۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

سایت پیروز حسینی : بهترین دوست

بهترین دوست

هیچ گاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش می دهند.

ابله ترین دوستان

ابله ترین دوستان ما،خطرناکترین دشمنان ما هستند. سقراط

دوست یا برادر

پرسیدند دوست بهتر است یا برادر؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می کند. امیل فاگو

شر دوست

خدایا! مرا از دوستانم محافظت بفرما. چون می دانم چگونه خویشتن را در مقابل دشمنانم حفظ کنم. ولتر

نابودی زمان

نابودی زمان دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست،بلکه نشان نابودی زمان،به گونه ای گسترده است. ارد بزرگ

رابطه دشمن ودوست

آنکه از دشمن داشتن می ترسد، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت.هزلت

دوست واقعی

دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیردولی قلب تورا لمس کند.مارکز

تاثیر دوست

صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست.کارلایل

رفیق بازی

هرگز به خاطر دوستت، از انجام وظیفه ای چشم مپوش. سن لانبر

نگه داشتن دوست

دوست مثل پول،به دست آوردنش از نگه داشتنش آسان تر است.باتلر

توبیخ دوست

دوست را در خلوت توبیخ کن ودر ملاءعام تحسین. اسکاروایلد

بعضی

بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هر قدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند.چترفیلد

دوستان تو

همه ی کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند. مثل آلمانی

بهترین چیز جهان

چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست.آکوبناس

پایداری در دوستی

در دوستی درنگ کن،اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش. سقراط

فاصله با دوستان

برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه ای میان خود و آن ها داشته باشیم. ارد بزرگ

دوستی و خانواده

دوستان عبارت از خانواده ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است. آلفونس کار

دوست نیکو

نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد وتو را پند دهد و رازت را آشکار نکند. پور سینا

برای اهل اندیشه

هیچ دوستی بهتر از تنهایی،برای اهل اندیشه نیست. ارد بزرگ

جزر و مد در دوستی

اگر سزاوار آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد،زیرا چه امیدی است به دوستی که می خواهی در کنارش باشی،تنها برای ساعات یا قلمرو مشخصی؟.جبران خلیل جبران

گاه سختی

دوستی برای خود بر گزین که گاه سختی و درماندگی مدد کارت باشد. بزرگمهر

تو بی نظیری

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس:«از طرف کسی که فکر می کند تو بی نظیری». براون

بد گویی از دوستان

خموشی در برابر بد گویی از دوستان، گونه ای دشمنی است. ارد بزرگ

روزهای بارانی

دوست به جای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد. پل نرولا

آن دوست

بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شب هایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران

شکارگاه دشمنان

دوستان برای نخجیر دشمنان،چون تیر و پیکان اند.بزرگمهر

قلب دو دوست

رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ وعبارات ندارد. جبران خلیل جبران

حد دوست ودشمن

هر بدی که می توانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد. سعدی

ارزش دوست

بهترین وسیله برای کاهش دشمنان ازدیاد دوستان است.انوره دوبالزاک

در روز سختی

ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می بری که در بند دشمنان و بد سگالان باشی. ارد بزرگ

راز دوستی و ثروت

بهترین و حقیقی ترین دوستانم از تهی دستانند. توانگران از دوستی چیزی نمی دانند. موزات


ماخذ : http://education5029.blogfa.com/88033.aspx


سایت ایران پراود : مردان بزرگ تاریخ ایران زمین

قهرمانان معاصر سرزمین ایران کسانی نیستند به جز یک میلیون جوان میهن پرست و با ایمان ایرانی که در راه مقدس میهن جوانمردانه ایستادند و کشته شدند تا پای بیگانگان بر این کشور اهورایی گذاشته نشود . روانشان شاد باد در ادامه نام کسانی آورده می شود که نقش مهمی در زنده ماندن نام ایران داشته اند و برای کسانیکه نامشان در این فهرست هست و هنوز از برکت وجودشان بهره میبریم طول عمر خواهانیم



حاصل کشوری که گهواره تمدن بشری است:


آذرباد : یکی از موبدان و دانشمندان ایرانی در زمان اردشیر بابکان

آذربرزین : پسر فرامرز که با بهمن پسر اسفندیار جنگید که یکی از پهلوانان ایرانی میباشد و آتشکده ای هم به همین نام وجود دارد

آذر کیوان : حکیمی و عالمی ایرانی از سرزمین فارس که در قرن یازدهم هجری حیات داشته است

آرتاخه : دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده کانال آتوس
آرش : ملقب به کمانگیر . پهلوان ایرانی در عهد منوچهر شاه که در تیر اندازی سر آمد زمان خود بوده است که در جنگ میان منوچهر و افراسیاب قرار بر پرتاب کردن تیری میگذارند تا مرز میان ایران و توران را تعین کند آرش از طربستان تیری پرتاب کرد که در مرو فرود آمد و بعد از آن جانش را در راه ایران زمین فدا نمود

اسکیلاس : دوره هخامنشی (زمان حکومت داریوش از سال 486- 521 ق.م.) دریا نورد و مکتشف و مهندس سازنده قنات

آریه : سردار معروف و بزرگ ایرانی که به حمایت از پادشاهی کورش صغیر برخواست

استانس : دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموکریتوس

آیین گشسب : سردار بزرگ ایران که در زمان هرمز چهارم فرماندهی لشگر ایران را بر عهده داشت

ابولولو : یا همان فیروز نهاوندی . پس از یورش تازیان به ایران به سرکردگی عمربن خطاب فیروز نهاوندی و تعداد بیشماری از ایرانیان به غلامی اعراب در آمدند . فیروز غلام مغیره بن شعبه شد و با زیرکی و در جهت انتقام خون نیاکانمان عمربن خطاب خلیفه دوم را با ضربه های کارد کشت و این جنایتکار تازی را از صحنه روزگار محو کرد

آریوبرزن : سردار بزرگ ایران که با شهامتی در خور ستایش و ماندگار لشگر ایران را تا آخرین لحظه در برابر ارتش اسکندر نگهداشت و مقاومت نمود و جان سپرد و حماسه ای در تاریخ ایران از خود بر جا گذاشت

استاذسیس : سردار دلیر ایران که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه ستمگر عباسی قیام کرد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد و یکی از سمبلهای عرب ستیزی را در ایران به جای گذاشت و درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان برای جوانان به جای گذاشت

احمدبن محمد نهاوندی : ( مرگ در 835 تا 845 م / 221 تا 231 ه) در ***ی شاپور بر آمد - ستاره شناس م مؤلف زیج

احمد معماری لاهوری و برادرش استاد حمید لاهوری : سده یازدهم هجری معماران ایرانی سازنده تاج محل در هندوستان

ارد بزرگ: میهن پرست ترین اندیشمند حال حاضر ایران است . مجموعه بسیار با ارزش اندیشه های او با عنوان ( آرمان نامه ) گردآوری شده است .

انوشیروان عادل : ملقب به انوشیروان دادگر . پادشاه معروف ساسانی که با بنیان گذاشتن قوانین حکومتی - دادگستری - اجتماعی و کشوری ایران را به مرز باشکوه ترین کشورهای جهان مبدل نمود . او مزدک و مزدکیان را که مدعی پیامبری شده بودند و دین ساختگی را می خواستند رواج دهند ( که قوانین مزدکی همان قوانین زرتشت با کمی تغییر بود ) همگی را نابود کرد و مشهورترین کاخ معماری ایرانی را در عراق پایه گذاشت که تیسپون نام گرفت ولی بعدها توسط سپاه اسلام ویران شد

استخری(اصطخری) : وی را نیزابن ندیم از محاسبان ومهندسان بشمار آورده است از جغرافی دانان نامداری مشرق زمین

ابو سعید ابوالخیر : شاعر و عارف بزرگ پارسی قرن 4 و 5

امیر خسرو دهلوی : شاعر بزرگ پارسی قرن 6 که خاندانش از ایران ترک وطن نمودن و هندوستان رفتند

اوحدی مراغه ای : شاعر و عارف قرن 7 هجری

انوری ابیوردی : شاعر و استاد نامدار قرن 6 هجری - استاد علوم - ریاضیات و نجوم و از پیروان ابن

سیناسعدی شیرازی : مشرف بن مصلح یکی از شاعران و استادان زبان و ادب پارسی در قرن 6 هجری

سهل بن بشر ( یا سهل بن حبیب بن هانی ) : در نیمه اول سده نهم میلادی ( سده سوم هجری ) در خراسان بر آمد . ستاره شناس و منجم

سیاوش : یکی از اسطوره های ملی ایرانیان . مردم ایران زمان های مدیدی سوگ سیاوش را هر ساله گرامی میداشتند . پسر کیکاوس و پدر کیخسرو . سودابه زن کیکاوس عاشق او شد که سیاوش از او امتناع ورزید . سودابه به همین جهت اورا نزد پدر متهم ساخت و سیاوش بتوران نزد افراسیاب رفت و دختر وی را به زنی گرفت . گرسیو برادر افراسیاب به سیاوش حسد برد و افراسیاب را وادار به کشتن او کرد . که کشته شدن سیاوش باعث جنگهای طولانی و غضب ناکی میان ایرانیان و تورانیان گشت

سیف فرغانی : از شاعران و عارفان قرن 7 هجری

سهل طبری : در اوایل سده نهم میلادی ( سده سوم هجری ) بر آمد - اهل طبرستان ( تبرستان ) ستاره شناس وپزشک

صائب تبریزی : استاد غزل سرای پارسی قرن 10 هجری

شهریار : استاد شعر - دانشجوی پزشکی - از مریدان حافظ - که دیوان کاملش را به پارسی و یک مجموعه مشهور آذری به نام حیدر بابا از وی باقی مانده

شیخ بهایی : عالم بزرگ شیعه قرن 10 هجری - از علاقه مندان به تصوف و عرفان پارسی
شمس الدین محمد بن ایوب دینسری : (سده هفتم هجری)- دایره المعارف نویس و نگارنده کتاب نوادر التبا در لتحفه البهادر که شامل مباحثی از علوم طبیعی است

شاپور ذوالاکتاف : شاپور دوم پادشاه مقتدر ساسانی که پس از خلع آذر نرسی بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد و هفتاد سال پادشاهی کرد . او یکی دیگر از پادشاهان بزرگ ایران است که چندین بار از حمله اعراب به ایران جلوگیری کرد و با اندیشه نیک سرزمین آریایی ما را از هجموم بیگانگان محفوظ داشت . او را به این جهت ذوالاکتاف میخوانند که دارای شانه های پهن و بزرگ بود . در بعضی از کتب تاریخی گفته است به دلیل آنکه پس از اسیر کردن مهاجمین ( اعراب ) از کتف آنان طنابی عبور میداده و همه را به طناب میکشیده ذوالاکتاف نامیده شده ولی این باور با ابهت و منش نیاکان ما در تضاد است .
شیده : دوره ساسانی - سازنده کاخ خورنق

شاهین : یکی از بزرگ سرداران و سپهسالاران ایران در زمام پادشاهی خسرو پرویز ساسانی
شیدرنگ : پزشک و فیلسوف ایرانی در عهد ضحاک که پزشکی را یکی از مشاغل واجب الوجوب میدانسته

قطب الدین شیرازی : (1236-1311م)-ریاضیدان،ستاره شناس، نور شناس، پزشک، فیلسوف ایرانی
فارابی،ابو نصر : (مرگ در 340/339 هجری یا 951/950م) دانشمند و فیلسوف ، در طبقه بندی علوم و در تبیین قوانین صوت و در تعریف دانش ها نقش عمده ای داشت

فردوسی : حکیم فرزانه ابوالقاسم حسن ابن اسحق . از وی به نام خداوندگار تاریخ و فرهنگ ایرانشهر یاد میکنند . شاعر نامی ایران که ایران را پس از 200 سال از دست زبان اعراب نجات داد و دوباره زبان پارسی را که از ریشه پهلوی و دری گرفته شده است را به کشور هدیه کرد . او در سال 329 در قریه باژ از توابع طوس پا به حیات گذاشت و مدت 35 سال از عمر خود صرف جمع آوری تاریخ ایران به صورت نظم و شعر کرد که منبع گردآوری او از کتاب خدای نامه شاهنشاهی ساسانیان بود . اما حاکم وقت سلطان محمود غزنوی رنج او را ضایع کرد و او را آزرده و رنجیده خاطر نمود . او یکی از سه اثر بزرگ و شاهکار ادبی جهان را بوجود آورد که هم اکنون کشورهای مختلفی یادواره او را گرامی میدارند و او در نهایت اندوه در سال 411 هجری در طوس درگذشت . که بدلیل سروده های جنجالی او علیه اعراب و نکوهش چنیدن باره آنان - مسلمانان بر جشدش نماز نگذاشتند و وی را در گورستان مسلمان خاک نکردند ولی او در تاریخ جاوید ماند شاهنامه بزرگ فردوسی
فضل بن حاتم نیریزی : ( مرگ در 922 م / 310 ه ) ریاضی دان ، هندسه دان و ستاره شناس

فخرالدین عراقی همدانی : عارف و شاعر نامور قرن 7 هجری ایران زمین
فرخی سیستانی : غزل گوی و قصیده سرای نامدار قرن 5 هجری ایران زمین

فروغی بسطامی : شاعر - غزلسرا - استاد پارسی گوی - عارف و ریاضدان قرن 13 هجری
فرغان : دوره ساسانی- سازنده تاق کسرا

عاملی - بهاالدین : (1031-953هجری) ریاضیدان، معمار، فیلسوف

عبید زاکانی : منتقد اجتماعی قرن 7 هجری که شکایات خود را از دست حکام ظالم وقت به شعر پارسی در آورده است
علی بن سهل بن طبری : ( سده نهم میلادی / سده سوم هجری ) مؤلف فردوس الحکمه در طب و هوا شناسی ، نجوم

عمربن فرخان طبری : ( مرگ در 815 م / 200 ه) از مردم طبرستان - ستاره شناس و معمار
عبدالملک بن محمد شیرازی : ریاضیدان و ستاره شناسی که در نیمه دوم سده دوازدهم میلادی(ششم هجری) برآمد

عطار نیشابوری : شاعر و عارف نامدار قرن 6 هجری ایران زمین

عبدالرحمن بن عمر صوفی رازی : زاده ری(376-291ه)(986-903م) ستاره شناس
غیاث الدین جمشید محمد طبیب ( الکاشی) : (790-832 هجری قمری) از مردم کاشان، ریاضیدان و محاسب

عمر خیام : فیلسوف - منجم - ریاضیدان و اندیشمند ایران زمین . که نه تنها ایران را دگرگون نمود بلکه تاثیری ژرف در جهان از خود برجای گذاشت . هم اکنون تندیس این بزرگ مرد در دانشگاه فلورنس ایتالیا نصب است و فلسفه و خصوصیات او تدریس میشود . او در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی زیست کرد و از قوانین اعراب بیابانگرد که سایه در کشور متمدن ما گسترانیده بود به تنگ آمده بود و رباعیات بسیاری در شکایت از آنان به روشنی گفت
کاوه آهنگر : آهنگری که چرم پاره خود را بر سر نیزه زد و ضحاک تازی را از تخت پادشاهی ایران به زیر افکند و بعدها چرم وی به درفش ملی کاویانی مبدل گشت . کاوه با یاری مردم ضحاک تازی را در کوه دماوند حبس کرد و فریدون را به سمت پادشاه ایران نشاند

کمبوجیه : کامبوزیا یا کامبیز . فرزند کورش بزرگ . او با اقتداری ستودنی و باور نکردنی در سال 525 قبل از میلاد سرزمین های مصر را بدلیل عمل نکوهیده مصریان در برابر ایرانیان که تعدای از ایرانیان را در مصر کشتند و به تمسخر پرداختند فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد . او پیرو مزدیسنا زرتشت بود و همواره دین بهی را دنبال میکرد وی در راه بازگشت خبر دار شد که فردی به نام بردیه یا گئومات ادعای پادشاهی ایران نموده است و به نام برادر او کل پادشاهی را از آن خود کرده و دست به جنایات و کشتار مردم ایران زده که در نهایت از اندوه این کار جان داد . هرودوت چون او به خدای مصر ( یک گاو ) بی احترامی کرده بود و او را با ضرب چاقو کشته بود به او لقب دیوانه داد ولی این یکی دیگر از برگهای زرین خداپرستی در ایرانیان آن روزگار بود
کورش بزرگ : کورش بنیانگذار دودمان هخامنشیان بود. او و مهرداد اشکانی و نادرشاه افشار را سه پادشاه بزرگ تاریخ ایران می دانند . او در رفومی آرام پدر بزرگ خویش را از قدرت برکنار نمود و خود پادشاهی ایرانزمین را بر عهده گرفت .

کیخسرو : سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش که نه تنها پدر وی بود بلکه یکی از قهرمانان نامی ایران بود کشت . پدرش سیاوش و مادرش فرنگیس بود
کیومرث : نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در پیش از ظهور هخامنشیان . نام وی در اوستا گیومرتا آمده است و ذکر شده است که زرتشتیان او را نخستین انسان میدانند . در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند و بدن خود را با پوست حیوانات می پوشاندند

گشتاسب : پنجمین پادشاه از سلسله کیانی . پسر لهراسب و پدر اسفتدیار روئین تن گفته شده که زرتشت در زمان وی ظهور نموده است و گشتاسب شاه اولین کسی است که به زرتشت گرویده است و از مبلغان اصلی دین بهی میبشاد که در گسترش آن نقش مهمی ایفا کرده است

وحشی بافقی : غزلسرای و عارف قرن 9 هجری ایران زمین

مازیار : یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران . وی در طبرستان بنایی عظیم ساخت و در جهت بازگرداندن عظمت ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد . وی در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و در صدد بر آمد همگام با بابک خرمیدن هویت ملی ایرانی را زنده کنند که در نهایت با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد . او نیز یکی دیگر از تندیس های ملی گرایی ایرانیان در برابر تهاجم دیگر کشورها است

مرداویج : پسر زیار . سردار بزرگ ایرانی که او نیز در جهت متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد . وی فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود طبرستان را برای اسفار فتح کرد . پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و لشگر المقتدر خلیفه جنایتکار عباسی را شکست داد . وی در کمال تاسف در سال 323 هجری قمری در حمام اصفهان به دست غلامان ترک کشته شد

مطهر بن طاهرمقدسی : (356ه 966م) دربست سیستان برآمد- دایره المعارف نویس وبازگوکننده اعداد بزرگ هندی

مهران : یکی دیگر از سرداران بزرگ ایران . وی از سپهسالاران ارتش ایران ( یزدگرد ساسانی ) بود و با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید

حسین معمار : معمار بقعه هارون در سال 918هجری

مهرداد بزرگ : موئسس سلسله شاهنشاهی پارتیان بود که ایران را از گسستگی و لجام گسیختگی دوران تحت اشغال یونانیان سلوکی رهایی بخشید . وی در سال 160 تا 140 قبل از میلاد با نبردهای وطن پرستانه ایالتهای ماد - پارس - خراسان - بابل - آشور - هرات و سیستان و . . . را جزو ایران بزرگ نمود . وی پادشاه سلوکیان را اسیر نمود و با وی با انسانیت رفتار کرد و به او در گرگان مستقر ساخت و برای حسن نیت به آنان با دختر وی ازدواج نمود . او را از بزرگ ترین اشخاص موثر در تاریخ ایران نامیده اند . که به راستی اگر ظهور نمی کرد امروز مشخص نبود ما در کجای تاریخ جای داشتیم

ملک الشعرای بهار : سراینده پارسی گوی قرون معاصر که به ایران باستان علاقه بسیاری داشت . روزنامه نگار و نویسنده نامدار ایران زمین در قرن 13 هجری

محمد ابن اشرف شمس قندی : ریاضیدان و ستاره شناس سده سیزدهم میلادی

محمد بن ابوبکر فارسی : ریاضیدان و ستاره شناس ایرانی نیمه دوم سده سیزدهم میلادی

مسعود سعد سلماس : شاعر قرن 5 هجری - استاد شعر پارسی

مولانا : بزرگترین عارف ایران زمین و پارسی گوی بزرگ قرن 6 هجری

موید الدین طغرانی : (مرگ در 1112/1111م) زاده اصفهان - شاعر و شیمیدان ایرانی

ماشاءالله (مناسه) : ( مرگ در 815 یا 820 م ) یهودی ایرانی الاصلی که در پروژه شهر بغداد با نوبخت همکاری میکرد




سایت نوگرا : مجموعه ای از سخنان قصار

سیصد جمله – 1

مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران

به کوشش امیر همدانی

خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید . اُرد بزرگ

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود . فریدریش نیچه

و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟ آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.

پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت ، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان. جبران خلیل جبران



سیصد جمله – 1

مجموعه ای از سخنان قصار و کوتاه ارد بزرگ ، فردریش نیچه و جبران خلیل جبران

به کوشش امیر همدانی

خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید . اُرد بزرگ

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود . فریدریش نیچه

و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟

آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.

پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت ، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان. جبران خلیل جبران

همواره آدمیان محیط و چنبره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند . اُرد بزرگ

برخلاف ‹‹اندیشه های مدرن›› درباره ی زن و مرد، آموزش واقعی در مورد رابطه ی جنس ها را باید در فرهنگ های شرقی یافت. فریدریش نیچه

اگر گام در معبدی نهادی تا اوج فروتنی و هراس خود را اظهار کنی ، برای همیشه برتری کسی نسبت به کس دیگر نخواهی یافت . برای تو کافی است که گام در معبدی نهی ، بی آنکه کسی تو را ببیند . جبران خلیل جبران

سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است . اُرد بزرگ

سنجیدگی و هنر زن در دلربایی، شوخ وشنگی، و سبکسری است؟ چرا آنان باید به دنبال کشف حقیقت زن باشند ، در حالیکه هنر بزرگ او دروغگویی و مهم ترین مساله مورد علاقه اش سرو وضع و زیبایی است؟ فریدریش نیچه

هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی خواهی شنید که کوهها و دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش می کنند . جبران خلیل جبران

هنر خوراک روان و هنرمند آفریننده آن است . بارگاه هنر با هیچ جایگاهی درخور ارزیابی نیست . اُرد بزرگ

مرد و زن هر دو خود را در مورد یکدیگر فریب می دهند، زیرا آنچه برای آنان گرامی و قابل احترام است، تنها آرمان های خودشان است. فریدریش نیچه

چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم. جبران خلیل جبران

بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم . اُرد بزرگ

زن بازیچه ای باد پاک و ظریف، همچون گوهری، رخشان از فضیلت های جهانی که هنوز در کار نیست.در عشق تان فروز ستاره فروزان باد! وامیدتان این باد: بادا که ابر انسان را بزایم!. فریدریش نیچه

زجر کشیده ! تو آنگاه به کمال رسیده ای که بیداری در خطاب و سخن گفتنت جلوه کند . جبران خلیل جبران

آنکه نمی تواند از خواب خویش برای قراگیری دانش و آگاهی کم کند توانایی برتری و بزرگی ندارد . اُرد بزرگ

مرد خواهان حقیقت است اما زن موجودی سحطی نگر است. فریدریش نیچه

اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است ، دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد.شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و نشاط . جبران خلیل جبران

آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ اُرد بزرگ

قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است. فریدریش نیچه

بسیاری از دین ها به شیشه پنجره می مانند.راستی را از پس آنها می بینیم، اما خود، ما را از راستی جدا می کنند . جبران خلیل جبران

بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند . اُرد بزرگ

کسی که آرمان نداشته باشد کمتر لاابالی ست تا کسی که راه رسیدن به آرمانش را نمی داند. فریدریش نیچه

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری . جبران خلیل جبران

هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی . اُرد بزرگ

بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند. فریدریش نیچه

حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای طبیعت است. اُرد بزرگ

مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند. فریدریش نیچه

چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره خویش را از جهان جدا ساخته و چیزی نمی بیند، جز خطوط باریک انگشتانش را . جبران خلیل جبران

ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است . اُرد بزرگ

سیاستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: ابزار و دشمن. یعنی فقط یک طبقه را می‌شناسند و آن هم دشمن است. فریدریش نیچه

نیازهای انسان در حال دگرگونی است و تنها چیزی که دگرگون نمی شود عشق به اوست ؟ زیرا عشق او باید پاسخگوی نیازهایش باشد . جبران خلیل جبران

فرمانروا با اندیشه وزیران توانمند خویش فرمانروایی می کند . اُرد بزرگ

آزادی ابر انسان تنها در صورتی واقعی است که در زمان فراشد و در ساختن آینده یی بر پایه گذشته عملی شود. فریدریش نیچه

اگر کار و کوشش با محبت توام نباشد پوچ و بی ثمر است ، زیرا اگر شما با محبت به تلاش برخیزید ، می توانید ارواح خویش را با یکدیگر گره بزنید و آنگاه همه شما با خدای بزرگ پیوند خورده اید. جبران خلیل جبران

هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید . اُرد بزرگ

باید در محدوده ی امکانات زمینی بیافرینیم، و در آفرینش به زمین وفادار بمانیم . فریدریش نیچه

ذات آدمی اقیانوسی است خارج از محدوده وزن و سنجش . ذات خود را شکوفا می سازد مانند گلی با گلبرگهای غیر قابل شمارش . جبران خلیل جبران

آرمان و انگیزه هویدا ، ویژگی آدم کار آمد است . اُرد بزرگ

اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد. فریدریش نیچه

در پهنه ی پندار و خلسه ی خیال ، فراتر از پیروزیهای خود بر نشوید ، و فروتر از شکستهای خود نروید . جبران خلیل جبران

اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم . اُرد بزرگ

غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند. فریدریش نیچه

برادرم تو را دوست دارم ، هر که می خواهی باش ، خواه در کلیسایت نیایش کنی ، خواه در معبد، و یا در مسجد . من و تو فرزندان یک آیین هستیم ، زیرا راههای گوناگون دین انگشتان دست دوست داشتنی "یگانه برتر " هستند ، همان دستی که سوی همگان دراز شده و همه آرزومندان دست یافتن به همه چیز را رسایی و بالندگی جان می بخشد . جبران خلیل جبران

هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز . اُرد بزرگ

اراده زندگی برتر و نیرومند تر در مفهوم ناچیز نبرد برای زندگی نیست، بلکه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق قدرت است! فریدریش نیچه

زندگی روزمره شما پرستشگاه و نیز دیانت شماست . جبران خلیل جبران

الگوی انسانی شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زیباتری در برابر شماست . اُرد بزرگ

توان خواهی می تواند بر گذشت زمان پیروز شود . فریدریش نیچه

پیشوایان ، دانه های نبات و گیاهان ناشناخته و شگفت انگیزی هستند که به هنگام باروری و کمال قلبشان به باد هدیه می شود تا بر روی زمین پراکنده شوند . جبران خلیل جبران

میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . اُرد بزرگ

زندگی، زمین و هستی، درد و رنج و بلا نیست. فریدریش نیچه

اگر کلمات برای فهم شما دشوار است ، هرگز درپی روشن ساختن آنها نباشید ، زیرا پیچشها و گره های هر چیز ، در آغاز دشوارند نه در پایان . جبران خلیل جبران

رَد راستی ، رَد خویشتن است . اُرد بزرگ

اگر علم و دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از آن روست که جز کنجکاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد . فریدریش نیچه

اندرز جبران خلیل جبران به همسران جوان :

جام یکدیگر پر کنید ، لکن از یک جام ننوشید .از نان خود به هم ارزانی دارید ، اما هر دو از یک نان تناول نکنید . جبران خلیل جبران

اهل خرد ، پیشتاز روزگار خویش اند . ارد بزرگ

بدترین خوانندگان کتاب آنانی اند که چون «سربازان غارتگر» عمل می کنند، یعنی از هر جا که دستشان برسد تکه یی بر می دارند. فریدریش نیچه

مبادا او که دارای اشتیاق و نیرویی فراوان است ، به کم شوق طعنه زند که : "چرا تو تا این حد خمود و دیررسی؟! " .زیرا ، ای سوته دل ! فرد صالح هرگز از عریان و لخت نمی پرسد " لباست کو؟! " و از بی پناه سوال نمی کند " خانه ات کجاست ؟! " . جبران خلیل جبران

هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است . اُرد بزرگ

اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد. فریدریش نیچه

وقتی حیوانی را ذبح می کنی ، در دل خود به قربانی بگو:نیروی که فرمان کشتن تو را به من داد ، نیرویی است که بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی که لحظه موعد من فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا قانونی که تو را در مقابل من تسلیم کرده است بزودی مرا به دستی قوی تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است که از روز ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده شده است. جبران خلیل جبران

بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها ، آیین آموزشی نادرست است. اُرد بزرگ

سرنوشت من این است که پس از مرگ دوباره به دنیا بیایم . فریدریش نیچه

ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت خویش یکی شوی . جبران خلیل جبران

دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد . اُرد بزرگ

آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را. فریدریش نیچه

تاسف ، ابرسیاهی است که آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در حالی که تاثیر جرائم را محو نمی کند . جبران خلیل جبران

آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند . اُرد بزرگ

حقیقت چیزی نیست که باید یافته یا کشف شود، بلکه چیزی است که باید آفریده شود و فرایندی را نامگذاری کند ؛ شناساندن حقیقت نوعی تعیین فعالانه است و نه آگاه شدن از چیزی که به خودی خود قطعی و تعیین شده است.که آن واژه دیگری است برای خواست قدرت . فریدریش نیچه

نفرین بر او که با بدکار به اندرز خواهی آمده همدستی کند. زیرا همرایی با بدکار مایه رسوایی، و گوش دادن به دروغ خیانت است. جبران خلیل جبران

زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ

در این جهان، آن کسی به نابودی می رود که نتواند به ‹‹مفسر››ی خود مختار بدل شود. آنگاه است که او دیگر نه در مقام شخص، بلکه در مقام عدد یا رقمی آماری خواهد زیست. فریدریش نیچه

آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما ببرند . جبران خلیل جبران

برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود . اُرد بزرگ

پاکی نفس جدایی می آورد. فریدریش نیچه

به روزگار شیرین رفاقت سفره ی خنده بگسترید و نان شادمانی قسمت کنید . به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل ، سپیده می دمد و جان تازه می شود . جبران خلیل جبران

جایی که شمشیر است آرامش نیست . اُرد بزرگ

انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. فریدریش نیچه

کار تجسم عشق است. جبران خلیل جبران

ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است . اُرد بزرگ

نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد برابر با خود یا بهتر از خود. فریدریش نیچه

شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آمیزید و پیوسته بار وظیفه ای را بی رغبت به دوش می کشید ، زنهار دست از کار بشویید و بر آستان معبدی نشینید و از آنان که به شادی ، تلاش کنند صدقه بستانید.زیرا آنکه بی میل ، خمیری در تنور نهد ، نان تلخی واستاند که انسان را تنها نیمه سیر کند ، و آنکه انگور به اکراه فشارد ، شراب را عساره ای مسموم سازد ، و آنکه حتی به زیبایی آواز فرشتگان نغمه ساز کند ، چون به آواز خویش عشق نمی ورزد ، تنها می تواند گوش انسانی را بر صدای روز و نجوای شب ببندد. جبران خلیل جبران

فرمانروایانی که یک شبه دارای توان می شوند ، با تلنگری فرو می ریزند . اُرد بزرگ

کسی که بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد. فریدریش نیچه

شما می توانید بانگ طبل را مهار کنید و سیم های گیتار را باز کنید ، ولی کدامیک از فرزندان آدم خواهد توانست چکاوک را در آسمان از نوا باز دارد؟ جبران خلیل جبران

در هر سرنوشتی ، رازی مهم فرو نهفته است . اُرد بزرگ

اجحاف نکردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به برابری ریشه و بنیاد جامعه است ولی این خواست نفی زندگی ست چون زندگی بهره کشیدن از دیگران است که ناتوان ترند. فریدریش نیچه

مردم ! هشدار ! که زیبایی زندگانی ست ، آن زمان که پرده گشاید و چهره برنماید .

لکن زندگی شمایید و حجاب خود ، شمایید .

زیبایی قامت بلند ابدیت است ، نگران منتهای خویش در زلال آینه .

اما صراحت آینه شمایید و نهایت جاودانه شمایید . جبران خلیل جبران

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . اُرد بزرگ

در جایی که دیگر تنها چیز درخشان زر دکانداران است دکانداران سروری کنند! امروز دیگر روزگار شهریاران نیست! آنچه امروز خود را ملت می نامد شایسته هیچ شهریاری نیست. بنگرید که این ملت ها خود اکنون چگونه چون دکانداران رفتار می کنند: آنان از کمترین بهره در هیچ زباله ای نمی گذرند! در کمین یکدیگرند و یکدیگر را می پایند و نام آن را ‹‹حس همجواری›› می گذارند . فریدریش نیچه

این کودکان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر کنند و به دنیا سفر کنند ، لیکن از شما نیایند . همراهی تان کنند ، اما از شما نباشند. جبران خلیل جبران

مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند . اُرد بزرگ

می خواهم بشریت را به تصمیم هایی وادارم که به سراسر آینده بستگی دارد. شاید چنین پیش آید که همه هزاره ها، والاترین عهد و پیمان های خود را بنام من ببندند. فریدریش نیچه

از یک خود کامه، یک بدکار، یک گستاخ، یا کسی که سرفرازی درونی اش را رها کرده، چشم نیک رای نداشته باش . جبران خلیل جبران

خنده فراوان و بلند و پیگیر ، نفیر فرا رسیدن هنگامه رنج و سختی است. اُرد بزرگ

زمان ما پیش رس بدنیا آمدگان هنوز فرا نرسیده است، فقط پس فردا از آن من است . فریدریش نیچه

دهش (بخشش )، آنگاه که از ثروت است و از مکنت ، هر چه بسیار ، باز اندک باشد ، که واقعیت بخشش ، ایثار از خویشتن است. جبران خلیل جبران

اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که پگاه خوشبختی نزدیک است. اُرد بزرگ

ایرانیان راستگوترین و راست تیرانداز ترین قوم تاریخ اند. فریدریش نیچه

پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ یافت ؟! جبران خلیل جبران

گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است. اُرد بزرگ

تقریبا هر چیزی که وجود دارد در معرض تاویل است؛ زندگی خود چیزی نیست جز ستیزه و جدال ارزش ها و مبارزه برای تاویل اندیشه ها و آرمان ها. فریدریش نیچه

رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران

نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست . اُرد بزرگ

اندیشه های ما، آری و نه گفتن های ما، و اگر و اما گفتن های ما، همه با همان ضرورتی از درون ما رشد می کنند که میوه از دل درخت- به هم مر بوط و با هم خویشاوندند، و همه از یک اراده، یک وضع جسمانی، یک خاک، و یک خورشید نشان دارند فریدریش نیچه

مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران

آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد ماند . اُرد بزرگ

زمین روزی از آن ابرانسان می شود . فریدریش نیچه

چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ، روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه راه دریا را درپیش خواهد گرفت . جبران خلیل جبران

دشمن ابزار نابود ساختن آدمی را ، در درون سرای او جست و جو می کند . اُرد بزرگ

خیر و نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند. فریدریش نیچه

محبت شما را مانند توده های سنبل در آغوش می گیرد و در خرمنگاه خود می کوبد تا عریانتان سازد . سپس آن را در غربال هیجانات روحی می ریزد تا شما را از قید پوسته ها آزاد کند . پس از آن ، شما را در آسیای حوادث می گرداند تا درونتان از برف سپیدتر گردد و با اشکهای زلال خود ، شما را خمیر می کند تا نرم شوید ، سپس شما را برای آتش مقدس و پاکی آماده می سازد تا به شکل نان مقدسی در آیید بر سفره قدسی خداوند . جبران خلیل جبران

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند. ارد بزرگ

خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز. فریدریش نیچه


ماخذ : http://www.eslahe.com/942-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2

[ www.May3a.Com ] : اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه

اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه

گر می نخوری طعنه مزن مستان را

بنیاد مکن تو حیله و دستان را

تو غره بدان مشو که می نخوری

صد لقمه خوری که می غلامست آن را



اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه



غم عشقت بیابون پرورم كرد

هوای بخت بی بالو پرم كرد

بمو گفتی صبوری كن صبوری

صبوری طرفه خاكی بر سرم كرد



---------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-------------



تا خاک مرا به قالب آمیخته اند

بس فتنه که از خاک بر انگیخته اند

من بهتر از این نمی توانم بودن

کز بوته مرا چنین برون ریخته اند



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



ای دل تو به ادراک معنا نرسی

در نکته زیرکان دانا نرسی

امروز ز می و جام بهشتی می ساز

کانجا که بهشت است رسی یا نرسی



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه------------



امشب ز غمت میان خون خواهم خفت

وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه------------



نه یادم می کنی نه می روی یاد

به نیکی باد یادت ای پریزاد

عجب نبود کنی فایز فراموش

فراموشی است رسم آدمیزاد



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



سحرگه برگ گل تر شد ز شبنم

نسیم آهسته زلفش ریخت بر هم

بیاور عطر زلفش سوی فایز

مرا فارغ کن از غم های عالم



----------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه---------



به سیر باغ رفتم باختم من

نظر بر نو گلی انداختم من

الهی دیده فایز شود کور

که دلبر آمد و نشناختم من



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه------------



شب آمد تا شب وصلم دهد یاد

دهد خاک وجودم جمله بر باد

یقین می سوخت فایز ز آتش دل

نمی کردش گر آب دیده امداد



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------




بیا که از حد گذشت ایام دوری

کنم تا کی زمهجوری صبوری

اگرچه دوری از چشمان فایز

ولی با دل تو دایم در حضوری



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-------------



خیالت آورد بــر من شــبیـخون

مرا بر خوان احـــسانت شـبیخون

شبیخون زد به فایــــز لشـکرغم

شبی آب آید از چشمم..شبی ..خون



------------------------------------



دل من حالت پروانه دارد

به آتش سوختن پروا ندارد

به دل فایز چو مرغ پر شکسته

به هرجا کو فتد پروا ندارد



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-------



بیا تا برگ گل نا رفته بر باد

گلی چینیم و نشینیم دلشاد

بت فایز مکن تاخیر چندان

که تعجیل است عمر آدمیزاد



------------------------------------



پیراهن خیس ابر تن پوش من است

صد باغ تبر خورده در آغوش من است

این زندگی کبود این تلخ بنفش

زخمی است که سالهاست بر دوش من است



------------------------------------



از شهر تو رفت خواهم ای شهرآرای

جان را به وداع کوتهی روی بنمای

از جور تو در سفر بیفشردم پای

دل را به تو و تو را سپردم به خدای



------------------------------------



نه اینکه بی تو نخندم...نه!

اما به نیامدن همیشه ی نگاهت قسم,

تمام خطوط این خنده های خواب آلود,

با های های گریه های شبانه,

از رخساره ی خسته و خیسم پاک می شوند!



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



غمم بی حد و دردم بی شماره

فغان کاین درد من درمان نداره

خداوندا نداند ناصح من

که فریاد دلم بی اختیاره



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه------------



اندر دل بی وفا غم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد



---------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه---------



این کـوزه چو مـن عاشـق زاری بودست

در بنــــد ســر زلــــف نـــــگاری بودست

این دســـته که بـــــر گردن او می بینی

دستی اســت که بر گردن یاری بودست



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



یارب! نه دلم بسته‌ی غمهای تو بود؟

چشمم شب و روز غرق نماهای توبود؟

بر جرم و خطای من چه میگیری خشم؟

چون جمله به امید کرمهای تو بود



--------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



نا کرده گنه در این جهان کیست بگو

وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات کنی

پس فرق میان من و تو چیست بگو



------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



نی هفت بند صدائی داره آخر

که هر یاری خدائی داره آخر

همه میگن که عاشق کشتنی بی

که عاشق هم خدائی داره آخر



------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



ای مثل غرور ساده ی آیینه فاش

کاری نکنی شکستگی آید و کاش

دیدار تو با آیینه حرفی دارد

هم با همه باش و هم جدا از همه باش



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه---------



برخیز و بیا بتا برای دل ما

حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم

زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما



------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



چون عهده نمی شود کسی فردا را

حالی خوش کن تو این دل شیدا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را



------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه--------



فرستنده اس ام اس های زیر: آناهیتا از یزد



دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده. بلور قلب کوچکم ز دوریت ترک زده



---------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه--------



تازگی ها طلا شدی ، گم شدی کیمیا شدی . دیگه پیام نمیزنی ، مثل غریبه ها شدی...



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-------



آسمان می بارد گل میمیرد.تو نه گل باش نه آسمان .زمین باش تاآسمان برای تو بگرید و گل برای تو بمیرد



-----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-------------



خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است پیدا نکنم همدل .دلها همه از سنگ است گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست. گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است



اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه



صد جفا گل می كند بلبل تحمل می كند.....دوستی آن است كه بلبل می كند.



----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



لیوان ز لبت بوسه گرفت من ز لیوان

دیدی ز لبت بوسه گرفتن به چه عنوان؟

از بس ز لبت بوسه چون قند گرفتم

از قند لبت من مرض قند گرفتم...



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



تجربه شانه ایست که طبیعت وقتی ما کچل میشویم, به ما می دهد!



-----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



زندگی مثل یه دیکته است. مینویسم و پاک میکنیم غافل از روزی که میگن برگه ها بالا...



-------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



ازدواج مثل دستشویی می مونه .. اونایی كه تو هستن می خوان بیان بیرون .. اونایی كه بیرون هستن این پا اون پا می كنن برن تو



-----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



سلامی به گرمی آش رشته، كه روش با پیازداغ نوشته:

"دوست دارم فرشته "



-----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه-----------



آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد yekmobile.com نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و شکست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست



------------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----------



کسی که می ماند و نمی پرد به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است. اُرد بزرگ



----------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه------



شیشه ها شكستنیست

زندگی گذشتنیست

این فقط محبت است كه همیشه ماندنیست



--------اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه---------



زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ٬ ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود ؟ زنده را تا زنده است قدرش بدان ٬ ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود ؟



-----اس ام اس های تریپ لاو و عاشقونه----


ماخذ : http://www.may3a.com/post/23

کتب اینترنتی فرزانه شیدا : کتاب برگزیده ای از سخنان ارد بزرگ

کتاب برگزیده ای از سخنان ارد بزرگ به قلم فرزانه شیدا


سخن ناشر :

فرزانه شیدا
سراینده ایرانی مقیم نروژ

پانزدهم مهر 1340 در تهران چشم به جهان گشوده است
در خانواده ای با 6 فرزند ، او دومین فرزند خانواده است
در سن 15 سالگی اولین دوبیتی خود را سرود:

گفتی که مگیر سخت بر دهر
تا باتو نکرده این جهان قهر
کیکی ست جهان ولی ندانی
در مایهء آن زده شده زهر

رشته فرهنگ وادب را در دبیرستان رابعه بپایان رسانید

هفت سال پس از آن ازدواج نمود و پس از یک سال صاحب فرزندی پسر گشت
در سال 1367 به خانواده اش به کشور نروژ مهاجرت نمود
پس از فراگرفتن زبان نروژی در رشته دکوراسیون ویترین و بوتیک دوره های فشره ای را گذراند
در سال 1373 صاحب دومین فرزند خود که دختریست شد
در سال 1376 در دانشکده (اس مد) دیزاین ووطراحی مد در دو رشته دوخت وهمچنین طراحی( دیزاین) نام نویسی نموده ودر سال 2000 فارغ التحصیل شد.
در حال حاضر پنج دفتر شعر را دارا ست که در سبکهای کلاسیک (غزل/ قصیده /رباعی..) و همچنین شعر نو وشعر طنز و ترانه می باشد
برگزیده ای از سرودهایش توسط نشر اینترنتی جاودانه ها منتشر شده است که با استقبال بی نظیر هموطنان روبرو گشته است

دفاتر اشعار ف.شیدا در وبلاگهای زیر می باشد

*آشیانه شعر (دیوان شعر)

http://fsheidaaa.blogfa.com/

دفتر شیدائی دل

http://fsheidaa.blogfa.com/

در آغوش شعر (دمی با تووووو)

مشتمل از اشعار وهمچنین کتاب واژه ها

http://fsheidaa.blogfa.com


در آغوش تنهائی(در لحظه های باتو بودن)

http://fsheida.persianblog.ir/

دیوان شیدائی (اشعار فرزانه شیدا)

http://fsheida.blogsky.com/

شور شیدائی اشعار Farzaneh Sheida

http://fsheidaa.blogsky.com/


پیشگفتاری از فرزانه شیدا نویسنده کتاب


افتخار پیدا کردم که در باب اُرد بزرگ مطالبی از دیدگاه خود را بیان دارم
با ذکر سخنان این مرد بزرگ تاریخ
زندگی همواره چرخش گردانه ایست به نام چرخهء زندگی و انسان در گذر عمر تجارب بسیار می آموزد .

در این میان بهره برداری و نقل حدیث از سخنن بزرگان و مشاهیر در ایران همواره وجود داشته و بسیاری از ریش سفیدان جامعه نیز در حین کسب تجارب شخصی ، از این تمثیل ها , اشعار , سخنان آنها بهره جسته و برای زندگی بهتر از آن استفاده کرده اند .

این پند و اندرزها سینه به سینه تا بامروز نقل گردیده
و بسیاری نیز به تجربه دوباره آن رسیده اند و خود بر آن افزوده اند .

آنچه منتخب من از سخنان اُرد بزرگ بوده است در نتیجه تجارب شخصیم می باشد

و خود نیز سروده ام:

زندگی یه کوره راهه که باید ازش گذر کرد
واسه یه لحظه خنده عمری رو باید هدر کرد
توی کوره راه هستی پیچ وخم یکی دوتا نیست
دل بیچاره رو باید آشنا با صد خطر کرد!!
(فرزانه شیدا)


و به تجربه ثابت گردیده که آدمی نیازمند یادگیری وبهره گیری از اینگونه اندرزهاست، صرفنظر از تجاربی که در طی دوران زندگی بدست می آید
از این رو امید است برگزیده های زیر در هدفمندی زندگی یکایک ما نقشی را دارا باشند که موجب کمال و پیشرفت ما گردد .
هر انسانی دارای اعتقاداتی نیز هست که شاید بعد از او فرزندانش نقش بازگویی آن را برای آیندگان برعهده بگیرند برای مثال من معتقدم
*هرگز یک اشتباه را دوبار تکرار نکن
بدین معنی که در زندگی از یک مکان ، یک شخص و ... به تجربه دریافتی که درخواستت بی جواب خواهد بود دوباره آنرا تکرار نکن راه دیگری بیاندیش و تجربه دیگری را آزمایش کن .
*خود را دوست بدار چون آنکس که خود را دوست می دارد در پیشرفت و ترقی خود می کوشد دیگران را نیز دوست خواهد داشت و در یاری به دیگران دریغ نخواهد کرد .
*امروز زندگی را زندگی کن , مرگ روزی خود خواهد آمد اما شاید فردا دیر باشد و متنی در زبان نروژی موجود است
denne tiden, denne sørgen
که گوینده همین موضوع میباشد:
*بدین معنی که در وقت غم ، غصه آن را بخور و چاره را آنزمان بیاندیش که غمی می آید ، پیش از آنکه غمی بیاید در اندوه وترس ونگرانی بیهوده فرو نرو واز امروز خود استفاده کن*
و بسیار شنیده ایم که می گویند عاقل غم نمی خورد .
من معتقدم
*تجارب گذشته را امروز توشه خود کن تا آینده خویش را بسازی وهرگز در گذشته ای که رفت زندگی مکن و نگران آینده ای که از چگونگی آن مطلع نیستی مباش وامروز خود را هدر مکن چرا که هرروز تو سازنده فردای تو خواهدبود *

و عاقل کسی است که از حال خویش بهترین بهره را برده و آینده خویش را می سازد از این روست که می گویند عاقل غم نمی خورد چرا که عاقل فرصتهای زندگی خویش را در گوشه ای نشستن و به غم سر کردن سپری نمی کند ، همواره در تلاش ساختن آینده خویش در امروز است

*بزرگان همواره همچنین می گویند : هرگز از شنیدن یک نه ناامید نشو
در زندگی آدمی بارها وبارها با موانعی روبرو می شود واگر برای مثال در یافتن کار با یک یا دو نه از چند مدیر وکارفرما روبرو شود واز فردا در خانه بماند تنها موقعیت پیدا کردن کار را از دست خواهد داد و اگر چنین میبایست عمل کرد
کاشفی که روزانه به صد جواب منفی برخورد میکند می بایست آزمایشات واختراعات خویش را بگوشه ای می انداخت ومیگفت چند بار نه نمیشود ، کافی ست .
در صورتی که هرگز چنین نمی کند و با تلاش و امید چاره ، راههای دیگری را از نو دنبال می کند از راهی و دری دیگر .
این موجب پیشرفت و پیدا شدن بسیاری ازاختراعات در دنیای ما بوده است.
اُرد بزرگ : اگر آماده نباشیم بهترین فرصت ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست شانس کمتری برای پیروزی خواهد داشت آمادگی یعنی بروز بودن اطلاعات و دانش بیشتر در هر ،حرفه و کاری .

همچنین اُرد بزگ می فرمایند: آدمیان بزرگ بسیار اشک می ریزند.
این بمعنای منفی بودن یا زانوی غم به بغل گرفتن و غم خوردن بیهوده نیست چراکه اگر چنین بود هیچکس در زندگی به جائی نمی رسید بلکه این به معنای آگاه بودن و بینش داشتن فرد است بر آنچه پیرامون او میگذرد .

در کل آدمی برای پیشرفت خود همواره نیازمند الگوهای بزرگ است که باید به درستی شناخته گردد والگو شوند زیرا که هرگز چیزی از فردی که در زندگی موفق نبوده است نمی شود یاد گرفت جز اینکه بیآموزیم شیوه و روش زندگی او در بی هدفی و دست کشیدن از بهتر شدن ، دلیل شکست اوست و هدفمندی و تلاش میتواند از ما انسانی موفق بیآفریند.
همانگونه که
اُرد بزرگ میفرمایند: آرمان و خواسته خود را در گفتگوهای روزانه بررسی کنید اگر در آن پیشرفتی نمی بینید نیازی بر انجام آن نیز نخواهد بود .
در مقوله زندگی بسیار می توان تمثیل و سخن را بیاری گرفت که بر اساس تجارب بزرگان وریش سفیدان جامعه نوشته یا نقل شده است

سخن را به شیرینی دل بگو
که بیهوده گفتن سزاوار نیست
بلب چون برون آوری اندرون
هویدا شود در درون تو چیست
به جمعی نمایان شود هر کسی
که عاقل چه کس بود ودیوانه کیست
(فرزانه شیدا)

همانگونه که اُرد بزرگ میفرمایند:
" آن که درست سخن نمی گوید داناترین هم که باشد باز از دیدگاه همگان بی سواد است "
همچنین
"اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهایش بگذار "

اگر ساکت همی ماندم به تندیت از آن آغاز
مپنداری زبانم نیست که لبهایم نکردم باز
بخود گفتم خموش ایدل سکوتت بّه ز هر پاسخ
سگی گر میگزد پایت , توهم گیری ز پایش گاز
(فرزانه شیدا)

اُرد بزرگ : "اگر بپذیریم همه ما آنگونه که می بینیم و در می یابیم ، می گویم و روشنگری می کنیم باید بن زندگی را دایره ای بزرگ بدانیم که همه چیز را نیز دایره ترسیم کرده است برسان : چرخش روزها ، شکل کلی و نوع حرکت اختران و سیارها ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، جنبش اتم و ... "

دایره
وه چــــه بیــــهــــوده گـــذشــــت ...
چـــه شتــابــان امــــا...
چــه ســکوتی هــمه جا با مــن بــود
چـــه غمـــی پــای بپــایم آمــــد ...
و چـــه تنــهائی مــظلــومی بــود...
هـــمه جـا دســـت بدستــم میـداد..
وچــــه بیهــــوده گـــــذشــت ...
رفتـــم ...و رفتــن افســـرده مــــن...
از ســـیاهی غـــمی کــرد گــریــز ...
تـا به نــوری کــه به بـــاور میــدید...
شمـــع حســرت زده قلبـــم را ...
بتـــواند که فــــروزان ســـازد...
همـــه جــا آتـــش بــودـ
لیــک آن شعـــله که میـــخواست دلــم
اینــــچنیـن شعـــله نبــــود...
شـــعله ای بود که بــایـــد از عــــشق....
شمـــع این سینـــه و قلـــبم مـی شــد ...
لیـــک دیــدم آتـــش ...
در هــر آنجــــا رفتـــم ...
که فقط آتـــش ســــوزانی بـــود ...
که تنـــم را میســوخــــت...
آتـــــش بــــی مهری ...
آتــــش نامـــــردی...
آتـــش ســــــوزانی ...
لیک افروخــته در دست همین انســانها...
وه چــه بیهوده گذشت ...
گـــذر اینـــــــهمه را ه ...
تا کــــه مـــن دریابــم ...
معنی دایـــره را....معنی دایــــره را

از: ف. شیدا1384آذر


امید که این پاورقی کوچک مورد توجه علاقمندان قرار گیرد
و حال به سخنان اُرد بزرگ می پردازیم:


اُرد بزرگ : آدم های بزرگ و اندیشمند ، بسیار اشک می ریزند


اُرد بزرگ : آزادی بدون دانایی بدست نمی آید


اُرد بزرگ : آن که همزمان پرسشهای پراکنده در حوزه های گوناگون می پرسد ، تنها می خواهد زمان و نیروی شما را تباه سازد


اُرد بزرگ : آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی است


اُرد بزرگ : آن که حق نپوید ، گرفتار آمیزش ، با اهریمن است ، فرزند این آمیزش ، فتنه است و شورش


اُرد بزرگ : روانی که درد روشنگری و گسترش خرد را ندارد به سختی بیمار است


اُرد بزرگ : آن که در بیراهه قدم بر می دارد آرمان خویش را گم کرده است


اُرد بزرگ : آنان که از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند .


اُرد بزرگ : آنانی که خویی جانور گونه دارند و تنها در پی زدودن گرفتاریهای خویشتن و یا گهگاه افزایش قلمروی زمینی خویش هستند بزهکاران روزگارند. نشانه آنها بر گیتی هم تراز ریگ کوچکی در کرانه دریای بشری نیز نخواهد بود .


اُرد بزرگ : آدم پول دوست راه های احساسش ، کم رفت و آمد است


اُرد بزرگ : آدم بی مایه ، همه افراد را ابزار رسیدن به خواسته های خویش می سازد


اُرد بزرگ : آدمی با گرفتن کینه دشمن ، زندگی را بر دوست نیز تنگ می کند


اُرد بزرگ : آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به پول ، ارزشهای آدمی را زیر پا نمی گذارد .


اُرد بزرگ : آدمیان امیدواراند ، جاودانه باشند که این هم جز با نیکی و از خودگذشتگی برای دیگر آدمیان بدست نمی آید


اُرد بزرگ : آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند


اُرد بزرگ : آدم های ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند

اُرد بزرگ : اگر آماده نباشیم بهترین بخت ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست کمتر به پیروزی خواهد رسید ، آمادگی یعنی بروز بودن داشته ها و دانش بیشتر در هر پیشه و کاری .


اُرد بزرگ : آن گاه که سنگ خویشتن را به سینه می زنیم نباید امید داشته باشیم همگان فرمانبردار ما باشند


اُرد بزرگ : آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، تنها خواسته و آرزوی آنها گواه آینده است .


اُرد بزرگ : آیا از بخشندگی و مهربانی که نخستین منشهای خداوند است ، در ما نیز نشانی هست ؟


اُرد بزرگ : آه و بردباری ، ریشه هر دیوزاد ، و بد رایی را ، خواهد کَند


اُرد بزرگ : آزمودگی آدمیان ، از زر هم با ارزشتر است


اُرد بزرگ : آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی


اُرد بزرگ : تبهکار همیشه نگران کیفر خویش است حتی اگر بر زر و زور لمیده باشد و این بسیار زجر آور است چرا که سایه کیفر همواره در برابر دیدگانش است .


اُرد بزرگ : اگر دربند اکنونتان باشید نمی توانید گامی بسوی پیروزی بردارد .


اُرد بزرگ : اگر دیگران را با زیباترین منشها بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم


اُرد بزرگ : اگر دست سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد .


اُرد بزرگ : ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست ناتوان است


اُرد بزرگ : زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است


اُرد بزرگ : اگر بر اداره خود توانا نباشیم ، دیگران سرنوشتمان را خواهند ساخت .


اُرد بزرگ : اگر بپذیریم همه ما آنگونه که می بینیم و در می یابیم ، می گویم و روشنگری می کنیم باید بن زندگی را دایره ای بزرگ بدانیم که همه چیز را نیز دایره ترسیم کرده است برسان : چرخش روزها ، شکل کلی و نوع حرکت اختران و سیارها ، چرخش آب بر روی زمین ، زایش و مرگ ، نیکی و بدی ، گردش خون در بدن ، جنبش اتم و ...


اُرد بزرگ : اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد .


اُرد بزرگ : اگر نتوانیم به خاندان خویش آرایشی سامان یافته دهیم همیشه در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم.


اُرد بزرگ : اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد.


اُرد بزرگ : اندرز جوان ، باید کوتاه ، تازه و داستان وار باشد


اُرد بزرگ : ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی است


اُرد بزرگ : از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس


اُرد بزرگ : اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آینده اند


اُرد بزرگ : افزایش ناگهانی توده سبب کاهش ادب ، فرهنگ و فرهیختگی می گردد آنهم از آن رو که نسل و تبار پیش از آن نمی تواند بایستگی ها را همچون آموزگار بدرستی آموزش دهد


اُرد بزرگ : بدان همواره آنکه برای رسیدن به تو از همه چیزش می گذرد روزی تنهایت خواهد گذاشت، این هنجار دردناک زندگی است .


اُرد بزرگ : بداندیش همیشه ، کارش گره می خورد و بدخو عمرش کم است .


اُرد بزرگ : بیچاره توده ای که ، فرمانروایانش ، رایزن ( مشاور)! ، و رایزنشان ، فرمانروا هستند .


اُرد بزرگ : بخش بزرگی از ادب آدمی برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است


اُرد بزرگ : بهترین آموزگار استاد ، شاگرد اوست


اُرد بزرگ : به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به نعمت اش نیز بیاندیش


اُرد بزرگ : به کوهستان می نگرم ، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند ، و می گویند : باز ما را درخواهی نورد .


اُرد بزرگ : بخش درخوری از پیروزی های آدمهای بزرگ روزگار ، از روی رایزنی و گفتگو با خردمندان ، بوده است .


اُرد بزرگ : با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید


اُرد بزرگ : با ترشرویی به میان توده رفتن ، تنها از بیماران ساخته است


اُرد بزرگ : بازده خرد برای اهل اندیشه ، کلام سکرآور است


اُرد بزرگ : بزرگواری ، بی مهرو دوستی بدست نمی آید


اُرد بزرگ : بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها ، آیین آموزشی نادرست است


اُرد بزرگ : بسیاری در پیچ وخم یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند : ما به چه گونه بدین منزل رسیدیم . بدانها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟ همانجای که خود را پرمایه دانسته ای


اُرد بزرگ : برای پرش های بلند ، گاهی نیاز است چند گامی پس رویم


اُرد بزرگ : برای رسیدن به کامیابی نباید از شکست های پیشین خیلی ساده بگذرید ، شناخت موشکافانه پدیده های شکست ، پیشرفت ما را در پی خواهد داشت


اُرد بزرگ : برای شناخت آدمیان ، بجای کنکاش در اندیشه آنها ، بدنبال شناخت پیشوای انگاره (فکر)آنها باشید


اُرد بزرگ : برای آنکه سقوط نکنی ، دست گیر آدمیان شو


اُرد بزرگ : برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره بازه ای( فاصله ای ) میان خود و آنها داشته باشیم


اُرد بزرگ : پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است


اُرد بزرگ : پیش نیاز دلیر بودن بدنی ورزیده نیست ، گاهی آدمهای سبکبار، پشت تواناترین مردان را هم به لرزه افکنده اند


اُرد بزرگ : آدمیان دون ، بزرگترین پیروزیهای پیشینه کهن خویش را به ریشخند می گیرند


اُرد بزرگ : پیامد دانایی ، پذیرفتن بایسته هاست


اُرد بزرگ : یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست


اُرد بزرگ : یکی از بزرگترین خوشبختی ها ، خدمت بیشتر به توده است


اُرد بزرگ : هر اندازه به دیگران ارج بگزاریم ، گرامی و بزرگ خواهیم شد .


اُرد بزرگ : همیشه بدنبال سرنوشتی بهتر باش ، و اگر آن دانش است هر آنچه در این مسیر رنج ببری ارزشش را دارد


اُرد بزرگ : هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند سد پیشرفت ما شود


اُرد بزرگ : هر یک از ما در جهانی شناوریم ، از این روی در آغاز هر دیدار، با سخنی کوتاه ازآنکه پیش رویمان است بپرسیم آیا می تواند دمی اندیشه اش را به ما بسپارد ؟


اُرد بزرگ : هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز همچنین


اُرد بزرگ : هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی


اُرد بزرگ : پیران جهان دیده بر این باورند که برآیند دارایی ناروا (حرام) در زندگی آدمی نابودی خوشبختی است


اُرد بزرگ : هرگز هنگام رای بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیش از کار می خواهند مباشد ، تنها به یک چیز اندیشه کن و آن آرمانت است


اُرد بزرگ : همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد


اُرد بزرگ : هر دوست بخشی از تنهایی شما را پر می کند ، یاران دل خویش را با هم آشنا نکنید ، این آشنایی میان همه شما گسستگی می افکند


اُرد بزرگ : هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، با خود بگویم اینبار کار نا پایان را بسر می آورم


اُرد بزرگ : هرگز به کودکتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب آموزش دهید چون با داشتن ادب ، او و شما همیشه از مهر آدمیان برخوردار خواهید بود


اُرد بزرگ : همواره بین خود و همسرت بازه ای (فاصله ای) را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی


اُرد بزرگ : هیچ گاه عشق به آدمیان را همیشگی مپندار ، از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی ... و اگر خُرد شدی باز هم نامید مشو چون آرام جان دیگری در راه است


اُرد بزرگ : هنر خوراک روان و هنرمند آفریننده آن است . بارگاه هنرمند با هیچ جایگاهی درخور ارزیابی نیست


اُرد بزرگ : هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست


اُرد بزرگ : هنگامیکه می خواهی وظیفه و بایسته خویش را انجام دهی از کسی فرمان نگیر


اُرد بزرگ : هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید


اُرد بزرگ : هر آنکه خردمندتر است اهریمن بیشتر با او نبرد می کند . در میدان جنگ او ، هزاران فتنه و افسون کشته شده خواهی دید


اُرد بزرگ : وزن یک تهمت ، سنگین تر از هزار هزار دشنام است


اُرد بزرگ : نماز آسمانی عشق ، ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی بدنبال نیست


اُرد بزرگ : نکات سخت هم اساسی ساده دارند


اُرد بزرگ : اساس فراموش شده هوش ، باریک بینی بیشتر بر ریشه های زیبایی و مهر است


اُرد بزرگ : نمی توان امید داشت ، که آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند.

اُرد بزرگ : ارزیابی ( نقد) بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست .


اُرد بزرگ : نادانی ، خودخواهی به بار می آورد .


اُرد بزرگ : نتیجه گیری زود پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است .


اُرد بزرگ : نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می نامد ، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد .


اُرد بزرگ : ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند .


اُرد بزرگ : نگاه آدمهای کوچک ، چه زود پر می شود و لبریز .


اُرد بزرگ : ارزش نگاه دوست را وقتی درک می کنی که در دل دیوارهای دشمن باشی .


اُرد بزرگ : آدمیان خردمند در میان بزم ها نیستند . آنها هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .


اُرد بزرگ : میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد ، مگر دیدار پدر و مادر .


اُرد بزرگ : آدمهای توانمند در خواب نیز ، رهسپار پیشرفتند .


اُرد بزرگ : آهنگ دلپذیر ، ریتم و آوای زندگی است.


اُرد بزرگ : جایی که شمشیر است آرامش نیست


اُرد بزرگ : دودمان بی ریش سفید ، همچون خانه بی پوشش و بام است .


اُرد بزرگ : فرودستی (عوام زدگی) به بهانه ، هم رنگ دیگران شدن ، باور هیچ بزرگی نبوده است .


اُرد بزرگ : لب ها به هنگام برون دهی بانگ و آواز ، بخش های مختلف بینش ما را به نمایش می گذارند .


اُرد بزرگ : ستایشگر همیشه بر ستایش شونده در حال پیشی گرفتن است . او یاد می کند و دلدار برآورده می سازد .


اُرد بزرگ : سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد .


اُرد بزرگ : سرانجام یک گره در زندگی نادان ، صدها گره باز نشدنی است .

اُرد بزرگ : سخنهای پست آدمهای کوچک را همراه ، و خردمندان را فراری می دهد .


اُرد بزرگ : سرآمد دشواری و سختی دانایست ، و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست .


اُرد بزرگ : ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد .


اُرد بزرگ : سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است .



اُرد بزرگ : گفتگو با خردمندان و دانشوران ، یک گوهر و پاداش کمیاب است .


اُرد بزرگ : گیتی ، برای آدم ، آن اندازه کوچک است ، که مجالی برای کژی و ناراستی باقی نمی گذارد .


اُرد بزرگ : گاهی تنها درمان روانهای پریشان ، فراموشی است.


اُرد بزرگ : چو گرمای تن مردان کهن به آسمان پر کشید به گرمای خود ، تن هواخواهان اندیشه خویش را گرما دهند .


اُرد بزرگ : خودبینی ، چنبره و محیط گیراییش درون است و افتادگی ، پیرامون و بیرون ماست و این می تواند همگان را به سوی ما بکشاند


اُرد بزرگ : اگر برای رسیدن به خواهشها و آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد .


اُرد بزرگ : خرد ، باید نخستین خواست آدمیان باشد . چرا که بی خرد ، چیزی برای خود ندارد .


اُرد بزرگ : خودرای ، تجربه مرگبار تنهایی را ، پیش رو دارد .


اُرد بزرگ : خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید .


اُرد بزرگ : خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست .


اُرد بزرگ : خموشی ، دری به سوی نگاه ژرف تر است .


اُرد بزرگ : خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است .


اُرد بزرگ : خودت را بشناس اما به آن مبال


اُرد بزرگ : خواهش مراد از مرید خاموشی و ژرف نگریست ، و خواهش مرید از مراد ، نشان دادن مسیر پیشرفت .


اُرد بزرگ : انگاره ای (ذهنی) که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است .


اُرد بزرگ : دل کیهان را که بگشاییم این سخن را خواهیم شنید " هر کنشی واکنشی را در پی دارد " پس بر این باور باشید ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .


اُرد بزرگ : دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد و راهنمای زندگی .


اُرد بزرگ : در هر سرنوشتی ، راز و اندیشه ای نهفته است .


اُرد بزرگ : در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری .


اُرد بزرگ : در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام .


اُرد بزرگ : زیباترین خوی زن ، پاکدامنی اوست


اُرد بزرگ : رَد راستی ، رَد خویشتن است


اُرد بزرگ : رویش باغ سکوت ، در هنگامه غوغا ارزشش را نشان می دهد


اُرد بزرگ : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی


اُرد بزرگ : رسیدن به بن و سرچشمه زندگی تنها با شستشوی اندیشه از نابخردی و پندار از ناپاکی است


اُرد بزرگ : رازها در هنگامه شادی و پایکوبی آدمی است . اساس فراموش شده جهان فلسفه ، تعریف درست این چگونگی هاست .


اُرد بزرگ : دارایی با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم


اُرد بزرگ : پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم بر اندیشه های ما رخنه و اثر خواهند کرد


اُرد بزرگ : توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید


اُرد بزرگ : ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست


اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند


اُرد بزرگ : پیوند پاک ، پیوندی ابدی است


اُرد بزرگ : پرنده کوچک دلت را برای من در بند مکن


اُرد بزرگ : پشیمانی، اولین گام برای پوزش است.


اُرد بزرگ : پرتگاه می تواند بر آورنده روان و یا کشنده تن باشد .


ارد بزرگ : پیران جهان دیده برای گفتگو سدی برپا نمی کنند .


اُرد بزرگ : برای آنکه درویش شوی ، نخست با خود یکی شو .


اُرد بزرگ : برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن .


اُرد بزرگ : برای گردش دوروزه ، توشه ای سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسیدن به خواسته زندگی ات را دو هزار گام می دانی خود را آماده پیمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاری نباید کم شود .


اُرد بزرگ : برای ماندگاری ، پنداری جز پاکی روان نداشته باش .


اُرد بزرگ : برای نزدیکی و همگرایی دودمان خویش ، کمک بهم و ستیز با نادانی و ناراستی را در پیش گیرید .


اُرد بزرگ : برای بدست آوردن گنج خموشی ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .


اُرد بزرگ : تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای گیتی است
بسامدها : امواج

پایان کتاب
ماخذ : http://farzanehssheida.blogfa.com

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان