(مّی هستی *)

ازباده هستی چو مّی عشق چشیدیم
جز اشک وغم ورنج جهان ، گو که چه دیدیم؟!
هرروز ه گذر شد ، ره صدساله نرفته
در لحظه ودر ثانیه ها ، بین چه کشیدیم؟!
ای وای اگر باده هستی نکند مست
این روز وشب ؛بودن وهستی؛ رود از دست
آندم به چه مرحم دل خود شاد بسازیم
عمری چو جهان ساقی غمها شده وهست!!!
*پیری* چو رسد برره ما باک نداریم
ما ترس ز افتادن در خاک نداریم
عمری چو زمین خورده ی دهر ی سپری شد
ترسی دگر از بازی افلاک نداریم
فرزانه شیدا سروده ی بداهه همین حالا
اسمش روهم میزارم (مّی هستی *)
در چهار شنبه 25 شهريور 1388 - 00:23

نظرات

جملات کوتاه مشاهیر جهان

پست‌های پرطرفدار