۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

کتاب رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو نوشته سیما زند - تارنگار کندوکاو

sima zand : orod bozorg - paulo coelho

رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو

گردآورنده : سیما زند

کتاب حاضر مجموعه ایی از سخنان و اندرزهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو می باشد که تقدیمتان می گردد . هر دوی این متفکرین در حال حاضر بین نسل جوان بسیار مورد احترام و علاقه هستند . در پایان کتاب هم بیوگرافی و چند مقاله در مورد ارد بزرگ و پائولو کوئلیو قرار دادم .

امیدوارم این کتاب مورد پسندتان قرار بگیرد .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد پیشرفت

پیشرفت آدمی زمانی بدست می آید که بر کردار و رفتار خود فرمانروا باشد .

خواسته مراد از مرید خاموشی و ژرف نگریست ، و خواهش مرید از مراد ، نشان دادن راه پیشرفت .

پیشرفت تنها در سایه آمادگی همیشگی ما بدست می آید .

مردمان توانمند در خواب نیز ، رهسپار جاده پیشرفتند .

برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود .

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

دیوانه بمانید ،اما مانند عاقلان رفتار کنید.خطر متفاوت بودن را بپذیرید.اما بیاموزید که بدون جلب توجه متفاوت باشید.

چه حقیر است این عشق

گر بماند به میان من و تو

خود بمیرد در خود

گر ببندد در خود

و بماند ... به میان من و تو

عشق دربسته

ناسزایی است به عشق همگان

او که سیبی را دوست می دارد ،

به همه مهر می ورزد

که همه از گوهر یکتایند .

من به خوبی میدانم

که ورای من و تو

هستی هست ،

عشق ما می میرد ، مگر آزاد شود

رفتنت رنج من است ،

رنج من ، عشق من است ،

پس رهایت خواهم کرد

چون تو را آزاد دوست دارم ...

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد آدمیان

آدمهای پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند نه پیش از آن .

پیش نیاز دلیر بودن بدنی ورزیده نیست ، گاهی آدمهای سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک مالیده اند .

قهرمان های آدمهای کوچک ، همانند آنها زود گذرند .

کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی آدمهای فرهمند .

آنکه با آدمهای گستاخ گفتگو می کند ، دیر و یا زود به شر آنها گرفتار آید .

برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو .

گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد.

همه آدمیان به شیوه های گوناگون سختی های روزگار را می چشند .

جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می گردد .

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

قلبی که به جستجوی رویاهایش برود هرگز رنج نخواهد کشید زیرا هر لحظه از این جستجو یک قدم نزدیک شدن به خدا و ابدیت است.

پولس قدیس در رساله خود به قرنتیان می گوید : نرمی ، یکی از مهمترین ویژگیهای عشق است .

بیایید هرگز از یاد نبریم : عشق لطافت است . یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دستان خداوند آن را مطابق میل خود شکل ببخشد .

سرگردان در جاده باریکی در شمال اسپانیا سفر می کرد ، که مردی را دراز کشیده در بستری از گل دید .

سرگردان پرسید : اینطوری گلها را له نمی کنی ؟

مرد پاسخ داد : نه ! سعی دارم اندکی از لطافت گلها را جذب کنم .

آری ، عشق لطافت است ...

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد بردباری

خردمندان همچون عقاب ها دیدی گسترده دارند و بردبارند .

بردباری در توان هر کسی نیست کسانی که بردبارند فرمانروایی می کنند .

بردباری بهترین سپر در روزهای سخت و ناپایداریست .

با بردباری همه چیز در چنگ توست .

آه و بردباری ، ریشه هر دیوزاد ، و بد خویی را ، خواهد کَند .

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

اگر چهره ات نقص دارد گناه آینه نیست

استاد می گوید : اگر باید بگریید ، همچون کودکان بگریید .

زمانی کودک بودید و یکی از نخستین چیزهایی که در زندگی آموختید گریستن بود ، چون گریستن بخشی از زندگی است .

هرگز از یاد مبرید که آزادید و نشان دادن احساساتتان شرم آور نیست .

فریاد بزنید ، با صدای بلند هق هق کنید ، هر چقدر که مایلید سر و صدا کنید ، چون کدکان اینگونه می گریند و آنان سریعترین راه آرامش بخشیدن به قلبشان را می شناسند .

هرگز متوجه شده اید که کودکان چطور دست از گریستن می کشند ؟ از گریستن دست می کشند چون چیزی حواسشان را منحرف می کند . چیزی آنها را بسوی ماجرای بعدی فرا می خواند .

کودکان خیلی سریع دست از گریستن می کشند و برای شما نیز اینگونه خواهد بود اگر و تنها اگر همچون کودکان بگریید ... !

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد راه

در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید .

اگر شما به مشکلات پشت کنید سختی ها هیچگاه به شما پشت نخواهند نمود بهترین راه ، مبارزه پیگیر و همیشگی با سختی هاست .

گاهی برای رسیدن به پیشرفت می بایست راه سخت کوهستان را برگزینیم .

راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است .

آنکه بر کردار خویش فرمانروایی کرد و دلیرانه بسوی راه های نارفته رفت بی گمان آموزگار آیندگان خواهد شد .

آنکه پی به نیروی سترگ درون خود برد ، راه آزاد سازی آن را نیز خواهد یافت .

راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

چگونه جهنم را پر نگه می دارند ؟

در قصه ای قدیمی آمده است که وقتی حضرت عیسی روی صلیب درگذشت بی درنگ به دوزخ رفت تا گناه کاران را نجات دهد.

شیطان بسیار ناراحت شد و گفت :

- دیگر در این دنیا کاری ندارم . از حالا به بعد ، همه تبه کارها و خلاف کارها و گناه کارها و بی ایمان ها ، همه یکراست به بهشت می روند !

عیسی به شیطان بیچاره نگاه کرد و خندید :

- ناراحت نباش . تمام آنهائی که خودشان را بسیار با تقوا می دانند و تمام عمرشان کسانی را که به حرف های من عمل نمی کنند محکوم می کنند ، به این جا می آیند .چند قرن صبر کن تا ببینی که دوزخ پُرتر از همیشه می شود !

قلب من ، هرگز تو را محکوم و نقد نمی کنم . و نیز هرگز از آنچه می گویی شرمنده نمی شوم . میدانم تو کودک محبوب خداوندی و او در تابشی شکوهمند و عاشقانه از تو حفاظت می کند .

قلب من ، به تو ایمان دارم . طرفدارت هستم ، و در نیایش هایم ، همواره برایت درخواست برکت می کنم . همواره دعا می کنم یاری و پشتیبانی مورد نظرت را دریافت کنی .

قلب من ، به تو ایمان دارم . ایمان دارم که تو عشقت را با هر آنکس که نیازمند یا سزاوارش باشد ، سهیم می شوی . که راه من راه توست و همراه با هم به سوی روح القدس می رویم .

از تو می خواهم به من اعتماد کنی . بدان که دوستت دارم و می کوشم تمام آزادی مورد نیازت را برای ادامه دادن به تپش شادمانه ات در سینه ام ، در اختیارت بگذارم و برای آنکه هرگز از حضور من در گرداگردت احساس ناآسودگی نکنی ، هر کاری می کنم ...

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد خویش

اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی .

با گفتن واژه هایی همانند نمی توانم ! و یا نمی شود ! هر روز پس تر می روید .

نخستین کسی که در برابرش باید کُرنش کنی خویشتن خویش است .

خویش را خوار نکنیم و اگر ارزشش را بدانیم هیچگاه در برابر یاوه گویان آسیب پذیر نخواهیم بود . ارد بزرگ

آدمهای بی مایه ، همگان را ابزار رسیدن به خواسته های خویش می سازند .

بسیاری از آرزوهایمان را می توانیم با نشان دادن توانمندی خویش به آسانی بدست آوریم .

آنگاه که سنگ خویشتن را به سینه می زنید نباید امید داشته باشید همگان فرمانبردار شما باشند .

تبهکار همیشه نگران کیفر خویش است حتی اگر بر زر و زور لمیده باشد و این بسیار درد آور است چرا که سایه کیفر همواره در برابر دیدگانش است .

هنگامی که می خواهی وظیفه و بایسته خویش را انجام دهی از کسی فرمان نگیر .

آنکه می دزدد ، جز حق خویش چیزی نمی ستاند . اما این ستاندن نفرین و خواری ابدی در پی دارد .

بسیاری در پیچ وخم یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند : ما چرا ناتوان از ادامه راهیم . بدانها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟ همانجای که خود را پرمایه دانسته ای.

کردار ناپسند خویش را با دارایی زیاد هم نمی توانی پنهان سازی .

برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد؛ می‌بایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا، از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می‌کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانیش را پیدا کند.

روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره‌اش اتودها و طرح‌هایی برداشت.

سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریبأ تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می‌آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند.

نقاش پس از روزها جستجو، جوان شکسته و ژنده‌پوش و مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن نداشت.

گدا را که درست نمی‌فهمید چه خبر است، به کلیسا آوردند؛ دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع، داوینچی از خطوط بی‌تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.

وقتی کارش تمام شد، گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشم‌هایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزه‌ای از شگفتی و اندوه گفت: " من این تابلو را قبلأ دیده‌ام!"

داوینچی با تعجب پرسید: "کی؟"

- سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می‌خواندم، زندگی پر رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی شوم !!!!

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد سکوت و خموشی

آتش خشم را با آب سکوت خاموش کن .

برای کسب گنج سکوت ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .

رویش باغ سکوت ، در هنگامه خروش و همهمه ارزشش را نشان می دهد .

خموشی ، دری به سوی نگاه ژرف تر است .

اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهایش بگذار .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

در جوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم

ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم.

اغلب دوست داشتن آسانتر از دوست داشته شدن است .

پذیرفتن کمک و پشتیبانی دیگران را دشوار می یابیم . تلاشهای ما برای مستقل جلوه کردن ، دیگران را از فرصت تجلی بخشیدن به عشق شان محروم می کند .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد نگاه

نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد و دیگران گرفتار نمای بیرونی آن می شوند .

نگاه درون و برون ما ، از خویشتن خویش آغاز و بدان خواهد انجامید .

درون ما با تمام جزئیات ، از نگاه تیزبین اهل خرد پنهان نیست .

نگاه زمینیان ، تهی است از انوار آسمانیان .

نگاه آدمهای کوچک ، چه زود پر می شود و لبریز .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

از هر فرصتی که زندگی در اختیارت می گذارد استفاده کن چون اگر از دست بروند مدت ها طول می کشد تا دوباره به دست ایند.

جمعه می رسد . به خانه میروی . روزنامه ای را که در طول هفته نتوانسته ای بخوانی ، برمی داری . دکمه تلویزیون را می زنی و صدایش را قطع می کنی . یک نوار کاست را پخش می کنی . با دستگاه کنترل از راه دور کانالهای تلویزیون را عوض می کنی و سعی می کنی روزنامه را ورق بزنی و به موسیقی گوش دهی .

روزنامه خبر تازه ای ندارد . برنامه های تلویزیون تکراری است و این نوار موسیقی را بارها شنیده ای . همسرت دارد بچه ها را نگه میدارد و سالهای جوانی اش را قربانی می کند بی آنکه به راستی بفهمد چرا چنین می کند . بهانه ای به ذهنت می رسد : خوب ، زندگی کردن همین است .

نه ، زندگی این نیست ! زندگی شیفتگی است ! سعی کن به یاد بیاوری چه زمانی شور زندگیت را پنهان کردی . خانواده ات را با خود همراه کن و سعی کن پیش از آنکه دیر بشود شیفتگی ات را باز یابی !

عشق هرگز مانع پیروی کسی از رویاهایش نشده !

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد اندیشه

پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم بر اندیشه های ما اثر خواهند گذاشت .

وارونگی آدمیان و جانوران در پویایی اندیشه و دانش است ولی آدمی هر دم می تواند به رفتار و خوی بسیار بربرگونه دست یابد و دست به هر بزهی بزند که پلیدترین جانوران هم در بایسته ترین هنگامه از انجام آن می پرهیزند .

همواره آدمیان دایره و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند .

خرد ابتدا به اندیشه پناه می برد .

چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند .

با کسی گفتگو کن که رسیدن به خرد و آگاهی اندیشه اوست نه خویشتن خویش .

اندیشه و انگاره بیمار ، آینده را تیره و تار می بیند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

اگر ما عاشق باشیم دنیا تغییر می کند.

نور عشق ظلمت گناه را از بین می برد.

باید که جویای عشق دیگران باشیم ، حتی با وجود ترس از

این که دست رد به سینه ما بزنند.

با ترس از نگاه های تند ، با ترس از سنگدلی دیگران.

هرگز نباید اجازه دهیم که از جست و جوی عشق دست

بکشیم.

اغلب به ندرت در می یابیم که پدیده های خارق العاده گرداگردمان را فرا گرفته اند .

معجزه ها پیرامون ما رخ می دهند ، نشانه های خدا راه را به ما نشان می دهند ، فرشتگان تمنا می کنند صدایشان را بشنویم ، اما از آنجا که آموخته ایم که قواعد و فرمولهایی برای رسیدن به خدا وجود دارد به هیچ یک از این پدیده ها توجه نمی کنیم .

نمی فهمیم که خداوند در جایی وجود دارد که به او اجازه ورود داده باشند !

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد سامان

سامان از پس ساختار درست هویدا می گردد .

سامانه همه گیر هستی با آنکه یکنواخت پنداشته می شود ولی رو به پویش و پیشرفت است . گردش آرام هستی نباید ما را فریب دهد ، ما بخشی از یک برنامه بزرگ و پیشخواسته در کیهان هستیم که پیشرفت را در نهاد خود دارد .

مهمتر از امنیت بیرونی ما ، امنیت درونی ماست . هیچ ارتشی نمی تواند نا امنی درون فرو ریخته مان را بهبود بخشد . تنها خود ما هستیم که می توانیم آن را سامان بخشیم .

شورشهای آدمیان ، با بسامدهای پر توان کیهانی خیلی زود به سامانه درست خویش باز می گردد .

برآیند سامان یافتگی رفاه است پس : نخست باید به ساختار درست رسید سپس بر اساس آن ساماندهی کرد آنگاه رفاه همگانی بوجود می آید .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

هر قدر هم که پیش رفته باشی مهم است که هرگز نیاسایی.

در عشق قانونی نیست .

شاید سعی کنیم از قواعدی پیروی کنیم ، دلمان را مهار کنیم ، برای رفتارمان تدبیری در نظر بگیریم ، اما تمام اینها بیهوده است .

در عشق ، دل است که تصمیم می گیرد و تصمیم دل است که مهم است .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد برآزندگان

برآزندگان خواهند ساخت سرآیندگان از پس آن خواهند سرود و زمین آیندگان را بارور می سازند . ارد بزرگ

برآزندگان سپاه یاران خویش را تنها در آمدگان و زندگان نمی بینند .

برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آیندگان است .

برآزندگان به گفتار سخیف و کم ارزش زندگی خویش را تباه نمی سازند .

برآزندگان چشم در دست پر از بذر خویش دارند و آسمانی که مهربان است صدای غرش باد هرزه گرد آنها را از راه خویش برنمی گرداند .

برآزندگان مست شرآب هزاران ساله تاریخ کشورخویشند سخن آنان جز آهنگ خیزش و رشد نیست .

برآزنده نمی گوید کیست ! او می گوید چیستی ؟ و از چیستت تو را به آسمانها می کشاند .

برآزندگان بدنبال دگرگونی و رستاخیزند ، رشد در کمینگاه راه های نارفته است .

برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید .

دارایی برآزندگان ، دلی سرشار از امید است به پهنه و گستره آسمانها .

کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست .

برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است.

پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است.

کجاست سینه کش کوهستان سرد و بلندی که گامهای برآزندگان را بر تن خویش به یادگار نداشته باشد ؟ .

برآزندگان دستی و دامنی برای کاشتن دارند ! تا کدام فرزند برداشت کند ؟...

ویرانه کاخ های برآزندگان هم ، هزاران گهواره امید بر بستر خویش دارد .

میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .

چه فریست زندگی را آنگاه که : برآزندگان را نشناسی ؟ و در خود بپیچی ؟ .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

در زندگی ما فقط یک کار مهم وجود دارد:زیستن

سرنوشت شخصی مان-رسالتی که برای ما رقم خورده.اما همیشه بارمان را با دغدغه های بی فایده ای سنگین می کنیم و این بار سنگین رویاهای ما را نابود می کند .

آنانی که به راه نوینی گام می گذارند و می خواهند اندکی از زندگی پیشین خود را نگه دارند،سرانجام مجروح گذشته خود خواهند شد .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد زیبایی

اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است .

تن پوشی زیباتر از سرشت و گفتار نیکو سراغ ندارم .

زیبارویی که می داند زیبایی ماندنی نیست پرستیدنی ست.

آنکه زیبایی خرد را ندید ، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت .

زمین هر روز هزاران هزار گل زیبا به ما ارزانی می دارد اما کمتر کسی زمین را می بیند .

زیباترین خوی زن ، نجابت اوست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

هیچ مذهبی قادر به رساندن تمامی ستاره ها به یکدیگر نیست ، چون اگر چنین شود جهان به خلاء عظیمی تبدیل می شود و دلیل هستی اش را از دست می دهد . هر ستاره و هر انسان ویژگی های خاص خودش را دارد . ستاره های سبز ، ستاره های زرد ، ستاره های آبی و ستاره های سفید داریم ، ستاره های دنباله دار داریم ، شهاب ثاقب و شهاب سنگ داریم ، سحابی و منظومه داریم . آنچه از این پائین به تعداد عظیمی از نقاط شبیه به هم می ماند ، در حقیقت میلیونها چیز متفاوت است که در فضائی فراتر از درک انسانی گسترده اند .

والدین بسیاری به هنگام پیری ، فرزندانشان را از ارزانی کردن همان عاطفه و حمایتی که در کودکی به آنها می کردند ، محروم می کنند . بسیاری از همسران ، به هنگام بلا ، خجالت می کشند از همسر خود کمک بخواهند . بدین ترتیب آبهای عشق نمی گسترند .

حرکت محبت آمیز دیگران را بپذیرید . بگذارید دیگران به شما کمک کنند و به شما نیروی حرکت بدهند .

اگر این عشق را با خلوص و فروتنی بپذیرید ، می فهمید که عشق نه دادن است و نه گرفتن . عشق شراکت است .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد دیگران

آدمهای فرهمند و خودباور بدنبال کف زدن دیگران نیستند آنها به شکوه و ارزش کار خود باور دارند .

مردانی که بیشتر از جایگاه و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند .

آدمیانی که با دیگران روراست نیستند با خود نیز بدین گونه اند .

اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم .

پشتیبانی از داشته دیگران ، پشتیبانی از داشته خود ماست .

آدمها را آنگونه بخواهیم که هستند نه آنگونه که می خواهیم .

کسی که آدم پیش رویش را آنگونه که هست نمی بیند خیلی زود به مرز جدایی می رسد .

هر قدر به دیگران احترام بگذاریم ، به ما احترام خواهند گذاشت .

آنکه مدام به کار دیگران سرک می کشد و کنجکاو است تا ببیند آنها چه می کنند مانند سایه ایی بر دیوار است که مدام بدنبال ما می دود بدون آنکه از خود اختیاری داشته باشد .

آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، خیلی زود تنها خواهد ماند .

امیدوار مباش دیگران همراهیت کنند ، تنها به درمان دردهای روزگار خویش بیاندیش .

پیامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است .

تنها با از خودگذشتگی برای دیگران می توان جاودانه شد .

نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می نامد ، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد .

ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند .

اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

همواره تاریک ترین لحظه، لحظه قبل از طلوع خورشید است.

استاد می گوید : باید مراقب جسم مان باشیم . جسم معبد روح است و سزاوار احترام و ارزش ما .

باید از زمان خود بهترین استفاده را ببریم . باید برای رویاهایمان بجنگیم و تلاشهای خود را براین هدف معطوف کنیم .

اما نباید از یاد ببریم که زندگی از لذتهای کوچک ساخته شده . این لذتها در کنار ما گذاشته شده اند تا ما را تشویق کنند ، ما را در جستجومان همراهی کنند و لحظه های استراحتی در نبردهای روزانه مان تامین کنند .

شاد بودن گناه نیست . در اینکه گاهی قواعد و قوانین خاصی را در مورد غذا ، خواب و نحوه شادی کردنمان بشکنیم ، هیچ گناه نیست .

اگر گاهی وقت خود را بر بازیچه های بی ارزش تلف می کنید از خود دلگیر نشوید . همین لذتهای کوچک است که ما را بر می انگیزند .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد تجربه

تجربه ها درسهای خویش را به هزار رنگ و گونه پدیدار ساخته و یاور ما می گردند .

کاش گوش به تجربه ها بسپاریم آموختن تجربه ها مانع از رسیدن به خواری و زبونی است.

کسی که درد روشنگری و بازگویی تجربه را ندارد خود نیز زمانی برای بهره از آن را نخواهد یافت .

خودخواه ، تجربه سخت تنهایی را ، پیش رو دارد .

آزمودگی آدمها ، از زر هم با ارزشتر است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد .

اگر در جاده روئیاهایتان سفر می کنید به آن متعهد باشید . هیچ دری را باز نگذارید تا بهانه شود . بهانه هایی مثل این که بگویید : خوب، این دقیقا همان چیزی نیست که من می خواستم . بذر شکست در همینجا نهفته است .

مسیر خود را بپیمایید حتی اگر گامهای شما نامطمئن است . حتی اگر می دانید می توانستید این مسیر را بهتر بپیمایید .

اگر امکانات خود را در لحظه اکنون بپذیرید ، بی تردید در آینده پیشرفت خواهید کرد . اما اگر محدودیتهای خود را انکار کنید ، هرگز از آنها رها نمی شوید .

شجاعانه با مسیر خود روبرو شوید و از انتقاد دیگران نهراسید و مهمتر از همه نگذارید با خود انتقادی فلج شوید .

خداوند در شبهای بی خوابی همراه شما خواهد بود و با عشق خویش اشکهای شما را خواهد زدود . خداوند یار شجاعان است .

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد ارزیابی و نقد

ارزیابی و پژوهش ما بر کار دیگران دو درس در پی دارد : نخست اینکه با دانش او آشنا می شویم و دوم آنکه ما راه های تازه و درست را به او هدیه خواهیم نمود .

بزرگترین دام نقادان ، خودستایی است .

نقادی که در انتهای ارزیابی خویش ، راه و شیوه درست را نشان نمی دهد یاوه گویی بیش نیست .

نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست .

جایگاه ارزیابی و نقد شما بر کارکرد دیگران ، می تواند آغازگاه نخستین گام شما برای سازندگی باشد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

در دنیا هیچ چیز کاملا خطایی وجود ندارد. حتی یک ساعت از کار افتاده هم می‌تواند دو بار در روز وقت دقیق را نشان دهد.

سعدی شیراز و دعا و نیایش

داستان زیر از سعدی نقل شده است:

"بهنگامی که من کودکی بیش نبودم عادت داشتم با پدرم و عموها وعموزاده هایم نماز خوانده و به دعا و نیایش بپردازم.ما هر شب نیز گرد هم جمع می شدیم و به قرائت بخشی از قرآن گوش می دادیم.

در یکی از این شبها هنگامی که عمویم در حال قرائت قرآن بود متوجه شدم که اکثر افراد حاضر در آن جلسه به خواب رفته اند. در آنجا بود که رو به پدرم کردم و گفتم:

هیچکدام از این خوهب آلوده ها هرگز به خدا نخواهند رسید.

پدرم در جواب گفت:

پسر عزیزم راهت را با ایمان ادامه بده و اجازه بده تا هر کسی به مراقبت از خویش بپردازد. چه کسی می داند شاید ایشان در خواب و رویاهایشان در حال گفت و گو با خدا باشند. من نیز ترجیح می دهم که تو هم مانند آنها در خواب باشی تا اینکه اینچنین به سختی به قضاوت درباره ایشان پرداخته و بدین نحو محکومشان کنی.

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد کشور

گفتاری که موجب گسستن همبستگی کشور گردد ، ریشه در سخیفی اندیشه گوینده آن دارد .

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند.

با احساس می شود پند و اندرز داد اما سامان دهی به کشور نیاز به هنجار و چهارچوبی توانمند دارد .

سربازان تنها نگاهبان مردم امروز کشور خویش نیستند آنها دستاوردهای پیشینیان و سرمایه آیندگان را نیز پاس می دارند .

سرفرازی کشور بزرگترین خواست همگانی ست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

یکی بود یکی نبود مردی بود که زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود .وقتی مرد همه می گفتند به بهشت رفته است .آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.

در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی کیفیت فرا گیر نرسیده بود.استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد.

در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .مرد وارد شد و آنجا ماند.

چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه ی پطرس قدیس را گرفت:

این کار شما تروریسم خالص است!

پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده؟ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت:آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.

از وقتی که رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد...در چشم هایشان نگاه می کند...به درد و دلشان می رسد.حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو می کنند...هم را در آغوش می کشند و می بوسند.دوزخ جای این کارها نیست!! لطفا این مرد را پس بگیرید!!

وقتی رامش قصه اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت:

"با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی... خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند"

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد بد اندیش

چه نشانی از بد اندیش بجاست ؟ هیچ .

بد اندیشان و بد کرداران خیلی زود در آتش افکار و کردار اشتباهشان خواهند سوخت .

روز های خوش برای کژاندیش بسیار کوتاه و روز کیفر بسیار دراز .

بداندیش همیشه ، کارش گره می خورد .

بداندیش نخستین و آخرین مردار کردار خویش است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تنها راه برای یافتن تصمیم درست ان است که بفهمیم تصمیم غلط کدام است راه دیگر را هم بدون ترس بیازماییم و ان وقت تصمیم بگیریم.

چگونه همسطح کردن دنیا

کنفسیوس در حال سفر کردن با شاگردانش بود که متوجه شد که در دهکدهای پسر بچه بسیا ر باهوشی زندگی می کند. لذا تصمیم گرفت که به آن دهکده رفته و با او که در حال بازی کردن بود به صحبت بنشیند. پس از پسربچه پرسید:

چطور است که شما به من کمک کنید تا به این نابرابریها در این دنیا خاتمه بخشم؟

پسرک پرسید:

برای چه بایستی به نابرابریها پایان بخشید؟اگر کوهها را صاف و مسطح کنیم پرنده ها جان پناه و محافظی نخواهند داشت. اگر به اعماق و ژرفای رودخانه ها و دریاهاایان بخشیده و صافشان کنیم تمام ماهیها خواهند مرد. اگر کد خدا و رئیس یک دهکده همانند یک دیوانه رفتار کرده و خودکامه باشد هیکس در آن ده معنای حق و عدالت را نخواهد فهمید.

شاگردان در حالی که از علم و و معرفت آن کودک شگفت زده شده بودند آنجا را ترک کردند. زمانی که در راه شهر دیگری بودند یکی از آنان اظهار داشت که همه کودکان بایستی اینچنین باشند.

کنفوسیوس نیز در اینباره گفت:

من با بچه های بسیاری آشنا شده ام که بجای بازی کردن و انجام کارهایی که در اقتضای سنشان میباشد در پی درک دنیا بوده اند اما هیچیک از ایشان بعدا" موفق به انجام کارهای مهمی نشدند برای اینکه هرگز معنای معصومیت و شیرینی بی مسولیتی دوران کودکی را درک و تجربه نکردند.

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد نادان

چه بسیار آدمیان نادانی که مهربانی شایستگان را بر نمی تابند آنها در نهایت یا به بردگی تیزدندانان گرفتار آیند و یا چهره زشت تنهایی را آشکارا ببینند .

ره آورد گفتگو با نادان دو چیز است : نخست از دست دادن بخشی از عمر و دیگری گرفتار شدن ، به افکار پوچ و بی ارزش .

نادانی ، خودخواهی به بار می آورد .

نادان همیشه از آز و فزون خواهی خویش خسته است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

در جوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم ، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم .

عشق یا شادی

مومنی از دکو برین روحانی پرسید" چه کنم تا خداوند از اعمال من راضی باشد؟"

روحانی گفت:" تنها یک راه وجود دارد:زندگی با عشق"

چند دقیقه بعد شخص دیگری از روحانی همین سوال را پرسید روحانی گفت:" تنها یک راه وجود دارد زندگی با شادی"

شخص اول تعجب کرد و گفت:" اما به من نصیحت دیگری کردید استاد"

روحانی گفت:" نه دقیقا همین توصیه را کردم"

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد آرامش

آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .

آرامش اگر همیشگی باشد سستی و پلشتی در پی دارد .

جایی که شمشیر است آرامش نیست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزاردهنده بود . گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالک کسی نیست . این تجربه واقعی آزادی است : داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی.

روسپی و راهب

راهبی در نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت !

راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی ?؟!

زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد ...

بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به روسپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست ...

راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!

و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت ...

راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !

زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟

خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد ...

روح روسپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !

در راه , راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

یکی از فرشته ها پاسخ داد : " تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! "

------------------------------------------------------

« ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد کار

کار ما برآیند خواست و برنامه ماست آنکه خواست و برنامه ایی ندارد کاری انجام نمی دهد .

آنانکه پژوهش کرده اند تنها کمی به داشته های درونی خویش و رازهای کیهانی آشنا شده اند و این رویکرد نمی تواند دستاویزی برای کوچک شمردن دیگر کسان گردد چرا که بسیاری به این رازها پی می برند بی کوچکترین بررسی و پژوهشی، آنها با کار و همچنین نگرش در نمایه های هستی به بسیاری از ناگفته ها پی می برند .

خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست ، فرمانروایی می کند .

فرودستان ، در بهترین هنگامه هم ، بهانه های فراوان ، برای انجام ندادن کار های خویش دارند .

اگر آماده نباشیم ارزشمندترین زمان ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست بخت کمتری برای پیروزی خواهد داشت ، آمادگی یعنی بروز بودن در هر حرفه و کاری .

کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی، یگانه وظیفه ی آدمیان است و همه چیز تنها یک چیز است ...

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد تنهایی

تنها تنهایی کارآمد است که همراه باشد با پژوهیدن و کاویدن در خرد و دانش .

خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی .

تنهایی برای جوان ارزشمند ، و برای پیر آزار دهنده است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

جاده ها برای سفر ساخته شده اند.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد راستی و ناراستی

پیش از آنکه ناراستی ها ، در درون ما دره ایی مهیب پدید آورند به راستی ها باندیشیم .

ارزش گذاردن به خویشتن خویش نباید سدی در برابر زدودن ناراستی هایمان باشد .

رَد راستی ، رَد خویشتن است .

نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .

آنکه راستی نپوید گرفتار آمیزش با اهریمن است ، فرزند این آمیزش فتنه است و شورش .

تنها مبارزه با ناراستی ها به ما ارزش داده و هم زیستی با تباهی سرافکندگی به دنبال دارد .

ناراستی هایمان را بپذیریم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگین می کند .

هیچ گاه از راستی و درستی خویش آزرده مباش چون همیشه در انتهای هر داستان تو برنده ایی ! .

آنکه برنامه ها را از پایان به آغاز ، مورد ارزیابی قرار می دهد به راستی در حال سرپوش گذاری بر روی چیزی است .

آنگاه که نمی دانم چه می گویم ، جز راستی چیزی بر زبانم جاری نیست .

برای نوشیدن شهد بهشت ، هموار نگاهت به راستی باشد و درستی .

کژی و ناراستی ، شکاف و رخنه گاه اندیشه اهریمن خواهد شد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

عشق معرفتی ملکوتی است که به انسان توانائی دیدن آنچه خدایان می بینند را می دهد...

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد اندیشه همگانی

افکار عمومی جایگاه آدمها را مشخص می کنند نه بر تخت نشینان .

دیدگاه خوب مردم ، بهترین پشتیبان برگزیدگان است .

خود را برای پیشرفت مردم ارزانی دار تا مردم پشتیبان تو باشند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تاریک ترین لحظه ، لحظه پیش از طلوع خورشید است

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد رسانه

وقتی ناگهان رخداد مهمی از درون دیوان سالاری کشور به رسانه ها کشیده می شود ، نکته بسیار مهم تری از دید همگان پنهان می گردد .

رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد .

رسانه می تواند

1- رسانه می تواند در کوتاه مدت موجب شجاعت و یا ترس همگانی گردد .

2- رسانه می تواند نشان دهنده فر و یا بیچاره گی یک کشور در گستره جهانی باشد .

3- رسانه می تواند ذهن مردم را آرام و یا دگرگون و در هم بریزد .

4- رسانه می تواند گزارش های دروغ و رویدادهای غیر مستند را هم در میان اخبار درست به خورد آدمیان دهد .

5- رسانه می تواند با بستر سازی سیاه ، موج های همگانی ایجاد نموده و برای کسانی اسباب رشد یک شبه را فراهم سازد .

6- رسانه می تواند اموری همانند مراسم های سنتی و یا بزم های همگانی را کاهش و یا گسترش دهد .

7- رسانه می تواند در کوتاه مدت ابله ترین آدمیان را روشنفکر و روشنفکران را خانه نشین بنماید .

8- رسانه می تواند ابزاری باشد برای همبستگی و یا جدایی طلبی در یک کشور .

9- رسانه می تواند موجب افزایش آگاهی های شهروندی گردد .

رسانه نمی تواند

1- رسانه نمی تواند عشق و خواست های میهنی مردم را نابود و یا حتی سبک بشمارد .

2- رسانه نمی تواند برای همیشه اسطوره ها و بزرگان یک کشور را نادیده بگیرد .

3- رسانه نمی تواند در بلند مدت ، راستی حقیقتی را پنهان و دروغی را راست جلوه دهد .

4- رسانه نمی تواند برای همیشه آدمهای ناشایست را شایسته جلوه دهد.

5- رسانه نمی تواند یک خواست همگانی را برای همیشه کم اهمیت جلوه دهد .

6- رسانه نمی تواند خواهان پس رفت خواسته های مردمی باشد .

7- رسانه نمی تواند گریزگاهی برای سردمداران یک کشور به خاطر انجام ندادن درست کارهای آنان باشد .

8- رسانه نمی تواند خشونت و بخشش بی اندازه از خزانه کشور را توجیه کند .

9- رسانه نمی تواند خودکامگی و پستی هیچ گروه و دسته ایی را پنهان سازد و سعی برای انجام آن رسوایی به بار می آورد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

اسب سواری که از اسب می افتد اگر بلافاصله سوار اسبش نشود دیگر هیچگاه شهامت سوار شدن را پیدا نخواهد کرد .....

برخی از بدترین جنایتهای بشر با نام حقیقت انجام شده است . مردان و زنان بسیاری بر سر تیرک ها سوختند . فرهنگ تمدنهای بسیاری نابود شدند . آنانکه که راههای متفاوتی را برگزیدند ، از جامعه طرد شدند .

یک نفر به نام حقیقت به صلیب کشیده شد . اما پیش از مرگ برای ما تعریف ژرفی از حقیقت به جای گذاشت :

حقیقت چیزی نیست که به ما اطمینان و یقین می بخشد .

حقیقت چیزی نیست که ما را از دیگران بهتر می کند .

حقیقت چیزی نیست که در زندان عقاید از پیش تعین شده خود حبس کرده ایم .

حقیقت چیزی است که ما را آزاد می کند .

آن مرد گفت : حقیقت را بدان و حقیقت تو را آزاد خواهد کرد .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد امید

امید در درون کسی که هنوز راهی را برای خویش برنگزیده جای نمی گیرد .

هیچ اهرمی همچون بردباری و امید نمی تواند مشکلات را از پیش پایت بر دارد .

آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد .

با بدیهای دیگران دل خویش را به سیاهی نیالاییم ، همواره ساز سادگیمان کوک باشد و نگاهمان امیدوار.

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

زمانی که عاشق می شویم، می کوشیم تا انسان بهتری بشویم، دنیای اطرافمان هم بهتر می شود.

در سکوت ماندن فقط حرف نزدن نیست .

باید گوش را برای شنیدن تمام صداهای اطراف تعمیم داد . همانطور که رهبر ارکستر می تواند در میان موسیقی ارکستر ، فلوتی را که خارج می نوازد تشخیص بدهد ، به همین شیوه ، باید شنوایی خود را تربیت کنیم ، تا بتوانیم صدای خدا را در میان این بازار مکاره بشنویم .

انسان مدرن سکوت را بسیار آزار دهنده می داند . ساکت ماندن را دشوار می یابد ، همیشه بیقرار است و می خواهد کاری بکند ، توصیه ای بکند ، وظیفه ای پیش پای خودش بگذارد ، و در آخر برده اجبار خودش برای عمل می شود .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد سخن

آنکه درست سخن نمی گوید داناترین هم که باشد همگان بی سوادش می پندارند .

همیشه آن که با شما هم آوا می شود و سخن شما را بازگو می کند نمی تواند هم اندیش شما نیز باشد .

منتقدین پر حرف بجای عملگرایان کم حرف هم سخن می گویند .

دیگران خیلی زود بازخورد رفتار ما را نشان می دهند . درستی و نادرستی کردارمان را در نگاه و سخن دیگران خواهیم یافت .

آنکه پیاپی سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما نیست .

اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید .

دل کیهان را اگر بگشاییم این سخن را خواهیم شنید ” هر کنشی واکنشی را در پی دارد ” پس بر این باور باشید ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .

سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

درجوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم ، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم .

زندگی به یک مسابقه عظیم دوچرخه سواری می ماند که هدف اش ، زیستن سرنوشت شخصی هر کس است .

در خط آغاز ، همه در کنار هم و در شور و رفاقت شریک هستیم . اما هر چه مسابقه ادامه می یابد ، شعف اولیه جایش را به مبارزه می دهد : خستگی ، یکنواختی ، تردید در توانایی خویشتن .

متوجه می شویم که برخی از دوستانمان حاضر نیستند به مبارزه تن بدهند : هنوز در مسابقه حضور دارند اما تنها بخاطر آنکه نمی توانند وسط یک جاده بمانند . این افراد بسیارند . در کنار اتومبیل راهنما حرکت می کنند ، با هم صحبت می کنند و وظیفه شان را انجام می دهند .

می بینیم که مدام از آنها دور می شویم ، و بعد ناچار می شویم با تنهایی ، با غافلگیریهای پشت هر پیچ و مشکلات دوچرخه روبرو شویم . سرانجام از خود می پرسیم : آیا ارزشش را دارد ؟

بله ، ارزشش را دارد . تسلیم نشوید ...

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد تلاش

پایداری و تلاش کلید هر بند بسته ای است .

نو آوری نتیجه خواست و تلاش ماست نه رخدادهای ناگهانی .

سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است .

آنکه برای بهروزی آدمیان تلاش می کند و راه درست را نشان می دهد بارها و بارها می زید و تا یاد و سخنش جاریست او زاده می شود و باز هم .

آن گاه که ، زایش راهی نو را از درون خویش احساس کردی پای در راهی خواهی گذارد که پیشتر برای رسیدن بدان بسیار تلاش نموده ایی .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

انتظار این نخستین درسی بود که درباره ی عشق آموختم .

زندگی ، توصیه کردن یا توصیه گرفتن نیست

اگر به کمک احتیاج داریم ، بهتر است ببینیم دیگران چطور مشکلاتشان را حل می کنند یا چگونه از حل کردن آنها عاجز می مانند .

فرشته ما همواره حاضر است و اغلب از دهان شخص دیگری برای گفتن یا فهماندن چیزی به ما استفاده می کند . اما این توصیه اغلب به صورت تصادفی و معمولا در لحظه ای به ما می رسد که با وجود حضور ذهن ، دل نگرانیهای ما ، مانع از دیدن معجزات زندگی می شود .

باید به فرشته امان اجازه بدهیم که وقتی لازم می داند ، به روشی که بهتر می داند با ما سخن بگوید

استاد می گوید :

توصیه ها ، تنها فرضیه هایی درباره زندگی هستند و عمل زندگی کردن معمولا کاملا متفاوت است .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد فرهنگ

اهل بازار بر این باور اشتباهند که فرهنگ را هم می شود با زمان بندی دگرگون ساخت !.

افزایش ناگهانی مردم سبب کاهش ادب ،فرهنگ و فرهیختگی می گردد آنهم از آن رو که نسل و تبار پیش از آن نمی تواند بایستگیها و وظایف خویش را همچون آموزگار بدرستی انجام دهد .

فرهنگ های همریشه ، انگیزه ای توانمند است که موجب همبستگی کشورها در آینده می گردد .

شالوده و زیربنای گسترش هر کشور ، فرهنگ است .

اهل خرد و فرهنگ همیشه زنده اند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

به خود تلقین کن که ترس از شکست از خود شکست بدتر است .

برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم

لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است

کسی که چنین می کند

به گامهای خود اطمینان ندارد

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد اندیشه

اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد .

آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

به کرم ابریشم فکر کن .

او تمام عمرش را روز زمین می گذراند ، به پرندگان غبطه می خورد و از آنچه سرنوشت برایش مقدر کرده است ازرده خاطر است .

فکر می کند : من منفورترین مخلوق عالم هستم ، زشت ، چندش آور و محکوم به خزیدن روی زمین .

روزی مادر طبیعت از کرم می خواهد که پیله ای بتند . کرم وحشت زده می شود . او تا آن روز هیچ پیله ای نتنیده است . خیال می کند که با این کار ، مقبره اش را می سازد و خود را برای مردن آماده می کند .

با وجود همه ناخرسندی اش از زندگی ، به خداوند گله می کند : خدایا ، حالا که به این زندگی پست عادت کرده ام ، می خواهی تمام چیزهای اندکی را که دارم از من بگیری !

با نومیدی خود را در پیله محبوس می کند و در انتظار سرانجام کار می ماند .

بعد از چند روز متوجه می شود که به پروانه ای زیبا بدل شده است . می تواند به آسمان پر بکشد و همگان او را تحسین می کنند .

کرم ابریشم از معنای حیات و کارهای خداوند حیران می شود .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد شکست

گاهی شالوده و ریشه شکست های بزرگ ، از اشتباهات بسیار ریز و کوچک سرچشمه می گیرد .

فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

رضایت خدا

نواموزی از پدر نیستروس،کشیش اعظم صومعه اسکتا پرسید:برای رضایت خدا چه باید بکنم؟

پدر نیستروس پاسخ داد:ابراهیم غریبان را پذیرفت،خدا خشنود بود،الیاس از بیگانگان خوشش نمی امد،خدا خشنود بود.داوود به انچه که کرد مغرور بود،خدا خشنودبود،باجگیر رومی در برابر محراب از انچه می کرد شرمنده بود.یحیی تعمید دهنده به بیابان رفت،و خدا خشنود بود،یونس به شهر نینوا رفت ،و خدا خشنود بود.

از روح خودت بپرس که چه کار دوست دارد بکند.وقتی روحت با رویاهایت در توافق باشد،خدا خشنود است.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد جهان

غروب جان آدمی ، سپیده دمی به جهان دیگر است .

آنکه همه چیزش را به جهان می سپارد و خود سخن تازه ایی ندارد نباید مدعی داشتن خرد باشد و دانش .

زاد روز ما با تاری نادیدنی به هزاران زاد روز دیگر گره خورده است ، مرگ هم زاد روزیست همانند زاده شدن که بدرودی است به جهانی دیگر

جهان همواره در حال دگرگونی و رشد است نباید این پویندگی را زشت دانست ، باید همراه بود و سهمی از این رشد را بر عهده داشت .

آب و هوا ، بر جهان بینی ، پبوندهای مردمی و اندیشه ما تاثیرگذار است .

با ، رفته گان به جهان دیگر، نتوان همراه شد ، که این کوشش و همراهی عمر را بباد می دهد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

عشق معرفتی ملکوتی است که به انسان توانائی دیدن آنچه خدایان می بینند را می دهد...

فردریش نیچه فیلسوف آلمانی گفته است :

نمی ارزد که آدم وقتش را به بررسی مکرر اشتباهاتش بگذراند . اشتباهات مکرر جزئی از ذات انسان است .

استاد می گوید :

برخی از مردم اصرار دارند ثابت کنند در مورد مسایل جزئی درست عمل می کنند . اغلب به خودشان اجازه نمی دهند اشتباه کنند . و از این رفتار چیزی نصیب شان نمی شود جز ترس از پیشروی !

ترس از اشتباه دری است که ما را در قلعه " میانه روی " حبس می کند . اگر بتوانیم بر این ترس غلبه کنیم گام بزرگی به سوی آزادیمان برداشته ایم .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد اشک

آدمهای بزرگ و اندیشمند ، بسیار اشک می ریزند .

میان اشک مرد و زن فاصله و بازه ای از آسمان تا زمین است .

یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تمام راه ها به یک جا ختم میشوند ؛ اما تو راه خود را انتخاب کن و آن را تا آخر طی کن. سعی نکن که در همه راهها قدم بگذاری.

فرزانه واقعی آن است که فروتن باشد.

هرگز به عادت اجازه مده که بر حرکاتت فرمانروایی کند.

مرد احمق همواره می پندارد که برتر از دیگران است.

پیروزی و شکست بخشی از زندگی هر کسی است.

فقط یک راه برای مواجه شدن با یک مشکل وجود دارد ؛ حمله مستقیم به آن.

شما همانگونه و با همان معیارهایی محاکمه می شوید که دیگران را محاکمه می کنید.

هرکس احساس ماجراجویی را از دست بدهد، به گونه ای احساس زنده بودن را هم از دست می دهد.

کسی که با اراده ی آزاد خود توقف نکند؛ سرانجام توسط زندگی فلج خواهد شد.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد سفر

ره آورد سفر در درون آدمی ، به جز خرد و پیشرفت نیست .

در کنارمان دلبر هست و اگر نیست ، در سفر رسیدن به اویم . پس تنهای وجود ندارد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

خداوند، خدای شجاعان است

در روم باستان، عده ای غیبگو با عنوان سیبیل ها جمع شدند و آینده امپراتوری روم را در نه کتاب نوشتند.سپس کتابها را به تیبریوی عرضه کردند . امپراطور رومی پرسید : بهایشان چقدر است؟

سیبیل ها گفتند: یکصد سکه طلا

تیبریوس آنها را با خشم از خود راند سیبیل ها سه جلد از کتابها را سوزاندند و بازگشتند و گفتند:قیمت همان صد سکه است . تیبریوس خندید و گفت:چرا باید برای چیزی که شش تا و نه تایش یک قیمت دارد بهایی بپردازم؟

سیبیل ها سه جلد دیگر را نیز سوزاندند و با سه کتاب باقی مانده برگشتند و گفتند:قیمت هنوز همان صد سکه است .

تیبریوس با کنجکاوی تسلیم شد و تصمیم گرفت که صد سکه را بپردازد . اما اکنون او می توانست فقط قسمتی از آینده امپراطوریش را بخواند .

مرشد می گوید: قسمت مهمی از درس زندگی این است که با موقعیتها چانه نزنیم .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد پندار

واژه ها سرشار از پندارهاست ارزش آنها همپای زندگی است .

پندار و دیدمان بر روشنایی باشد و راستی ، بدینگونه راه های آینده ، روشن است و هموار .

آنکه می گوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد با کسی که همه چیز را اهریمنی می پندارد تفاوتی ندارد . برآیند چنین افکار سخیفی به چاه نیستی گرفتار آمدن است تنها کسانی خوبی را خوب می بینند که بدی و اهریمن را باور داشته باشند و از آن پرهیز کنند .

آنکه برای وجود خویش ارزشی نمی پندارد ، شان و فر کسی را نگه نمی دارد .

بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم .

ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست .

رویا پردازی که عملگرا هم باشد می تواند سرچشمه دگرگونی های بسیار گردد .

پندار های خواب و بیداری ما اگر ادامه یابند کم کم ساخته خواهند شد .

پندارهای پلید چاه های ژرفی ست که تشنه خردمندان است .

پندار های پاک در دل و روان آزادگان آشیانه دارد .

اگر پنداری توان پیش بردن ما را نداشته باشد همان به که زودتر رهایش کنیم .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

راه زندگی همیشه راه اسرار بوده و هست ...

یادگیری یک چیز به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم .

برای یاد گرفتن فروتنی لازم است

مردی در نمایشگاهی گلدان می فروخت . زنی نزدیک شد و اجناس او را بررسی کرد . بعضی ها بدون تزیین بودند، اما بعضی ها هم طرحهای ظریفی داشتند .زن قیمت گلدانها را پرسید و شگفت زده دریافت که قیمت همه آنها یکی است .او پرسید:چرا گلدانهای نقش دار و گلدانهای ساده یک قیمت هستند ؟چرا برای گلدانی که وقت و زحمت بیشتری برده است همان پول گلدان ساده را میگیری؟

فروشنده گفت: من هنرمندم . قیمت گلدانی را که ساخته ام می گیرم. زیبایی رایگان است .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد استاد

شاگردانی که بدون نوآوری ! همواره سخن استاد خویش را تکرار می کنند هیچگاه برای خود و استادشان فر و شکوهی ، ارمغان نمی آورند .

ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است .

بهترین آموزگار استاد ، شاگرد اوست .

دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

سایــــــــــــــــــــهء اُمیـــــــــــــــــــــد

*عشق زبان پاک دنیاست...

زبانی بدون واژه ها...

تنها زبان حقیقی کائنات.

زبانی که به توضیح نیازی ندارد، درست همان گونه که دلیلی برای این که چرا کائنات، جاودانه در گردشند وجود ندارد.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد هنر

هنر خوراک روان و هنرمند آفریننده آن است . بارگاه هنر با هیچ جایگاهی درخور ارزیابی نیست .

اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آینده اند .

در بلند هنگام هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر ایستادگی کند .

شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است .

آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای طبیعت است.

هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

سایــــــــــــــــــــهء اُمیـــــــــــــــــــــد

عشق نیرویی است که روح این دنیا را دگرگون می نماید و آن ررا به جلو هدایت میکند.

عشق مانند یک دام است. وقتی که سر راه مان قرار می گیرد، تنها خوبی آن را می بینیم و نه دشواری ها پنهانِ در پسِ آن را.

شجاع باش، توان عشق ورزیدن داشته باش...

و از عاشق بودنت شاد باش.

از پیروزی لذت ببر.

به ندای قلبت گوش کن.

عشق همواره یکسان باقی می ماند. این انسان هایند که تغییر می کنند.

عاشق نبودن از هر گناهی بزرگتر است.

تمام لحظات شاد زندگانی ام در آن بوسه خلاسه شد.

عمر بهای سنگینی است که برای بلوغ پرداخت می شود.

خداوند دعای آنانی را می شنود که می خواهند نفرت از آنان گرفته شود.

اما به دعای کسانی که می خواهند از عشق بگریزند ، ناشنواست.

پنجمین کوهستان

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد روان

سوار بر روان خویشتن خویش باشید ، پادشاهی بر سپاهی بی گزند ، اگر نگاهتان بر بوسه گاه زمین آسمان گره خورده باشد هیچ فراز و فرودی دلتان را نمی لرزاند .

ناراستی ها پیشاپیش رو به مرگ و نیستی اند مگر آنکه ما آنها را در اندیشه و روان خویش زنده نگاه داریم !.

سرزمین روان ما بسیار بزرگتر و باشکوه تر از جهان پیرامون ماست . کسانی را بدان راه دهیم که سزاوار آن باشند .

روان دانایان فربه تر از دیگران است این نیرویست که دانش به آنها بخشیده است .

بدن ایستگاه روان نیست. بدن هدیه و ابزار روان است .

گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است.

پرتگاه می تواند به وجدآورنده روان و یا کشنده جسم باشد .

برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش .

نیکی برآیند خرد است ، در دل و روان آدمی .

هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز .

در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری .

خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست .

برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو .

روان مردگان و زندگان در یک ظرف در حال چرخش اند .

اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

مهمترین درسی که از زندگی آموخته ام این است:

منحصر بفرد بودن حقی نیست که برای تعدادی محدود از زمان تولدشان در نظر گرفته شده باشد بلکه تمامی مردم، حتی فروتن ترینشان هم منحصر بفردند.

من از این مطمئنم که: همه ما جلوه گاه شکوه خداوندیم.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد ستیز

ستیزه جویان ، کشته اندیشه های پلید خویش خواهند شد .

بسیاری از ستیز ها ، برآیند دردها و گریه های دوران خردسالی ست .

برای نزدیکی و همگرایی خاندان خویش ، باید دستگیر یکدیگر شویم .

مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .

آنهایی که آمادگی برای پاسخگویی به تجاوز دشمن را با گفتن این سخن که : ” جنگ بد است و باید مهربان بود ، درگیری کار بدیست” را رد می کنند ، ساده لوحانی هستند که خیلی زود در تنور دشمن خواهند سوخت .

بدخو ، عمرش کم است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

هر جنگجوی نور معشوقش را آزرده است، به همین دلیل او را جنگجوی نور مینامند، چون که تمامی اینها را پشت سر گذاشته و هرگز امیدش را برای اینکه انسان بهتری باشد از دست نداده است.

مردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت . خانه ای دید که داشت می سوخت و مردی را دید که وسط شعله ها در اتاق نشیمن نشسته بود .مسافر فریاد زد : هی،خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : میدانم .

مسافر گفت:پس چرا بیرون نمی آیی؟

مرد گفت:آخر بیرون باران می آید . مادرم همیشه می گفت اگر زیر باران بروی ، سینه پهلو میکنی

زائوچی در مورد این داستان می گوید : خردمند کسی است که وقتی مجبور شود بتواند موقعیتش را ترک کند .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد آزادی

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست.

رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

سایــــــــــــــــــــهء اُمیـــــــــــــــــــــد

عمر بهای سنگینی است که برای بلوغ پرداخت می شود.

زمانی که انسان مستقیما" در چشمان کسی نگاه می کند نمی تواند دروغ بگوید یا چیزی را پنهان کند.

به نظرم اگر شجاعانه به دنبال عشق باشیم، عشق چهره اش را آشکار می نماید و ما حتی عاشق تر می شویم. اگر کسی ما را دوست بدارد، دیگران هم ما را دوست خواهند داشت. ولی اگر تنها بمانیم ، تنها تر هم می شویم.

زندگی چیز عجیبی است.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد همسر

جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن .

همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی .

گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد .

مردی که همسرش را به درشتی بیرون می کند ، به اشک به دنبالش خواهد دوید .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

به خاطر بسپار شخصیت هر فردی حاصل انتخاب و تصمیم های خود اوست

سرور رویاهای خود باش و خودت را با مهربانی دوست بدار

انتخاب ما را از قدرتمان اگاه میکند قدرتی که نشان میدهد ما میتوانیم خودمان باشیم و زندگی داشته باشیم که ارزویش را داریم

خداوند ما را خلق کرده که در خوشبختی و آرامش زندگی کنیم

هیچ راهی به خوشبختی نمیرسد زیرا که خوشبختی خود راه است

اینده هرگز نمیاید زیرا که اینده یک سفر است

و اخر اینکه آیا خداوند برای انسان کافی نیست!

رام کنندگان حیوانات سیرک برای مطیع کردن فیلها از ترفند ساده ای استفاده می کنند.زمانی که حیوان هنوز بچه است، یکی از پاهای او را به تنه درختی می بندند. حیوان جوان هر چه تلاش می کند نمی تواند خود را از بند خلاص کند اندک اندک ای عقیده که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل می گیرد.وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد ،کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند. فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد .پای ما نیز ، همچون فیلها،اغلب با رشته های ضعیف و شکننده ای بسته شده است ، اما از آنجا که از بچگی قدرت تنه درخت را باور کرده ایم، به خود جرات تلاش کردن نمی دهیم، غافل از اینکه برای به دست آوردن آزادی ، یک عمل جسورانه کافیست .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد گذشت و بخشش

با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید .

بخشش میزان فر و شکوه آدمی را نشان می دهد .

راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

عاقل به آن دلیل عاقل است که عاشق است. احمق به آن دلیل احمق است که فکر می کند می تواند عشق را درک کند.

شهسواری به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم.میخواهم ثابت کنم که اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، وهیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی کند.

دیگری گفت: موافقم .اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم .

وقتی به قله رسید ند ،شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند:سنگهای اطرافتان را بار اسبانتان کنید وآنها را پایین ببرید

شهسوار اولی گفت:می بینی؟بعداز چنین صعودی ،از ما می خواهد که بار سنگین تری را حمل کنیم.محال است که اطاعت کنم .

دیگری به دستور عمل کرد. وقتی به دامنه کوه رسید،هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن با خود آورده بود،روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند.

مرشد می گوید:تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند .

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد خودبینی و غرور

اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای او را خوار مساز ، بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی .

خودبینی ، خواستگاهش درون است و آدمی را شیفته خویش می سازد ، وارون بر این خواستگاه افتادگی پیرامون ماست ، که همگان را به سوی ما می کشاند .

آدم خودبین ، چاره ای جز فرود آمدن ، ندارد .

اگر غرورت را گم کرده ایی به کوهستان رو ، و اگر از جنگ خسته ایی به دریا .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

این که می گویند انسان ها در زمان پیری دیگر به دنبال رؤیاهایشان نمی روند درست نیست، انسان ها آن زمان که به دنبال رؤیاهای شان نمیروند پیر میشوند.

استاد می گوید:وقتی به طریق روح خویش می رسی , دری را میابی که عبارتی بر ان مکتوب است .به نزد من برگرد و ان عبارت را یا من بگو

مرید جسم و روحش را وقف جستجو می کند , و یک روز به ان در می رسد و به نزد استادش باز می گردد.

می گوید :نوشته شده بود غیر ممکن است.

استاد می پرسد این نوشته روی دیوار بود یا روی در؟

مرید پاسخ میدهد:روی در

_خوب پس دستگیره را بگیر و در را باز کن .

مرید اطاعت کرد . از انجا که جمله روی در نقش شده بود , وقتی در کنار رفت, ان جمله هم کنار رفت .در کاملا گشوده بود , مرید دیگر ان عبارت را نمی دید... و به راه خود ادامه داد.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد سرنوشت

کسی که عاشق خود و سرنوشت خویش نیست هیچ کاری از او بعید نیست .

اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد .

در هر سرنوشتی ، رازی مهم فرو نهفته است .

باور بدبختی از خود بدبختی دردناکتر است .

بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند .

سرآمد این جهانی شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زیباتری در برابر شماست .

اگر بر ساماندهی نیروهای خود توانا نباشیم ، دیگران سرنوشتمان را می سازند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

و هیچ قلبی تا زمانی که در جست و جوی رویاهایش باشد، هرگز رنج نخواهد برد.

مرید به استادش کفت :تمام روز به چیز هایی اندیشیده ام که نباید بیندیشم, به تمنای چیز هایی گذرنده ام که نباید تمناشان می داشتو به کشیدن نقشه هایی که نباید می کشیدم .استاد, مرید را برد تا در جنگل قدم بزنند.در میان راه , به گیاهی اشاره کرد و از مریدش پرسید نام ان را می داند یا نه.

مرید گفت :بلادونا هر کس از برگ هایش بخورد از پا در می اید .

استاد گفت اما نمیتواند کسی را بکشد که فقط تماشایش می کند .

به همین ترتیب , تمناهای منفی نمی تواند هیچ اسیبی به تو برسانند , اگر به خودت اجازه ندهی فریفته شان شوی.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد شادی

رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست .

شادی و امید روان آدمی را می پرورد گر چه تن رنجور و زخمی باشد .

شادی و بهروزیمان را با ارزش بدانیم ، تن رنجور نیرویی برای ادب و برخورد درست برجایی نمی گذارد .

زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن .

آنکه نگاه و سخنش لبریز از شادی ست در دوران سختی نیز ماهی های بزرگتری از آب می گیرد .

ابله ترین آدمیان آنانیند که با مسخره نمودن شایسته گان شاد می گردند .

سنگینی یادهای سیاه را

با تنهایی دو چندان می کنی

به میان آدمیان رو و در شادمانی آنها سهیم شو

لبخند آدمیان اندیشه های سیاه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود .

هنگامه شادمانه سرودن و بنواختن ، چه زود گذر و کوتاه ست .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

مسخره عمیق تر و پر معنا تر از عشق هیچ پدیده ای در دنیا نیست...در افسانه های کودکان پرنسس ها وزغ ها را می بوسند و او بدل به پرنس نیکو منظر می شود ...

اما در زندگی واقعی پرنسس ها پرنس ها را در آغوش می گیرند و از انها وزغ می سازند

مریدی نزد استادش رفت و گفت:سالها در جستجوی روشنیدگی بوده ام .احساس می کنم به ان نزدیک شده ام .باید گام بعدی را بدانم .

استاد گفت زندگی ات را چگونه می گذرانی؟

_هنوز گذران زندگی را نیامو خته ام ; والدینم کمکم می کنند .اما این یک موضوع فرعی است فقط.

استاد گفت:قدم بعدی تو این است که نیم دقیقه راست به خورشید بنگری .و مرید اطاعت کرد.

پس از نیم دقیقه , استاد از او خواست منظره ی پیرامونش را توصیف کند .

نمی بینم افتاب چشمانم را خیره کرده است .

_انسانی که تنها نور را می جوید و در این راه مسئولیت هایش را وا می گذارد , هر گز به روشنیدگی نمی رسد .و کسی که چشمان خود را خیره به خورشید نگه دارد, سر انجان کور می شود.

و این توضیح استاد بود ...

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد شناخت

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند .

بسیاری از جنگها و آوردهای مردمی از روی نبود شناخت و آگاهی آنها نسبت به یکدیگر بوده است .

برای رسیدن به کامیابی نباید از شکست های پیشین خیلی ساده بگذرید ، شناخت موشکافانه آنها ، پیشرفت شما را در پی خواهد داشت .

شناخت ما از درون خویش آن اندازه هست که بتوانیم انتخابی درست در بدترین زمانها داشته باشیم باید به نتیجه گیری خود احترام بگذاریم .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

11 دقیقه ..........

............ او می خواهد که شاد باشد. من هم می خوام ، هر کسی می خواهد ، اما هیچ کس شاد نیست.......................... من به خواسته خود به دنیا نیامدم ، من هیچ وقت هیچ کس را نداشتم که دوستم داشته باشد ، من همیشه تصمیم اشتباه گرفته ام ، حالا به زندگی اجازه می دهم برای من تصمیم بگیرد.

استاد می گوید اگر قرار است تصمیمی بگیریم , بهتر است این تصمیم را بگیریم و با عواقبش هم روبه رو شویم .پیشاپیش نمی توان عواقب تصمیم را دانست .هنر های غیب گویی برای مشاوره با مردم پدید امدند , نه برای پیش بینی اینده. این غیب گوها اندرز های نیک ولی پیشگویی های ضعیفی ارائه می کنند .در یکی از نیایش ها که عیسا به ما اموخته , می گوید :اراده ی خداوند انجام میگیرد . وقتی خداوند مشکلی را پدید می اورد , راه حلی را هم ارائه می کند .

اگر غیب گویی قادر به پیش گویی اینده بود , هر طالع بینی, ثروتمند, خوشبخت و خوشنود بود.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد گزینش

سکوی پرش و گزینش بهتر می تواند در هر گاه و جایی یافت شود ، مهم آنست که تا آن زمان ، پاکی و شادابی خویش را نگاه داریم .

گزینش می تواند درست و یا نادرست باشد ، گزینش گری یک هنر است . بهره بردن از تجربه های دیگران می تواند به گزینش راه درست کمک کند .

گزینش امروز ما ، برآیند اندیشه ها و راه بسیار درازیست که تا کنون از آن گذشته ایم . این گزینش می تواند سیمای نوی را از ما به نمایش بگذارد .

آنکس ، رستاخیز و دگرگونی بزرگی را فراهم می آورد که پیشتر بارها و بارها با تصمیم گیری های بسیار ، خود ساخته شده است.

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

قدرت آب در این نهفته است که هرگز چکش نمی تواند آن را بشکافدو چاقو نمی تواند آن را بدرد

به کرم سبز بیندیش بیشتر زندگی اش را روی زمین می گذراند , به پرندگان حسد می ورزد و از سرنوشت و شکل و کالبدش خشمگین است .

می اندیشد :من منفورترین موجوداتم; زشت, کریه و محکوم به خزیدن بر روی زمین.

اما یک روز , مادر طبیعت از او می خواهد پیله ای بتند.کرم یکه می خورد ...پیش از ان هرگز پیله نساخته.گمان میکند باید گور خود را بسازد, و اماده ی مرگ شود.هر چند از زندگی خود تا ان لحظه ناخشنود است , به خدا شکوه می برد :خدایا, درست زمانی که سر انجام به همه چیز عادت کرده ام , اندک چیزی را که هم دارم, از من می گیری؟

خود را نومیدانه در پیله حبس می کند و منتظر پایان می ماند.چند روز بعد به پروانه ای زیبا تبدیل شده.می تواند به اسمان پرواز کند و بسیار تحسین اش کنند .از معنای زندگی و برنامه های خدا شگفت زده است.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد آرزو

هر آرزویی بدون پژوهش و تلاش ، به سرانجام نخواهد رسید .

اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان به آنها نمی رسد .

کسی که چند آرزوی درهم ورهم دارد به هیچ کدام از آنها نمی رسد مگر آنکه با ارزشترین آنها را انتخاب کند و آن را هدف نهایی خویش سازد .

آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد . نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات ، دلیلی بر پیروزی و یا شکست آنهاست ، مهم خواسته و آرزوی آنهاست .

به آرزوهایی خویش ایمان بیاورید و آنگونه نسبت به آنها باندیشید که گویی بزودی رخ می دهند .

توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید.

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تصمیم خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد .

با استادم در دشتی نزدیک به دماغه ی سرد قدم میزدیم .گفت:"ان گل برولمیا را در انجا ببین."و اندکی بعد گفت :"ان ارکیده را ببین."چشم های من به تماشای معجزه موجودات کوچک عادت نداشتند.تنها چیزی که پیش رویم بود , مجموعه ی اشفته ای از گیاهان سبز بود و نه بیشتر.کم کم, در کنار او توانستم چشم هایم را اموزش بدهم تا در ان مجموعه , گیاهانی را که میخواستم بیابند .

خود گذراندن به تماشای ایات الهی به شیوه ی او , ما را در ادامه ی زندگی کمک میکند .فقط یک چشم تعلیم دیده میتواند ان ها را ببیند .امروز-هر چند هنوز مرتکب اشتباه هایی میشوم-بیشتر عادت کرده ام که در سناریو پیش رویم, دست خط خداوند را تشخیص بدهم.همانطور برای کسی که می داند ارکیده وجود دارد , زیبایی ارکیده قابل تشخیص است , ایات الهی نیز برای کسی تجلی می یابند که شهامت تشخیص ان هارا داشته باشد.ویلیام بلیک میگوید :"احمق نمی تواند همان درختی را ببیند که خردمند می بیند ."

برای فهمیدن این موضوع بهاب گزافی پرداختم , اما سر انجام اموختم.

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد توانایی

آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است .

همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد .

در هنگام توانایی اگر بستانکاری دیگران را ندهی ، بویژه هنگامی که او درمانده باشد ، فر و جایگاه خویش را برای همیشه از دست می دهی .

سپاسگذاری و ارج نهادن به دیگران ، نشان بزرگی و توانایی ست .

اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد.

پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید ، دمی درباره توانایی خود در اجرای آن بیندیشید و سپس پاسخ گویید .

آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟

آنکه نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند ارزش برتری و بزرگی ندارد .

رشد آدمیان تنها زمانی پایدار خواهد بود که بر اساس شایستگی ها و توانایی آنها باشد .

آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند ! با اشک ریختن ما ، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد .

تواناترین آدمها ، بیشتر زمانها خود را ناتوان می یابند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

تنها چیزی که انسان را از رسیدن به آرزوهایش دور می کند ترس از شکست است

دو استاد هندی عشق را چنین تعریف میکنند :

اوشو:عشق ورزیدن, به معنای واقعی کلمه , تجربه ای شاهانه است , چون همچون یک امپراتور رفتار میکنید .تمنا ی عش تجربه ای گدایانه است .هرگز همچون یک گدا نباشید همواره یک امپراتور باشید

نیاسارگاداتا مهاراجه :رنج از ارزو می اید . و احساس یگانگی هر گز نمی تواند سر کوب شود –انچه سرکوب میشود,ارزوی باز شناختن است .این ارزو همانند هر چیز کاملا ذهنی , یک نیرنگ است.

متن زیر بر دیواری در شهر بوئنس ایرس نوشته شده و توسط فابیانا ریبولدی تفسیر شده است :اگر کسی را دوست دارید , ازادش بگذارید .اگر به سوی شما باز گشت , به خاطر ان است که چنین بایسته بوده است و اگر بازنگشت, به خاطر ان است که چنین بایسته بوده است

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد صوفی گری

آدمیان ترسو و ناکارآمد خود را در دنیایی صوفیانه قهرمان می بینند .

سرزمینی که جوانانش دارای افکاری صوفیانه هستند ، بزودی بردگی را نیز تجربه می کنند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

عشق نیرویی وحشی است. اگر بکوشیم مهارش کنیم ،نابودمان می کند. اگر بخواهیم اسیرش کنیم ، ما را به بردگی می کشاند . اگر سعی کنیم آن را بفهمیم ، در سرگشتگی و حیرانی بر جایمان می گذارد.

روبرت میگوید:ببین چه اثر تاریخی جالبی است!افتاب پایان پاییز اغاز به غروب میکند.در شهر سابسروخ المان هستیم.

روبرت اصرار میکند :اثر تاریخی زیر پاهایت است.

نگاهی به زمین انداختم: قطعات سنگ فرش همه به یک اندازه هستند .نمی خواهم دوستم را مایوس کنم, اما نمی توانم در ان میدان چیز دیگری ببینم .

روبرت توضیح میدهد:

-اینجا را اثر تاریخی نامرئی می خوانیم.در هر بخش از این سنگ فرش , در زیر هر یک از این سنگ ها , نام مکانی نوشته شده که تعدادی از یهودیان در انجا کشته شده اند . هنر مندان گم نام , این میدان را در طول جنگ جهانی دوم ساختند , و به ازای کشف شدن هر قتل گاه جدید , سنگی به سنگ فرشه این میدان افزوده می شده است.هر چند هیچکس نمی بیند ولی اینجا یک گواه خواهد ماند

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد دوستی

آنکه همراه است و یاور ، هر نفس اش بهایی بی انتها دارد .

تنها راه ماندگاری هر مراوده دوستانه ایی ، رسیدن به ساختاری مشترک است .

دوستی تنها برآیند نیاز ما نیست ، از خودگذشتگی نخستین پایه دوستی ست .

دوستی بیش از اندازه همانند دشمنی ترسناک است .

هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست .

برای آنکه دوستیمان پا برجا بماند بهتر است همواره میانمان فاصله ایی باشد .

اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو .

به ارزش نگاه دوست زمانی پی می بری که در بند دشمنان و بدسگالان باشی .

دوستی که نومیدنامه می خواند ، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد . ارد بزرگ

هیچ گاه هماورد خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش است .

خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

چهار نیرو

آلن جونز کشیش می گوید برای ساختن روح به چهار نیروی نامرئی نیاز داریم : عشق ، مرگ ،قدرت ، زمان .

عشق لازم است زیرا خدا ما را دوست دارد .

آگاهی از مرگ لازم است تا زندگی را بهتر بفهمیم .

مبارزه برای رشد لازم است ، اما نباید در دام قدرتی که در این مبارزه به دست می آید بیفتیم زیرا می دانیم که این قدرت هیچ ارزشی ندارد.

سرانجام باید بپذیریم که روح ما هر چند ابدی است اما در این لحظه گرفتار دام زمان است ، با فرصتها و محدودیتهایش .بدین ترتیب باید طوری عمل کنیم که در زمان بگنجد، کاری کنیم تا به هر لحظه ارزش بگذاریم .نباید این چهار نیرو را مشکلاتی بدانیم که باید حل کنیم ، زیرا خارج از اختیار ماست . باید آنها را بپذیریم و بگذاریم آن چه را که باید به ما بیاموزند .

نیکوس کازانتزاکیس (نویسنده ی"زور بای یو نانی")تعریف می کند که در کودکی, پیله ی کرم ابریشمی را روی درختی میابد , درست زمانی که پروانه خود را اماده می کند تا از پیله خارج بشود.کمی منتظر می ماند, اما سرانجام –جون خروج پروانه طول میکشد-تصمیم می گیرد به این فرایند شتاب ببخشد.با حرارت دهانش پیله را گرم میکند , تا اینکه پروانه خروج خود را اغاز میکند .اما بالهایش هنوز بسته اند کمی بعد, می میرد .

کازانتزاکیس میگوید:بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود, اما من انتظار کشیدن نمیدانستم. ان جنازه ی کوچک,تا به امروز, یکی از سنگین ترین بارها بر روی وجدانم بوده.اما همان جنازه باعث شد بفهمم که یک گناه کبیره ی حقیقی وجود دارد:فشار اوردن بر قوانین بزرگ کیهان.بردباری لازم است, نیز انتظار زمان موعود را کشیدن, و با اعتماد راهی را دنبال کردن که خداوند برای زندگی ما برگزیده است

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد اندرز

پر حرفی در هنگام اندرز ، از اثر آن می کاهد .

اندرز جوان باید کوتاه ، تازه و داستان وار باشد .

فراموش نشدنی ترین اندرزها آنهایست که اندوهی فراوان برای بدست آوردنشان کشیده ایم .

اندرز پیران ، بیشتر زمان ها مملو از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است .

صدها راه برای پند و اندرز دادن وجود دارد اما بیشتر بدترین گونه آن ، که همان رو راست پند گفتن است را برمی گزینیم .

آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی است .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

مرغ توکا تصمیم می گیرد

توکای پیری تکه نانی پیدا کرد ، آن را برداشت و به پرواز در آمد . پرندگان جوان این را که دیدند ، به طرفش پریدند تا نان را از او بگیرند .

وقتی توکا متوجه شد که الان به او حمله می کنند ، نان را به دهان ماری انداخت و با خود فکر کرد:

- ((وقتی کسی پیر می شود ، زندگی را طور دیگری می بیند : غذایم را از دست دادم ؛ اما فردا می توانم تکه نان دیگری پیدا کنم . اما اگر اصرار می کردم که آن را نگه دارم ، در وسط آسمان جنگی به پا می کردم ؛ پیروز این جنگ ، منفور می شد و دیگران خود را آماده می کردند تا با او بجنگند و نفرت قلب پرندگان را می انباشت و این وضعیت می توانست مدت درازی ادامه پیدا کند.

فرزانگی پیری همین است : آگاهی بر این که باید پیروزی های فوری را فدای فتوحات پایدار کرد.))

وقتی کار بر روی چیزی را اغاز میکنید همواره جریان مخالفی در برابرشما وجود خواهد داشت.اگر بتوانید از دشواری های نخستین عبور کنید, ان جریان مخالف تقویت خواهد شد.

باید از این امر بهره بگیرید.میل به جلب رضایت تمام مردم دنیا باعث پیشرفت شما نمیشود.تنها میان حالان در این امر موفق میشوند,و حتا همین هم مشروط به قربانی های شخصی بسیار است.نیز نفرت یا بیزاری از کسی که شمارا دوست ندارد,شما را پیش نخواهد برد.مطمئن باشید که این بخشی از کار است.از انرژی جریان مخالف برای پرورش خود استفاده کنید,تا در انچه میکنید,عمیق تر و جدی تر باشید.ان را بپذیرید.

در همین حال,اگر این جریان شمارا از ره خود جدا کرد,به خاطر ان است که این راه مناسب شما نیست.در این صورت,تنها دست خود خداوند می توانسته این جریان مخالف را خلق کرده باشد

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد زندگی

آنچه رخ داده را باید پذیرفت اما آنچه را روی نداده ، می توان به میل خویش بنا نمود .

بزرگترین گمشده های ما در زندگی ، نزدیکترین ها به ما هستند ! .

آنکه مدام از کمبودها و ناراستی های زندگی خویش سخن می گوید دوست خوبی برای تو نخواهد بود .

می گویند رسیدن به آرامش هدف است باید گفت آرامش تختگاه نوک کوه است آیا کوهنورد همیشه بر آن خواهد ماند ؟ بیشتر زمان زندگی او در کوهپایه و دامنه می گذرد به امید رسیدن به آرامشی اندک و دوباره نهیب دل و دلدادگی به فرازی دیگر .

بزرگترین اشتباه و چاله زندگی یک زیاده خواه ، در آنست که پیش از کسب آمادگی لازم پشت میز مدیریت بنشیند .

جریان های آلوده به مرداب خواهند رسید سخن گفتن از آنها، زندگیمان را تباه می سازد .

نگاه ما به سختی های زندگی باید همانند نگاه به انبار پر از مهمات باشد . این انبار هر چه بزرگتر و افزونتر باشد پادشاهی باشکوه تری در راه است .

جز نامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست .

برای ربودن دل آدمیان باید بر هم پیشی گرفت و این زیباترین آورد زندگی است .

شکست های زندگی ، درهای پیروزی را می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد .

اگر هدف زندگی هویدا باشد ده ها راه بن بست نیز نمی تواند ما را از پیش رفتن به سوی آن باز دارد .

آنکه فکر می کند با گذشتن از زندگی خویش می تواند همه را دلشاد دارد و مخالفی هم نداشته باشد ! سخت در اشتباه است .

آنانی که در کنار ما زندگی می کنند اما کنشی ندارند و وارستگی را در پشت کردن به جهان می دانند گوشه نشینی می کنند و همه چیز را گذرا می دانند تکه گوشتهای هستند که هنوز از جهان حیوانی خود به دنیای آدمیان پا نگذاشته اند . آنکه ما را به این جهان آورد فر و خرد را مایه رشد ما قرار داد ، باید به آنان گفت خرد و دانش را انکار کردن با خوابیدن و مردن تمیزی ندارد .

پیران فریبکار، آتش زندگی جوانانند .

بدان همواره آنکه برای رسیدن به تو از همه چیزش می گذرد روزی تنهایت خواهد گذاشت، این هنجار دردناک زندگی است .

آنانیکه سامان و پویندگی در کیهان را دروغ می پندارند ، همواره در اندیشه کین خواهی و حمله به جهان پیرامون خویش هستند . زندگی خود و نزدیکانشان را تباه می سازند و سرانجام در برآیندی بزرگتر از هستی ناپدید می شوند .

نتیجه گیری زود پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است .

ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد .

اگر در بند زندگی روزمره تان شوید نمی توانید گامی بسوی بهروزی بردارد .

در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام .

هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود ، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست .

آنکه زندگی بدون رنج و تلاش را برمی گزیند پیشاپیش مرگ خویش را نیز جشن گرفته است .

زندگی میدان ادامه راه اشتباه نیست هر گاه پی به ناراستی راه خود بردیم باید به ریشه و بن پاکی خویش باز گردیم ، نه آنکه با اشتباهی دیگر آن را ادامه دهیم که برآیند آن ، از دست دادن همه عمر است .

دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست ، بلکه نشان نابودی زمان ، به گونه ای گسترده است.

اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که پگاه خوشبختی نزدیک است.

صدا زنده است یا مرده؟ رنگ ها بخشی از پیکره ای زنده اند یا مرده ؟ ! آذین بند و رخت چطور؟ !!!

اگر کسی در این پرسش ها خوب بنگرد خواهد دید همه آنها دارای روان و نیرو هستند . یک آوای زیبا می تواند شما را از خود بی خود کند ، رنگی ویژه می تواند شما را آرامش و یا به خشم در آورد و یا پدیده های بی جانی همچون نامه و جامه و … به صد زبان با شما گفتگو می کنند ، همه آنها در حال سرودن آواز خوش دمادم زندگی اند

در زندگی نادان سرانجام یک گره ، صدها گره باز نشدنی است .

تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست ، برسان روشنایی .

سرایش یک بیت درست از زندگی ، نیاز به سفری ، هفتاد ساله دارد .

آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند .

آدمی با کینه ، زندگی را بر دوستان نیز تنگ می کند .

این سخن پذیرفته نیست که : “پیکر بزرگترین زندان روان آدمی است” باید گفت پیکر بهترین دوست و همدم زندگی این جهانی روان است چرا که همیشه بدون کوچکترین بهانه ای بدنبال خواسته های او می دود . این که گفته شود روان در بند بدن است و باید زودتر آزاد شود تا به دیدار دلدار بشتابد ، اشتباه است چون هم او بدن را به روان هدیه نموده است کسی که دلدار می خواهد باید به خواست او تن دهد .

در پایان کوچه بن بست زندگی ، بارها و بارها ابله هان را دیدار خواهی کرد .

اگر شور زندگی و امید را ، در پیکره خاکستری یاران خویش بارور کنیم تنهایی هیچ گاه به سراغ مان نخواهد آمد .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

انسان می تواند آینده خودش را بسازد مشروط بر انکه تصمیم به ادامه راهش بگیرد. برای این، نیازمند آن است که از گذشته رها شود و از میان راه هایی که به او ارائه میشود ، بهترین را برگزیند.

انا سینترا تعریف میکند پسر کوچکش با کنجکاوی کسی که واژه ی جدیدی میشنود,اما هنوز معنای ان را نمیفهمد-از او پرسید:

-مامان پیری یعنی چه؟

انا پیش از انکه پاسخ بدهد,در کمتر از یک ثانیه به گذشته سفر کرد و لحظات مبارزه,دشواری ها و نومیدی های خودش را به یاد اورد و تمام بار پیری و مسئولیت را بر شانه هایش احساس کرد.چشمانش را به سوی پسرش گرداند که خندان منتظر پاسخی بود.انا گفت:پسرم,به صورت من نگاه کن .این پیری است.وپسر چروک های ان صورت و اندوه ان چشم ها را تماشا کرد.چه باعث شد که پسر تعجب نکند و پس از چند لحظه پاسخ بدهد:مامان!پیری چقدر قشنگ است؟

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد پرسش

پرسشگری حس کودکانه ایی است که تا پایان زندگی باید همراهش داشت .

پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است .

آنکه پرسشهای پراکنده در وادی های گوناگون را همزمان می پرسد ، تنها می خواهد زمان و نیروی استاد را تباه کند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

خاطرات یک مغ:

انسان هرگز نمی تواند از رویاها دست بکشد. رویا خوراک روح است، همانطور که غذا خوراک تن است. در زندگی بارها رویاهامان را فرو ریخته و تمناهامان را ناکام می بینیم، اما باید به دیدن رویا ادامه بدهیم . اگر نه روح مان می میرد و آگاپه نمی تواند به آن دست یابد ....

نخستین نشانه کشتن رویاهامان کمبود وقت است. پرکارترین آدمهایی که در زندگی دیده ام همیشه وقت کافی برای انجام هر کاری داشته اند. کسانی که هیچ کاری نمی کنند، اغلب خسته اند و هیچ توجهی به اندک کاری که لازم است ندارند. مدام شکایت می کنند که روز بسیار کوتاه است . حقیقت این است که از جنگیدن می ترسند

.

دومین نشانه مرگ رویاهامان در قطعیت های ما نهفته است . از آنجا که نمی خواهیم زندگی را ماجرایی عظیم ببینیم ، کم کم خودمان را در کم خواستن از زندگی، خردمند و منصف و محق می بینیم. به آن سوی دیوارهای هستی روزانه مان می نگریم و صدای شکسته شدن نیزه ها را می شنویم و بوی غبار و عرق را استشمام می کنیم و آتش های عظیم و چشمهای تشنه پیروزی جنگ جویان را می بینیم اما هرگز لذت، آن لذت شگرف درون قلبهای رزم آوران را نمی بینیم. برای آنان نه پیروزی مهم است نه شکست . تنها جنگیدن مهم است

.

سومین نشانه مرگ رویاهامان آرامش است. زندگی به غروب یک شنبه تبدیل می شود؛ هیچ چیز بزرگی نمی خواهیم. بیشتر از آن چه خود مایلیم ببخشیم، نمی خواهیم . خود را بالغ می پنداریم رویاهای جوانی مان را کنار می گذاریم و موفقیت شخصی و حرفه ای خود را می جوییم . شگفت زده می شویم که افرادی به سن و سال ما هنوز از زندگی، فلان چیز یا بهمان چیز را می خواهند. اما در حقیقت در ژرفای قلبمان می دانیم آن چه رخ داده است این است که ما از نبرد برای رویاهامان از جنگیدن دست کشیده ایم

.

با انکار رویاهامان و رسیدن به آرامش، وارد دوره کوتاهی از آسودگی می شویم اما کم کم رویاهای مرده در درون ما می پوسند و سراسر زندگی مان را متعفن می کنند . با افراد پیرامون بی رحم می شویم و بعدها این بی رحمی را به خود معطوف می کنیم و این جاست که بیماری ها و روان پریشی ها سر بر می آورند. آن چه می کوشیدیم در نبرد از آن بگریزیم – نومیدی و شکست – در نتیجه جبن بر سر ما می آید. و دریک روز زیبا، رویاهای مرده و فاسد، تنفس را برای ما دشوار می کنند و آرزوی مرگ می کنیم، مرگی که ما را از قطعیت کارها و آن آرامش وحشتناک غروب یک شنبه آزاد می کند

....

تنها راه نجات رویاهامان مهربانی با خویش است . باید مقتدرانه با هر تلاشی برای خود تنبیهی -هر چه هم که نا آشکار باشد- برخورد کرد برای دانستن اینکه چه زمانی با خود بی رحمیم باید هر درد روحانی – گناه، پشیمانی، بی تصمیمی، و جبن – را به درد جسمانی تبدیل کنیم. با تبدیل درد روحانی به یک درد جسمانی، می فهمیم این درد چه آسیبی به ما می رساند

------------------------------------------------------

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

فرگرد خردمند

اهل خرد ، پیشتاز روزگار خویش اند .

آدم خردمند ، تار و پودهای اصلی زندگی را می یابد .

شب زندگی برای خردمند ، همچون روز روشن است .

سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد .

بازده خرد برای اهل معنا ، کلام سکرآور است .

هر آنکه خردمندتر است اهریمن بیشتر به او حمله می کند . در میدان جنگ و آورد او هزاران فتنه و افسون کشته شده را خواهی دید .

دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .

گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشی کمیاب است .

رایزنی با خردمندان ، پیروزی در پی دارد .

دانش امروز فر بسیاری در پی داشته ، اما نیروی جاری سازی آرامش به روان ما را ندارد . امنیت را بزرگان خردمند به ما می بخشند .

-------------------

--------------------------

-------------------

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

در یکی از تلخ ترین لحظه های تصلیب دزدی می فهمد کسی که کنارش میمیرد پسر خداست.می گوید:مولا آنگاه که به ملکوت خود درآیی مرا به یاد آور.عیسی پاسخ میدهد:هرآنینه امروز با من در فردوس خواهی بود .و یک راهزن به نخستین قدیس کلیسای کاتولیک تبدیل شد.دیماس قدیس .هنوز نمیدانیم دیماس برای چه به مرگ محکوم شد.در کتاب مقدس چنان آمده که او به گناهانش اعتراف کرده و گفته به خاطر جنایاتی که انجام داده محکوم به مرگ شده است.فرض کنیم که چنین اعمال شریرانه ای انجام داده باشد که برای مصلوب کردنش کافی باشد؛با این وجود در واپسین دقائق زندگیش حرکتی حاصل از ایمان سعادتمندش می کند.هر گاه به هر دلیلی خود را از داشتن یک زندگی روحانی عاجز یابیم میتوانیم این مثال را به یاد آوریم.

********************************************************

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

خلاصه زندگی نامه ارد بزرگ :

- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است .

- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .

- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است .

- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند .

- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه .

- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است .

- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.

- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست .

- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .

- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .

زندگی نامه و بیوگرافی ارد بزرگ :

بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان حال حاضر ایران است نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته خود می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .

حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید :

ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند .

و یا :

میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر .

بجز ایران بسیاری در کشورهای فارسی زبان حوزه فرهنگی ایران از مریدان ارد محسوب می شوند . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند این مطلب که از سایت موسسه مطالعاتی فرهنگی روسیه, آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس) برداشت نموده ام :

خاطره ای از احمد شاه مسعود و ارد بزرگ :

این خاطره حکایت از روابط نزدیک این دو تن دارد که در طی سالهای تنهایی احمد شاه مسعود و ظهور و قدرت دو چندان طالبان ، که کابل ، هرات و مزار در اختیار طالبان و نیروهای متجاوز پاکستان بود . هر روز دهها بار مناطق اندک باقی مانده بمباران می شدند و در آن هنگامه ، که افکار عمومی می پنداشت شیر تنگه پنجشیر ( مسعود ) به زانو در خواهد آمد، و اندک نیروی مردم افغانستان هم قربانی سیاستهای آمریکایی دولت پاکستان و عربهای متجاوز امارات واقع شود .ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود را مورد حمایت خویش قرار می دهد و چنانچه در آن خاطره می خوانیم احمد شاه به شدت تحت تاثیر روح بزرگ او قرار می گیرد. در این خاطره زیبا می خوانیم ارد بزرگ هدیه ای برای احمد شاه مسعود می فرستد .آن هدیه در واقع یکی از آثار هنرمندانه اوست. تابلویی فوق العاده زیبا ، با تمی شگفت انگیز ...در آنجا شیر سنگی است که پایش زخم برداشته و آهوی ظریف و کوچک ، گونه خویش را بر زخم گذاشته تا خون بیرون نزند ... این تشبیه و استعاره زیبا گویای درک عمیق ارد بزرگ از شرایط نه چندان مناسب احمد شاه مسعود را داشت . و در ادامه آن خاطره می خوانیم وقتی احمد شاه آن اثر را از پیک ارد بزرگ ، در طی مجلسی دریافت می کند شدیدا منقلب و دگرگون می شود و چهره آرام و متین او به هم می ریزد او در آن جا از خواب شب قبل خود به نزدیکانش سخن می گوید بله خوابی که از ارد بزرگ ، یک اسطوره می سازد و برای قوم افغان آشنایی دیرین می شود ...

احمد شاه می گوید "خواب می دیدم پایم در نبرد زخمی شده و در آن هنگامه تنهایی مردی با لهجه ایرانی می گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ایرانی !! . و در ادامه می گوید آن مرد بزرگ بسرعت پایم را می بست تا جراحتم التیام یابد"

این خاطره زیبا از جهات گوناگون قابل ارز یابیست نگاه عمیق و مسئولیت شناس یک هنرمند را نشان می دهد.او خود می اندیشد ، احساس مسئولیت می کند و بدون آن که منتظر این و آن باشد دست به عمل می زند شاید امروز این خاطره با همان آدمهای اندکی که از آن خبر داشتند هیچ گاه گفته نمی شد و این راز همچون راز مرگ احمد شاه در دل تاریخ مدفون می شد ، اما! اما ارد مسئولیت خویش را پیش وجدان و آرمانهای خویش به انجام رسانیده است.او به هنر ایرانی به عنوان ابزاری می پردازد که می تواند قسمتی از خلقت انسانی که نیروی ست آسمانی ، را برای رهایی و کمال بشر بکار گیرد آثار او مادی نیستند و با نگاه مادی هم غیر قابل تفسیراند ، بقول دکتر مهرانفر برای شناخت ارد لازم است .

تائو ، فردوسی بزرگ و خیام فیلسوف را بشناسیم او از تائو لطافت و گذرایی و از فردوسی بزرگ هدف و آرمان مقدس و از خیام فیلسوف جهان فانی و بی ارزش را آموخته است.

احمد شاه مسعود به گفته یارانش در سفرها و منزلش در کنار قرآن دیوان حضرت حافظ را هرگز از خود جدای نمی کرد و ارادت خواصی به حافظ گرانمایه داشت .

آری داستان ارد داستان مردیست که عاشقانه سرزمین اجدادیش را ، فرزندان و تاریخش را دوست دارد اما این عشق موجب ستایشگری دائم و بی نتیجه گذشته نشده است . درسها و سخنان حکیمانه او این روزها از همه جا شنیده می شود صد ها هزار سایت و صدها نشریه روزانه کلام دلنشین او را تکرار می کنند و نسلی را با خود همراه نموده اند .

تصور این بود که جوانان ایران با اندیشمندان خویش قهر نموده اند اما امروز به خوبی شاهد موجی هستیم که همراه با اندیشمند معاصر آنهاست . ایرانیان هیچ وقت روشن اندیشان خویش را رها ننموده اند آنان بدنبال ندای حقیقی انسانهای آزاده اند . و او می گوید :

رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی .

و این ندا را امروز در گلوی خسته و غمگین ارد یافته اند اشک ها و غمگنانه های او نوای دل انگیز هزاران هزار مشتاق رشد و آرمانخواهی ایرانیان گشته است آن گاه که می گوید :

یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست .

سخن گفتن از ارد OROD کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود آنچه من از این نابغه معاصر کشورمان می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد )است اما پدرش و اصلیتش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است به لحاظ نژادی به سلاجقه متصل می شوند چنانچه می دانیم هزار سال قبل سلجوقیان ایل بزرگی در ناحیه آمودریا و فرارود بودند (ناحیه ای که همکنون کشورهای تاجیکستان ، جنوب شرقی ازبکستان ، شرق ترکمنستان و قسمت شمالی افغانستان است ) سلجوقیان مسعود جانشین محمود غزنوی را از سلطنت به زیر کشیدند و رفته رفته گستره ایران را تا مدیترانه پیش بردند سلجوقیان گسترده ترین حکومت ایرانی را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانیدن بازماندگان آنان در نواحی از مناطق شمال خراسان و منطقه بختیاری ایران ساکن شدند . بله خواجه نظام الملک توسی صدر اعظم دولت سلجوقی در سایه قدرتی که از علم و اندیشه های فردوسی بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنویان ، نظام اداری و اجتماعی درخشانی همچون تاسیس مدارس نظامیه و بفرمان ملک شاه سلجوقی که عاشق فرهنگ نیاکان و فردوسی بود تقویم خورشیدی ( جلالی ، شمسی ) را با کمک خیام و گروهی دیگر از نخبگان سرزمینمان ایران در مقابل هجری قمری تازیان ایجاد نمود .

مهمترین رکن اداره کشور در این دوره در اختیار مجلس ریش سفیدان بود آنان امرا و پادشاهان دودمان سلجوقی را بر می گزیدند و از قدرتی نظارتی و گاها تنبیهی برخوردار بودند ( شبیه سلسله اشکانیان )آنان معتقد به اصل فکر برتر بودند شاهنامه فردوسی و صدها اثر تاریخی دیگر را احیا کردند آنان حاکمیت تازیان (اعراب) را بطور کلی در خاورمیانه محدود به منطقه شبه جزیره عربستان نمودند نکته جالب در مورد گسترش حاکمیت این قوم بزرگ وجود داشت و آن مطلب این است که آنها هیچ گاه به شهرهای بین راه وارد نمی شدند تنها سفیری را به داخل شهر مربوطه می فرستادند و اولین خواستشان آن بود که دیگر خطبه ای به نام خلیفه بغداد خوانده نشود و رسما حکومت سلجوقی را بپذیرند .ذکر این حوادث تاریخی باعث می شود بهتر با اندیشمندی آشنا شویم که بر پیرامون خود دارای شناخت و ریشه است بقول حکیم فردوسی:

پدر چون به فرزند ماند جهان ........کند آشکارا برو بر نهان

گر او بفگند فر و نام پدر ...............تو بیگانه خوانش مخوانش پسر

کرا گم شود راه آموزگار ...............سزد گر جفا بیند از روزگار

به نظر من ما با شخصیتی روبرو هستیم که در این پیشینه کهن شناور است اهل خرد همواره در دوران زندگی این جهانی خویش در چنین وضعیتی قرار دارند . شما به زندگی سراسر رنج و اندوه فردوسی بزرگ نظری بیفکنید و سپس هزار سال بعد در همان شهر و همان خاک اخوان ثالث متولد می شود رشد می کند برگ می دهد و شاخسارش پر میوه می شود با همان غمها و همان محنت ها با همان آواز با همان آثار تراژیک ...

هر چند خود اخوان داشتن ریشه باستانی خویش را در قالب شعری رد می کند

اما اگر این ریشه نبود سفارش نمی کرد در کنار فردوسی بزرگ دفنش کنند ...

آری اُرد نیز با آثارش از ریشه های مشترکی سخن می گوید که شاید امروز در مرزهای کنونی ایران نباشد اما روان او همچنان در دره های شگفت انگیز بدخشان و کوههای مرتفع پامیر و رود بزرگ جیهون پرواز می کند

وقتی او را در حال صحبت با تاجیکان و یا اهالی شمال افغانستان و یا جنوب ازبکستان که گاها برای دیدنش می آیند می بینید متوجه می شوید که پرواز روح در دل تاریخ یعنی چه ، آنوقت که چشمان متعجب و مبهوت میهمانان را می بینید با آهنگ صدای او همراه می شوید و به ژرفای روان او فرو می روید .

اندیشمند و متفکر ایرانی که نظریات شگفت انگیز او موجب جلب و گرایش بسیاری از علاقمندان به علوم انسانی و بعضا علوم سیاسی شده است . ارد بزرگ به نوعی معمار است ، او از آینده ایی سخن می گوید که می تواند ایران را به جایگاه اصلی خود باز گرداند . شاید مهمترین نظریه او یعنی قاره کهن خود به تنهایی بتواند بیشترین تغییرات را در سطح روابط خارجی ایران و 19 کشور اطراف آن بوجود آورد . او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان ( که ایران در قلب آنست) یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می کشند . و او می گوید قاره کهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است . و چین با شروع بحث جاده ابریشم بدنبال افکار استعماری است حال آنکه این جاده ، راه انتشار فرهنگ غنی ایران به شرق و غرب بوده است و نمونه آن افکار میترایزم و شاهنامه فردوسی ماست که هر دو را با جعل اسامی چینی ها از آن خود می دانند .

او به ساختارهای سیاسی کشورهای محدوده قاره کهن نظری ندارد او همه را دعوت به همگرایی می کند او با دلایل بسیار ثابت می کند اگر این 20 کشور دست در دست یکدیگر بگذارند ساختاری بسیار قدرتمندتر از اتحادیه اروپا خواهند یافت .

نظریه قاره کهن . ایده ارد بزرگ

رنگ صورتی محدوده قاره کهن را به نمایش می گذارد

نقشی که ارد بزرگ برای ایران در قاره کهن قائل است نقشی فرهنگی و تاریخی نظیر یونان در اروپاست .

قاره کهن امروز اسیر آسیا و اروپاست .

تاریخ و فرهنگ در شرق به چین ختم می شود و در غرب به یونان .

یکی از وجوه جالب و بارز این نظریه ایجاد همگرایی بیشتر منطقه ایی است که خود موجب خلع سلاح تجزیه طلبان در سطح کشورهای منطقه می گردد .

ارد بزرگ با نظریه قاره کهن خود پرده از حقیقتی برداشته که تا کنون هیچ اندیشمندی به آن توجه نکرده بود .

یکی دیگر از ایده های او نظریه کهکشان بزرگ اندیشه است. که دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی است او با دلایل مستدل ثابت می کند جهان رو به انفجار اندیشه های گوناگون است و پیش بینی می نماید بزودی تعداد سایت های اینترنتی به چندین برابر جمعیت کره زمین برسند . او ثابت می کند جهان غرب با ابزار رسانه و اینترنت نمی تواند با تزریق فرهنگش یکپارچگی مورد نظر خویش را فراهم سازد .

ارد بزرگ GREAT OROD

با اینکه ایده های ارد بسیار جذاب است اما آنچه موجب شهرت روزافزون او گشته نصایح و پندهای حکیمانه اوست . پندهای او شامل تاکیدات مستمرش بر راستی ، احترام به ریش سفیدان ، پاسداشت اسطوره ها و میهن دوستی می گردد .

دهها مقاله و کتاب در مورد اندیشه های ارد بزرگ نگاشته شده است . بعضی او را علامه اقبال لاهوری عصر حاضر می دانند و عده ایی همپای فردریش نیچه در فلسفه و کسانی معتقدند جبران خلیل جبران امروز است . و البته جالب خواهد بود که بدانیم ارد و جبران خلیل جبران هر دو در 17 دی ماه زاده شده اند .

دکتر شهناز خاتمی هم مقالات بسیاری در مورد ارد بزرگ نگاشته که یک نمونه از آنان را که احتمالا برای شما نیز جالب و خواندنیست تقدیم می کنم

رابطه کار با خواست در نگاه ارد بزرگ

کار ما برآیند خواست و برنامه ماست آنکه خواست و برنامه ایی ندارد کاری انجام نمی دهد . ارد بزرگ

چرا بعضی از آدمها برای خود آینده ایی نمی بینند ؟ دلسرد و نامیدند ؟ همواره آیه یاس می خوانند و ناخودآگاه بذر افسردگی می پاشند ؟

پاسخ به این سئوالات را می توان در یک کلمه خلاصه نمود و آن نداشتن (( امید )) است

از سخن ابتدایی بحث مان می شود نتیجه گرفت (( کار نتیجه داشتن خواست است )) و خواست بدون امید و هدف بوجود نمی آید .

شاید بگویید کار ما لزوما می تواند خواست ما نباشد و نتیجه نیاز و اجبار باشد ،

بله تمام افکار و کنش های ما پاسخی ست به نیازهایی که جسم و روان از ما انتظار دارند اما بطن نیاز های ما و حتی نوع نگاه ما ریشه در هدفمندی زندگی و خواستی عقلانی دارد ، امید و آرزو شکل ظاهری و بیرونی آن می باشد .

اعتیاد ، فحشا و بزهکاری در جوامعی رواج دارد که بذر نامیدی و یاس در آنها پاشیده شده باشد

سستی اجتماعی و عدم تحرک نسل نو نتیجه سرکوفتگی آرزوهای آنان است .

این نسل شاید نتواند ابتدا موجب ترقی و رشد خود شود اما انباشتن خواسته ها به ایجاد رستاخیزی بزرگ منتهی می گردد .

مهمترین اتفاقی که رخ می دهد ظهور رهبرانی است که گویی هیچ چیز نمی تواند آنها را از پای بیندازد

واقع امر آنست که جوامع قابلیتی را در اندرون خویش دارند که می توانند در آخرین لحظه انسانها را از بدترین کابوسها نجات بخشند .

در این جوامع مردان برتر و بقول فردریش نیچه (( ابر انسان )) متجلی می گردند و سخنانش درمانگر درد ها و رنج های نسل شان می گردد .

ابر انسان نسل خویش را دعوت به عملگرایی می کند . او می خواهد ضعفها را با کار و قیامی همگانی از بین ببرد .

ارد بزرگ جمله زیبایی در این زمینه دارد : " آنچه رخ داده را باید پذیرفت اما آنچه روی نداده را می توان به میل خویش ساخت " .

" به میل خویش " یعنی آنکه باید ادامه را با خواست خویش پیش برد نه خاموشی .

ارد بزرگ حدس می زند که نسل افسرده پیشاپیش برای سستی خویش هم دلایل بیاورد و بدین خاطر می گوید : " رویا پردازی که عملگرا هم باشد می تواند سرچشمه دگرگونی های بسیار گردد ".

او تلویحا می گوید حتی می توان برای باروری و کار بیشتر به رویاها پناه برد و عقل محوری را که تابع واقعیتهای زمان حال خود می باشد را به کنار گذشت و آینده را به شکلی رویایی و دست یافتنی دید .

این خود باعث حرکت و جوشش می شود رویاها قابلیتی است که به انسان این نیرو را می بخشد که هر چیز به ظاهر غیر ممکن را نیز به دست آورد .

سخنان و کلمات بزرگان چنان انرژی در درون خود دارند که می توانند نسل های خاموش را از خواب های سنگین بیدار کنند .

شاید یکی از زیباترین جملات ارد بزرگ این جمله باشد که : آرامش اگر همیشگی باشد سستی و پلشتی در پی دارد .

رسیدن به آرامش دائمی ! شعار تبلیغاتی بسیاری از خماران و اهل تصوف است فرقه های مختلفی از هندویان و بودایی ها هدف و خواست خویش را برای رسیدن به آرامش مطلق می دانند شاید معنای جمله ارد بزرگ را آن زمان بتوان خوب درک کرد که بدانیم این آرامش و خلسه وحشتناک موجب گشت قرنها شبه قاره هند تن به استعمار بسپارد .

اهل تصوف سعی می کنند به خود بقبولانند که اگر ما خوب باشیم ! به جهان از دریچه خوبی خواهیم نگرست پس در این حالت بدی وجود ندارد در حالیکه در هر ثانیه هزاران نفر در سرتاسر دنیا گرفتار رفتارهای خشنونت آمیز و تجاوز قرار می گیرند ارد بزرگ به این گوشه نشینان می گوید :

آنکه می گوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد با کسی که همه چیز را اهریمنی می پندارد تفاوتی ندارد . برآیند چنین افکار سخیفی به چاه نیستی گرفتار آمدن است تنها کسانی خوبی را خوب می بینند که بدی و اهریمن را باور داشته باشند و از آن پرهیز کنند .

نگاه سخت ارد بزرگ به اهل تصوف و ریاضت کشان بدین خاطر است که او حرکت و جوشش نسل نوی سرزمینش را می خواهد و نه فسردگی و انجماد را...

باز در جایی دیگر می گوید : " آنکه زندگی بدون رنج و تلاش را برمی گزیند پیشاپیش مرگ خویش را نیز جشن گرفته است" .

ارد بزرگ در جایی سخت ترین حمله را به اهل تصوف و صوفی گری می کند که بسیار جالب و خواندنی است : " آنانی که در کنار ما زندگی می کنند اما کنشی ندارند و وارستگی را در پشت کردن به جهان می دانند گوشه نشینی می کنند و همه چیز را گذرا می دانند تکه گوشتهای هستند که هنوز از جهان حیوانی خود به دنیای آدمیان پا نگذاشته اند . آنکه ما را به این جهان آورد فر و خرد را مایه رشد ما قرار داد ، باید به آنان گفت خرد و دانش را انکار کردن با خوابیدن و مردن تمیزی ندارد " .

نتیجه این بحث را می توان اینگونه دانست که :

برای باروری و ایجاد تحرک و روحیه لازم در افراد باید ریشه های آرمانی و هدف آنها را تقویت نمود

باید روحیه بخشید

باید صوفی منشی را کالبدشکافی کرد و آثار وحشتناکش را معرفی نمود .

و در نهایت نباید انتظار داشت در جامعه ایی که شادی و امید وجود ندارد نوآوری رخ نماید...

********************************************************

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

پانزده سالم بود که به مادرم گفتم :

«فهمیدم می خواهم چه کاره بشوم : نویسنده می شوم

مادرم با ناراحتی گفت : « پسرم٬ پدرت مهندس است٬ آدم منطقی و معقولی است و تصور مشخص و دقیقی از دنیا دارد. می دانی نویسنده یعنی چی؟»

« یعنی کسی که کتاب می نویسد »

« عمویت هارلدو پزشک است٬ اما کتاب هم می نویسد و چند تایی هم چاپ کرده. اگر به دانشکده ی مهندسی بروی٬ در وقت آزادت هم می توانی بنویسی. »

« نه مامان. می خواهم فقط نویسنده باشم. نمی خواهم مهندسی بشوم که کتاب هم مو نویسد

« تو اصلا یک نویسنده را هم از نزدیک می شناسی که یکدفعه فکر کرده ای نویسنده ای؟! »

نویسنده ای را نمی شناختم. فقط عکسهایشان را دیده بودم.

« پس تو که درست نمی دانی نویسندگی چی است٬ چطور می خواهی نویسنده بشوی؟ »

برای آنکه جواب مادرم را بدهم٬ تصمیم گرفتم تحقیقی بکنم. در آغاز شصت سالگی٬ این است آنچه در مورد نویسنده بودن دریافته ام.

الف) نویسنده همیشه عینک می زند٬ سرش را هم درست شانه نمی کند. نصف اوقات از همه چیز عصبانی است و نصف دیگر اوقات افسرده است. مرتب به قهوه خانه ها می رود و با نویسنده های عینکی و ‍ژولیده ی دیگر بحث می کند. حرف های قلمبه سلمبه می زند. همیشه تصورات خارق العاده ای درباره رمان بعدی اش دارد و از آنهایی که منتشر کرده٬ بدش می آید.

ب) نویسنده وظیفه دارد و مجبور است طوری بنویسد که مردم هم عصرش هرگز نفهمند٬ و گرنه نمی گویند نابغه است اما مطمئن است در دوره ای به دنیا آمده که میانحالی حاکم است و او بسیار جلوتر از عصر خودش است.نویسنده همیشه هر جمله اش را بارها مرور و بازنویسی می کند. دایره ی لغت یک فرد عادی٬ حدود 3000 کلمه است. اما یک نویسنده واقعی٬ هرگز از این کلمات استفاده نمی کند٬ چرا که 189000 وا ژه ی دیگر در فرهنگ لغت وجود دارد و او یک آدم عادی نیست که از کلمات مردم عادی استفاده کند.

پ) فقط نویسندگان دیگر منظور و حرف او را می فهمند. اما اودر دلش از نویسندگان دیگر متنفر است ... ٬ چرا که همه شان دنبال آنند که با یک کلکی٬ جاهایی را که تاریخ ادبیات در طول قرن ها خالی گذاشته٬ پر کنند. پس نویسنده و همتاهایش با هم مسابقه می دهند تا جایزه نوشتن «پیچیده ترین کتاب» را بگیرند : در این میان٬ بهترین کتاب٬ آنی است که سخت خوان تر باشد.

ت) نویسنده از چیزهایی سر در می آورد که اسم ترسناکی دارند٬ مثلا نشانه شناسی٬ معرفت شناسی٬ نوعینیت گرایی. وقتی بخواهد کسی را از جا بپراند٬ می گوید : «انیشتن خر است!» یا «تولستوی دلقک بورژوازی است!» . اصلا همه بی آبرو هستند٬ اما با این حال٬ نویسنده مدام به دیگران می گوید نظریه ی نسبیت غلط است و تولستوی از اشرافیت روس دفاع می کند.

ث) نویسنده برای اینکه زنی را اغوا کند٬ می گوید : « من نویسنده ام.» و روی دستمال کاغذی برایش شعری می نویسد. این روش همیشه موثر است.

ج) نویسنده که بسیار با فرهنگ است٬ همیشه می تواند به جای منتقد ادبی هم کار کند. و در این لحظه است که فرصت می کند درباره کتابهای دوستانش مطلبی بنویسد و اوج سخاوتش را نشان بدهد. نصف نقدش را پر می کند از نقل قولهایی از نویسندگان خارجی و نصف دیگرش را هم به این جور تجزیه تحلیلها از جملات کتاب اختصاص می دهد: «برش معرفت شناسانه» یا « پنداره ای دو بعدی و یکپارچه از زندگی.» کسی که این نقد را بخواند٬ می گوید: « چه موضوع برجسته ای!» و کتاب را نمی خرد٬ چرا که نمی داند وقتی « برش معرفت شناسانه» از راه برسد٬ چکار باید بکند.

چ) وقتی از نویسنده بپرسند دارد چه کتابی را می خواند٬ همیشه کتابی را اسم می برد که هیچ کس تا حالا اسمش را نشنیده!

ح) فقط یک کتاب وجود دارد که سزاوار تحسین همه ی نویسنده هاست: اولیس، اثر جیمز جویس، نویسنده هرگز چیز بدی درباره این کتاب نمی گوید، اما وقتی کسی از او بپرسد موضوع کتاب چیست، نمی تواند درست جواب بدهد و آدم به شدت شک می کند واقعا کتاب را خوانده باشد. عجیب این است که اولیس به ندرت تجدید چاپ می شود، هر چند تمام نویسنده ها آن را شاهکاری ادبی می دانند؛ شاید به خاطر حماقت ناشرهاست که فرصت به این خوبی را برای پول در آوردن از راه کتابی که همه دوستش دارند، از دست می دهند.

همه ی این اطلاعات را که به دست اوردم، دوباره رفتم سراغ مادرم و دقیقا برایش توضیح دادم که نویسنده یعنی چه. او هم کمی تعجب کرد و گفت : « مهندس شدن که آسانتر است. تازه، تو که هینکی نیستی

اما همان موقع بعضی از صفات نویسنده را داشتم : موهایم را شانه نمی زدم، یک پاکت سیگار گلواز در جیبم داشتم، یک نمایشنامه به نام مرزهای مقاومت زیر بغلم بود که در کمال خوشبختی ام، منتقدی درباره اش نوشته بود : « جنون آمیز ترین نمایشی که تا حالا دیده ام!»، مشغول خواندن آثار هگل بودم و تصمیم داشتم هر طور شده اولیس جیمز جویس را تمام کنم. تا روزی که خواننده ای راکی از راه رسید و از من خواست ترانه هایش را بنویسم و به این ترتیب، مرا از راه نامیرایی دور کرد و دوباره گذاشت در مسیر آدم های عادی!

این باعث شد به خیلی جاها سفر کنم و قول برتولت برشت کفش های زیادی را برای دیدن کشورهای دنیا پاره کنم. صفحات این کتاب، شامل حکایاتی است از لحظاتی که پشت سر گذاشته ام، داستان هایی که برایم گفته اند و افکارم در مراحل مختلف رودخانه ی زندگی ام.

این متون بیش تر در مطبوعات مختلف دنیا منتشر شده و حالا به خواسته ی خوانندگانم آن ها را جمع کرده ام.

مقدمه کتاب چون رود جاری باش

********************************************************

http://www.imageboo.com/files/556uetw76095bqwxzcst.jpg « ارد بزرگ Orod Bozorg »

کنکاشی در افکار و آرمانهای ارد بزرگ

جعفر معروفی

ارد بزرگ orod bozorg

« آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »

این سخن از آن مردیست که برای بسیاری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست .

ارد بزرگ در کتاب «آرمان نامه» مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید .

از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و اینکه « زنجیره نسلهایند »و وظایف بسیاری بر دوش دارند .

و از آزادی

که نهایت آرزوی بشر است می گوید : «رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی »

از آزادیخواهان تجلیل می کند و می گوید :« پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است » آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید :« میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست »

و هشدار می دهد که :« آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد »

ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید :« میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است » او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید :« آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد »

آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود اینچنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است .

به خود بر می گردم به گذشته می نگرم به راهی که آمده ایم و آینده که چگونه مسیری خواهد بود و به آرمانهای ملت خویش ، آرمانهایی که برای غرب بسیار سنگین است و از هم اکنون با جعل اسامی ایرانی و ساختن فیلمهای 300 و اسکندر مقدونی و مواضع ضد ایرانی هویت تاریخی و فرهنگی ما را هدف قرار داده اند .

دشمنی آنان بیش از آنکه با نظام حاکمیتی ایران باشد دشمنی با هویت ملی و تاریخی ماست . آنها همواره از خروشیدن و برآمدن دوباره این ملت ترس و واهمه داشته اند . ارد بزرگ مستقیما به ما همان سو را نشان می دهد همان جایی که باعث سربلندی کشور ما در طول تاریخ بوده است . او از آرمان خواهی می گوید :« به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست »

و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید :« میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند :« کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست » او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید :« مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند »

آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید :« مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم »

ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید :« کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند » اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید :« آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند » او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید :« ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود »

براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود .

تنها نام انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست :« بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود »

در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد .

ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید :« پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است » و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و ...

او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید :« آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند »

در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید :« رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد »

پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد .

و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود . برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم .

منابع به ترتیبی که در متن بود :

* فرگرد آزادی - فرمان نخست

* فرگرد ریش سفید - فرمان هشتم

* فرگرد ریش سفید - فرمان ششم

* فرگرد آزادی - فرمان دوم

* فرگرد برآزندگان - فرمان سیزدهم

* فرگرد میهن - فرمان سیزدهم

* فرگرد میهن - فرمان دوازدهم

* فرگرد برآزندگان - قرمان هفدهم

* فرگرد میهن - فرمان نهم

* فرگرد آرمان - فرمان دهم

* فرگرد آرمان - فرمان شانزدهم

* فرگرد آرمان - فرمان هفدهم

* فرگرد آرمان - فرمان دوم

* فرگرد آرمان - فرمان ششم

* فرگرد سرآمدان - فرمان دوم

* فرگرد آرمان - فرمان هیجدهم

* فرگرد سرآمدان - فرمان نخست

* فرگرد سرآمدان - فرمان چهارم

* فرگرد ریشه ها - فرمان دوم

* فرگرد ریشه ها - فرمان پنجم

* فرگرد رسانه - فرمان دوم

ماخذ : وب سایت نیای بزرگ ایرانیان فردوسی

********************************************************

http://www.imageboo.com/files/pjy6vrebeumv7lcfyp3s.jpg « پائولو کوئلیو Paulo Coelho »

زندگی‌نامه‌

پائولو کوئلیو در سال‌ 1947، درخانواده‌ای‌ متوسط‌ به‌ دنیا آمد. پدرش‌ پدرو، مهندس‌ بود و مادرش‌، لیژیا، خانه‌دار. درهفت‌ سالگی‌، به‌ مدرسه‌ی‌ عیسوی‌های‌ سن‌ ایگناسیو درریودوژانیرو رفت‌ و تعلیمات‌ سخت‌ و خشک‌ مذهبی‌، تاثیر بدی‌ بر او گذاشت‌. اما این‌ دوران‌ تاثیر مثبتی‌ هم‌ براو داشت‌.

در راهروهای‌ خشک‌ مدرسه‌ی‌ مذهبی‌، آرزوی‌ زندگی‌اش‌ را یافت‌: می‌خواست‌ نویسنده‌ شود. درمسابقه‌ی‌ شعر مدرسه‌، اولین‌ جایزه‌ی‌ ادبی‌ خود را به‌ دست‌ آورد. مدتی‌ بعد، برای‌ روزنامه‌ی‌ دیواری‌ مدرسه‌ی‌ خواهرش‌ سونیا، مقاله‌ای‌ نوشت‌ که‌ آن‌ مقاله‌ هم‌ جایزه‌ گرفت‌.

اما والدین‌ پائولو برای‌ آینده‌ی‌ پسرشان‌ نقشه‌های‌ دیگری‌ داشتند. می‌خواستند مهندس‌ شود. پس‌، سعی‌ کردند شوق‌ نویسندگی‌ را در اواز بین‌ ببرند. اما فشار آن‌ها، و بعد آشنایی‌ پائولو باکتاب‌ مدار راس‌السرط‌ان‌ اثر هنری‌ میلر، روح‌ ط‌غیان‌ را در اوبرانگیخت‌ و باعث‌ روی‌ آوردن‌ او به‌ شکستن‌ قواعد خانوادگی‌ شد. پدرش‌ رفتار اورا ناشی‌ ازبحران‌ روانی‌ دانست‌. همین‌ شد که‌ پائولو تا هفده‌ سالگی‌، دوبار دربیمارستان‌ روانی‌ بستری‌ شد و بارها تحت‌ درمان‌ الکتروشوک‌ قرار گرفت‌.

کمی‌ بعد، پائولو با گروه‌ تاتری‌ آشنا شد و همزمان‌، به‌ روزنامه‌نگاری‌ روی‌ آورد. ازنظ‌ر ط‌بقه‌ی‌ متوسط‌ راحت‌ط‌لب‌ آن‌ دوران‌، تاتر سرچشمه‌ی‌ فساد اخلاقی‌ بود. پدر و مادرش‌ که‌ ترسیده‌ بودند، قول‌ خود را شکستند. گفته‌ بودند که‌ دیگر پائولو رابه‌ بیمارستان‌ روانی‌ نمی‌فرستند، اما برای‌ بار سوم‌ هم‌ او رادر بیمارستان‌ بستری‌ کردند. پائولو، سرگشته‌ترو آشفته‌تراز قبل‌، از بیمارستان‌ مرخص‌ شد و عمیقا در دنیای‌ درونی‌ خود فرو رفت‌. خانواده‌ی‌ نومیدش‌، نظ‌ر روان‌پزشک‌ دیگری‌ را خواستند. روان‌پزشک‌ به‌ آن‌هاگفت‌ که‌ پائولو دیوانه‌ نیست‌ و نباید دربیمارستان‌ روانی‌ بماند. فقط‌ باید یاد بگیرد که‌ چه‌گونه‌ با زندگی‌ روبه‌رو شود. پائولو کوئلیو، سی‌ سال‌ پس‌ ازاین‌ تجربه‌، کتاب‌ ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد رانوشت‌.

پائولو خود می‌گوید : ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد، درسال‌ 1998 در برزیل‌ منتشر شد. تا ماه‌ سپتامبر، بیش‌تر 1200 نامه‌ی‌ الکترونیکی‌ و پستی‌ دریافت‌ کردم‌ که‌ تجربه‌های‌ مشابهی‌ را بیان‌ می‌کردند. در اکتبر، بعضی‌ از مسایل‌ مورد بحث‌ دراین‌ کتاب‌ ــ افسردگی‌، حملات‌ هراس‌، خودکشی‌ ــ در کنفرانسی‌ ملی‌ مورد بحث‌ قرار گرفت‌. در 22 ژانویه‌ی‌ سال‌ بعد، سناتور ادواردو سوپلیسی‌، قط‌عاتی‌ ازکتاب‌ مرا درکنگره‌ خواند و توانست‌ قانونی‌ را به‌ تصویب‌ برساند که‌ ده‌ سال‌ تمام‌، درکنگره‌ مانده‌ بود: ممنوعیت‌ پذیرش‌ بی‌رویه‌ی‌ بیماران‌ روانی‌ در بیمارستان‌ها.

پائولو پس‌ ازاین‌ دوران‌، دوباره‌ به‌ تحصیل‌ روی‌ آورد و به‌ نظ‌ر می‌رسید می‌خواهد راهی‌ راادامه‌ دهد که‌ پدر و مادرش‌ برایش‌ درنظ‌ر گرفته‌اند. اما خیلی‌ زود، دانشگاه‌ را رها کرد و دوباره‌ به‌ تاتر روی‌ آورد. این‌ اتفاق‌ در دهه‌ی‌ 1960 روی‌ داد، درست‌ زمانی‌ که‌ جنبش‌ هیپی‌، درسراسر جهان‌ گسترده‌ بود. این‌ موج‌ جدید، در برزیل‌ نیز ریشه‌ دواند و رژیم‌ نظ‌امی‌ برزیل‌، آن‌ را به‌ شدت‌ سرکوب‌ کرد. پائولو موهایش‌ را بلند می‌کرد و برای‌ اعلام‌ اعتراض‌، هرگز کارت‌ شناسایی‌ به‌ همراه‌ خود حمل‌ نمی‌کرد. شوق‌ نوشتن‌، اورا به‌ انتشار نشریه‌ای‌ واداشت‌ که‌ تنها دو شماره‌ منتشر شد. در همین‌ هنگام‌، رائول‌ سی‌شاس‌ آهنگساز، ازپائولو دعوت‌ کرد تا شعر ترانه‌های‌ او را بنویسد. اولین‌ صفحه‌ی‌ موسیقی‌ آن‌هابا موفقیت‌ چشمگیری‌ روبه‌رو شد و 500000 نسخه‌ از آن‌ به‌ فروش‌ رفت‌. اولین‌ بار بود که‌ پائولو پول‌ زیادی‌ به‌ دست‌ می‌آورد. این‌ همکاری‌ تا سال‌ 1976، تا مرگ‌ رائول‌ ادامه‌ یافت‌. پائولو بیش‌ ازشصت‌ ترانه‌ نوشت‌ و با هم‌ توانستند صحنه‌ی‌ موسیقی‌ راک‌ برزیل‌ را تکان‌ بدهند.

در سال‌ 1973، پائولو و رائول‌، عضو انجمن‌ دگراندیشی‌ شدند که‌ بر علیه‌ ایدئولوژی‌ سرمایه‌داری‌ تاسیس‌ شده‌ بود. به‌ دفاع‌ ازحقوق‌ فردی‌ هر شخص‌ پرداختند و حتا برای‌ مدتی‌، به‌ جادوی‌ سیاه‌ روی‌ آوردند. پائولو تجربه‌ی‌ این‌ دوران‌ رادر کتاب‌ والکیری‌ها به‌ روی‌ کاغذ آورده‌ است‌.

در این‌ دوران‌، انتشار «کرینگ‌ ـ ها» راشروع‌ کردند. «کرینگ‌ ـ ها»، مجموعه‌ای‌ از داستان‌های‌ مصور آزادی‌خواهانه‌ بود. دیکتاتوری‌ برزیل‌، این‌ مجموعه‌ را خرابکارانه‌ دانست‌ و پائولو و رائول‌ را به‌ زندان‌ انداخت‌. رائول‌ خیلی‌ زود آزاد شد، اما پائولو مدت‌ بیش‌تری‌ درزندان‌ ماند، زیرا او را مغز متفکر این‌ اعمال‌ آزادی‌خواهانه‌ می‌دانستند. مشکلات‌ او به‌ همان‌ جا ختم‌ نشد; دوروز پس‌ ازآزادی‌اش‌، دوباره‌ در خیابان‌ بازداشت‌ شد و اورا به‌ شکنجه‌گاه‌ نظ‌امی‌ بردند. خود پائولو معتقد است‌ که‌ باتظ‌اهر به‌ جنون‌ و اشاره‌ به‌ سابقه‌ی‌ سه‌ بار بستری‌اش‌ در بیمارستان‌ روانی‌، ازمرگ‌ نجات‌ یافته‌ است‌. وقتی‌ شکنجه‌گران‌ در اتاقش‌ بودند، شروع‌ کرد به‌ خودش‌ را زدن‌، و سرانجام‌ از شکنجه‌ی‌ اودست‌ کشیدند و آزادش‌ کردند.

این‌ تجربه‌، اثر عمیقی‌ بر او گذاشت‌. پائولو دربیست‌ و شش‌ سالگی‌ به‌ این نتیجه‌ رسید که‌ به‌ اندازه‌ی‌ کافی‌ "زندگی‌" کرده‌ و دیگر می‌خواهد "ط‌بیعی‌" باشد. شغلی‌ دریک‌ شرکت‌ تولید موسیقی‌ به‌ نام‌ پلی‌گرام‌ یافت‌ و همان‌ جا با زنی‌ آشنا شدکه‌ بعد بااو ازدواج‌ کرد.

در سال‌ 1977 به‌ لندن‌ رفتند. پائولو ماشین‌ تایپی‌ خرید و شروع‌ به‌ نوشتن‌ کرد. اما موفقیت‌ چندانی‌ به‌ دست‌ نیاورد. سال‌ بعد به‌ برزیل‌ برگشت‌ و مدیر اجرایی‌ شرکت‌ تولید موسیقی‌ دیگری‌ به‌ نام‌ سی‌بی‌سی‌ شد. اما این‌ شغل‌ فقط‌ سه‌ ماه‌ ط‌ول‌ کشید. سه‌ ماه‌ بعد، همسرش‌ ازاو جدا شد و از کارش‌ هم‌ اخراجش‌ کردند.

بعد بادوستی‌ قدیمی‌ به‌ نام‌ کریستینا اویتیسیکا آشنا شد. این‌ آشنایی‌ منجر به‌ ازدواج‌ آن‌هاشد و هنوز باهم‌ زندگی‌ می‌کنند. این‌ زوج‌ برای‌ ماه‌ عسل‌ به‌ اروپا رفتند و درهمین‌ سفر، ازاردوگاه‌ مرگ‌ داخائو هم‌ بازدید کردند. در داخائو، اشراقی‌ به‌ پائولو دست‌ داد و در حالت‌ اشراق‌، مردی‌ رادید. دوماه‌ بعد، درکافه‌ای‌ در آمستردام‌، باهمان‌ مرد ملاقات‌ کرد و زمان‌ درازی‌ با او صحبت‌ کرد. این‌ مرد که‌ پائولو هرگز نامش‌ را نفهمید، به‌ اوگفت‌ دوباره‌ به‌ مذهب‌ خویش‌ برگردد و اگر هم‌ به‌ جادو علاقه‌مند است‌، به‌ جادوی‌ سفید روی‌ بیاورد. همچنین‌ به‌ پائولو توصیه‌ کرد جاده‌ی‌ سانتیاگو (یک‌ جاده‌ی‌ زیارتی‌ دوران‌ قرون‌ وسطی‌) را طی کند.

پائولو، یک‌ سال‌ بعد از این‌ سفر زیارتی‌، درسال‌ 1987، اولین‌ کتابش‌ خاط‌رات‌ یک‌ مغ‌ رانوشت‌. این‌ کتاب‌ به‌ تجربیات‌ پائولو درط‌ول‌ این‌ سفر می‌پردازد و به‌ اتفاقات‌ خارق‌العاده‌ی‌ زیادی‌ اشاره‌ می‌کند که‌ در زندگی‌ انسان‌های‌ عادی‌ رخ‌ می‌دهد. یک‌ ناشر کوچک‌ برزیلی‌ این‌ کتاب‌ راچاپ کرد و فروش‌ نسبتا خوبی‌ داشت‌، اما با اقبال‌ کمی‌ ازسوی‌ منتقدان‌ روبه‌رو شد.

پائولو درسال‌ 1988، کتاب‌ کاملا متفاوتی‌ نوشت‌: کیمیاگر. این‌ کتاب‌ کاملاً نمادین‌ بود و کلیه‌ی‌ مط‌العات‌ یازده‌ ساله‌ی‌ پائولو را درباره‌ی‌ کیمیاگری‌، در قالب‌ داستانی‌ استعاری‌ خلاصه‌ می‌کرد. اول‌ فقط‌ 900 نسخه‌ از این‌ کتاب‌ فروش‌ رفت‌ و ناشر، امتیاز کتاب‌ را به‌ پائولو برگرداند.

پائولو دست‌ ازتعقیب‌ رویایش‌ نکشید. فرصت‌ دوباره‌ای‌ دست‌ داد: با ناشر بزرگ‌تری‌ به‌ نام‌ روکو آشنا شدکه‌ از کار اوخوشش‌ آمده‌ بود. درسال1990، کتاب‌ بریدا رامنتشر کرد که‌ در آن‌، درباره‌ی‌ عط‌ایای‌ هر انسان‌

صحبت‌ می‌کرد. این‌ کتاب‌ با استقبال‌ زیادی‌ مواجه‌ شد و باعث‌ شد کیمیاگر و خاط‌رات‌ یک‌ مغ‌ نیز دوباره‌ مورد توجه‌ قرار بگیرند. درمدت‌ کوتاهی‌، هرسه‌ کتاب‌ در صدر فهرست‌ کتاب‌های‌ پرفروش‌ برزیل‌ قرار گرفت‌. کیمیاگر، رکورد فروش‌ تمام‌ کتاب‌های‌ تاریخ‌ نشر برزیل‌ راشکست‌ و حتا نامش‌ درکتاب‌ رکوردهای‌ گینس‌ نیز ثبت‌ شد. در سال‌ 2002، معتبرترین‌ نشریه‌ی‌ ادبی‌ پرتغالی‌ به‌ نام‌ ژورنال‌ د لتراس‌، اعلام‌ کرد که‌ فروش‌ کیمیاگر، ازهر کتاب‌ دیگری‌ در تاریخ‌ زبان‌ پرتغالی‌ بیش‌تر بوده‌ است‌.

در ماه‌ مه‌ 1993، انتشارات‌ هارپر کالینز، کیمیاگر رابا تیراژ اولیه‌ی‌50000 نسخه‌ منتشر کرد. در روز افتتاح‌ این‌ کتاب‌، مدیر اجرایی‌ انتشارات‌ هارپر کالینز گفت‌: «پیدا کردن‌ این‌ کتاب‌، مثل‌ آن‌ بود که‌ آدم‌ صبح‌ زود، وقتی‌ همه‌ خوابند، برخیزد و ط‌لوع‌ خورشید رانگاه‌ کند. کمی‌ دیگر، دیگران‌ هم‌ خورشید راخواهند دید

ده‌ سال‌ بعد، درسال‌ 2002، مدیر اجرایی‌ هارپرکالینز به‌ پائولو نوشت‌: «کیمیاگر به‌ یکی‌ ازمهم‌ترین‌ کتاب‌های‌ تاریخ‌ نشر ما تبدیل‌ شده‌ است‌

موفقیت‌ کیمیاگر درایالات‌ متحده‌، آغاز فعالیت‌ بین‌المللی‌ پائولو بود. تهیه‌کنندگان‌ متعددی‌ از هالیوود، علاقه‌ی‌ زیادی‌ به‌ خرید امتیاز ساخت‌ فیلم‌ از روی‌ این‌ کتاب‌ نشان‌ دادند و سرانجام‌، شرکت‌ برادران‌ وارنر درسال‌1993، این‌ امتیاز راخرید.

پیش‌ از انتشار کیمیاگر درامریکا، چند ناشر کوچک‌ دراسپانیا و پرتغال‌، آن‌ را منتشر کرده‌ بودند. اما این‌ کتاب‌ تاسال‌ 1995، در فهرست‌ کتاب‌های پرفروش‌ اسپانیا قرار نگرفت‌. هفت‌ سال‌ بعد، درسال‌ 2001، اتحادیه‌ی‌ ناشران‌ اسپانیا اعلام‌ کرد که‌ کیمیاگر ازپرفروش‌ترین‌ کتاب‌های‌ اسپانیاست‌.

ناشر اسپانیایی‌ پائولو (پلنتا)، در سال‌ 2002 مجموعه‌ی‌ آثار کوئلیو را منتشر کرد. فروش‌ آثار کوئلیو درپرتغال‌، بیش‌ ازیک‌ میلیون‌ نسخه‌ بوده‌ است‌.

در سال‌ 1993، مونیکا آنتونس‌ که‌ از سال‌ 1989، بعد ازخواندن‌ اولین‌ کتاب‌ کوئلیو بااو همکاری‌ می‌کرد، بنگاه‌ ادبی‌ سنت‌ جوردی‌ را در بارسلون‌ تاسیس‌ کرد تابه‌ نشر کتاب‌های‌ پائولو نظ‌م‌ ببخشد. در ماه‌ مه‌ همان‌ سال‌، مونیکا کیمیاگر رابه‌ چندین‌ ناشر بین‌المللی‌ معرفی‌ کرد. اولین‌ کسی‌ که‌ این‌ کتاب‌ را پذیرفت‌، ایوین‌ هاگن‌، مدیر انتشارات‌ اکس‌ لیبرس‌ از نروژ بود. کمی‌ بعد، آن‌ کاریر، ناشر فرانسوی‌ برای‌ مونیکا نوشت‌: «این‌ کتاب‌ فوق‌العاده‌ است‌ و تمام‌ تلاشم‌ را می‌کنم‌ تا در فرانسه‌ موفق‌ شود

در سپتامبر سال‌ 1993، کیمیاگر درصدر کتاب‌های‌ پرفروش‌ استرالیا قرار گرفت‌. در آوریل‌ سال‌ 1994، کیمیاگر درفرانسه‌ منتشر شدو بااستقبال‌ عالی‌ منتقدان‌ و خوانندگان‌ مواجه‌ شد و درفهرست‌ پرفروش‌ها قرار گرفت‌. کمی‌ بعد، کیمیاگر پرفروش‌ترین‌ کتاب‌ فرانسه‌ شد و تاپنج‌ سال‌ بعد، جای‌ خود را به‌ کتاب‌ دیگری‌ نداد. بعد از موفقیت‌ خارق‌العاده‌ در فرانسه‌، کوئلیو راه‌ موفقیت‌ را درسراسر اروپا پیمود و پدیده‌ی‌ ادبی‌ پایان‌ قرن‌ بیستم‌ دانسته‌ شد.

از آن‌ هنگام‌، هریک‌ ازکتاب‌های‌ پائولو کوئلیو که‌ در فرانسه‌ منتشر شده‌، بی‌درنگ‌ پرفروش‌ شده‌ است‌. حتا دریک‌ دوره‌، سه‌ کتاب‌ کوئلیو هم‌زمان‌ در فهرست‌ ده‌ کتاب‌ پرفروش‌ فرانسه‌ قرار داشت‌.

انتشار کنار رود پیدرا نشستم‌ و گریستم‌ در سال‌ 1994، موفقیت‌ بین‌المللی‌ پائولو راتثبیت‌ کرد. دراین‌ کتاب‌، پائولو درباره‌ی‌ بخش‌ مادینه‌ی‌ وجودش‌ صحبت‌ کرده‌ است‌. در سال‌ 1995، کیمیاگر درایتالیا منتشر شد و فروش‌ بی‌نظ‌یری‌ داشت‌. سال‌ بعد، پائولو دوجایزه‌ی‌ مهم‌ ادبی‌ ایتالیا، جایزه‌ی‌ بهترین‌ کتاب‌ سوپر گرینزا کاور، و جایزه‌ی‌ بین‌المللی‌ فلایانو رادریافت‌ کرد.

در سال‌ 1996، انتشارات‌ ابژتیوای‌ برزیل‌، حق‌ امتیاز کتاب‌ کوه‌ پنجم‌ را خرید و یک‌ میلیون‌ دلار پیش‌پرداخت‌ داد. این‌ رقم‌، بالاترین‌ مبلغ‌ پیش‌پرداختی‌ است‌ که‌ تا کنون‌ به‌ یک‌ نویسنده‌ی‌ برزیلی‌ پرداخت‌ شده‌ است‌. همان‌ سال‌، پائولو نشان‌ شوالیه‌ی‌ هنر و ادب‌ رااز دست‌ فیلیپ‌ دوس‌ بلازی‌، وزیر فرهنگ‌ فرانسه‌ دریافت‌ کرد. دوس‌ بلازی‌ دراین‌ مراسم‌ گفت‌: «تو کیمیاگر هزاران‌ خواننده‌ای‌. کتاب‌های‌ تومفیدند، زیرا توانایی‌ ما را برای‌ رویا دیدن‌، و شوق‌ ما را برای‌ جست‌ و جو تحریک‌ می‌کنند

پائولو درسال‌ 1996، به‌ عنوان‌ مشاور ویژه‌ی‌ برنامه‌ی‌ «همگرایی‌ روحانی‌ و گفت‌ و گوی‌ بین‌ فرهنگ‌ها» برگزیده‌ شد. همان‌ سال‌، انتشارات‌ دیوگنس‌ آلمان‌، کیمیاگر رامنتشر کرد. نسخه‌ی‌ نفیس‌ آن‌ شش‌ سال‌ تمام‌ در فهرست‌ کتاب‌های‌ پرفروش‌ نشریه‌ی‌ اشپیگل‌ قرار داشت‌ و در سال‌ 2002، تمام‌ رکوردهای‌ فروش‌ آلمان‌ را شکست‌.

در نمایشگاه‌ بین‌ المللی‌ فرانکفورت‌ سال‌ 1997، ناشران‌ پائولو با همکاری‌ انتشارات‌ دیوگنس‌ و موسسه‌ی‌ سنت‌ جوردی‌، یک‌ میهمانی‌ به‌ افتخار پائولو کوئلیو برگزار کردند و در آن‌، انتشار سراسری‌ و بین‌المللی‌ کتاب‌ کوه‌ پنجم‌ را اعلام‌ کردند. درماه‌ مارس‌ 1998، نمایشگاه‌ بزرگی‌ در پاریس‌ برگزار شد و کوه‌ پنجم‌، به‌ زبان‌های‌ مختلف‌، و توسط‌ ناشران‌ کشورهای‌ مختلف‌، منتشر شد. پائولو هفت‌ ساعت‌ تمام‌ مشغول‌ امضا کردن‌ کتاب‌هایش‌ بود. همان‌ شب‌، میهمانی‌ بزرگی‌ به‌ افتخار اودر موزه‌ی‌ لوور برگزار شد که‌ مشاهیر سراسر جهان‌، درآن‌ میهمانی‌ شرکت‌ داشتند.

پائولو در سال‌ 1997 ، کتاب‌ مهمش‌ کتاب‌ راهنمای‌ رزم‌آور نور را منتشر کرد. این‌ کتاب‌، مجموعه‌ای‌ ازافکار فلسفی‌ اوست‌ که‌ به‌ کشف‌ رزم‌آور نور درون‌ هر انسان‌ کمک‌ می‌کند. این‌ کتاب‌، تاکنون‌ کتاب‌ مرجع‌ میلیون‌ها خواننده‌ شده‌ است‌. اول‌، بومپیانی‌، ناشر ایتالیایی‌ آن‌ را منتشر کرد که‌ با استقبال‌ زیادی‌ مواجه‌ شد.

در سال‌ 1998، باکتاب‌ ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد، به‌ سبک‌ روایی‌

داستان‌سرایی‌ بازگشت‌ و مورد استقبال‌ منتقدان‌ ادبی‌ قرار گرفت‌. در ژانویه‌ی‌ سال‌ 2000، اومبرتو اکو، فیلسوف‌، نویسنده‌ و منتقد ایتالیایی‌، درمصاحبه‌ای‌ با نشریه‌ی‌ فوکوس‌ گفت‌: «من‌ از آخرین‌ رمان‌ کوئلیو خوشم‌ آمد. تاثیر عمیقی‌ بر من‌ گذاشت‌.» و سینئاد اوکانر، درهفته‌نامه‌ی‌ ساندی‌ ایندیپندنت‌، گفت‌: «ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد ، شگفت‌انگیزترین‌ کتابی‌ است‌ که‌ خوانده‌ام‌

پائولو درسال‌ 1998، تور مسافرتی‌ موفقی‌ را پشت‌ سر گذاشت‌. در بهار به‌ دیدار کشورهای‌ آسیایی‌ رفت‌ و در پائیز، از کشورهای‌ اروپای‌ شرقی‌ دیدن‌ کرد. این‌ سفر از استانبول‌ آغاز و به‌ لاتویا ختم‌ شد.

در ماه‌ مارس‌ سال‌ 1999، نشریه‌ی‌ ادبی‌ لیر، پائولو کوئلیو را دومین‌ نویسنده‌ی‌ پرفروش‌ جهان‌، درسال‌ 1998 اعلام‌ کرد.

در سال‌ 1999، جایزه‌ی‌ معتبر کریستال‌ را از انجمن‌ جهانی‌ اقتصاد دریافت‌ کرد و داوران‌ اعلام‌ کردند: « پائولو کوئلیو، بااستفاده‌ از کلام‌، پیوندی‌ میان‌ فرهنگ‌های‌ متفاوت‌ برقرار کرده‌، که‌ اورا سزاوار این‌ جایزه‌ می‌سازد

در سال‌ 1999، دولت‌ فرانسه‌، نشان‌ لژیون‌ دونور را به‌ اواهدا کرد. همان‌ سال‌، پائولو کوئلیو باکتاب‌ ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد درنمایشگاه‌ کتاب‌ بوئنوس‌ آیرس‌ شرکت‌ کرد. رسانه‌ها شگفت‌زده‌ شدند، درمیان‌ آن‌ همه‌ نویسندگان‌ برجسته‌ی‌ امریکای‌ لاتین‌، استقبالی‌ که‌ از پائولو کوئلیو بود، بی‌نظ‌یربود. مط‌بوعات‌ نوشتند: «مسئولانی‌ که‌ از 25 سال‌ پیش‌ در این‌ نمایشگاه‌ کتاب‌ کار می‌کرده‌اند، ادعا می‌کنند که‌ هرگز چنین‌ استقبالی‌ ندیده‌اند، حتا درزمان‌ حیات‌ بورخس‌. خارق‌ العاده‌ بود.» مردم‌ ازچهار ساعت‌ پیش‌ از شروع‌ مراسم‌، پشت‌ درهای‌ نمایشگاه‌ تجمع‌ کردند و مسوولان‌ نمایشگاه‌ اجازه‌ دادند که‌ آن‌ روز، نمایشگاه‌ به‌ ط‌وراستثنا چهار ساعت‌ دیرتر تعط‌یل‌ شود.

در ماه‌ مه‌ 2000، پائولو به‌ ایران‌ سفر کرد. او اولین‌ نویسنده‌ی‌ غیرمسلمانی‌ بود که‌ بعد از انقلاب‌ سال‌ 1357، به‌ ایران‌ سفر می‌کرد. اواز سوی‌ مرکز بین‌المللی‌ گفت‌ و گوی‌ تمدن‌ها، وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌، و ناشر ایرانی‌اش‌ (کاروان‌) دعوت‌ شده‌ بود. پائولو با انتشارات‌ کاروان‌ قرارداد همکاری‌ بست‌ و با توجه‌ به‌ این‌ که‌ ایران‌ معاهده‌ی‌ بین‌المللی‌ کپی‌رایت‌ را امضا نکرده‌ است‌، اواولین‌ نویسنده‌ای‌ بود که‌ رسما ازایران‌ حق‌ التالیف‌ دریافت‌ می‌کرد. پائولو هرگز تصورش‌ را نمی‌کرد که‌ درایران‌، باچنین‌ استقبال‌ گرمی‌ روبه‌رو شود. فرهنگ‌ ایران‌ کاملا با فرهنگ‌ غرب‌ متفاوت‌ بود. هزاران‌ خواننده‌ی‌ ایرانی‌ در کنفرانس‌ها و مراسم‌ امضای‌ کتاب‌ پائولو کوئلیو در دو شهر تهران و شیراز شرکت‌ کردند.

در ماه‌ سپتامبر همان‌ سال‌، رمان‌ شیط‌ان‌ و دوشیزه‌ پریم‌، همزمان‌ در ایتالیا، پرتغال‌، برزیل‌ و ایران‌ منتشر شد. در همان‌ زمان‌، پائولو اعلام‌ کرد که‌ ازسال‌ 1996، به‌ همراه‌ همسرش‌، کریستینا اویتیسیکا، موسسه‌ی‌ پائولو کوئلیو را به‌ منظ‌ور حمایت‌ از کودکان‌ بی‌سرپرست‌ و سالمندان‌ بی‌خانمان‌ برزیلی‌، تاسیس‌ کرده‌ است‌.

کتاب‌ شیط‌ان‌ و دوشیزه‌ پریم‌ در سال‌ 2001 در بسیاری‌ از کشورهای‌ جهان‌ منتشر شدو درسی‌ کشور درصدر کتاب‌های‌ پرفروش‌ قرار گرفت‌.در سال‌ 2001، پائولو، جایزه‌ی‌ بامبی‌، یکی‌ ازمعتبرترین‌ و قدیمی‌ترین‌ جوایز ادبی‌ آلمان‌ رادریافت‌ کرد. ازنظ‌ر هیات‌ داوران‌، ایمان‌ پائولو به‌ این‌ که‌ سرنوشت‌ و سرانجام‌ هر انسان‌، این‌ است‌ که‌ سرانجام‌ در این‌ دنیای‌ تاریک‌، به‌ یک‌ رزم‌آور نور تبدیل‌ شود، پیامی‌ بسیار عمیق‌ و انسانی‌ است‌.

در اوایل‌ سال‌ 2002، پائولو برای‌ اولین‌ بار به‌ چین‌ سفر کرد و شانگهای‌،پکن‌ و نانجینگ‌ را دید. در 25 جولای‌ سال‌ 2002، پائولو به‌ عضویت‌ فرهنگستان‌ ادب‌ برزیل‌ انتخاب‌ شد. هدف‌ این‌ فرهنگستان‌ که‌ در ریودوژانیرو مستقر است‌، حفاظ‌ت‌ از فرهنگ‌ و زبان‌ برزیل‌ است‌. دو روز بعد ازاعلام‌ این‌ انتخاب‌، پائولو سه‌ هزار نامه‌ی‌ تبریک‌ از سوی‌ خوانندگانش‌ دریافت‌ کرد و مورد توجه‌ تمام‌ مط‌بوعات‌ کشور قرار گرفت‌. وقتی‌ از خانه‌اش‌ بیرون‌ آمد، صدها نفر جلو خانه‌اش‌ جمع‌ شده‌ بودند و اورا تشویق‌ کردند. هرچند میلیون‌ها خواننده‌، شیفته‌ی‌ پائولو هستند، اما اوهمواره‌ مورد انتقاد منتقدان‌ ادبی‌ بوده‌ است‌. انتخاب‌ او به‌ عضویت‌ فرهنگستان‌ برزیل‌، در حقیقت‌ نقض‌ نظ‌ر این‌ منتقدان‌ بود.

در ماه‌ سپتامبر سال‌ 2002، پائولو به‌ روسیه‌ سفر کرد و به‌ شدت‌ تحت‌تاثیر قرار گرفت‌. پنج‌ کتاب‌ او، همزمان‌ در فهرست‌ کتاب‌های‌ پرفروش‌ قرار داشت‌. شیط‌ان‌ و دوشیزه‌ پریم‌، کیمیاگر، کتاب‌ راهنمای‌ رزم‌آور نور، و کوه‌ پنجم‌. در مدت‌ دو هفته‌، بیش‌ از 250000 نسخه‌ از کتاب‌های‌ او در روسیه‌ به‌ فروش‌ رفت‌. مدیر کتابفروشی‌ ام‌.د.کا اعلام‌ کرد: «ما هرگز این‌ همه‌ آدم‌ راندیده‌ بودیم‌ که‌ برای‌ امضا گرفتن‌ از یک‌ نویسنده‌، جمع‌ شده‌ باشند. ما قبلا مراسم‌ امضای‌ کتاب‌ برای‌ آقای‌ بوریس‌ یلتسین‌ و آقای‌ گورپاچف‌ و حتا آقای‌ پوتین‌ برگزار کرده‌ بودیم‌، اما با این‌ همه‌ استقبال‌ مواجه‌ نشده‌ بود. باورنکردنی‌ است‌

در اکتبر سال‌ 2002، پائولو جایزه‌ی‌ هنر پلانتاری‌ را از باشگاه‌ بوداپست‌ در فرانکفورت‌ دریافت‌ کرد و بیل‌ کلینتون‌، پیام‌ تبریکی‌ برای‌ او فرستاد. پائولو همواره‌ از حمایت‌ بی‌دریغ‌ و گرم‌ ناشرانش‌ برخوردار بوده‌ است‌. اما موفقیت‌ او به‌ کتاب‌هایش‌ محدود نمی‌شود. او درزمینه‌های‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ دیگر نیز موفق‌ بوده‌ است‌. کیمیاگر تاکنون‌ توسط‌ ده‌هاگروه‌ تاتر حرفه‌ای‌ در پنج‌ قاره‌ی‌ جهان‌، به‌ روی‌ صحنه‌ رفته‌ است‌ و سایر آثار وی‌ همچون‌ ورونیکا تصمیم‌ می‌گیرد بمیرد، کنار رود پیدرا نشستم‌ و گریستم‌، و شیط‌ان‌ و دوشیزه‌ پریم‌ نیز تاکنون‌ بر صحنه‌ی‌ تاتر موفق‌ بوده‌اند.

پدیده‌ی‌ «پائولو کوئلیو» به‌ همین‌ جا ختم‌ نمی‌شود. وی‌ همواره‌ مورد توجه‌ مط‌بوعات‌ است‌ و از مصاحبه‌ دریغ‌ ندارد. همچنین‌، به‌ ط‌ور هفتگی‌، ستون‌هایی‌ در روزنامه‌های‌ سراسر جهان‌ می‌نویسد که‌ بخشی‌ از این‌ ستون‌ها، در کتاب‌ مکتوب‌ گرد آمده‌اند.

در ماه‌ مارس‌ 1998، اوشروع‌ به‌ نوشتن‌ مقالات‌ هفتگی‌ در روزنامه‌ی‌ برزیلی‌ «اوگلوبو» کرد. موفقیت‌ این‌ مقالات‌ چنان‌ بود که‌ روزنامه‌های‌ کشورهای‌ دیگر نیز برای‌ انتشار آن‌هاعلاقه‌ نشان‌ دادند. تاکنون‌ مقالات‌ او در نشریات‌ «کوریر دلا سرا» (ایتالیا)، «تا نئا» (یونان‌)، «توهورن‌» (آلمان‌)، «آنا» (استونی‌)، «زویرکیادلو» (لهستان‌)، «ال‌ اونیورسو» (اکوادور)، «ال‌ ناسیونال‌» (ونزوئلا)، «ال‌ اسپکتادور» (کلمبیا)، «رفرما» (مکزیک‌))، «چاینا تایمز» (تایوان‌)، و «کامیاب‌ و جشن کتاب» (ایران‌)، منتشر شده‌ است‌.

یکی‌ از ترانه‌هایی‌ که‌ پائولو کوئلیو سروده‌ است‌:

من‌ ده‌ هزار سال‌ پیش‌ به‌ دنیا آمدم‌.

روزی‌، درخیابان‌، درشهر،

پیرمردی‌ را دیدم‌، نشسته‌ برزمین‌،

کاسه‌ی‌ گدایی‌ درپیش‌، ویولونی‌ در دست‌،

رهگذران‌ باز می‌ماندند تا بشنوند،

پیرمرد سکه‌هارا می‌پذیرفت‌، سپاس‌ می‌گفت‌،

و آهنگی‌ سرمی‌داد،

و داستانی‌ می‌سرود،

که‌ کمابیش‌ چنین‌ بود:

من‌ ده‌ هزار سال‌ پیش‌ به‌ دنیا آمدم‌

و دراین‌ دنیا هیچ‌ چیز نیست‌

که‌ قبلا نشناخته‌ باشم‌.

ماخذ : http://kandokave.persianblog.ir

ارد بزرگ 1 - تارنگار جملات زیبا و کوتاه

بارش باران از پستان گیتی ، فرزندان را در دل خاک جانی می دهد و زندگی را هویدا می کند و چه نیک مردان و زنانی که می بارند برای شکوفا شدن بستر آیندگان . ارد بزرگ



باران مهر آسمان است نه بغض آن ، همانند آدمیان مهرورزی که می بارند و کینه توزانی که خشک و بی نشانند . ارد بزرگ



روزهای سخت بهایی ست که باید برای سرافرازی پرداخت . ارد بزرگ



خارهای کوچک زخم به جان نمی زنند ، بلکه با او می آمیزد برای روزهای سختر . ارد بزرگ



بازده روزهای سخت ، بسیار بیشتر از دوران سرخوشی ست . ارد بزرگ



روزهای سخت گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند . ارد بزرگ



جنگ با روزهای سخت است که ما را پولادین می سازد . ارد بزرگ



بخشنده از دست نمی دهد او همواره در حال بدست آوردن است . ارد بزرگ



بخشندگی ، داشته است نه تباه شده . ارد بزرگ



اگر آدمیان می دانستند بخشندگی چه داشته بزرگیست هیچ گاه از آن دوری نمی گزیدند . ارد بزرگ



بخشندگان فرمانروایان بی تاج و تخت میانه مردمند . ارد بزرگ

ارد بزرگ  Orod Bozorg



مردم همواره گوش به ندای بخشندگان دارند . ارد بزرگ



برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز وجود خویش بگذری . ارد بزرگ



اگر پی به شکوه و گستره خرد خویش ببریم هیچ گاه به گردن کشی روی نمی آوریم . ارد بزرگ



گردن کشی آدمیان ، ریشه در ریزی و خردی میدان اندیشه آنان دارد . ارد بزرگ



چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند . ارد بزرگ



گردن فرازان به خرد روی آوردند و گردن کشان به نابخردی . ارد بزرگ



گردن کشان خیلی زود برده آدمهای بد کردار می گردند . ارد بزرگ



آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند . ارد بزرگ



پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است . ارد بزرگ



ریشه آدم های سست بنیاد همانند درختان ریشه در مرداب ، لرزان است . ارد بزرگ



وارون بر رشد و شکوه دانش آدمی ، ریشه ادب و منش آدمها ، از دوران دیرین تا کنون بسیار اندک دگرگون شده است . ادب تازیان ، مردم افرنگ و یا خاور نشینان کمترین دگرگونی را در خود داشته است . آنچه دگرگون شده دانش و خرد است . اما ریشه همان دردهای دیرین خویش را بر پشت دارد . ارد بزرگ



آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند . ارد بزرگ



کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . ارد بزرگ



هر چه بلند پروازتر باشیم به رازهای کمتری بر می خوریم . ارد بزرگ



آدمهای کوچک ، رازهایشان هم کوچک است . ارد بزرگ



با آدمهایی که همیشه از شما می خواهند حرفاهایشان را به این و آن نگویید کمتر گفتگو کنید . ارد بزرگ



هر حرفی راز نیست ، اگر سخنی را راز می دانید آن را به کسی نگویید و اگر گفتید دیگر نگویید این را به کسی نگو ! چرا که خود شما توان نگهداری آن را نداشته اید چه برسد به شنونده سخن شما . ارد بزرگ همسران ، اگر رازهای زندگی خویش را بیرون نبرند خیلی کمتر به غم جدایی گرفتار آیند . ارد بزرگ



رایزنی نباید سودی روشنی در راهی که نشان می دهد داشته باشد . ارد بزرگ



رایزنی که دوستان فراوان دارد تکیه گاه مناسبی نیست او گرفتار است و اندیشه اش آزاد نیست . ارد بزرگ



رایزنی که کار ، اجرایی می کند ، قابل اعتماد نیست . ارد بزرگ



رایزن کسی است که می تواند از درون پیچیده ترین مشکلات ، ساده ترین و بهترین راهها را بیابد . ارد بزرگ



سخت ترین کارها ، یافتن رایزن است چرا که رایزنهای بزرگ دور از دیدگان مردم ، در اندیشه های دور در حال پروازند . ارد بزرگ



بی گمان اولین باژ ، آخرین باژ نخواهد بود . ارد بزرگ



آنکه باژ می گیرد زندگیش بسیار کوتاه است . ارد بزرگ



اگر باژ دادی ایمین مباش ! که این درد را درمانی دگر است. ارد بزرگ



اگر هنجار ها و کارآگان سست باشند همان بهتر که باژ را بدهی . ارد بزرگ



هیچ هنجاری نمی تواند فراتر از جان بی گناهی باشد چه باژ باشد و چه غیر آن . ارد بزرگ



سامانه همه گير هستي با آنکه يکنواخت پنداشته مي شود ولي رو به پويش و پيشرفت است . گردش آرام هستي نبايد ما را فريب دهد ، ما بخشي از يک برنامه بزرگ و پيشخواسته در کيهان هستيم که پيشرفت را در نهاد خود دارد . ارد بزرگ



پوزش خواستن از پس اشتباه ، زيباست حتي اگر از يک کودک باشد. ارد بزرگ



در هنگام توانايي اگر بستانکاري ديگران را ندهي ، بويژه هنگامي که او درمانده باشد ، فر و جايگاه خويش را براي هميشه از دست مي دهي . ارد بزرگ



هميشه بين خود و همسرت بازه اي را نگاهدار تا به خواري گرفتار نشوي . ارد بزرگ



ميهماني هاي فراوان از ارزش آدمي مي کاهد ، مگر ديدار پدر و مادر . ارد بزرگ



خويشتن و مردم را هنگامي مي شناسي ، که تنها شوي . ارد بزرگ



خوارترين کارفرما کسي است که با ندادن و يا کم کردن دستمزد زير دست فرمانروايي مي کند . ارد بزرگ



بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است . ارد بزرگ



دارايي برآزندگان ، دلي سرشار از اميد است به پهنه و گستره آسمانها . ارد بزرگ



بهترين آموزگار استاد ، شاگرد اوست . ارد بزرگ



اگر مي خواهي بزرگ شوي ، از کردار نيک ديگران فراوان ياد کن . ارد بزرگ



هرگز به کودکانتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب و ستايش به ديگران را آموزش دهيد چون با داشتن اين ويژگيها هميشه او نگار مردم و شما در نيکبختي خواهيد بود و اگر اينگونه نباشد هيچ پيشه اي نمي تواند به او و شما بزرگواري بخشد . ارد بزرگ



هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس که به خود بگويم اين بار کار نا تمام را ، پايان مي دهم . ارد بزرگ



ميان گام نخست و آرمان بازه اي نيست ، آنچه داريم اندازه نيروي کنوني ماست . ارد بزرگ



در پشت هيچ در بسته اي ننشينيد تا روزي باز شود . راه کار ديگري جستجو کنيد و اگر نيافتيد همان در را بشکنيد . ارد بزرگ



بيچاره مردمي که فرمانروايانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ



فرودستان ، در بهترين هنگامه هم ، بهانه هاي فراوان ، براي انجام ندادن کار هاي خويش دارند . ارد بزرگ



هيچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان هاي خويش بترس . ارد بزرگ



رايزني با خردمندان ، پيروزي در پي دارد . ارد بزرگ



ه کوهستان مي نگرم ، درونم سرشار از نيرو مي شود کوهها سر فرود مي آورند ، و مي گويند : باز ما را درخواهي نورد . ارد بزرگ



سردمداران ناشايست ترسشان از ناکارآمديشان نيست ، دوري از فرمانروايي آنها را مي ترساند ! .ارد بزرگ



اميدوار مباش ديگران همراهيت کنند ، تنها به درمان دردهاي روزگار خويش بيانديش . ارد بزرگ



مردمان توانمند در ميان جشن و بزم نيستند . آنها در هر دم به آرماني بزرگتر مي انديشند و براي رسيدن به آن در حال پيکارند . ارد بزرگ



مستمند کسي است ، که دشواري و سختي نديده باشد . ارد بزرگ



قهرمان هاي آدمهاي کوچک ، همانند آنها زود گذرند . ارد بزرگ



نامداري بي نيک نامي ، به پشيزي نمي ارزد . ارد بزرگ



دوستي که نوميدنامه مي خواند ، هميشه سوار تو و پيشدار دورخيزهاي بلندت خواهد شد . ارد بزرگ



آن که پند پذير نيست ، در حال افتادن در چاله سستي و زبوني است . ارد بزرگ



دست استاد خويش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد . ارد بزرگ



با ترشرويي به ميان مردم رفتن ، تنها از بيماران ساخته است . ارد بزرگ



ر و پدر ، زندگيشان را با فروتني به فرزند مي بخشند . ارد بزرگ


فرومايگان پس از پيروزي ، همآورد شکست خورده خويش را به ريشخند مي گيرند . ارد بزرگ



اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار . ارد بزرگ



دل کيهان را اگر بگشاييم اين سخن را خواهيم شنيد " هر کنشي واکنشي را در پي دارد " پس بر اين باور باشيد ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بي بازگشت نخواهد بود . ارد بزرگ



همواره تنهايي ، توانايي به بار مي آورد . ارد بزرگ



براي پرش هاي بلند ، گاهي نياز است چند گامي پس رويم . ارد بزرگ



آموزگار مي تواند با رفتار و گفتارش کشوري را دگرگون سازد . ارد بزرگ



پيامد دانايي ، پذيرفتن بار ساماندهي ديگران است . ارد بزرگ



هنرمندان ناب ، هر روز در برابر ديدگان مردم نيستند . ارد بزرگ



نيرنگ پيران بدنهاد ، تنها با مرگ به پايان مي رسد . ارد بزرگ



نمي توان اميد داشت ، آدم هاي کوچک رازهاي بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ



آنکه به خرد توانا شد ، ترس برايش نامفهوم است . ارد بزرگ



کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نيروي آدمهاي فرهمند . ارد بزرگ



از آه و نفرين بزرگان و ريش سفيدان هر ايلي بايد ترسيد . ارد بزرگ



گيتي در جنگ و آوردي بزرگ در گردش است . انديشه و تلاش خردمندان از يک سو و پوزخند اهريمن و روان ديوپيشگان از سوي ديگر ، معرکه اين جهان گذارا است . ارد بزرگ



چه نشاني از بد انديش بجاست ؟ هيچ . ارد بزرگ



در برف ، سپيدي پيداست . آيا تن به آن مي دهي ؟ بسياري با نماي سپيد نزديک مي شوند که در ژرفناي خود نيستي بهمراه دارند . ارد بزرگ


اندرز پيران ، بيشتر زمان ها مملو از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است . ارد بزرگ



دودمان بي نيا و مرد کهن ، به هزار آيين اهريمني گردانده مي شود . ارد بزرگ



روز هاي خوش براي کژانديش بسيار کوتاه و روز کيفر بسيار دراز . ارد بزرگ



گِره هاي که به هزار نامه دادگستري باز نمي شود ، به يک نگاه و يا نداي ريش سفيدي گشاده مي گردد . ارد بزرگ



هر آنکه خردمندتر است اهريمن بيشتر به او حمله مي کند . در ميدان جنگ و آورد او هزاران فتنه و افسون کشته شده را خواهي ديد . ارد بزرگ



اگر نتوانيم به تبار خويش ساماني درست دهيم ، مانند اين است که در خانه ايي بي ديوار زندگي مي کنيم . ارد بزرگ



ميوه کشتن ، کشته شدن است . ارد بزرگ



انديشه و سخن ريش سفيدان برآيند بردباري ، مردمداري و سرد و گرم چشيدگي روزگار است . ارد بزرگ


غروب جان آدمي ، سپيده دمي به جهان ديگر است . ارد بزرگ



مهم ترين رازهاي نهان سياست بازان ، چيزي جز پيگري انديشه مردم کوچه و بازار نيست . ارد بزرگ



ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به دارايي و اندوخته . ارد بزرگ



آنکه راستي نپويد گرفتار آميزش با اهريمن است ، فرزند اين آميزش فتنه است و شورش . ارد بزرگ



دانش امروز فر بسياري در پي داشته ، اما نيروي جاري سازي آرامش به روان ما را ندارد . امنيت را بزرگان خردمند به ما مي بخشند . ارد بزرگ



چو گرماي تن مردان کهن به آسمان پر کشيد با يادشان انديشه هواخواهان خويش را گرما دهند . ارد بزرگ



ريش سفيدان ، زنجير ارتباط نسل ها هستند . و قوم بدون ريش سفيد ، گذشته اي کم رنگ دارد و آيين هاي به جاي مانده ، به هزار گونه ، تفسير مي شود . ارد بزرگ



فرزند نانجيب ، آتش عمر پدر است . ارد بزرگ



نانکه تيشه به ريشه بزرگان و ريش سفيدان مي زنند خود و فرزندانشان را بي پناه خواهند ساخت . ارد بزرگ



براي نزديکي و همگرايي قوم خويش ، کمک بهم و ستيز با ناداني و ناراستي را پيش گيريد . ارد بزرگ



بي مايگي و بدکاري پاينده نخواهد بود ، گيتي رو به پويندگي و رشد است . با نگاهي به گذشته مي آموزيم آدميان، اشتباهاتي همچون : برده داري ، همسر سوزي و ... را رها نموده است ، خردورزي ! آدمي را پاک خواهد کرد . ارد بزرگ



سرپرستاني که از ارزش سربازي مي کاهند ، و پدر و مادراني که ، پيشدار ميهنداري فرزندان خويش مي شوند ، به کشورشان پشت کرده اند . ارد بزرگ


پشتيباني از داشته ديگران ، پشتيباني از داشته خود ماست . ارد بزرگ



هنگامي که مي خواهي وظيفه و بايسته خويش را انجام دهي از کسي فرمان نگير . ارد بزرگ



هماي بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه اي به گستره و پهناي کوهستان داشته باشي . ارد بزرگ



براي رسيدن به کاميابي نبايد از شکست هاي پيشين خيلي ساده بگذريد ، شناخت موشکافانه آنها ، پيشرفت شما را در پي خواهد داشت . ارد بزرگ



بدان همواره آنکه براي رسيدن به تو از همه چيزش مي گذرد روزي تنهايت خواهد گذاشت، اين هنجار دردناک زندگي است . ارد بزرگ



هيچ گاه عشق به همدم را پاينده مپندار و از روزي که دل مي بندي اين نيرو را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت نشکني و اگر شکستي باز هم ناميد نشو چرا که آرام جان ديگري در راه است . ارد بزرگ




جايگاه ارزيابي و نقد شما بر کارکرد ديگران ، مي تواند آغازگاه نخستين گام شما براي سازندگي باشد . ارد بزرگ



آدمهاي بزرگ و انديشمند ، بسيار اشک مي ريزند . ارد بزرگ



فرمانروايان بي خرد ، مردم را شاگرد خويش مي پندارند . ارد بزرگ


مينديش که ديگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . ارد بزرگ



اگر شناخت زن و مرد نسبت به ويژگي هاي دروني و بيروني يکديگر بيشتر گردد کمتر دچار گسست مي شوند . ارد بزرگ



سرآمد اين جهاني شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زيباتري در برابر شماست . ارد بزرگ



هر چه بلند پروازتر باشيد تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهاي روانيتان نيز . ارد بزرگ



برآزندگان مست شرآب هزاران ساله تاريخ کشورخويشند سخن آنان جز آهنگ خزيش و رشد نيست . ارد بزرگ



آدمهاي پاک نهاد درهاي وجودشان را پس از ناسپاسي مي بندند نه پيش از آن . ارد بزرگ



يم آنگونه باشد که ما مي گويم . ارد بزرگ



اگر ديگران را با زيباترين منشها و صفات بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي کاهد بلکه او را دلگرم ساخته پيرامونيان ما چه بخواهيم و يا نخواهيم بر انديشه هاي ما اثر خواهند گذاشت . ارد بزرگ



آرمان و انگيزه هويدا ، ويژگي آدم کار آمد است . ارد بزرگ



آنکه درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد همگان بي سوادش مي پندارند . ارد بزرگ



هيچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنيد . ارد بزرگ



فرمانروا با انديشه وزيران توانمند خويش فرمانروايي مي کند . ارد بزرگ



پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است . ارد بزرگ



همه آدميان به شيوه هاي گوناگون سختي هاي روزگار را مي چشند . ارد بزرگ



ارزش استاد را دانستن هنر نيست ، بلکه بايستگي و وظيفه است . ارد بزرگ



آنکه پرسشهاي پراکنده در وادي هاي گوناگون را همزمان مي پرسد ، تنها مي خواهد زمان و نيروي استاد را تباه کند . ارد بزرگ



درون ما با تمام جزئيات ، از نگاه تيزبين اهل خرد پنهان نيست . ارد بزرگ



بکار گيري آشنايان در يک گردونه کاري برآيندي جز سرنگوني زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت . ارد بزرگ


ميهن پرستي هنر برآزندگان نيست که آرمان آنان است . ارد بزرگ




آهنگ دلپذير ، ريتم و آواي طبيعت است. ارد بزرگ



بي پايبندي به نظم در گيتي ، ويژگي آدمهاي گوشه گير است که عشق و احساس را سپر ديدگاههاي نادرست خود مي کنند. ارد بزرگ


هنگام گسست و بريدن از همه چيز ، مي تواني بسياري از نداشته ها را در آغوش کشي . ارد بزرگ



خودبيني ، خواستگاهش درون است که آدمي را شيفته خويش مي سازد و وارون بر اين خواستگاه افتادگي پيرامون ماست ، که همگان را به سوي ما مي کشاند . ارد بزرگ



بدبخت کسي است که نمي تواند ناراستي خويش را درست کند . ارد بزرگ



ميان اشک مرد و زن فاصله و بازه اي از آسمان تا زمين است . ارد بزرگ



نگاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟ ارد بزرگ



آنکه نمي تواند از خواب خويش براي قراگيري دانش و آگاهي کم کند توانايي برتري و بزرگي ندارد . ارد بزرگ



گيتي همواره در حال زايش است و پويشي آرام در همه گونه هاي آن در حال پيدايش است . ارد بزرگ



بزرگترين نابکاري آن است که بپنداريم براي آنکه برترين باشيم بايد دست به ويرانگري چهره ديگران بزنيم . ارد بزرگ



هر قدر به ديگران احترام بگذاريم ، به ما احترام خواهند گذاشت . ارد بزرگ



وزن يک تهمت ، سنگين تر از هزار هزار دشنام است . ارد بزرگ



ناداني ، خودخواهي به بار مي آورد . ارد بزرگ



هيچ پير جهان ديده اي منکر برآيند زهرآلود ، دارايي حرام در زندگي آدمي نيست . ارد بزرگ



تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است . ارد بزرگ



نادان هميشه از آز و فزون خواهي خويش خسته است . ارد بزرگ



آسودگي آدمي ، به گنج و دينار نيست که به خرد است و روشن بيني . ارد بزرگ



بدانديش هميشه ، کارش گره مي خورد . ارد بزرگ



نيکي برآيند خرد است ، در دل و روان آدمي . ارد بزرگ



خاموشي بيشه نبرد ، فريادها در سينه دارد . ارد بزرگ



اهل خرد و فرهنگ هميشه زنده اند . ارد بزرگ



آسيب ديده هميشه درهاي روياهايش کوچک و کوچکتر مي شود ، مگر با اميد که شرايط ما را دگرگون مي سازد . ارد بزرگ



پيران جهان ديده براي گفتگو مانع تراشي نمي کنند . ارد بزرگ



آغاز هر روز، نو شدني دوباره است ، و زماني براي پويايي بيشتر . ارد بزرگ



استخوان بندي فرياد ، پاسخ هزاران ستم بي صداست . ارد بزرگ



آنکه مي دزدد ، جز حق خويش چيزي نمي ستاند . اما اين ستاندن نفرين و خواري ابدي در پي دارد . ارد بزرگ



هميشه بدنبال سرنوشتي بهتر براي خود باش ، و اگر کسب دانش آرمانت است هر آنچه در اين مسير رنج ببري ارزشش را دارد . ارد بزرگ



جام عمر را جز با مي دلدادگي به خرد و دانش پر مکن . ارد بزرگ



مرد دلير بهنگام ستيز و نبرد ، همراهانش را نمي شمارد . ارد بزرگ



راز اندوختن خرد ، يکرنگي است و بخشش . ارد بزرگ


سرآمد دشواري و سختي دانايست و دانا چشم خويش را بر بسياري از زيبايي هاي زود گذر گيتي خواهد بست . ارد بزرگ



خواسته مراد از مريد خاموشي و ژرف نگريست ، و خواهش مريد از مراد ، نشان دادن مسير پيشرفت . ارد بزرگ



از سفر کرده ، ارزش سرزمين مادري را بپرس . ارد بزرگ



آنگاه که نمي دانم چه مي گويم ، جز راستي چيزي بر زبانم جاري نيست . ارد بزرگ



براي ماندگاري ، رويايي جز پاکي روان نداشته باش . ارد بزرگ



ياد اشک و شيفتگي ، آويزه خاموش دلهاست . ارد بزرگ



هر پيوستني آگاهي و ميوه اي نو ارمغان مي آورد . ارد بزرگ



خودت را بشناس اما به آن مبال . ارد بزرگ



آنکه براي بهروزي آدميان تلاش مي کند و راه درست را نشان مي دهد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش جاريست او زاده مي شود و باز هم . ارد بزرگ



راه آشتي را کسي بايد بيابد که خود سبب جدايي شده است . ارد بزرگ



ارزش پيمان شکن ، باندازه کفن هم نيست . ارد بزرگ



نگاه زمينيان ، تهي است از انوار آسمانيان . ارد بزرگ



اگر در بند زندگي روزمره تان شويد نمي توانيد گامي بسوي بهروزي بردارد . ارد بزرگ



نگاه آدمهاي کوچک ، چه زود پر مي شود و لبريز . ارد بزرگ



بسياري در پيچ وخم يک راه مانده اند و همواره از خويشتن مي پرسند : ما چرا ناتوان از ادامه راهيم . بدانها بايد گفت مي داني در کجا مانده اي؟ همانجاي که خود را پرمايه دانسته اي. ارد بزرگ



بسياري بخاطر برآيند هنجارهاي دروني اشان بين نماي سپيد و پاکي در اشتباهند . ارد بزرگ



ره آورد سفر در درون آدمي ، به جز خرد و پيشرفت نيست . ارد بزرگ



آنکه در بيراهه قدم بر مي دارد آرمان و هدف خويش را گم کرده است . ارد بزرگ



رهايي و آزادي ، برآيند پرستش خرد است و دانايي . ارد بزرگ



خستين گام بهره کشان کشورها ، ابتدا نابودي بزرگان و ريش سفيدان است و سپس تاراج دارايي آنها . ارد بزرگ



آدم خردمند ، تار و پودهاي اصلي زندگي را مي يابد . ارد بزرگ



آنکه کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود . ارد بزرگ



هنر خوراک روان و هنرمند آفريننده آن است . بارگاه هنر با هيچ جايگاهي درخور ارزيابي نيست . ارد بزرگ



شورشهاي آدميان ، با بسامدهاي پر نيروي کيهان خيلي زود به سامانه درست خويش باز مي گردد . ارد بزرگ



سازگاري با زيستگاه و تلاش براي بهتر شدن جايگاه کنوني ويژگي ناب آدمهاي پاک است . ارد بزرگ



سربازي که مي ترسد ، جان خود و ديگر سربازان را به خطر مي افکند . ارد بزرگ
همواره آدميان محيط و چنبره بدي و پليدي را با دانش و انديشه برتر خويش بسته و بسته تر مي سازند . ارد بزرگ



تاراج و شورش هيج گاه بهانه تاراج و شورش ديگر نيست . ارد بزرگ



جشن هاي بزرگ انگيزه افزايش باروري و پويايي آدميان مي شود . ارد بزرگ



خوش نامي بزرگترين فر و افتخار هر آدمي است . ارد بزرگ



بسياري از چيزهاي را که مي خواهيم داشته باشيم مي توانيم با نشان دادن توانمندي خويش به آساني بدست آوريم . ارد بزرگ



پيش از آنکه با کسي پيماني ببنديد ، دمي درباره توانايي خود در اجراي آن بينديشيد و سپس پاسخ گوييد . ارد بزرگ



براي ربودن دل آدميان بايد بر هم پيشي گرفت و اين زيباترين آورد زندگي است . ارد بزرگ



جز ناميدي و افسردگي هيچ بن بستي در زندگي آدمي نيست . ارد بزرگ



ديدگاه خوب مردم ، بهترين پشتيبان برگزيدگان است . ارد بزرگ



خود را براي پيشرفت مردم ارزاني دار تا مردم پشتيبان تو باشند . ارد بزرگ



آنگاه که سنگ خويشتن را به سينه مي زنيد نبايد اميد داشته باشيد همگان فرمانبردار شما باشند . ارد بزرگ



خوار نمودن هر آيين و نژادي به کوچک شدن خود ما خواهد انجاميد . ارد بزرگ



فزون خواهي براي داشته هاي ما زيانبار است . ارد بزرگ



برآزندگان سپاه ياران خويش را تنها در آمدگان و زندگان نمي بينند . ارد بزرگ



سختي هاي بزرگ به آدمي نيرويي دو چندان مي بخشد . ارد بزرگ


فرهنگ هاي همريشه ، انگيزه اي توانمند است که موجب همبستگي کشورها در آينده مي گردد . ارد بزرگ



اگر براي رسيدن به آرزوهاي خويش زور گويي پيشه کنيم ، پس از چندي کساني را در برابرمان خواهيم ديد که ديگر زورمان بدانها نمي رسد . ارد بزرگ



آب و هوا ، بر جهان بيني ، پبوندهاي مردمي و انديشه ما تاثيرگذار است . ارد بزرگ



اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آينده اند . ارد بزرگ



شالوده و زيربناي گسترش هر کشور ، فرهنگ است . ارد بزرگ



با گذشت ، شما چيزي را از دست نمي دهيد بلکه بدست مي آوريد . ارد بزرگ


آنکه به سرنوشت ميهن و مردم سرزمين خويش بي انگيزه است ارزش ياد کردن ندارد . ارد بزرگ



شکست هاي زندگي ، درهاي پيروزي را مي گشايد و خودپسندي درهاي پيروزي را يکي پس از ديگري مي بندد . ارد بزرگ



کوشش هاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است . ارد بزرگ



آنانکه پژوهش کرده اند تنها کمي به داشته هاي دروني خويش و رازهاي کيهاني آشنا شده اند و اين رويکرد نمي تواند دستاويزي براي کوچک شمردن ديگر کسان گردد چرا که بسياري به اين رازها پي مي برند بي کوچکترين بررسي و پژوهشي، آنها با کار و همچنين نگرش در نمايه هاي هستي به بسياري از ناگفته ها پي مي برند . ارد بزرگ



هيچ دوستي بهتر از تنهايي ، براي اهل انديشه نيست . ارد بزرگ



براي آنکه همواره دوستانمان را نگاه داريم بهتر است همواره فاصله و بازه اي ميان خود و آنها داشته باشيم . ارد بزرگ


جريان هاي آلوده به مرداب خواهند رسيد سخن گفتن از آنها، زندگيمان را تباه مي سازد . ارد بزرگ



آرمان ما نبايد موجب نابودي ديگران گردد آرماني ارزشمند است که بهروزي ما و ديگران را در پي داشته باشد . ارد بزرگ



ناراستي ها يمان را بپذيريم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگين مي کند . ارد بزرگ
جهان همواره در حال دگرگوني و رشد است نبايد اين پويندگي را زشت دانست ، بايد همراه بود و سهمي از اين رشد را بر عهده داشت . ارد بزرگ



ميهن دوستي ، دسته و گروه نمي خواهد ! اين خواستي است همه گير ، که اگر جز اين باشد بايد در شگفت بود . ارد بزرگ



آزادي باجي به مردم نيست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ



ابله ترين آدميان آنانيند که با مسخره نمودن شايسته گان شاد مي گردند . ارد بزرگ



آدمياني اندک ، تنها به هدف مي انديشند ! و بسيار کسان که هدفشان جز خانه نشين کردن همان گروه و دسته کوچک نيست . ارد بزرگ



پيشرفت تنها در سايه آمادگي هميشگي ما بدست مي آيد . ارد بزرگ



بزرگترين اشتباه و چاله زندگي يک زياده خواه ، در آنست که پيش از کسب آمادگي لازم پشت ميز مديريت بنشيند . ارد بزرگ



پادشاهي که مردمش از او فروتر بنشينند در فزوني و برتري نيست او در ته چاه کبر و خود بيني فرو افتاده است . ارد بزرگ



آنکه بر کردار خويش فرمانروايي کرد و دليرانه بسوي راه هاي نارفته رفت بي گمان آموزگار آيندگان خواهد شد . ارد بزرگ



دوستي تنها برآيند نياز ما نيست از خودگذشتگي نخستين پايه دوستي ست . ارد بزرگ



ستايش گران ميهن ، زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ



انديشمندان را شايد بتوان ناديده گرفت و يا بزور خفه شان نمود ! اما تاريخ ، گواه هزاران سال فرياد رساي آنان بوده و هست . ارد بزرگ



هيچ گاه از راستي و درستي خويش آزرده مباش چون هميشه در انتهاي هر داستان تو برنده ايي ! . ارد بزرگ



با فريب شايد بتوان چيزي بدست آورد اما در نهايت همان دستاورد مايه تباهي خواهد بود . ارد بزرگ



نخستين گام در راه پيروزي ، آموختن ادب است و نکو داشت ديگران . ارد بزرگ



اسطوره ها زاينده اند ! آنان براي فرزندان سرزمين خويش همواره اميد به ارمغان مي آورند . ارد بزرگ



توان آدميان را، با آرزوهايشان مي شود سنجيد. ارد بزرگ



آنکه برنامه ها را از پايان به آغاز ، مورد گفتگو و ارزيابي قرار مي دهد بر راستي در حال سرپوش گذاري بر روي چيزي است . ارد بزرگ



گفتگو با آدميان ترسو ، خواري بدنبال دارد. ارد بزرگ



آدمي مي تواند بارها و بارها به شيوه هاي گوناگون قهرمان شود . ارد بزرگ


انديشه همه گير مردمي هميشگي نيست زيرا همواره دستخوش دگرگوني بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامي ، آرمانهاي نو پديد مي آورد ، و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازي کند ناگريز نابود مي گردد . ارد بزرگ



برآزندگان به گفتار سخيف و کم ارزش زندگي خويش را تباه نمي سازند . ارد بزرگ



دوستان فراوان نشان دهنده کاميابي در زندگي نيست ، بلکه نشان نابودي زمان ، به گونه اي گسترده است. ارد بزرگ



اگر دست تقدير و سرنوشت را فراموش کنيم پس از پيشرفت نيز افسرده و رنجور خواهيم شد . ارد بزرگ



آنکه پياپي سخنتان را مي برد ، دلخوش به شنيدن سخن شما نيست . ارد بزرگ



مرداني که بيشتر از جايگاه و هنجار زنان پشتيباني مي کنند خود بيشتر از ديگران به نهاد زن مي تازند . ارد بزرگ



خنده فراوان و بلند و پيگير ، نفير فرا رسيدن هنگامه رنج و سختي است. ارد بزرگ



باش ، و اگر درشب و سياهي آغاز شد از اميد در خود چراغي بيافروز که پگاه خوشبختي نزديک است. ارد بزرگ



گاهي تنها راه درمان روانهاي پريشان ، فراموشي است. ارد بزرگ



اهل خرد ، پيشتاز روزگار خويش اند . ارد بزرگ



نقد و ارزيابي بي کينه ، پاداشي است که ارزش آن را بايد دانست . ارد بزرگ



مردمان توانمند در خواب نيز ، رهسپار جاده پيشرفتند . ارد بزرگ



برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آيندگان است . ارد بزرگ



آنکه ديگران را ابزار پرش خويش مي سازد ، تنها خواهد ماند . ارد بزرگ



بزرگترين کارخانه نابودي توانمنديها ، آيين آموزشي نادرست است. ارد بزرگ



هم رنگ ديگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است . ارد بزرگ


دشمني و پادورزي ، به آدم خردمند انگيزه زندگي مي دهد . ارد بزرگ



آدم بي مايه ، همه افراد را ابزار رسيدن به خواسته هاي خويش مي سازد . ارد بزرگ



آدم هاي بزرگ به خوشي هاي کوتاه هنگام تن نمي دهند . ارد بزرگ



براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود . ارد بزرگ



جايي که شمشير است آرامش نيست . ارد بزرگ



ريشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدير ناتوان است . ارد بزرگ



اگر به سخني که گفته ايد با تمام وجود پايبند هستيد، ديگر نيازي نيست براي آن پوزش بخواهيد . ارد بزرگ



نرمدلي و نرمش منش آدمي است و سنگدلي و سختسري منش اهريمن. ارد بزرگ



گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشي کمياب است . ارد بزرگ



فرمانرواياني که يک شبه داراي توان مي شوند ، با تلنگري فرو مي ريزند . ارد بزرگ



انديشه و انگاره اي که نتواند آينده اي زيبا را مژده دهد ناتوان و بيمار است . ارد بزرگ



کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بيشتر به کشور آسيب مي رسانند. ارد بزرگ



دشمن ابزار نابود ساختن آدمي را ، در درون سراي او جست و جو مي کند . ارد بزرگ



اگر مي خواهي دوستيت پا برجا بماند هيچ گاه با دوستت شريک مشو . ارد بزرگ



آدم خودباور ، هيچ گاه براي رسيدن به ماديات ، ارزشهاي آدمي را زير پا نمي گذارد . ارد بزرگ



آزمودگي آدمها ، از زر هم با ارزشتر است . ارد بزرگ



پيران فريبکار، آتش زندگي جوانانند . ارد بزرگ



هنرمند و نويسنده مزدور ، از هر کشنده اي زيانبارتر است . ارد بزرگ



بزرگواري ، بي مهر و دوستي بدست نمي آيد . ارد بزرگ



اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي . ارد بزرگ


آدمهاي آرمانگرا هنگاميکه به نادرست بودن آرزويي پي مي برند بر ادامه آن پافشاري نمي کنند . ارد بزرگ

ماخذ جملات : http://jomalatziba.blogfa.com

نامداران - سایت تبیان

نامداران ماندگار آنانی اند که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند . ارد بزرگ




ماخذ : www.tebyan.net

در بسته ایی وجود ندارد - انجمن های تخصصی چتکن

با شروع پادشاهی محمدعلی شاه قاجار که عامل سفارتخانه های خارجی بود در اولین گام مجلس را به توپ بست و مشروطه خواهان را به گونه های مختلف زمین گیر نمود .
در این بین ستارخان و باقرخان شعله های مبارزه آزادیخواهانه ملت ایران را روشن نگاه داشتند .
در زمانی که همه فکر می کردند ستارخان نیز همانند بسیاری از آزادیخواهان کشته شده است یکی از یارانش در حضور باقر خان به او گفت قشون دولتی رحمی ندارند و به ما مزدور می گویند، ستارخان پاسخ داد : اگر مزدور هم باشیم مزدور مردمیم نه اجنبی . باقرخان هم گفت : حکیم فردوسی هم وقتی شاهنامه را می نوشت در ایران غریب بود . ستارخان در حالی که به دور دست نگاه می کرد گفت : بزودی مردم آزادیخواه ایران تومار اجنبیان را در هم خواهند پیچید .
این نشان میدهد حتی در بدترین شرایط مبارزین آزادیخواه نا امید نشدند و دل به تقدیر نسپردند ، منتظر دگرگونی اوضاع توسط این و آن هم نشدند .
به سخن ارد بزرگ : در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید .
و دیدیم در اندک زمانی ورق برگشت و مشروطه خواهان وارد تهران شدند و حاکمیت ملی را بار دیگر زنده نمودند .

ماخذ : http://forum.chatkon.com

جملات زیبا - تارنگار اس ام اس ،عکس ،مدل لباس ، دانلود برنامه


اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی که از ما نیست نمی‌تواند افکار ما را مغشوش کند . هرمان هسه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

شاید چالاک‌ترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین نباشم، شاید بهترین و زیرک‌ ترین نباشم، اما قادرم کاری را بهتر از دیگران انجام دهم و این کار هنر خود بودن است . لئونارد نیموی

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

اسنخوان بندی فریاد ، پاسخ هزاران ستم بی صداست . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم . ویلیام جیمز

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

خوشبختی ، جستن خوشبختی است نه یافتن آن . ویلیام جیمز

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

نیکی برآیند خرد است ، در دل و روان آدمی . ارد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

سگی که هم خانه من است نمی فهمد من که هستم و چه هستم اما احساس می کند که دوست اویم , مرتب دم خود را می جنباند و در ذهن من چون فرشته ای که در ماورای ابرهاست , تاثیر خوشی به جا می گذارد! او آرزو می کند کارخوبی انجام دهد . ویلیام جیمز

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

هیچوقت نمی‌توانید با مشت گره‌کرده دست کسی را به گرمی بفشارید. دانیال نبی

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

باطن وسیرت مردم را در حین بدبختی آنان می‌توان شناخت . گاندی

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است. فیثاغورث

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

بیشتر مردم به پشت شیشه خودروهایشان این برچسب را می زنند:" امروز، اولین روز از بقیه زندگی من است." من ترجیح می دهم اینگونه تصور کنم:" امروز، آخرین روز زندگی من است و می خواهم طوری زندگی کنم که انگار دیگر هیچ فرصتی ندارم." وین دایر

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها . فردریش نیچه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

زندگی به وجود آوردن اثری جاودان است . وینه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

ایده ها در بیرون زمان قرار دارند و در نتیجه ابدی هستند. شوپنهاور

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد . فردوسی خردمند

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

روزنامه باید خبرگزار باشد نه خبرساز ، حقیقت و مای? سرگرمی واقعی چندان زیاد است که نیازی به خیال پردازی و دروغسازی نیست و نشر خبر دروغ خیانت به حقیقت است . سایمونز

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را . فردریش نیچه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

پیران جهان دیده برای گفتگو مانع تراشی نمی کنند . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

مهمترین چیز بعد از حل کردن یک مسئله یافتن اندکی طنز در آن است . فرنک آکلارک

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

دو گوش داریم ویک زبان ، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم. دیوژن

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

سخن گفتن به موقع و سکوت نمودن به موقع نشانه عقل است. سقراط

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

دانش انسان را از بلاها حفظ می کند . غررالحکم و دررالکلم

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

شاد ماندن به هنگامیکه انسان در گیرودار کارهای ملال آور و پر مسئولیت است ، هنر کوچکی نیست. نیچه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

همه می‌خواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ در این اندیشه نیست که خود را عوض کند. تولستوی

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار . فردوسی خردمند

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش . اُرد بزرگ


مهم ترین نکته این است: در هر لحظه قادر باشیم آنچه را که هستیم به خاطر آنچه می توانیم بشویم قربانی کنیم . چارلز دیوبولیس

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

با مرگ هر دوست ... جزیی از وجود من نیز دفن میشود ... ولی سهم آنان در خوشیها و لذتهایم ، مرا وا میدارد تا در این دنیای فانی باقی بمانم . هلن کلر

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

فقط کارهای جسورانه به حساب می آیند . اسکاول شین

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

زندگی گره ای نیست که در جست و جوی گشودن آن باشیم. زندگی واقیتی است که باید آن را تجربه کرد . سورن کی یر کگارد

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگاری از درستی نمی میرد . غزالی طوسی

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

خودت را بشناس اما به آن مبال . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

بدگمانی میان افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده‌دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت بهم آمیخته است بال‌فشانی می‌کند . فرانسیس بیکن

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! . فردوسی خردمند

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی . فردریش نیچه

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

آدمی که پول ندارد مانند کمانی است که تیر ندارد . فوللر

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

انسان ها به نسبت هر ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند عاقلند نه به نسبت تجاربی که اندوخته اند . برنارد شاو

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

انسان ها مانند خطوط انگشتان هیچ کدام به هم شبیه نیستند ادیسون


اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم . اُرد بزرگ

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان
sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان
مردآن است که هر بار او را بیازمایند زودجوش بی غش تر از پیش ار بوته ی آزمون بیرون آید . رومن رولان

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,متفکرانه,جملات بزرگان

مرد اصیل اگر ذلیل بشود رذیل نمی شود . رومن رولان

sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,مت٥

جملات کوتاه زیبا برای اس ام اس، اس ام اس عارفانه، اس ام اس عاشقانه، sms، arefaneh، motafakeraneh، jomalate ziba، jomalate ghashng، اس ام اس های عارفانه، جملات زیبا، جملات قشنگ،
* دنبالک ها: جملات کوتاه زیبا برای اس ام اس،اس ام اس عارفانه،اس ام اس عاشقانه،sms,arefaneh,motafakeraneh,jomalate ziba,jomalate ghashng,اس ام اس های عارفانه,جملات زیبا,جملات قشنگ,،

Sms های سخنان زیبا از بزرگان و افراد مشهور - انجمن های تخصصی پاتوق یو

چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند . اُرد بزرگ


کسی که به کسی حسد می ورزد، دلیل بر آن است که به برتری او اعتراف کرده است. هراس وال پول


اگر جوان را از عشق منع کنید ، چنان است که مریض را از کسالتش سرزنش دهید . دوکلوس


هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است . اُرد بزرگ


سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است . اُرد بزرگ


خرد در پیکار با دیوان برنده ترین سلاح ها ااست در برابر شمشیر تیز دیو ، خرد جوش است و جان بدان روشن . بزرگمهر


لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم . نادر شاه افشار


همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون شماست ، در خلقت است . جبران خلیل جبران


ماخذ : http://forum.patoghu.com

سخنان دانشمندان و علما بزرگ جهان برای Sms - سايت تخصصي موبايل

چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره خویش را از جهان جدا ساخته و چیزی نمی بیند، جز خطوط باریک انگشتانش را . جبران خلیل جبران


کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم . نادر شاه افشار


اگر با شخص مباحثه کنیم و تمام قدرت استدلال و بیان خود را به کار اندازیم چقدر تلخ و خشمگین خواهیم شد وقتی که بفهمیم طرف نمی خواهد بفهمد و ما با اراده او سر و کار داریم. از اینجاست که منطق بی فایده است. شوپنهاور


غروب جان آدمی ، سپیده دمی به جهان دیگر است . اُرد بزرگ


دیوانگی محض است که کسی برای آنکه ثروتمند بمیرد ، زندگی خود را چون فقرا و بیچارگان به سر آورد . یورتن




ماخذ : www.mobilesara.net

اس ام اس - فروشگاه اینترنتی جوانان ناچیت

اس ام اس های بامعنی و مفید

جملات زیبا وجالب کوتاه ( جهت استفاده وبلاگها و سایت ها و پیامک های با معنی و مفید)



خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد
انجامید . اُرد بزرگ
جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز
خود دور شود . فریدریش نیچه
و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟
آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.
پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت
، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان. جبران خلیل
جبران
********************

همواره آدمیان محیط و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و
اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند . اُرد بزرگ
برخلاف ‹‹اندیشه های مدرن›› درباره ی زن و مرد، آموزش
واقعی در مورد رابطه ی جنس ها را باید در فرهنگ های شرقی
یافت. فریدریش نیچه
اگر گام در معبدی نهادی تا اوج فروتنی و هراس خود را اظهار
کنی ، برای همیشه برتری کسی نسبت به کس دیگر نخواهی یافت .
برای تو کافی است که گام در معبدی نهی ، بی آنکه کسی تو را
ببیند . جبران خلیل جبران

********************

سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی
ویژگی ناب آدمهای پاک است . اُرد بزرگ
سنجیدگی و هنر زن در دلربایی، شوخ وشنگی، و سبکسری است؟
چرا آنان باید به دنبال کشف حقیقت زن باشند ، در حالیکه
هنر بزرگ او دروغگویی و مهم ترین مساله مورد علاقه اش سرو
وضع و زیبایی است؟ فریدریش نیچه
هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی خواهی شنید که کوهها و
دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش می کنند
. جبران خلیل جبران

********************

هنر خوراک روان و هنرمند آفریننده آن است . بارگاه هنر با
هیچ جایگاهی درخور ارزیابی نیست . اُرد بزرگ
مرد و زن هر دو خود را در مورد یکدیگر فریب می دهند، زیرا
آنچه برای آنان گرامی و قابل احترام است، تنها آرمان های
خودشان است. فریدریش نیچه
چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من
است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم.
جبران خلیل جبران

********************.

بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین
باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم . اُرد بزرگ
زن بازیچه ای باد پاک و ظریف، همچون گوهری، رخشان از
فضیلت های جهانی که هنوز در کار نیست.در عشق تان فروز
ستاره فروزان باد! وامیدتان این باد: بادا که ابر انسان را
بزایم!. فریدریش نیچه
زجر کشیده ! تو آنگاه به کمال رسیده ای که بیداری در خطاب
و سخن گفتنت جلوه کند . جبران خلیل جبران

********************

آنکه نمی تواند از خواب خویش برای قراگیری دانش و آگاهی کم
کند توانایی برتری و بزرگی ندارد . اُرد بزرگ
مرد خواهان حقیقت است اما زن موجودی سحطی نگر است.
فریدریش نیچه
اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که
یکی بر سفره ی شما نشسته است ، دیگری در رختخوابتان آرمیده
باشد.شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و
نشاط . جبران خلیل جبران

********************
آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها
به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ اُرد بزرگ
قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش
او به فلسفه بوده است. فریدریش نیچه

بسیاری از دین ها به شیشه پنجره می مانند.راستی را از پس
آنها می بینیم، اما خود، ما را از راستی جدا می کنند .
جبران خلیل جبران

********************
بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند .
اُرد بزرگ
کسی که آرمان نداشته باشد کمتر لاابالی ست تا کسی که راه
رسیدن به آرمانش را نمی داند. فریدریش نیچه
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به
دعا برداری . جبران خلیل جبران
********************

هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از
نداشته ها را در آغوش کشی . اُرد بزرگ
بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و
قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل
قدرت به وجود می آیند. فریدریش نیچه
حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید
و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

********************

آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای طبیعت است. اُرد بزرگ
مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند. فریدریش
نیچه
چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره خویش را از
جهان جدا ساخته و چیزی نمی بیند، جز خطوط باریک انگشتانش
را . جبران خلیل جبران

********************
ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است
. اُرد بزرگ
سیاستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: ابزار و
دشمن. یعنی فقط یک طبقه را می‌شناسند و آن هم دشمن است.
فریدریش نیچه
نیازهای انسان در حال دگرگونی است و تنها چیزی که دگرگون
نمی شود عشق به اوست ؟ زیرا عشق او باید پاسخگوی نیازهایش
باشد . جبران خلیل جبران

********************
فرمانروا با اندیشه وزیران توانمند خویش فرمانروایی می کند
. اُرد بزرگ
آزادی ابر انسان تنها در صورتی واقعی است که در زمان فراشد
و در ساختن آینده یی بر پایه گذشته عملی شود. فریدریش نیچه

اگر کار و کوشش با محبت توام نباشد پوچ و بی ثمر است ،
زیرا اگر شما با محبت به تلاش برخیزید ، می توانید ارواح
خویش را با یکدیگر گره بزنید و آنگاه همه شما با خدای بزرگ
پیوند خورده اید. جبران خلیل جبران

********************
هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید .
اُرد بزرگ
باید در محدوده ی امکانات زمینی بیافرینیم، و در آفرینش
به زمین وفادار بمانیم . فریدریش نیچه
ذات آدمی اقیانوسی است خارج از محدوده وزن و سنجش . ذات
خود را شکوفا می سازد مانند گلی با گلبرگهای غیر قابل
شمارش . جبران خلیل جبران
********************
آرمان و انگیزه هویدا ، ویژگی آدم کار آمد است . اُرد
بزرگ
اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی
توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور
است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی
در نظر می گیرد. فریدریش نیچه
در پهنه ی پندار و خلسه ی خیال ، فراتر از پیروزیهای خود
بر نشوید ، و فروتر از شکستهای خود نروید . جبران خلیل
جبران

********************
اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از
ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد
که ما می گویم . اُرد بزرگ
غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن
با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن
بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز
استبداد را بر او حاکم می کند. فریدریش نیچه
برادرم تو را دوست دارم ، هر که می خواهی باش ، خواه در
کلیسایت نیایش کنی ، خواه در معبد، و یا در مسجد . من و تو
فرزندان یک آیین هستیم ، زیرا راههای گوناگون دین انگشتان
دست دوست داشتنی "یگانه برتر " هستند ، همان دستی که سوی
همگان دراز شده و همه آرزومندان دست یافتن به همه چیز را
رسایی و بالندگی جان می بخشد . جبران خلیل جبران

********************


هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار
و دردهای روانیتان نیز . اُرد بزرگ
اراده زندگی برتر و نیرومند تر در مفهوم ناچیز نبرد برای
زندگی نیست، بلکه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق
قدرت است! فریدریش نیچه
زندگی روزمره شما پرستشگاه و نیز دیانت شماست . جبران خلیل
جبران

********************

الگوی انسانی شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زیباتری در
برابر شماست . اُرد بزرگ
توان خواهی می تواند بر گذشت زمان پیروز شود . فریدریش
نیچه
پیشوایان ، دانه های نبات و گیاهان ناشناخته و شگفت انگیزی
هستند که به هنگام باروری و کمال قلبشان به باد هدیه می
شود تا بر روی زمین پراکنده شوند . جبران خلیل جبران

********************
میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . اُرد
بزرگ
زندگی، زمین و هستی، درد و رنج و بلا نیست. فریدریش نیچه
اگر کلمات برای فهم شما دشوار است ، هرگز درپی روشن ساختن
آنها نباشید ، زیرا پیچشها و گره های هر چیز ، در آغاز
دشوارند نه در پایان . جبران خلیل جبران

********************

رَد راستی ، رَد خویشتن است . اُرد بزرگ
اگر علم و دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از
آن روست که جز کنجکاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد .
فریدریش نیچه
اندرز جبران خلیل جبران به همسران جوان :
جام یکدیگر پر کنید ، لکن از یک جام ننوشید .از نان خود به
هم ارزانی دارید ، اما هر دو از یک نان تناول نکنید .
جبران خلیل جبران

********************

اهل خرد ، پیشتاز روزگار خویش اند . ارد بزرگ
بدترین خوانندگان کتاب آنانی اند که چون «سربازان غارتگر»
عمل می کنند، یعنی از هر جا که دستشان برسد تکه یی بر می
دارند. فریدریش نیچه
مبادا او که دارای اشتیاق و نیرویی فراوان است ، به کم شوق
طعنه زند که : "چرا تو تا این حد خمود و دیررسی؟! " .زیرا
، ای سوته دل ! فرد صالح هرگز از عریان و لخت نمی پرسد "
لباست کو؟! " و از بی پناه سوال نمی کند " خانه ات کجاست
؟! " . جبران خلیل جبران


********************هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است
. اُرد بزرگ
اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها
آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم
آمد. فریدریش نیچه
وقتی حیوانی را ذبح می کنی ، در دل خود به قربانی
بگو:نیروی که فرمان کشتن تو را به من داد ، نیرویی است که
بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی که لحظه موعد من
فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا قانونی که
تو را در مقابل من تسلیم کرده است بزودی مرا به دستی قوی
تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است که از روز
ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده
شده است. جبران خلیل جبران

********************
بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها ، آیین آموزشی نادرست
است. اُرد بزرگ
سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم .
فریدریش نیچه
ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت
خویش یکی شوی . جبران خلیل جبران

********************


دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .
اُرد بزرگ
آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این
نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه
این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و
کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را.
فریدریش نیچه
تاسف ، ابرسیاهی است که آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در
حالی که تاثیر جرائم را محو نمی کند . جبران خلیل جبران

ماخذ : http://nachit.dortinblog.com

دانشمندان بزرگ گفته اند - تارنگار نوشین روان


مردمي كه نگاه ملي و آرزوهاي خويش را به فراموشي سپرده اند ، همچون بيماران آسيب پذيرند . ارد بزرگ

اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد . گوته

علت هر شكستي،عمل كردن بدون فكر است. الكس‌مكنزي

من تنها يك چيز مي‌دانم و آن اينكه هيچ نمي‌دانم. سقراط

انقلاب ستمديدگان را آزاد نمي كند تنها استثمارگران را عوض مي كند. برنارد شاو

گزينش امروز ما ، برآيند انديشه ها و راه بسيار درازيست كه تا كنون از آن گذشته ايم . اين گزينش مي تواند سيماي نوي را از ما به نمايش بگذارد . ارد بزرگ

جامعه مثل آب نمك است شنا كردن در آن بد نيست اما بلعش وحشتناك است . سايمن استرانسكي

جايي كه راه نيست خداوند راه مي گشايد . اسكاول شين

تمام موفقيت هاي عظيم بر پايه شكيت بنا شده اند . اسكاول شين

خداوند راهها و چاههايي دارد كه تو را حيران خواهد كرد . اسكاول شين

بدخو ، عمرش كم است . ارد بزرگ

حقيقت را دوست بدار ولي اشتباه را عفو كن. ولتر

نبايد از خسته بودن خود شرمنده باشي بلكه فقط بايد سعي كني خسته آور نباشي . هيلزهام

هر قدر به طبيعت نزديك شوي ، زندگاني شايسته تري را پيدا مي‌كني . نيما يوشيج

حقيقت را با بي طرفي مطلق و با روحي آزاد از هرگونه تعصب جستجو كنيد. دكارت

اگر از خودخواهي كسي به تنگ آمده اي او را خوار مساز ، بهترين راه آن است كه چند روزي رهايش كني . ارد بزرگ

قلب معزور و خودخواه هرگز نمي تواند از سرگيجه و بي حوصلگي بگريزد. گوته

كسي كه بر ديگران حكومت مي كند بايد نخست حاكم بر خود باشد. فيليپ ماسينجر


روان مردگان و زندگان در يك ظرف در حال چرخش اند . ارد بزرگ


خطا اگر ندانسته انجام شود اشتباه است و اگر دانسته، تبهكاري است. برتولت برشت

حيله و خيانت اغلب از اشخاص ناتوان سر مي زند. لارش فوكو

ماخذ :

صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 صفحه بعد

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان