۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

تارنگار تینا حقوقی - کتاب برانگیختگان نوشته جعفر معروفی


بخش نخست :
پیکره های بسیار با روانی یگانه



اهل اندیشه در طی تاریخ بشکل های گسسته می آیند و می روند اما با نگاهی دقیق تر می توان خط و مسیری مشترک در میان آنها یافت .
اهل اندیشه همانند پادشاهان باستانی قدرت را از پدر کسب نمی کنند بلکه در درون آنها قدرتی است که می توانند به آهستگی قد بکشند و رشد کنند و با میوه خویش بشر را نای دوباره بخشند .
درونشان دارای فرآیندی شگرف است آنها نگاهی عقاب گونه دارند نگاهشان فرسنگها دورتر از یک نسل را می بیند و برای تکامل دودمان خویش برنامه ریزی می کند بطور مثال وقتی نیای ایرانیان " فردوسی " با شاهنامه وظیفه تاریخی خویش را به انجام می رساند مسلما در درون خود پی به رازی بزرگ برده است او مرامنامه یک ملت و هویت جامعه پس از خویش را نگاشته است شاهنامه دارای روان و توانی جادویی است ، چرا جادویی ؟ چون برای ما شناخت تمام شاکله آن غیر قابل درک است این کتاب روان انسانهای مرده ای را که خراج به خلیفه بغداد می پرداختند را زنده می کند 30 سال پس از مرگ او ملک شاه سلجوقی دستور می دهد تاریخ خورشیدی (شمسی) را بر اساس تاریخ بهی که پیشتر در شاهنامه نیز آمده بنگارند روز اول نوروز جمشیدی را ابتدای هر سال قرار می دهد ...

همه اینها بازتاب حضور شاهنامه است سالها می گذرد و زمانی که همه فکر می کنند ایران مرده است مردی از درون خرابه های کاخی فرو ریخته بیرون می آید
بله نادر شاه افشار او خود می گوید : کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد کین خواهی بیرون می آیند کین از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم .
و باز می گوید : " وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند ، پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند ، و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند ."
و در نهایت ما را به سر منزل آغازین هدایت می کند با این سخن که : " شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است ."
بله یکی از بازتابهای کتاب مردی که در تنگ دستی و مصیبت کاری بزرگ را به انجام رسانید ، پادشاهی می شود که ایران را پس از بیست سال حکومت بیگانه نجات می بخشد او کشور تکه تکه شده را باز می ستاند و دوباره روح ایرانیان را زنده می کند .او می گوید : " باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم ، نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق وجودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ ." و آرمانش را ایگونه ترسیم می کند : "کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است ."

این کرامت و منش زاییده سخنان حکیمی است که 700 سال پیش از او می زیسته فردوسی به فرمانروایان می گوید : "فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید ."

فردوسی هیچگاه از حقوق مردم بخاطر خوش آمد پادشاهان نگذشت .

پیشتر در جایی گفته بودم که سخن فردوسی هزار سال است که در قله ادبیات بشری (به اعتراف بزرگان جهان ) قرار دارد و این جایگاه همیشه تاریخ از آن او خواهد ماند ...

با دقت در اندیشه نهفته در شاهنامه بخصوص مرام کیانیان در می یابیم که پادشاهان و پهلوانان حداقل تا میانه شاهنامه و قبل از سلطنت گشتاسب ( که نقدهای بسیاری بر او وارد است و شاید او را بتوان اولین فرمانروای بدون فر ایران دانست که پس از او دیگر هیچ گاه در شاهنامه شما رنگی از بزرگی و استواری پیشین ایرانیان نمی بینید .شاید زمانی سلطنت او که می تواند بسیار آگاه کننده هم باشد را مورد ارزیابی و نقد قرار دادم ) همواره با یک تن روبرویم رفتار فرزندان نکته به نکته همانند نیاکانشان است گوی روحی قدرتمند همواره از جسمی به جسم دیگر می پرد .

پادشاهان هخامنشی ، اشکانی و ساسانی همانند هم هستند فرمانروایی همچون نادرشاه نیز از گردونه آنها خارج نیست ...

بقول فردریش نیچه : "سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم ."

ارد (اورود) بزرگ نیز چنین عقیده ای دارد او می گوید :" آن که از آینده سخن می گوید و آن را می سازد بارها و بارها می زید و تا یاد و سخنش در میان ماست او زاده می شود و باز هم ."

در همین ارتباط جبران خلیل جبران می گوید : "آه این زندگی است که زندگی را می طلبد ، به توان و امید ، به اشتیاق و شور ، اما به قالب اندامهایی در آمده است که دلواپس مرگند و نگران گور . در اینجا هیچ گوری نباشد ، هیچ گوری ."

ارد بزرگ این نگاه را فرا تر می برد او می گوید : " روان مردگان و زندگان در یک گردونه در حال چرخش اند ."

یک نکته مهم در تمام این رهنمودها جاریست و آن حرکت مداوم روح آدمیان است.آنها معتقدند انرژی های اطراف ما در واقع قدرتی است از بنیادی بزرگتر.
فردریش نیچه می گوید :"جهان هیولای انرژیست که آغاز و پایان ندارد وتنها خود را دگرگون می سازد."
جبران خلیل جبران شاعرانه تر همین موضوع را بیان می کند : "در هر کاری که انجام می دهی ، روح خود را در آن سهیم گردان و اطمینان داشته باش که تمام ارواح پاکی که از این خاکدان رو به اقلیم بالا رخت بر بسته اند ، از عالم بالا فرود آمده و اطراف تو حلقه زده اند و به دقت در اعمال تو می نگرند ." البته او دخالت ارواح را به وضوح بیان ننموده اما وقتی در انتهای کتاب پیامبر خود می گوید "کوته زمانی دیگر و لختی فراغت به گذرگاه باد ، و آنگاه زنی ، دیگر بار ، مرا آبستن شود ." جبران در واقع می گوید آدمیان تکرار می شوند بدون آنکه بدانند و این نکته مورد تایید نیچه و ارد بزرگ نیز هست

اُرد بزرگ نمایه بسیار زیبایی از این دیدگاه دارد :" اگر بپذیریم همه ما آنگونه که می بینیم و در می یابیم ، می گویم و روشنگری می کنیم باید بن زندگی را دایره ای بزرگ بدانیم که همه چیز را نیز دایره ترسیم کرده است برسان : چرخش روزها ، شکل کلی و نوع حرکت اختران و سیارها ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، جنبش اتم و ...
"

شاید برای درک بهتر این سخنان بد نباشد جملات فردریش نیچه را نیز بخوانیم که : " زمان لا یتناهی است و هر چه وجود دارد، در یک گردش ادواری تکرار می شود و این عمل تا انتهای نا معلومی ادامه خواهد داشت. "

سخن جبران خلیل جبران آخرین در را هم می گشاید : " اگر به دیدار روح مرگ مشتاقید ، هم به جسم زندگی روی نمایید و دروازه های دل بدو برگشایید .که زندگانی و مرگ ، یگانه اند ، همچنانکه رودخانه و دریا ."

آری ، هر سه این بزرگان به یک اصل معتقدند و آن گردش ادواری روان بشری است آنها انسان را رو به تکامل در درون مداری مشخص می بینند این دایره هر روز مداری بزرگتر را در بر می گیرد و حجم عقلانی آدمی را فربه تر می نماید.


شاید با خواندن جملات بالا برای شما هم دیدگاه های نزدیک نیچه ، ارد و جبران تعجب آور باشد آنها سه یار دبستانی نبوده اند هر یک کمال و رشد خویش را در زمانی سپری کرده اند که خبری از دو همفکر دیگرشان نبوده است . یکی در آلمان ، یکی در ایران و دیگری آوره ای بین لبنان و آمریکا ! .

پیشتر ساعتها به این موضوع فکر کرده بودم سخنان آنها را بالا و پایین کرده بودم یک " نا " بر می خواست چنین گفت زرتشت (نیچه)، پیامبر (جبران ) و برآیند (ارد) که حامل بیشترین افکار این سه بزرگ است در یک گردونه قابل پژوهش است .


بخش دوم :
زیبای های زندگی


نگاه آنها به زندگی و روان آدمی ملموس و قابل فهم است همانند این جمله ارد بزرگ که :" آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای زندگی است. "
و فردریش نیچه نگاه خود را کمی رسمی تر بیان می کند : " زندگی بدون موسیقی اشتباه است."
و جبران خلیل جبران با سخنی آهنگین ما را به ژرفای یک پندار شیرین می کشاند :" آن هنگام که تاب زیستن در خلوت دل از کف دهید ، زندگانی در لبهایتان جاری شود . و صدا ، موسیقی دلنوازی ست که بدان ، اوقات گذرانید و دل ، خوش دارید ."
او برای صدا ارزشی ویژه قائل است و آن را موسیقی زندگانی می نامد این موسیقی می تواند بشر را از خلوت تنهایی خویش که گاهی بسیار سنگین هم می نماید نجات بخشد
صدا در سخن ارد بزرگ نیز جایگاهی ویژه دارد : " نوا زنده است یا مرده؟ رنگ ها بخشی از پیکره زنده اند یا مرده ؟ ! آذین بند ، پرده و پیرهن... آنها چگونه؟ !!!
اگر کسی در این پرسش ها بنگرد خواهد دید همه آنها دارای روان و نیرو هستند . یک نوای زیبا می تواند شما را از خود بی خود کند ، رنگی ویژه می تواند شما را آرامش و یا به خشم آورد و پدیده های بی جانی ، همچون نامه ، پرده و پیرهن ... به هزار زبان با شما گفتگو می کنند ، همه آنها در حال ستایش دمادم زندگی اند ..."

چه کلمات بسیار زیبایی " ستایش دمادم زندگی اند " ...

نیچه هم برای زندگی ارزش قائل است او می گوید : " زندگی، زمین و هستی، درد و رنج و بلا نیست " . و در جای دیگر می گوید : "جرم این است که ندانیم زندگی خیلی ساده تر از اینهاست که ما فکر می کنیم . "

جبران خلیل جبران هم از زیبای زندگی سخن می گوید : "باید رنج ها پوست شما را بشکافند پیش از آنکه معنای حیات را دریابید ، چرا که اگر می توانستید شگفتی های روزانه زندگی خود را سراسیمه و در عین حال به درستی و با تامل بشناسید ، چنین نمی پنداشتید که شگفتی های رنجها کمتر از عجایب شادیهایتان است . "

و باز می گوید :"چقدر فرومایه ام من ، هنگامی که زندگی به من طلا می دهد ، و من به تو نقره می دهم ، و با این وجود خود را سخاوتمند می انگارم ." آری زندگی محل درد و رنج و بلا نیست زندگی زیباست به این تفسیر زیبا از جبران توجه کنید : " هنگامی که سیبی را با دندانهای خود له می کنی در قلب خویش به آن بگو :دانه ها و ذرات تو در کالبد من به زندگی ادامه خواهند داد. شکوفه هایی که باید از دانه هایی تو سر زند ، فردا در قلب من شکوفا می شود .عطر دل انگیز تو ، توام با نفسهای گرم من به عالم بالا صعود خواهد کرد ، و من و تو در تمام فصلها شاد و خرم خواهیم بود. "

ارد بزرگ در مقابل صوفی منشانی که زندگی را عرصه هیچ می پندارند دفاع می کند و می گوید :" پذیرفتن این سخن برایم دشوار است که: پیکر بزرگترین زندان روان بشر است . باید گفت پیکر بهترین دوست و همدم زندگی این جهانی روان است و همیشه بدون کوچکترین ایستادگی بدنبال خواسته های روان می دود . این که انگاشته شود با رفتن روان از جسم ، می توان زودتر به دیدار دلدار شتافت ، اشتباه است چون هم او چنین سرنوشتی را برای ما آفریده است کسی که دلدار می خواهد باید به خواست او تن دهد . "
و به نا امیدان امید می بخشد :" تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست ، برسان روشنایی ." و اندرز می دهد که پیرایه را از تن باید شست بدین گونه :" ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد . "

نگاه او به زندگی همچون نگاه یک کودک به اطرافش پاک و روحانی است هوای تازه را به همراه دارد هوای که در این جمله جبران خلیل جبران نیز دیده می شود : " زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دین شماست . آنگاه که به درون آن پای می نهید، همه هستی خویش را همراه داشته باشید . "

جبران ، ارد و نیچه به یک اصل مهم معتقدند و آن زیبای و ارزش زندگی است هر سه آنها " خود ساخته " و سختی دیده اند اما این مهم هیچگاه نتوانست آنها را بدامان تفکراتی بیفکند که سعی در تیره و تار جلوه دادن زندگی این جهانی آدمی را دارند آنها پدیده زندگی را هدیه می دانند نه برزخگاه انسان ...
آری این دیدگاه با سرشت پاک همه ما سازگار است گاهی تنهایی یک سلول هم می تواند زیبایی های خاص خود را داشته باشد . مهم ! نگاه ما به مهر آسمانی و کیهانی است مهم آن است که ما خود را کجا می بینیم.
هر جا که باشد باز هم شیرین و دارای ارزش است ...
آنها معتقدند تاریکی و زشتی در این دنیا نیست آنچه هست بازی مهره های کیهان در اطراف ماست ، این بازی در عین حالی که همانند نیز نیست اما در کل طبق یک ساختار همگیر انجام می پذیرد و آنهایی که زندگی را به کل رد می کنند در گمراهی اند به گفته جبران :" چه حقیر است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را میان دیده و دنیا قرار داده و هیچ نمی بیند جز خطوط باریک دستانش. در خانه نادانی ، آینه ای نیست که روح خود را در آن به تماشا بنشیند ."

بخش سوم
ابرانسان ، مرد کهن ، پیشوا


نگاه این سه در یک امر بنیادین دیگر نیز همانند است و آن
به گفته نیچه " ابرانسان "
وبه رای ارد " مرد کهن "
وبه داستان جبران " پیشوا " است

جبران خلیل جبران با آن ندای شاعرانه و دلنشین خود می گوید : پیشوایان ، دانه های نبات و گیاهان ناشناخته و شگفت انگیزی هستند که به هنگام باروری و کمال قلبشان به باد هدیه می شود تا بر روی زمین پراکنده شوند ." او پیشوا را هدیه ای آسمانی می داند .

فردریش نیچه نیز با زبان حماسی خود ابر انسان را این گونه توصیف می کند :" هان ؛ من ام یک بشارتگر آذرخش و چکه ای گران از ابر ! و اما این آذرخش را نام ابر انسان است."
نیچه عنوان هدیه آسمانی جبران را با واژه بشارتگر آذرخش کامل تر می کند .

و نگاه ارد بزرگ نیز آکنده از خرد و اندیشه است : " در پندار و گفتار مرد کهن ، تار و پود بنیاد زندگی هویداست ."
ارد جهان را توده ای از رشته های در هم تنیده و گاها بی سرانجام می بیند اما مرد کهن که هماورد زشتی و پلیدی است به رشته های نجات بخش آدمیان دست است . با نگاهی درست ماهیت مرد کهن را غیر قابل شکست می داند و می گوید: " دشمنی و پادورزی ، به مرد کهن انگیزه زندگی می بخشد ."

و همین دیدگاه در گفتار فردریش نیچه نیز دیده می شود آنگاه که می گوید :" در همه جا هر چه مورد انتقاد ابر انسان است همواره نوعی خواست ویرانگر و منفی وجود دارد."

ارد هم بدان اشاره دارد :" دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی اداره می شود . "

اما نگاه ویرانگر نمی تواند ابر انسان را از هدف باز نمی دارد . نیچه عرصه ابر انسان را اینچنین می بیند: " عرصه عمل برای ابر انسان بی کرانه است ."

براستی او ساحل و کرانه ای بر ابردریایی (اقیانوس) ابر انسان نمی بیند و این فر هیچ گاه ویرانگر نیست .
و درسی دیگر از ارد بزرگ : " فر دانش امروز بسیار خوشبختی در پی داشته ، اما قدرت جاری سازی آرامش به روان ما را ندارد . امنیت را مرد کهن به ما می بخشند . "
و این نگاه جاودانه را با جمله ای هشدار گونه کامل می کند :" دودمانی که مرد کهن خویش را خوار می کند ، به تن بی جان آدمی ماند که در پایان خوراک جانوران پلید خواهد شد ."

و نیچه در جملاتی زیبا امید برتر زن را این گونه بر می شمارد که : زن بازیچه ای باد پاک و ظریف، همچون گوهری، رخشان از فضیلت های جهانی که هنوز در کار نیست. در عشق تان فروز ستاره فروزان باد! وامیدتان این باد: بادا که ابر انسان را بزایم!

ارد بزرگ از شب مرد کهن می گوید :" شب زندگی برای مرد کهن ، همچون روز روشن است . "

و جبران خلیل جبران هم از شب پیشوا سخن ها دارد :" زمانی که خورشید از پیشوایان در غروب جدا می شود ، هنگامی که از مشرق دوباره زبانه کشد هرگز آنها را در آن مکان نخواهد دید ، زیرا آنها در حرکت و سیری که به ایشان ارزانی شده است همچنان بیدار و در حرکتند ، حتی اگر زمین به خواب رفته باشد . "

همگرایی در آرای این بزرگان برایتان شگفت آور نبود ؟
بگذریم...

از سخن این بزرگان می توان چنین نتیجه گرفت که پیدایش مرد برتر بسیار نادر اما تاثیر گذار است .
آدمیان نیازمند برانگیختگان هستند .

آنها امنیت و دشتهای حاصل خیز زندگی را در اختیار بشر گرفتار قرار می دهند .
این سه تن زاده شدن خردبرتر را در آدمی امری همگیر و جمعی نمی دانند توده نمی تواند ابر انسان را تربیت کند بلکه تنها می تواند امیدوار به پیدایش آن آذرخش باشد . مرد کهن با نگاهی به پهنای تاریخ و سخنی بشارت گونه دردها را درمان می کند و راه را برای آیندگان هموار می سازد.


برای شما نمونه روشنی از ابر انسان در اندیشه دارم به نوشته زیر بنگرید تا به ژرفای وجود پیشوا پی ببرید : حسنین هیکل _ پژوهشگر و روزنامه نگار مصری _ در برابر پرسشی که چرا کشور مصر پس از دو سده چیرگی تازیان زبان و فرهنگ خود را به دست فراموشی سپرد بی ( ولی ) ایران این گونه نشد پادسخن زیبا و بجایی می دهد که شوربختانه مصریان بزرگی چونان فردوسی نداشتند .


بخش چهارم
اندیشه و افکار

آنچه به آدمی توان و نیرو جاودانی می بخشد و نام آدمی را بلند می سازد همانا اندیشه و دانش برتر اوست .
از این رو در اندیشه این سرفرازان فرو رفتم و سخنانی را یافتم که همکنون پیش کش شما نیز می نمایم.

نیچه خواست خویش را از اندیشه برتر اینگونه بیان می دارد : " آن اندیشه هایی را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند."

و جبران خلیل جبران توانمندی خویش در دفاع از کیان اندیشه را بدین گونه می نمایاند : " شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی اندیشه مرا که آزاد است نمی توانید به بند در آورید. "

و اُرد بزرگ پاسخی در خور برای دشمنان اندیشه دارد : " چه دودمانی از بد اندیشان برجاست ؟ هیچ . "
او برای کشندگان اندیشه و هواخواهان آن نیز پیامی دارد :" چو گرمای تن مردان کهن به آسمان پر کشید به گرمای خود ، تن هواخواهان اندیشه خویش را گرما دهند . "

بهترین یاور اندیشمندان در نگاه ارد بزرگ تنهایی است :" هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست ."

و نیچه هم با او همراه است : "آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی."

جبران خلیل جبران از توان یاد گیری و آموزش خرد می گوید :" به فرزند عشق خود توانید داد ، اما اندیشه تان را هرگز ، که وی را اندیشه ای دیگر به سر است ، اندیشه ای از آن خویشتن .
او با فرا نگری خردمندانه درد نا آگاهی را اینگونه می داند : هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن ناآگاه بوده اید .

نیچه بیماری اندیشه را هشدار می دهد :" ذهن و اندیشه مسئول به خطا افتادن آدمیان است."

و اُرد بزرگ مانند همیشه تلاش می کند راه درمان را بنمایاند : " رهسپردن (سفر) ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا ." او سفر و تجربه را پاد درد این بیماری می داند .

و جبران خلیل جبران برای جلوگیری از انتشار اندیشه ناتوان می گوید : " اگر در اندیشه دوست نکته ای منفی یافتی ، بی هراس و با روشنی گوشزد کن ."

و ارد ویژگی برتر پندار آدمی را در ماندگاری و توان رویارویی آن می داند : " اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد."

درد این سه تنها آگاهی بخشی نیست بلکه پیراستن اندیشمندان از کژی و ناراستی نیز هست و آنگاه در فرودی دیگر به نهانگاه خرد چنین می آموزیم که به رای ارد بزرگ :" چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما می تواند آسمانی باشد . "

و جبران خلیل جبران همانند همیشه سخنی همانند او دارد :" افکار جایگاهی فراتر از دنیای ظاهری دارند ."

و نیچه نیز برای آسمانی بودن اندیشه و اندیشمند، سخنی دلنشین دارد : "یک دانشمند حتی برای عشق زمینی هم وقت ندارد! او نه رهبر است نه فرمانبردار. او کمال بخش نیست. سرآغاز هم نیست. او فردی بی خویشتن است.

آری اندیشه خارج از دید زمینیان و در خود فرو رفتگان است برای شناخت آن باید آسمانی شد و به گفته جبران : " باید به رویاها پناه برد چرا که دروازه های ابدیت اند ."
و ارد بزرگ فراز را اینگونه می بیند : " همواره آدمیان پهنه و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند ."

و این نگاه سازنده در سخن جبران خلیل جبران نیز هویداست : "انسان فـرزانه با آتشدان (مشعل) دانش و حکمت، پیش رفته و راه توده را روشن می سازد ."

نیچه ، ارد و جبران هر سه اندیشه را در خور تنهایان (آسمانیان) می دانند آنانی که در تنهایی خود از پیکره آدمی خارج شده و به فرا پنداران آسمانی پیوستند نگاه ، سخن و کردار اندیشمندان درمانگر توده است و چراغی برای تاریکی های پیش رو.
آنها هشدار می دهند مباد گاهی که پنداری بیمار افسونگرانه به جان توده افتاده و تیرگی را موجب شود .
آنگونه که در سده گذشته کمونیسم نیمی از جهان را در خود بلعید و دودمان جهانی را به تباهی کشید .
همانگونه که پیشتر مانویان با همین پندار (همه چیز برای همه ، زن و کاشانه نیز!) شمشیر بر گردن ایرانیان نهادند .
باید هوشیار بود این خود یک آموزه بزرگ برای دودمان امروزین ماست .


بخش پنجم
آرمان همانند


گفتار پایانی خود را به آرمان این سه برانگیخته اختصاص داده ام

برای شناخت بهتر آرمانی که این اندیشمندان بر دوش داشته اند لازم است به نوع و شیوه آغازین انتشار فر آنها اشاره شود و حال سخنان فردریش نیچه در چنین گفت زرتشت :
زمانی که زردشت (زردشت نیچه نمایانگر شخصیت آرمانی اوست و ربطی به زردشت ایرانی ندارد) سی ساله بود ، زادگاه و دریاچه ی زادگاهش را ترک کرد و به کوهستانها
رفت . در آنجا از جان خویش سر خوش گشت و ده سال از این شادی نفرسود . ولی سرانجام
دلش دگرگون شد و بامداد پگاهی با طلوع صبح برخاست و رو در روی خورشید ایستاد و چنین
گفت :
" تو ای ستاره ی بزرگ ! نیک بختی تو را چه می بود اگر نبودند کسانی که تو برایشان
بتابی . تو ده سال بر سر من طالع شدی ، و اگر من و عقاب و مارم نمی بودیم از تابش خود و این سفر می فرسودی . لیکن ما هر بامدادی در انتظارت بودیم ، از سرشاریت بهره می بردیم و بر تو درود می گفتیم . اکنون بنگر ! من از لبریزی دانش خویش به تنگ آمده ام ، همچون زنبوری که عسل بسیار گرد آورده است ، نیازمند دستهایی هستم که برای گرفتن آن به سویم دراز شود . بر آنم که آنرا ببخشم و بپراکنم ، تا بار دیگر خردمندان از ابلهی و بینوایان از توانگری خویش در میانه ی آدمیان شاد شوند . پس باید به دشت فرود آیم ، همچنانکه تو هر شامگاه چنین می کنی ، آنگاه که در پس دریا پنهان می شوی و با نور خویش " جهان زیرین " را نیز روشن می داری .
ای ستاره ی سر شار ! چون تو من باید بروم ، چنانکه آدمیان را چنین سخنی است ، و اکنون می خواهم به سوی ایشان فرود آیم . پس مرا خجستگی بخش ، ای چشم آرام که می توانی بی شرار رشک حتی بزرگترین خوشبختی ها را نظاره کنی . جامی را که می خواهد از سرشاری لبریز شود برکت ده تا شاید قطره های زرین از آن جاری گردد و روشنایی شادی تو را بر سراسر جهان فرو بارد . بنگر این جام را که بر آن است باز تهی گردد ، زردشت را که باز بر آن است ، آدمی شود !
و بدین سان فرود آمدن زردشت آغاز شد ."


و حال سخنان جبران خلیل جبران در کتاب پیامبر :" آن برگزیده محبوب ، که سحرگاهی روشن بود به روزگار خویش ، دوازده سال به شهر اورفالیز در انتظار بود تا کشتی رفته باز آید و او را به جزیره ی زادگاهش باز برد .
و در سال دوازدهم ، و در روز هفتم از ماه ایلول ، ماه درو ، فارغ از دیوارهای شهر ، تپه را به فراز آمد و جانب دریا نگریست ، و کشتی را دید که در مه و ابهام می آمد .
آنگاه دروازه های قلبش به کمال باز گشود و شادمانیش از پهنه ی دریاها گذشت . پس چشمهای خود را فرو بست و در سکوت روح خویش به نیایش نشست .

لیکن تپه را چون به زیر آمد ، غربت اندوهی غریب در جانش گرفت و به دل اندیشه کرد :
چگونه خواهم رفت ، آسوده و آرام ، بی سودای دردی و بی سوز داغی ؟ زنهار که من این شهر را وداع نگویم مگر با جراحتی به ژرفای روان و زخمی به اعماق جان .

چه دیر پاییدند روزهای درد ، در حصار این دیوارها ، و چه سخت گذشتند لحظه های تنهایی در بلندای این همه شب . و کجاست آنکه تنهایی و درد خود ترک گوید و داغ حسرتی به دل نبرد ؟

چه فراوان که اجزا، روح خویش در این معبرها پراکندم ، و چه بسیار فرزندان آرزوهایم که برهنه در دامن این تپه راه پیمودند و سرگردان بودند . و از این همه یارای گسستنم چگونه باشد ، فارغ از بار و آسوده از درد ؟

این نه جامه ای ست که اینک از تن بدر کنم ، این پوست است که با دستهای خویش می درم .
و باز این نه اندیشهای ست که پشت سر گذارمش ، این خود دلی است حلاوت یافته از گرسنگیها و تشنگیها .

اما درنگ نیز نتوانم .
دریا که آغوش دعوت بر همه چیزی باز گشاید ، اینک مرا به خود خوانده است و من ناگزیرم از عزیمت .

و هر آینه بمانم ، آن زمان که ساعتها و لحظه هایم به شعله می سوزند در سیاهی شب ، من بلور می شوم ، و به این خاک گره می خورم .

ولی در رفتار ، شادمانی توشه کنم ، آنقدر که در این دیار یافت تواند شد ... اما این چگونه باشد ؟

...

همچنان که می رفت مردان و زنانی را دید که مزارع و تاکستانهای خود رها کرده اند و شتابان به سوی دروازه های شهر هجوم می آورند .
و صدایشان می شنید که نام وی می خواندند و باز آمدن کشتی او را به هم خبر می دادند به فریاد ، از کشتزاری به کشتزاری دیگر .

...

آه که قلب من آیا درختی تواند بود خمیده قامت از بار میوه هایی که از شاخه بچینم و در دستهاشان گذارم؟
و آیا شور من آن چشمه ی جوشان تواند شد که جامهاشان لبریز کنم؟

...

و اگر براستی این ساعتی ست که مشعل می باید گرفت ، مرا نه آتشی است که در آن شعله می بایدم کشید .
...
ندا در داد... " .


تا کنون در سخن نیچه و جبران به یک عنصر مشترک رسیدیم و آن تمایل " فرا انسان " نیچه و " برگزیده " جبران برای بخشش از داشته ها است ... هر دوی آنها آرمان و اندیشه ای برای آیندگان بر دوش دارند .

برای جاودانه شدن این اندیشه هر یک به داستانی زیبا پناه برده اند و پیرامون خود را به چهارچوبی رویایی آراسته اند تا بتوانند در این پهنه آرمان های خویش را بارور و به تکامل رسانند اما اُرد هیچ گاه تن به داستان پردازی نداده است . خواسته های فکری اش شبیه نیچه و جبران است اما زخمه کلام او در قلاف داستان نیست بلکه آشکارتر است و بدین خاطر گاه نیاز به تعمق و تخیل بیشتری دارد .


بدین خاطر در این جا تنها اشاره می کنم به آرمان مرد کهن ارد بزرگ در کتاب برآیند :
ارد بزرگ برای پیام آوری و شجاعت خرد را ره توشه می داند : " آن که به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است " .
و سپس در ایهامی جالب جهان تیره را برای مرد کهن میدانی برای قیام و مَد می بیند و می پرسد : " آن گاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ "
و باز می گوید :" روانی که درد روشنگری و گسترش خرد را ندارد به سختی بیمار است ".
در گام نهایی این جمله را مطرح می کند : " بی مایگی و بدکاری پاینده نخواهد بود ، گیتی رو به پویندگی و رشد است . با نگاهی به گذشته می آموزیم آدمیان، نابخردیهایی همچون : برده داری ، همسر سوزی و زنده بگور کردن کودکان و ... را رها نموده اند. خردورزی ! آدمی را پاک خواهد کرد ."
بی شک یکی از زیباترین جملاتی که تا کنون شنیده ام نیز همین جمله آخر ارد بزرگ است که : خردورزی ! آدمی را پاک خواهد کرد .

آنچه در کلام این " سرآمدان "هویداست داشتن درد ، چگونگی و بخشش از خرد است آنها زاینده اندیشه ای برتر برای انسان از خود بیگانه عصر امروزند . آنها آینده جهان را رو به رشد و خرد می بینند آنها در سه شاهکار بی نظیرشان "چنین گفت زرتشت" ، " برآیند " و " پیامبر " خط بطلانی بر نظریه تکرار تاریخ می کشند می توان از اندیشه آنها آموخت اگر یک حالت بخوبی توسط فرهیختگان درک شود و نتیجه کلی و مشخصی از آن برداشت شود می توان امیدوار بود در صورت مثبت بودن ادامه و در صورت منفی بودن برای همیشه پاک شود . آنها تاریخ را محل ایست و باز تولید آن نمی دانند بلکه در نظر آنها تاریخ آموزه ای برای رسیدن به خط رشد بشری در طول زمان است که مسیر رشد آن باید همچنان ادامه یابد.
من یک سئوال از طرفداران بازگشت اتفاقات تاریخی دارم
بطور مثال در کجای تاریخ هندوستان سراغ دارید که دموکراسی اینچنین حاکم بوده باشد و یا جوامع بسیاری که در سطح دنیا اینچنین اداره می شوند ؟
دموکراسی و مردمسالاری امروز برآیند خرد کل مردم جهان در طول تاریخ است و البته ایرانیان اولین هواداران آن بوده اند ( با تشکیل مجلسی از نمایندگان اقوام مختلف ایرانی در زمان کوروش هخامنشی ) .
شاید عده ای بگویند مگر پیشتر از زبان آنها نگفتید که انسانها همواره زاده می شوند و یا جهان هیولای انرژیست که آغاز و پایان ندارد وتنها خود را دگرگون می سازد؟ پس تاریخ هم خارج از آدمهایش نخواهد بود !
باید گفت منظور هر سه آنها از تکرار آدمیان نه در شکل اولیه بلکه در ادامه پایان مرحله قبل است یعنی تکامل بشری به نقطه صفر باز نمی گردد بلکه هر روز و در هر دوره به مقام عالی تری دست می یابد .
لذا تاریخ نیز مجالی برای باز گشت ندارد....
اُرد بزرگ : تاریخ هیچگاه تکرار نشده و نخواهد شد آنچه روی داده و در حال رخ نمودن است پیراسته شدن ایده های بشری از ناراستی هاست .
اُرد بزرگ به روشنی به این موضوع اشاره می کند : " تاریخ هیچگاه تکرار نشده و نخواهد شد آنچه روی داده و در حال رخ نمودن است پیراسته شدن ایده های بشری از ناراستی هاست ."


سخن من در مورد همانندی های این سه مرد به پایان رسید
با خود می گویم آیا توانستم آرمان و همانندی های آنها را درست مطرح کنم ؟ و یا اینکه واقعا آنها که هستند؟

نیچه فیلسوف است ؟ یا نوازنده پیانوی چیره دست و یا موسیقیدانی عاشق واگنر ؟
جبران شاعر است ؟ فیلسوف است ؟ و یا نقاشی چیره دست ؟
ارد حکیم است ؟ طراح طنزسیاهی توانا و پیشروست ؟ و یا نظریه پردازی در مورد ساختار جغرافیای جهان ؟

اینجاست که بر می گردم
می بینم آنها حتی در شکل هویتی خویش نیز ، نظیر هم هستند .
و نکته ظریف و مشترک در بین آنها هنرمند بودن هر سه است .

آیا هنر نمی توانست حامل اندیشه های آنان باشد ؟
آیا هنر برای آنان وسیله و ابزار بود ؟
چرا هر سه آنها از پس هنر متجلی می شوند و سپیده دم طلوع آنها از پس کوههای هنر است ؟

آیا هنر وسیله درمان روان انسانهاست ؟
و یا به وجد آورنده روان آنها ؟
اگر اینگونه باشد سخنان این سه بسیار کلی تر و همه جانبه تر است
پس می توان گفت:

هنر نمایشگر روان سرکش و برانگیخته آنهاست.
هنر باز تولید رویاهای فروخورده آنهاست.
هنر برای هر سه آنها مجالی است خلسه گونه که در آن روان خود را با گذشتگان و آیندگان گره می زنند ...

فکر می کنم باز هم باید بکاوم ...


ماخذ : http://bufsystem.persianblog.ir/post/67


روزنامه بين المللي اعتدال - سخنان حکیمانه

سخنان حکیمانه
فردريش نيچه : اگر ما (( بي دل و جان )) هستيم ؛ دست کم نسبت به زندگي چنين نيستيم ؛ بلکه ؛ اکنون با همهء انواع (( تمنيات )) روبروييم . با خشمي ريشخند آميز در آنچه (( آرمانها )) مي ناميمشان ؛ در حال غور و تامل هستيم. ما خويش را خوار مي شماريم تنها از آن رو که لحظاتي وجود دارند که نمي توانيم آن انگيزش نامربوطي را که (( آرمانگرايي )) نام دارد ؛ مهار نماييم. تاثير نازپروردگي بيش از اندازه ؛ نيرومند تر از خشم فرد بي دل و جان است .

ارد بزرگ : بزرگواري ، بي مهر و دوستي بدست نمي آيد .

کارلوس کاستاندا : دانايان با عمل زندگي مي کنند , نه با انديشه عمل .

آلبرکامو : شغل تنها زماني ارزش و اعتبار دارد که آزادانه پذيرفته شود .

کارل يونگ : تا چيزي را نپذيريم نمي توانيم تغييرش دهيم .

ناپلئون : صاحب همت در پيچ و خم هاي زندگي هيچ گاه با ياس و درماندگي رو به رو نخواهد شد .

پوپ : وضع و حال مردمان تنگ فکر به وضع و حال بطريهاي تنگ دهن مي ماند ، هرچه کمتر در خود داشته باشند با سر و صداي بيشتري آن را به خارج مي ريزند .

شوپنهاور : ما ندرتاً درباره آنچه که داريم فکر مي کنيم ، درحاليکه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم که نداريم .

اسکاول شين : خدا به زمان احتياج ندارد و هرگز دير نمي کند .

ارد بزرگ : اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي .

بزرگمهر : اگر شاه به تو مهربان باشد دلير و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شير از آن مي هراسد .

دي سلز : آرزومند آن مباش که چيزي غير از آنچه هستي باشي، بکوش که کمال آنچه هستي باشي .

مارو اکلينز : اگر به دنبال موفقيت نرويد خودش به دنبال شما نخواهد آمد .

باسيل اس.والش : اگر ندانيد که به کجا مي رويد , چگونه توقع داريد به آنجا برسيد ؟

فيثاغورث : خشم با ديوانگي آغاز مي شود و با پشيماني پايان مي پذيرد .

مارک تواين : وقتي هدفمان را از دست مي دهيم مجبور هستيم سعي خود را چند برابر کنيم .

اسمايلز : هيچ يک از تمايلات نفس انساني خطرناکتر از تمايل به تنبلي نيست .

ارد بزرگ : هيچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنيد .

گوته : زيبايي ناپايدار و فضيلت جاودانه است .

جرج برنارد شاو : مراقب باشيد چيزهايي را که دوست داريد بدست‌آوريد وگرنه ناچار خواهيد بود چيزهايي را که بدست آورده‌ايد دوست داشته‌باشيد.

آنتوني نيولي : دنيا را نگه‌داريد. مي‌خواهم پياده شوم.

مارک تواين : من از عشق بدم مي آيد ، براي اينکه يک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم .

ناپلئون هيل : کسي که هميشه مي خواهد اشتباه ديگران را ثابت کند , آنها را از خود دور مي کند .

استون : انديشيدن تا زماني که با عمل همراه نباشد , خلاقانه نيست .

آلبرت هوبارد : بزرگترين اشتباهي که کسي مرتکب مي شود , اين است که دائم از اشتباه کردن بترسد .

اريک باتروورت : هر چه موانع جدي تر و سخت تر باشد , لذت تلاش و پيروزي بيشتر است .

سه نه ک : اگر بخواهي بر عالم فرمانروا باشي بايد عقل بر تو حاکم باشد .

ارد بزرگ : اگر دست تقدير و سرنوشت را فراموش کنيم پس از پيشرفت نيز افسرده و رنجور خواهيم شد .

مارک تواين : صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر کسي کتاب است.

هرشل : يکي از راههاي خوشبختي اين است که نسبت به کوچکترين نعمت ها شکرگزار باشيم .

زيگ زيگلر : يک انسان ناسپاس خوشبخت نشان بده .

کلمنت استون : شما هماني هستيد که فکر مي کنيد .

ناپلئون هيل : اگر باور داشته باشي که مي تواني , حتما مي تواني .

سامرست موام : کمي عقل سليم، اندکي اغماض و قدري خوش خلقي داشته باشيد، آن وقت خواهيد ديد در اين دنيا چقدر آسوده و خوشبخت ايد.

ارد بزرگ : آدمي مي تواند بارها و بارها به شيوه هاي گوناگون قهرمان شود .

مارک تواين : وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! .

جبران خليل جبران : اگر سزاوار است آن است که دوست با جزر زندگي ات آشنا شود ، بگذار تا با مد آن نيز آشنا گردد ، زيرا چه اميدي است به دوستي که مي خواهي در کنارش باشي ، تنها براي ساعات و يا قلمرو مشخصي ؟ .

فرانسيس بيکن : يک انسان خردمند فرصتها و شانس ها را مي سازد , نه اينکه در انتظار آنها بنشيند .

استون : شجاعت داشته باش تا با حقيقت رو به رو شوي .

ضرب المثل آلماني : براي آدم بهانه گير هميشه بهانه وجود دارد .

ماکسيم گورکي : دروغ آيين اربابان و بردگان , و حقيقت خداي انسان هاي آزاد است .

شاتو بريان : يک اراده خم نشونده ، بر همه چيز، حتي بر زمان قالب مي آيد.

ارد بزرگ : گاهي تنها راه درمان روانهاي پريشان ، فراموشي است.

نيوتن : شايد مانند کودکي باشيم که در کنار دريا با سنگ ريزه ها و صدفهاي زيبا بازي مي کند اما غافل ار آنيم که دريايي بس بزرگ و اقيانوسي بي کران در مقابل ديدگانمان وجود دارد که در اعماق آن اسرار عظيم و شگفت انگيز نهفته است .

بزرگمهر : دوستي براي خود برگزين که به گاه سختي و درماندگي مددکارت باشد.

جکسون براون : وقتي ارتباط عاشقانه ات به انتها ميرسد ، فقط به سادگي بگو"همه اش تقصير من بود .

گوته : اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد .

کريستيان بوبن : وقتي نانوا نان را با دقت و وسواس مي پزد و به دست مشتري ميدهد ، خدا با او در کنار تنور ايستاده است .

سه نه ک : من بين ديوانگي و مست فرقي نمي بينم جزاينکه ديوانگي مدت طولانيتري دارد .

نيوتون : گاه لازم است که انسان ديدگان خود راببندد ، زيرا اغلب خود را به نابينايي زدن نيز نوعي خوشبختي است .

سيسرون : نفرت همان خشم و غضب است که روي هم انباشته شده است .

ارد بزرگ : دوستان فراوان نشان دهنده کاميابي در زندگي نيست ، بلکه نشان نابودي زمان ، به گونه اي گسترده است.
نيوتن : کسي که فکر نمي کند ، به ندرت دم فرو مي بندد .

جبران خليل جبران : حيات درختان در بخشش ميوه است . آنها مي بخشند تا زنده بمانند ، زيرا اگر باري ندهند خود را به تباهي و نابودي کشانده اند.

سيسرون : هرگز نمي توان با آدمهاي کوچک کارهاي بزرگ انجام داد.

شکسپير : اگر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج کنيم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت يک لبخند و يا نوازشي عاشقانه کنيم .

گوته : استعداد در فضاي آرام رشد ميکند و شخصيت در جريان کامل زندگي .

فوخ : بيش از هر چيز نخست بدان که چه ميخواهي .



ماخذ : http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/Mor/02/html/page5.html

تارنگار هم ترانه HamTaraneh - جملات بزرگان

هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید . جبران خلیل جبران

جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است ، چه موقعیکه به حقیقت رسیدید ممکن نیست به کسی بگویید و دشمن شما نشود . برنارد روسن پی یر

با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم ، وقتی به آسایش رسیدیم آسایش را غیر قابل تحمل می دانیم .بروکس آدامز

هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید . جبران خلیل جبران

جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است ، چه موقعیکه به حقیقت رسیدید ممکن نیست به کسی بگویید و دشمن شما نشود . برنارد روسن پی یر

با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم ، وقتی به آسایش رسیدیم آسایش را غیر قابل تحمل می دانیم .بروکس آدامز

خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز . فردریش نیچه

انسان هر چه بالاتر برود احتمال ديده شدن وصله ي شلوارش بيشتر مي شود. اديسون

انسان هنوز خارق العاده ترين كامپيوتر است . كندي

انسان هيچ وقت بيش تر از آن موقع خود را گول نميزند كه خيال ميكند ديگران را فريب داده است . لاروشفوكولد

شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان . اُرد بزرگ

بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است . آندره مصورا

گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . اُرد بزرگ

آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار . الین چانک

حافظه پروندۀ تخیل و گنجینۀ عقل دفتر ثبت وجدان و مخزن اندیشه است . بازیل

یا چنان نمای که هستی ، یا چنان باش که می نمایی . بایزید بسطامی

قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند . جبران خلیل جبران

در هستی جنبش حشرات هم چهار چوبی دارد . ارد بزرگ

تمام دنیای پهناور را بگردید ، دری بر روی آدم بی پول گشاده نخواهید یافت . هانری استانتون

خرد ، آدمی را گرانبهاترین چیز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجوید ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بی بهره بود باید دلیر باشد و در میدان نبرد بی باک باشد تا در نظر پادشاه گرامی ، و پیوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر این نیز نداشت دیگر درخور زنده ماندن نیست ، و بهتر است که مرگ وی را دریابد . بزرگمهر

انساني كه قادر به آفرينندگي نيست طالب نابود ساختن است . اريش فروم


مرد آزاده پيوسته مي كوشد كه در گفتار آهسته و در كردار خود كردار خود تند و سريع باشد . كنفوسيوس


یکی از بزرگترین خوشبختی ها ، خدمت بیشتر به مردم است . اُرد بزرگ


آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه


وقتی همه نیروهای جسمی و ذهنی متمرکز شوند توانایی فرد برای حل مشکلات به طور حیرت انگیزی چند برابر می شود . نرمن وینسنت پیل


اگر در کارتان در حال پیشرفت نیستید و بهتر نمی شوید ، پس دارید بدتر می شوید . نت رایلی


حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است . فردریش نیچه


انسان بزرگتر از یک جهان و بزرگتر از مجموعۀ جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازی بیش از راز آفرینش جهان نهفته است . هنری گیلر


مسرات حقيقي در اثرازدواج بدست ميآيد . لویی پاستور


دودمانی که بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند ، به کالبد بی جانی ماند که خوراک جانوران دیگر شود . اُرد بزرگ


مردان بزرگ تاریخ سرنوشت ملتها را تعیین می کنند . اشپنگلر


نصیحت جبران خلیل جبران به زوج های جوان به هنگام شادی :و همگام نغنمه ساز کنید و پای بکوبید و شادمان باشید ، اما امان دهید که هر یک در حریم خلوت خویش آسوده باشد و تنها .
چون تارهای عود که تنهایند هر کدام ، اما به کار یک ترانه ی واحد در ارتعاش . جبران خلیل جبران


دانایان روشندل می دانند که دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر


شادمانی اسطوره ايست که در جستجويش هستيم . جبران خلیل جبران


هیچ چیز به اندازه تمرکز انرژی روی تعداد محدودی از هدف ها به زندگی تان توان و نیروی بیشتر نمی دهد . نیدو کیوبین


اگر از دوست خود جدا شدی ، مبادا که بر جدایی اش افسرده و غمین گردی ، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر برانگیخته است ، ای بسا که در غیابش روشن تر و آشکارتر از دوران حضورش باشد . جبران خلیل جبران


صداقت نخستين بخش كتاب عشق است . توماس جفرسون


بدترين خوانندگان کتاب آنانی اند كه چون «سربازان غارتگر» عمل مي كنند، يعني از هر جا كه دستشان برسد تكه يي بر مي دارند . فردریش نیچه


میدان جنگ فرصت مطالعه به کسی نمی دهد ، هرکس هر چه می داند باید به کار برد . جواهر لعل نهرو


شما تبدیل به همانی می شوید که تجسم می کنید . جیم کتکارت


هر آرزویی بدون پژوهش و تلاش ، به سرانجام نخواهد رسید . اُرد بزرگ


جایی هست که جز تو هیچ کس آن را پر کند و کاری هست که جز تو هیچ کس قادر به انجامش نیست. اسکاول شین


فرمانروایان نیرومند ، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند . اُرد بزرگ


ميان آدميان چيزي نيست جز ديوار هايي كه خود ساخته اند . تولستوي


گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند . نادر شاه افشار


پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . اُرد بزرگ


توانگر راستین کسی است که آز در دلش راه نیافته است . بزرگمهر


برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند . فردریش نیچه


گروهی دریای زیبای حقیقت را به درون خود نهان دارند و زلال آنرا در پیاله کوچک کلام نمی کنند .
به گرمای مهربان سینه ی آنان باشد که جان به سکوتی موزون ماوی گزیند . جبران خلیل جبران


زبان یگانه آلت تیزی است که با استعمال زیاد تیزتر می گردد . واشنگتن ایروینگ


الگوی انسانی شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زیباتری در برابر شماست . اُرد بزرگ


باور کردن دروغیکه انسان صد بار شنیده آسان تر از حقیقتی است انسان حتی یکدفعه هم آن را نشنیده است . جان کایزل


به گذشتۀ خود هرگز نمی اندیشم مگر آنکه بخواهم از آن نتیجه ای بگیرم . جواهر لعل نهرو


هنگامی که همه مانند یکدیگر می اندیشند، در واقع کسی نمی اندیشد. والتر لیمپن


گاهی برای رسیدن به پیشرفت می بایست راه سخت کوهستان را برگزینیم . اُرد بزرگ


بوزینه در برابر انسان چیست ؟ چیزی خنده آور یا چیزی مایهء شرم دردناک.
روزگاری کفران خدا بزرگترین کفران بود. اما خدا مرد و در پی آن این کفرگویان نیز بمردند.
براستی انسان رودی است آلوده. دریا باید بود تا رودی آلوده را پذیرا شد و ناپاکی نپذیرفت.
آن ساعت که می گویید : چه سود از دادگری ام که خویش را همچون شعله و ذغال نمی بینم . حال آنکه دادگر همچون شعله است و ذغال.
چه سود از رحم ام ؟ مگر رحم همان صلیبی نیست که بر آن آن دوستار بشر را میخکوب کرده اند؟
اما رحم من کجا و به صلیب کشیده شدن کجا ... . فردریش نیچه


مردان كامياب غالبا از شكست ميوه ي پيروزي چيده اند . گوته


مبارزه با مواد مخدر، فقر و گرسنگی برای جوانی فرهیخته و روشن بین به همان کارآمدی تلاش برای ارتقای سطح زندگی و احترام گذاشتن به حقوق و اموال یکدیگر، نیست.. وین دایر


انسان در موقعیکه تمام دارایی خود را از دست بدهد تمام دوستان از میان می روند . وتوشن


بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان ، از زبونی است . اُرد بزرگ


آنكه پرنده نيست نبايد بر پرتگاهها آشيان سازد . نيچه


آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند . تاگور


مردان مقاوم و باتجربه هميشه فرصت دارند كه كارها را از اول شروع كنند . گوته


مرد با اراده مردي است كه شخصيت انفرادي خود را در اجتماع گم نمي كند و شجاعت آن را دارد كه عقايد خاص خود را ابراز دارد اسكار وايلد


پر حرفی در هنگام اندرز ، از اثر آن می کاهد . اُرد بزرگ


خشمگین شدن انتقام خطاهای دیگران را از خود گرفتن است . والتر پوپ


یاد گیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید . هر روز چیز جدیدی بیاموزید . برایان تریسی



هر فعالیت یا عدم فعالیتی مستلزم انتخابی است بین آنچه بیشتر اهمیت دارد و آنچه کمتر اهمیت دارد . برایان تریسی


بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . فردریش نیچه


جایگاه ارزیابی و نقد شما بر کارکرد دیگران ، می تواند آغازگاه نخستین گام شما برای سازندگی باشد . ارد بزرگ


ای مهر مادری که مقدس ترین محبت ها هستی ، از وصف عظمت آسمانی تو زبان زمینی ما عاجز است . وباهاروف


سعادت را باید در بین راه پیدا کرد نه انتهای جاده ، چون در آنجا سفر به پایان رسیده و دیگر دیر شده است . وقت برای سعادتمند بودن امروز است نه فردا . جیمز بادید

دنیا آن قدر وسیع است که برای همه ی مخلوقات جایی هست، پس به جای اینکه جای کسی را بگیرید تلاش کنید جای واقعی خود را بیابید . چارلی چاپلین

شکنجه ها عشق به شما روا می دارد تا به رازی که در دلهایتان نهفته است پی برید و بدین وسیله جزئی از قبل حیات باشید . جبران خلیل جبران

برخلاف ‹‹انديشه هاي مدرن›› درباره ي زن و مرد، آموزش واقعي در مورد رابطه ي جنس ها را بايد در فرهنگ هاي شرقي يافت . فردریش نیچه

از ستایش و عیب جویی مردمان ، هیچکدام را نباید محک حقیقت شمرد ولی از هردوی آنها می توان به عنوان محک برای شخص خود استفاده کرد . واتلی

آنان که زندگانی را بستری از گلهای سرخ می دانند ، همیشه از خارهای آن شکایت دارند . ویلیام آلن وایت


میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . اُرد بزرگ


اگر می توانستید شگفتی های دل تان را در برابر معجزه های هر روزه زندگی ماندگار سازید، دردهای خویش را از شادی های تان کمتر شگفت انگیز نمی یافتید، و اگر فصل های دلتان را پذیرا شوید بدانگونه که فصل های کشتزارهای تان را پذیرا هستید، آنگاه زمستان های اندو ه خویش را با خوش دلی به نظاره می نشستید . جبران خلیل جبران


هوش و استعداد خود را پرورش ده ولی نه از راه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل ، تمايل اکثر فضلا به مطالعه شبيه تلمبه است ، خالي بودن مغزهاي خودشان موجب می شود که افکار مردم ديگر را به سوي خود بکشند؛ هرکس زياد مطالعه کند به تدريج قدرت تفکر را از دست می دهد. شوپنهاور


اگر باخردی ، هرگز گرد بدی مگرد ، که نیکوترین کسان آن بود که بیرون و درونش پاکیزه و نیک باشد . بزرگمهر


امیدوار مباش دیگران همراهیت کنند ، تنها به درمان دردهای روزگار خویش بیاندیش . اُرد بزرگ



با سنگهایی که در سر راهت میگذارند هم میتوانی چیز قشنگی برای خود بسازی . اِریک کِستنِر


مردم دنیا همچون دیوانگان کور و کر ، به جان هم می افتند و یکدیگر را ندیده و نشناخته می درند و بر این دیوانگی نام جنگ افتخار می گذارند . ویلیام تن


انسان باید بهتر و شریرتر شود : من چنین می آموزانم ! شریرانه ترین چیز برای بهترین چیز در ابرانسان نیاز است . فردریش نیچه



پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ یافت ؟! . جبران خلیل جبران


ماخذ : http://mt.hamtaraneh.com/2007/09/post_41.html

انجمن میهن دانلود - دوست از دیدگاه بزرگان

بهترین دوست
هیچ گاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش می دهد . ارد بزرگ


ابله ترین دوستان
ابله ترین دوستان ما، خطرناک ترین دشمنان هستند.سقراط


دوست یا برادر
پرسیدم دوست بهتر است یا برادر ؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می کند . امیل فاگو


شر دوست
خدایا ! مرا از دوستانم محافظت بفرما . چون می دانم چگونه خویشتن را در مقابل دشمنانم حفظ کنم ! . ولتر


نابودی زمان
دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست ، بلکه نشان نابودی زمان ، به گونه ای گسترده است. ارد بزرگ


رابطه دشمن و دوست
آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت . هزلت


دوست واقعی
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . مارکز


تاثیر دوست
صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست. کارلایل


رفیق بازی
هرگز بخاطر دوستت ، از انجام وظیفه ای چشم مپوش. سن لانبر


نگه داشتن دوست
دوست مثل پول ، بدست آوردنش از نگه داشتنش آسان تر است. باتلر


توبیخ دوست
دوستان را در خلوت توبیخ کن و در ملاءعام تحسین . اسکاروایلد


بعضی
بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند . چترفیلد


دوستان تو
همه کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند. مثل آلمانی


بهترین چیز جهان
چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست . آکویناس


پایداری در دوستی
در دوستی درنگ کن ، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش . سقراط


فاصله با دوستان
برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه ای میان خود و آنها داشته باشیم . ارد بزرگ


دوستی و خانواده
دوستان عبارت از خانواده ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است . آلفونس کار


دوست نیکو
نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و تو را پند دهد و رازت را آشکار نکند . پور سینا


برای اهل اندیشه
هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست . ارد بزرگ


جزر و مد در دوستی
اگر سزاوار آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود ، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنها برای ساعات و یا قلمرو مشخصی ؟ . جبران خلیل جبران


گاه سختی
دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد . بزرگمهر


تو بی نظیری
در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس : « از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری » . براون


بدگویی از دوستان
خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است . ارد بزرگ


روزهای بارانی
دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد . پل نرولا


آن دوست
بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد . جبران خلیل جبران


شکارگاه دشمنان
دوستان برای نخجیر دشمنان ، چون تیر و پیکان اند . بزرگمهر


قلب دو دوست
رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران


حد دوست و دشمن
هر بدی میتوانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد . سعدی


ارزش دوست
بهترین وسیله برای کاهش دشمنان ازدیاد دوستان است . انوره دوبالزاک

در روز سختی
به ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی . ارد بزرگ


راز دوستی و ثروت
بهترین و حقیقی ترین دوستانم از تهی دستانند . توانگران از دوستی چیزی نمی دانند . موزارت


شراکت با دوست
اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو . ارد بزرگ


زمان سختی
دوست زمان احتیاج ، دوست حقیقی است . ضرب المثل انگلیسی


دلداری
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . گابریل گارسیا مارکز


دوست انسان
نفرت به همان اندازه دوست داشتن ، خوب است . یک دشمن می توان به خوبی یک دوست باشد . برای خود زندگی کن، زندگیت را بزیی، سپس به راستی دوست انسان خواهی شد . جبران خلیل جبران


دوستی دشمن
دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند . پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند . سعدی


درک دوست
اگر دوستت را در تمامی شرایط درک نکنی. او را هرگز درک نخواهی کرد. جبران خلیل جبران


تفسیر دوستان
بیشتر بدبختی های ما قابل تحمل تر از تفسیرهایی است که دوستانمان درباره آنها می کنند . کولتون


ترس از دوست
از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین


دوست نیکو
نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و رازت آشکار نکند. بوعلی سینا


نیکی به دوستان
اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید . کورش


دوستان زیاد
بهترین وسیله دفع دشمنان ، ازدیاد دوستان است . بیسمارک


تنها دوست
من در جهان یک دوست داشته ام و آن خودم بوده ام ! . ناپلئون


دوستان محافظه کار
دوستی که نومیدنامه می خواند ، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد . ارد بزرگ


ماخذ : http://forums.mihandownload.com/22492-a.html

تارنگار سخنان بزرگان و جملات قصار حکیمانه - رنج از دیدگاه بزرگان ، دانشمندان و فلاسفه

کار دلخواه برگزین تا رنج نبینی . کنفوسیوس



رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود،
دامان خدا را می جوید .
خورشید هنوز طلوع میکند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است :
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد :
امواج دریا، آواز می خوانند،
بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .
نیستی نیست .
هستی هست .
پایان نیست.
راه هست.
تولد هر کودک، نشان آن است که :
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است . رابنیندرانات تاگور



از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند . فردوسی خردمند



رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست . فردوسی خردمند



سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ



مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ



دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی . فردوسی خردمند



آنکسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود . مثل چینی



آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد . فردوسی خردمند



کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است . فردوسی خردمند



رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران



دل در آرزوی آنچه دسترسی بدان متصور نیست نباید بست ، از آنکه مایه رنج تن و بلای جان است . بزرگمهر



نگاهت رنج عظیمی است، وقتی بیادم می‌آورد که چه چیزهای فراوانی را هنوز به تو نگفته‌ام . آنتوان سنت اگزوپری



از دانش آموختن هیچ زمان غافل ممان ، گرچه در این راه رنجها کشی ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر



شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد.تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند. نیچه



بگذار شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید ، هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد اما کوری را به خاطر آرامش تحمل نکن . دکتر علی شریعتی



امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر



آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هویتش همنواست همانند کشتی است که سکانش درهم شکسته و در اطراف جزایر و دریاها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ، ای بسا که غرق نشود و به قعر دریا فرو نرود . جبران خلیل جبران



به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد . فردوسی خردمند



ما انسانها اینطور آفریده شده ایم که اگر بدانیم میلیونها سال در جهان باقی خواهیم ماند ولی قرین اندوه و بدبختی خواهیم بود راضی می شویم و حتی خوشحال می گردیم لیکن اگر بفهمیم که از بین می رویم و در عوض هیچ شکنجه و رنج نخواهیم کشید اندوهگین و مایوس می شویم !!! . موریس مترلینگ



در رنجی که ما می بریم ، درد نه تنها در زخم هایمان ، که در اعماق قلب طبیعت نیز حضور دارد.در تغییر هر فصل ، کوهها ، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می یابند ، همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربیات و احساساتش تحول می یابد. در دل هر زمستان ، تپشی از بهار و در پوشش سیاه شب، لبخندی از طلوع نمایان است . جبران خلیل جبران



قلب آدم ها گاهی شکوه می کند چرا که آدم ها می ترسند که بزرگترین رؤیاهایشان را متحقق کنند، چون یا فکر می کنند که لیاقتش را ندارند و یا اینکه نمی توانند از عهده آن برآیند. ما قلب ها از ترس می میریم. تنها از اندیشیدن به عشق های مدفون شده و یا لحظاتی که می توانستند خیلی زیبا باشند و نبودند یا گنج هایی که می توانستند کشف شوند ولی برای همیشه در زیر خاک مدفون ماندند چون اگر هریک از این اتفاق ها بیفتد ما رنج وحشتناکی می کشیم. «قلب من از رنج کشیدن می ترسد» *** همیشه به قلبت بگو: «که ترس از رنج از خود رنج بدتر است» (تاریکترین لحظه شب لحظه قبل از طلوع آفتاب است). پائولو کوئیلو

ماخذ : http://sokhan.sepehrblog.ir/more-3494.html

تارنگار خلیج فارس - جملات حکیمانه

حقیقت می تواند مدتی در حجاب تعویق و تأخیر بماند ولی همیشه جوان بوده و خود را معرفی خواهد نمود . گولیو



اندیشه ها بزرگترین جنگنده های جهانند و جنگی که اندیشه ای در دنبال دارد چیزی جز وحشیگری نیست . گارفیلد



آنگاه مردم را درست می ببینی که در بلندیهای سر به آسمان کشیده حضور داشته باشی و نیز در منزلگاههای دور . جبران خلیل جبران



آه ؛ ای مجنون مهربان ؛ زرتشت ! ای شیدای اعتماد ! تو همیشه همین سان بوده ای . تو همیشه با اعتماد به هر چیز هراسناک نزدیک شده ای . تو


حقیقت می تواند مدتی در حجاب تعویق و تأخیر بماند ولی همیشه جوان بوده و خود را معرفی خواهد نمود . گولیو



اندیشه ها بزرگترین جنگنده های جهانند و جنگی که اندیشه ای در دنبال دارد چیزی جز وحشیگری نیست . گارفیلد



آنگاه مردم را درست می ببینی که در بلندیهای سر به آسمان کشیده حضور داشته باشی و نیز در منزلگاههای دور . جبران خلیل جبران



آه ؛ ای مجنون مهربان ؛ زرتشت ! ای شیدای اعتماد ! تو همیشه همین سان بوده ای . تو همیشه با اعتماد به هر چیز هراسناک نزدیک شده ای . تو

همیشه می خواهی هر غولی را بنوازی. هرم نفسی گرم و کمی موی نرم بر پنجه ؛ همین بس تا تو یکباره آمادهء عاشق شدن و به دام انداختن اش شوی

. عشق خطری است در کمین تنهاترین کس. عشق به هر چیزی که زنده باشد و بس ! براستی ؛ خنده آور است جنون و فروتنی من در عشق ! . فردریش

نیچه



ره آورد سفر در درون آدمی ، به جز خرد و پیشرفت نیست . ارد بزرگ



آدم بی فضیلت و بی هنر را ستودن چنان است که به او دشنام دهند . لاروشفوکولد



آدم پرحرف تخم میکند و آدم خاموش درو میکند. اقلیدس



آدم تبهکار میرود ولی شر او باقی می ماند. شکسپیر



آدم خشمگین نمیتواند حقیقت را بگوید. ضرب المثل چینی



انسان از حشرات هم کوچکتر است ، چون آنها برای کشتن ما فقط نیش می زنند ، ولی ما برای کشتن آنها تمام وجودشان را له و نابود می سازیم . موپاسان



هر قدر کسی را بیشتر دوست داشته باشید کمتر مغرورش کنید. مولیر



پیام آوران باورهای پست و خُرد بزرگترین پیروزیهای تاریخ مردم خویش را با گفتاری پست به ریشخند گرفته اند . ارد بزرگ



در جوانی دوست نداشتن علامت بدی است . روح سالم همیشه یکنفر دوست را که لایق باشد ملاقات خواهد کرد .ل – کارو



هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی . ارد بزرگ



جهان فقط همین جهان ظاهر است و دنیای حقیقی، دروغی بیش نیست . فردریش نیچه



آنچه را تا دیروز گناه مى خواندیم، امروز بیان شخصیت و احساسات خود مى نامیم . بارونس استاکس



آنان که آزادى را فداى امنیت مى کنند، نه شایستگى آزادى را دارند و نه لیاقت امنیت را . بنیامین فرانکلین



خوشبختى لذت مشترکى است که حاصل یارى بى چشمداشت به دیگران است. هلن کلر



نیک زیستن امروز، دیروز را به خوابى شیرین و فردا را به رؤیاى امید بدل مى سازد . سانسکریت



آب و هوا ، بر جهان بینی ، پبوندهای مردمی و اندیشه ما تاثیرگذار است . ارد بزرگ



ممکن است مردیکه دائم سؤال می کند ابله به نظر برسد . ولی کسیکه هرگز سؤال نمی کند در تمام عمر ابله باقی می ماند . لوئی پاولز



بزرگترین شادی تولد است و بزرگترین غمها مرگ. هوارد فاست



انسان بدرستی همان میشود که به آن فکر میکند . فلورانس نایتینگل



و تو کیستی؟ تو که باید آدمیان سینه های خویش را در مقابلت بشکافند و پرده حیا و آزرم و عزت نفس خود را پاره کنند تا تو آنها را به عطای خود سزاور بینی و

به جود و کرم خود لایق؟
پس ، نخست بنگر تا ببینی آیا ارزش و لیاقت آن را داری که وسیله ای برای بخشش باشی ؟
آیا شایسته ای تا بخشایشگر باشی؟
زیرا فقط حقیقت زندگی است که می تواند در حق زندگی عطا کند، و تو که این همه به عطای خود می بالی فراموش کرده ای که تنها گواه انتقال عطا از

موجودی به موجود دیگر بوده ای!. جبران خلیل جبران



بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران



مردم موفق امروز کودکان جشور دیروز بوده اند . دیسرائیلی



دانش برترین داده های یزدان پاک است . خردمند همیشه سرور است . بزرگمهر



کوشش های سیاسی برای جوانان ، مردابی مرگبار است . ارد بزرگ



جوانی که به بالا نمی نگرد ، نظرش به پایین می افتد و کسی که به را ه کمال نمی رود ، به پستی می گراید. دیسرائیلی



دل کسی که خاطر شاه دادگر از او مکدر باشد جایگاه دیو است . بزرگمهر



هنگامی که فیلسوفی معتقد است که مدام حواس انسانی او را می فریبد فیلسوف دیگری سوگند یاد می کند که هرگز حواس ما را نفریفته است . لافونتن



شکست های زندگی ، درهای پیروزی را می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد . ارد بزرگ



کسانی که دنیا را تکان داده اند در استعدادهای طبیعی نابغه نبوده اند ، بلکه بر عکس قوای عقلی آنان از حد معمول و متوسط تجاوز نمی کرده است ولی به

یک صفت ممتاز بوده اند : ثبات و استقامت . دیسرائیلی



آنانی که می بخشند و در عطای خود معنایی برای درد و شکنجه نمی یابند . اینان در جستجوی هیچ نوع نشاطی نیستند و حتی به فکر نشر مناقب و فضایل

خود نمی افتند . اینان آنچه را که دارند می بخشند ، مانند گلها و ریحانها که بوی عطرآگین خود را در چمنزارها و جلگه ها پخش می کنند .
خدای بزرگ با دست این افراد سخن می گوید و از میان دیدگان این اشخاص به زمین لبخند می زند . جبران خلیل جبران



در این دنیا از دو راه می توان موفق شد ؛ یا از هوش خود و یا از نادانی دیگران . لابرویر



آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد . ارد بزرگ



با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید . ارد بزرگ



اگر تمام عالم در یک کف? ترازو نهاده شود و مادرم در کف? دیگر ، کف? عالم بالاتر خواهد ایستاد . لورولا بکدیل



وقت گرانبها است ، اما حقیقت گرانبها تر است . دیسرائیلی



در نظر مردم سخن سنج قدر سخن بیش از گنج است . بزرگمهر



شالوده و زیربنای گسترش هر کشور ، فرهنگ است . ارد بزرگ



افتخار در خشک کردن قطر? اشک است نه در جاری ساختن سیل خون .بایرون



غالب اشخاص بدون اینکه مقصد معینی را تعقیب کنند زندگی می نمایند و مثل پر کاهی که بر روی آب حرکت کند ، عمر خود را به آخر می رسانند و جلو نمی

روند ، جریان آب انها را می برد . سه نه ک



گروهی از مردمند که اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند و آرزویی جز شهرت ندارند . این خودخواهی و این شهرت پرستی که به طور ناخودآگاه

گرفتارش هستند بخشش آنان را ضایع می سازد . جبران خلیل جبران



درد پیری انحطاط روحی و جسمانی آن نیست ، بلکه بار خاطرات آن است . سامرست موام



برای شب پیری در روز جوانی چراغی باید تهیه کرد . بلوتارک



هم? خوشبختیها و موفقیت که به من روی آورده از درهایی وارد شده است که آنها را به دقت بسته بودم . بایرون



دل آدمی بنده آرزوست ، سرشتها یکسان نیست ، هر کس خویی دارد ، و جویا و خواهان چیزی است . بزرگمهر



جنگ کشتارگاه کسانی است که همدیگر را نمی شناسند ، به نفع کسانی است که یکدیگر را می شناسند ولی همدیگر را نمی کشند . جنگ قوانین را

خاموش می کند . سیسرون



آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ ارد بزرگ



تمام شان و عظمت انسان در فکر است. بلز پاسکال



هرکس خود را نصیحت نکند ، به نصیحت دیگران محتاج است . سعدی



اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد . فردریش نیچه



نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری نجات مان خواهد بخشید . ارد بزرگ



یکی از صحبت هایی که مرا سرگرم می نماید اظهارات دانشمندان مذهبی و دینی است که بطرزی موثر در خصوص اراده و پیش بینی و مقصد و نقشه های

خدا صحبت می کنند و چنان به گفته خود اعتقاد دارند که گویی ظهر آن روز با خدا ناهار خورده اند!!! . موریس مترلینگ
عشق به مراتب بزرگتر و فراتر از جاذبه ی فیزیکی و جسمانی ای است که نسبت به شخص دیگری در خود احساس می کنیم . عشق حتی به مراتب فراتر

از ایمان به آرمان و غایتی برتر یا علاقه شور و اشتیاق نسبت به روابط ، کار یا حتی خانواده است . باربارا دی آنجلیس


ماخذ : http://khalijhfars.mihanblog.com

سایت شرکت تجارت پیشه گان طلوع - پند ها

تردید و دودلی یک از عوامل مهم اتلاف وقت است . در 80% موارد باید در همان
هنگامی که ایده مربوطه به ذهنتان می رسد در مورد اجرا یا عدم اجرای آن
قاطعانه تصمیم گیری کنید. برایان تریسی


تا جایی که ممکن است انجام کارهایی را که ممکن است از عهده دیگران بر آید به
دیگران بسپارید . در این صورت برای انجام کارهایی که فقط از عهده شما بر می
آید وقت کافی خواهید داشت . برایان تریسی


قبل از انجام هر کاری از خود بپرسید : آیا اصلا این کار باید انجام شود ؟ آیا
باید هم اکنون انجام شود ؟ آیا باید توسط من انجام شود؟. برایان تریسی


سرعت عمل در کار برای موفقیت شرطی اساسی است . شور و شوق عملکرد سریع را در
خود پرورش دهید. برایان تریسی


اگر می خواهید جزء پیشتازان حرفه خود باشید ، باید در کار خود به داشتن سرعت
و قابل اعتماد بودن مشهور شوید. برایان تریسی


خود را ملزم کنید که وقت شناس باشید ، دیگران را معطل نگذارید. برایان تریسی


حتی المقدور تصمیم گیری ها را به دیگران واگذار کنید . " وقتی تصمیم گیری
ضروری نیست ، ضروری است که تصمیم گیری نکنید". برایان تریسی


قانون مزیت نسبی می گوید : هر گاه کسی حاضر است کاری را با دستمزدی کمتر از
آنچه شما دریافت می کنید یا مایلید دریافت کنید انجام دهد ، کار را به او
واگذار کنید . برایان تریسی


اگر می خواهید سالی 20 میلیون دلار درآمد داشته باشید باید ساعتی 10000دلار
دریافت کنید . از خودتان بپرسید : آیا حاضرم به کسی 10000 دلار دستمزد بدهم
تا کاری را که خودم در حال حاضر انجام می دهم انجام دهد؟. برایان تریسی


کارهای زیادی هست که انجام آنها دیگر برای شما مقرون به صرفه نیست . همیشه از
خودتان بپرسید : چه کسی می تواند این کار را با دستمزدی کمتر از من انجام
دهد؟. برایان تریسی


برای اینکه کار بیشتری انجام دهید کمی زودتر کار را شروع کنید ، کمی سخت تر
کار کنید و کمی دیرتر دست از کار بکشید.. برایان تریسی


با سریعتر کار کردن راندمان کارتان را بالا ببرید . احساس اضطرار و ضرورت
انجام کار را در خود پرورش دهید و با آن پیش بروید. برایان تریسی


کارهایتان را دسته بندی کنید و تمام کارهای مشابه را همزمان انجام دهید. برایان تریسی


نمودار یادگیری سیر صعودی دارد . هر چه بیشتر انجام کاری را تکرار کنید آن را
سریع تر انجام خواهید داد. برایان تریسی


سعی کنید اشتباهات کمتری داشته باشید و از همان بار اول کار را درست انجام
دهید. برایان تریسی


اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست . بودا


انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد . دوسن پیر


اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد . بتهوون


شما چون فصلهای سال هستید ، زیرا در زمستان خود بهار را انکار می کنید ، در حالی که بهار سرسبز هرگز شما را انکار نمی کند ، بلکه در سنگین ترین خواب غفلت به روی شما لبخند می زند ، بی آنکه خشمگین شود و یا با شما ستیز کند و صفا و یکرنگی را نادیده بگیرد . جبران خلیل جبران

جاییکه در آن خوش بینی بیش از هر جای دیگر رواج و رونق دارد ، تیمارستان است . هاولاک الیس


آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و شکست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست . اُرد بزرگ


بیایید نه تنها برای خود و خانواده‌مان بلکه برای کشورمان مسؤولیت بیشتری بپذیریم . بیل کلینتون


آنان که نمی‌توانند مسؤولیت قبول کنند، به رهبر نیاز دارند و برای داشتن رهبر داد و هوار راه می‌اندازند . هرمان هسه


مرد پر جربزه و قابل وقتی با بحران روبه‌رو می‌شود، به تکیه‌گاه فکر نمی‌کند؛ روش خود را تحمیل می‌کند، مسؤولیتش را می‌پذیرد و نتیجه کار را [پیروزی یا شکست] از آن خود می‌داند. چارلز دوگل


به ما انسان‌ها حق انتخاب داد‌ه‌اند پس نمی‌توانیم مسؤولیت‌ها را به گردن خدا یا طبیعت بیندازیم. مسؤولیت خود ماست و باید خودمان به دوش بکشیم. آرنولد توین‌بی


نتیجه گیری زود پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است . اُرد بزرگ


خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر


کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. گوته


یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط


اگر می خواهی بنده کسی نشوی ، بنده هیچ چیز مشو . ژاک دوال


آنچه مردم را دانشمند می کند ،مطالبی نیست که می خوانند بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند. فرانسیس بیکن


آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند. .جرج برنارد شاو


هرقدر مهارت های خود را بالاتر ببرید بهتر می توانید در مدت کمتری کارهای بیشتری انجام دهید . برایان تریسی


بی پایبندی به نظم در گیتی ، ویژگی انسانهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می کنند. اُرد بزرگ


فکر نو بسیار ظریف و حساس است ،با یک ریشخند کوچک می میرد و کنایه ای کوچک آن را بسختی مجروح می کند. هربرت اسپنسر


هرگاه بتوانیم از نیروی تخیل به همان اندازه استفاده کنیم که از نیروی بصری استفاده می کنیم هر کاری انجام پذیر است .کارلایل


آدم بی مغز و پرگو چون آدم ولخرج و بی سرمایه است .پاسکال


استعداد ها و توانایی های منحصر به فرد شما کدام است ؟ چطور می توانید آنها را به حداکثر برسانید . برایان تریسی


بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. امرسون


تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. لورنس دورل


سربر گریبان فرو بر، از دل خویش بپرس آنچه را که مى داند. شکسپیر


آنکه زیبایی خرد را ندید ، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت . اُرد بزرگ


نشانه مهارت، دانستن بیشترین ها در مورد کوچک ترین ها است . اچ لاسکى


اولین گام در راه آگاهى، درک جهل است . بى پیماستر


در چه زمینه ای از دیگران برترید ؟ در چه زمینه ای می توانید از دیگران برتر باشید ؟ . برایان تریسی


خداوندا، نمى توانیم از تو چیزى بخواهیم که تو نیازهاى ما را مى دانى، پیش از اینکه در ما پدیدار شود . جبران خلیل جبران


فرهنگ رودخانه اى است به قدمت تاریخ. یونگ


آزادی ابر انسان تنها در صورتی واقعی است که در زمان فراشد و در ساختن آینده یی بر پایه گذشته عملی شود . فردریش نیچه


خوشبختی میان پرده بدبختی است . دن مارکی


فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسی خردمند


با احساس می شود پند و اندرز داد اما سامان دهی به کشور نیاز به هنجار و چهارچوبی توانمند دارد . اُرد بزرگ


به خاطر داشته باشید که امروز همان فردایی است که دیروز درباۀ آن نگران بودید . از خود بپرسید اقلاً این چیزی که درباره اش نگرانم به وقوع خواهد پیوست یا خیر ؟ . استرن


کیفیت زندگی شما بستگی دارد به کیفیت مدیریت شما در استفاده بهتر از وقت . برایان تریسی



عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار


آدم خودبین ، چاره ای جز فرود آمدن ، ندارد . اُرد بزرگ


آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد . فردوسی خردمند


تجربه را بر روی رختخواب نرم معطر و متکای پر قو نمی توان بدست آورد . اوری پید


نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . اُرد بزرگ


زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد . ارهارد


استخوان بندی شهرها در دیوار است و بزرگداشت . اُرد بزرگ


وقت با ارزش ترین منبع مالی و تمام موجودی شما برای خرید چیزهایی است که در زندگی خواهان آن هستید . برایان تریسی


آدمی شاگردی است که درد و اندوه او را تعلیم می دهد و هیچکس بدون احساس این معلم قادر به شناسایی خود نیست . آلفرد دوموسه


پشیمانی، اولین گام برای پوزش است. اُرد بزرگ


حیات خوابی است ، و محبت رؤیای آن . آلفرد دوموسه


وقت از بین رفتنی است ، نمی توان آن را پس انداز کرد. فقط می توان آن را به روش های مختلف خرج کرد . برایان تریسی


گسستن دو همسر می تواند خاندانی را از هم بپاشد . اُرد بزرگ


جایگاه پرستش گران کوهستان است . فردوسی خردمند


مدیریت زمان بیش از هر چیز نیاز به انضباط فردی ، خویشتن داری و تسلط بر نفس دارد . برایان تریسی


کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . اُرد بزرگ


خدا به انسان دو چشم ولی یک زبان عطا کرده است, تا دو برابر آنچه را که میگوید به چشم ببیند . ادموند گولدین


ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست . اُرد بزرگ


اشتباه نیز جزئی از زندگی است، پس وقت خودت را تلف نکن و خودت را به خاطر اشتباههای گذشته سرزنش نکن . برادلی


آیا می کوشی که ده بار یا صد بار دو چندان شوی ؟ نکند بهر خود مریدان بسیار می جویی ؟ - پس می باید ظرفهای تهی ( هیچ ) را بجویی . فردریش نیچه


این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت . اُرد بزرگ


زمان را بر کارهای خود تقسیم کنید تا کاری بر زمین نماند . بطلیموس


رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست . اُرد بزرگ


تا وقتیکه مرد عروسی نکرده او را غیر کامل می خوانند ، بنابراین معلوم می شود پس از ازدواج کار مرد تمام است . باب هاپ


آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند . اُرد بزرگ


کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند . فردوسی خردمند


یک زندگی را وقتی می شود با خوشبختی قرین دانست که شروعش با عشق باشد و ختمش با جاه طلبی . بوسکالیا


رویش باغ سکوت ، در هنگامه خروش و همهمه ارزشش را نشان می دهد . اُرد بزرگ


اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد . گابریل گارسیا مارکز


اگر شما دشمن دارید ، بدی او را با خوبی پاداش ندهید ، زیرا این امر موجب شرمساری او می گردد . ولی به او وانمود کنید که او با این عمل خود برای شما خدمتی انجام داده است . نیچه


نادانی و پستی یک نفر در گذشته ، نمی تواند میدان انتقام از خاندان او باشد . اُرد بزرگ


آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند . اُرد بزرگ


آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد . بزرگمهر


اراده محکم و متین که بخواهد به هر کس آنچه سزاوار است بدهد عدالت نام دارد . اولپن


اگر کمی چیزهای غیر لازم را بدانی بهتر از این است که هیچ ندانی . سندکا


آسوده حال کسی است که بردبار است . بزرگمهر


شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است . اُرد بزرگ


اول صحت ، دوم جمال ، سوم مال و چهارم رفیق . این ها پله های نردبان سعادت است . ساموئید


تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. گراهام بل


روی زمین خانه موقتی است و زیر زمین جایگاه ابدی . ساموئل آدامز


آن که در آموختن جهد نمی کند هرگز نباید در انجمن دانایان لب به گفتار بگشاید . بزرگمهر


اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند. شوپنهاور


در کارهای دشوار نشاط بسیار وجود دارد . لویی پاستور


پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم . فردریش نیچه


خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست . اُرد بزرگ


پسرها ، لنگرهای زندگی مادرانند . سوفوکل


آنکس که نتواند در حلقۀ شادی و نشاط دیگران به صورت یکی از افراد در آید ، یا مغرور است یا ریاکار و یا در قید تشریفات . لاواتر


حقیقت گفت مرا برهنه بگذارید و پیرایه بر من مبندید زیرا من هیچگاه از برهنگی خود شرمسار نیستم. اعتصام الملک


آن که خشم بر او چیره نشود و بر گنهکار سخت نگیرد از گزند در امان است . بزرگمهر


دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . گابریل گارسیا مارکز


زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه ، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد . آلفونس دوده


خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد . فردوسی خردمند


نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می نامد ، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد . اُرد بزرگ


زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی درک معنای آن مشکل است . آلدوس هاکلی


برای کسب خرد ، سختی را بر خود هموار کن . اُرد بزرگ


آنگاه که همه نیک سخن می گویند، پلید اندیشی عین خرد است . آلفرد مارشال


کژی و ناراستی ، شکاف و رخنه گاه اندیشه اهریمن خواهد شد . اُرد بزرگ


از مردم دور باش و تنها زندگی کن ، نه به کسی ظلم کن و نه بگذار کسی به تو ظلم کند . ابوالعلامعری


تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای گیتی است . اُرد بزرگ
بسامدها : امواج


پرسیدم دوست بهتر است یا برادر ؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می کند . امیل فاگو


کسی که درد روشنگری و بازگویی تجربه را ندارد خود نیز زمانی برای بهره از آن را نخواهد یافت . اُرد بزرگ


کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت . فردوسی خردمند


تبار بی ریش سفید ، همچون خانه بی سقف است . اُرد بزرگ


دانش پزشکی در عرض چند سال گذشته چنان پیشرفت حیرت انگیزی کرده است که امروز برای یک پزشک غیر ممکن است در بیمار خود عضو سالم پیدا کند . اریل وینسون


آدمی با کینه ، زندگی را بر دوستان نیز تنگ می کند . اُرد بزرگ


جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن . اُرد بزرگ


سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست . ارنست رنان


خودخواه ، تجربه سخت تنهایی را ، پیش رو دارد . ارد بزرگ


جرم این است که ندانیم زندگی خیلی ساده تر از اینهاست که ما فکر می کنیم . فردریش نیچه


شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید. کیم وو چونگ


انسان اگر ناخوش باشد و کار کند بهتر از این است که سلامت باشد و بیکار بنشیند . کازوبون


وقتی نهال آزادی ریشه گرفت به سرعت رشد ونمو می‌کند . جورج واشنگتن


کسی‌که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد. بنجامین فرانکلین


وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد. امرسون


ماخذ : http://www.tolutraders.com/Default.aspx?tabid=36&ctl=Details&mid=382&ItemID=11

مجله موفقیت : ده جمله بیاد ماندنی از ارد بزرگ

دیوان سالاران واپسگرا بر این باورند که همنوایی با مردم کوچه و بازار بسیار آسان تر از همنوایی با خردمندان است .


آنکه ناراستی پیشه نموده ، خموشی دیگران هم برایش ترسناک است .


برای رسیدن به جایگاهی بالاتر ، گذشت را نیز بیاموزیم .


زورگو ، خواب پریشان بسیار می بیند .


تا هنگامی که از برتری خویش سخن می گویی ، دیده نمی شوی .


کسی که فریفته نگاهی می گردد ، توان نجات دیگران را ندارد .


ارمغان کُرنش در برابر نادان ، سختی دو چندان است .

آواز سرد از سینه نا امید بر می خیزد .



ارد بزرگ  Orod Bozorg



آنکه با تلاش بسیار اندیشه خویش را فربه نمود ، با این وجود باز گوش به سخن این و آن سپرد ، دیگر نمی توان آینده روشنی در پیش روی او دید .


خرد در دانسته های ما دیده نمی شود ، خرد تنها در کردار ما هویدا می گردد .


ماخذ : http://muovafaghiat.blogsky.com/1387/05/22/post-71/

سخنان بزرگان و جملات قصار حکیمانه : آزادی از دیدگاه بزرگان ، دانشمندان و فلاسفه

بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند


آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر


آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ


هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس


آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه


رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ


آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال


آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن


حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران


ماخذ : http://sokhan.sepehrblog.ir/more-3493.html

موسسه خيريه وحدت - VAHDAT Charitable Institute

سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر

——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد. اُرد بزرگ آرامش گهواره ای ست بر دامن خاك و سنگ پله هایی به جانب افلاك . جبران خلیل جبران در اینجا بود كه نخستین بار فهمیدم كه ارادهٔ زندگی برتر و نیرومند تر در مفهوم ناچیز نبرد برای زندگی نیست، بلكه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق قدرت است! . فريدريش ويلهلم نيچه هر كه نيك نهاد و پاك منش و كوشا باشد ، به آنچه سزاوار است مي رسد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— همواره آدمیان محیط و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند . اُرد بزرگ شكنجه ها عشق به شما روا می دارد تا به رازی كه در دلهایتان نهفته است پی برید و بدین وسیله جزئی از قبل حیات باشید . جبران خلیل جبران از كدامین ستاره بر زمین افتادیم تا در اینجا یكدیگر را ملاقات كنیم.؟ فريدريش ويلهلم نيچه بد خو چنان به رنج اندر است كه از زندگانی و تندرستی و خواسته لذت نمی برد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زور گویی پیشه كنیم ، پس از چندی كسانی را در برابرمان خواهیم دید كه دیگر زورمان بدانها نمی رسد . اُرد بزرگ كامل ترین پاداش برای آدم ، بخششی است كه بتواند امیال هستی اش را تغییر دهد و خواستهای دو لب خشكیده از عطش او را دگرگون سازد و تمام زندگی اش را به چشمه های همیشه جوشان و ابدی تبدیل كند . جبران خلیل جبران آن كه بر فراز بلندترين كوه رفته باشد ؛ خنده مي زند بر همهء نمايش هاي غمناك و جدي بودن هاي غمناك. فريدريش ويلهلم نيچه بیهوده گویان پند آموزند ، زیرا هشیاران عیب ایشان را به دیده می نگرند و از بیهوده گویی می پرهیزند . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— كسی كه چند آرزوی درهم ورهم دارد به هیچ كدام از آنها نمی رسد مگر آنكه با ارزشترین آنها را انتخاب كند و آن را هدف نهایی خویش سازد . اُرد بزرگ چه حقير است و كوچك ، زندگی آنكه دستانش را ميان ديده و دنيا قرار داده و هيچ نمی بيند جز خطوط باريك دستانش. در خانه نادانی ، آينه ای نيست كه روح خود را در آن به تماشا بنشيند . جبران خلیل جبران هان ؛ من ام یك بشارتگر آذرخش و چكه ای گران از ابر ! و اما این آذرخش را نام ابر آدم است. فريدريش ويلهلم نيچه سنگین ترین چیزها برای آدم بار گناه است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم كه میزان دارایی و یا امكانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و شكست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست . اُرد بزرگ طبيعت با آغوشی باز و دستانی گرم ، از ما استقبال كرده و می خواهد كه از زيبايی اش لذت بريم.چرا آدم بايد آنچه در طبيعت ساخته شده است را از بين برد ؟ جبران خلیل جبران آدم چیزی است كه بر او چیره می باید شد . فريدريش ويلهلم نيچه بهترین خو سازش و آشتی خواهی است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، كه تنها شوی . ارد بزرگ اندرز جبران خلیل جبران به همسران جوان : جام یكدیگر پر كنید ، لكن از یك جام ننوشید .از نان خود به هم ارزانی دارید ، اما هر دو از یك نان تناول نكنید . جبران خلیل جبران مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند. فريدريش ويلهلم نيچه توانگر راستین كسی است كه آز در دلش راه نیافته است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی . ارد بزرگ پیشوایان ، دانه های نبات و گیاهان ناشناخته و شگفت انگیزی هستند كه به هنگام باروری و كمال دلشان به باد هدیه می شود تا بر روی زمین پراكنده شوند . جبران خلیل جبران كسی كه آرمان نداشته باشد كمتر لاابالی ست تا كسی كه راه رسیدن به آرمانش را نمی داند. فريدريش ويلهلم نيچه هر كه را جان نگهبان تن باشد و خرد به او فرمانروایی كند زندگیش سراسر آسایش و روشنی است. بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— خوارترین كارفرما كسی است كه با ندادن و یا كم كردن دستمزد زیر دست فرمانروایی می كند . ارد بزرگ هر گاه مهر به شما اشاره كند دنبالش بروید .حتی اگر گذرگاهش سخت و ناهموار است .و وقتی بال هایش شما را در بر می گیرد اطاعت كنید .حتی اگر شمشیری كه در میان پرهایش پنهان است شما را زخمی كند .و اگر با شما سخن گفت او را باور كنید .گر چه صدایش رویاهای شما را بر آشوبد چون باد شمال كه باغ را ویران می كند . جبران خلیل جبران آدمی برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و هنجاری در طبیعت در كار نیست بلكه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند. فريدريش ويلهلم نيچه شاه به دانایی و خاطر نگهداشتن مردمان نامبردار است نه به خودستایی و غرور و بیدادگری . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان ، از زبونی است . ارد بزرگ شما در بسیاری از رنجها بر سر دو راهی قرار گرفته اید ، و این رنجها جرعه هایی هستند بسیار تلخ و زهرآگین كه پزشكی حكیم و چیره دست بیماریهایی را كه در درونتان ریشه دوانیده اند ، با آنها علاج می كند . جبران خلیل جبران قدرت خواهی آدمی و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است. فريدريش ويلهلم نيچه پرحرف را كه دشمن راستی و خصم روان پاك است هرگز نپذیر . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— بهترین آموزگار استاد ، شاگرد اوست . ارد بزرگ در هر كاری كه انجام می دهی ، روح خود را در آن سهیم گردان و اطمینان داشته باش كه تمام ارواح پاكی كه از این خاكدان رو به اقلیم بالا رخت بر بسته اند ، از عالم بالا فرود آمده و اطراف تو حلقه زده اند و به دقت در اعمال تو می نگرند . جبران خلیل جبران مي خواهم آدميت را به تصميم هايي وادارم كه به سراسر آينده بستگي دارد. شايد چنين پيش آيد كه همه هزاره ها، والاترين عهد و پيمان هاي خود را بنام من ببندند. فريدريش ويلهلم نيچه آنكه پیروی خرد است دل به هوس نمی سپارد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— اگر می خواهی بزرگ شوی ، از كردار نیك دیگران فراوان یاد كن . اُرد بزرگ كسی كه كشته می شود ، در جریان قتل خود سهمی دارد و نمی تواند از آن تبرئه شود . آن كه چیزی از وی به سرقت می رود نمی تواند از سرزنش بركنار باشد.آدم نیكوكار هرگز نمی تواند خود را از اعمال تبهكاران تبرئه كند ، و آدم پاك نمی تواند از آلودگی و ناپاكی تبهكاران در امان باشد . چه بسا كه آدم مجرم ، خود قربانی كسی است كه جرم و جنایت را در حق او انجام داده. جبران خلیل جبران آدم برتر از ابرآدم بسيار دور است . فريدريش ويلهلم نيچه خود رایی و خودبینی ، همه كام و مراد خود طلبیدن و دیگران را نامراد و خوار و زبون خواستن ، راه اهرمن ، و دل به بهی و نیكی سپردن راه یزدان است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— هرگز به كودكانتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیكبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد . اُرد بزرگ آدميت روح خداوند است در زمين.در اعماق روح، شوقی است كه آدم را از ديده به ناديده ، و به سوی فلسفه و آسمانها سوق می دهد. جبران خلیل جبران ابرآدم است كه مي آفريند . فريدريش ويلهلم نيچه بیزاری بجوی از كسی كه دریغش می آید كه كسی از نیكی و یاری كس دیگر بهره یابد ، نه دانشور است و نه می خواهد كه از دانش دیگران سود جوید . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، همین بس كه به خود بگویم این بار كار نا تمام را ، پایان می دهم . ارد بزرگ اگر نوازندگان و پایكوبان و بازیگران به سوی شما آمدند ،از بخشش های آنان بگیرید و هرگز محرومشان نسازید ، زیرا آنان میوه ها و عطر ها را چون شما جمع آوری می كنند و با اینكه متاع خود را از رویاها به دست می آورند و كالای خود را از خوابها و خیالها ساخته اند ولی ، به هر صورت ، كالای آنان زیبنده ترین جامه برای روح شما و لذیذترین غذا برای روان شماست . جبران خلیل جبران از ابرآدم است كه آدم هاي برتر دلگرمی و شجاعت مي گیرند . فريدريش ويلهلم نيچه دانای روشندل كسی است كه به فرمان دیو از راه یزدان پاك جهان آفرین برنگردد. بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی كنونی ماست . ارد بزرگ رنجدیده ! اگر بكوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل كنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران سرود ابرآدم ، سرود ارزش هاي نو آفريده است . فريدريش ويلهلم نيچه آنكه خشم بر او چیره نشود و بر گنهكار سخت نگیرد از گزند در امان است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه كار دیگری جستجو كنید و اگر نیافتید همان در را بشكنید . ارد بزرگ چشمه ساری كه خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ، روزی قد خواهد كشید و فوران خواهد كرد و با ترنم و نغمه راه دریا را درپیش خواهد گرفت . جبران خلیل جبران آرامش مدام نیز كسل كننده است. گاهی طوفان هم لازم است. فريدريش ويلهلم نيچه آنكه طالب آسایش جان و تن است باید شكیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم كژی و كاستی و فریبكاری نكند . چون گناهی از كسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و كینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— فرودستان ، در بهترین هنگامه هم ، بهانه های فراوان ، برای انجام ندادن كار های خویش دارند . ارد بزرگ این كودكان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر كنند و به دنیا سفر كنند ، لیكن از شما نیایند . همراهی تان كنند ، اما از شما نباشند. جبران خلیل جبران یك عمر صرف كسب اعتقاد كردم و در پایان به بی اعتقادی رسیدم. فريدريش ويلهلم نيچه ستوده و نیك فرجام كسی است كه دادگر و نیكنام و در كردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز كه پگاه خوشبختی نزدیك است. اُرد بزرگ اگر گام در معبدی نهادی تا اوج فروتنی و هراس خود را اظهار كنی ، برای همیشه برتری كسی نسبت به كس دیگر نخواهی یافت . برای تو كافی است كه گام در معبدی نهی ، بی آنكه كسی تو را ببیند . جبران خلیل جبران آدمی حق انتخاب ندارد چون محكوم و مجبور به سرنوشت است. فريدريش ويلهلم نيچه فر و شكوه زمانی فزونی می یابد كه دانا نزدمان ارجمند باشد ، و كام بدخواه را به زهر بی اعتنایی بیالایم . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است. اُرد بزرگ دهش (بخشش )، آنگاه كه از ثروت است و از مكنت ، هر چه بسیار ، باز اندك باشد ، كه واقعیت بخشش ، ایثار از خویشتن است. جبران خلیل جبران فریب بهار را نخور. تابستانی و پاییز و زمستانی هم هست. فريدريش ويلهلم نيچه كسی در شمار دانایان است كه بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد ، از نایافته به رنج نباشد ، چون در طلب مرادی با سختی رویا رو شود سست نگردد و دل به ناامیدی نسپارد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— بدان همواره آنكه برای رسیدن به تو از همه چیزش می گذرد روزی تنهایت خواهد گذاشت، این هنجار دردناك زندگی است . اُرد بزرگ رابطه دلی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران آنچه ناگزیر و حتمی الوقوع است مرا خشمناك نمی كند. عشق به سرنوشت در اعماق دل من نهفته است. فريدريش ويلهلم نيچه ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نكوهیده است : دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی كه زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی كه از پیكار بهراسد ، دانشمندی كه چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشكی كه خود بیمار و دردمند شود . تنك مایه ای كه به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ، سفله ای كه بر هر كس كه چیزی دارد رشك برد ، خردمندی كه زود خشم بود ، و به چیز كسان طمع ورزد ، كسی كه رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنكه كارگاه و یا بنیادی سترگ را به كاهلی سپارد ، و بی خردی كه خردجوی نباشد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— نقد و ارزیابی بی كینه ، پاداشی است كه ارزش آن را باید دانست . ارد بزرگ پند آموز است ماجرای مردی كه زمین را می كاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون كشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ یافت ؟! جبران خلیل جبران از آنچه باعظمت است یا باید هیچ نگفت یا با عظمت سخن گفت و با عظمت سخن گفتن یعنی به دور از آرایش وآلایش . فريدريش ويلهلم نيچه بخشنده نیكخوی آن كس است كه به بخشش جانش را آراسته گرداند . دور از جوانمردی است كه بخشنده بر آن كسی كه چیزی به او داده یا خیری رسانده منت نهد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— مردمان توانمند در خواب نیز ، رهسپار جاده پیشرفتند . ارد بزرگ مگر نه چیزی كه امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اكنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل بخشش یكی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران زن بازيچه اي باد پاك و ظريف، همچون گوهري، رخشان از فضيلت هاي جهاني كه هنوز در كار نيست.در عشق تان فروز ستاره فروزان باد! واميدتان اين باد: بادا كه ابر آدم را بزايم!. فريدريش ويلهلم نيچه دانایان روشندل می دانند كه دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— آنكه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد ماند . اُرد بزرگ ای كه در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری كه با ذات و هویت خویش یكی شوی . جبران خلیل جبران مرد و زن هر دو خود را در مورد يكديگر فريب مي دهند، زيرا آنچه براي آنان گرامي و قابل احترام است، تنها آرمان هاي خودشان است. فريدريش ويلهلم نيچه اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنكه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— پر حرفی در هنگام اندرز ، از اثر آن می كاهد . اُرد بزرگ وقتی حیوانی را ذبح می كنی ، در دل خود به قربانی بگو:نیروی كه فرمان كشتن تو را به من داد ، نیرویی است كه بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی كه لحظه موعد من فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا هنجاری كه تو را در برابر من تسلیم كرده است بزودی مرا به دستی قوی تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است كه از روز ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده شده است. جبران خلیل جبران سنجيدگي و هنر زن در دلربايي، شوخ وشنگي، و سبكسري است؟ چرا آنان بايد به دنبال كشف حقيقت زن باشند ، در حاليكه هنر بزرگ او دروغگويي و مهم ترين مساله مورد علاقه اش سرو وضع و زيبايي است؟. فريدريش ويلهلم نيچه نام جستن بی دلیری میسر نمی گردد ، و زمانه از بددلان بیزار است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— هم رنگ دیگر كسان شدن ، باور هیچ كدام از بزرگان نبوده است . اُرد بزرگ مبادا او كه دارای اشتیاق و نیرویی فراوان است ، به كم شوق طعنه زند كه : “چرا تو تا این حد خمود و دیررسی؟! ” . زیرا ، ای سوته دل ! فرد صالح هرگز از عریان و لخت نمی پرسد ” لباست كو؟! ” و از بی پناه سوال نمی كند ” خانه ات كجاست ؟! ” . جبران خلیل جبران برخلاف ‹‹انديشه هاي مدرن›› درباره ي زن و مرد، آموزش واقعي در مورد رابطه ي جنس ها را بايد در فرهنگ هاي شرقي يافت. فريدريش ويلهلم نيچه خود را با هوس نزدیك مكن كه خرد از تو روی بر می تابد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— آنكه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است . اُرد بزرگ تاسف ، ابرسیاهی است كه آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در حالی كه تاثیر جرائم را محو نمی كند . جبران خلیل جبران چه ؟ آيا مي كوشي كه ده بار يا صد بار دو چندان شوي ؟ نكند بهر خود مريدان بسيار مي جويي ؟ - پس مي بايد ظرفهاي تهي ( هيچ ) را بجويي. فريدريش ويلهلم نيچه برای آدمی دشمن دانا از دوست نادان بهتر است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— كین خواهی از خاندان یك بدكار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی آدمهای فرهمند . اُرد بزرگ شما را اگر توان نباشد كه كار خود به عشق در آمیزید و پیوسته بار وظیفه ای را بی رغبت به دوش می كشید ، زنهار دست از كار بشویید و بر آستان معبدی نشینید و از آنان كه به شادی ، تلاش كنند صدقه بستانید.زیرا آنكه بی میل ، خمیری در تنور نهد ، نان تلخی واستاند كه آدم را تنها نیمه سیر كند ، و آنكه انگور به اكراه فشارد ، شراب را عساره ای مسموم سازد ، و آنكه حتی به زیبایی آواز فرشتگان نغمه ساز كند ، چون به آواز خویش عشق نمی ورزد ، تنها می تواند گوش آدمی را بر صدای روز و نجوای شب ببندد. جبران خلیل جبران دلاور آن كسی ست كه ترس را می شناسد , اما بر ترس چیره می شود . فريدريش ويلهلم نيچه اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— هنگامی كه می خواهی بایسته خویش را انجام دهی بدنبال فرمان دیگری مباش. اُرد بزرگ كار تجسم عشق است. جبران خلیل جبران زمين روزي از آن ابرآدم می شود . فريدريش ويلهلم نيچه در آیین خرد در هر كاری اندیشه باید . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— دودمانی كه بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند ، به كالبد بی جانی ماند كه خوراك جانوران دیگر شود . اُرد بزرگ شما می توانید بانگ طبل را مهار كنید و سیم های گیتار را باز كنید ، ولی كدامیك از فرزندان آدم خواهد توانست چكاوك را در آسمان از نوا باز دارد؟ جبران خلیل جبران زمان ما پيش رس بدنيا آمدگان هنوز فرا نرسيده است، فقط پس فردا از آن من است . فريدريش ويلهلم نيچه هركس گوش نصیحت نیوش داشته باشد ، و دل به آموختن بسپارد ، بسا سخنان سودمند كه از دانایان بشنود . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیك می شوند كه در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند . اُرد بزرگ از يك خود كامه، يك بدكار، يك گستاخ، يا كسی كه سرفرازی درونی اش را رها كرده، چشم نيك رای نداشته باش . جبران خلیل جبران ايرانيان راستگوترين و راست تيرانداز ترين قوم تاريخ اند. فريدريش ويلهلم نيچه كسی كه زبانش را از بد گفتن باز دارد ، و دل هیچ كس را به گفتن سخنان زشت نیازارد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— دودمان بی نیا و مرد كهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود . اُرد بزرگ زندگی روزمره شما پرستشگاه و نیز دیانت شماست . جبران خلیل جبران تقريبا هر چيزي كه وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها. فريدريش ويلهلم نيچه سخنی كه سودی در آن نیست نگفتن بهتر ، چه سخن بی سود در مثل مانند، آتشی است كه دودش بسیار و گرمی و فروغش سخت اندك باشد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— گِره های كه به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یك نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد . اُرد بزرگ در پهنه ی پندار و خلسه ی خیال ، فراتر از پیروزیهای خود بر نشوید ، و فروتر از شكستهای خود نروید . جبران خلیل جبران من آدم نیستم، من دینامیت ام. فريدريش ويلهلم نيچه برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— آنكه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد كردن ندارد . اُرد بزرگ چه ناچيز است زندگی كسی كه با دست هايش چهره خويش را از جهان جدا ساخته و چيزی نمی بيند، جز خطوط باريك انگشتانش را . جبران خلیل جبران بدترين خوانندگان كتاب آنانی اند كه چون «سربازان غارتگر» عمل مي كنند، يعني از هر جا كه دستشان برسد تكه يي بر مي دارند. فريدريش ويلهلم نيچه فرخنده روزگار كسی است كه اهرمن او را از راه راست بیرون نبرد و همواره بی گناه زندگی كند . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— دانش امروز فر بسیاری در پی داشته ، اما نیروی جاری سازی آرامش به روان ما را ندارد . امنیت را بزرگان خردمند به ما می بخشند . اُرد بزرگ چه زیباست هنگامی كه در اوج شادی و بی نیازی هستی دست به دعا برداری . جبران خلیل جبران اكنون به شما مي گويم كه مرا گم كنيد وخود را بيابيد.وتنها آن گاه كه همگان مرا انكار كرديد، نزد شما باز خواهم آمد. فريدريش ويلهلم نيچه دانش برترین داده های یزدان پاك است . خردمند همیشه سرور است ، بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— ریش سفیدان ، زنجیر ارتباط نسل ها هستند . و قوم بدون ریش سفید ، گذشته ای كم رنگ دارد و آیین های به جای مانده ، به هزار گونه ، تفسیر می شود . اُرد بزرگ بسياری از دين ها به شيشه پنجره می مانند.راستی را از پس آنها می بينيم، اما خود، ما را از راستی جدا می كنند . جبران خلیل جبران سرنوشت من اين است كه پس از مرگ دوباره به دنيا بيايم . فريدريش ويلهلم نيچه اگر كوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت كه وی راست فرمان شاه را سبك دارد تیره رای خیره سری بیش نیست . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می كند . ارد بزرگ ایمان از كردار جدا نیست و عمل از پندار . جبران خلیل جبران حقيقت چيزي نيست كه بايد يافته يا كشف شود، بلكه چيزي است كه بايد آفريده شود و فرايندي را نامگذاري كند ؛ شناساندن حقيقت نوعي تعيين فعالانه است و نه آگاه شدن از چيزي كه به خودي خود قطعي و تعيين شده است.كه آن واژه ديگري است براي خواست قدرت . فريدريش ويلهلم نيچه به هنگام نبرد هوشیار و نگهدار تن خویش باش . چون دشمن در برابر تو ایستاد بر آشفته مشو و تدبیر نیكو كن . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است . اُرد بزرگ زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه كه به درون آن پای می نهيد، همه هستی خويش را همراه داشته باشيد . جبران خلیل جبران براي گله ي آدميان تمام نشانه هاي ابرآدم چون نشانه هاي بيماري يا ديوانگي ظاهر مي شوند. فريدريش ويلهلم نيچه آنكه به خداوند پاك و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— نادانی ، خودخواهی به بار می آورد . اُرد بزرگ آدم فـرزانه با مشعـل دانش و حكمت، پيش رفته و راه آدمیان را روشن می سازد . جبران خلیل جبران زمان لا يتناهي است و هر چه وجود دارد، در يك گردش ادواري تكرار مي شود و اين عمل تا انتهاي نا معلومي ادامه خواهد داشت. فريدريش ويلهلم نيچه خرد بر سر جان چون افسری تابنده است و مدارا و مهربانی به قدر همسنگ خرد است . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— هیچ پیر جهان دیده ای منكر برآیند زهرآلود ، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست . اُرد بزرگ اگر به دیدار روح مرگ مشتاقید ، هم به جسم زندگی روی نمایید و دروازه های دل بدو برگشایید . كه زندگانی و مرگ ، یگانه اند ، همچنانكه رودخانه و دریا . جبران خلیل جبران فرد مقتدر كسي است كه قادر به كسب تعهد است، زيرا حق چنين كاري را به دست آورده و يا كسب كرده است. فريدريش ويلهلم نيچه آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))—— آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست كه به خرد است و روشن بینی . اُرد بزرگ اگر از دوست خود جدا شدی ، مبادا كه بر جدایی اش افسرده و غمین گردی ، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر برانگیخته است ، ای بسا كه در غیابش روشن تر و آشكارتر از دوران حضورش باشد . جبران خلیل جبران فروپاشي و زوال هر فرهنگ يا هر شخص هنگامي رخ مي دهد كه كشش به سوي نيرومندي رنگ بازد و چيز ديگري بر اين كشش اولويت يابد ، ولو اين جايگزين خرد ، دانش و هنر باشد. فريدريش ويلهلم نيچه هر كه تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید . دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند . بزرگمهر بختگان ——((¯`”·.¸ سخنان ارد بزرگ ، جبران خلیل جبران ، فريدريش نيچه و بزرگمهر ¸.·”´¯))——

ماخذ : http://www.vahdat-mrrcc.com/forum_topic.php?t=1.11.15.fa

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان