۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

تارنگار سرباز هخامنشی : شیر زنان میهن پرست ایران

شیر زنان میهن پرست ایران ، بزرگترین نگهبانان کشورند ...

آهنگری شمشیر بسیار زیبا تقدیم شاپور پادشاه ساسانی نمود . شاپور از او پرسید چه مدت برای ساختن این شمشیر زمان گذاشته ایی و آهنگر پاسخ داد یک سال تمام . پادشاه ایران باز پرسید و اگر یک شمشیر ساده برای سربازان بسازی چقدر زمان می برد ؟ و او گفت سه تا چهار روز .

شاپور گفت آیا این شمشیر قدرتی بیشتر از آن صد شمشیر دیگری که می توانستی بسازی دارد ؟

آهنگر گفت: خیر ، این شمشیر زیباست و شایسته کمر شهریار !

پادشاه ایران گفت : سپاسگذارم از این پیشکش اما ، پادشاه اهل فرمان دادن است نه جنگیدن ، من از شما شمشیر برای سپاهیان ایران می خواهم نه برای خودم ، و به یاد داشته باش سرباز بی شمشیر نگهبان کیان کشور ، پادشاه و حتی جان خویش نیست . این سخن شاپور دوم ما را به یاد این سخن دانای ایرانی ارد بزرگ می اندازد که : فرمانروای شایسته اسیر کاخ ها نمی شود نگاه او بر مرزهای کشور است .

شاپور با نگاهی پدرانه به آهنگر گفت اگر به تو پاداش دهم هر روز صنعتگران و هنرمندان به جای توجه به نیازهای واقعی کشور ، برای من زینت آلات می سازند و این سرآغاز سقوط ایران است . پدرم به من آموخت زندگی ساده داشته باشم تا فرمانرواییم پایدارتر باشد . پس برای سربازان شمشیر بساز که نبردهای بزرگ در راه است .
=========================================
پیشگویان به بابک خرمدین ، آزادیخواه میهن پرست کشورمان گفتند در پایان این مبارزه کشته خواهی شد او گفت سالها پیش از خود گذشتم همانگونه که ابومسلم خراسانی از خود گذشت برای این که ایران دوباره ادامه زندگی پیدا کند روح بزرگانی همچون ابومسلم در من فریاد می کشد و به من انگیزه مبارزه برای پاک سازی میهن را می دهد پس مرا از مرگ نترسانید که سالها پیش در پای این آرزو کشته شده ام .

ارد بزرگ در سخنی بسیار زیبا می گوید : گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .

بابک خرمدین اندکی بعد در حضور خلیفه تازی بغداد اینچنین به خاک و خون کشیده شد :

خلیفه :عفوت میکنم ولی بشرطی که توبه کنی ! بابک :توبه را گنهگاران کنند٬توبه از گناه کنند. خلیفه :تو اکنو ن در چنگ ما هستی! بابک:اری ٬تنها جسم من در دست شما است نه روحم٬ دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است.

خلیفه :جلاد مثله اش کن! معلون اکنون چراغ زندگیت را خاموش می‌‌کنم. بابک روی به جلاد٬چشمانم را نبند بگذار باچشم باز بمیرم. خلیفه :یکباره سرش را ازتن جدا مکن٬ بگذار بیشتر زنده بماند! نخست دستانش را قطع کن!جلاد بایک ضربت دست راست بابک را به زمین انداخت.خون فواره زد.بابک حرکتی کرد شگفتی در شگفتی افزود٬زانو زده ٬خم شد وتمام صورتش را با خون گرمش گلگون گرد.شمشیر دژخیم بالا رفت وپایین آمد ودست چپ دلاور ساوالان را نیز از تن جدا کرد.فرزند آزاده مردم به پا بود٬ استواربود . خون از دو کتفش بیرون می‌‌جست .

خلیفه :زهر خندی زد : کافر! این چه بازی بود که در آستانه مرگ در آوردی ؟ چرا صورت خود به خون آغشته کردی؟ چه بزرگ بود مرد٬چه حقیر بود مرگ٬ چه حقیر تر بود دشمن! پیش دشمن حقیر٬مردبزرگ٬بزرگتر باید. گفت : در مقابل دشمن نامرد ٬ مردانه بایدمرد ٬اندیشیدم که از بریده شدن دستانم ٬خون ازتنم خواهدرفت . خون که رفت٬ رنگ چهره زرد شود .مبادا دشمن چنان گمان کند از ترس مرگ است ٬خلق من نمی‌پسندندکه بابک در برابرگله ء روباه ان ترسی به دل راه دهد.... خلیفه از ته گلو نعره کشید: ببر صدایش را!!!! وشمشیر پایین آمد و سر. سری که هرگزپیش هیچ زورمند ستمگری فرود نیامده بود . هر بار که این داستان خوانده شود احساس می کنیم بابک هنوز هم زنده است و برای کشورش جان می دهد یادش گرامی باد .
=============================================
سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند .

اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت .

دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند .

با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما مغول خونریزی را کشته است ؟ چهار مرد پیش آمدند ، هر یک مدعی شدند مغولی را از پا درآورده است .

پیر مرد خنده ایی کرد و به گوشه میدان اشاره کرد سه دختر زیبا و قد بلند ایستاده بودند . گفت وجب به وجب کف خانه این دختران از کشته های دشمنان ایران پر است آنگاه مردان ما در سوراخ ها پنهان شده اند .

با شنیدن این حرف مردان دست بکار شدند و در همان شب بقیه متجاوزین را نابود ساختند . به یاد کلام جاودانه ارد بزرگ می افتم که : شیر زنان میهن پرست ایران ، بزرگترین نگهبانان کشورند .

کاش نام آن سه زن را می دانستم بگذار به هر سه آنها بگویم ایران ! که نام همه زن های ایران است .


ماخذ : سرباز هخامنشی



IrPlaces : جملات زیبا

عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا
عشق نخستین سبب وجود انسانیست . وونارگ
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . شکسپیر
عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی . شانفور
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست . کوستین
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند . جبران خلیل جبران
عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است . مادام دوژیرادرن
عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است . زابوتن
عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است . ژرژسان
عشق معجزه ایست . امیل زولا
عشق شیرینی زندگیست . مارسل تینر
عشق مزیت دو فردیست که دائم سبب رنج و اندوه یکدیگر می شوند . سنت بوو
عشق یکنوع تب و حرارت شدید است . استاندال
عشق گل کمیابی است . آندره توریه
عشق حادثه ایست . کولارن
عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد . ریشله
عشق ما را میکشد تا دوباره حیاتمان ببخشد . بوبن
عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید . ایوانز
عشق این توانائی را می دهد که بگوئید ، پوزش می خوا هم . کن بلانچارد
عشق یعنی ترس از دست دادن تو . مثل ایتالیائی
عشق تاریخچه زندگی است…. اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست . مادام دواستال
عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند . لئوبوسکالیا
عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند . ویکتور هوگو
عشق رمز بزرگیست . افلاطون
عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد . شانفور
عشق نبوغ عقل است. توسنل
عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی ، انتظار ، انتحار . کراتس
عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود . مادموازل دوسگوری
عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر ، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد . ولت
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار
عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند . کرنی
عشق ، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است . برنارد شاو
عشق چیزیست که بیعقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقلتر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد .؟ د. اسمیت
عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند بدامتان بیندازد . د. اسمیت
عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند . مارکوس بیکل
عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند . ژرژسان


ماخذ : IrPlaces


تارنگار دختر صحرا : حرف حساب 5

گفته هاي بزرگان

آموزگاري ، عشق است چنين جايگاهي هيچگاه به دست غير مباد. ارد بزرگ

بخيل براي ثروت خود نگهبان است و براي ارث انباردار . بزرگمهر

مرور زمان به خودي خود بسياري از نگراني ها را از بين مي برد . ديل كارنگي

استوارترين پيمانها آنهايست كه با انديشه مان پذيرفته ايم . ارد بزرگ

هر چه نور بيشتر باشد ، سايه عميق تر است . گوته

همه زيبايي هاي بي پيرايه ازعشق سرچشمه مي گيرند،اماعشق از چه چيز سرچشمه مي گيرد؟ عشق از جنس چيست ؟ اين فرا طبيعي از كدامين طبيعت جاري شده است؟ زيبايي زاده ي عشق است. عشق زاده ي توجه و اعتناست ، توجه اي ساده به ساده ها . توجه اي متواضعانه به هر آنچه كه متواضع و بي پيرايه است . توجه اي زنده به همه ي زندگي ها . بوبن


تا چيزي از دست ندهي چيز ديگري بدست نخواهي آورد اين يك هنجار هميشگي است . ارد بزرگ

با تقوي و خوبي ميتوان سعادت آفريد . زنون

براي شب پيري در روز جواني چراغي بايد تهيه كرد . پلوتارك

براي پرش هاي بلند ، گاهي نياز است چند گامي پس رويم . ارد بزرگ

زماني‌ كه‌ همسرم‌ با من‌ است‌، حاضر نيستم‌ فقر و تنگدستي‌ خود را با تمول‌ معاوضه‌ كنم‌ و او را از دست‌ بدهم ‌. بوستر

انسان همچون رودخانه است ؛ هر چه عميق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است. منتسكيو

آنكه هميشه لبخندي بر لب دارد شادي را به همگان هديه مي دهد . ارد بزرگ

مشكلات خود را بر ماسه ها بنويسيد و موفقيت هايتان را بر سنگ مرمر. پرمودا باترا

كسي كه از هيچ چيز كوچكي خوشحال نمي شود ، هيچگاه خوشبخت نخواهد شد. اپيكور

بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است . ارد بزرگ

از اشتباهات خود شرمنده نشويد و آن را جرم ندانيد. كنفسيوس

اطفال بيشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عيب جويي . ژوبر

هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس كه به خود بگويم اين بار كار ناتمام را ، پايان مي دهم . ارد بزرگ

آرامش مدام نيز كسل كننده است. گاهي طوفان هم لازم است . فردريش نيچه

ماخذ : تارنگار دختر صحرا


تارنگار گل گندم : حرف حساب


از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش . آلبرت انیشتن


نامداران ابتدا از نام خویش گذشته اند . ارد بزرگ


تارنگار دنیای ما : جملات زیبا

۱- پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد ( ارد بزرگ )

۲- قبول حقیقت از بیان حقیقت سخت‌تر است . ( هیچکاک )

۳- تمام روز را کار کنید و هر دقیقه را هم به حساب بیاورید . ( برایان ترسی )

۴- تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. ( لورنس دورل)

۵- فرهنگ رودخانه اى است به قدمت تاریخ. ( یونگ )

۶- تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .( نادر شاه افشار )

۷- انسان آن قدر وقت ندارد که نیمی از عمرش را صرف نزاع و ستیزه کند .( لرد آوی یوری)

ماخذ : تارنگار دنیای ما


تارنگار آرشیو من : خسرو گلسرخی

خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد نام پدرش قدیر بود كه گلسرخی در سن 5/1 سالگی این تكیه گاه را از دست داد مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت كه بعد از مرگ همسرش، خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید كه در قم می زیست برد. وحید مرد مبارزی بود كه در كنار میرزا كوچك خان جنگلی در نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است). در سال 1341 پدر بزرگش فوت كرد آن زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حكیم سنایی و حكیم نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت كردند و در خانه ای كوچك در محله امین حضور سكنی گزیدند او روزها كار می كرد و شب ها درس می خواند. خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابك رستگار – افشین راد – خسرو كاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان فرانسه به طور كامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های ادبی نیز می زد.
كار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفكرش ازدواج كرد زندگی در كنار عاطفه و تاثیر پذیری از افكار او آثار گلسرخی را غنی تر كرد بطوری كه دوران شكوفایی فكری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها انتشار یافت به صورت كتاب چاپ نشد. تنها چیزی كه میتوان به عنوان كتاب چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ” سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی انتشارات (كتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا” كاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان دشنه و دل” و ” من در كجای جهان ایستاده ام” چاپ كرد كه این دفتر نیز در آن است. خسرو برای چاپ كتابهایش با (كتاب نمونه) قرارداد بسته بود كه به انجام نرسید و بعدها یكی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور كه از دوستان گلسرخی بودند تأكید كرده اند كه خسرو قصد داشت این نام را بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد.
او چهار سال در كنار همسرش زندگی كرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محكوم شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اكنون دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می كند).
بیشترین علت دستگیری گلسرخی عضویت در محفلی بود كه موقع دستگیری مدت یكسال بود كه از این محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد كه جز حرف و خیال‏بافی و احیانا” چپ‏روی‏های نمایشی و خطرناك هیچ نیست . در آغاز ورود به آن جمعیت كذایی برای اینكه همسر و تنها پسرش را از این گرداب دور كند، ظاهرا از خانواده خود برید. و با عاطفه گرگین تبانی كرد و كوشید تا در انظار این طور جلوه دهد كه به علت اختلاف و عدم تفاهم جدا از خانواده خود زندگی می‏كند و این رشته خانوادگی در حال گسستن است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری می‏داد،
خسرو گلسرخی در 29 بهمن 1352 به جرم شركت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینكه به خاطر بودن در زندان ساواك هرگز نمی توانست چنین كاری را انجام دهد و صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محكوم و در میدان چیت گر تیر باران شد ..
دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش كرامت الله دانشیان و دفاعیه ای كه خسرو گلسرخی كرد هنوز در پیكره تاریخ ایران می درخشد و یكی از صحنه های باشكوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان است او دفاع خود را چنین آغاز كرد:
به نام نامی مردم:
من در دادگاهی كه نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی كنم بعنوان یك ماركسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا كه هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیكترم و هر چه كینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید كه خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند.
او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی كنونی ماست كه جان بر كف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاكمه می شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حكومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند كه یزید گوشه ای از تایخ را اشغال كرد ولی آن چه كه در تداوم تاریخ تكرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حكومت یزید آن چه را كه خلقها تكرار كردند و می كنند راه حسین است.
وقتی دادگاه نظامی حكم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت كرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یكدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند
محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس ساواك را برانگیخت آنها به تكاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ كنند به آنها كه با شكیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد كه از شاه تقاضای عفو كنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواك وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد كه دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود كه همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می كشید او می دانست كه دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به زندگی امیدوار كند زندگی كه او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل كند آری برای او مرگ یك وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می كنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ كس از زندگی در كنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را كه انتخاب كرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم كمر مبارزان را خرد نكرده ام ؟؟؟
در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و می خواهد كه چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای باقی بشتابد ..
او در وصیت نامه اش می نویسد :
من یك فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میكنم. و شما آقایان فاشیست ها كه فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدركی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید كه خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شكافت. شما ایمان داشته باشید كه حكومت غیرقانونی ایران كه در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریكا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم كشیده ایران واژگون خواهد شد
ضمنا“ یك عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یك هزار و دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.


سهراب سپهری در غم اعدام خسرو گلسرخی

شاید در گیر و دار اعدام خسرو گلسرخی

سهراب سپهری اینچنین سرود :

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

خسرو گلسرخی

کار ما شاید اینست

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

و در بند آخر با کنایه می گوید در افسون گل سرخ ! که احتمالا اشک است شناور باشیم

بی اختیار بیاد این جمله ارد بزرگ می افتم که :تمنای واپسین آدمی ،شناور شدن در بسامدهای ( امواج) گیتی است . و باز همو می گوید :شناوربودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است .

تاریخ مفاهیم و رازه های بسیاری را با خود می برد و رازهای جدیدی پیش روی ما می گذارد .

سهراب نگاه دردمند خود را با کلماتی کوچک اما وسیع بیان می دارد.

او همانند اخوان شمشیر از رو نبسته

مهدی اخوان ثالث

او شمشیرش اشک و احساس لطیف ش است

به یاد او یکی از اشعار زیبایش را می گذارم که با کمی دقت می توان در آن ، راز های را یافت ...

شبی سرد است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

نیرنگی است و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور

دور ماندند زمن آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها سازد پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر،سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غمی هست به دل

غم من،لیک غمی غمناک است


ماخذ : http://arshiveman.mihanblog.com/post/97


نرم افزاری های بهبهان : سخنان

دست استاد خود را ببوس،زیرا او هم پدر هست هم پرورنده خرد .(ارد بزرگ)

استاد خوب کسی است که همیشه شاگرد خوبی باشد(وزیری)

شخصیت خود استاد مهمتر از چیزی است که تدریس می کند(کارل فلینگر).

شاگرد بودن از مقامتان نمی کاهد،به راستی شاگرد بودن در دنیا توانایی هایی به شما می دهد که برای افرادی که آماده ی پذیرش این نقش نیستند ،نادیدنی است(شری کارتر)

شاگردان چیزهای ساده را دشوار می کنند(ریچاردباخ)

یک پزشک ممکن است در تشخیص بیماری بسیار استاد باشد ،اما کار درمان به خوبی پیشرفت نمی کند،مگر اینکه احساس کنید پزشک به وجود شما اهمیت می دهد.(آنتونی رابینز).

ماخذ : نرم افزاری های بهبهان


تارنگار یا علی گفتیم عشق آغاز شد : جملات زیبا

آداب خوب و اخلاق ، دوستان قسم خورده اند و بزودی با یکدیگر متحد می شوند . بارتول


افراد دانا کوشش دارند خود را همرنگ محیط سازند ولی اشخاص دیوانه سعی می کنند محیط را به رنگ خود در آورند ، به همین جهت تحولات و ترقیات اجتماع به دست دیوانگان بوده است . آندره مورا

همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد . اُرد بزرگ

پول مانند حس ششم است که بدون آن نمی توان از پنج حس دیگر به طور کامل استفاده کرد . بدون درآمد کافی نصف امکانات زندگی به روی ما مسدود خواهد شد . سامرست مرآم

هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید . جبران خلیل جبران

جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است ، چه موقعیکه به حقیقت رسیدید ممکن نیست به کسی بگویید و دشمن شما نشود . برنارد روسن پی یر

با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم ، وقتی به آسایش رسیدیم آسایش را غیر قابل تحمل می دانیم .بروکس آدامز

خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز . فردریش نیچه
انسان هر چه بالاتر برود احتمال دیده شدن وصله ی شلوارش بیشتر می شود. ادیسون

انسان هنوز خارق العاده ترین کامپیوتر است . کندی

انسان هیچ وقت بیش تر از آن موقع خود را گول نمیزند که خیال میکند دیگران را فریب داده است . لاروشفوکولد

شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان . اُرد بزرگ


P30Pedia : سخنان کوتاه وزیبا از بزرگان

هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی خواهی شنید که کوهها و دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش می کنند . جبران خلیل جبران


جمع مال ، تحصیل کامیابی ، کسب دانش و شهرت ، هیچکدام با تندرستی برابری نمی کند . برای حفظ تندرستی باید از هر چیز که برای تندرستی مضر است پرهیز کرد . مخصوصاً از شهوت روانی . شوپنهاور


اکنون به شما مي گويم که مرا گم کنيد وخود را بيابيد.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کرديد، نزد شما باز خواهم آمد . فردریش نیچه


میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد ، مگر دیدار پدر و مادر . اُرد بزرگ


آنانکه گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار آنند . سانتایانا

علی ابن ابیطالب : حق سنگین است اما گوارا ، باطل سبک است، اما در کام چون سنگی خارا



علی ابن ابیطالب : دوست مومن عقل است ، یاورش، علم ، پدرش مدارا و برادرش ، نرمش



علی ابن ابیطالب : علم خویش را به جهل و یقین خود را به شک مبدل نکنید، آنگاه که به علم رسیدید عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید ،اقدام نمایید.



علی ابن ابیطالب : حق بگویید تا به حق معروف شوید،حق را به کار ببندید تا از اهل حق باشید



علی ابن ابیطالب : آنچه را نمی دانی مگو ، بلکه هر آنچه را که می دانی نیز اظهار مکن



علی ابن ابیطالب : پیش از این که نسبت به کاری تصمیم بگیری مشورت کن ، و قبل از این که وارد عمل شوی ، فکر کن

خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . اُرد بزرگ


از ابرانسان است كه انسان هاي برتر دلگرمی و شجاعت مي گیرند . فردریش نیچه


غذايي را بخور كه مي پسندي ,لباسي را پبوش كه مردم مي پسندند. اديبان


اول اندیشه، وانگهی گفتار . لائوسته


اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور

ماخذ : P30Pedia

تارنگار میهن گل : جملات زیبا

چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که دیروز ما وقت نکردیم ازش تشکر کنیم .
چی می شد دیگه هرگز شکو فا شدن گلی رو نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم .
چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.
چی می شد اگه خدا امروز به حرفهامون گوش نمی داد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم .
چی می شد اگه خدا خواسته هامونو بی پاسخ می گذاشت چون فراموشش کردیم .

تا خدا بنده نواز است
به خلقم چه نیاز
می کشم ناز یکی
تا به همه نازکنم

شاید هنوز
به عبور رهگذری غریب از کوچه های متروک باشد
شاید هنوز
امیدی به تابش برقی در چشم های همسایه باشد
شاید هنوز
قاصدکی به سوی دست های من پرواز کند
ببین !!!!!!!
دست هایم هنوز به انتظار آن قاصدک گشوده است
و ....

شیر افریقایی هر شب که می خوابد می داند که فردا باید از کند ترین غزال افریقایی کمیتند تر بدود تا از گرسنگی نمیرد.

وغزال آفریقایی هر شب که می خوابد می داند که فردا باید از تند ترین شیر آفریقایی کمی تند تر بدود

تا کشته نشود .
مهم نیست که تو شیر هستی یا غزال مهم این است که فردا را از امروز تند تر بدوی

پرنده پنج خصلت داشت نخستین اوج در پرواز
سپس پرواز بی‌همراه
سه دیگر به منقارش هدف گیرد فرا کهکشانها را
چهارم رنگ بی‌رنگی
ودر پایان

نوایش همچنان نجوا «افسانه‌های قدرت؛ کارلوس کاستاندا»

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچارخواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید ((جرج برنارد شاو))

فرق انسان و سگ در آنست که اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نخواهد گرفت.((تولستوی))

اگر می‌خواهید در زندگی دوستان وفادار و یاران غمخوار داشته‌باشید، کم و خیلی دیر با مردم دوست شوید .«هرشل»

دوست هر کس خرد و دانش او و دشمنش جهل و نادانی اوست. امام رضا(ع)

راز موقع دوستی را زمان دشمنی ابراز کردن؛ دور از جوانمردی انسانیت و مردانگی است.امام جعفر صادق(ع)

در کنجکاوی همانقدر لذت نهفته است که در تمام خواستن های شدید
لذت دانستن و کنجکاوی انقدر است که زندگی خیلی از کنجکاوان را به باد داده است.(الکساندر دوما)

در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری ندارد. (آلبرت انیشتین)

ود را بباز تا خود را بیابی ... فیلسوف معاصر هندی

امام على(علیه السلام): «مؤمن شادمانى اش در صورت و اندوهش در دل است. سینه اى گشاده و نفسى فروتن دارد. بالانشینى را کراهت دارد... سکوتش طولانى و اوقاتش مشغول است، شاکر و شکیبا است

در زندگی انسان چیزی به زیبایی دوست داشتن نمی رسد. (ژرژساند)

دوست داشتن کسانی که دوستمان می‌دارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم ...حضرت عیسی مسیح

هیچ چیز در زندگی شیرین تر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد. من در زندگانی خود هر وقت فهمیده ام که مورد محبت کسی هستم, مثل این بوده است که دست خداوند اعلام را بر شانه خویش احساس کرده ام..."چارلز مورگان"

از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها می روند تنها آنهایی که با خود چتر به همراه می برند به کار خود ایمان دارند آنتوان چیکف


هیچ کس نمی تواند ما را بهتر از خودمان فریب دهد . (گوته)

انسان ها شکست نمیخورند بلکه تنها تلاش کردن شان را متوقف می سازند(ارنست همینگوی)

کسی که تا به حال عمل اشتباهی انجام نداده ، هیچ کار تازه ای انجام نداده است . آلبرت انیشتن

بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند


آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر


آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ


هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس


آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه


رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ


آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال


آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن


حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

" هرگز کسی که استعداد خوبی در تایپ کردن دارد پروفسور نخواهد شد!!!" . لوسی اسمیت



" زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!!" . فرد هند فاین



" بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی" . کنفوسیوس



" در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید" . ارد بزرگ



" اگر قرار است انسان روزی تعادل روحی خود را از دست بدهد و بشکند بهتر آن است که در جوانی باشد چرا که بعد از آن محکمتر وقدرتمند تر زندگی خواهیم کرد!" . آرید هالاند



" زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!!" . بیورنست یئرن



" انسان آن چیزی خواهد شد که خود باور دارد!" . أودنه ساندروُل



" هر چیزی که بیرون از محدوده آبرو باشد جز شکست وتباهی نتیجه ای نخواهد داشت!!" . سامر سومروم



" اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن" . ارد بزرگ



" پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی" . مهاتما گاندی



" از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند" . فردریش نیچه



" رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری" . جبران خلیل جبران



" برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن" . علی شریعتی



" اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است" . شوپنهاور



" چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود" . بزرگمهر



" بدون باختن برنده نمی شوی" . مثل روسی



" انسان فرزند کار و زحمت خویش است" . داروین



" مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند" . گوته



" در همه چیز همه چیز هست!!!" . ضرب المثل فرانسوی



" اینکه من چیزهائی خوبی آموختم که هیچ جوابی برآن پیدا نمی شود!" . هلگه توُروُند



" بهترین چیزهائی که همیشه منظور من بوده است, آرزو می کردم که مد نظرم نبود!!!" . فرانس ویندر بررگ



" وسرانجام اینکه من از حماقت های خود در زندگی پخته شده ام!" . الینُور فلور



" جایی که شمشیر است آرامش نیست" . ارد بزرگ



" هرگز نمی توانیم صفت خوبی را در دیگران بشناسیم مگر اینکه از آن بویی برده باشیم " . چینگ



" اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید" . چاحیت



" از دشتمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار" . چارلی چاپلین



" علت هر شکستی عمل کردن بدون فکر است" . الکس مکنزی



" بدبختی انسان از جهل نیست از تنبلی است" . دیل کارنگی



" آنچه ما بکاریم درو می کنیم و سرنوشت ما را به جزای کارهایمان خواهد رسانید" . اپیکوس فیلسوف



" در این روزگار ما به خاطر اندیشه ها می جنگیم و روزنامه ها سنگرهای ما هستند" . هاینه



" اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید" . ارد بزرگ



" به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن !" . فردریش نیچه



" سرچشمه همه فسادها بیکاری است، شیطان برای دست های بیکار، کار تهیه می کند" . پاسکال



" کار و کوشش ما را از سه عیب دور می دارد، افسردگی، دزدی و نیازمندی" . ولتر



" بیش از حد عاقل بودن، کار عاقلانه ای نیست" . مثل فرانسوی



" جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پیدا نمی کنند" . مثل چینی



" آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت" . هزلت



" حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند" . چایمن



" ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است" . ارد بزرگ



" شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آورید" . جبران خلیل جبران



" زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود" . هرود



" چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن" . بزرگمهر



" شاخ پربار سر بر زمین می نهد و عظمت آن هم چنان در فروتنی او جلوه گر است" . گاندی



" تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی کنیم" . سانتابان



" همت آن است که هیچ حادثه و عارضه ای، مانع آن نگردد" . ابن عطا



" مرد بلند همت تا پایه بلند به دست نیاورد از پای طلب ننشیند" . کلیله و دمنه



" صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد" . ناپلئون



" بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند" . چترفیلد



" برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود" . ارد بزرگ



" باری ؛ زرتشت در مردم نگریست و حیران بود. سپس چنین گفت :
انسان بندی است بسته میان حیوان و ابر انسان ؛ بندی بر فراز مغاکی.
فرارفتنی ست پر خطر ؛ در – راه – بودنی پر خطر ؛ واپس نگریستنی پر خطر ؛ لرزیدن و درنگیدنی پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت ؛ آنچه در انسان خوش است این است که او فراشدی ست و فروشدی" . فردریش نیچه



" نوابغ بزرگ زندگی نامه بسیار کوتاهی دارند" . امرسون



" نه ترن، نه ریل ها، اصل نیستند، اصل حرکت است" . ژیلبر سیسبرون



" مصمم به نیک بختی باش، نیک بخت می شوی" . لینکلن



" بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی" . کنفوسیوس



" اگر می خواهی در برابر قاضی نایستی، قانونمند زندگی کن" . ولتر



" جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم" . اوبالدیا



" دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد" . ارد بزرگ



" کسی که حق اظهار نظر و بیان فکر خود را نداشته باشد، موجودی زنده محسوب نمی شود" . مونتسکیو



" زندگی دشمن شما نیست، اما طرز فکرتان می تواند دشمن شما باشد" . ریچارد کارسون

" هرگز کسی که استعداد خوبی در تایپ کردن دارد پروفسور نخواهد شد!!!" . لوسی اسمیت



" زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!!" . فرد هند فاین



" بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی" . کنفوسیوس



" در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید" . ارد بزرگ



" اگر قرار است انسان روزی تعادل روحی خود را از دست بدهد و بشکند بهتر آن است که در جوانی باشد چرا که بعد از آن محکمتر وقدرتمند تر زندگی خواهیم کرد!" . آرید هالاند



" زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!!" . بیورنست یئرن



" انسان آن چیزی خواهد شد که خود باور دارد!" . أودنه ساندروُل



" هر چیزی که بیرون از محدوده آبرو باشد جز شکست وتباهی نتیجه ای نخواهد داشت!!" . سامر سومروم



" اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن" . ارد بزرگ



" پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی" . مهاتما گاندی



" از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می گیرند" . فردریش نیچه



" رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری" . جبران خلیل جبران



" برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن" . علی شریعتی



" اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است" . شوپنهاور



" چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود" . بزرگمهر



" بدون باختن برنده نمی شوی" . مثل روسی



" انسان فرزند کار و زحمت خویش است" . داروین



" مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند" . گوته



" در همه چیز همه چیز هست!!!" . ضرب المثل فرانسوی



" اینکه من چیزهائی خوبی آموختم که هیچ جوابی برآن پیدا نمی شود!" . هلگه توُروُند



" بهترین چیزهائی که همیشه منظور من بوده است, آرزو می کردم که مد نظرم نبود!!!" . فرانس ویندر بررگ



" وسرانجام اینکه من از حماقت های خود در زندگی پخته شده ام!" . الینُور فلور



" جایی که شمشیر است آرامش نیست" . ارد بزرگ



" هرگز نمی توانیم صفت خوبی را در دیگران بشناسیم مگر اینکه از آن بویی برده باشیم " . چینگ



" اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید" . چاحیت



" از دشتمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار" . چارلی چاپلین



" علت هر شکستی عمل کردن بدون فکر است" . الکس مکنزی



" بدبختی انسان از جهل نیست از تنبلی است" . دیل کارنگی



" آنچه ما بکاریم درو می کنیم و سرنوشت ما را به جزای کارهایمان خواهد رسانید" . اپیکوس فیلسوف



" در این روزگار ما به خاطر اندیشه ها می جنگیم و روزنامه ها سنگرهای ما هستند" . هاینه



" اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید" . ارد بزرگ



" به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن !" . فردریش نیچه



" سرچشمه همه فسادها بیکاری است، شیطان برای دست های بیکار، کار تهیه می کند" . پاسکال



" کار و کوشش ما را از سه عیب دور می دارد، افسردگی، دزدی و نیازمندی" . ولتر



" بیش از حد عاقل بودن، کار عاقلانه ای نیست" . مثل فرانسوی



" جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پیدا نمی کنند" . مثل چینی



" آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت" . هزلت



" حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند" . چایمن



" ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است" . ارد بزرگ



" شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آورید" . جبران خلیل جبران



" زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود" . هرود



" چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن" . بزرگمهر



" شاخ پربار سر بر زمین می نهد و عظمت آن هم چنان در فروتنی او جلوه گر است" . گاندی



" تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی کنیم" . سانتابان



" همت آن است که هیچ حادثه و عارضه ای، مانع آن نگردد" . ابن عطا



" مرد بلند همت تا پایه بلند به دست نیاورد از پای طلب ننشیند" . کلیله و دمنه



" صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد" . ناپلئون



" بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند" . چترفیلد



" برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود" . ارد بزرگ



" باری ؛ زرتشت در مردم نگریست و حیران بود. سپس چنین گفت :
انسان بندی است بسته میان حیوان و ابر انسان ؛ بندی بر فراز مغاکی.
فرارفتنی ست پر خطر ؛ در – راه – بودنی پر خطر ؛ واپس نگریستنی پر خطر ؛ لرزیدن و درنگیدنی پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت ؛ آنچه در انسان خوش است این است که او فراشدی ست و فروشدی" . فردریش نیچه



" نوابغ بزرگ زندگی نامه بسیار کوتاهی دارند" . امرسون



" نه ترن، نه ریل ها، اصل نیستند، اصل حرکت است" . ژیلبر سیسبرون



" مصمم به نیک بختی باش، نیک بخت می شوی" . لینکلن



" بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی" . کنفوسیوس



" اگر می خواهی در برابر قاضی نایستی، قانونمند زندگی کن" . ولتر



" جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم" . اوبالدیا



" دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد" . ارد بزرگ



" کسی که حق اظهار نظر و بیان فکر خود را نداشته باشد، موجودی زنده محسوب نمی شود" . مونتسکیو



" زندگی دشمن شما نیست، اما طرز فکرتان می تواند دشمن شما باشد" . ریچارد کارسون


ماخذ : میهن گل


سایت تبیان : امید هم می سازه هم میریزه



امید همچون خون در روان آدمیست که اگر نباشد گامی به پیش نمی رود و اگر باشد جهانی را دگرگون می سازد .


پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان