۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

مهر روز از مهرماه برابر با 16 مهر در گاهشماری ایرانی
... می ستاییم مهر ِدارنده ی دشت های پهناور را،او که به همه ی سرزمین های ایرانی،خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی می بخشد ...
«اوستا - مهریَشت»
جشن مهرگان که در گذشته آن را «میتراکانا» یا «متراکانا»(Metrakana) می نامیدند و در نخستین روز از پاییز برگزار می شد، [1] پس از نوروز بزرگ ترین جشن ایرانی و هندی است در ستایش ایزد «میثرَه» یا «میترا» و بعدها «مهر» که از مهر روز آغاز شده تا رام روز به اندازه ی شش روز ادامه دارد.
سنگ نگاره ی میترا در نمرود داغ، آناتولی خاوریسده ی یکم پیش از میلادعکس از : پژوهش های ایرانی
«مهریشت» نام بخش بزرگی در اوستا است که در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است. مهر یشت، دهمین یشت اوستا است و همچون فروردین یشت، از کهن ترین بخش های اوستا بشمار می آید. مهر یشت از نگاه اشاره های نجومی و باورهای کیهانی از مهم ترین و ناب ترین بخش های اوستا است و کهن ترین سند درباره ی آگاهی ایرانیان از کروی بودن زمین، بند 95 همین یشت می باشد. از مهر یشت تا به امروز 69 بند کهن و 77 بند افزوده شده از دوران ساسانیان، به جا مانده است.
روز آغاز جشن مهرگان، «مهرگان همگانی» یا «مهرگان عامه» و روز انجام، «مهرگان ویژه» یا «مهرگان خاصه» نام دارد.همان طور که می دانیم در گاهشماری باستانی ایران، سال به دو پاره (فصل) بخش می شد، تابستان (هَمَ) هفت ماهه و زمستان (زَیَنَ) پنج ماهه، که جشن نوروز جشن آغاز تابستان بزرگ و مهرگان جشن آغاز زمستان بزرگ بود و از این رو این دو جشن با هم برابری می کرده اند.
برج رادکان - برج رادک خواجه نصیر توسی
آن چنان که ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» از زبان «سلمان فارسی» آورده است :
«... ما در عهد زرتشتی بودن می گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر ...»
در برهان قاطع «خلف تبریزی» نیز درباره ی مهرگان می خوانیم :
«نام روز شانزدهم از هر ماه و نام ماه هفتم از سال شمسی باشد و آن بودن آفتاب عالم تاب است در برج میزان که ابتدای فصل خزان است و نزد فارسیان بعد از جشن و عید نوروز که روز اول آمدن آفتاب است به برج حمل از این بزرگ تر جشنی نمی باشد و همچنان که نوروز را عامه و خاصه می باشد، مهرگان را نیز عامه و خاصه است و تا شش روز تعظیم این جشن کنند. ابتدا از روز شانزدهم و آن را مهرگان عامه خوانند و انتها روز بیست و یکم و آن را مهرگان خاصه (روز جشن مُغان یعنی آتش پرستاران) خوانند و عجمان گویند که خدایتعالی زمین را در این روز گسترانید و اجساد را در این روز محل و مقر ارواح گردانید ...»
پیدایش مهرگان
پیشینه ی جشن مهرگان به اندازه ی قدمت ايزدش، میترا است و تا آن جا که بن نوشت های موجود نشان می دهند، اين جشن دست کم از دوران فريدون پیشدادی آغاز شده است که شاهنامه ی فردوسی به روشنی به پیدایش اين جشن در دوران پادشاهی فريدون اشاره کرده است :
فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریاربه رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهیبه روز خجسته ســر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاهزمانه بی اندوه گشـت از بدی گرفتند هر کــس ره بـخردیدل از داوری هـا بپرداخـتـنـد به آیین، یکی، جشن نو ساختندنـشـسـتـنـد فرزانگان، شادکام گـرفتند هـر یک ز ياقوت، جاممی روشن و چهره ی شاه نـَو جهان نو ز داد از سر ِماه نـَوبـفـرمـود تا آتش افـروخـتـنـد همه عنبر و زعفران سوختندپـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تن آسانی و خوردن آیین اوستکنون یادگارست از و ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
ابوریحان بیرونی نیز می آورد :
«... در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه ی آهنگر شتافتند و فریدون به تخت شاهی نشست و ضحاک را در کوه دماوند زندانی کرد و مردمان را از گزند او برهانید ...»
و تاریخ نگار دیگری به نام «ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی» که در سال 444 هجری کتاب «زین الاخبار» را نگاشته از جشن های ایران باستان بخشی را آورده است و درباره ی مهرگان می گوید :
«این روز مهرگان باشد و نام روز و ماه همراهند و چنین گویند که اندر این روز آفریدون بر بیوراسب که او را ضحاک گویند، پیروز شد و او را اسیر کرد و او را بست و به دماوند برد و در آنجا وی را زندانی کرد. مهرگان بزرگ و برخی از مغان چنین گویند که این پیروزی فریدون بر بیوراسب، رام روز بوده است و زرتشت که مغان او را به پیامبری دارند، ایشان را فرموده است، بزرگ داشتن این روز و روز نوروز را.»
گویا تاریخ نویسان، شاعران و نویسندگان هم پیمان گشته اند تا از پیدایش مهرگان گزارش های یکسانی ارایه دهند.
«اسدی توسی» نیز در «گرشاسب نامه» از چرایی پیدایش مهرگان گزارش می دهد :
فــریـدون فــرخ بـه گـرز نـبـرد ز ضـحـاک تـازی بـرآورد گردچو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر
و باز هم «بیرونی» در «التفهیم» می نویسد :
«... مهرگان شانزدهمین روز از مهرماه و نامش مهر، اندرین روز، آفریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بُوَد ...»
گزارش خلف تبریزی درباره ی پیدایش مهرگان نیز این چنین است :
«... و در این روز ملایکه یاری و ممدکاری کاوه آهنگر کردند و فریدون در این روز بر تخت شاهی نشست و در این روز ضحاک را گرفته به کوه دماوند فرستاد که در بند کنند و مردمان به سبب این مقدمه جشنی عظیم کردند و عید نمودند و بعد از آن حکام را مهر و محبت به رعایا به هم رسید و چون مهرگان به معنی محبت پیوستن است بنابراین بدین نام موسوم گشت ...»
دکتر «محمود روح الامینی» به نقل از آثارالباقیه ی بیرونی می نویسد :
«… و برخی مهرگان را بر نوروز برتری داده اند چنانکه پاییز را بر بهار برتری داده اند و تکیه گاه ایشان اینست که «اسکندر» از «ارسطو» پرسید که کدامیک از این دو فصل بهتر است ؟ ارسطو گفت پادشاها در بهار حشرات و هوام آغاز می کند که نشو یابند، و در پاییز آغاز ذهاب آن هاست، پس پاییز از بهار بهتر است...»
و حتی بیرونی که به سخت کوشی و پرکاری نامدار است گویا بایسته ی خویش می داند که در مهرگان و نوروز بیاساید، آنگونه که «شهروزی» در مورد وی می گوید :
«… دست و چشم و فکر او هیچ گاه از عمل بازنماند، مگر به روز نوروز و مهرگان.»
در نظم و نثر پارسی از روزگاران گذشته، درباره ی جشن مهرگان گفت وگو و اشاره بسیار شده است. پس از ساسانیان، در آن روزگاران پر آشوب که نابسامانی و پریشانی در ایران گسترش پیدا کرده بود، باز هم ایرانیان آیین های گذشته و آدابشان را همچنان نگه می داشتند و هنگامی که فرصتی به دست می آوردند، این آداب و آیین ها به آشکاری و روشنی و فر و شکوه برگزار می شد و هنگامی که سخت گیری تازیان در این باره آغاز می شد، ایرانیان به گونه های پنهان آیین های خود را برگزار می کردند. سرانجام به انگیزه ی اهلیت این آیین ها، شایان نگرش بود و پذیرا شدن یا زیر همان عنوان ها و یا زیر سرپوش ها و عنوان هایی تازه مورد پذیرش و اقتباس تازیان یورشی و دشمنان ایران قرار می گرفت. از آن جمله است جشن مهرگان.
«رودکی» درباره ی مهرگان چنین سروده است [2] :
ملکا جشن مهرگان آمــــد جشن شاهان و خسروان آمــدجز به جای ملهم و خرگاه بـــدل بــاغ و بـــوسـتـان آمـــدمورد برجای سوسن آمـــد بــاز مــی بر جــای ارغــوان آمــــدتو جوانـمرد و دولت تو جـوان مــی بر بخت تــو جـوان آمــد
«ابولفضل بیهقی» نیز شرح جشن مهرگان را در که در روزگار مسعود غزنوی برگزار می شد در کتاب خود آورده است :
«... و روز دوشنبه دو روز مانده از ماه رمضان به جشن مهرگان بنشست و چندان نثارها و هدیه ها و طرف و ستور آورده بودند که از حد و اندازه بگذشت و سوری صاحب دیوان بی اندازه چیزها فرستاده بود، نزدیک درش تا پیش آورد، همچنان نمایندگان بزرگان پیرامون چون خوارزمشاه آلتونتاش و امیر چغانیان و امیر گرگان و کشورهای قصدار، مکران و دیگران بسیار چیز آوردند و روزی با نام بگذشت. [3]
چگونگی برپایی جشن مهرگان در گذشته
با نگاهی با آثار بجا مانده از بزرگان و دانشمندان و مورخانی چون فردوسی، بیرونی، اسدی توسی، کتزیاس، دوریس، استرابون، و همچنین آثار شاعرانی چون رودکی، فرخی، منوچهری دامغانی، ناصرخسرو، سعد سلمان و ... می توان به راحتی شیوه ی برگزاری جشن مهرگان در دوران پیشین را دریافت.
«کتزیاس»(Katesias) یونانی، پزشک ویژه ی اردشیر دوم هخامنشی می نویسد :
«... پادشاهان هخامنشی به هیچ گونه نباید مست شوند، مگر در روز جشن مهرگان که لباس های ارغوانی گرانبهایی می پوشند و همراه با مردم و دسته های نوازندگان و خنیاگران در باده پیمایی همگانی شرکت می جویند ...»
این تنها روز در ایران هخامنشی بوده که مردم می توانستند در حضور پادشاهان به صورت همگانی باده گساری کنند.
تاریخ نگار دیگری به نام «دوریس»(Duris) می نویسد :
«... پادشاهان در این جشن پایکوبی و دست افشانی می کردند ...»
بنا به گفته ی «استرابون»(Strabon) خشتره پاون (ساتراپ) ارمنستان، در جشن مهرگان بیست هزار کره اسب به رسم پیشکشی به دربار شاهنشاه هخامنشی گسیل می داشت.
اردشیر پاپکان (بابکان) و خسرو انوشیروان در این روز تن پوش نو به مردم می بخشیدند.
در این روز موبد موبدان خوانچه ای که در آن لیمو، شکر، نیلوفر، سیب، به، انار، و یک خوشه ی انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود، واج گویان (زمزمه کنان) نزد شاه می آورد. هفت مورد و هفت چیز دیگر که در خوانچه می گذاشتند، همان هفت چین [4] بود که جز تشریفات جشن نوروز و مهرگان به حساب می آید.
ابوریحان بیرونی می گوید :
«... گویند مهر، نام خورشید است و در چنین روزی پدیدار گشته، از این رو، نام مهرگان را به او نسبت داده اند. پادشاهان در این روز تاجی به شکل خورشید که در آن دایره ای مانند چرخ چسبیده بود بر سر می گذاشتند و می گویند که در این روز فریدون بر بیوراسپ (ضحاک ماردوش) دست یافت. چون در چنین روزی فرشتگان از آسمان به یاری فریدون پایین آمدند، لذا در جشن مهرگان به یاد آن روز، در سرای پادشاهان، مردی دلیر می گماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا می داد، ای فرشتگان به سوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید.»
خلف تبریزی نیز بخشی از مراسم جشن مهرگان را چنین توصیف می کند :
«... و گویند که اردشیر بابکان تاجی که بر آن صورت آفتاب نقش کرده بودند در این روز بر سر نهاد و بعد از او پادشاهان عجم نیز در این روز همچنان تاجی بر سر اولاد خود نهادندی و روغن «بان» که آن درختی است و میوه ی آن را «حسب البان» گویند به جهت یُمن و تبرک بر بدن مالیدندی و اول کسی که در این روز نزدیک پادشاهان عجم آمدی موبد موبدان و دانشمندان بودی و هفت خوان از میوه همچو ترنج و سیب و بی و انار و عناب و انگور سفید و کُنار با خود آوردندی، چه عقیده ی فارسیان آن است که در این روز از هر هفت میوه ی مذکور بخورند و روغن بان بر بدن بمالند و گلاب بیاشامند و بر خود و دوستان خود بپاشند ...»
«کومون»(Cumont) خاورشناس و دانشمند بلژیکی در کتاب گرانبهای خود به نام «آیین میترا» چنین می گوید :
«.. بدون تردید، جشن مهرگان که در کشورهای روم باستان، روز پیدایش خورشید نامیده می شد و آن را «سل ناتالیس این وکتی»(Sol Natalis Invecti) یعنی «روز زایش خورشید شکست ناپذیر» [5] می گفتند که به بیست و پنجم ماه دسامبر کشیده شد و شماری زیاد از عیسویان پیش از عیسی مسیح به آیین مهرپرستی گرویدند و پس از گسترش دین مسیح در اروپا، روز زایش مسیح قرار داده شد. چون عیسویان نمی خواستند این روز را جشن بگیرند به نام زاده شدن عیسی جشن گرفتند.»
در واقع باید گفت که کریسمس عیسویان بر پایه ی مهر روز ایرانیان باستان است.
دکتر «ذبیح الله صفا» در مجله ی مهر، شماره ی ده، سال نخست چنین می نویسد :
«در روزهای مهرگان و نوروز، پارسیان، مُشک و عنبر و عود هندی به یکدیگر می دادند و توده های مردم هر کدام به فراخور حال و توانایی و کار خود برای پادشاه پیشکش می آوردند و رسم و آیین و آداب جشن مهرگان همانند بزرگواری روز نخست نوروز بوده است.»
به روایتی نیز تاجگذاری اردشیر پاپکان، مقارن با جشن مهرگان بود.
ابومسلم خراسانی، برمکیان و دولت مردان آن زمان عباسیان، در گرفتن جشن مهرگان پافشاری داشتند.
در کتاب «تلمود»، از کتاب های مقدس یهود هم از جشن مهرگان سخن رفته است و این نشان می دهد که این جشن در بسیاری از مناطق دنیای باستان برگزار می شده است.
واژگان «مهرجان»(مهرجانات) و «نیروز» که معرب شده ی مهرگان و نوروز است و اکنون نیز در بسیاری از کشورهای عرب زبان حاشیه ی خلیج فارس و برخی از کشورهای شمال آفریقا به مفهوم جشنواره (فستیوال)، کاربرد دارد و وارد زبان و قلمرو فرهنگی کشورهای مسلمان و عرب زبان گردیده است نیز، نشانه ی دیگری است بر فر و شکوه این دو جشن باستانی.

چگونگی برگزاری کنونی جشن مهرگان
امروزه هم میهنانمان چند روز مانده به پاییز با خانه تکانی به پیشباز پاییز و مهرگان می روند، در روز مهر از ماه مهر جلوی در خانه ها را آب پاشی و جارو کرده و پس از آن با رفتن به نیایشگاه ها و گردهم آمدن با تهیه ی خوراک های سنتی از یکدیگر پذیرایی می کنند و با سخنرانی ، خواندن سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی برپا می کنند.
در برخی روستاهای کشور، جشن مهرگان همراه با اجرای موسیقی سنتی همراه است بدین گونه که در روز پنجم پس از مهرگان، گروهی از اهالی روستا که بیشتر آنان را جوانان تشکیل می دهند در تالار مرکزی یا نیایشگاه مرکزی روستا یا سرچشمه و قنات، گرد هم می آیند و «گروه ساز» را تشکیل می دهند، هنرمندان روستایی نیز با سُرنا و دف گروه را همراهی می کنند، آن ها با هم حرکت کرده و از یک سوی ِروستا و از نخستین خانه مراسم بازدید از اهالی روستا را آغاز می کنند و با شادی وارد خانه ها می شوند؛ کدبانوی هر خانه مانند همه ی جشن های ایرانی نخست آینه وگلاب می آورد و اندکی گلاب در دست افراد ریخته و آینه را در برابر چهره ی آن ها نگه می دارد و سپس «لــُرَک» را که فراهم نموده میان همه ی گروه پخش می کند، این آجیل مخصوص، مخلوطی است از تخم کدو، آفتابگردان، و نخودچی کشمش که همراه با شربت و چای پذیرایی می شود.آنگاه یکی از افراد گروه ِساز که صدایی رسا دارد نام های کسانی را که پیش از این در این خانه سکونت داشته و درگذشته اند باز می گوید و برای همه ی آن ها آمرزش و شادی روان آرزو می کند.پس از آن بشقابی از لرک از این خانه دریافت می کنند و در دستمال بزرگی که بر کمر بسته اند می ریزند و از خانه بیرون می آیند و به خانه پسین می روند. چنان که در خانه ای بسته باشد برای لحظه ای بیرون خانه می ایستند و با بیان نام های درگذشتگان آن خانه، بر روان و فروهر آن ها درود می فرستند.برخی از خانواده ها نیز پول و میوه برای استفاده در جشن مهرگان به گروه می دهند و برخی دیگر نیز نوعی نان مخصوص به نام «لورگ» درست می کنند و گوشت های بریان شده که به قطعات کوچکی تقسیم شده است همراه با سبزی داخل آن قرار داده به گروه می دهند. پس از پایان مراسم در نیایشگاه، موبد یا کدخدا، آجیل، میوه و نان و گوشت و سبزی گردآوری شده را در میان شرکت کنندگان پخش می کند.مردم تا آنجا که امکان دارد با لباس های ارغوانی یا سرخ گرد هم آمده و به پایکوبی و شادی می پردازند و هر یک چند نبشته ی شادباش (کارت تبریک) برای هدیه به همراه دارند.
سفره ی مهرگان
خوان یا سفره ی مهرگانی نیز همچون سفره ی هفت سین نوروز و دیگر سفره های جشن های ایرانی، هفت چینی از میوه ها و خوراکی هاست همراه با شاخه هایی از درختان «سرو»، «مورد» و «گز» و شربتی از عصاره ی «هوم»(هَئومَه) [6] که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ» که روی پارچه ای ارغوانی گرد ِیک آتش دان چیده می شوند.
هفت میوه همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگور سفید، انجیر، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و ...آجیل ویژه ای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیر خشک، نخودچی و ...آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.کاسه ای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گل های بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمه دان، شیرینی و بوی های خوش همچون اسفند و عود و کُندر.
موسیقی مهرگان
خلف تبریزی در «برهان قاطع» برای یکی از مقام ها و لحن های موسیقی سنتی ایران نام «موسیقی مهرگانی» را آورده است، که گمان می رود در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژه ای نواخته می شده که اکنون از آن آگاهی نداریم.
همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسیقی کبیر» ابونصر فارابی، مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شده است و نیز نظامی گنجوی در منظومه ی «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است.
مهرگان در ادبیات
در ادبیات به ویژه چامه های (شعرهای) پارسی، از مهرگان بسیار سخن به میان آمده است که در این جا تنها نمونه های کوتاهی از آن ها را می آوریم :
مسعود سعد سلمان :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربانمهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگانجام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستانکاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی :
شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای ِدَرای ِکاروان آمدکاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمدنا از این آمد، بالله نه از آن آمد که ز فردوس برین وز آسمان آمدمهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدشاز غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدشخوب دارید و فرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بفزاییدش
دقیقی :
گاه آن آمد که باد مهرگان لشگر کشد دست او پیراهن اشجار از سر بر کشدباغ ها را داغ های عریان بر برزند شاخ ها را چادر نسطوریان بر سر کشدزانکه سی سنبر چون ما مست و نرگس شوخ چشم هردو بدخو را همی در زر و در زیور کشدمهرگان آمد و جشن ملک افریدونا آن کجا گاو خوشش بودی بر ما یونا
قطران تبریزی :
آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری :
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال
ناصر خسرو :
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
امیرهوشنگ ابتهاج (هـ الف. سایه) :
بــگشاییم کفتران را بــال بــفروزیم شعله بـر سر کوهبـسـرایـیـم شادمانه سرود وین چنین با هزار گونه شکوه
مهرگان را به پیشباز رویم ...
رقص پر پیچ و تاب پرچم ما زیر پرواز کفتران سپید شادی آرمیده گام سپهر خنده ی نوشکفته ی خورشید
مهرگان را درود می گویند ...گرم هر کار مست، هر پندارهمره هر پیام، هر سوگنددر دل هر نگاه، هر آوازتوی هر بوسه، هر لبخند
... ما خواهانیم که پشتیبان کشور تو باشیم، ما نمی خواهیم از کشور تو جدا شویم،نمی خواهیم از خانه خود جدا شویم،مباد جز این ای مهر نیرومند !..
«اوستا، مهر یشت، بند 75»
پانوشت ها :
^ [1] جشن بزرگ «میثرَکَنَه / میتراکانا / مهرگان»، بزرگ ترین جشن هخامنشی است در ستایش و گرامیداشت «میترا» که در نخستین روز ماه «باگایادی / بَغَیادی»(یاد خدا)، و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی برگزار می شده است و امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سال وِرز»، در تقویم محلی کردان مُکری مهاباد و طایفه های کردان شکری باقی مانده است. هنگام اصلی جشن «مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است. (تقی زاده، ص 76).
^ [2] چهار بیت را «شمس الدین محمدبن قیس رازی» در «کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم» آورده است.
^ [3] تاریخ بیهقی - به کوشش دکتر غنی و دکتر فیاض (ص273).
^ [4] هفت چین پس از ورود اسلام و اعراب به ایران به هفت سین تبدیل شد زیرا که در زبان تازی «چ» نیست.
^ [5] یشت ها استاد پورداوود ، صفحه ی 396 به بعد و یشت ها 44:2 و خرده اوستا ، صفحه ی 205 تا 209.
^ [6] «هوم» درختچه ایست همیشه سرسبز که در باورهای ایرانی به عنوان سروَر و رَد گیاهان شناخته می شده و از افشره ی آن نوشیدنی ای فراهم می ساختند.«هوم» را در ناحیه های مختلف با نام های گوناگونی می شناسند : «ریش بز»، «اُرمَک»، «کُشْک»(در دشت جوین خراسان)، «اَلــْتــَه»، «مادِرَخ»(در بدخشان افغانستان)، «خوم»(در ناحیه ی پَنجکَت تاجیکستان) و «شَرَپَّـه»(در بالا آب زرافشان و یغناب).اهمیت و جایگاه هوم به چند ویژگی آن بستگی داشته است : هوم تنها در کوهستان ها و به ویژه در صخره های سنگی و بر فراز آن ها و بطور خودرو می روید و می دانیم که کوه خود واسطه ی میان جهان خاکی و جهان مینوی یا سرای مردمان و سرای ایزدان و اهورامزدا است، به ویژه که برگ ها و ساقه های هوم همواره سر به آسمان کشیده هستند؛ «هوم» حتی در دل برف سرسبز باقی می ماند و در اوایل پاییز میوه های سرخ کوچک می دهد و هنگامی که برخی شاخه ها یا برگ های آن خشک می شود به رنگ زرین زیبایی نمودار می شود که اشاره به «هوم زرین» از همان گرفته شده است؛ «هوم» علیرغم سرسبزی و آبدار بودن، به راحتی در شعله های آتش می سوزد و موجب بر انگیختگی و بر افروختگی شعله های آتش می شود؛ «هوم» از خانواده ی «اِفِدرا»(Ephedra) و دارنده ی ماده «اِفِدرین» و در نتیجه، افشره ی آن به عنوان یک گیاه دارویی خاصیت تسکینی و آرامش بخشی دارد؛ در باورهای عامه، افشره ی هوم را موجب افزایش توان فرزند آوری در زنان نازا و همچنین موجب فزایندگی هوش و روان می دانند. کارکردهای هوم بیشتر از آن است که در این جا به همه ی آن اشاره شود.«هوم» بجز نام گیاه، نام ایزد نگاهبان این گیاه نیز به حساب می آید. در شاهنامه از مردی به نام «هوم» نیز سخن رفته است که در کوهستان زندگی می کند و در گرفتن افراسیاب به کیخسرو یاری می رساند؛ این نام نیز بی گمان اشاره به گیاه هوم است که در طول زمان دچار تغییرات شده است.به این نکته نیز می توان اشاره کرد که «زنگ آتشکده» و «ناقوس کلیسا» هر دو از هاون و دسته هاونی که «هوم» را در آن می کوبیده اند و بعدها به شکل آیینی در نیایش ها در آمده بوده است، اقتباس شده است. (از اوستای کهن - رضا مرادی غیاث آبادی)
^ بالای برگه ^
آریا بوم
منتخب شکوه عمرانی

لیست دیوانه ترین دانشمندان جهان

لیست دیوانه ترین دانشمندان جهان که توسط نشریه ای علمی منتشر شده است به معرفی 10 نفر از نابغه های تاریخ بشر می پردازد که در عین ارائه ابداعاتی که حیات بشر را متحول کرده اند از خصوصیات رفتاری عجیبی نیز برخوردار بوده اند.



به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان بزرگی که نام آنها در تاریخ بشر به عنوان بزرگترینها به ثبت رسیده است در زمان حیات خود نسبت به دیگر افراد به گونه ای غیرعادی به شمار می آمده اند. این افراد با هوش بسیار بالای خود نه تنها طرحی جدید و گاه غیرعادی را به زندگی بشر افزودند، بلکه دیدگاه انسان نسبت به جهان را به طور کل تغییر دادند.



نشریه علمی لایوساینس به منظور معرفی این افراد که در دوره خود از برترینها به شمار می رفته اند، طی گزارشی جالب لیست 10 نفر از این دانشمندان که به دلیل بالا بودن بیش از حد سطح هوشی از نظر بسیاری از افراد زمان خود دیوانه به شمار می رفته اند را با عنوان "لیست 10 تن از دیوانه ترین دانشمندان جهان" منتشر کرده است.



یوهان کونراد دیپل: وی در کشور آلمان و در قلعه ای به نام فرانکشتاین متولد شده و رشد کرد. در قرن 17 میلادی وی به عنوان یک شیمی دان موفق به ابداع رنگدانه آبی پروس یکی از اولین رنگهای شیمیایی ترکیبی در جهان شد. اما اصلی ترین و بی پایان ترین تلاش وی که شهرت زیادی را نیز برایش به ارمغان آورد تلاش برای کشف اکسیر حیات یا نامیرایی است. شایعاتی که درباره آزمایشهای وی بر روی اجساد انسانها وجود داشته است الهام بخش شکل گیری شخصیت افسانه ای داستان فرانکشتاین بوده است.



وارنر ون براون: وی در سن 12 سالگی قطار اسباب بازیش را از ترقه پر کرده و در میان خیابانی شلوغ در آلمان منفجر کرد. این عمل نشانه از پدیده ای بود که در آینده در حال وقوع بود. وی در نهایت به عنوان مغز برنامه های موشکی V-2 هیتلر به عنوان اسیر جنگی به زندان افتاد و سپس راه خود را به سوی فضا و اکتشافات فضایی باز کرد. وی در حالیکه در برنامه های فضایی آمریکا دست داشت به عنوان استاد فلسفه و غواصی نیز مشغول به کار بود..



رابرت آپنهایمر: رئیس پروژه منهتن که به منظور تولید اولین بمب اتمی جهان راه اندازی شده بود، هرگز در ابراز احساس خود در رابطه با جامعه گرایی و حس کشمکش و ناسازگاری درباره بمباران اتمی ابایی نداشت. به طوریکه تمامی نیروی سیاسی و دانشگاهی خود را بر روی این موضوعات متمرکز کرد. وی با وجود این مجادله ها و درگیریها به عنوان مردی شناخته می شود که زبانهای آلمانی و هندی را تنها به این منظور آموخت تا در هنگام آزمایش اولین بمب اتم خود قسمتهایی از کتاب مقدس هندوها را به عنوان خطابه بیان کند.



فریمن دیسون: وی در زمینه های علم فیزیک و نویسندگی داستانهای علمی تخیلی بسیار چیره دست بوده است. دیسون در سال 1960 نظریه ای را مبنی بر نیاز انسان در تولید لایه ای محافظتی برای محاصره منظومه خورشیدی و حداکثر استفاده از نور خورشید ارائه کرد. این لایه اکنون با عنوان لایه دیسون شناسایی می شود. دیسون عمیقا به حیات ماورایی اعتقاد داشته و بر این باور بود انسان طی چند دهه آینده قادر به برقراری ارتباط با موجودات ماورائی خواهد بود.



ریچارد فین مان: وی نیز یکی از نابغه هایی بود که در پروژه منهتن حضور موثری داشته و در تیم نخبه هایی بود که بمب اتم را تولید کردند. فین مان یکی از مهمترین دانشمندان قرن بیستم میلادی به شمار می رود. وی در کنار مشغله خود به عنوان یک فیزیکدان به موسیقی و طبیعت علاقه بسیاری داشت و موفق به رمزگشایی خط هیروگلیف مایانها شده بود.



جک پارسونز: وی در عین حال که از پایه گذاران لابراتوار رانشی جت به شمار می رود به صورت مداوم به تمرین جادو و جادوگری می پرداخته است. این دانشمند مرموز و فعال در زمینه علوم فضایی از تحصیلات رسمی برخوردار نبود و در عین حال ریاست تولید راکتی سوختی برای هدایت ایالات متحده به فضا را در دست داشت. وی طی حادثه ای ناگوار در حال انجام آزمایشهایی در محل سکونت خود در اثر انفجاری بزرگ از دنیا رفت.



جیمز لاولاک: این دانشمند زیست محیطی مدرن و مخترع فرضیه بزرگ جهان ابر ارگانیسم، در ارائه پیش بینی های وحشتناک درباره تغییرات جوی شهرت زیادی داشته است که اکنون می توان به خوبی دید بسیاری از پیش بینی های وی به حقیقت پیوسته اند. بر اساس پیش بینی وی مرگ تدریجی در حدود 80 درصد از جمعیت بشر تا سال 2100 امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.



نیکولا تسلا: تسلا فردی است که در هنگام روشن کردن یک سوئیچ بزرگ الکتریکی باید تصویر وی را در ذهن داشت. وی به عنوان مخترع رادیوی بی سیم و ژنراتورهای AC که کلید آغاز عصر الکتریک به شمار می رود، شناخته می شود. وی همچنین به عنوان نابغه دیوانه نیز شناخته می شد زیرا بسیار کم خوابیده و از بدن خود به عنوان ابزاری رسانا برای نمایش دستاوردهایش در جمع استفاده می کرد.



لئوناردو داوینچی: این دانشمند و نقاش محبوب ایتالیایی به گونه ای از میان تمامی شاهکارهای دوران رنسانس این فرصت را پیدا می کرد تا به جهان نامتعارف نیز سرکی بکشد. در کتاب طراحیهای این دانشمند ایتالیایی که اکثرا به صورت قرینه نگاشته شده، سرزمین عجایبی از ماشینها و طراحی های شگفت انگیز نهفته است که بسیاری از آنها نهفته باقی مانده و برخی از آنها از جمله طرح هلی کوپتر اولیه وی قرنها بعد به واقعیت تبدیل شد.



آلبرت اینشتین: وی به طور قطع با ارائه نظریات فیزیکی متعددی که جهان را متحول ساخته از نابغه ترینهای این لیست 10 نفره به شمار می رود. وی علم فیزیک را با ارائه نظریه نسبیت احیا کرده و در زمینه های گرانش و کوانتم به موفقیتهای زیادی دست یافت. وی همچنین به مسابقه دادن با قایق بادی اش در روزهای بدون باد تنها به منظور قدرت نمایی بسیار علاقه مند بود

اسامی واقعی افراد مشهور!

نادر شاه ----- نادرقلی

لنین ----- ولادیمیر ایلیچ اولیانف

پرنسس دایانا ----- دیانا فرانسس اسپنسر

عطار نیشابوری ----- فرید الدین ابوحامد

ارد بزرگ ----- مجتبی شرکا

رضا شاه ----- رضا سوادکوهی

کمال الملک ----- محمد غفاری

مارک تواین ----- ساموئل لنگهورن کلمنس

میرزاده عشقی ----- سید محمدرضا کردستانی

سیمین بهبهانی ----- سیمین خلیلی

امیر کبیر ----- تقی فراهانی

ذبیح الله منصوری ----- ذبیح الله حکیم الهی دشتی

م. امید ----- مهدی اخوان ثالث

شهریار ----- محمدحسین بهجت تبریزی

حافظ ----- شمس الدین محمد شیرازی

چارلی چاپلین ----- سِر چارلز اسپنسر چاپلین

پروین اعتصامی ----- رخشنده اعتصامی

صائب تبریزی ----- میرزا محمد علی

سلمان فارسی ----- روزبه

ستارخان ----- ستار قره‌داغی

میرداماد ----- میر برهان‌الدین محمدباقر استرآبادی

باقرخان ----- باقر تبریزی

نسیم شمال ----- سید اشرف‌الدین گیلانی

جبار باغچه بان ----- میرزا جبار عسگرزاده

ایرج ----- حسین خواجه امیری

بدیع الزمان فروزانفر ----- محمدحسین بشرویه‏ای

چه گوارا ----- ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا

سعدی ----- مُصلِح الدین مُشرف بن عَبدُالله

عزیز نسین ----- مَحمَت نُصرَت

آتا تورک ----- مصطفی کمال پاشا

ولتر ----- فرانسوا ماری آروئ

بودا ----- سیدارتا گوتما

بیل کلینتون ----- ویلیام جفرسون بلایت سوم

سیمون بولیوار ----- سیمون لوسی ارنستین ماری

پله ----- ادسون آرانتس دوناسیمنتو

پوران ----- فرح‌دخت عبّاسی طاقانی

نیما یوشیج ----- علی اسفندیاری

پرویز یاحقی ----- پرویز صدیقی پارسی

افلاطون ----- آریستو کلس


خواجه نصیرالدین طوسی ----- ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی

گلاب آدینه ----- گلاب مستعان

شیرین بینا ----- شیرین صدق گویا

مادر ترزا ----- آگنس گوک بژازین

بزرگ علوی ----- مجتبی علوی

نادره ----- حمیده خیر آبادی

تیتو ----- جوزپ بروز

ثریا قاسمی ----- مولود ملاقاسم

دلکش ----- عصمت باقرپور بابُلی

جان وین ----- ماریون موریسون

ایرج راد ----- اکبر حسنی راد

سیروس گرجستانی ----- علی اکبر محمدزاده گرجستانی

استالین ----- یوسف ویساریونوویچ ژوگاشویلی

بهروز وثوقی ----- خلیل وثوقی

فرح پهلوی ----- فرح دیبا

سولات سار ----- پل پوت

فروزان ----- پروین خیر بخش

گوهر مراد ----- غلامحسین ساعدی

ر . اعتمادی ----- رجبعلی اعتمادی

م .. الف . به آذین ----- محمود اعتمادزاد

ملکه الیزابت ----- الیزابت الکساندرا مری ویندسور

عهدیه ----- عهدیه بدیعی

ابوعمار ----- یاسر عرفات

ماکسیم گورکی ----- آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف

سندی ----- شهرام آذر

ملک الشعرا ----- محمدتقی بهار

نلی ----- شمسی اشتری

آریل شارون ----- آریل ساموئل مشرایبر

عبدالکریم سروش ----- حسین حاج فرج الله دبّاغ

تروتسکی ----- لو داویدوویچ برونشتاین

آغاسی ----- نعمت الله آزموده

کیتارو ----- ماسانورى تاکاهاشى

سایت تبیان
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=411640

دانلود کتاب

کتاب و کتابخوانی

سلام به همه دوستان عزیز

طبق معمول گذشته امروز با کتابهای جدیدی اومدم که امیدوارم خوشتون بیاد...

(قبل از همه چیز باید بگم که همه باید دست به دعا برداریم تا خدا نعمت برف و باران رو به ما ارزانی بداره ...نمیدونم قراره چه بلایی سرمون بیاد ... ولی امیدوارم ختم به خیر بشه..امیدوارم که برف و باران به اندازه کافی برای کشورمون و شهرمون بباره...پارسال با برف و بارونی که اومد و تمام رسانه ها از بی سابقهگی اون در کشور و اللخصوص در تهران خبر میدادند در تابستان با کمبودهایی مواجه شدیم(اب و برق و...) که خیلی زجر اور بود..امیدوارم امسال با یک چنین چیزی حتی بدتر مواجهه نشیم...)

  1. پنجاه جمله برگزیده از ارد بزرگ دانلود
  2. مرد خسیس دانلود
  3. پاگرد سوم دانلود
  4. پند و نمک دانلود
  5. رمان نامه دانلود
  6. سه داستان عاشقانه دانلود
  7. شنبه های راه راه و ثانیه های سربی دانلود

امیدوارم مورد قبول شما دوستان عزیزقرار بگیره.

تا بعد یا حق


منبع : http://www.hamshahrijavan.blogsky.com/page/6/

سری پنجاه و دوم از مجموعه اس ام اس های عاشقانه

سری پنجاه و دوم از مجموعه اس ام اس های عاشقانه را امروز برروی سایت تک فان برای شما عزیزان قرار داده ایم.این مجموعه تعداد 20 عدد اس ام اس عاشانه (لاو) را در خود جا داده است.

اس ام اس عاشقونه

شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم .


همه بغض من تقدیم غرور نازنینت باد ، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد .


خیالت راحت ، دیگر اشکی نیست که به بالینت بریزد و احساس را شکوفا کند ، تنها بغضیست که فرو رفتنش حسرت در چشمانم می تازد .


بریدم بند ناف دلبستگی را با قیچی دلسردی .

رابطه ی قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . (جبران خلیل جبران)


نماز عشق ترتیبی ندارد ، چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستی نیست . (ارد بزرگ)


اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ، او جانشین همه ی نداشتن های من است .


خدا به من زیستی عطا کن که در لحظه ی مرگ ، به بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کردم ، سوگوار نباشم .


ارزش وجودی انسان به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد .


هرکس را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست .

زندگی مثل دیکته است ، هی غلط می نویسیم و هی پاک می کنیم ، دوباره می نویسیم و باز پاک می کنیم ، غافل از اینکه یه روز داد می زندد ورقه ها بالا !

اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شد بدون کار خدا بوده ! اگه بی محابا دلها از دستها بهم گره خورد بدون کار خدا بوده ! اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده ! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض تنهایی خفه ات کرده شک نکن تنها مرحمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت گیر آورده .


اتل متل لالایی ، گلم چه بی وفایی ، عزیز دل من کجایی ، دوست دارم خدایی .


شکسته شیشه ی قلبم ، کجایی مرحم دردم ، تو را در غربت عشقم غریبانه صدا کردم ، صدا کردم تو را هستی شنیدی و گذر کردی ، مرا آواره و تنها گدای در به در کردی .


دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد ، دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق می کند ، دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد ، دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند ، دلم برای کسی تنگ است ، دلم برای تو تنگ است .


چراغ دل تاریکم از این خانه مرو ، آشنای تو منم بر در بیگانه مرو ، شمع من باش و بمان نور ز تو اشک ز من ، جانفشان تو منم در بر پروانه مرو ، سوختی جان مرا آه مکن ، اشک مریز ، از بر عاشق دلداده غریبانه مرو .


از جرم عشق گر پیش کسم راه نیست ، یا رب تو آگهی که محبت گناه نیست .


زندگی تلخ ترین خواب منست ، خسته ام ، خسته از این خواب بلند .


هر وقت نتوانستی کسی را فراموش کنی بدان هنوز تو در خاطرش هستی .


شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد .


ماخذ :

http://takfun.org/?p=1163

قصه ما در اين دفتر، قصه همين فرشتگان زميني است...

انسان مي‌تواند دو بال براي خود دست و پا کند و با آن‌ها تا جايي پرواز کند که پر عقاب هم در آن جا مي‌ريزد و پر فرشتگان و پر جبرئيل هم در آنجا مي‌سوزد، تا روز قله قاف، تا زير سايه بال سيمرغ، تا آغوش مهربان خدا... اگر خودش بخواهد و اگر ديگران بگذارند. اگر طوفان و باد بگذارند. اگر دام و دانه و صياد بگذارند...

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "اقاقيا" به نشاني http://foroughs.blogspot.com با اشاره به گزيده‌اي از کتاب "بي‌بال پريدن" نوشته زنده ياد قيصر امين‌پور آورده است: و قصه ما در اين دفتر، قصه همين فرشتگان زميني است که بال‌هايشان را با آرزوي پرواز سرشته‌اند و سرنوشت پرواز را بر صفحه سفيد بال‌هايشان نوشته‌اند. پرندگاني که دستي بر بالشان سنگ بسته، پرندگاني با بال‌هاي لاغر و خسته، پرندگاني با بال‌هاي زخمي‌و شکسته، پرندگان مهاجري که از روستا به شهر مي‌گريزند، پرندگاني که به مدرسه شبانه مي‌روند، پرندگاني http://www.iranblog.com/services/blogbuilderv1/که با بال‌هاي وصله دار پرواز مي‌کنند، پرندگاني که در حاشيه پياده رو مي‌خوابند.

و اما اين قصه‌ها قصه نيست. شعر نيست. قطعه نيست. مقاله و گزارش نيست. ولي چون مدتي در پيچ و خم گوشه‌هاي ذهنم با قصه‌ها و شعرهاي ديگر همسايه بوده‌اند و با هم رفت و آمد داشته‌اند، ممکن است رنگ و بويي از قصه و شعر هم به خود گرفته باشند. اين‌ها در واقع همان حرف‌هاي خودماني است که در حاشيه ذهن آدم گرد و خاک مي‌خورند. حرف‌هايي خودماني که بر دل آدم سنگيني مي‌کنند و تا آن‌ها را با کسي در ميان نگذاري دلت سبک نمي‌شود.

نمي‌شود اين حرف‌ها را به جرم اين که شعر هستند و نه قصه در طاقچه ذهن پنهان کنيم تا غبار فراموشي روي آن‌ها بنشيند. مگر هر حرفي بايد در قالب‌هاي قرار دادي شعر و قصه بگنجد تا بشود آن را بيان کرد؟ مگر هميشه بايد آسمان را در چهارچوب يک پنجره ببينيم؟ مگر همه تصويرها را بايد در چهارچوب يک قاب تماشا کنيم؟ مگر همه تعبيرها را بايد در چارچوب يک قالب بياوريم؟

اگر حرف، حرف باشد مي‌رود و قالب مناسب خود را پيدا مي‌کند. اگر حرف از تارهاي صوتي گلو برخيزد، تنها پرده گوش را به لرزه در مي‌آورد و اما اگر حرف از تار و پود دل برخيزد، پرده دل را هم مي‌لرزاند.

شايد اين حرف‌ها در قالب‌هاي قراردادي قرار نگيرند و شايد اين حرف‌ها در قلب‌هاي قراردادي قرار نگيرند. اما خدا کند دست کم يکي از اين حرف‌ها در قلب‌هاي بي قرار جاي بگيرد. زيرا در خانه اگر کس است يک حرف بس است...



نمونه‌هاي اوليه نسل دوم موس مايكروسافت به نمايش درآمد

نمونه‌هاي اوليه از پنج موس كه در طراحي آن‌ها بهره‌گيري از فن‌آوري مولتي تاچ مدنظر بوده از سوي گروه پژوهش سخت افزار مايكروسافت رونمايي شد.

به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين پنج موس محصول نهايي نبوده و هنوز در مرحله مفهومي هستند و هر يك با تغيير كامل در موس دسكتاپ استاندارد شيوه متفاوتي در استفاده از مولتي‌تاچ داشته‌اند.

نخستين موس به نمايش درآمده FTIR مولتي‌تاچ با طراحي خميده است كه از دوربين براي رديابي تماس‌هاي متعدد در سطح شفافش استفاده مي‌كند.

موس Orb براي بازيكنان در نظر گرفته شده و داراي يك دوربين داخلي و منبع انتشار نور مادون قرمز است كه مي‌تواند كل دست كاربر را برروي سطح نيم كره‌يي‌اش رديابي كند.

موس ديگر Cap است كه براي افزايش استفاده از امكانات رابط كاربري گرافيكي (GUI) طراحي شده و از الكترودهاي حساس به لمس براي رديابي انگشت كاربر برروي سطح خود استفاده مي‌كند.

همچنين موس Side كه جذاب‌ترين موس اين گروه به شمار مي‌رود مستلزم حداقل تماس با دست كاربر است و از فن‌آوري سايد سايت مايكروسافت براي تشخيص انگشت و حركت‌هاي دست در دور دستگاه استفاده مي‌كند.

آخرين موس Arty است كه اندكي عجيب به نظر رسيده و براي دستكاري‌هاي سه‌بعدي درنظر گرفته شده است و از سه حسگر موس نوري براي رديابي حركت‌هاي مچ، شست و انگشت اشاره استفاده مي‌كند.


ياهو تمام تبليغات صفحه اول بزرگ‌ترين روزنامه هندي را خريد

ياهو كل تبليغات صفحه اول Times of India كه بزرگ‌ترين روزنامه انگليسي‌زبان هند است را خريداري و به چاپ تبليغات زرد رنگ بزرگي براي موج تبليغاتي جديدش اقدام كرد.

به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در نسخه روز يكشنبه Times of India تبليغات زرد رنگ بزرگي براي موج تبليغاتي جديد ياهو با عنوان It's You به چاپ رسيد.

موج تبليغاتي جديد ياهو با عنوان It's You برروي نحوه شخصي‌سازي سرويس‌هاي ياهو و كمك اين موتور جست‌وجو براي دسترسي به خدمات و اطلاعات آنلاين براي كاربران تمركز يافته است.

ياهو در هند از حضور بالايي برخوردار بوده و طبق آمار كام اسكار، از ميان 35 ميليون كاربر اينترنتي هندي 26 ميليون نفر كاربر اين شركت هستند.

گفتني است روزنامه Times of India كه در سال 2008 تيراژي در حدود 3.14 ميليون داشت، پرفروش‌ترين روزنامه انگليسي در هند به شمار مي‌رود.


مذاكره براي ارائه خدمات بيمه و بازنشستگي نيروهاي مسلح از طريق دفاتر

رييس انجمن دفاتر خدمات ارتباطي كشور از مذاكره با سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح خبر داد و گفت: قرار شده خدمات بيمه، درمان و بازنشستگي اين نيروها از طريق دفاتر به مردم ارائه شود كه مذاكرات و مقدمات اوليه انجام شده است.

علي فلاح حقيقي - رييس انجمن دفاتر خدمات ارتباطي كشور - در گفت‌وگو با خبرنگار ارتباطات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب اظهار كرد: با ايجاد هلدينگ كشوري زمينه‌اي براي توليد خدمات ايجاد مي‌كنيم كه مقدمات آن را به اطلاع انجمن‌ها رسانده‌ايم و قرار است به‌عنوان يك مجموعه شركت مادر تخصصي براي تشكيل شركت‌هاي زيرمجموعه و به منظور تامين خدمات و ارائه كار در دفاتر براي ورود در پروژه‌هاي مرتبط ورود پيدا كند.

او تصريح كرد: با ايجاد شركت‌هاي تخصصي زيرمجموعه توليد خدمت براي دفاتر خدمات ارتباطي، اولين هدف و پروژه ما اپراتور دوم پست است كه خصوصي خواهد بود.

وي افزود: با ايجاد اين مجموعه درواقع قدرت اجرايي دفاتر براي عقد قراردادهاي مرتبط در كشور افزايش مي‌يابد و با توجه به اين كه شبكه توزيع و تخصصي آن را در سطح كشور داريم پيش‌بيني مي‌كنيم بهترين ظرفيت را در اين زمينه داشته باشيم.


پهناي باند مورد نياز كشور با‌ آغاز كار اين شبكه تامين مي‌شود

معاون فن‌آوري ارتباطات شرکت زيرساخت زمان اجرايي شدن پروژه شبكه ملي IP را يك ساله عنوان و اظهار كرد: اين پروژه از سال آينده و تقريبا از اواخر شهريورماه اجرايي خواهد شد.

محمدعلي آريانيان در گفت‌وگو با خبرنگار فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به پروژه شبكه ملي IP و با بيان اينكه شركت «صاايران» برنده اين پروژه شده است گفت: اين شركت تاييديه را گرفته و در حال سفارش دادن تجهيزات و نصب آن‌ها است.

وي با بيان اين كه اين شبكه كليه نيازهاي پهناي باند در كشور را تامين مي‌كند ابراز كرد: با آغاز به كار اين پروژه هر اپراتوري مي‌تواند پهناي باند مورد نيازش را براي اينترنت، اينترانت و VPN تامين كند.

معاون فن‌آوري ارتباطات شرکت زيرساخت درباره پروژه فالكون هم گفت: در پروژه فالكون اينترنت بين‌المللي از خارج از كشور خريداري شده و آن را در لب مرز تحويل مي‌گيريم و بايد با استفاده از شبكه IP اين اينترنت را در داخل كشور توزيع كنيم.

به گزارش ايسنا ارتباطات به کمک شبکه‌هاي IP علاوه بر مشتريان، مزاياي فراواني را براي عرضه‌کنندگان اين خدمات به همراه خواهد داشت. امروز تمامي مراکز سنتي و مدرن عرضه‌کننده خدمات مخابراتي مي‌کوشند شبکه‌هاي خود را با سيستم IP هماهنگ ساخته و سرويس‌هاي افتراقي کيفيتي را براساس اين شبکه‌ها راه‌اندازي کنند، در چنين شرايطي شبکه‌هاي هماهنگ با IP مي‌توانند کارآيي بيش‌تري داشته باشند و در بيش‌تر مواقع هزينه پايين‌تري را به کاربر تحميل کنند.


چين در روياي ايجاد امپراطوري رسانه‌يي

چين قصد دارد با صرف ميلياردها دلار در ظرف چند سال آينده شركت‌هاي رسانه‌يي و سرگرمي ايجاد كند كه توان رقابت با غول‌هاي رسانه‌يي مانند نيوزكورپ و تايم وارنر را داشته باشند.

به گزارش سرويس رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شوراي دولتي چين در هفته گذشته طرح بلندپروازانه در دستورالعمل خود گنجانده كه درصدد ايجاد شركت‌هاي سرگرمي، خبري و فرهنگي است كه گرايش بازاري داشته باشند و كمتر از حمايت دولتي بهره بگيرند.

به گفته تحليلگران، چين به طور خلاصه مايل است صنايع خود را به شركت‌هايي مشابه بلومبرگ، تايم وارنر و وياكام تبديل كند. اين كشور در بخشي از تلاش درازمدت براي استفاده از قدرت نرم به جاي نيروي نظامي به‌منظور جلب دوستان خارجي، اميدوار است اين اقدامات تصوير اين كشور در جهان را بهبود ببخشد.

اين كشور همچنين به شركت‌هاي خارجي اجازه مي‌دهد در همه زمينه‌ها شامل توليدات موسيقي، فيلم، تلويزيون، تئاتر و اپرا در اين كشور البته از طريق شركت‌هاي چيني سرمايه‌گذاري كنند.

دولت چين هفته گذشته اعلام كرد گروه‌هاي تحت مالكيت دولت مجددا سازماندهي مي‌شوند تا امكان سرمايه‌گذاري خارجي را بيابند و به اين طريق به جاي متكي ماندن به دولت، روي پاي خود بايستند.


پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان