ادبیات غنا ئی به قلم اقای سیاح پور / وبلاگ کمال ادب منتخب فرزانه شیدا
" مرگ قو "
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ ، تنها ، نشنید به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر آنند ، کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد ، آنجا بمیرد
شب مرگ ، از بیم ، آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم ندیدم
که قوئی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی ! آغوش واکن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
( مهدی حمیدی شیرازی )ادبیات غنایی
ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف ،
با استفاده از معانی عمیق و باریک ، به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد
و بیانگر عواطف و ارزوهای انسانی و غم و شادی های اوست .
کلمه ی «غنا» در اصطلاح ادبی به معنی موسیقی است و شعر غنایی
در اصل همراه با موسیقی خوانده می شده است ؛اما در حقیقت
،دامنه ی آن بسیار گسترده تر است و همه ی احساسات گوناگونی انسانی
از قبیل عاشقانه ،مذهبی، عرفانی، هجو ،وصف طبیعت و جامع
ه و مسائل شخصی مانند غم غربت ، شکایت از زندان ، مرثیه ی عزیزان
و نظایر آن را در بر می گیرد .
بنابراین شعر غنایی آیینه ی آلام و لذّات و تأثرات روحی و
دوستی ها و عشق ها و... استو بخش عمده ی ادبیات ما را تشکیل می دهد.
در این نوع شعر شاعر «خویشتن خویش» را موضوع قرار می دهد
، نوع احساسات شاعر در برابر مسائل متغیّر است .
نکاتی درباره ی ادبیات غنایی
ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف ، با استفاده از معانی
عمیق و باریک ، به بیان احساسات شخصی انسان می پردازدو بیانگر عواطف
و ارزوهای انسانی و غم و شادی های اوست .
کلمه ی «غنا» در اصطلاح ادبی به معنی موسیقی است
و شعر غنایی در اصل همراه
با موسیقی خوانده می شده است ؛اما در حقیقت ،دامنه ی آن
بسیار گسترده تر است
و همه ی احساسات گوناگونی انسانی از قبیل عاشقانه ،مذهبی، عرفانی،
هجو ،وصف طبیعت و جامعه و مسائل شخصی مانند
غم غربت ، شکایت از زندان ، مرثیه ی عزیزان
و نظایر آن را در بر می گیرد
بنابراین شعر غنایی آیینه ی آلام و لذّات و تأثرات روحی
و دوستی ها و عشق ها و... است
و بخش عمده ی ادبیات ما را تشکیل می دهد.
.........
در این نوع شعر شاعر «خویشتن خویش» را موضوع قرار می دهد ،
نوع احساسات شاعر در برابر مسائل متغیّر است .برخی شعر غنایی را
حاصل آرامش نسبی پس از جنگ های پی در پی می دانند
.در شعر فارسی ، وسیع ترین افق معنوی و عاطفی ، افق اشعار غنایی است
؛ غزل یکی از سرشارترین حوزه های شعر فارسی است و نمونه ی کاملی است
که می توان همه ی انواع شعر غنایی را در آن به خوبی ملاحظه کرد .
در غزل حافظ ، مسائل اجتماعی با بیانی غنایی و براساس
«من» گسترده ی اجتماعی شاعر مطرح می شود ،
با مسائل خصوصی از قبیل مرثیه ی فرزند یا دوست ،
مباحث فلسفی ، هجو ، طنز ، وصف طبیعت و تغزّل و...
به هم می آمیزد
و در یک زمینه ی عرفانی سیر می کند .یکی از زمینه های ادبیات غنایی
بُعد اجتماعی آن است
که با ابعاد فردیو خصوصی تمایز عمده دارد ؛ مثلاً مناجات سنایی ،
حبسیه های مسعود سعد سلمان
و غزل حافظ و طنز عبید زاکانی
و مرثیه های بهار اگر چه در ابتدای امر صورتی کاملاً فردی دارند
امّا هریک در نهایت یک یا چند پیام مهم اجتماعی را در بر دارند.نمونه هایی از ادبیات غنایی :
اشارت صبح شعری ازعبدالقادر بیدل دهلوی
برق با شوقم شرار بیش نیست /
شعله طفل نی سواری بیش نیست
آرزوهای دو عالم دستگاه /
آرزوهای دو عالم دستگاه /
در کف خاکم غباری بیش نیست
لاله و گل زخمی خمیازه اند /
لاله و گل زخمی خمیازه اند /
عیش این گلشن خماری بیش نیست
تا به کی نازی به حس عاریت /
تا به کی نازی به حس عاریت /
ما و من آیینه داری بیش نیست
می رود صبح و اشارت می کند /
می رود صبح و اشارت می کند /
کاین گلستان خنده واری بیش نیست
غرقه ی وهمیم ورنه این محیط /
غرقه ی وهمیم ورنه این محیط /
از تنک آبی کناری بیش نیست
ای شرر از همراهان غافل مباش /
ای شرر از همراهان غافل مباش /
فرصت ما نیز باری بیش نیست
بیدل این کم همتان بر عزّ و جاه /
بیدل این کم همتان بر عزّ و جاه /
فخر ها دارند و عاری بیش نیست
نویسنده : اقای سياح پور از وبلاگ (کمال ادب )
نویسنده : اقای سياح پور از وبلاگ (کمال ادب ):
http://kamaaleadab.blogfa.com/8707.aspx
* منتخب فرزانه شیداFARZANEH SHEIDA
نظرات