخت , همگان را در اجرای مراسم دینیشان آزاد گذاشت, معابدشان را در زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داد و بدینسان دل های همه ی ملت های مغلوب را بسوی خویش جلب کرد. چشم تاریخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتی را به خود ندیده بود و ملت های مغلوب در برابر این همه مهر و بزرگواری چاره ای جز محبت او را نداشتند و دوستی او در دل همه اقوام تحت قرمانروائی ایران ریشه دواند.

پس از اینکه مرزهای شرقی ایران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستی و بزرگمنشی کورش به میانرودان رسید و بابلیان را که از جور ستمگری به نام نبونهید به تنگ آمده بودند بر آن داشت که دست استمداد بسوی کورش دراز کنند. فتح امپراطوری بابل برای کورش با همکاری مردم بابل و هماهنگی روحانیون مردوخ انجام شد.

کورش با ایمان به سرزمین ایران , جهان گشائی را به هدف برقرار کردن آشتی و آسایش و برابری و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد. هر کشوری را که گشود, فرمانروائیش را دوباره به همان حکومتگران پیشین واگذاشته بود تا از سوی او سرزمین خودشان را با دادگری اداره کنند. در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیب وارد نکرد

کورش پس از تسخیر بابل اعلام بخشش همگانی کرد, ادیان بومی را آزاد اعلام کرد, هیچ انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به جان و مال رعایا باز داشت و دستور داد خرابیهای جنگ را بازسازی کنند و در این راه خود پیش قدم شد و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد. در میانرودان چهل هزار یهودی توسط شاهان آشور و بابل برای بردگی به این منطقه آورده شده بودند. کورش دستور آزادی آنها را صادر کرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمینشان فراهم کند.بعد از فتح میانرودان, شام(سوریه) . فینیقیه و فلسطین نیز ضمیمه خاک ایران شدند

در استوانه معروف به اعلامیه حقوق بشر این پادشاه انساندوست چنین نوشته است:

منم کورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شکوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اکاد, شاه چهار اقلیم بزرگ جهان, پور کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان, نوه کورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور.... هنگامی که دوستانه قدم درون بابل نهادم و در میان هلهله های شادی مردم کاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهای نیک مردان بابل را با من همراه ساخت زیرا من همواره بر آن بودم که او را بزرگ بدارم و بستایم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هیچکس اجازه ندادم که در سومر و اکاد دست به تجاوز و تعدی بزند.من در بابل و دیگر شهر های مقدس نظم و امنیت برقرار کردم.از آن پس مردم بابل به آزادی رسیدند و یوغ بردگی از دوششان برداشته شد... مردم این سرزمینها را به سرزمینهایشان برگرداندم و املاکشان را به آنان باز دادم.

رفتار انساندوستانه کورش با اقوام معلوب از او یک شخصیت مقدس و مافوق بشری ساخت. روحانیون بابل او را پیامبر مردوخ , و انبیای اسرائیل او را شبان یهوه و مسیح موعود و تجسم عینی خدای دادگستر خوانده اند. مسلمانان او را ذوالقرنین می دانند.که نامش در قرآن آمده است . و چه زیبا گفته است ارد بزرگ که : کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند .

مرزهای کشور کورش در شرق از حدود رود سند و رود سیحون آغاز می شد و در غرب به دریای مدیترانه و دریای اژه می رسید.نقش کورش در سازندگی تاریخ اهمیت ویژه ای دارد. در این زمینه گزینوفون می گوید: "کشور کورش بزرگترین و شکوهمندترین بود و این سرزمین پهناور را کورش به نیروی تدبیرش یک تنه اداره می کرد. کورش چنان به ملتهائی که در این سرزمینها می زیستند دلبستگی داشتو از آنها مواظبت می نمود که گوئی همه آنها فرزند اویند.مردم این سرزمینها نیز به بوبه خود ویرا پدر و سرپرست غمخوار خودشان می دانستند. کارگزاران دولت در عهد کورش به تمامی عهد و پیمانها و سوگندهایشان وفاداری نشان میدادند و از او فرمان می بردند."

کورش پس از حدودا 23 سال فرمانروائی درگذشت و پیکرش در پاسارگاد به خاک سپرده شد.

منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر) :

اینک که به یاری مزدا ، تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام می کنم :
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد

دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .

من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،
هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد
و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید
و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت
و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر
بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید

من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد
و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد .

من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد
و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند ،
مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید ،

و هر شغلی را که میل دارد ، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند .

من اعلام می کنم ، که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده ، مجازات کرد ،
مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است
و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر میشود ، فقط مقصر باید مجازات گردد ، نه دیگران

من تا روزی که به یاری مزدا ، سلطنت می کنم ، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند
و حکام و زیر دستان من ، مکلف هستند ، که در حوزه حکومت و ماموریت خود ، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند
و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد .

و از مزدا خواهانم ، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .

تندیس ۴ متری کورش در پارک المپیک سیدنی از سال ۱۹۴۴


ماخذ : http://adamakdoniabazist.mihanblog.com/extrapage/kurosh

سایت بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ - به قلم فرزانه شیدا


http://orodbozorg.parsweblog.com/files/2009/08/orod-bozorg-07-1.jpg

بُعد سوم (آرمان نامه)

* فر گرد آرمان


* فر گرد آرمان نویسنده : فرزانه شیدا

با سلام
من فرزانه شیدا در کتاب بُعد سوم در نظر دارم ایده ها وافکار*ارد بزرگ*
این مرد اندیشمند را با اشعارخود تلفیق نموده و کتاب تازه ای را در اختیار علاقمندان ایشان
قرار دهم
امید این کتاب بمانند *سخنان ماندگار* من بعنوان

یادواره * ارد بزرگ و همنچنین کتاب ذرات طلائی 2/3 من *ف.شیدا
قادر باشد آنچه در جستجوی
آن هستید یافته در راه زندگی بکارگرفته وموفق باشید.

("بعُد سوم")از *آرمان نامه * کتابی ست همراه با متن واشعاری ازمن تا شاید
بدینوسیله توانسته باشم این بزرگمرد تاریخ را بگونه ی خود

ارج نهادهو در کنار نام او این کتاب ماندگار تاریخ را به شکلی دیگر مانا تر کنم شاید که بدینوسیله
دیّن خود را به او وبه هموطنان عزیزخود با ذره ای ناچیزاز نوشتار واشعار خود پرداخته باشم
___________________________:
بخش یک: فرگرد آرمان

میدانید که زندگی بمانند موجهای دریاست ودر
تلاطم این امواج گاه آدمی دچار لغزش ویا ناامیدی
واندوه میگردد
اما آنچه بشر را سرپا نگاه داشته و میدارد
قدرت امیدی ست که اگر نباشد هرگز انسان قادر
به ادامه زندگی نیست
حتی ناامید ترین انسانها نیز در درون ناخودآگاه
خود همواره بدنبال امید می گردند تا بوسیله آن
قادربه ادامه زندگی خود باشند
وچنانچه کسی بگوید من به "امید " اعتقاد ندارم
میتوان اورا دروغگوئی بزرگ شمرد.
چرا که همینقدر که او با فکر بیدار شدن در صبحی
دیگر میخوابد , خود امید اوست به فردا.!
وآنکس که در زندگی خود پایدار میماند وخود را
از اعماق مشکل یا مشکلات خویش سربلند بیرون میکشد
کسی نیست جز انسانی که به گفته ارد بزرگ
(آدمهای ماندگار*) خوانده میشوند.
__________________

در شعر موج دریا , من نیز بگونه خود ابراز داشته ام همچنانکه ایشان میفرمایند:

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند.*ارد بزرگ
و:

پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . *ارد بزرگ
__________________________
* موج دریا:

چو دریائی که خاموش است وآرام
خموش وساکت وافتاده موجم
نه طوفانی ز خشمم در بگیرد
نه موج خشم من آید به اوجم
به نرمی همچو دریای خموشم
که از تن خستگیها بی خروشم
نه موج خشم من آید به ساحل
نه لرزدقایقی بر روی دوشم
"همان دریا بود ارام وخاموش
که عمقی بیشتر دارد درونش
و گر خاموشی ا ش گیرد درازا
سکوتی نیست بر خشم وجنونش"
که گر خشمی بگیر د ناگهانی
ز بهُت سینه ات بر جا بمانی
چنان غرّنده وبی تاب ووحشی ست
" که نتوانی زاو خشمش برانی"!
*من آن دریای آرام وخموشم
که در دل شیون وفریاد دارم
اگر چندی سکوتی برگزیدم
بدنبال خودم بیداد دارم*
به پشتم قایقی از رنج واندوه
شناور بوده با پاروی تقدیر
کنم ویرانه روزی قایقم را
رهانم سینه را از قید زنجیر
که من آخر زکین این سکوتم
به موجخشم خود دیوانه گردم
به آشوبی برون ریزم غم خویش
زخشمم باهمه بیگانه گردم
در اندم کس حریف قلب من نیست
که طوفانم هیاهوئی زدرد است
ز بغص وکینه وافسردگی هاست
زقلبی مانده در دنیای سرد است!
1361دی جمعه فرزانه شیدا
همانگونه که در سروده ی موج نیز خواندید سکوت
وسازش با مشکلات زندگی راه حل وراه گشائی
نخواهد بود چراکه تا * قدمی برداشته نشود کاری
انجام نمیگردد و:
میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . *ارد بزرگ
از سوی دیگر* اُرد بزرگ میفرمایند:
تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . *ارد بزرگ
____________________________
دایره سرنوشت:

در سیاهی های غم گم گشته ام
در جهان آواره ای سرگشته ام
هرچه پیمودم ره این زندگی
باز هم برجای خود برگشته ام!
سرنوشتم دایره وار است ومن
از همه تکرارها پُر گشته ام
چون رهیدم از در تقدیر شوم
بسکه بودم با غم وغصه شریک
د ر درون همچون سماور گشته ام
از یگانه بودن و بی یاوری
عاقبت با غصه یاور گشته ام!
ره ندارم یش از این در زندگی؟!
من همان فرزانه ی سرگشته ام؟!
جمعه 12 فروردین 1362 ف.شیدا
مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند .
آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند
و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .*ارد بزرگ
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ،
یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .*ارد بزرگ
یاد کن:______________
دمی از رفیقان خود یاد کن
تو دل خستگان را کمی شاد کن
تو بنشین بپای سخنهای دوست
زآنچه شنیدی تو فریاد کن
دمی با دل خسته ام یار باش
بدرد دل من , تو غمخوار باش
دمی بشنو از درد واندوه یار
بیادم شبی را تو بیدار باش
شبی بر دل زار و افسرده ام
نظر کن!ببین از چه غم خورده ام
که دل گوید از خنجز یار ودوست
چه زخم عمیقی که من خورده ام
وزآن پس تو اشک دلم پاک کن
تن ُمرده ام را تو در خاک کن
وگر بین مَردم دلی شد فنا
تو یادی زاین قلب غمناک کن
10/10/1361 ف.شیدا
کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . *ارد بزرگ
ــــــــــــــــــــــــــــ
فریاد
دلا فریاد کن فریاد.... فریاد
بگو ای مردمان بیُهده شاد
چراآخر بدینسا ن شادمانید
ز پیرامون ِ خود غافل نمانید
همه دنیا بدست گرگ وروباه
همه دنبال ثروت , مکنت وجاه!
دگر "انسان" کلام پرطنین نیست
مگر "انسان" غرور این زمین نیست؟!
دلی سنگی، دلی فولادی وسخت
دل پاک وخدائی ،ازمیان رفت!
همه حا ّسد همه دشمن به کف دام
بروی هر یکی "انسان " بوّد نام!!
خدایا بنده ات ظاهر پسند است
بدستش قفل وزنجیر وکمند است
اسیرت می کند با قفل وزنجیر
چو آبی می کند روح تو تبخیر
خدایا بنده ات ظاهر فریب است
برویش نام انسانی غریب است!!
یگانه مظهر درد وسیاهی ست
چو تصویری که ترسیم تباهی ست
تویاری کن که نامردی بمیرد
که "انسان" نام انسانی بگیرد!
بنام آدمی براو ببخشا
خداوندا گناه آدمی را!!
رها کن سینه ی انسان ز تزویر
ز روح آدمی زشتی تو برگیر
که دنیا بی تو دنیای زوال است
فقط جنگ وتباهی وجدال است!
به عرش تو نگاه ودیده ی ماست
بنام آن خداوندی که یکتاست
ببخشا بر دل انسان رهائی
مبادا مهر خود ازما زُدائی!
خدایا این جهان آباد گردان
دل این مردمان را شاد گردان.
13 شهریور 1361 ف.شیدا
اگر انسان در راه زندگی تنها وفقط بخود اندیشه
کند هرگز زندگانی اجتماعی شکلی از هماهنگی
وهمکاری بخود نخواهد گرفت اینکه سعی کنیم پآنچه
بما واگذار شده است به خوبی انجام دهیم
و تنها سرمان بکار خودمان باشد دوشکل داره
۱/ تلا ش میکنیم با دیگران در نیافتیم؟
یا فقط گلیم خود رااز آب بکشیم و فرقی
برایمان نداشته باشد که چه بر سر دیگران می آید
که خوب قانون جنگل نیز مهر ومحبتی بیشتر ازاین
را درخودجا داده است
2/ اینکه با انجام درست کارخود سعی کنیم چه برای
خود چه دیگران فردی مفید باشیم
واز اینکه دیگری را دراندوه و ملالت ومشکل
می بینیم در نام انسانی خود، تحت تاثیر آن قرار
بگیریم
بسیار ناشایست است از انسانی که بگوید:
من کار خودم را میکنم دیگران هرچه میخواهند
بکنند مگرفردا او می آید نان مرا بدهد؟
واگر کسی روزی دلت را شکست یا ترا بگونه ای
ناامید کرد
آیا درست است که تونیز به مقام انتقام فردا
همان کنی که او کرد وخود را درحد شان او
پائین بکشی؟!
____________________
همیشه بخاطر داشته باش که در جائی *سکوت*
بهترین جواب هاست:
اگر ساکت همی ماندم به تندیت از آن آغاز
مینداری زبانم نیست که لبهایم نکردم باز
بخود گفتم خموش ایدل سکوتت بّه ز هر پاسخ
سگی گر میگزد پایت...توهم گیری زپایش گاز؟!!!
1363 ف.شیدا
این کاملا واضح است که در میان مرد م، انسانهائی یافت میشوند که دون وپست مایه بوده
واز رنج دیگران نیز شادی کنند یا حتی مشکل ساز
دیگران باشند.
اما تو خود در مقابل ایشان چه میکنی توخود را
چگونه می بینی ؟
اینکه در سطح یا جایگاه ا وقرار بگیر ی نه تنها
بر توچیزی نخواهد افزود بلکه از حرمت تونیز خواهد
کاست:
*آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویا
خواسته ای پی می برند بر ادامه آن پافشاری
نمی کنند . *ارد بزرگــــــــــــــــــــــــ
واین باز دو شکل دارد :
۱/ اینکه من تنها وفقط به نان وراحتی خود می اندیشم
۲/یا اینکه میترسم ازاینکه محتاج دیگران گردم؟!

اما بگفته ی اندیشمندانه ی* ارد بزرگ:
* آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند
هدفمندی،پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست .*ارد بزرگ
_________________________
وآنکه خود خوبی میکند خوبی نیز می بیند:
*هدفمندان دارای دلدار ، فرهمندانند . *ارد بزرگ
و
* آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد
*آرمانی ارزشمند است که بهروزی ماودیگران را در پی داشته باشد . *ارد بزرگ
___________________________
از این روست که می بایست گفت هرگز چاه دیگران
مباش که تو در کندن آن, خود زودتر ته آن را نظاره
گر خواهی بود!
*زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا
هدفش را دگرگون ساخته باشید .تا کسی هدفش دگرگون
نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . *ارد بزرگ
*برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است .*ارد بزرگ
ـــــــــــــــــــــ
واین همان لحظه ایست که باید بدنبال آرمان پری
گشوده وپرواز کرد:
*پر پرواز*
در سینه ی من ناله به فریاد رسیده
اشکی دگر از دیده ی غمدیده چکیده
هر خنده به قلبم به غم وغصه در آمیخت
اندوه بسی را دل افسرده کشیده
هرروز مرا صد گذر از شهر هیاهوست
این قلب غمین جز همه آشوب چه دیده؟!
جان وتن وروحم همه آزده ز اینجاست
از شدت غم دل به یکی گوشه خزیده
دردیده ی من هرطرفی مثل قفس شد
حتی نفس راحت ازاین سینه بریده
باید که گریزی زد و زین شهر برون رفت
کاین دل به هوای دگری باز طپیده
بی تاب دلم نابگهان بال وپری یافت
باید که شود زین قفس تنگ رهیده
* کی مرغ ز پرواز حذر کرد وقدم زد؟؟!!
آن مرغ که *داند* ره پرواز *پریده!*
مرغ دل ما هم نتواند که نشیند
بر این دل من لحظه ی * پرواز رسیده
مرغ دل ما هم زتو بگذشت وگذر کرد
آری بدلم *لحظه ی پرواز* رسیده
بامن تومگو قصه زعشقی که دروغ است!
مرغ دل ما بس بوّدش هرچه شنیده!!!
سه شنبه 6 خردادماه 1365 ف.شیدا
* اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره
دستخوش دگرگونی بدست جوانان
پس از خود است ورود جوانان به آرامی ،
آرمانهای نو پدید می آورد ،و اگر آرمان
گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز
نابود می گردد . *ارد بزرگ
___________________________
*گاهی هدف چندان دور از دید آدمی نیسست ولی
باید کمی دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان
هویداست . *ارد بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــوگاه باید دوباره نگریست و ندیده های چشم را
بازدید تا به موفقیت رسید
یا حتی قدمی بهتر وتازه تر برداشت:
حسرت ـــــــــــــــــــــــ:
گذارم نام خود یکباره ؛حسرت؛
که شاید آورم ؛غم ؛ را به غیرت
زحرمان گر بخود نامش گذارم
نباید "غم " شود حیران ز حیرت!
چنان آورده غم بر روزگارم
که دیگر روز وشب برخود ندارم
چنان امید من درهم شکسته
که در* نومیدی خود درحصارم
ز دنیاوجهان حیرانم ومات
براین "بازندگی" هیهات ..هیهات!
که ناگه آنچنان روزم سیه شد
که منهم خود شدم جزئی ز امواّت!
گرفته آرزویم با جسارت
کمی ته مانده را غم کرده غارت!!
چنان روح ودلم در هم شکسته
که دل افتاده در رنج ومراّرت!
ولی نه....
ولی نه ( ازچه من از پا درافتم؟!)
چرا از عزم خود اینگونه گفتم؟!
بباید دل شود همچون نهالی
*که گوئی از دل *سنگی شکُفتم!*
بباید زنده باشم , پا بگیرم
نصیب خود زاین دنیا بگیرم!
نباید تن دهم بر ناامیدی
نباید دیده از فردا بگیرم
هنوزم در جهانم "زنده هستم"
هنوز از زندگی آکنده هستم!
به قلبی پر طپش در سینه *"هـــستـم"!*
"چنین" باید شدن در زندگانی
که بتوانی دراین دنیا بمانی!
به شوقی زیستن راه امید است
"چنین " سرشاری از شور و جوانی
اول بهمن 1362 شنبه ف.شیدا
واینگونه باید بود تا کیهان وکائنات نیز باتو
همقدم شده وترا یاری دهند تا خود بسازی
وزندگی خویش رابه رشد برسانی
*کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به
آن پویایی بخشیده ،و برآیندی شگرف ، در آن بر جای
می گذارد . *ارد بزرگ
پایان این بخش از ارمان نامه
ـــــــــــــــــــــــ
با آرزوی موفقیت یکایک شما عزیزان در هرجای
کره خاکی که هستید
و خداوند یارتان باشد
بعد سوم-پایان بخش فرگرد آرمان/به قلم فرزانه شیدا
(***توجه: بزودی بخش های دیگر *(آرمان نامه *) در
همین وب سایت نشر خواهد گردید

تارنگار وقتی باران می بارد - آسودگی

ارد بزرگ : آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی .

http://baransound.blogsky.com/category/cat-7/

تارنگار گنجینه من - سری دوم صحبت های ارد بزرگ




نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . اُرد بزرگ


نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند. اُرد بزرگ


آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است . اُرد بزرگ


کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی انسانهای فرهمند . اُرد بزرگ


از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید . اُرد بزرگ


گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . اُرد بزرگ


دودمانی که بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند ، به کالبد بی جانی ماند که خوراک جانوران دیگر شود . اُرد بزرگ


در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند . اُرد بزرگ


دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود . اُرد بزرگ


گِره های که به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یک نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد . اُرد بزرگ


اگر نتوانیم به تبار خویش سامانی درست دهیم ، مانند این است که در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم . اُرد بزرگ


اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد و گرم چشیدگی روزگار است . اُرد بزرگ


ریش سفید داراترین به اندیشه است نه به دارایی و اندوخته . اُرد بزرگ


دانش امروز فر بسیاری در پی داشته ، اما نیروی جاری سازی آرامش به روان ما را ندارد . امنیت را بزرگان خردمند به ما می بخشند . اُرد بزرگ


ریش سفیدان ، زنجیر ارتباط نسل ها هستند . و قوم بدون ریش سفید ، گذشته ای کم رنگ دارد و آیین های به جای مانده ، به هزار گونه ، تفسیر می شود . اُرد بزرگ


آنانکه تیشه به ریشه بزرگان و ریش سفیدان می زنند خود و فرزندانشان را بی پناه خواهند ساخت . اُرد بزرگ


برای نزدیکی و همگرایی قوم خویش ، کمک بهم و ستیز با نادانی و ناراستی را پیش گیرید . اُرد بزرگ


نادانی ، خودخواهی به بار می آورد . اُرد بزرگ


هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود ، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست . اُرد بزرگ


آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی . اُرد بزرگ


نیکی برآیند خرد است ، در دل و روان آدمی . ارد بزرگ


آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد . اُرد بزرگ


پیران جهان دیده برای گفتگو مانع تراشی نمی کنند . اُرد بزرگ


اسنخوان بندی فریاد ، پاسخ هزاران ستم بی صداست . اُرد بزرگ


آنکه می دزدد ، جز حق خویش چیزی نمی ستاند . اما این ستاندن نفرین و خواری ابدی در پی دارد . اُرد بزرگ


جام عمر را جز با می دلدادگی به خرد و دانش پر مکن . اُرد بزرگ


راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش . اُرد بزرگ


خواسته مراد از مرید خاموشی و ژرف نگریست ، و خواهش مرید از مراد ، نشان دادن مسیر پیشرفت . اُرد بزرگ


آنگاه که نمی دانم چه می گویم ، جز راستی چیزی بر زبانم جاری نیست . اُرد بزرگ


برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . اُرد بزرگ


یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست . اُرد بزرگ


خودت را بشناس اما به آن مبال . اُرد بزرگ


راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است . اُرد بزرگ


نگاه زمینیان ، تهی است از انوار آسمانیان . ارد بزرگ


بسیاری در پیچ وخم یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند : ما چرا ناتوان از ادامه راهیم . بدانها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟ همانجای که خود را پرمایه دانسته ای. اُرد بزرگ


بسیاری بخاطر برآیند هنجارهای درونی اشان بین نمای سپید و پاکی در اشتباهند . اُرد بزرگ


ره آورد سفر در درون آدمی ، به جز خرد و پیشرفت نیست . اُرد بزرگ


رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . اُرد بزرگ


انسان خردمند ، تار و پودهای اصلی زندگی را می یابد . اُرد بزرگ


کردار ناپسند خویش را با دارایی زیاد هم نمی توانی پنهان سازی . اُرد بزرگ


پرتگاه می تواند به وجدآورنده روان و یا کشنده جسم باشد . اُرد بزرگ


خودآختگی قابلیتی است که بسیاری ندارند . اُرد بزرگ


نکات سخت هم اساسی ساده دارند . اُرد بزرگ


سرود طبیعت ضربانی ملایم و کشیده دارد . اُرد بزرگ


برای نوشیدن شهد بهشت ، هموار نگاهت به راستی باشد و درستی . اُرد بزرگ


برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو . اُرد بزرگ


کاهلی خشم بدن را در پی دارد و چه زود با لرزش و تلاتم آن را بروز می دهد . اُرد بزرگ


سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا . اُرد بزرگ


بازده خرد برای اهل معنا ، کلام سکرآور است . ارد بزرگ


خموشی ، دری به سوی نگاه ژرف تر است . اُرد بزرگ


برای دلهره شبانگاهان ، نسیم گرما بخش خرد را همراه کن . اُرد بزرگ


ستایشگر همیشه بر ستایش شونده در حال پیشی گرفتن است . او یاد می کند و دلدار برآورده می سازد . اُرد بزرگ


کسی که همسر و کودک خویش را رها می کند ، در پی خفت ابدیست . اُرد بزرگ


برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن . اُرد بزرگ


به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به بهره اش نیز بیاندیش . اُرد بزرگ


در زندگی نادان سرانجام یک گره ، صدها گره باز نشدنی است . اُرد بزرگ


با بردباری همه چیز در چنگ توست . ارد بزرگ


در کنارمان دلبر هست و اگر نیست ، در سفر رسیدن به اویم . پس تنهای وجود ندارد . اُرد بزرگ


برای کسب گنج سکوت ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز . اُرد بزرگ


برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو . اُرد بزرگ


روان مردگان و زندگان در یک ظرف در حال چرخش اند . اُرد بزرگ


پر حرفی در هنگام اندرز ، از اثر آن می کاهد . اُرد بزرگ


با خرد ، به سرچشمه پاکی بیاندیش . آدمی گاهی مبدا را اشتباه می گیرد ، برسان زمانی که رودها را سر چشمه دریاها می نامد ، حال آنکه ابرها از دریاها برمی خیزند و رودها و چشمه ها را لبریز می کنند . اُرد بزرگ


به ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی . اُرد بزرگ


تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست ، برسان روشنایی . اُرد بزرگ


راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست . اُرد بزرگ


روشنایی روز ، دلیل و برهان نمی خواهد . اُرد بزرگ


هنگامه شادمانه سرودن و بنواختن ، چه زود گذر و کوتاه است . اُرد بزرگ


میرآب ، به اندازه دهد ، همه دشت سبز باقی خواهد ماند . اُرد بزرگ


شب زندگی برای خردمند ، همچون روز روشن است . اُرد بزرگ


اندرز جوان باید کوتاه ، تازه و داستان وار باشد . اُرد بزرگ


هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . اُرد بزرگ


در هستی جنبش حشرات هم چهار چوبی دارد . ارد بزرگ


اگر بر ساماندهی نیروهای خود توانا نباشیم ، دیگران سرنوشتمان را می سازند . اُرد بزرگ


تنها با از خودگذشتگی برای دیگر آدمیان می توان جاودانه شد . اُرد بزرگ


خار های کوچک زخم به جان نمی زنند ، بلکه با او می آمیزد برای روزهای سختر . اُرد بزرگ


سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد . اُرد بزرگ


بی گمان اولین باژ ، آخرین باژ نخواهد بود . اُرد بزرگ


با احساس می شود پند و اندرز داد اما سامان دهی به کشور نیاز به هنجار و چهارچوبی توانمند دارد . اُرد بزرگ


سرایش یک بیت درست از زندگی ، نیاز به سفری ، هفتاد ساله دارد . اُرد بزرگ


پشیمانی، اولین گام برای پوزش است. اُرد بزرگ


استخوان بندی شهرها در دیوار است و بزرگداشت . اُرد بزرگ


نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . اُرد بزرگ


آدم خودبین ، چاره ای جز فرود آمدن ، ندارد . اُرد بزرگ


یکی از بزرگترین خوشبختی ها ، خدمت بیشتر به مردم است . اُرد بزرگ


ستایش ، هنگام نو رُستن را . اُرد بزرگ


آه و بردباری ، ریشه هر دیوزاد ، و بد خویی را ، خواهد کَند . ارد بزرگ


آدم مادیگرا جادهای احساسش ، کم رفت و آمد است . اُرد بزرگ


کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . اُرد بزرگ


گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد . اُرد بزرگ


رویش باغ سکوت ، در هنگامه خروش و همهمه ارزشش را نشان می دهد . اُرد بزرگ


نادانی و پستی یک نفر در گذشته ، نمی تواند میدان انتقام از خاندان او باشد . اُرد بزرگ


آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند . اُرد بزرگ


رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست . اُرد بزرگ


این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت . اُرد بزرگ


ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست . اُرد بزرگ


خرد ابتدا به اندیشه پناه می برد . اُرد بزرگ


پیوند پاک ، پیوندی ابدی است . اُرد بزرگ


آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند . اُرد بزرگ


سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . اُرد بزرگ


شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است . اُرد بزرگ


خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست . اُرد بزرگ


نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می نامد ، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد . اُرد بزرگ


تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای گیتی است . اُرد بزرگ
بسامدها : امواج


کسی که درد روشنگری و بازگویی تجربه را ندارد خود نیز زمانی برای بهره از آن را نخواهد یافت . اُرد بزرگ


برای کسب خرد ، سختی را بر خود هموار کن . اُرد بزرگ


کژی و ناراستی ، شکاف و رخنه گاه اندیشه اهریمن خواهد شد . اُرد بزرگ


تبار بی ریش سفید ، همچون خانه بی سقف است . اُرد بزرگ


آدمی با کینه ، زندگی را بر دوستان نیز تنگ می کند . اُرد بزرگ


جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن . اُرد بزرگ


خودخواه ، تجربه سخت تنهایی را ، پیش رو دارد . ارد بزرگ


این سخن پذیرفته نیست که : "پیکر بزرگترین زندان روان بشر است" باید گفت پیکر بهترین دوست و همدم زندگی این جهانی روان است چرا که همیشه بدون کوچکترین بهانه ای بدنبال خواسته های او می دود . این که گفته شود روان در بند بدن است و باید زودتر آزاد شود تا به دیدار دلدار بشتابد ، اشتباه است چون هم او بدن را به روان هدیه نموده است کسی که دلدار می خواهد باید به خواست او تن دهد . اُرد بزرگ


چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند . اُرد بزرگ


شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان . اُرد بزرگ


بن و ریشه هستی مانند گردونه ای دوار است که همه چیز را گرد رسم کرده است برسان : گردش روزها ، چرخش اختران و ستارگان ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، حرکت اتم و ... اُرد بزرگ


یک آموزگار خام می تواند مدتها شاگردان خویش را سرگردان کند . اُرد بزرگ


هنگامه رهایی اهریمن ، هنگام دربند شدن توست . اُرد بزرگ


ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند . اُرد بزرگ


صدها راه برای پند و اندرز دادن وجود دارد اما بیشتر بدترین گونه آن ، که همان رو راست گفتن است را برمی گزینیم . اُرد بزرگ


نتیجه گیری زود پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است . اُرد بزرگ


کسی که چند آرزوی درهم ورهم دارد به هیچ کدام از آنها نمی رسد مگر آنکه با ارزشترین آنها را انتخاب کند و آن را هدف نهایی خویش سازد . اُرد بزرگ


اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد . اُرد بزرگ


زیباترین خوی زن ، نجابت اوست . اُرد بزرگ


آیا از بخشندگی و مهربانی که نخستین حالات خداوند است ، در ما نشانی هست ؟ اُرد بزرگ


هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مانع پویندگی ما شود . اُرد بزرگ


بدگویی ، رسوایی در پی دارد . اُرد بزرگ


اندوخته ای با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم . اُرد بزرگ


با ولخرجی تنها مال نمی رود ، زمان ارزشش فراتر است ، و آن هم نابود می شود . اُرد بزرگ


اگر آماده نباشیم ارزشمندترین زمان ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست بخت کمتری برای پیروزی خواهد داشت ، آمادگی یعنی بروز بودن در هر حرفه و کاری . اُرد بزرگ


شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است . اُرد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان فرمانروا هستند . اُرد بزرگ


بخش بزرگی از ادب آدمی برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است . اُرد بزرگ


ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد . اُرد بزرگ


کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است . اُرد بزرگ


رایزنی که کار ، اجرایی می کند ، قابل اعتماد نیست . اُرد بزرگ


برای شناخت آدمیان ، بجای کنکاش در اندیشه تک تک آنها ، بدنبال شناخت پیشوای انگاره و خرد آنها باشید . اُرد بزرگ


تن پوشی زیباتر از سرشت و گفتار نیکو سراغ ندارم . اُرد بزرگ


کودکی که گناه خویش را بدون پرسش ما به گردن می گیرد در حال گذراندن نخستین گام های قهرمانی است . اُرد بزرگ


کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به آن پویایی بخشیده ، و برآیندی شگرف ، در آن بر جای می گذارد . اُرد بزرگ


تنهایی برای جوان ارزشمند ، و برای پیر آزار دهنده است . اُرد بزرگ


هر قدر به دیگران احترام بگذاریم ، به ما احترام خواهند گذاشت . ارد بزرگ


آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و شکست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست . اُرد بزرگ


کسی که می ماند و نمی پرد به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است. اُرد بزرگ


چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند . اُرد بزرگ


آنکه کارش را دوست ندارد خیلی زود پیر می شود . اُرد بزرگ


نخستین گام بهره کشان کشورها ، ابتدا نابودی بزرگان و ریش سفیدان است و سپس تاراج دارایی آنها . اُرد بزرگ


آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است . اُرد بزرگ


اگر روانتان در گفتگویی مورد حمله قرار گرفت شما با کلمات نمی توانید بیزاری از واژها بجویید ، تنها سکوت و ترک گفتگو ، نجات دهنده روان آسیب دیده شماست . اُرد بزرگ


نگاه آدمهای کوچک ، چه زود پر می شود و لبریز . اُرد بزرگ


اگر در بند زندگی روزمره تان شوید نمی توانید گامی بسوی بهروزی بردارد . اُرد بزرگ


ارزش پیمان شکن ، باندازه کفن هم نیست . اُرد بزرگ


آنکه برای بهروزی آدمیان تلاش می کند و راه درست را نشان می دهد بارها و بارها می زید و تا یاد و سخنش جاریست او زاده می شود و باز هم . اُرد بزرگ


هر پیوستنی آگاهی و میوه ای نو ارمغان می آورد . اُرد بزرگ


با ، رفته گان به جهان دیگر، نتوان همراه شد ، که این کوشش و همراهی عمر را بباد می دهد . اُرد بزرگ


آنکه زیبایی خرد را ندید ، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت . اُرد بزرگ


وزن یک تهمت ، سنگین تر از هزار هزار دشنام است . اُرد بزرگ


بدخو ، عمرش کم است . اُرد بزرگ


زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ


مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد . اُرد بزرگ


همیشه بدنبال سرنوشتی بهتر برای خود باش ، و اگر کسب دانش آرمانت است هر آنچه در این مسیر رنج ببری ارزشش را دارد . اُرد بزرگ


آغاز هر روز، نو شدنی دوباره است ، و زمانی برای پویایی بیشتر . اُرد بزرگ


اهل خرد و فرهنگ همیشه زنده اند . اُرد بزرگ


خاموشی بیشه نبرد ، فریادها در سینه دارد . اُرد بزرگ


بداندیش همیشه ، کارش گره می خورد . اُرد بزرگ


نادان همیشه از آز و فزون خواهی خویش خسته است . اُرد بزرگ


فرزند نانجیب ، آتش عمر پدر است . اُرد بزرگ


از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . ارد بزرگ


مردی که همسرش را به درشتی بیرون می کند ، به اشک به دنبالش خواهد دوید . اُرد بزرگ


چو گرمای تن مردان کهن به آسمان پر کشید با یادشان اندیشه هواخواهان خویش را گرما دهند . اُرد بزرگ


آنکه راستی نپوید گرفتار آمیزش با اهریمن است ، فرزند این آمیزش فتنه است و شورش . اُرد بزرگ


غروب جان آدمی ، سپیده دمی به جهان دیگر است . اُرد بزرگ


میوه کشتن ، کشته شدن است . اُرد بزرگ


سرآمد دشواری و سختی دانایست و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست . اُرد بزرگ


هر آنکه خردمندتر است اهریمن بیشتر به او حمله می کند . در میدان جنگ و آورد او هزاران فتنه و افسون کشته شده را خواهی دید . اُرد بزرگ


روز های خوش برای کژاندیش بسیار کوتاه و روز کیفر بسیار دراز . اُرد بزرگ


اندرز پیران ، بیشتر زمان ها مملو از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است . اُرد بزرگ


چه نشانی از بد اندیش بجاست ؟ هیچ . اُرد بزرگ


ماخذ : http://www.ami-man.blogfa.com


پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان