فسانه :سروده ی شاعر معاصر آقای حميد رضا دکمه چين
معرفي حميد رضا دکمه چين
حميد رضا دکمه چين جنسيت: تاريخ تولد: پنجشنبه 20 اسفند 1343
کشور: ايران شهر: کرج
ساده بگویم؟
دامپزشکی که شعر هم میگوید
و گاهی چریدن گاوها را میفهمد
ليست دفتر شعر ها حميد رضا دکمه چين
نوشته های ادبی حميد رضا دکمه چين
فسانه_________:
به حضرت حافظ که فرمود:
((جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند))
فسانه
مرا نگاه تو شد آذرخش رخوت هوش
در این ظلام زدم چشم خود به خواب و نشد
هماره در تپش درد بود چشمه دل
بر آنچه بود زدم نقشی از سراب و نشد
کسی نمی شنود زخم های نسل مرا
چرا که درد قدیمی است درد بی درمان
چه بهتر آنکه فراموش بادِ ثانیه ها
بگیردش که بخوابد خمار در زندان
بگو به من که اقاقی کدام سو روید
بگو به من که سپیدار ازچه این سان است
بگو به من که زمین های پر سخاوت سبز
چگونه نیزه نشان از حضور انسان است
چه قرن ها که مرا در فسانه پیچیدند
چه سال ها كه خيالم فسرده، رنجور است
چه روزها به طواف فسانه رقصیدم
چه ثانیه ها ای خدا! که در گور است
فسانه ای که به خورشید ره نَبُردَتمان
خیالمان که فسانه، بلوغ خورشید است
چنان فتاده بسختی به جان یکدیگر
به این بهانه که این! جلوه گاه امّید است
نگاه آینه بستست ، ره نگاه مرا
زبان آینه ها را دگر گریزی نیست
نمی توان که نشستن به کوری آسودن
ولی به شاخه خشکم رمق پشیزی نیست
بگو کدام راه ذهن نسترن است
در این هزار توی خشك بی نشان و ملال
ز پنجه غم مرداب و تشنگی سخت است
به حجم رعد سخن گفتن و زبانی لال
شاعر معاصر آقای حميد رضا دکمه چين
نظرات