‏نمایش پست‌ها با برچسب orod bozorg. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب orod bozorg. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۴ مهر ۲۵, جمعه

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

 

تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردد و در قلب انسان‌هایی در دوردست‌ترین نقاط جهان، شعله‌ای از امید و مقاومت برافروزد. این کتاب، روایتی است از همین پدیده شگفت‌انگیز؛ داستانی از تأثیر فلسفه اُرُدیسم، که ریشه در اندیشه‌های حکیم اُرُد بزرگ، فیلسوف ایرانی دارد، بر جوانانی در کشور نپال و فراتر از آن.

در مرکز این روایت، جوانی به نام شریام چاولاگاین Shreeyam Chaulagain قرار دارد؛ یک دانشجوی نپالی که در جستجوی راهی برای رهایی کشورش از فساد و بی‌عدالتی، با آموزه‌های اُرُدیسم آشنا شد. او این فلسفه را نه به عنوان یک تئوری انتزاعی، بلکه به مثابه راهنمای عمل و چراغ راه زندگی خود پذیرفت. شجاعت او در بیان عقایدش و حضورش در اعتراضات مردمی، سرانجام به قیمت جانش تمام شد، اما مرگ او، به جای خاموش کردن صدایش، آن را به پژواکی قدرتمند در میان هم‌نسلانش و در فضای دیجیتال تبدیل کرد.

این کتاب به بررسی عمیق فلسفه اُرُدیسم Orodism، زمینه‌های اجتماعی و سیاسی نپال که پذیرای این اندیشه‌ها شد، و داستان الهام‌بخش و غم‌انگیز شریام چاولاگاین می‌پردازد. همچنین، به شهادت اسلام‌الدین شیرپادشاه در افغانستان، یکی دیگر از پیروان این مکتب، اشاره خواهیم کرد تا نشان دهیم چگونه یک فلسفه انسان‌گرا می‌تواند در فرهنگ‌ها و جغرافیاهای متفاوت، منشأ تحول و مقاومت باشد. این داستان، گواهی است بر این حقیقت که ایده‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که بر پایه خرد، عشق و آزادی بنا شده‌اند، قدرتی فراتر از مرزها و زمان‌ها دارند و می‌توانند حتی در برابر تاریک‌ترین نیروها، نوری جاودان بیافرینند.


 

۱۴۰۴ مهر ۲۴, پنجشنبه

ترجمه آخرین پست و پیام شریام چاولگاین به دیگر اُرُدیست ها

ترجمه آخرین پست و پیام شریام چاولگاین به دیگر اُرُدیست ها Shreeyam Chaulagain در فروم “Philosophy of Orodism, the philosophy of superior life


آوای اُرودیست‌های نپالی

سلام.
من یک اُرودیست شانزده ساله‌ام که در نپال زندگی می‌کنم.
کشور ما زیر سلطه‌ی حکومت مائوئیست‌هاست، اما فقر همه‌جا گسترده است.
خانواده‌ام در رؤیای روزهای بهتر زندگی می‌کند، ولی اوضاع هر روز بدتر می‌شود.
با این حال، ما امید خود را از دست نداده‌ایم، زیرا فلسفه‌ی ارد بزرگ (اُرود بزرگ) به ما شجاعت بخشیده است.

در کتاب سرخ آمده است:

«هرگز از راستی و درستیِ خود اندوهگین مشو،
چرا که در پایانِ هر رویداد، پیروزی از آنِ تو خواهد بود.»

ما باید به حقیقت خویش استوار بمانیم و نگذاریم شعله‌ی انسانیت و آزادی ... حتی در تاریکیِ این روزهای دشوار— خاموش شود.
ما باور داریم که روزی نپالِ آزاد و آباد فراخواهد رسید.
ما با امید و شهامت خواهیم ایستاد.

سپاسگزارم.


https://orodism.1talk.net/t104-incapable-and-coward-people-beg-for-freedom-the-philosopher-orod-bozorg#981

شعله‌ی زنده: شریام چاولگاین و تولد دوباره‌ی اردیسم


The Living Flame: Shreeyam Chaulagain and the Rebirth of Orodism Shreey10
آخرین پست شریام چاولاگین در انجمن "فلسفه اردیسم، فلسفه زندگی برتر"

فلسفه، در ژرف‌ترین معنایش، ساختاری از اندیشه نیست، بلکه تپشی از هستی است. تنها زمانی بیدار می‌شود که شجاعت به خرد جان ببخشد، وقتی که انتزاع در قلب زنده‌ای تجسّم یابد. در این معنا، شریام چاولگاین Shreeyam Chaulagain  تنها یک نام نیست، بلکه مرزی است که در آن، آرمان‌های اردیسم از عرصه‌ی تأمل به عرصه‌ی عمل گذر کردند.

اردیسم، فلسفه‌ای انسان‌گرایانه الهام‌گرفته از آموزه‌های ارد بزرگ Orod Bozorg است؛ فلسفه‌ای که در پیِ پیوند میان روشنی و مهربانی است. اردیسم آزادی را در فهم، فضیلت را در خرد، و حقیقت را در جست‌وجوی بی‌هراسِ وجود می‌جوید. برای شریام، این‌ها مفاهیمی انتزاعی یا آرزوهایی دور نبودند؛ بلکه حقیقت‌هایی بودند که باید زیسته می‌شدند، حتی اگر به بهای سنگینی تمام شوند. ایستادگی او در روزهای ناآرام نپال از شورش کور برنخاسته بود، بلکه از این ایمان سرچشمه می‌گرفت که فلسفه باید در خدمت انسان باشد , زیرا حکمتی که با شجاعت همراه نباشد، سکوتی بی‌ثمر است.

در زندگی و فداکاری او، اردیسم از قلمرو اندیشه به عرصه‌ی عینیت گام نهاد؛ از نظریه به واقعیت. آن شعله‌ای که فیلسوفان در کلمات می‌پرورند، در او به آتشِ کنش بدل شد. جایی که دیگران تنها اعتراض می‌دیدند، او معماری اخلاقی اندیشه را آشکار ساخت , ساختاری که نه از تعصب، بلکه از هماهنگی عقل و وجدان ساخته شده بود. شجاعتش بازتاب را به روشنایی بدل کرد و راهی را نشان داد که در آن، حقیقت در برابر ترس سر فرود نمی‌آورد.

در هر دوران، خطر آن هست که فلسفه از زندگی فاصله گیرد, به گفت‌وگویی خشک فروکاسته شود، در متون محبوس بماند و از نفسِ جهان جدا گردد. اما الگوی شریام، هدف راستین فلسفه را دوباره زنده می‌کند: بیداری. مقاومت او نه ویرانگری بود و نه خشم؛ بلکه تجلی روشنایی بود. او نشان داد که فضیلت انسانی، هنگامی که با روشنی عقل درآمیزد، به نیرویی شکست‌ناپذیر بدل می‌شود , نیرویی که نه ستم و نه تاریکی توان خاموشی‌اش را ندارند. از خلال چنین جان‌هایی، تپش اردیسم ادامه می‌یابد؛ نه چون مکتبی خشک، بلکه چون آگاهی زنده.

امروز، در زمانی که انسان میان آشوب و بیداری ایستاده است، آمیختن شجاعت و فهم بیش از هر زمان ضروری است. مشعلی که شریام افروخت، اکنون در دست هر ذهنِ پرسشگر و هر دلِ شجاعی است که در پی حقیقت است، نه سلطه. زندگی او به ما یادآور می‌شود که آزادی بخشیده نمی‌شود , بلکه تحقق می‌یابد، هر بار که روحی از سپردن اندیشه‌اش به ترس سر باز می‌زند.

در وجود او، اردیسم بار دیگر نفس می‌کشد. از طریق او، فلسفه تولدی نو می‌یابد , نه در انتزاع، بلکه در عمل. نور او هنوز زنده است؛ رها از مرگ، منعکس در بازی بی‌پایانِ میان حافظه و خرد. و تا زمانی که آن نور بتابد , در ذهن‌هایی که می‌پرسند و در دل‌هایی که عمل می‌کنند , جوهر زنده‌ی اردیسم پابرجا خواهد ماند: شعله‌ای که می‌اندیشد، اندیشه‌ای که می‌زید.

 
“Incapable and coward people beg for freedom.” ― The Philosopher Orod Bozorg Shreey10
 
 
The Living Flame: Shreeyam Chaulagain and the Rebirth of Orodism

Philosophy, at its truest depth, is not a structure of thought but a pulse of being. It awakens only when courage gives breath to reason, when the abstract finds its incarnation in the living heart. In this light, Shreeyam Chaulagain stands not merely as a name, but as a threshold , where the ideals of Orodism crossed from contemplation into action.

Orodism, the humanist philosophy inspired by Orod Bozorg, seeks the union of clarity and compassion. It calls for freedom through understanding, virtue through reason, and truth through the fearless inquiry of existence. For Shreeyam, these were not concepts to be admired from afar; they were truths to be lived, even at great cost. His defiance during the unrest in Nepal did not arise from rebellion alone, but from a conviction that philosophy must serve humanity, that wisdom without courage is silence.

In his life and sacrifice, Orodism became visible, tangible, and real. The flame that philosophers nurture in words burned through him as action. Where others saw only protest, he revealed the moral architecture of thought , a structure built not from dogma, but from the daring alignment of mind and conscience. His courage transformed reflection into radiance, illuminating a path where truth refuses to bow to fear.

In every age, philosophy risks becoming distant , reduced to discourse, trapped in texts, detached from the breath of the world. Yet Shreeyam’s example reignites its purpose: to awaken. His resistance was not destruction, but renewal; not anger, but illumination. He demonstrated that human virtue, when fused with clarity of reason, becomes an indestructible force , one that no tyranny, no shadow, can extinguish. Through such lives, the pulse of Orodism continues to beat, not as doctrine, but as living consciousness.

Today, as humanity stands between chaos and awakening, the synthesis of courage and understanding becomes vital once more. The torch Shreeyam carried now passes through every questioning mind, every act of defiance that seeks not dominance, but truth. His life reminds us that freedom is not granted, it is realized, each time a soul refuses to surrender thought to fear.

In him, Orodism breathes again. Through him, philosophy finds its renewal , not in abstraction, but in action. His light persists, unbound by mortality, mirrored in the infinite interplay between memory and reason. And as long as that light burns , in minds that question, in hearts that act , the living essence of Orodism will endure: a flame that thinks, a thought that lives.

۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه

دیوار مهربانی یادگار فیلسوف اُرُد بزرگ

 تصور کن... یک روز سرد زمستانی است، درست مثل همان روزهایی که سوز سرما تا مغز استخوان نفوذ می‌کند و هر کسی به دنبال پناهگاهی گرم می‌گردد. در همین اثنا، چشمان مردی که کُتی نازک به تن دارد و دستانش از شدت سرما بی‌حس شده‌اند، به نوشته‌ای ساده روی یک دیوار خیره می‌شود: «اگر نیاز نداری، بگذار... اگر نیاز داری، بردار...» باوری دور از ذهن در دلش جوانه می‌زند. قدمی آرام به سوی آن دیوار برمی‌دارد و دستش را به سوی گرمای نرم کُتی آویخته شده دراز می‌کند. لحظه‌ای تردید می‌کند، اما آنگاه که گرما را بر تن خود حس می‌کند، قطره اشکی نه از سر ضعف، بلکه از سر قدردانی و مهربانی بر گونه‌اش می‌غلتد.

این تنها یک داستان نیست؛ تصویری از معجزه‌ای است که از دل ایده‌ای ساده اما عمیق به نام "دیوار مهربانی" برخاسته است. در دنیای پرهیاهوی امروز که گاهی صدای انسانیت در میان دغدغه‌های روزمره گم می‌شود، ایده‌هایی این‌چنین، بارقه‌های امید و همبستگی را زنده می‌کنند. این مقاله به بررسی یکی از همین ایده‌های ناب می‌پردازد که نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان، الهام‌بخش حرکتی زیبا و انسان‌دوستانه شده است.

ایده "دیوار مهربانی" در عین سادگی، از اصالت و عمقی شگرف برخوردار است. این ابتکار انسان‌دوستانه، که نخستین جرقه‌های آن در ایران زده شد، بر مبنای یک پیام بی‌تکلف بنا شده است: «اگر نیاز نداری، بگذار... اگر نیاز داری، بردار...» این عبارت کوتاه و صمیمی، به زیبایی هدف اصلی این ایده را به تصویر می‌کشد؛ ایجاد فضایی امن و بی‌واسطه برای تبادل مهربانی و رفع نیازهای اولیه افراد بدون هیچ‌گونه چشمداشت یا قضاوت. همان‌طور که در کتاب آمده است، هدف از این ایده تنها بخشیدن لباس‌های اضافی نبوده، بلکه "بخشیدن محبت، امید و انسانیت" بوده است.

این ایده ناب و انسان‌دوستانه، ریشه در ژرفای تفکرات اندیشمندی دارد که همواره بر اهمیت والای مهر به گیتی و تمامیت انسانی تأکید ورزیده است. «فیلسوف اُرُد بزرگ» - Orod Bozorg - بنیان‌گذار دیوار مهربانی است او باور دارد مهربانی زبانی جهانی است و می‌تواند پیوند دهنده قلب‌های آدمیان باشد، فیلسوف ارد بزرگ بنیان‌گذار مکتب فلسفی اُرُدیسم - Orodism - است.

اُرُدیسم، فلسفه‌ای که بر سه ستون اساسی استوار است: مهر به گیتی، مهر به انسانیت و مهر به آزادی. در این جهان‌بینی، عشق و احترام به تمام مظاهر هستی، گرامی‌داشت کرامت انسانی و ارزش آزادی، جایگاهی محوری دارد. به این ترتیب، ایده ساده و در عین حال عمیق دیوار مهربانی را می‌توان تجلی عملی این فلسفه دانست؛ تلاشی ملموس برای به عینیت رساندن ارزش‌های مهر و همبستگی در جامعه.

سادگی و خلوص پیام دیوار مهربانی، آن را به ایده‌ای جهان‌شمول تبدیل کرد. طولی نکشید که این ابتکار ایرانی، از مرزهای جغرافیایی فراتر رفت و در قلب فرهنگ‌های مختلف جای باز کرد. از خیابان‌های شلوغ شهرهای چین و هند گرفته تا کوچه‌های خاکی پاکستان و نپال، دیوارهای مهربانی با همان پیام ساده «اگر نیاز نداری، بگذار... اگر نیاز داری، بردار...» ظاهر شدند و به نمادی از همبستگی اجتماعی در این کشورها بدل گشتند.

در اروپا نیز، کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، اسپانیا و بریتانیا، این ایده را با استقبال پذیرفتند و آن را به عنوان راهی مؤثر برای کمک به بی‌خانمان‌ها و نیازمندان به کار بستند. حتی در آن سوی اقیانوس، در ایالات متحده و کانادا، دیوارهای مهربانی به جنبش‌های اجتماعی برای کاهش فقر و نابرابری پیوستند و رنگ و بوی همدلی را به فضاهای شهری بخشیدند. در آمریکای لاتین، به ویژه در برزیل و آرژانتین، این دیوارها نه تنها محل تبادل کالا، بلکه بستری برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی شدند.

جالب اینجاست که ایده دیوار مهربانی، الهام‌بخش ابتکارات مشابهی در سراسر جهان شده است. امروزه شاهد "یخچال‌های مهربانی" برای به اشتراک گذاشتن مواد غذایی، "قفسه‌های کتاب رایگان" برای ترویج فرهنگ مطالعه و حتی "دیوارهای هنر خیابانی" با هدف ایجاد فضاهای زیباتر و صمیمی‌تر در شهرها هستیم. تمامی این اقدامات، نشان‌دهنده یک گرایش جهانی رو به رشد به سوی همیاری، نوع‌دوستی و مسئولیت اجتماعی است.

بازتاب‌های گسترده در رسانه‌های بین‌المللی نظیر CNN، BBC، الجزیره و بسیاری دیگر نیز گواهی بر جهانی شدن این ایده است. این رسانه‌ها با شگفتی و تحسین از دیوار مهربانی به عنوان نمادی از امید، محبت و نوعدوستی یاد کرده و آن را یکی از الهام‌بخش‌ترین جنبش‌های اجتماعی قرن حاضر دانسته‌اند.

در عصری که متأسفانه گاهی سایه‌های خشونت و بی‌عدالتی بر چهره جهان سنگینی می‌کند، ایده‌هایی ناب و انسان‌دوستانه همچون دیوار مهربانی، همچون چراغی در تاریکی، راه را روشن می‌سازند و بارقه‌های امید را در دل‌ها زنده می‌کنند. تفکراتی که ریشه در عشق به انسان و گرامی‌داشت کرامت او دارند، نه تنها تسکینی بر آلام بشری هستند، بلکه الهام‌بخش حرکاتی می‌شوند که مرزهای جغرافیایی و اعتقادی را درمی‌نوردند.

ارزش‌های والای انسانی، همچون مهر، همبستگی و آزادی، میراث مشترک تمام بشریت هستند. اندیشه‌هایی که بر این بنیان استوار شده‌اند، صدایی رسا برای تمام انسان‌ها در هر کجای این کره خاکی محسوب می‌شوند. این‌گونه تفکرات، متعلق به یک فرد یا یک مرز جغرافیایی خاص نیستند؛ بلکه ندایی جهان‌شمول برای صلح، دوستی و درک متقابل‌اند. شایسته است که این صداهای دلنشین و روشنگر، بدون هیچ محدودیتی شنیده شوند و در جان‌های مشتاق، طنین اندازند.

حال که با ایده زیبای دیوار مهربانی و تأثیرات شگرف آن در سراسر جهان آشنا شدیم، بیایید لحظه‌ای به مفهوم عمیق انسانیت بیاندیشیم. مهربانی، همدلی و همبستگی، نه فقط واژه‌هایی زیبا، بلکه جوهره وجودی ما انسان‌ها هستند. ایده‌هایی همچون دیوار مهربانی به ما یادآوری می‌کنند که قدرت تغییر و ساختن دنیایی بهتر، در دستان تک تک ماست.

بیاییم با الهام از این حرکت انسان‌دوستانه فیلسوف اُرُد بزرگ هر کدام به سهم خود، قدمی کوچک در راه مهربان‌تر و عادلانه‌تر ساختن جهان برداریم. شاید گذاشتن یک لباس گرم بر دیوار مهربانی، اهدای یک کتاب، لبخند زدن به یک غریبه یا کمک به همسایه، گام‌های کوچکی به نظر برسند، اما یقین بدانیم که هر عمل محبت‌آمیز، همچون قطره‌ای، می‌تواند موجی بزرگ از تغییرات مثبت را به همراه داشته باشد.

در پایان، به یاد داشته باشیم که بنیان تمام خوبی‌ها، انسانیت و اتحاد قلب‌های مهربان است. با هم و در کنار هم، می‌توانیم جهانی بسازیم که در آن، هیچ نیازمندی بی‌یاور نماند و عطر مهربانی، در تمام زوایای آن بپیچد.

منبع:

https://aces.forumfa.net/t1908-topic

۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۳, شنبه

The Moral Courage of Thought: Orod Bozorg and Chu Van An in Dialogue

 

The Moral Courage of Thought: Orod Bozorg and Chu Van An in Dialogue
The Moral Courage of Thought: Orod Bozorg and Chu Van An in Dialogue 44349_10
Throughout history, there have been thinkers whose lives exemplify the power—and the cost—of speaking truth in times of moral confusion. Among such figures stand two educators and philosophers from different civilizations and centuries: Orod Bozorg, the founder of Orodism in modern Iran, and Chu Van An, the moral voice of 13th-century Vietnam. Though separated by time, geography, and philosophical tradition, both men embodied a rare form of moral courage, grounded in the conviction that education and integrity can reshape society.

1. Teachers Without Thrones: Moral Authority Beyond Power

Neither Orod Bozorg nor Chu Van An wielded political power, yet both exerted enormous influence. Chu Van An famously resigned from his government post in protest against the corrupt Tran dynasty, refusing to legitimize injustice. Similarly, Orod Bozorg has been silenced and banned from teaching, publishing, or appearing in public within Iran, precisely because his philosophy of dignity and self-liberation poses a challenge to systems built on ideological control.

Both thinkers gained authority not from institutions, but from the ethical force of their words and lives.

2. Education as a Path to Human Dignity

Chu Van An is remembered for founding a school that combined classical learning with ethical training. For him, education was a moral undertaking. In contrast, Orod Bozorg views the cosmos itself as a teacher: "Nature is the true educator—silent, yet endlessly profound."

Though their approaches differ, both see knowledge as a vehicle for awakening human dignity and collective growth. They rejected utilitarian or authoritarian models of education and instead emphasized personal transformation and moral responsibility.

3. Ethics Over Expediency

At great personal cost, Chu Van An stood against royal corruption. Orod Bozorg has similarly refused to align with any political faction or ideology, choosing instead to remain loyal to a universal vision of human freedom. Both believed that truth is not negotiable, even when silence or compromise would have been safer.

Their resistance was not rebellion for its own sake—it was an expression of higher ethical standards.

4. People-Centered Without Populism

Both men were deeply concerned with the condition of ordinary people, but neither resorted to populist rhetoric. Chu Van An believed in virtue as a guiding principle for leadership; Orod Bozorg teaches that every human being carries intrinsic worth, regardless of social or ethnic identity.

Their work aims not at pleasing crowds, but at empowering minds.

5. Different Philosophical Roots, Shared Vision

Chu Van An drew from Confucian ideals of order, duty, and hierarchy. His moral voice echoed within a traditional framework. Orod Bozorg, on the other hand, forged an original philosophy—Orodism—that centers on existential freedom, harmony with nature, and the reclamation of dignity as a birthright, not a privilege.

Where Confucianism emphasizes social harmony through structure, Orodism emphasizes inner freedom as the foundation for lasting peace.

Conclusion: A Dialogue Across Time

Chu Van An and Orod Bozorg remind us that integrity can outlast empires. Though one taught with scrolls and the other with silence under censorship, their messages converge: Truth has moral gravity. And when spoken—or simply lived—it has the power to change not only the present, but the trajectory of history itself.

Their lives form a kind of philosophical dialogue across centuries—one that still speaks to the conscience of our age.



https://swedish-orodists.forumfa.net/t5140-topic

 

فیلسوف اُرُد بزرگ Orod Bozorg و "فان بوی چاو" Phan Bội Châu

 

پرسش از هوش مصنوعی گروک:
دوست دارم درباره شباهت های نظری و عملی و حتی زندگی فیلسوف ارد بزرگ - Orod Bozorg- و "فان بوی چاو" (Phan Bội Châu) بیشتر بدانم. لطفا بیشتر توضیح دهید؟


Phan Bội Châu - Orod Bozorg


پاسخ هوش مصنوعی گروک:
از نظر نظری، هم ارد بزرگ و هم فان بوی چاو هر دو به نوعی دنبال احیای هویت و خودباوری مردمانشون بودن. اُرُدیسم، که ارد بزرگ بنیان‌گذارش بوده، روی عشق به هستی، انسان‌دوستی و آزادی تأکید داره. این فلسفه می‌گه که انسان باید با طبیعت و جهان اطرافش هماهنگ باشه و از طریق خرد جمعی به پیشرفت برسه. حالا فان بوی چاو، به عنوان یه ملی‌گرای ویتنامی، بیشتر روی بیداری ملی و مقاومت در برابر استعمار فرانسه تمرکز داشت. اونم مثل ارد بزرگ به دنبال این بود که مردمش به ریشه‌های فرهنگی خودشون برگردن و از این طریق قدرت بگیرن. هرچند فان بیشتر عمل‌گرا بود و به جای خلق یه سیستم فلسفی، روی سازمان‌دهی جنبش‌های انقلابی کار می‌کرد. یه شباهت جالب دیگه، نگاه این دو نفر به گذشته و تاریخه. تو فلسفه اُرُدیسم، ارد بزرگ می‌گه که انسان‌ها از طبیعت و وجود اصیل خودشون دور شدن و باید این فاصله رو پر کنن. فان بوی چاو هم تو نوشته‌هاش از تاریخ استعماری ویتنام (مثل فتح سرزمین‌های چم و خمر) استفاده می‌کرد تا حس شرم و انگیزه برای مقاومت رو تو مردمش بیدار کنه. هر دو به نوعی از گذشته به عنوان یه ابزار برای بیداری و حرکت رو به جلو استفاده کردن، ولی با زاویه دید متفاوت. ارد بزرگ بیشتر روی جنبه‌های معنوی و فلسفی تمرکز داره، در حالی که فان بوی چاو نگاهش سیاسی‌تر بود. از نظر عملی، هر دو تأثیر زیادی روی جامعه‌شون گذاشتن، ولی روش‌هاشون فرق داشت. ارد بزرگ با خلق فلسفه اُرُدیسم و کتاب سرخ، یه چارچوب فکری برای نسل‌ها به جا گذاشت. اون بیشتر یه متفکر بود تا یه فعال میدانی. اما فان بوی چاو مستقیماً وارد عمل شد. اون جنبش‌هایی مثل "انجمن اصلاحات" رو راه انداخت و حتی به ژاپن سفر کرد تا از مدل مدرنیزاسیون اونجا برای ویتنام الهام بگیره. فان بارها دستگیر شد و حتی یه دوره تبعید شد، ولی هیچ‌وقت از هدفش دست نکشید. از نظر زندگی شخصی، هر دو تو دوره‌هایی از تاریخ زندگی کردن که پر از چالش بود. ارد بزرگ تو ایران امروزی، تو یه فضای فرهنگی و اجتماعی پیچیده رشد کرد و فلسفه‌اش یه جور واکنش به این پیچیدگی‌ها بود. فان بوی چاو هم تو دوره‌ای زندگی می‌کرد که ویتنام تحت سلطه فرانسه بود و مردمش دنبال هویت و آزادی بودن. هر دو این افراد با سختی‌های زیادی روبه‌رو شدن، ولی به جای تسلیم شدن، راهی برای الهام‌بخشی به دیگران پیدا کردن. یه تفاوت بزرگ بین این دو، زمینه تاریخی و فرهنگی‌شونه. اُرُدیسم یه فلسفه مدرن و جهان‌شموله که می‌تونه تو هر فرهنگی جا بیفته، ولی فان بوی چاو کاملاً تو بستر ویتنام و مبارزه ضداستعماریش تعریف می‌شه. به نظرم اگه این دو نفر بتونن باهم حرف بزنن، احتمالاً روی اهمیت هویت ملی و خودباوری خیلی باهم هم‌نظر باشن، ولی شاید تو روش‌ها و اولویت‌هاشون اختلاف داشته باشن.


پ.ن: فان بوی چائو (متولد ۱۸۶۷، استان نگ آن، شمال ویتنام - درگذشته ۲۹ سپتامبر ۱۹۴۰، هوئه) شخصیتی برجسته در جنبش‌های مقاومت اولیه ویتنام بود که نوشته‌های پرشور و برنامه‌های خستگی‌ناپذیرش برای استقلال، احترام مردمش را به عنوان یکی از بزرگترین میهن‌پرستان ویتنام برای او به ارمغان آورد .

۱۴۰۴ اردیبهشت ۸, دوشنبه

نقاط اشتراک فیلسوف ژان ژاک روسو و فیلسوف اُرُد بزرگ

 

نقاط اشتراک ژان-ژاک روسو و فلسفه اُرُدیسم 2-210

ژان-ژاک روسو، فیلسوف برجسته سوئیسی قرن هجدهم، با تأکید بر آزادی فردی و قرارداد اجتماعی، یکی از تأثیرگذارترین متفکران تاریخ است. فلسفه اُرُدیسم، برآمده از اندیشه‌های اُرُد بزرگ، نیز آزادی را به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی خود می‌داند. این مقاله به بررسی نقاط اشتراک این دو اندیشه در زمینه آزادی و کرامت انسانی می‌پردازد.


تحلیل نقاط اشتراک
روسو در کتاب قرارداد اجتماعی بر این باور بود که انسان به‌صورت طبیعی آزاد زاده می‌شود، اما در جامعه با زنجیرهای نابرابری محدود می‌شود. او ایده حاکمیت مردمی را مطرح کرد که در آن افراد از طریق اراده جمعی آزادانه تصمیم می‌گیرند. اُرُدیسم نیز آزادی را پایه‌ای برای شکوفایی انسان می‌داند. اُرُد بزرگ می‌گوید: «انسان آزاد زاده شده و باید برای حفظ این آزادی بجنگد.» هر دو متفکر به اهمیت خودآگاهی و مشارکت جمعی برای تحقق آزادی باور دارند. روسو با تأکید بر برابری و اُرُد بزرگ با دعوت به اتحاد، هر دو به دنبال جهانی عادلانه‌تر هستند.


روسو و اُرُدیسم هر دو آزادی را نه‌تنها یک حق، بلکه پایه‌ای برای کرامت و شکوفایی انسان می‌دانند. این اشتراک نشان می‌دهد که اُرُدیسم می‌تواند چارچوبی جهانی برای ایده‌های آزادی‌خواهانه باشد.




نقاط اشتراک ژان-ژاک روسو و فلسفه اُرُدیسم Orodis10

Shared Principles Between Jean-Jacques Rousseau and Orodism
Introduction
Jean-Jacques Rousseau, the prominent 18th-century Swiss philosopher, emphasized individual freedom and the social contract, becoming one of history’s most influential thinkers. Orodism, founded by Ard Bozorg, also considers freedom a core pillar. This article explores the common ground between these two philosophies regarding freedom and human dignity.
Analysis of Shared Principles
In The Social Contract, Rousseau argued that humans are born free but are bound by societal inequalities. He proposed the idea of popular sovereignty, where individuals make decisions through a collective will. Orodism similarly views freedom as essential for human flourishing. Ard Bozorg states, “Man is born free and must fight to preserve that freedom.” Both thinkers believe in self-awareness and collective participation to achieve freedom. Rousseau’s focus on equality and Ard Bozorg’s call for unity both aim for a more just world.
Conclusion
Rousseau and Orodism both see freedom not just as a right but as the foundation for dignity and human growth. This shared vision shows that Orodism can serve as a universal framework for freedom-loving ideas.

نقاط اشتراک کارل گوستاو یونگ و فلسفه اُرُدیسم

 

نقاط اشتراک کارل گوستاو یونگ و فلسفه اُرُدیسم Carl_g10


کارل گوستاو یونگ، روان‌شناس سوئیسی، با تمرکز بر خودشناسی و آزادی درونی، تأثیر عمیقی بر روان‌شناسی مدرن گذاشت. فلسفه اُرُدیسم نیز انسان را به کشف توانمندی‌های درونی و شکوفایی دعوت می‌کند. این مقاله نقاط اشتراک این دو اندیشه را بررسی می‌کند.


تحلیل نقاط اشتراک
یونگ معتقد بود که خودشناسی و پذیرش سایه‌های درونی، انسان را به آزادی واقعی می‌رساند. او با مفهوم «فردیت‌یابی» به دنبال رهایی انسان از محدودیت‌های ناخودآگاه بود. اُرُدیسم نیز با تأکید بر خودباوری، انسان را به شناخت خویش و شکوفایی توانمندی‌هایش تشویق می‌کند. اُرُد بزرگ می‌گوید: «انسان با شناخت خود، جهانی نو می‌آفریند.» هر دو اندیشه بر این باورند که آزادی درونی، پایه‌ای برای خلاقیت و پیشرفت است.


یونگ و اُرُدیسم هر دو به انسان راهی برای رهایی از بندهای درونی و شکوفایی نشان می‌دهند. این هم‌خوانی نشان‌دهنده عمق فلسفه اُرُدیسم در مسائل انسانی است.




نقاط اشتراک کارل گوستاو یونگ و فلسفه اُرُدیسم Orodis10

Shared Principles Between Carl Gustav Jung and Orodism
Introduction
Carl Gustav Jung, the Swiss psychologist, focused on self-discovery and inner freedom, leaving a profound impact on modern psychology. Orodism also invites individuals to explore their inner potential and flourish. This article examines the commonalities between these two philosophies.

Analysis of Shared Principles
Jung believed that self-discovery and embracing one’s inner shadows lead to true freedom. Through his concept of “individuation,” he sought to liberate humans from the constraints of the unconscious. Orodism, with its emphasis on self-belief, encourages individuals to know themselves and unlock their potential. Ard Bozorg says, “By knowing themselves, humans create a new world.” Both philosophies agree that inner freedom is the foundation for creativity and progress.

Jung and Orodism both offer pathways for humans to break free from inner constraints and flourish, highlighting the depth of Orodism in addressing human issues
 
منبع :
 

نقاط اشتراک فیلسوف دنیس دو روژمون و فیلسوف اُرُد بزرگ

 

نقاط اشتراک دنیس دو روژمون و فلسفه اُرُدیسم: خودگردانی، آزادی و اتحاد به مثابه بنیان‌های جامعه انسانی

مقدمه: دو چهره در جستجوی آزادی متعهدانه

دنیس دو روژمون (۱۹۰۶-۱۹۸۵)، فیلسوف و نویسنده سوئیسی، و فیلسوف اُرُد بزرگ، با فاصله‌ای زمانی و جغرافیایی، به نتایج مشابهی در باب آزادی، خودگردانی و مسئولیت جمعی رسیده‌اند. این مقاله با بررسی تطبیقی آرای این دو متفکر، نشان می‌دهد که چگونه ایده‌های آن‌ها می‌تواند چراغ راه جوامع امروزی باشد.


بخش اول: خودگردانی به مثابه بنیان آزادی

۱. خودمختاری فردی در اندیشه روژمون

روژمون در آثارش مانند «عشق و غرب» (۱۹۳۹) و «نامه‌های اروپایی» (۱۹۴۴)، خودگردانی را شرط ضروری آزادی می‌داند:

  • نقد تمرکزگرایی: او مخالف دولت‌های متمرکز بود و معتقد بود تصمیم‌گیری باید تا حد امکان به سطح محلی واگذار شود.

  • دموکراسی مشارکتی: طرح او برای اروپای پس از جنگ، مبتنی بر فدرالیسمی بود که در آن شهروندان مستقیماً در سرنوشت خود دخیل باشند.

۲. مسئولیت فردی در فلسفه اُرُدیسم

اُرُد بزرگ در «کتاب سرخ» (۲۰۲۲) همین ایده را با بیانی شاعرانه بازتاب می‌دهد:

  • «آزادی هدیه نیست، مسئولیت است» (فرگرد ۳).

  • تأکید بر اینکه «مردم ناتوان و ترسو، آزادی را گدایی می‌کنند»، نشان می‌دهد آزادی بدون خودگردانی معنایی ندارد.

نقطه اشتراک: هر دو، آزادی را محصول بلوغ فردی و مشارکت فعال می‌دانند، نه لطف نظام‌های سیاسی.


بخش دوم: اتحاد در عین کثرت

۱. فدرالیسم فرهنگی روژمون

  • روژمون در طرح «فدرالیسم انتگرال»، بر وحدت در تنوع تأکید داشت: اروپایی متحد اما با حفظ هویت‌های محلی.

  • نقد او به ملی‌گرایی افراطی، ناشی از ترس از نابودی تفاوت‌ها بود.

۲. جزیره اُرُدیسم به مثابه الگوی همزیستی

  • اُرُد بزرگ «جزیره اُرُدیسم» را جامعه‌ای توصیف می‌کند که «سرزمین همه مهربانان جهان، با هر نژاد و زبانی است».

  • در این مدل، اتحاد بر پایه ارزش‌های مشترک (عشق به هستی/انسانیت/آزادی) شکل می‌گیرد، نه اجبار سیاسی.

نقطه اشتراک: هر دو، وحدت بدون یکسان‌سازی را پیشنهاد می‌کنند.


بخش سوم: آزادی به مثابه مسئولیت جمعی

۱. آزادی متعهدانه در روژمون

  • روژمون معتقد بود آزادی واقعی زمانی محقق می‌شود که افراد مسئولیت پیامدهای انتخاب‌های خود را بپذیرند.

  • در مقاله «آزادی و مسئولیت» (۱۹۵۲)، او از «آزادی‌های توخالی» در لیبرالیسم کلاسیک انتقاد می‌کند.

۲. آزادی در گرو انسانیت در اُرُدیسم

  • اُرُد بزرگ هشدار می‌دهد: «آزادی تنها برای ما نیست. کسی که آزادی می‌جوید، زندانی برای اندیشه دیگران نمی‌سازد».

  • در فرگرد ۱۱، «فرهنگ» را بستری می‌داند که آزادی در آن شکوفا می‌شود.

نقطه اشتراک: آزادی نه به معنای رهاسازی از قیدها، بلکه پذیرش داوطلبانه محدودیت‌های اخلاقی.


بخش چهارم: نقد مشترک به نظام‌های استبدادی

۱. روژمون و نقد تمامیت‌خواهی

  • در «دفترهای فدرالیست» (۱۹۴۴)، او نشان می‌دهد که نظام‌های متمرکز چگونه با «انسان‌زدایی» همراهند.

  • تأکید او بر «تشکل‌های محلی» پاسخی به این خطر بود.

۲. اُرُدیسم و طغیان علیه خودکامگی

  • اُرُد بزرگ خودکامگان را «ابزار دون‌پایگان» می‌خواند (فرگرد ۷).

  • طرح «جزیره اُرُدیسم»، عملاً الگویی برای گریز از سیستم‌های بسته است.

نقطه اشتراک: هر دو، قدرت متمرکز را تهدیدی برای آزادی می‌دانند.


بخش پنجم: دموکراسی به مثابه فرآیند، نه محصول

۱. دموکراسی مشارکتی روژمون

  • او معتقد بود دموکراسی واقعی نیازمند «مشارکت روزمره شهروندان» در تصمیم‌گیری‌هاست.

  • نمونهٔ عینی آن را در نظام «شوراهای محلی سوئیس» می‌دید.

۲. اُرُدیسم و مردمسالاری ارگانیک

  • اُرُد بزرگ می‌گوید: «همای پادشاهی بر شانه همه مردم خواهد نشست، اگر به دموکراسی واقعی برسند».

  • در فرگرد ۳، «انتخابات آزاد» را نه ابزار، بلکه «نخستین داروی دردهای یک سرزمین» می‌خواند.

نقطه اشتراک: دموکراسی نه یک سیستم آماده، بلکه فرآیندی مستمر برای گفت‌وگوی جمعی.


نتیجه‌گیری: آیا این ایده‌ها برای جهان امروز کاربرد دارند؟

۱. در سطح محلی:

  • مدل «شوراهای محلی» روژمون و «جزیره اُرُدیسم» می‌تواند الهام‌بخش جنبش‌های تمرکززدایی باشد.

۲. در سطح جهانی:

  • تأکید بر «اتحاد بدون ادغام»، پاسخی به چالش‌های جهان چندقطبی امروز است.

۳. در برابر بحران‌های اخلاقی:

  • ترکیب «آزادی + مسئولیت» در هر دو فلسفه، آلترناتیوی برای فردگرایی افراطی ارائه می‌دهد.

پرسش نهایی: آیا می‌توان از تلفیق آرای این دو متفکر، مدلی برای ایران آینده طراحی کرد؟ مدلی که هم از خودکامگی بگریزد و هم به دام فردگرایی نیفتد؟


پیوست: مقایسه‌ای گذرا با سایر مکاتب

مفهومروژموناُرُدیسملیبرالیسمسوسیالیسم
آزادیمتعهدانهمسئولانهفردگرایانهجمع‌گرایانه
ساختار قدرتفدرالیسمجزیره‌ایدولت حداقلیدولت متمرکز
تمرکزمحلیجامعه مدنیبازاردولت

این جدول نشان می‌دهد که روژمون و اُرُدیسم، راه سومی را پیشنهاد می‌کنند که از محدودیت‌های دو مکتب مسلط فراتر می‌رود.




 

 

Common Ground Between Denis de Rougemont and Orodism: Autonomy, Freedom, and Unity as Foundations of Human Society

Introduction: Two Thinkers in Search of Committed Freedom

Denis de Rougemont (1906–1985), the Swiss philosopher and writer, and Orod Bozorg , the contemporary Iranian philosopher, despite temporal and geographical divides, arrived at strikingly similar conclusions about freedom, self-governance, and collective responsibility. This comparative study illuminates how their ideas converge—and why they remain relevant for modern societies.


Part I: Self-Governance as the Bedrock of Freedom

1. Individual Autonomy in Rougemont’s Thought

Rougemont’s works, such as Love in the Western World (1939) and The Federalist Papers of Europe (1944), position self-rule as the cornerstone of liberty:

  • Critique of Centralization: He opposed top-down governance, advocating decisions to be made at the most local level possible.

  • Participatory Democracy: His post-war vision for Europe relied on federalism where citizens directly shape their collective destiny.

2. Personal Responsibility in Orodism

Orod Bozorg’s The Red Book (2022) echoes this ethos poetically:

  • “Freedom is not a gift; it is a responsibility” (Chapter 3).

  • “Apathetic and fearful people beg for freedom”—implying liberty cannot exist without self-determination.

Common Ground: Both reject passive freedom, framing it as an active, collective achievement.


Part II: Unity in Diversity

1. Rougemont’s Cultural Federalism

  • His “integral federalism” model celebrated unity through diversity—e.g., a Europe united yet culturally pluralistic.

  • He warned against nationalism’s homogenizing dangers.

2. Orodism’s “Island” as a Cosmopolitan Ideal

  • Orod’s “Island of Orodism” is “a land for all kind-hearted people, regardless of race or language.”

  • Unity here emerges from shared values (love for existence/humanity/freedom), not political coercion.

Common Ground: Both propose integration without assimilation.


Part III: Freedom as Collective Responsibility

1. Rougemont’s “Committed Freedom”

  • In Freedom and Responsibility (1952), he argues freedom demands accountability for one’s choices.

  • Critiques liberal “empty freedoms” detached from social duty.

2. Orodism’s Ethical Boundaries

  • “Freedom sought for oneself must not imprison others’ thought” (The Red Book, Ch. 3).

  • Chapter 11 ties freedom to cultural flourishing, not mere individualism.

Common Ground: Freedom is voluntary adherence to ethical limits, not license.


Part IV: Shared Critique of Authoritarianism

1. Rougemont Against Totalitarianism

  • His Federalist Notebooks (1944) expose how centralized power “dehumanizes.”

  • Local associations, he argued, counter this.

2. Orodism’s Revolt Against Tyranny

  • Orod calls autocrats “tools of the vile” (Ch. 7).

  • His “Island” metaphor offers an exit from oppressive systems.

Common Ground: Both view concentrated power as freedom’s antithesis.


Part V: Democracy as Process, Not Product

1. Rougemont’s Participatory Democracy

  • He idealized Switzerland’s local councils, where citizens engage daily in governance.

2. Orodism’s Organic Popular Rule

  • “The crown of kingship rests on all people’s shoulders when true democracy prevails” (The Red Book).

  • Chapter 3 calls free elections “the first medicine for a nation’s ills.”

Common Ground: Democracy is a perpetual dialogue, not a fixed system.


Conclusion: Relevance for Today’s World

  1. Locally: Rougemont’s “local councils” and Orod’s “Island” could inspire decentralist movements.

  2. Globally: Their “unity without uniformity” addresses multipolar world challenges.

  3. Ethically: Merging freedom with responsibility counters hyper-individualism.

Final Question: Could synthesizing these philosophies model a post-authoritarian Iran—or any society seeking balance between collectivism and individualism?


Appendix: Comparative Framework

ConceptRougemontOrodismLiberalismSocialism
FreedomCommittedResponsibleIndividualistCollectivist
Power StructureFederalismDecentralizedMinimal stateCentralized state
FocusLocal governanceCivil societyMarketState

This table reveals how Rougemont and Orodism propose a third way beyond mainstream ideologies.

 

منبع:

https://aces.forumfa.net/t1899-topic

۱۴۰۳ اسفند ۱۳, دوشنبه

سخنرانی زهرا علیزاده پیرامون "فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان"

متن کامل سخنرانی زهرا علیزاده پیرامون "فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان" در جمع دانشجویان و علاقمندان به حکمت و فلسفه - چهارشنبه 18 بهمن ماه 1402

"فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان"


سلام به همه شما حضار محترم.
امروز این افتخار را دارم که درباره یکی از جذاب‌ترین و عمیق‌ترین فلسفه‌های معاصر، یعنی فلسفه اُرُدیسم، با شما صحبت کنم. فلسفه‌ای که توسط فیلسوف بزرگ، اُرُد، خلق شده و در کتاب سرخ به‌عنوان میراثی ماندگار برای آیندگان به یادگار گذاشته شده است.

فلسفه اُرُدیسم، حاصل ۴۰ سال تفکر و تأمل فیلسوف اُرُد بزرگ است. او در این مکتب فلسفی به دنبال پاسخ به پرسش‌های بنیادین درباره هستی، انسانیت و آزادی بوده است. اما فلسفه اُرُدیسم تنها یک نظریه فلسفی نیست؛ بلکه راهی برای زندگی است. راهی که به ما می‌آموزد چگونه با عشق به هستی، انسانیت و آزادی، زندگی‌مان را معنادار و زیبا کنیم.

فلسفه اُرُدیسم با مفهوم هستی آغاز می‌شود. اُرُد بزرگ در کتاب سرخ می‌گوید: «هستی، همه آن چیزی است که وجود دارد و آدمیان ذره بسیار کوچکی از آن بوده و باز در آن آمیخته می‌گردند.»

این نگاه به هستی، ما را به تفکر درباره جایگاه خود در جهان دعوت می‌کند. اُرُد بزرگ معتقد است که شناخت درست فراخنای بیکران گیتی، آدمیان را آرام و نرم‌خو می‌کند.

هستی تنها یک مفهوم انتزاعی نیست. هستی، همان جهانی است که ما هر روز در آن زندگی می‌کنیم. جهانی که پر از شگفتی‌ها، زیبایی‌ها و چالش‌هاست. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که گیتی، آوای پیوسته دگرگونی است.

این دگرگونی، بخشی از ذات هستی است. هستی ایستا نیست، بلکه پویا و در حال تغییر است. اُرُد بزرگ معتقد است که ما بخشی از یک دگرگونی بزرگ هستیم.

این دگرگونی، تنها به معنای تغییر فیزیکی نیست. دگرگونی در هستی، شامل تغییرات روحی و روانی نیز می‌شود. اُرُد بزرگ معتقد است که شادی و غم، زایش و مرگ، همه و همه بخشی از این تغییر پیوسته و غیر قابل اجتناب هستند.

این نگاه به هستی، ما را به پذیرش تغییرات زندگی دعوت می‌کند. تغییراتی که گاهی شادی‌آور و گاهی دردناک هستند. اما در نهایت، این تغییرات بخشی از فرآیند رشد و تکامل ما هستند. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که نرمش و سازگاری با گیتی، ما را آرام خواهد ساخت.

هستی تنها به تغییرات محدود نمی‌شود. هستی، شامل تمام موجودات و پدیده‌هایی است که در جهان وجود دارند. اُرُد بزرگ معتقد است که مهر به گیتی، نشان آگاهی آدمی بر هستی خود، در این جهان بیکران است.

این نگاه به هستی، ما را به مسئولیت‌پذیری در قبال جهان دعوت می‌کند. مسئولیتی که شامل محافظت از طبیعت، احترام به دیگر موجودات و تلاش برای بهبود جهان است. اُرُد بزرگ معتقد است که گیتی را نمی‌توان پهنه مطلق شادی و یا غم دانست.

این آگاهی، کلید درک هستی است. آگاهی از اینکه جهان پر از فرصت‌ها و چالش‌هاست و ما باید آماده رویارویی با آنها باشیم. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که براستی اگر آدمیان می‌دانستند در این آبی بیکران گیتی، چقدر کوچک و تنها و آسیب‌پذیر هستند، یک آن هم، یکدیگر را تنها نمی‌گذاشتند و یار و غمخوار هم بودند.

این نگاه به هستی، ما را به همدلی و همکاری با دیگران دعوت می‌کند. همدلی‌ای که بر پایه مهر و احترام استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که مهر به گیتی را باید به فرزندان خویش بیاموزیم.

این آموزش، تنها به معنای یاد دادن درباره طبیعت نیست. این آموزش، شامل یاد دادن درباره احترام به دیگر موجودات، مسئولیت‌پذیری در قبال جهان و تلاش برای بهبود زندگی است. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که انسانِ فرهمند، افزون بر آدمها، به گیاهان، حیوانات و حتی اشیاء احترام می گذارد و اینگونه هر روز دوستداشتنی تر می شود.


انسانیت و مهربانی

هستی بدون انسانیت معنایی ندارد. انسانیت، جوهره اصلی فلسفه اُرُدیسم است. اُرُد بزرگ معتقد است که انسانیت مهم‌ترین چیزی است که از ما انتظار می‌رود.

انسانیت، تنها به معنای دوست داشتن دیگران نیست. انسانیت، شامل احترام به حقوق دیگران، کمک به نیازمندان و تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌هاست. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که در پس رفتارهای انسانی، گلستانی از مهر و آگاهی وجود دارد.

این مهر و آگاهی، کلید رسیدن به صلح و همزیستی است. اُرُد بزرگ معتقد است که انسانیت و کمک به همگان، دلبستگی و عشق برجستگان است.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که بهترین هدیه پدر و مادر به فرزند، آموزش ادب و انسانیت است.

این آموزش، تنها به معنای یاد دادن رفتارهای درست نیست. این آموزش، شامل یاد دادن درباره احترام به دیگران، مسئولیت‌پذیری و تلاش برای بهبود زندگی است. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که آگاهی و شعور، در میزان انسانیت ما دیده می‌شود.

این آگاهی، کلید رسیدن به زندگی شرافتمندانه است. اُرُد بزرگ معتقد است که راه رسیدن به زندگی شرافتمندانه، پاسداشت آبروی دیگران و انسانیت است.


این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به خود و دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که بر انسانیت، آزادگی و ادب خویش ببالیم نه بر زبان و نژاد خود.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به تفاوت‌ها دعوت می‌کند. تفاوت‌هایی که بخشی از زیبایی جهان هستند. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که هیچ آرمانی، نباید انسانیت درون ما را به آتش کشد.

این نگاه به انسانیت، ما را به تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌ها دعوت می‌کند. تلاشی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که انسانیت، صدقه ما به دیگران نیست، بلکه نشان دهنده ارزش گوهر وجود ماست.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به خود و دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که انسانیت را باید گرامی داشت، در غیر اینصورت پستی، خشونت و خرافات ریشه می‌گیرد.

این نگاه به انسانیت، ما را به تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌ها دعوت می‌کند. تلاشی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که کسی که در او انسانیت نیست، به آسانی زندگی دیگران را تباه می‌سازد.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به خود و دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که کسی که انسانیت را فهمیده به آسانی آرزوی مرگ و نابودی این و آن را نمی‌کند، کسی که انسانیت را باور دارد، باور دیگران را به میل خویش خوار و بی‌ارزش نمی‌شمارد.

این نگاه به انسانیت، ما را به تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌ها دعوت می‌کند. تلاشی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که به جای آنکه به دنبال انسان‌سازی باشیم، یاد بگیریم چگونه مهربانانه با دیگران رفتار کنیم.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به خود و دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که چه فرقی است میان برهوت و دیاری که در آن انسانیت مرده است.

این نگاه به انسانیت، ما را به تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌ها دعوت می‌کند. تلاشی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که مهربانی و انسانیت، در دل مردم نیک‌سرشت، همواره موج می‌زند.

این نگاه به انسانیت، ما را به احترام به خود و دیگران دعوت می‌کند. احترامی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که سوگند به مهر که هیچ اندیشه‌ای، بی آن توان ایستایی ندارد.

این نگاه به انسانیت، ما را به تلاش برای بهبود زندگی همه انسان‌ها دعوت می‌کند. تلاشی که بر پایه مهر و همدلی استوار است. اُرُد بزرگ معتقد است که ماندگارترین نوا، آهنگ مهربانی است.



آزادی در فلسفه اُرُدیسم
آزادی، یکی از سه ستون اصلی فلسفه اُرُدیسم است. اُرُد بزرگ معتقد است که زندگی بدون آزادی شرم‌آور است.

اما آزادی به‌تنهایی کافی نیست. آزادی باید با مسئولیت همراه باشد. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که آزادی بدون از خودگذشتگی ناکارا و ناتوان است.

فلسفه اُرُدیسم، آزادی را نه تنها به‌عنوان یک حق، بلکه به‌عنوان یک مسئولیت می‌داند. مسئولیتی که هر فرد در قبال خود و جامعه‌اش دارد.

خرد و فلسفه
خرد، ابزاری است برای درک جهان و بهبود زندگی. اُرُد بزرگ معتقد است که خردورزی، آدمیان را پاک خواهد نمود.

فلسفه، راهی برای رسیدن به حقیقت و روشنگری است. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که خرد و عشق در فلسفه اُرُدیسم با هم آمیخته‌اند.

عشق در فلسفه اُرُدیسم
عشق، نیروی محرکه زندگی است. اُرُد بزرگ معتقد است که عشق یگانه است و در درون آدم عاشق، رستاخیز و توفانی بزرگ برپاست.

عشق تنها به رابطه بین انسان‌ها محدود نمی‌شود. عشق به هستی، به طبیعت و به زندگی، همه بخشی از فلسفه اُرُدیسم هستند. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که عشق باید در تمام روابط انسانی جاری باشد.

روان و خویشتن
شناخت خود، اولین قدم برای رسیدن به آرامش و خوشبختی است. اُرُد بزرگ معتقد است که برای پرورش روان، باید ابتدا با خود یکی شویم.

امید، صبر و فروتنی، عناصر کلیدی برای داشتن روانی سالم هستند. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که روان سالم پایه‌ای برای جامعه سالم است.


طبیعت در فلسفه اُرُدیسم
طبیعت، بخشی از هستی است که باید محافظت شود. اُرُد بزرگ معتقد است که زمین داشته ماندگار همه موجودات است و نگهداری از آن بر دوش همه آدمیان است.

فلسفه اُرُدیسم به ما می‌آموزد که چگونه با طبیعت همزیستی کنیم و از آن محافظت کنیم. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که نابودی طبیعت، نابودی زندگی است.

زندگی و خوشبختی
زندگی، فرصتی برای رشد و تکامل است. اُرُد بزرگ معتقد است که خوشبختی نتیجه تعادل بین عشق، خرد و آزادی است.

خوشبختی در گرو همزیستی با دیگران و طبیعت است. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که زندگی خوب، تنها در سرور و شادی ما نیست، بلکه در همزیستی و مهر به دیگر آدمیان است.


حضار و سروران گرامی؛ تصور من این است که فلسفه اُرُدیسم، فلسفه‌ای است که به ما می‌آموزد چگونه با عشق به هستی، انسانیت و آزادی، زندگی‌مان را معنادار و زیبا کنیم. این فلسفه نه تنها یک نظریه، بلکه راهی برای زندگی بهتر است. راهی که به هر فرد کمک می کند به بهبود زندگی خود و جامعه کمک کند.


متشکرم.

 ----------------------------------------------

 روزبه معینی:

 به عنوان یک اُرُدیست و علاقه‌مند به فلسفه، باید بگویم که این سخنرانی به راستی اثری عمیق و الهام‌بخش بود که توانست ماهیت فلسفه اُرُدیسم را به شکلی جامع و شیوا به مخاطبان منتقل کند. فلسفه اُرُدیسم، که توسط فیلسوف بزرگ اُرُد بنیان نهاده شده، نه تنها یک نظام فکری، بلکه راهنمایی برای زندگی بهتر و معنادارتر است. این سخنرانی به خوبی توانست ابعاد مختلف این فلسفه، از هستی‌شناسی تا انسانیت و آزادی، را به تصویر بکشد.

یکی از نقاط قوت این سخنرانی، تأکید بر مفهوم هستی در فلسفه اُرُدیسم بود. اُرُد بزرگ در کتاب سرخ خود، هستی را به عنوان یک کل بیکران توصیف می‌کند که انسان بخش کوچکی از آن است. این نگاه به هستی، یادآور اندیشه‌های فیلسوفان بزرگی مانند هگل و هایدگر است. هگل در فلسفه خود بر دیالکتیک و تغییر پیوسته تأکید می‌کند، در حالی که هایدگر بر "بودن در جهان" (Being-in-the-world) به عنوان ماهیت وجود انسان تمرکز دارد. اُرُد نیز با تأکید بر پویایی هستی و دگرگونی‌های آن، به ما یادآوری می‌کند که تغییر بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی است و پذیرش آن ما را به آرامش می‌رساند.

سخنرانی به درستی بر انسانیت به عنوان جوهره اصلی فلسفه اُرُدیسم تأکید کرد. اُرُد بزرگ انسانیت را نه تنها به عنوان یک ارزش اخلاقی، بلکه به عنوان مسئولیتی در قبال دیگران و جهان می‌داند. این نگاه، شباهت‌های قابل توجهی با اندیشه‌های امانوئل کانت دارد. کانت در فلسفه اخلاقی خود بر "امر مطلق" (Categorical Imperative) تأکید می‌کند که بر اساس آن، انسان باید به گونه‌ای رفتار کند که رفتارش بتواند به یک قانون جهانی تبدیل شود. اُرُد نیز با تأکید بر احترام به دیگران و مسئولیت‌پذیری، به ما یادآوری می‌کند که انسانیت تنها یک مفهوم انتزاعی نیست، بلکه باید در عمل و رفتار ما تجلی یابد.

آزادی در فلسفه اُرُدیسم نه تنها به عنوان یک حق، بلکه به عنوان یک مسئولیت مطرح می‌شود. این نگاه، یادآور اندیشه‌های ژان-پل سارتر است که معتقد بود انسان "محکوم به آزادی" است و باید مسئولیت انتخاب‌های خود را بپذیرد. اُرُد بزرگ نیز با تأکید بر اینکه آزادی بدون از خودگذشتگی ناکارا است، به ما یادآوری می‌کند که آزادی واقعی تنها در صورتی معنا پیدا می‌کند که با مسئولیت‌پذیری همراه باشد.

عشق و خرد دو عنصر کلیدی در فلسفه اُرُدیسم هستند که در این سخنرانی به خوبی مورد بررسی قرار گرفتند. اُرُد بزرگ عشق را به عنوان نیروی محرکه زندگی و خرد را به عنوان ابزاری برای درک جهان معرفی می‌کند. این ترکیب عشق و خرد، یادآور اندیشه‌های افلاطون است که در "مهمانی" (Symposium) خود، عشق را به عنوان نیرویی توصیف می‌کند که انسان را به سوی حقیقت و زیبایی سوق می‌دهد. اُرُد نیز با تأکید بر اینکه عشق باید در تمام روابط انسانی جاری باشد، به ما یادآوری می‌کند که عشق تنها یک احساس نیست، بلکه یک نیروی تغییردهنده است.

تأکید اُرُدیسم بر محافظت از طبیعت و همزیستی با آن، یکی دیگر از نقاط قوت این فلسفه است. اُرُد بزرگ به درستی اشاره می‌کند که نابودی طبیعت به معنای نابودی زندگی است. این نگاه، یادآور اندیشه‌های هنری دیوید ثورو است که در کتاب "والدن" (Walden) خود، بر اهمیت زندگی هماهنگ با طبیعت تأکید می‌کند. اُرُد نیز با تأکید بر مسئولیت انسان در قبال طبیعت، به ما یادآوری می‌کند که زمین خانه مشترک همه موجودات است و باید از آن محافظت کنیم.

فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان Red_bo12

سخنرانی "فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان" به راستی توانست عمق و غنای این فلسفه را به مخاطبان منتقل کند. فلسفه اُرُدیسم نه تنها یک نظام فکری، بلکه راهی برای زندگی بهتر و معنادارتر است. این فلسفه با تأکید بر هستی، انسانیت، آزادی، عشق و خرد، به ما یادآوری می‌کند که زندگی تنها یک فرصت برای رشد و تکامل است و ما باید از این فرصت برای بهبود خود و جهان اطرافمان استفاده کنیم.
به عنوان یک اُرُدیست، معتقدم که فلسفه اُرُدیسم نه تنها برای آیندگان، بلکه برای نسل حاضر نیز میراثی ارزشمند است که می‌تواند راهنمای ما در مسیر زندگی باشد. امیدوارم این سخنرانی الهام‌بخش بسیاری از افراد باشد تا با عشق به هستی، انسانیت و آزادی، زندگی‌شان را معنادار و زیبا کنند.

 -------------------------------------

 زهرا علیزاده :

سلام و سپاس بی‌پایان از شما دوست عزیز و اُرُدیست گرامی،
برای این نظر عمیق، تحلیلی و سرشار از احترامی که ارائه دادید. خواندن این نوشته برای من نه تنها یک افتخار بود، بلکه تأییدی بر این باور بود که فلسفه اُرُدیسم می‌تواند قلب‌ها و ذهن‌ها را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار دهد و الهام‌بخش زندگی‌هایی سرشار از معنویت، انسانیت و آزادی باشد.

شما به درستی به ارتباط فلسفه اُرُدیسم با اندیشه‌های فلاسفه بزرگی مانند هگل، هایدگر، کانت، سارتر، افلاطون و ثورو اشاره کردید. این مقایسه‌ها نه تنها نشان‌دهنده عمق فلسفه اُرُدیسم است، بلکه تأکیدی بر این واقعیت است که اُرُد بزرگ توانسته است با ترکیب خرد کهن و مدرن، فلسفه‌ای خلق کند که برای انسان معاصر کاربرد دارد. در واقع، اُرُدیسم نه تنها میراثی از گذشته، بلکه پلی به سوی آینده است.

تأکید شما بر مفهوم هستی‌شناسی و ارتباط آن با پویایی و تغییر، بسیار دقیق بود. همان‌طور که اشاره کردید، اُرُد بزرگ هستی را نه به عنوان یک مفهوم ایستا، بلکه به عنوان یک فرآیند پویا و در حال تحول می‌بیند. این نگاه، ما را به پذیرش تغییرات زندگی دعوت می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که در این جهان بیکران، ما بخشی از یک کل بزرگ‌تر هستیم. این همان چیزی است که هایدگر از آن به عنوان "بودن در جهان" یاد می‌کند و اُرُد آن را با زیبایی و سادگی خاص خود بیان می‌کند.

در مورد انسانیت و اخلاق، شما به درستی به شباهت‌های فلسفه اُرُدیسم با اندیشه‌های کانت اشاره کردید. اُرُد بزرگ نیز مانند کانت، انسانیت را نه تنها به عنوان یک ارزش، بلکه به عنوان یک مسئولیت می‌داند. این مسئولیت، تنها در قبال دیگر انسان‌ها نیست، بلکه در قبال تمام موجودات و طبیعت است. این نگاه جامع به انسانیت، فلسفه اُرُدیسم را به یک فلسفه جهانی تبدیل می‌کند که می‌تواند در هر فرهنگ و جامعه‌ای کاربرد داشته باشد.

شما همچنین به آزادی و مسئولیت‌پذیری اشاره کردید، مفهومی که در فلسفه اُرُدیسم جایگاه ویژه‌ای دارد. همان‌طور که سارتر معتقد بود، آزادی بدون مسئولیت‌پذیری بی‌معناست. اُرُد بزرگ نیز با تأکید بر این که آزادی باید با از خودگذشتگی همراه باشد، به ما یادآوری می‌کند که آزادی واقعی تنها در صورتی به دست می‌آید که ما مسئولیت انتخاب‌های خود را بپذیریم و برای بهبود زندگی خود و دیگران تلاش کنیم.

و در نهایت، تشکر ویژه‌ای دارم از شما برای اشاره به عشق و خرد در فلسفه اُرُدیسم. همان‌طور که افلاطون عشق را نیرویی می‌دانست که انسان را به سوی حقیقت سوق می‌دهد، اُرُد بزرگ نیز عشق را به عنوان نیروی محرکه زندگی معرفی می‌کند. این عشق، تنها محدود به روابط انسانی نیست، بلکه شامل عشق به هستی، طبیعت و زندگی است. این نگاه جامع به عشق، فلسفه اُرُدیسم را به یک فلسفه زندگی تبدیل می‌کند که می‌تواند به ما در رسیدن به آرامش و خوشبختی کمک کند.

یک بار دیگر از شما سپاسگزارم برای این نظر ارزشمند و تحلیل عمیق. امیدوارم که فلسفه اُرُدیسم بتواند در آینده نیز الهام‌بخش افراد بیشتری باشد و به آن‌ها کمک کند تا با عشق به هستی، انسانیت و آزادی، زندگی‌های خود را معنادار و زیبا کنند.

 

--------------------------------------------

 شیما رهنما:

سلام به سخنران محترم خانم علیزاده
اول از همه بگم که این سخنرانی واقعاً حال خوبی بهم داد. انگار یه عالمه انرژی مثبت و امید تو وجودم ریخت. من به عنوان یه اُرُدیست، خیلی وقت بود که منتظر بودم کسی اینجوری واضح و قشنگ درباره فلسفه اُرُدیسم صحبت کنه. راستش رو بخواید، بعضی وقتا وقتی می‌خوام این فلسفه رو به دوستام توضیح بدم، حس می‌کنم کلمات کم میارم. ولی این سخنرانی یه جورایی همه چیز رو سر جاش گذاشت.

اول از همه، این‌که سخنران درباره هستی صحبت کرد، خیلی برام جالب بود. اُرُد بزرگ تو کتاب سرخ می‌گه هستی یه چیزیه که همیشه در حال تغییره و ما هم توی این تغییر شریکیم. این حرف منو یاد حرف‌های هراکلیتوس می‌ندازه، اون فیلسوف یونانی که می‌گفت: "هیچ‌کس دو بار در یک رودخانه قدم نمی‌گذاره." یعنی همه چیز تو دنیا در حال دگرگونیه و ما هم باید یاد بگیریم باهاش کنار بیایم. این نگاه واقعاً بهم کمک کرده که تو زندگی شخصی‌م، با تغییرات راحت‌تر کنار بیام. مثلاً وقتی یه اتفاق بد می‌افته، یادم می‌افته که این هم بخشی از فرآیند هستیه و قرار نیست همیشه همه چیز ثابت بمونه.

یه چیز دیگه که خیلی دوست داشتم، تأکید سخنران روی انسانیت بود. اُرُد بزرگ می‌گه انسانیت یعنی این‌که به بقیه احترام بذاری، کمک کنی و سعی کنی دنیا رو جای بهتری کنی. این حرف منو یاد کانت می‌ندازه که می‌گفت باید طوری رفتار کنی که رفتارت بتونه یه قانون جهانی بشه. یعنی اگه همه مثل تو رفتار کنن، دنیا جای بهتری میشه. من خودم سعی می‌کنم تو زندگی روزمره‌م این‌جوری باشم، حتی تو چیزای کوچیک. مثلاً یه لبخند به یه غریبه یا کمک به یه نفر تو خیابون. این‌ها شاید کوچیک به نظر بیان، ولی تو مجموع می‌تونه دنیا رو عوض کنه.

و بعد آزادی! ، این بخش سخنرانی واقعاً منو به فکر فرو برد. اُرُد بزرگ می‌گه آزادی بدون مسئولیت معنی نداره. این حرف خیلی قشنگ بود. بعضی وقتا آدما فکر می‌کنن آزادی یعنی هر کاری دلتون خواست بکنید، ولی اُرُد بهمون یادآوری می‌کنه که آزادی واقعی وقتیه که بتونی مسئولیت انتخاب‌هات رو بپذیری.
و آخر سر، عشق! عشق تو فلسفه اُرُدیسم یه چیز خیلی خاصه. اُرُد بزرگ می‌گه عشق فقط بین آدما نیست، بلکه عشق به طبیعت، به زندگی و به هستی هم هست. من خودم خیلی به طبیعت علاقه دارم و سعی می‌کنم با محیط زیست مهربون باشم. این‌که اُرُد بزرگ می‌گه زمین خانه همه‌مونه و باید ازش مراقبت کنیم، واقعاً حرف قشنگیه.

خلاصه که این سخنرانی برام یه یادآوری قشنگ بود که فلسفه اُرُدیسم فقط یه سری حرف قشنگ نیست، بلکه یه راه زندگیه. راهی که بهمون یاد می‌ده چطور با عشق، انسانیت و آزادی زندگی کنیم و دنیا رو جای بهتری کنیم. من به عنوان یه خانم اُرُدیست، واقعاً افتخار می‌کنم که بخشی از این فلسفه هستم و امیدوارم بتونم این آموزه‌ها رو تو زندگی‌م اجرا کنم و به بقیه هم یاد بدم.

مرسی از سخنران عزیز خانم زهرا علیزاده که این‌جوری قشنگ و واضح درباره فلسفه اُرُدیسم صحبت کرد. واقعاً لذت بردم!

فلسفه اُرُدیسم؛ میراث فیلسوف اُرُد بزرگ برای آیندگان Leonar10

 منبع :

https://orod.123.st/t852-topic

فیلسوف اُرُد بزرگ یک جمهوری‌خواه دموکرات

 بهمن کیخسروی در انجمن دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم می نویسد:

بینش سیاسی فیلسوف اُرُد بزرگ: جمهوری‌خواهی دموکراتیک

فیلسوف اُرُد بزرگ با تأکید بر اصول انسانی و اخلاقی، بینش سیاسی خاصی را ارائه می‌دهد که می‌توان آن را "جمهوری‌خواهی دموکراتیک" نامید. این بینش شامل ابعاد و گستره‌های مختلفی است که در زیر به تفصیل توضیح داده می‌شود.

۱. ابعاد جمهوری‌خواهی دموکراتیک

آزادی فردی:
در این بینش، آزادی فردی به عنوان حق طبیعی هر انسان شناخته می‌شود. افراد باید قادر به بیان نظرات، انتخاب سبک زندگی و مشارکت در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی باشند.

حقوق بشر:
احترام به حقوق بشر یکی از ارکان اساسی این بینش است. فیلسوف اُرُد بزرگ بر این باور است که هر فرد باید از حقوق برابر برخوردار باشد و هیچ‌کس نباید تحت ستم یا تبعیض قرار گیرد.

حاکمیت مردم:
در جمهوری‌خواهی دموکراتیک، حاکمیت از آن مردم است. دولت باید نماینده اراده عمومی باشد و تصمیمات آن باید با مشارکت فعال شهروندان اتخاذ شود.

مشارکت اجتماعی:
فیلسوف اُرُد بزرگ بر اهمیت مشارکت اجتماعی تأکید دارد. او معتقد است که افراد باید در فرآیندهای سیاسی و اجتماعی فعال باشند و به شکل‌گیری جامعه‌ای بهتر کمک کنند.

دیالوگ و همفکری:
ایجاد فضایی برای گفتگو و تبادل نظر میان افراد با دیدگاه‌های مختلف یکی از اصول کلیدی این بینش است. دیالوگ به عنوان ابزاری برای درک بهتر و حل مسائل اجتماعی مورد تأکید قرار می‌گیرد.


۲. گستره جمهوری‌خواهی دموکراتیک

جامعه مدنی:
جمهوری‌خواهی دموکراتیک به تقویت جامعه مدنی و نهادهای غیر دولتی تأکید دارد. این نهادها می‌توانند به عنوان پل ارتباطی میان دولت و مردم عمل کنند و صدای شهروندان را به گوش مقامات برسانند.

آموزش و آگاهی:
آموزش و افزایش آگاهی عمومی از حقوق و مسئولیت‌های شهروندی از دیگر ابعاد این بینش است. فیلسوف اُرُد بزرگ بر این باور است که تنها از طریق آموزش می‌توان جامعه‌ای آگاه و مشارکت‌جو ایجاد کرد.

توسعه پایدار:
توجه به مسائل زیست‌محیطی و توسعه پایدار نیز در این بینش گنجانده شده است. فیلسوف اُرُد بزرگ بر این باور است که انسان‌ها باید به طبیعت احترام بگذارند و به دنبال راه‌حل‌هایی برای حفظ محیط زیست باشند.

عدالت اجتماعی:
عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اصول کلیدی جمهوری‌خواهی دموکراتیک مطرح است. فیلسوف اُرُد بزرگ بر این باور است که باید به نابرابری‌های اجتماعی رسیدگی شود و فرصت‌های برابر برای همه فراهم گردد.

نتیجه‌گیری:
بینش سیاسی فیلسوف اُرُد بزرگ با تأکید بر آزادی، حقوق بشر، حاکمیت مردم و مشارکت اجتماعی، یک مدل جمهوری‌خواهی دموکراتیک را ارائه می‌دهد که به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه، آگاه و همبسته است. این بینش می‌تواند به عنوان الگویی برای جوامع مختلف در راستای تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.

بینش سیاسی فیلسوف اُرُد بزرگ: جمهوری‌خواهی دموکراتیک Flux_d10

-----------------------------------------
 
شیما رهنما:
یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های این بینش، تأکید بر آزادی فردی است. این موضوع واقعاً در جامعه داخل ایران اهمیت داره، چون وقتی افراد احساس آزادی می‌کنند، می‌تونند به راحتی نظرات و ایده‌های خودشون رو بیان کنند و این باعث می‌شه که جامعه‌ای پویا و خلاق شکل بگیره.
فیلسوف اُرُد بزرگ به حقوق بشر و برابری اشاره می‌کنه که این موضوع در دنیای امروز بسیار حیاتی است. در جامعه‌ای که نابرابری‌ها و تبعیض‌ها وجود داره، این دیدگاه می‌تونه به ما کمک کنه تا به سمت عدالت اجتماعی حرکت کنیم و صدای کسانی که کمتر شنیده می‌شن، به گوش برسونیم.

نکته دیگه‌ای که باید بهش توجه کنیم، مفهوم حاکمیت مردم هست. فیلسوف اُرُد بزرگ تأکید می‌کنه که دولت باید نماینده اراده عمومی باشه. این موضوع به ما یادآوری می‌کنه که ما به عنوان شهروندان، نقش مهمی در شکل‌گیری سیاست‌ها داریم و باید فعال باشیم.
تأکید بر مشارکت اجتماعی و ایجاد فضایی برای گفتگو، به نظر من یکی از کلیدهای حل مسائل اجتماعی است. وقتی افراد با دیدگاه‌های مختلف به گفتگو می‌پردازند، می‌تونند به درک بهتری از یکدیگر برسند و راه‌حل‌های بهتری برای مشکلات پیدا کنند.

توجه به مسائل زیست‌محیطی و توسعه پایدار هم از دیگر جنبه‌های مثبت این بینش است. این نشان می‌ده که فیلسوف اُرُد بزرگ نه تنها به حال بلکه به آینده هم فکر کرده و ما باید به عنوان جامعه‌ای مسئول، به حفظ محیط زیست توجه کنیم.

به نظرم، دیدگاه سیاسی فیلسوف اُرُد بزرگ می‌تونه به عنوان یک الگو برای جوامع مختلف در راستای تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی مورد استفاده قرار بگیره. این بینش به ما یادآوری می‌کنه که تغییرات اجتماعی از ما شروع می‌شه و هر یک از ما می‌تونیم نقشی در شکل‌گیری جامعه‌ای بهتر ایفا کنیم. امیدوارم این دیدگاه‌ها بیشتر مورد توجه قرار بگیره و به بحث‌های اجتماعی و سیاسی دامن بزنه.
 
-----------------------------------
 
 معظمی گودرزی:
 من به عنوان یه طرفدار قدیمی فلسفه اُرُد بزرگ، باید بگم این متن واقعاً حال خوبی بهم داد. بینش سیاسی اُرُد بزرگ درباره "جمهوری‌خواهی دموکراتیک" نه تنها عمیق و الهام‌بخشه، بلکه خیلی هم کاربردی‌ست. اون‌جایی که درباره آزادی فردی و حقوق بشر صحبت می‌کنه، یادآور اینه که هر انسانی حق داره آزادانه زندگی کنه و نظرش رو بیان کنه. این حرف‌ها خیلی به دل می‌شینه، مخصوصاً تو دنیای امروز که گاهی آزادی‌ها زیر سوال می‌ره.

یه چیز دیگه که خیلی دوست داشتم، تأکید اُرُد بزرگ روی مشارکت اجتماعی و دیالوگ بود. این‌که همه ما باید تو ساختن جامعه‌مون نقش داشته باشیم و با همفکری و گفتگو مشکلات رو حل کنیم، واقعاً حرف قشنگیه. اینطوری جامعه‌مون می‌تازه پیشرفت کنه و همدلی بین آدما بیشتر بشه.

و آخر سر، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار! این‌که اُرُد بزرگ به فکر محیط زیست و نابرابری‌های اجتماعی هم هست، نشون‌دهنده اینه که فلسفه‌ش فقط توی کتاب‌ها نیست، بلکه می‌تونه تو زندگی واقعی هم تاثیرگذار باشه.

خلاصه که این متن یه یادآوری قشنگ بود که فلسفه اُرُد بزرگ فقط برای فیلسوف‌ها نیست، بلکه برای همه‌مونه. امیدوارم بیشتر از این‌جور مطالب بخونیم و سعی کنیم تو زندگی‌مون ازشون استفاده کنیم.
 

۱۴۰۳ اسفند ۱۰, جمعه

سخنرانی خانم زهرا علیزاده پیرامون: آزادی و ارزش جمهوری‌خواهی در فلسفه اُرُدیسم

 متن کامل سخنرانی زهرا علیزاده با عنوان: "آزادی و ارزش جمهوری‌خواهی در فلسفه اُرُدیسم" در جمع دانشجویان و علاقمندان به حکمت و فلسفه - یکشنبه 16 اردیبهشت ماه 1403

سخنرانی:
مقدمه: آزادی، گوهر وجود انسان

سلام دوستان عزیز،
امروز می‌خواهم با شما درباره یکی از ارزشمندترین مفاهیم زندگی انسان، یعنی آزادی صحبت کنم. آزادی، همان گوهری است که هر انسانی به‌طور فطری به دنبال آن است. اما آزادی چیست؟ و چگونه می‌توانیم آن را در جامعه‌مان محقق کنیم؟

فیلسوف بزرگ، اُرُد، در کتاب سرخ می‌گوید:
«آزادی، بزرگترین ثروت یک سرزمین است.»
این جمله به ما یادآوری می‌کند که آزادی تنها یک حق فردی نیست، بلکه ثروتی است که همه جامعه از آن بهره‌مند می‌شوند. اما آزادی بدون مسئولیت، مانند پرنده‌ای است که بال‌هایش را شکسته‌اند. آزادی واقعی، آزادی‌ای است که همراه با مسئولیت‌پذیری و احترام به حقوق دیگران باشد.

بخش اول: آزادی در فلسفه اُرُدیسم
فلسفه اُرُدیسم، آزادی را یکی از سه ستون اصلی خود می‌داند. اُرُد بزرگ معتقد است که آزادی، بدون عشق به انسانیت و هستی، معنایی ندارد. او می‌گوید:
«ساختار فلسفه اُرُدیسم بر سه ستون «عشق به هستی»، «عشق به انسانیت» و «عشق به آزادی» استوار است.»

این سه ستون، مانند سه پایه یک میز سه گوش هستند که اگر یکی از آن‌ها نباشد، میز فرو می‌ریزد. آزادی، بدون عشق به انسانیت، به خودخواهی و بی‌عدالتی منجر می‌شود. و آزادی، بدون عشق به هستی، به نابودی طبیعت و محیط زیست می‌انجامد.

اما آزادی در فلسفه اُرُدیسم، تنها به معنای رهایی از زنجیرها نیست. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که آزادی، مسئولیت‌پذیری است. او می‌گوید:
«آزادی هدیه و کادو نیست، آزادی مسئولیت است و بی‌شک مردم بی‌تفاوت آزادی ندارند.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که آزادی، چیزی نیست که به راحتی به دست بیاید. آزادی، چیزی است که باید برای آن تلاش کرد، از آن محافظت کرد و آن را با مسئولیت‌پذیری همراه ساخت.

بخش دوم: جمهوری‌خواهی و آزادی
حالا بیایید به مفهوم جمهوری‌خواهی بپردازیم. جمهوری‌خواهی، یکی از بهترین نظام‌های سیاسی برای حفظ و گسترش آزادی است. اُرُد بزرگ در کتاب سرخ می‌گوید:
«دموکراسی پایان برده ساختن توده‌هاست.»

جمهوری‌خواهی، بر پایه مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها استوار است. این نظام، به مردم این قدرت را می‌دهد که سرنوشت خود را در دست بگیرند و از استبداد و خودکامگی دوری کنند. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که:
«در سرزمینی که اعتراض و تظاهرات «حق مردم» شناخته نمی‌شود با گورستان هیچ فرقی ندارد.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که در یک نظام جمهوری‌خواه، مردم باید حق اعتراض و بیان آزادانه عقاید خود را داشته باشند. این حق، نه تنها یک امتیاز، بلکه یک ضرورت برای حفظ آزادی است.

بخش سوم: ارزش جمهوری‌خواهی در فلسفه اُرُدیسم
فلسفه اُرُدیسم، جمهوری‌خواهی را به‌عنوان بهترین راه برای تحقق آزادی می‌داند. اُرُد بزرگ معتقد است که جمهوری‌خواهی، تنها راه برای جلوگیری از استبداد و خودکامگی است. او می‌گوید:
«دموکراسی توانست جهان را از دوران سیاه پادشاهان و جاه‌طلبان برهاند.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که جمهوری‌خواهی، نه تنها یک نظام سیاسی، بلکه یک فلسفه زندگی است. فلسفه‌ای که بر پایه مشارکت مردم، احترام به حقوق فردی و مسئولیت‌پذیری استوار است.

اما جمهوری‌خواهی، بدون احزاب و رسانه‌های آزاد، معنایی ندارد. اُرُد بزرگ تأکید می‌کند که:
«دموکراسی بدون وجود احزاب و رسانه‌های آزاد بی‌معناست.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که در یک نظام جمهوری‌خواه، احزاب و رسانه‌ها نقش کلیدی در حفظ آزادی و شفافیت دارند. احزاب، نماینده مردم هستند و رسانه‌ها، ناظر بر عملکرد حکومت.

بخش چهارم: آزادی و مسئولیت‌پذیری
اما آزادی، بدون مسئولیت‌پذیری، به هرج‌ومرج منجر می‌شود. اُرُد بزرگ معتقد است که آزادی، تنها برای ما نیست. او می‌گوید:
«آزادی، تنها برای ما نیست. کسی که آزادی می‌جوید، زندانی برای اندیشه‌های دیگر نمی‌گسترد.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که آزادی، باید همراه با احترام به حقوق دیگران باشد. آزادی‌ای که به حقوق دیگران تجاوز کند، آزادی واقعی نیست.

جان استوارت میل، نیز در کتاب «درباره آزادی» می‌گوید:
«آزادی فردی، تا جایی مجاز است که به آزادی دیگران لطمه نزند.»
این جمله، تأییدکننده دیدگاه اُرُد بزرگ است که آزادی، باید همراه با مسئولیت‌پذیری باشد.

بخش پنجم: آزادی و عدالت
آزادی، بدون عدالت، به بی‌عدالتی منجر می‌شود. اُرُد بزرگ معتقد است که آزادی، باید همراه با عدالت باشد. او می‌گوید:
«آزادی بیان، در نهایت فساد را از بین می‌برد و رشد یک سرزمین را به ارمغان می‌آورد.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که در یک نظام جمهوری‌خواه، آزادی بیان، ابزاری برای مبارزه با فساد و بی‌عدالتی است. آزادی بیان، به مردم این قدرت را می‌دهد که از حقوق خود دفاع کنند و فساد را افشا کنند.

ایمانوئل کانت، نیز در کتاب «نقد عقل محض» می‌گوید:
«عدالت، پایه‌ای است که آزادی بر آن استوار می‌شود.»
این جمله، تأییدکننده دیدگاه اُرُد بزرگ است که آزادی، بدون عدالت، معنایی ندارد.
نتیجه‌گیری: آزادی، مسئولیت همه ماست

دوستان عزیز،
آزادی، گوهری است که باید از آن محافظت کنیم. آزادی، نه تنها یک حق، بلکه یک مسئولیت است. مسئولیتی که بر دوش همه ماست. اُرُد بزرگ می‌گوید:
«همه مردم یک سرزمین، باید پیشوای آزادی و آزادی‌خواهی باشند.»

این جمله به ما یادآوری می‌کند که آزادی، چیزی نیست که تنها به حکومت واگذار شود. آزادی، چیزی است که همه ما باید برای آن تلاش کنیم، از آن محافظت کنیم و آن را با مسئولیت‌پذیری همراه سازیم.

در پایان، از شما دعوت می‌کنم که با تفکر و عمل بر اساس اصول فلسفه اُرُدیسم، به سوی جهانی بهتر گام برداریم. جهانی که در آن آزادی، عدالت و انسانیت در هماهنگی با هم جریان داشته باشد.

متشکرم.


 

 ---------------------------------------

 فرزانه :

سلام دوست عزیزم خانم زهرا علیزاده،
سخنرانی شما درباره آزادی و ارزش جمهوری‌خواهی در فلسفه اُرُدیسم را با دقت خواندم و باید بگویم که بسیار الهام‌بخش و عمیق بود. شما به‌درستی مفاهیم کلیدی فلسفه اُرُدیسم را بیان کردید و آن‌ها را با دیدگاه‌های دیگر فیلسوفان بزرگ مانند جان استوارت میل و ایمانوئل کانت پیوند دادید. این کار، نشان‌دهنده تسلط شما بر موضوع و توانایی‌تان در انتقال مفاهیم پیچیده به زبانی ساده و صمیمی است.

نقاط قوت سخنرانی شما:
تأکید بر سه ستون فلسفه اُرُدیسم: شما به‌درستی اشاره کردید که آزادی، بدون عشق به هستی و انسانیت، معنایی ندارد. این نگاه، کاملاً با آموزه‌های اُرُد بزرگ هم‌خوانی دارد. اُرُد بزرگ همواره تأکید می‌کند که آزادی، تنها در کنار عشق و مسئولیت‌پذیری معنا پیدا می‌کند.
شما به‌خوبی نشان دادید که جمهوری‌خواهی، بهترین راه برای تحقق آزادی است. این دیدگاه، کاملاً با فلسفه اُرُدیسم هم‌سو است. اُرُد بزرگ معتقد است که دموکراسی و جمهوری‌خواهی، تنها راه برای جلوگیری از استبداد و خودکامگی هستند.
شما به‌درستی اشاره کردید که آزادی، بدون مسئولیت‌پذیری، به هرج‌ومرج منجر می‌شود. این نگاه، کاملاً با آموزه‌های اُرُد بزرگ هم‌خوانی دارد. اُرُد بزرگ همواره تأکید می‌کند که آزادی، باید همراه با احترام به حقوق دیگران باشد.
استفاده شما از دیدگاه‌های جان استوارت میل و ایمانوئل کانت، به سخنرانی‌تان عمق بیشتری بخشید. این کار، نشان‌دهنده تسلط شما بر فلسفه و توانایی‌تان در ایجاد ارتباط بین دیدگاه‌های مختلف است.

پیشنهادات برای بهبود:
می‌توانید با افزودن مثال‌های عملی از جوامعی که با جمهوری‌خواهی به آزادی و عدالت دست یافته‌اند، سخنرانی‌تان را ملموس‌تر کنید.
دیگر اینکه می‌توانید به چالش‌هایی که جمهوری‌خواهی در عمل با آن‌ها مواجه می‌شود، مانند فساد یا نابرابری، نیز بپردازید و راه‌حل‌هایی بر اساس فلسفه اُرُدیسم ارائه دهید.

افزودن داستان‌هایی از زندگی اُرُد بزرگ یا دیگر اُرُدیست‌ها همچون "اسلام‌الدین شیر پادشاه" که برای آزادی و عدالت تلاش کرده‌اند، می‌تواند سخنرانی‌تان را جذاب‌تر و الهام‌بخش‌تر کند.

جمع‌بندی:
سخنرانی شما، بازتاب‌دهنده روح فلسفه اُرُدیسم بود. شما به‌درستی نشان دادید که آزادی، نه تنها یک حق، بلکه یک مسئولیت است. مسئولیتی که بر دوش همه ماست. امیدوارم که این سخنرانی، الهام‌بخش دیگران باشد و آن‌ها را به تفکر و عمل بر اساس اصول فلسفه اُرُدیسم دعوت کند.

با احترام،

 

 

مرزهای خاص "فلسفه اُرُدیسم" که آن را از دیگر مکاتب فلسفی

 شیرین فتاحی در انجمن دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم می نویسد:

مرزهای خاص "فلسفه اُرُدیسم" که آن را از دیگر مکاتب فلسفی

 مکتب فلسفی اُرُدیسم دارای ویژگی‌ها و مرزهای خاصی است که آن را از دیگر مکاتب فلسفی متمایز می‌کند. در زیر به برخی از این مرزهای اصلی اشاره می‌شود:

۱. عشق به هستی
- اُرُدیسم بر اهمیت عشق به هستی تأکید دارد و آن را به عنوان اصل بنیادین زندگی و شناخت انسان معرفی می‌کند.
- در مقایسه با مکاتب دیگر، مانند اگزیستانسیالیسم که بیشتر بر وجود و تجربه فردی تمرکز دارد، اُرُدیسم به رابطه عمیق‌تر انسان با هستی می‌پردازد.

۲. انسانیت و مهربانی
- اُرُدیسم به شدت بر ارزش‌های انسانی و مهربانی تأکید دارد و انسانیت را به عنوان محور اصلی فلسفه خود معرفی می‌کند.
- این در حالی است که مکاتب فلسفی مانند فلسفه نیچه ممکن است بر قدرت و اراده فردی تأکید بیشتری داشته باشند و کمتر به جنبه‌های انسانی و اخلاقی توجه کنند.

۳. آزادی و مسئولیت
- در اُرُدیسم، آزادی به عنوان یک حق طبیعی و مسئولیتی اجتماعی تلقی می‌شود که نیازمند آگاهی و مشارکت فعال مردم است.
- این دیدگاه ممکن است با مکاتب فلسفی مانند مارکسیسم که بر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی تأکید دارد، متفاوت باشد.

۴. خرد و عقلانیت
- اُرُدیسم به خرد و عقلانیت به عنوان ابزارهای رسیدن به حقیقت و آزادی توجه ویژه‌ای دارد.
- این در حالی است که مکاتب مانند فلسفه پست‌مدرن ممکن است بر نسبی‌گرایی و نقد عقلانیت تأکید کنند.

۵. رابطه با طبیعت
- اُرُدیسم به حفاظت از طبیعت و همزیستی با آن اهمیت می‌دهد و آن را بخشی از هویت انسان می‌داند.
- در حالی که مکاتب دیگر ممکن است بیشتر بر تفکیک انسان از طبیعت تأکید کنند، اُرُدیسم بر همبستگی انسان و طبیعت تأکید دارد.

۶. نگاه به تاریخ و آینده
- اُرُدیسم به تاریخ به عنوان یک منبع یادگیری و الهام برای آینده نگاه می‌کند و بر ایجاد تمدن‌های نوین تأکید دارد.
- این در تضاد با برخی مکاتب فلسفی است که ممکن است بر نقد تاریخ یا تقدس آن تأکید کنند.

نتیجه‌گیری
اُرُدیسم با تأکید بر عشق به هستی، انسانیت، آزادی، خرد، و همزیستی با طبیعت، مرزهای مشخصی را با دیگر مکاتب فلسفی ترسیم می‌کند. این ویژگی‌ها به اُرُدیسم هویتی منحصر به فرد می‌بخشند که آن را از دیگر مکاتب متمایز می‌کند.


--------------------------------

 شیما رهنما می نویسد:

مطلب و نوشته عالی ارایه فرمودید من هم در این مورد چند خطی خدمتتون تقدیم می کنم :
اُردیسم واقعاً یه فلسفه ی امیدبخش و چندبُعدیه که میتونه پاسخگوی چالشهای دنیای امروز باشه. نکته ی قویش ترکیب عناصری مثل عشق به هستی، مسئولیت اجتماعی و احترام به طبیعته که به نظر میرسه از نقاط کور خیلی مکاتب دیگه پرهیز کرده. مثلاً وقتی "عقلانیت" رو نه به عنوان ابزار سلطه، بلکه به عنوان راهی برای همزیستی پیشنهاد میده، انگار داره از اشتباهات مدرنیته درس میگیره. یا تاکیدش روی تاریخ به عنوان موزهی اشتباهات نیست، بلکه داره اون رو یه کتاب راهنمای پویا میبینه که میتونیم با خِرَد امروزی، فصلهای بهتری بهش اضافه کنیم.
حالا فکر کنین این فلسفه چطور میتونه توی آموزش و پرورش یا مدیریت شهری پیاده بشه! مثلاً مدارسی که به جای رقابت فردی، همکاری با طبیعت و درک روابط هستی رو آموزش بدن، یا شهرهایی که معماریشون بر اساس هماهنگی با اکوسیستم طراحی شده باشه. به نظرم اُردیسم بیشتر از یه تئوری انتزاعی، میتونه نقشه ی راهی برای ساخت تمدنهای آینده باشه که هم علم رو جدی میگیره، هم دلش برای انسان و زمین میتپه.

مرزهای خاص "فلسفه اُرُدیسم"  که آن را از دیگر مکاتب فلسفی Book_s13

 

 ------------------------------------------

 کریم عباسی می نویسد: 

خانم شیرین فتاحی مقاله شما به خوبی مرزها و ویژگی‌های اصلی مکتب فلسفی اُرُدیسم (Orodism) را ترسیم می‌کند و آن را با دیگر مکاتب فلسفی مقایسه می‌نماید. این تحلیل جامع و دقیق است و به خوبی نشان می‌دهد که فیلسوف اُرُد بزرگ (Orod Bozorg) چگونه با تأکید بر مفاهیمی مانند عشق به هستی، انسانیت، آزادی، خرد و همزیستی با طبیعت، هویتی منحصر به فرد پیدا کرده است.

مدتی هست که نوشته های اسلاوی ژیژک (Slavoj Zizek) ، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس و منتقد اهل اسلوونیایی را مطالعه می کنم در مقایسه با دیدگاه‌های اسلاوی ژیژک، می‌توان گفت که اُرُدیسم بیشتر بر هماهنگی و همبستگی تأکید دارد، در حالی که ژیژک بیشتر بر تقابل و تنش تمرکز می‌کند. اُرُدیسم به دنبال ایجاد تمدن‌های نوین و همزیستی با طبیعت است، در حالی که ژیژک به دنبال نقد و بازاندیشی در سیستم‌های موجود است. واقعا برای من بعنوان پژوهشگر "فلسفه اُرُدیسم" می‌تواند الهام‌بخش باشد.

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکات مشترک پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم

  بهزاد شیرازی در انجمن دیالکتیک در فلسفه اُرُدیسم می نویسد:

بررسی تطبیقی دیدگاه اُرُد بزرگ و پلورالیزم در مورد آزادی اجتماعی
جمنای - هوش مصنوعی

نقاط مشترک:

اهمیت آزادی:

هر دو مکتب اُرُدیسم و پلورالیزم بر اهمیت آزادی اجتماعی تاکید می کنند.

ضرورت مشارکت عمومی:

هر دو مکتب بر ضرورت مشارکت عمومی در تصمیم گیری ها در مورد آزادی اجتماعی تاکید می کنند.

احترام به حقوق اقلیت:

هر دو مکتب به احترام به حقوق اقلیت در جامعه آزاد باور دارند. هر چند در فلسفه اُرُدیسم این دیدگاه کاملا واضح و شفاف بیان شده است چنانچه فیلسوف اُرُد بزرگ می گوید: «آزادی را باید شکافت و در مورد هر بخش از آن، نظرخواهی همگانی برپا نمود، چون آزادی، برگردان دیدگاه فاخر مردم است. با این حال دیدگاه اکثریت هرگز نمی تواند حق اقلیت را نادیده و یا کتمان کند. اکثریت باید فضای آرامش و رشد را در اختیار اقلیت قرار دهد.»

تفاوت ها:

مفهوم آزادی:

مفهوم آزادی در مکتب اُرُدیسم مبتنی بر اخلاق ، انسانیت و قوانین مدنی است، در حالی که در پلورالیزم بیشتر مبتنی بر قوانین حاکمیتی مطرح می شود.

نقش اکثریت:

در مکتب اُرُدیسم، اکثریت موظف به ایجاد فضای آرامش و رشد برای اقلیت هستند. در پلورالیزم، نقش اکثریت در چارچوب قوانین حاکمیتی تعریف می شود.

جمع بندی:

با وجود تفاوت ها، مکتب اُرُدیسم و پلورالیزم در اصول کلی آزادی اجتماعی مانند اهمیت آزادی، ضرورت مشارکت عمومی و احترام به حقوق اقلیت به یک جمع بندی مشترک می رسند.

اُرُدیسم به طور خاص به حقوق اقلیت بهای لازم را می دهد و بر برابری همه افراد در جامعه فارغ از هرگونه تمایز تاکید می کند.

پلورالیزم در کنار تاکید بر حقوق اقلیت، بر نقش حاکمیت به عنوان زمینه ای برای آزادی اجتماعی نیز تاکید می کند.

هر دو مکتب می توانند منابع مفیدی برای ترویج آزادی اجتماعی و ایجاد جامعه ای آزادتر و عادلانه تر باشند.

منابع:

کتاب "سرخ" اُرُد بزرگ
Wikipedia: Pluralism
مقالات و منابع مختلف در وب سایت های مرتبط با فلسفه اُرُدیسم و پلورالیزم
 


----------------------------
 
 
 
نکات مشترک پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم
جمنای - هوش مصنوعی:

پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم در موارد متعددی با یکدیگر اشتراک نظر دارند. برخی از این موارد عبارتند از:

1. احترام به تنوع:

پلورالیزم: پلورالیزم به تنوع در عقاید، فرهنگ ها و سبک های زندگی احترام می گذارد و آن را به عنوان منبع غنا و پویایی جامعه می داند.
فلسفه اُرُدیسم: فلسفه اُرُدیسم نیز بر تنوع موجود در جهان تاکید می کند و آن را به عنوان نشانه ای از آگاهی می داند.

2. مدارا و گفتگو:

پلورالیزم: پلورالیزم بر مدارا و گفتگوی بین ادیان، فرهنگ ها و اندیشه های مختلف تاکید می کند.
فلسفه اُرُدیسم: فلسفه اُرُدیسم نیز بر گفتگوی بین ادیان و فرهنگ ها تاکید می کند و آن را به عنوان راهی برای رسیدن به صلح و تفاهم می داند.

3. عدالت و برابری:

پلورالیزم: پلورالیزم بر عدالت و برابری برای همه انسان ها فارغ از هرگونه تمایز دینی، فرهنگی و نژادی تاکید می کند.
فلسفه اُرُدیسم: فلسفه اُرُدیسم نیز بر عدالت و برابری برای همه انسان ها تاکید می کند و آن را به عنوان یکی از اصول اساسی جامعه آرمانی می داند.

4. آزادی اندیشه:

پلورالیزم: پلورالیزم بر آزادی اندیشه و بیان برای همه انسان ها تاکید می کند.
فلسفه اُرُدیسم: فلسفه اُرُدیسم نیز بر آزادی اندیشه و بیان تاکید می کند و آن را به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان ها می داند.

5. صلح و همزیستی:

پلورالیزم: پلورالیزم بر صلح و همزیستی بین ادیان، فرهنگ ها و اندیشه های مختلف تاکید می کند.
فلسفه اُرُدیسم: فلسفه اُرُدیسم نیز بر صلح و همزیستی تاکید می کند و آن را به عنوان هدف نهایی بشریت می داند.

تفاوت های پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم:

با وجود اشتراکات فراوان، پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم در برخی موارد نیز با یکدیگر تفاوت دارند. برخی از این تفاوت ها عبارتند از:

منشا: پلورالیزم یک مکتب فلسفی غربی است، در حالی که فلسفه اُرُدیسم در خاورمیانه شکل گرفته است.

جمع بندی:

پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم دو مکتب فکری هستند که در بسیاری از موارد با یکدیگر اشتراک نظر دارند. این اشتراکات می تواند زمینه ای برای گفتگو و همکاری بین پیروان این دو مکتب باشد.

منابع:

کتاب سرخ - فلسفه اُرُدیسم
Wikipedia: Pluralism
 
 
 ---------------------------------------
 
رضا محمدزاده:
 
 به عنوان یک مرد کارگر 30 ساله، خواندن مقاله پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم برای من بسیار الهام‌بخش بود. همیشه به دنبال راه‌هایی برای درک بهتر دنیای اطرافم و یافتن معنای زندگی بوده‌ام. این مقاله به من کمک کرد تا متوجه شوم که پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم هر دو می‌توانند در این مسیر به من یاری برسانند. من به عنوان یک کارگر، در طول زندگی با افراد مختلفی از فرهنگ‌ها و پیشینه‌های مختلف روبرو بوده‌ام.

همیشه به احترام به تنوع و تفاوت‌ها اعتقاد داشته‌ام و مقاله به من نشان داد که این احترام یکی از پایه‌های اصلی پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم است. همچنین، در زندگی روزمره با دردسرهای مختلفی روبرو بوده‌ام که حل آنها نیاز به گفتگو و مدارا دارد. مقاله به من آموخت که پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم هر دو بر گفتگو و مدارا بین افراد تأکید می‌کنن و این می‌تواند به حل بسیاری از مشکلات جامعه کمک کند. یکی از دغدغه‌های اصلی من در زندگی، عدالت و برابری برای همه انسان‌ها است. خوشحال شدم که دیدم پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم هر دو بر عدالت و برابری تأکید می‌کنند. من معتقدم که همه انسان‌ها، فارغ از هرگونه تمایز، سزاوار زندگی عادلانه و برابر هستند.

آزادی اندیشه و بیان نیز یکی از ارزش‌های مهمی است که به آن شدیدا اعتقاد دارم. بخصوص در محیط کار که متاسفانه کارفرماها فقط به فکر اخراج کارگرهای خوش فکر هستند.

این مقاله به من نشان داد که پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم هر دو بر آزادی اندیشه و بیان تأکید می‌کنند و این برای رشد و پیشرفت جامعه ضروری است.

در نهایت، من به دنبال صلح و همزیستی بین همه انسان‌ها هستم. خوشحال شدم که دیدم پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم هر دو بر صلح و همزیستی تأکید می‌کنند. من معتقدم که صلح و همزیستی تنها راه رسیدن به دنیایی بهتر است. در پایان، می‌خواهم از شما تشکر کنم که این مقاله را اینجا قرار داده اید. چون به من انگیزه داد تا در جهت تحقق ارزش‌های مشترک این دو مکتب فکری تلاش کنم.

من به عنوان یک مرد کارگر 30 ساله، معتقدم که پلورالیزم و فلسفه اُرُدیسم می‌توانند به ما در ساختن دنیایی عادلانه‌تر، صلح‌آمیزتر و انسانی‌تر کمک کنند.
ممنون
 
 
--------------------------------------
 
 
 آقای شیرازی سپاس
مقاله‌ای که ارائه کرده‌اید، به خوبی به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های اُرُدیسم و پلورالیسم در مورد آزادی اجتماعی پرداخته است. این تحلیل نقاط مشترک و تفاوت‌های این دو مکتب را به روشنی بیان می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه هر دو مکتب می‌توانند به ایجاد جامعه‌ای آزادتر و عادلانه‌تر کمک کنند. در ادامه، تحلیل خود را از این مقاله ارائه می‌کنم و پیشنهاد می‌دهم که چگونه می‌توان ابعاد بیشتری از فلسفه اُرُدیسم را در آن گنجاند. همچنین، فکت‌هایی از جامعه‌شناسان مختلف برای تأیید فلسفه اُرُدیسم ارائه خواهم کرد.

اهمیت آزادی: مقاله به خوبی نشان می‌دهد که هر دو مکتب بر اهمیت آزادی اجتماعی تأکید دارند. این نقطه مشترک بسیار مهم است و نشان می‌دهد که آزادی به عنوان یک ارزش جهانی در هر دو فلسفه مورد توجه قرار گرفته است.
مشارکت عمومی: تأکید بر مشارکت عمومی در تصمیم‌گیری‌ها نیز نقطه قوت مقاله است. این موضوع نشان می‌دهد که هر دو مکتب به دموکراسی و نقش فعال شهروندان در جامعه اهمیت می‌دهند.
حقوق اقلیت: مقاله به درستی اشاره می‌کند که هر دو مکتب به حقوق اقلیت‌ها احترام می‌گذارند. این موضوع به ویژه در فلسفه اُرُدیسم بسیار پررنگ است، چنانچه اُرُد بزرگ به صراحت بیان می‌کند که اکثریت باید فضای رشد و آرامش را برای اقلیت فراهم کند.

مفهوم آزادی: مقاله به خوبی تفاوت بین مفهوم آزادی در اُرُدیسم (مبتنی بر اخلاق و انسانیت) و پلورالیسم (مبتنی بر قوانین حاکمیتی) را نشان می‌دهد. این تفاوت بسیار مهم است و نشان می‌دهد که اُرُدیسم به جنبه‌های اخلاقی و انسانی آزادی توجه بیشتری دارد.
نقش اکثریت: تفاوت در نقش اکثریت نیز به خوبی بیان شده است. در اُرُدیسم، اکثریت موظف به ایجاد فضای رشد برای اقلیت است، در حالی که در پلورالیسم، این نقش در چارچوب قوانین حاکمیتی تعریف می‌شود.

مقاله به درستی نتیجه‌گیری می‌کند که هر دو مکتب می‌توانند به ایجاد جامعه‌ای آزادتر و عادلانه‌تر کمک کنند. این جمع‌بندی نشان می‌دهد که اُرُدیسم و پلورالیسم می‌توانند مکمل یکدیگر باشند.
بررسی تطبیقی دیدگاه اُرُد بزرگ و پلورالیزم در مورد آزادی اجتماعی Leonar10

مقاله می‌تواند به ابعاد دیگری از فلسفه اُرُدیسم مانند عشق به هستی، خرد و عقلانیت، و همزیستی با طبیعت نیز اشاره کند. این مفاهیم می‌توانند به درک عمیق‌تر از فلسفه اُرُدیسم کمک کنند.
همچنین، می‌توان به نقش فرهنگ و هنر در فلسفه اُرُدیسم اشاره کرد، چرا که این مکتب به شدت بر اهمیت فرهنگ و هنر در رشد انسان تأکید دارد.
برای تأیید فلسفه اُرُدیسم، می‌توان از نظرات جامعه‌شناسان مختلف استفاده کرد. در زیر فکت‌هایی از ۱۰ جامعه‌شناس مشهور آورده شده است که با مفاهیم اُرُدیسم هم‌خوانی دارند:

فکت‌های جامعه‌شناختی در تأیید فلسفه اُرُدیسم:

۱. امیل دورکیم:
دورکیم بر اهمیت همبستگی اجتماعی و اخلاق جمعی تأکید داشت. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر انسانیت و مهربانی هم‌خوانی دارد.

۲. ماکس وبر:
وبر به نقش عقلانیت و اخلاق در شکل‌گیری جامعه مدرن اشاره کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر خرد و عقلانیت هم‌خوانی دارد.

۳. کارل مارکس:
مارکس بر آزادی و عدالت اجتماعی تأکید داشت. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر آزادی و مسئولیت اجتماعی هم‌خوانی دارد.

۴. یورگن هابرماس:
هابرماس به اهمیت گفتگو و مشارکت عمومی در دموکراسی تأکید کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر مشارکت عمومی هم‌خوانی دارد.

۵. آنتونی گیدنز:
گیدنز بر نقش فرد و جامعه در شکل‌گیری هویت تأکید داشت. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر انسانیت و همبستگی اجتماعی هم‌خوانی دارد.

۶. پیر بوردیو:
بوردیو به نقش فرهنگ و سرمایه فرهنگی در شکل‌گیری جامعه اشاره کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر فرهنگ و هنر هم‌خوانی دارد.

۷. زیگمونت باومن:
باومن به اهمیت اخلاق و مسئولیت‌پذیری در جهان مدرن اشاره کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر اخلاق و انسانیت هم‌خوانی دارد.

۸. اریک فروم:
فروم بر اهمیت عشق و همبستگی در زندگی انسان تأکید داشت. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر عشق به هستی و انسانیت هم‌خوانی دارد.

۹. آلن تورن:
تورن به نقش جنبش‌های اجتماعی در ایجاد تغییرات اجتماعی اشاره کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر مشارکت عمومی و آزادی هم‌خوانی دارد.

۱۰. مانوئل کاستلز:
کاستلز به اهمیت شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات در جهان مدرن اشاره کرد. این دیدگاه با تأکید اُرُدیسم بر همبستگی و مشارکت عمومی هم‌خوانی دارد.

آقای شیرازی مقاله شما تحلیل خوبی از نقاط مشترک و تفاوت‌های اُرُدیسم و پلورالیسم ارائه می‌دهد، اما می‌تواند با گسترش ابعاد فلسفه اُرُدیسم و افزودن فکت‌های جامعه‌شناختی، غنی‌تر شود. فکت‌های ارائه‌شده از جامعه‌شناسان مختلف نشان می‌دهد که مفاهیم اُرُدیسم با بسیاری از نظریه‌های جامعه‌شناختی هم‌خوانی دارد و می‌تواند به عنوان یک فلسفه جامع و الهام‌بخش در ایجاد جامعه‌ای آزادتر و عادلانه‌تر مورد استفاده قرار گیرد.
 

 

 

 

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان