۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

تارنگار جوانان ناچیت : اس ام اس های بامعنی و مفید

آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند . اُرد
بزرگ
حقیقت چیزی نیست که باید یافته یا کشف شود، بلکه چیزی است
که باید آفریده شود و فرایندی را نامگذاری کند ؛ شناساندن
حقیقت نوعی تعیین فعالانه است و نه آگاه شدن از چیزی که به
خودی خود قطعی و تعیین شده است.که آن واژه دیگری است برای
خواست قدرت . فریدریش نیچه
نفرین بر او که با بدکار به اندرز خواهی آمده همدستی کند.
زیرا همرایی با بدکار مایه رسوایی، و گوش دادن به دروغ
خیانت است. جبران خلیل جبران

******************** www.zibaweb.com
زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است .
اُرد بزرگ
در این جهان، آن کسی به نابودی می رود که نتواند به
‹‹مفسر››ی خود مختار بدل شود. آنگاه است که او دیگر نه در
مقام شخص، بلکه در مقام عدد یا رقمی آماری خواهد زیست.
فریدریش نیچه
آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما
ببرند . جبران خلیل جبران



برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته
برداشته می شود . اُرد بزرگ
پاکی نفس جدایی می آورد. فریدریش نیچه
به روزگار شیرین رفاقت سفره ی خنده بگسترید و نان شادمانی
قسمت کنید . به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل ،
سپیده می دمد و جان تازه می شود . جبران خلیل جبران


جایی که شمشیر است آرامش نیست . اُرد بزرگ
انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی
دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. فریدریش نیچه
کار تجسم عشق است. جبران خلیل جبران



ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .
اُرد بزرگ
نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد
برابر با خود یا بهتر از خود. فریدریش نیچه
شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آمیزید و
پیوسته بار وظیفه ای را بی رغبت به دوش می کشید ، زنهار
دست از کار بشویید و بر آستان معبدی نشینید و از آنان که
به شادی ، تلاش کنند صدقه بستانید.زیرا آنکه بی میل ،
خمیری در تنور نهد ، نان تلخی واستاند که انسان را تنها
نیمه سیر کند ، و آنکه انگور به اکراه فشارد ، شراب را
عساره ای مسموم سازد ، و آنکه حتی به زیبایی آواز فرشتگان
نغمه ساز کند ، چون به آواز خویش عشق نمی ورزد ، تنها می
تواند گوش انسانی را بر صدای روز و نجوای شب ببندد. جبران
خلیل جبران



فرمانروایانی که یک شبه دارای توان می شوند ، با تلنگری
فرو می ریزند . اُرد بزرگ
کسی که بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد.
فریدریش نیچه
شما می توانید بانگ طبل را مهار کنید و سیم های گیتار را
باز کنید ، ولی کدامیک از فرزندان آدم خواهد توانست چکاوک
را در آسمان از نوا باز دارد؟ جبران خلیل جبران



در هر سرنوشتی ، رازی مهم فرو نهفته است . اُرد بزرگ
اجحاف نکردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به
برابری ریشه و بنیاد جامعه است ولی این خواست نفی زندگی ست
چون زندگی بهره کشیدن از دیگران است که ناتوان ترند.
فریدریش نیچه
مردم ! هشدار ! که زیبایی زندگانی ست ، آن زمان که پرده
گشاید و چهره برنماید .
لکن زندگی شمایید و حجاب خود ، شمایید .
زیبایی قامت بلند ابدیت است ، نگران منتهای خویش در زلال
آینه .
اما صراحت آینه شمایید و نهایت جاودانه شمایید . جبران
خلیل جبران


آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . اُرد بزرگ

در جایی که دیگر تنها چیز درخشان زر دکانداران است
دکانداران سروری کنند! امروز دیگر روزگار شهریاران نیست!
آنچه امروز خود را ملت می نامد شایسته هیچ شهریاری نیست.
بنگرید که این ملت ها خود اکنون چگونه چون دکانداران رفتار
می کنند: آنان از کمترین بهره در هیچ زباله ای نمی گذرند!
در کمین یکدیگرند و یکدیگر را می پایند و نام آن را ‹‹حس
همجواری›› می گذارند . فریدریش نیچه
این کودکان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران
اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر کنند و به دنیا
سفر کنند ، لیکن از شما نیایند . همراهی تان کنند ، اما از
شما نباشند. جبران خلیل جبران


مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند
خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند . اُرد بزرگ
می خواهم بشریت را به تصمیم هایی وادارم که به سراسر آینده
بستگی دارد. شاید چنین پیش آید که همه هزاره ها، والاترین
عهد و پیمان های خود را بنام من ببندند. فریدریش نیچه
از یک خود کامه، یک بدکار، یک گستاخ، یا کسی که سرفرازی
درونی اش را رها کرده، چشم نیک رای نداشته باش . جبران
خلیل جبران






خنده فراوان و بلند و پیگیر ، نفیر فرا رسیدن هنگامه رنج و
سختی است. اُرد بزرگ
زمان ما پیش رس بدنیا آمدگان هنوز فرا نرسیده است، فقط پس
فردا از آن من است . فریدریش نیچه
دهش (بخشش )، آنگاه که از ثروت است و از مکنت ، هر چه
بسیار ، باز اندک باشد ، که واقعیت بخشش ، ایثار از خویشتن
است. جبران خلیل جبران






اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در
جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر
درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که
پگاه خوشبختی نزدیک است. اُرد بزرگ
ایرانیان راستگوترین و راست تیرانداز ترین قوم تاریخ اند.
فریدریش نیچه
پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های
بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ
یافت ؟! جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است. اُرد
بزرگ
تقریبا هر چیزی که وجود دارد در معرض تاویل است؛ زندگی خود
چیزی نیست جز ستیزه و جدال ارزش ها و مبارزه برای تاویل
اندیشه ها و آرمان ها. فریدریش نیچه
رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد .
جبران خلیل جبران



www.zibaweb.com



نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید
دانست . اُرد بزرگ
اندیشه های ما، آری و نه گفتن های ما، و اگر و اما گفتن
های ما، همه با همان ضرورتی از درون ما رشد می کنند که
میوه از دل درخت- به هم مر بوط و با هم خویشاوندند، و همه
از یک اراده، یک وضع جسمانی، یک خاک، و یک خورشید نشان
دارند فریدریش نیچه
مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو
خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا
یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران



آنکه دیگران را ابزار پرش خویش می سازد ، تنها خواهد
ماند . اُرد بزرگ
زمین روزی از آن ابرانسان می شود . فریدریش نیچه
چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ،
روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه
راه دریا را درپیش خواهد گرفت . جبران خلیل جبران



دشمن ابزار نابود ساختن آدمی را ، در درون سرای او جست و
جو می کند . اُرد بزرگ
خیر و نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای
همگانی ارزشی ندارند. فریدریش نیچه
محبت شما را مانند توده های سنبل در آغوش می گیرد و در
خرمنگاه خود می کوبد تا عریانتان سازد . سپس آن را در
غربال هیجانات روحی می ریزد تا شما را از قید پوسته ها
آزاد کند . پس از آن ، شما را در آسیای حوادث می گرداند تا
درونتان از برف سپیدتر گردد و با اشکهای زلال خود ، شما را
خمیر می کند تا نرم شوید ، سپس شما را برای آتش مقدس و
پاکی آماده می سازد تا به شکل نان مقدسی در آیید بر سفره
قدسی خداوند . جبران خلیل جبران







کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب
می رسانند. ارد بزرگ
خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر
سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز. فریدریش نیچه
شعوری که در پهنه درون کسی فرود آمد ، هرگز دوبال خود را
به دیگری عاریه نمی دهد . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com

اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد
ناتوان و بیمار است . اُرد بزرگ
حقیقت مانند آب دریا است چون نمک آب دریا زیاد است تشنگی
را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا
خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد. فریدریش نیچه
هنگام نیایش به روح خود امکان اوج می دهی تا در همان لحظه
با تمام ارواحی که نیایش می کنند یکی شود ، ارواحی که جز
از طریق دعا هرگز به جمعشان نخواهی پیوست . جبران خلیل
جبران







آنکه پیاپی سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما
نیست . اُرد بزرگ
فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می
خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن
استبداد بر دیگران است. فریدریش نیچه
عبادت ، گستردن جان است بر کرانه ی هستی و آمیزش انسان است
با اکسیر حیات . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز
افسرده و رنجور خواهیم شد . اُرد بزرگ
هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می
کنیم. فریدریش نیچه
هر ضعیف و ناچیزی که در میان شما عذاب دیده و نابود گشته
است ، نیرومندترین و ایستاده ترین چیزی است که در هستی
شماست . جبران خلیل جبران







گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد. اُرد بزرگ
از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت
نیاز به پشتیبان ندارد. فریدریش نیچه
هشدار ! تنها به عزم نیاز اگر به معبد درون شوید ، هرگز
هیچ نیابید . جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com
توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید. اُرد بزرگ
پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را
منشاء آنها می دانیم. فریدریش نیچه
راز نیکی تو در اشتیاقی است که با ذات نیرومند و سرکش تو
گره خورده و این اشتیاق در همه شما یکسان نیست . جبران
خلیل جبران



آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم
کرده است . اُرد بزرگ
آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط
برقرارمی کند. فریدریش نیچه
نصیحت جبران خلیل جبران به زوج های جوان به هنگام شادی :و
همگام نغنمه ساز کنید و پای بکوبید و شادمان باشید ، اما
امان دهید که هر یک در حریم خلوت خویش آسوده باشد و تنها .
چون تارهای عود که تنهایند هر کدام ، اما به کار یک ترانه
ی واحد در ارتعاش. جبران خلیل جبران



ساده باش ، آهوی دشت زندگی ، خیلی زود با نیرنگ می میرد .
اُرد بزرگ
باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد. فریدریش
نیچه
آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هویتش
همنواست همانند کشتی است که سکانش درهم شکسته و در اطراف
جزایر و دریاها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ،
ای بسا که غرق نشود و به قعر دریا فرو نرود . جبران خلیل
جبران



شهامت گله ، ناشی از چوپان بیدار است . اُرد بزرگ
چهار فضیلت انسان والا عبارت است از : دلیری ، درون بینی ،
همدلی و تنهایی که گرایش به آنها سبب پاکی می شود.
فریدریش نیچه
حیات درختان در بخشش میوه است . آنها می بخشند تا زنده
بمانند ، زیرا اگر باری ندهند خود را به تباهی و نابودی
کشانده اند. جبران خلیل جبران
******************** www.zibaweb.com
اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت
پیکرت از پای در خواهد آمد . اُرد بزرگ
کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا
رفته اند. فریدریش نیچه
اگر بکوشی و در پی نصیبی حتی برای خود باشی بدان که صالحی
. جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه
آسمانی نیز پیدا می کند . اُرد بزرگ
زندگی بدون موسیقی اشتباه است. فریدریش نیچه
رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل
کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


جفتت اگر پرید برای پریدن عجله نکن . اُرد بزرگ
بشر را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه
می بینم. فریدریش نیچه
هنگامی که سیبی را با دندانهای خود له می کنی در قلب خویش
به آن بگو :دانه ها و ذرات تو در کالبد من به زندگی ادامه
خواهند داد. شکوفه هایی که باید از دانه هایی تو سر زند ،
فردا در قلب من شکوفا می شود .عطر دل انگیز تو ، توام با
نفسهای گرم من به عالم بالا صعود خواهد کرد ، و من و تو در
تمام فصلها شاد و خرم خواهیم بود. جبران خلیل جبران







سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . اُرد بزرگ
آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه
شدت آن احساس ها. فریدریش نیچه
در میان شما هستند کسانی که خواسته اند برای گریز از
تنهایی و بیقراری و یکنواختی ، به زیاده گویی و یاوه سرایی
روی آورند ، زیرا سکوت تنهایی تصویر روشنی از ذات
عریانشان را در برابر چشمانشان می گشاید که با دیدن آن
رعشه می گیرند و به گریز پناه می برند . جبران خلیل جبران







آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و
پا می زنند . اُرد بزرگ
فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در
چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با
زبان توضیح داد. فریدریش نیچه
به فرزند عشق خود توانید داد، اما اندیشه تان را هرگز ،
که وی را افکاری دیگر به سر است ، تفکراتی از آن خویشتن.
جبران خلیل جبران



این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون
خود خواهد داشت . اُرد بزرگ
برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده
است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم
متضاد بوده اند. فریدریش نیچه
شما دل به یار خود بسپارید ، ولی نه برای نگهداری آن ،
زیرا فقط گرمی زندگی است که می تواند دلها را حفظ کند .
جبران خلیل جبران



کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . اُرد بزرگ
آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست
چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ،
والایی در ایمان به هدف و آرمان است. فریدریش نیچه
آن هنگام که تاب زیستن در خلوت دل از کف دهید ، زندگانی
در لبهایتان جاری شود . و صدا ، موسیقی دلنوازی ست که بدان
، اوقات گذرانید و دل ، خوش دارید .اما به ترنم این گفتار
نیمی از اندیشه تان معصومانه مقتول گردد . که تفکر ، شاهین
ملکوت است و در قفس کلام ، بالهای خود را شاید که بگشاید ،
اما پرواز نتواند . جبران خلیل جبران


ستایش ، هنگام نو رُستن را . اُرد بزرگ
دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول
نکردن از نشانه های والا بودن است. فریدریش نیچه
معرفت زمانی تکامل می یابد که کار و کوشش با آن همراه باشد
. جبران خلیل جبران



سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می
دهد . اُرد بزرگ
کسی که دلش را به بند بکشد جانش را آزاد کرده است. فریدریش
نیچه
بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش
بخشد. جبران خلیل جبران




راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست . اُرد بزرگ
یک دانشمند حتی برای عشق زمینی هم وقت ندارد! او نه رهبر
است نه فرمانبردار. او کمال بخش نیست.سرآغاز هم نیست. او
فردی بی خویشتن است. فریدریش نیچه
اگر سزاوار است آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود
، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به
دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنها برای ساعات و یا
قلمرو مشخصی ؟ جبران خلیل جبران



برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو .
اُرد بزرگ
هر اخلاق و دستور اخلاقی طبیعت بردگی و حماقت را پرورش می
دهد زیرا روح را با انضباط تحمیلی خود خفه و نابود می کند.
فریدریش نیچه
آنانی که می بخشند و در عطای خود معنایی برای درد و شکنجه
نمی یابند . اینان در جستجوی هیچ نوع نشاطی نیستند و حتی
به فکر نشر مناقب و فضایل خود نمی افتند . اینان آنچه را
که دارند می بخشند ، مانند گلها و ریحانها که بوی عطرآگین
خود را در چمنزارها و جلگه ها پخش می کنند .
خدای بزرگ با دست این افراد سخن می گوید و از میان دیدگان
این اشخاص به زمین لبخند می زند . جبران خلیل جبران







در زندگی نادان سرانجام یک گره ، صدها گره باز نشدنی است
. اُرد بزرگ
اختلاف طبقاتی از ضروریات جامعه است چون عامل اشتیاق به
پرورش حالت های والاتر کمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس
می شود. فریدریش نیچه
شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم. جبران خلیل
جبران




برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو . اُرد
بزرگ
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می
کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می کشند و
می خواهند با دیگران هم دردی کنند.کسانی که با دیگران
همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است. فریدریش
نیچه
و تو کیستی؟ تو که باید آدمیان سینه های خویش را در مقابلت
بشکافند و پرده حیا و آزرم و عزت نفس خود را پاره کنند تا
تو آنها را به عطای خود سزاور بینی و به جود و کرم خود
لایق؟
پس ، نخست بنگر تا ببینی آیا ارزش و لیاقت آن را داری که
وسیله ای برای بخشش باشی ؟
آیا شایسته ای تا بخشایشگر باشی؟
زیرا فقط حقیقت زندگی است که می تواند در حق زندگی عطا
کند، و تو که این همه به عطای خود می بالی فراموش کرده ای
که تنها گواه انتقال عطا از موجودی به موجود دیگر بوده
ای!. جبران خلیل جبران




نکات سخت هم اساسی ساده دارند . اُرد بزرگ
لذت بیرحمی در دیدن رنج دیگران است اما فردی که بیرحم است
این بیرحمی گریبانگیر خودش هم می شود و به ایشان نیز آزار
خواهد رسید. فریدریش نیچه
درختان شعرهایی هستند که زمین بر آسمان می نویسد و ما آنها
را بریده و از آنها کاغذ می سازیم تا نادانی و تهی مغزی
خویش را در آنها به نگارش درآوریم . جبران خلیل جبران






مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .
اُرد بزرگ
بشر به دلیل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دلیل
تشنگی عقل ناب. فریدریش نیچه
گروهی از مردمند که اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند
و آرزویی جز شهرت ندارند . این خودخواهی و این شهرت پرستی
که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنان را ضایع می
سازد . جبران خلیل جبران







آنانکه تیشه به ریشه بزرگان و ریش سفیدان می زنند خود و
فرزندانشان را بی پناه خواهند ساخت . اُرد بزرگ
باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فریدریش نیچه

و مردم هرگز نمی دانند پیشوا جز ذات عظیم آنها که به سوی
آسمان سیر می کند ، شکاری ندارد . جبران خلیل جبران






نادانی ، خودخواهی به بار می آورد . اُرد بزرگ
استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه
هست نمایان می شود. فریدریش نیچه
هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در
افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید .
جبران خلیل جبران







اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد
و گرم چشیدگی روزگار است . اُرد بزرگ
کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح
با خودش درگیر خواهد شد!. فریدریش نیچه
قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می
یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی
را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند . جبران خلیل
جبران







در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با
نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه
دارند . اُرد بزرگ
عشق فریبنده و ویرانگر است نه نجات بخش. فریدریش نیچه
آه این زندگی است که زندگی را می طلبد ، به توان و امید ،
به اشتیاق و شور ، اما به قالب اندامهایی در آمده است که
دلواپس مرگند و نگران گور .
در اینجا هیچ گوری نباشد ، هیچ گوری . جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش
خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از
سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . اُرد بزرگ
فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین. فریدریش
نیچه
گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که
خود نمی دانید ، کشف خواهد شد . جبران خلیل جبران







از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید .
اُرد بزرگ
نمی توان همساز طبیعت بودن را یک اصل اخلاقی دانست. زیرا
طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت
زندگی کند باید بی رحم باشد . فریدریش نیچه
کسی که بخشش می کند زمانی به نشاط واقعی دست می یابد که
پس از جستجوی فراوان نیازمندی را پیدا کند که عطای وی را
بپذیرد .تلاش برای یافتن چنین شخصی ، از ایپار لذت بخش تر
است . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

پیامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است . اُرد
بزرگ
ذهن و اندیشه مسئول به خطا افتادن بشر است. فریدریش نیچه


به پزشک خود ایمان داشته باشید و به گفته هایش ، که جز
دارویی شفا بخش نیست ، اعتماد کنید و جرعه تلخ او را با
طمانینه و خاطری جمع سرکشید . جبران خلیل جبران






همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد . اُرد بزرگ
انسان برتر از ابرانسان بسیار دور است . فریدریش نیچه
آرامش گهواره ای ست بر دامن خاک و سنگ پله هایی به جانب
افلاک . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد ، در برابرش خموش باش و
تنهایش بگذار . اُرد بزرگ
نخستین نبرد با کسانی است که با احسان شان با ترحمِ حقارت
انگیزشان، انسان را، انسان بیچاره یی را که خودش زیر بار
شرم و احساس گناه در مانده است، از پا می اندازند و دومین
دومین قلمرویی که منفی خواهی در آن حاکم است قلمرو آیین
های اخلاقی و سیاست است. فریدریش نیچه
به هنگام باز ایستادن تنفس ،نفس از تکرار پی در پی آزاد
می شود و تلاش برای آزادی از زندانی مخوف و اوج گرفتن در
فضایی گسترده و پر از آثار حیات به سوی پروردگار ادامه می
یابد ، تا بی پرده به وصال برسد . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

تنها فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را
به ریشخند می گیرند . اُرد بزرگ
با رنج عمیق درون ، آدمی از دیگران جدا می شود و والا می
گردد. فریدریش نیچه
در رنجی که ما می بریم ، درد نه تنها در زخم هایمان ، که
در اعماق قلب طبیعت نیز حضور دارد.در تغییر هر فصل ، کوهها
، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می یابند ، همانگونه که
انسان در گذر عمر ، با تجربیات و احساساتش تحول می یابد.
در دل هر زمستان ، تپشی از بهار و در پوشش سیاه شب، لبخندی
از طلوع نمایان است . جبران خلیل جبران







با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است
. اُرد بزرگ
علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع
معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت. فریدریش نیچه
شاید بتوانید دست و پای مرا به غل و زنجیر کشید و یا مرا
به زندانی تاریک بیافکنید ولی افکار مرا که آزاد است نمی
توانید به اسارت در آورید. جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی
است . اُرد بزرگ
ابرانسان است که می آفریند . فریدریش نیچه
از ابرانسان است که انسان های برتر دلگرمی و شجاعت می
گیرند . فریدریش نیچه







نامداری بی نیک نامی ، به پشیزی نمی ارزد . اُرد بزرگ
در همه جا هر چه مورد انتقاد ابر انسان است همواره نوعی
خواست ویرانگر و منفی وجود دارد. فریدریش نیچه
آنگاه مردم را درست می ببینی که در بلندیهای سر به آسمان
کشیده حضور داشته باشی و نیز در منزلگاههای دور . جبران
خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com


مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم
به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال
پیکارند . اُرد بزرگ
همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای
والاتر اما افراد فرومایه فکر می کنند که افراد والاتر به
چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه از سطحی
نگری و ریاکاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست.
فریدریش نیچه
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس
می کند . جبران خلیل جبران






در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار
دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید . اُرد
بزرگ
انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور ، خود را از تیررس
نگاه دیگران پنهان می کنند. فریدریش نیچه
جهت الهی شما ، دریایی است پهناور و بی ساحل . ذات الهی
شما از ازل پاکیزه بوده است و تا ابد نیز خالص و پاک خواهد
ماند . جبران خلیل جبران







میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه
نبروی کنونی ماست . اُرد بزرگ
فرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب ها نیست و فیلسوف
آن را پنهان می کند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران
در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند که کسانی که
او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار
خواهند شد. فریدریش نیچه
همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون
شماست ، در خلقت است. جبران خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد
کن . اُرد بزرگ
آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند . فریدریش
نیچه
براستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس
آن؟
خداوند، درهای فراوانی ساخته که به حقیقت گشوده می شوند و
آنها را برای تمام کسانی که با دست ایمان به آن می کوبند ،
باز می کند.
نیکی در انسان باید آزادانه جریان و تسرِی یابد . جبران
خلیل جبران


******************** www.zibaweb.com



خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . اُرد
بزرگ
حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار
است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است. فریدریش نیچه
به رویاها ایمان بیاورید که دروازه های ابدیت اند . جبران
خلیل جبران







میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد ، مگر دیدار پدر
و مادر . اُرد بزرگ
با دیگران بودن آلودگی می آورد. فریدریش نیچه
گروهی دریای زیبای حقیقت را به درون خود نهان دارند و زلال
آنرا در پیاله کوچک کلام نمی کنند . به گرمای مهربان سینه
ی آنان باشد که جان به سکوتی موزون ماوی گزیند . جبران
خلیل جبران







دریاها نماد فروتنی هستند . در نهاد خود کوه هایی بلندتر
از خشکی دارند ولی هیچ گاه آن را به رخ ما نمی کشند . اُرد
بزرگ
باید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این
تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه
معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود
کمتر از حقیقت است. فریدریش نیچه
اگر از دوست خود جدا شدی ، مبادا که بر جدایی اش افسرده و
غمین گردی ، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر
برانگیخته است ، ای بسا که در غیابش روشن تر و آشکارتر از
دوران حضورش باشد . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد
کن . اُرد بزرگ
نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام
نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به
معنای رد کردن زندگی است. فریدریش نیچه
اگر به دیدار روح مرگ مشتاقید ، هم به جسم زندگی روی
نمایید و دروازه های دل بدو برگشایید .
که زندگانی و مرگ ، یگانه اند ، همچنانکه رودخانه و دریا .
جبران خلیل جبران







خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است .
ارد بزرگ
آنچه برای یک نفر سزاوار است را نمی توان گفت برای فرد
دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی
سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم
یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست. فریدریش نیچه
انسان فـرزانه با مشعـل دانش و حکمت، پیش رفته و راه
بشریت را روشن می سازد . جبران خلیل جبران







پیش نیاز دلیر بودن بدنی ورزیده نیست ، گاهی آدمهای
سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک مالیده اند . اُرد بزرگ
بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی
دیگر در یک کتاب می گوید . فریدریش نیچه
زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دین شماست .آنگاه که به
درون آن پای می نهید، همه هستی خویش را همراه داشته باشید
. جبران خلیل جبران






همای بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه ای به
گستره و پهنای کوهستان داشته باشی . اُرد بزرگ
کسانی که مردم آنها را اهل اخلاق می دانند اگر ما
اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر
دوست ما باشند. فریدریش نیچه
ایمان از کردار جدا نیست و عمل از پندار . جبران خلیل
جبران







در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و
همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام . اُرد
بزرگ
ارزش یابی هر چیز بستگی به توان خواهی آن دارد. فریدریش
نیچه

چه حقیر است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را میان دیده و
دنیا قرار داده و هیچ نمی بیند جز خطوط باریک دستانش. در
خانه نادانی ، آینه ای نیست که روح خود را در آن به تماشا
بنشیند . جبران خلیل جبران







آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به مادیات ، ارزشهای
آدمی را زیر پا نمی گذارد . اُرد بزرگ
فرزانگی نمی تواند خود خواهانه باشد و فرزانه نمی تواند
منزوی بماند . فریدریش نیچه

با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنید که چشمهایشان
، چهره ی سالها را دیده و گوشهایشان ، نوای زندگی را
شنیده است . جبران خلیل جبران







اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از
گرفتاری خویش آگاه سازی . اُرد بزرگ
عرصه عمل برای ابر انسان بی کرانه است . فریدریش نیچه

کامل ترین پاداش برای انسان ، بخششی است که بتواند امیال
هستی اش را تغییر دهد و خواستهای دو لب خشکیده از عطش او
را دگرگون سازد و تمام زندگی اش را به چشمه های همیشه
جوشان و ابدی تبدیل کند . جبران خلیل جبران







بزرگی ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . اُرد بزرگ
درسی که از بازگشت جاودان می گیریم این است که چیز منفی
باز نمی گردد. معنای بازگشت جاودان این است که هستی،
انتخاب است. تنها آن چیزی باز می گردد که تصدیق کند یا
تصدیق شود . فریدریش نیچه

شکنجه ها عشق به شما روا می دارد تا به رازی که در
دلهایتان نهفته است پی برید و بدین وسیله جزئی از قبل حیات
باشید . جبران خلیل جبران







هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است .
اُرد بزرگ
سرود ابرانسان، سرود ارزش های نو آفریده است . فریدریش
نیچه
چنانکه برگ ناچیز درخت نمی تواند رنگ سبز خود را تغییر دهد
و آن را به زردی درآورد ، جز با خواست طینت درخت و نوعی
شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسی هم که
مرتکب گناهی می شود قادر نیست بدون خواست و اراده ناپیدای
شما و نیز بدون آگاهیهای مرموز دل شما مرتکب بزهکاری شود ،
زیرا شما همگی در یک قافله رو به سوی ذات الهی در حرکتید
(راه شمایید و رهروان شما ) . جبران خلیل جبران



******************** www.zibaweb.com


اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک
مشو . اُرد بزرگ
اصولا زمانی پوچی برای چیزی معنا پیدا میکند که بیایم
برای آن ، هدفی تعریف کنیم .و اگر بدانیم هدفی در کار
نیست، به پوچی هم نخواهیم رسید . فریدریش نیچه
ظاهر هر چیز بنا بر احساس ما تغییر می کند و به این خاطر،
سحر و زیبایی را در آن می بینیم ، حال آنکه سحر و زیبایی،
به واقع درون خود ماست.آنکه فرشتگان و شیاطین را در زیبایی
و زشتی زندگی نمی بیند ، به یقین از دانش و آگاهی دور است
و روحش نیز تهی از عشق و محبت . جبران خلیل جبران


با گذشت ، شما چیزی را از دست نمی دهید بلکه بدست می آورید
. اُرد بزرگ
جرم این است که ندانیم زندگی خیلی ساده تر از اینهاست که
ما فکر می کنیم . فریدریش نیچه
زمانی که خورشید از پیشوایان در غروب جدا می شود ، هنگامی
که از مشرق دوباره زبانه کشد هرگز آنها را در آن مکان
نخواهد دید ، زیرا آنها در حرکت و سیری که به ایشان ارزانی
شده است همچنان بیدار و در حرکتند ، حتی اگر زمین به خواب
رفته باشد . جبران خلیل جبران

******************** www.zibaweb.com

سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . اُرد
بزرگ
فلسفه معنوی ترین خواست قدرت است . فریدریش نیچه
انسانیت روح خداوند است در زمین.در اعماق روح، شوقی است که
انسان را از دیده به نادیده ، و به سوی فلسفه و ملکوت سوق
می دهد. جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

جز نامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست .
اُرد بزرگ
کشش به سوی توانایی گوهره اصلی زندگی انسان می داند .
فریدریش نیچه
اگر نوازندگان و پایکوبان و بازیگران به سوی شما آمدند ،از
عطایای آنان بگیرید و هرگز محرومشان نسازید ، زیرا آنان
میوه ها و عطر ها را چون شما جمع آوری می کنند و با اینکه
متاع خود را از رویاها به دست می آورند و کالای خود را از
خوابها و خیالها ساخته اند ولی ، به هر صورت ، کالای آنان
زیبنده ترین جامه برای روح شما و لذیذترین غذا برای روان
شماست . جبران خلیل جبران




******************** www.zibaweb.com

دیدگاه خوب مردم ، بهترین پشتیبان برگزیدگان است . اُرد
بزرگ
فروپاشی و زوال هر فرهنگ یا هر شخص هنگامی رخ می دهد که
کشش به سوی نیرومندی رنگ بازد و چیز دیگری بر این کشش
اولویت یابد ، ولو این جایگزین خرد ، دانش و هنر باشد.
فریدریش نیچه
در هر کاری که انجام می دهی ، روح خود را در آن سهیم
گردان و اطمینان داشته باش که تمام ارواح پاکی که از این
خاکدان رو به اقلیم بالا رخت بر بسته اند ، از عالم بالا
فرود آمده و اطراف تو حلقه زده اند و به دقت در اعمال تو
می نگرند . جبران خلیل جبران



********************

برای ربودن دل آدمیان باید بر هم پیشی گرفت و این
زیباترین آورد زندگی است . اُرد بزرگ
فرد مقتدر کسی است که قادر به کسب تعهد است، زیرا حق
چنین کاری را به دست آورده و یا کسب کرده است. فریدریش
نیچه
کسی که کشته می شود ، در جریان قتل خود سهمی دارد و نمی
تواند از آن تبرئه شود . آن که چیزی از وی به سرقت می رود
نمی تواند از سرزنش برکنار باشد.انسان نیکوکار هرگز نمی
تواند خود را از اعمال تبهکاران تبرئه کند ، و انسان پاک
نمی تواند از آلودگی و ناپاکی تبهکاران در امان باشد . چه
بسا که انسان مجرم ، خود قربانی کسی است که جرم و جنایت
را در حق او انجام داده. جبران خلیل جبران




خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است . اُرد بزرگ
زمان لا یتناهی است و هر چه وجود دارد، در یک گردش ادواری
تکرار می شود و این عمل تا انتهای نا معلومی ادامه خواهد
داشت. فریدریش نیچه
شما در بسیاری از رنجها بر سر دو راهی قرار گرفته اید ، و
این رنجها جرعه هایی هستند بسیار تلخ و زهرآگین که پزشکی
حکیم و چیره دست بیماریهایی را که در درونتان ریشه دوانیده
اند ، با آنها علاج می کند . جبران خلیل جبران


جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می شود
. اُرد بزرگ
برای گله ی انسانی تمام نشانه های ابرانسان چون نشانه های
بیماری یا دیوانگی ظاهر می شوند. فریدریش نیچه
هر گاه مهر به شما اشاره کند دنبالش بروید .حتی اگر
گذرگاهش سخت و ناهموار است .و وقتی بال هایش شما را در بر
می گیرد اطاعت کنید .حتی اگر شمشیری که در میان پرهایش
پنهان است شما را زخمی کند .و اگر با شما سخن گفت او را
باور کنید .گر چه صدایش رویاهای شما را بر آشوبد چون باد
شمال که باغ را ویران می کند . جبران خلیل جبران

********************

سربازی که می ترسد ، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می
افکند . اُرد بزرگ
هزار تلاش انسان به اندازه یک تقدیر کارساز نیست. فریدریش
نیچه
طبیعت با آغوشی باز و دستانی گرم ، از ما استقبال کرده و
می خواهد که از زیبایی اش لذت بریم.چرا انسان باید آنچه در
طبیعت ساخته شده است را از بین برد ؟ جبران خلیل جبران

ماخذ : http://nachit.blogfa.com/post-252.aspx

تارنگار با من حرف بزن

زندگي،

پيشكشي است براي شاد زيستن.

ارد بزرگ


ماخذ : http://eshqe-man.blogfa.com/post-10.aspx

تارنگار با من حرف بزن

سكوي پرش و گزينش بهتر مي تواند در هر

گاه و جايي يافت شود، مهم آنست كه تا آن زمان،

پاكي و شادابي خويش را نگاه داريم.

ارد بزرگ



ماخذ : http://eshqe-man.blogfa.com/post-11.aspx

تارنگار اسب وحشی سفید : بیوگرافی خسر گلسرخی

بیوگرافی خسر گلسرخی

خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد نام پدرش قدیر بود که گلسرخی در سن 5/1 سالگی این تکیه گاه را از دست داد مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت که بعد از مرگ همسرش، خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید که در قم می زیست برد. وحید مرد مبارزی بود که در کنار میرزا کوچک خان جنگلی در نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است). در سال 1341 پدر بزرگش فوت کرد آن زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حکیم سنایی و حکیم نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت کردند و در خانه ای کوچک در محله امین حضور سکنی گزیدند او روزها کار می کرد و شب ها درس می خواند. خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابک رستگار – افشین راد – خسرو کاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان فرانسه به طور کامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های ادبی نیز می زد.
کار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفکرش ازدواج کرد زندگی در کنار عاطفه و تاثیر پذیری از افکار او آثار گلسرخی را غنی تر کرد بطوری که دوران شکوفایی فکری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها انتشار یافت به صورت کتاب چاپ نشد. تنها چیزی که میتوان به عنوان کتاب چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ” سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی انتشارات (کتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا” کاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان دشنه و دل” و ” من در کجای جهان ایستاده ام” چاپ کرد که این دفتر نیز در آن است. خسرو برای چاپ کتابهایش با (کتاب نمونه) قرارداد بسته بود که به انجام نرسید و بعدها یکی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور که از دوستان گلسرخی بودند تأکید کرده اند که خسرو قصد داشت این نام را بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد.
او چهار سال در کنار همسرش زندگی کرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محکوم شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اکنون دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می کند).
بیشترین علت دستگیری گلسرخی عضویت در محفلی بود که موقع دستگیری مدت یکسال بود که از این محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد که جز حرف و خیال‏بافی و احیانا” چپ‏روی‏های نمایشی و خطرناک هیچ نیست . در آغاز ورود به آن جمعیت کذایی برای اینکه همسر و تنها پسرش را از این گرداب دور کند، ظاهرا از خانواده خود برید. و با عاطفه گرگین تبانی کرد و کوشید تا در انظار این طور جلوه دهد که به علت اختلاف و عدم تفاهم جدا از خانواده خود زندگی می‏کند و این رشته خانوادگی در حال گسستن است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری می‏داد،
خسرو گلسرخی در 29 بهمن 1352 به جرم شرکت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینکه به خاطر بودن در زندان ساواک هرگز نمی توانست چنین کاری را انجام دهد و صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در میدان چیت گر تیر باران شد ..
دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش کرامت الله دانشیان و دفاعیه ای که خسرو گلسرخی کرد هنوز در پیکره تاریخ ایران می درخشد و یکی از صحنه های باشکوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان است او دفاع خود را چنین آغاز کرد:
به نام نامی مردم:
من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی کنم بعنوان یک مارکسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا که هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیکترم و هر چه کینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید که خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند.
او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حکومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند که یزید گوشه ای از تایخ را اشغال کرد ولی آن چه که در تداوم تاریخ تکرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حکومت یزید آن چه را که خلقها تکرار کردند و می کنند راه حسین است.
وقتی دادگاه نظامی حکم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت کرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یکدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند
محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس ساواک را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از شاه تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواک وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می کشید او می دانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می کنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ کس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکرده ام ؟؟؟
در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و می خواهد که چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای باقی بشتابد ..
او در وصیت نامه اش می نویسد :
من یک فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میکنم. و شما آقایان فاشیست ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد
ضمنا“ یک عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یک هزار و دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.

اشک سهراب سپهری در فراق خسرو گلسرخی

شاید در گیر و دار اعدام خسرو گلسرخی

سهراب سپهری اینچنین سرود :

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید اینست

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

و در بند آخر با کنایه می گوید در افسون گل سرخ ! که احتمالا اشک است شناور باشیم

بی اختیار بیاد این جمله ارد بزرگ می افتم که :تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای ( امواج) گیتی است . و باز همو می گوید :شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است .

تاریخ مفاهیم و رازه های بسیاری را با خود می برد و رازهای جدیدی پیش روی ما می گذارد .

سهراب نگاه دردمند خود را با کلماتی کوچک اما وسیع بیان می دارد.

او همانند اخوان شمشیر از رو نبسته

او شمشیرش اشک و احساس لطیف ش است

به یاد او یکی از اشعار زیبایش را می گذارم که با کمی دقت می توان در آن ، راز های را یافت ...

شبی سرد است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

نیرنگی است و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور

دور ماندند زمن آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها سازد پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر،سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غمی هست به دل

غم من،لیک غمی غمناک است


منبع: کتاب حماسه خسرو گلسرخی – نوشته آرمان

ماخذ : http://vahshiyesefid2.blogfa.com/post-50.aspx


shdj Sat98 Professional Forums : نجابت آزرمیدخت

در پگاه نخستین روز بهمن ماه آزرمیدخت ، سی و دومین پادشاه ساسانی پس از چهار ماه پادشاهی تنها بخاطر نجابتش و این که تن به خواسته های زیرکانه و پیاپی فرخ هرمز فرمانروای خراسان نداد و همسر او نشد بدست رستم پسر فرخ هرمز کور شده و از کاخ رانده شد رستم می پنداشت پدر پیرش را ملکه ایران از پای درآورده است حال آنکه آزرمیدخت پاکتر از گلهای لاله بامدادان بود .
نجابت او بر کسی پوشیده نبود و به گفته ارد بزرگ اندیشمند فرهیخته ایران زمین : زیباترین خوی زن ، نجابت اوست . اما این زیبایی را کسی بر پادشاه ایران برنتافت و او با چند نفر از نزدیکان خویش به کاروانسرایی بین شاهرود و سبزوار رفته و تا آخر زندگی همانجا ماند .


سایت تبیان : آنانی که در کنار ما زندگی می کنند.....

آنانی که در کنار ما زندگی می کنند اما کنشی ندارند و وارستگی را در پشت کردن به جهان می دانند گوشه نشینی می کنند و همه چیز را گذرا می دانند تکه گوشتهای هستند که هنوز از جهان حیوانی خود به دنیای آدمیان پا نگذاشته اند . آنکه ما را به این جهان آورد فر و خرد را مایه رشد ما قرار داد ، باید به آنان گفت خرد و دانش را انکار کردن با خوابیدن و مردن تمیزی ندارد .

ارد بزرگ


ماخذ : http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=394737


تارنگار سرزمین جاوید : ارد دوم و سورنا

ارد دوم و سورنا

http://hitanalyst.files.wordpress.com/2008/12/partian.jpg


می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران (( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد .

پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟
گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود .
پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟
سورنا پاسخ داد به ادامه نگاهبانی از ایران زمین .
پیرزن با نگاهی مهربانانه از او پرسید : آیا کسی هست که بخواهی بخاطرش جان دهی ؟
سورنا گفت : برای شاهنشاه ایران حاضرم هر کاری بکنم .
پیرزن گفت : آنانی را که شکست دادی برای آیندگان خواهند نوشت کسی که جانت را برایش میدهی تو را کشته است و فرزندان سرزمینت از تو به بزرگی یاد می کنند و از او به بدی !
سورنا پاسخ داد : ما فدایی این آب و خاکیم . مهم اینست که همه قلبمان برای ایران می تپد . من سربازی بیش نیستم و رشادت سرباز را به شجاعت فرمانده سپاه می شناسند و آن من نیستم .
پیرزن گفت : وقتی پادشاه نیک ایران زمین از اینجا می گذشت همین سخن را به او گفتم و او گفت پیروزی سپاه در دست سربازان شجاع ایران زمین است نه فرمان من .
اشک در دیدگان سورنا گرد آمد .
بر اسب نشست .
سپاهش به سوی کاخ فرمانروایی ایران روان شد .
ارد دوم ، سورنا و همه میهن پرستان ایران هیچگاه به خود فکر نکردند آنها به سربلندی نام ایران اندیشیدند و در این راه از پای ننشستند .
به سخن ارد بزرگ : میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .
یاد و نام همه آنان گرامی باد .


ماخذ : http://ariaman.blogfa.com/post-85.aspx


تارنگار کشکول اندیشه : سخنان بزرگان و دانستنیهای جالب

جان استیل : همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست ، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است .
اُرد بزرگ : تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست ، برسان شب را به روشنایی

امیل زولا : بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند

همدون قصار : هر که در سیرت و رفتار پیشینیان نظر کند ، متذکر می شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است .

جرجی تایلر : مغرور بودن به دانش خود ، بدترین نوع جهالت است

جبران خلیل جبران : چه حقیر است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را میان دیده و دنیا قرار داده و هیچ نمی بیند جز خطوط باریک دستانش. در خانه نادانی ، آینه ای نیست که روح خود را در آن به تماشا بنشیند

لرد بایرون گفته: مردن برای زنی که دوستش داری از زندگی کردن با او راحتتر است!!!

فردریش نیچه :آنچه كه باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست كه آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است كه آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و كنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را.

فردریش نیچه :آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها.

ویلیام جیمز : خوشبختی ، جستن خوشبختی است نه یافتن آن

فلمز : یکبار پشیمان نشدم بر اینکه چرا گفتم ولی باره ندامت بردم به آنچه گفتم

فارابی : آنکه نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه که هست داند هرگز به سرحد کمال نرسد

فلمز : یکبار پشیمان نشدم بر اینکه چرا گفتم ولی باره ندامت بردم به آنچه گفتم

فارابی : آنکه نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه که هست داند هرگز به سرحد کمال نرسد

فرانتس کافکا :دانش در عین حال پله ای است که به زندگی جاودان رهبری می کند و سدی است که جلو این زندگی را میگیرد.

مولانا :بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی

نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می داند ، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد " . ارد بزرگ


خود را قربانی کنیم بهتر است تا دیگران را " . گاندی


مرا دوست بدار،اندكی ولی طولانی " . كریستوفر مارلو

نگاهت رنج عظیمی است، وقتی بیادم می‌آورد كه چه چیزهای فراوانی را هنوز به تو نگفته‌ام " . آنتوان سنت اگزوپری
کردار ناپسند خویش را با دارایی زیاد هم نمی توانی پنهان سازی " . ارد بزرگ

فكر نو بسیار ظریف و حساس است ،با یك ریشخند كوچك می میرد و كنایه ای كوچك آن را بسختی مجروح می كند " . هربرت اسپنسر

كسی كه دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می كند " . گوته


لازم نیست گوش كنید، فقط منتظر شوید . حتی لازم نیست منتظر شوید ، فقط بیاموزید آرام و ساكن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشكش خواهد كرد تا نقاب از چهره‌اش بردارید انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور به پای شما در خواهد غلطید " . فرانتس كافكا

برای پاک کردن کتاب ها کافی است آن ها را باز نکنیم.آدم ها هم همین طور: برای محو کردن شان کافی است هرگز با آن ها صحبت نکنیم

یک کلکسیونر و یک حسود فرق زیادی با هم ندارند، هر دو در هراس از دست دادن یک قطعه اند

انشتین می گه : اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان كاركرد مغزشان یك میلیونوم معده شان بود اكنون كره ی زمین تعریف دیگری داشتچ

ارد بزرگ : در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود ، در دیگری را جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید.

آنتونی رابینز : زندگی خود را بصورت شاهکاری بی همتا در آورید.
.


خوشبخت کسی است که راه قدر دانی از خدمت دیگران را بلد است
و شادی دیگران را به قدر شادی خود حس میکند
(
گوته)

من دریافته ام که انسانی هر اندازه که مصمم به خوشبخت زیستن باشد
همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگی خواهد کرد
(
ابراهام لینکلن)

برای نیل به خوشبختی هیچ راهی خطاتر از
لذت طلبی و کوشش برای درک عیش و نوش و خوشیهای عالم نیست
(
ارتور شوپنهاور)

غنچه خوشبختی در جای تاریک و بی صدا و گودی پنهان است
که بسیار نزدیک به ماست ولی ما کمتر از انجا می گذریم و ان دل خود ماست
(
موریس متر لینگ)


خوشبختی یگانه چیزی است که می توانیم بی اینکه خود داشته باشیم
دیگران را از آن بر خوردار کنیم
(
کارمن سیلوا)


خوشبخت کسی است که دم را غنیمت میشمارد و به خود میگوید
من امروز خوشم تا فردا چه پیش اید
(
درایدن)


بسیاری از مردم خوشبختی را می جویند
مانند کسی که کلاه خود را که روی سرش می باشد می جوید
(
لناو)


انسان در اغوش خوشبختی ،خوشبختی را جستجو میکند
(
دشتی)


بشر به خوشبختی خیلی زود عادت میکند و چون خیلی زود عادت میکند
خیلی زود هم فراموش میکند که خوشبخت است
(
اندره موروا)


یکی از راههای خوشبختی این است که
شخص نسبت به کوچکترین نعمتها شکر گذار باشد
(
هرشل)



به دست آوردن آنچه را که ما آرزو داریم موفقیت است
اما چیزی را که برای به دست آوردن آن تلاش نمی کنیم خوشبختی است
(
لوسیا)


انسان برای خوشبختی خلق شده و خوشبختی از راه کار مفید حاصل میشود
(
ساموئل اسمایلز)


به عقب نگاه نکنید ممکن است خوشبختی را که رو به سوی شما دارد از دست بدهید
(
ساچل پیچ)


خوشبختی چیزی نیست که ان را حس کنیم فقط باید ان را به یاد بیاوریم
(
اوسکارو ایلد)

ماخذ : http://kavironline.blogfa.com/post-90.aspx


تارنگار صحرای وب : پاسخ دندان شکن

فرمانروای روسیه برای نادر شاه افشار پیام فرستاد در صورتی که پادشاه ایران بخواهد می تواند برای فتح هند کمک های بسیاری به ایران بنماید منوط بر این که به او کمک کند تا روسیه خاور اروپا را متصرف شود . این در حالی بود که فرمانروای روسیه می دانست ارتش ایران نیرومند ترین ارتش آن روز جهان است اما از آنجایی که برایش فتح اروپای خاوری یک آرزو بود این پیشنهاد را برای فرمانروای ایران فرستاد . نادر برایش نامه ایی نوشت که پس از سلام چنین بود . ما برای کشور گشایی به هند نخواهیم رفت . آنچه ما می خواهیم محاکمه ۸۰۰ خونخواریست که بیست سال به ایران ستم کرده اند ، برای این کار نیازی به کمک شما نیست . در ضمن ما ایرانیان نیاز به خانه و کاشانه مردم دیگر کشورها نداریم . پاسخ نادرشاه افشار گویای این حقیقت است که او برای آرمان های بزرگش چشم کمک از جایی جز مردم ایران را نداشت و بگفته ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان : مردان پیشآهنگ ، راه را با داشته های میهنی خویش باز می کنند و نه کمک اجنبی . خوی تجاوز گری روس ها در طول تاریخ همواره همانند دولتهای انگلیس و فرانسه دیده می شود که این سه مورد در تمام دودمانهای ایران باید مورد توجه قرار گیرد .


ماخذ : http://sered.mihanblog.com/post/1189

تارنگار نگین 84 : ادمه نکات

دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از آن روست كه جز كنجكاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد . فردریش نیچه

آن که پرسشهای پراکنده در وادی های گوناگون را همزمان می پرسد ، تنها می خواهد زمان و نیروی استاد را تباه کند . اُرد بزرگ

هر جدایی یک نوع مرگ است و هر ملاقات یک نوع رستاخیز . شوپنهاور

مرد بزرگ تنها به خود متکی است و جز از خود از هیچکس چیزی طلب نمی کند ولی مردان کوچک از دیگران توقع دارند . پاتریک هانری

مصمم شوید كه كارى باید صورت گیرد، سپس راه انجام آن را خواهید یافت . آبراهام لینكلن

اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری . بزرگمهر

به انسان تندرستی و ثروت بدهید ، او هر دو را در جستحوی سعادت از دست خواهد داد . پوشه

هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست . اُرد بزرگ

آنکس که زورمند و قوی است ، می تواند با مشت توانای خود دهان ضعیفی را در هم بشکند در حالیکه باید بداند که مشت درشت تری هم در آستین قویتری پنهان است . پوشه

برادرم تو را دوست دارم ، هر كه می خواهی باش ، خواه در كلیسایت نیایش كنی ، خواه در معبد، و یا در مسجد . من و تو فرزندان یك آیین هستیم ، زیرا راههای گوناگون دین انگشتان دست دوست داشتنی "یگانه برتر " هستند ، همان دستی كه سوی همگان دراز شده و همه آرزومندان دست یافتن به همه چیز را رسایی و بالندگی جان می بخشد . جبران خلیل جبران

به نظر من ما روزی خواهیم مرد که نخواهیم و نتوانیم از زیبایی لذت ببریم و در صدد نباشیم آن را دوست بداریم . آندره ژید

اگر ما (( بی دل و جان )) هستیم ؛ دست کم نسبت به زندگی چنین نیستیم ؛ بلکه ؛ اکنون با همه انواع (( تمنیات )) روبروییم . با خشمی ریشخند آمیز در آنچه (( آرمانها )) می نامیمشان ؛ در حال غور و تامل هستیم. ما خویش را خوار می شماریم تنها از آن رو که لحظاتی وجود دارند که نمی توانیم آن انگیزش نامربوطی را که (( آرمانگرایی )) نام دارد ؛ مهار نماییم. تاثیر نازپروردگی بیش از اندازه ؛ نیرومند تر از خشم فرد بی دل و جان است . فردریش نیچه

بزرگواری ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . اُرد بزرگ

وضع و حال مردمان تنگ فکر به وضع و حال بطریهای تنگ دهن می ماند ، هرچه کمتر در خود داشته باشند با سر و صدای بیشتری آن را به خارج می ریزند . پوپ

ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. شوپنهاور

خدا به زمان احتیاج ندارد و هرگز دیر نمی کند . اسکاول شین

اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی . اُرد بزرگ

اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد . بزرگمهر

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش که کمال آنچه هستی باشی . دی سلز

زندگی چیست ؟ یک مزبلۀ کثیف ، یک قتلگاه فجیع ، یک دارالمجانین بزرگ که تا کنون تحت هیچ قانون منظمی اداره نشده است . ویر

هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید . اُرد بزرگ

زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است . گوته

مراقب باشید چیزهایی را كه دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را كه بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید. جرج برنارد شاو

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند كه نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند. برنارد شاو

من از عشق بدم می آید ، برای اینکه یک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم . مارک تواین

اگر بخواهی بر عالم فرمانروا باشی باید عقل بر تو حاكم باشد . سه نه ك

اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد . اُرد بزرگ

صدیق ترین ،بی توقع ترین،مفیدترین و دائمی ترین رفیق برای هر كسی كتاب است. مارك تواین

کمی عقل سلیم، اندکی اغماض و قدری خوش خلقی داشته باشید، آن وقت خواهید دید در این دنیا چقدر آسوده و خوشبخت اید. سامرست موام

آدمی می تواند بارها و بارها به شیوه های گوناگون قهرمان شود . اُرد بزرگ


ماخذ : http://www.negin84.mihanblog.com/post/archive/1387/4/3


باشگاه تحلیلگران جوان آریا - تحقق اصلاح الگوي مصرف ،موانع وراهکارها

تحقق اصلاح الگوي مصرف ،موانع وراهکارها
نویسنده: موسي کاظم زاده
مترجم:
ارسال کننده: موسي کاظم زاده
22 تير 1388

تحقق اصلاح الگوي مصرف ،موانع وراهکارها

سال 1388 به ياري خدا وند متعال ازسوي رهبر انديشمندمان حضرت آيت الله خامنه‌اي بعنوان اصلاح الگوي مصرف نامگذاري شد وهمه مسئولان کشورما ن راموظف کرد با بهره گيري از امکانات مادي و معنوي موجود درکشورمان، کارهاي نو و ابتکاري و راههاي ميان بررابراي تحقق اين راه با انجام حرکت هاي اصولي،کاربردي و گسترش فرهنگ مطلوب نحوه درست مصرف کردن را در ارائه خدمات به همه قشرها به خصوص قشرهاي محروم جامعه و براي رشد و شکوفايي هر چه بيشتر کشورمان در بخشهاي مختلف بکارگيرند.

نامگذاري سال جديد از سوي مقام معظم رهبري بعنوان سال اصلاح الگوي مصرف شايد در ظاهر بعضي ها بعنوان کليشه شدن نامگذاري سالها به نظر برسد ولي نکته مهم اين است که همين عناوين نشان از اهميتي دارد که عمل کردن به آنها مي تواند عاملي مهمي درترقي و شکوفايي هر چه بيشتر کشورمان گردد.

تعيين نام اصلاح الگوي مصرف براي سال جديد، توأم با تعيين شفاف دو هدف راهبردي نظام در دهه چهارم؛ يعني ميل به پيشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روش‌ها و الگوهاي برنامه‌ريزي، مديريت و نظام اجرايي است.

اساسا اصلاح الگوي مصرف را بايد از ابعادي چندجانبه نگريست. مفهوم اصلاح الگوي مصرف، مصاديق مصرف نادرست و ريشه‌هاي مصرف‌گرايي از جمله اين ابعاد هستند.

پديده مصرف گرايي و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهينه قرار گرفته است. «مصرف گرايي» يا به عبارت ساده تري اسراف كه يكي از بزرگترين آفت ها و آسيب هاي فردي و اجتماعي و از گناهاني است كه مورد نهي شديد خداوند متعال واقع شده است و در مقابل اعتدال و ميانه روي در مصرف قرار گرفته است؛ به طور كلي هرگونه زياده روي در كميت و اتلاف را شامل مي شود.

در حقيقت مصرف گرايي عامل تخريب رشد، توسعه و از بين رفتن منابع ملي است. مصرف گرايي از يك نگاه در معناي مصرف نامتعارف است كه نياز فيزيكي فرد را برطرف نمي سازد، بلكه نياز كاذب فرد يا افراد را كه گاه به تقليد از ديگران، تبليغات، شرايط مادي يا تغييرات ساختار جامعه ايجاد شده برطرف مي سازد. مصرف گرايي در نگاه عالمان دين نيز در همان معناي لغوي اسراف استعمال شده است و هرگونه بيهوده گرايي، زياده روي و اتلاف و مانند آنها را اسراف مي دانند.

نامگذاري مقام معظم رهبري امسال را به عنوان اصلاح الگوي مصرف بحث تازه اي درکشورمان نيست چراکه با كمي بررسي متوجه خواهيم شد، اصلاح الگوي مصرف و تصحيح رفتاراسراف گرايانه ما دغدغه نزديک دودهه مقام معظم رهبري است که بارها در بين مسئولان ، نسبت به اين قضيه هشدار دادند.

اينك در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي كه به شعار پيشرفت و عدالت مزين گشته است، بيش از پيش به اصلاح الگوي مصرف براي ايجاد عدالت و پيشرفت نيازمنديم. اصلاحي كه اگر صورت گيرد مي تواند نقش اساسي در ايجاد عدالت در بين طبقات جامعه و پيشرفت براي كشور داشته باشد.

مفهومي اصلاح الگوي مصرف

با توجه به شکل پذيري رفتار فردي و اجتماعي مردم از دين و تاثيرملموس و انکار ناپذير آموزه‌هاي ديني بر کم و کيف مصرف بررسي و کاويدن آن از اين نگاه نيز داراي اهميت فراوان است.پيش از هر بحثي بايد مصرف كردن را تعريف كنيم. مصرف كردن در معناي عادي و هنجار آن يعني استفاده درست و به اندازه از منابع طبيعي براي زنده ماندن و زندگي كردن.

اصلاح الگوي مصرف نيزعبارت است از نهادينه كردن روش صحيح استفاده از منابع كشور به قسمي كه سبب ارتقاي شاخص‌هاي زندگي مردم و كاهش هزينه‌ها شده و از اين منظر زمينه‌اي براي گسترش عدالت عمومي است. از طرفي الزام مصرف بهينه باعث شده تا علاوه بر پيشرفت علمي ناشي از ارتقاي فناوري در طراحي و ساخت وسايل و تجهيزات بهينه مطابق با استانداردهاي جهاني، فرصت توزيع مناسب منابع و پيشرفت در بخش‌هايي كه كمتر مورد توجه قرار داشته نيز فراهم شود.

نكته قابل تامل آن است كه اصلاح مصرف با اصلاح الگوي مصرف تفاوت داشته و نبايد آن دو را با هم خلط كرد. در ابتدا سخن از كاهش مصرف مردم نيست، چرا كه اصلاح مصرف، يك مبحث مديريتي است و لذا اصلاح، لزوما به معناي كاهش نيست. حتي در ارتباط با واژه الگو نيز منشأ بسياري از رفتارها به مردم برنمي‌گردد و نظام مديريتي آنها را ايجاد كرده است.

ارائه الگوي صحيح و اصلاح الگوي موجود مصرف به معناي حفظ، تقويت، ساماندهي ظرفيت‌ها و امكانات بي‌پايان كشوري است كه مي‌خواهد در دوره معاصر، تمدن اسلامي را بازسازي و جامعه نمونه‌اي را براي ارائه به ديگر جوامع معرفي كند.

ارائه الگوي صحيح مصرف به معناي ارائه الگوي مديريت و نظارت در سرمايه‌ها و منابع ملي و توزيع در عرضه آن نيز هست كه در آياتي از جمله در داستان حضرت يوسفع، بدان اشاره شده است؛ بنابراين لازم است با تهيه قوانين و به‌كارگيري درست و اعمال قانون از هرگونه سوءاستفاده در بخش مديريت (بخصوص مديريت دولتي) جلوگيري شود كه اين خود يكي از منابع مهم افزايش ثروت و سرمايه ملي براي دستيابي به شكوفايي و پيشرفت اقتصادي است.

خداوند بصراحت در آيه دهم سوره اعراف از تسلط و مالكيت و حكومت انسان بر زمين و بهره‌مندي وي ازانواع مواهب سخن گفته و از وي خواسته تا با بهره‌گيري درست و مناسب از اين نعمات و قدرت در مسير كمال و تعالي گام بردارد و سپاس و شكر عملي و حقيقي را به اين شكل ابراز و اظهار كند. در ضمن از آنجا كه هرگونه فعاليت و تصرفي در هر يك از بخش‌هاي مربوط به توليد، مبادله و مصرف در رشد و شكوفايي اقتصادي بسيار موثر است، مساله تبيين بهترين و كامل‌ترين روش در بخش‌هاي مذكور مورد توجه قرآن و اسلام واقع شده است.

اصلاح الگوي مصرف ازديدگاه قرآن

دين مقدس اسلام بهره‏بردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زيباييهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زياده‏روى را حرام و ناروا مى‏داند و اين بدان جهت است كه مسلمان به تناسب امكانات و توانايى و كارآيى خود، در برابر جامعه مسؤوليت دارد. در اين صورت فرد اسرافكار قهرا از اجراى مسؤوليت و تعهدات اجتماعى خود بازمى‏ماند و از اين رهگذر بر پيكر جامعه ضربه مى‏زند.

قرآن مجيد اين حقيقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهايى زيبا بيان مى‏كند و با هشدار به پيروان خود مى‏فرمايد: (و انفقوا فى سبيل الله ولاتلقوا بايديكم الى التهلكة) يعنى در راه خدا انفاق كنيد و با دستهاى خود، خود را به هلاكت و نابودى نيفكنيد. در جامعه اسلامى براساس نگرش خاص اسلام بايد تمام حركتها و روشها در كليه شؤون و ابعاد حياتى در مسيرى ويژه قرار گيرد كه در اصطلاح خاص مكتبى از آن صراط مستقيم و طريقه وسطى، سواءالسبيل يا راه ميانه و خط عدالت تعبير مى‏شود، صراط مستقيم راهى است كه خداوند متعال براى انسان در نظر گرفته و از اين راه است كه انسان مى‏تواند به كمال لايق خود برسد و گذشتن از آن توام با سلامت و عافيت از پل صراط در جهان ديگر است، و آن خط و مسيرى است كه در دو لبه پرتگاه سقوط در دره هولناك بدبختى هلاك و عذاب واقع شده است. در قرآن كريم واژه «اسراف‏» و مشتقات آن مكرر به كار رفته است ولى در بيست و سه مورد لفظ «اسراف‏» استعمال شده كه در هر مورد، مفهومى ويژه دارد. درغالب موارد، مقصود از اسراف جنبه‏هاى اخلاقى، عقيدتى و تجاوز از حدود الهى است، و تنها در چهار مورد جنبه مالى را شامل مى‏شود كه با دو آيه «تبذير» شش آيه مى‏شود. به آيات زير توجه كنيد: كذلك زين للمسرفين ماكانوا يعملون. يونس /??. (اين‏گونه براى اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است). ولا تطيعوا امر المسرفين. شعراء /??.(اطاعت فرمان مسرفان نكنيد). ان الله لايهدى من هو مسرف كذاب. غافر /??.(خداوند اسرافكار دروغگو را هدايت نمى‏كند). و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفين. يونس /??.(و به راستى فرعون برترى‏جويى (و طغيان) در زمين روا داشت و او از اسراف‏كاران بود).

دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است. در آيه ??? سوره طه، خداوند متعال فرموده اند: وكذلك نجزى من اسرف ولم يومن بايات ربه و لعذاب الاخرة اشد وابقى: و اين چنين جزا مى دهيم به هر كس اسراف كند و به آيت هاى خداوند نگرود و براى او عذاب سخت و پاينده است.

يا در آيه ?? سوره فرقان درباره صفات عبادالرحمن فرموده اند: والذين اذا انفقوالم يسرفوا ولم يفترواوكان بين ذلك قواماً: آنان كه در هنگام انفاق نه اسراف مى كنند و نه تنگ مى گيرند، بلكه بين اين دو راه اعتدال را انتخاب مى كنند. در آيه ??? سوره انعام هم خداوند متعال فرموده اند: ان الله لايهدى القوم الظالمين به درستى كه خداوند ستمكاران را هدايت نخواهد كرد. همچنين در آيه ?? سوره اعراف فرموده اند: انه لايحب المسرفين ... خداوند مسرفان را دوست ندارد.در آيه ?? سوره غافر آمده است: ... ان الله لايهدى من هو مسرف كذاب ... خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدايت نخواهد كرد. در آيه ??? سوره شعرا هم مى فرمايد: ولا تطيعوا امرالمسرفين: از رفتار روساى مسرف ستمگر پيروى نكنيد.

و نيز در آيه ?? سوره ذاريات مى فرمايد: كه آن سنگ ها نزد پروردگار معين و نشاندار براى نابود كردن ستمكاران است. و همين طور در آيه ?? سوره يونس مى فرمايد: فما امن لموسى الا ذرية من قومه على خوف من فرعون وملائهم ان ينتنهم و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفين(پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ايمان نياوردند جز فرزندان قبيله او آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش كه مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآيند كه فرعون آن روز در زمين بسيار علو و سركشى داشت و البته او از ستمكاران و سخت متعدى و مسرف بود.

و نيز در آيه ? سوره انبيا مى فرمايد: پس (از آن كه اشرار امت گفتار رسولان حق را انكار و در مقام آزارشان برآمدند) ما به وعده اى كه به آن ها داديم وفا كرديم و هر كه را خواستيم از شّر دشمنان نجات داديم و مفسدان و مسرفان ظالم را هلاك گردانيديم.

از آيات قرآن كريم به خوبى فهميده مى شود كه، اسراف و تبذير نقطه مقابل بخل و خست و هر دو بد و نامناسب و زشت هستند.

والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يفتروا و كان بين ذالك قواماً: كسانى كه به هنگام انفاق نه اسراف مى كنند و نه سختگيرى و بخل مى ورزند، بلكه در ميان اين دو (كار زشت) حد اعتدال و ميانه(كه سخاوت و بخشش) است را مى گيرند.

اسلام سعي مي كند با برنامه هاي متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر امري مخالف است و آنرا براي زندگي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي مسلمانان مضر مي داند.وَالذينَ اذااَنفَقوا لَم يُسرفوُا و لَم يَفتروُاوَكانَ‏بينَ ذلكَ قواماً»( فرقان/ 67)« آنان كسانى هستند كه هرگاه انفاق كنند ، نه‏اسراف كنند و نه سختگيرى، بلكه در ميان اين دو، اعتدال‏ مى‏ورزند.»

اين آيه،بيانگر يكى از مهمترين مسايل زندگى است كه رعايت آن ‏موجب آسايش و آرامش فرد و جامعه شده و باعث گشودن گره‏هاى مشكلات ‏و برطرف شدن بسيارى از نابسامانى‏هاى اجتماعى و اقتصادى ‏مى‏گردد . و مى‏توانازآن به عنوان معجزه زندگى ياد كرد، و آن مساله اعتدال در انفاق و مصرف است.در قرآن،در آيات متعدد از اسراف در مصرف و انفاق نهى شده است‏.به عنوان نمونه نظر شما را به چند آيه جلب مى‏كنيم :

1.« کُلوُا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرفُوا». بخوريد و بياشاميد ولى‏اسراف نكنيد.( اعراف/31)

2.«وَ آتوا حَقَهُ يوم حَصادِه و لا تُسرفوا»( انعام/ 141)هنگام درو، حق‏ زكات(غلات و...)را بپردازيد، ولى (در انفاق)اسراف نكنيد.

از ديدگاه قرآن يكي از آثار پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي، فساد در زمين است؛ زيرا هرگونه تجاوز از حد، موجب فساد و از هم گسيختگي مي شود و به تعبير ديگر سرچشمه فساد، اسراف است.

قرآن كريم در آيه هاي 150-153 سوره شعراء مي فرمايد:

«فاتقواالله وأطيعون¤ ولا تطيعوا امرالمسرفين¤ الذين يفسدون في الارض ولايصلحون»

«پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد، همان ها كه در زمين فساد مي كنند و اصلاح نمي كنند»

اصلاح الگوي مصرف ازديدگاه امام (ره )، مقام معظم رهبري وبزرگان

گزيده بخشي از ديدگاه امام درخصوص اصلاح الگوي مصرف ؛ زياده روي به نحو غير متعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد موجب ضمان است. عدالت عبارت است از: حد وسط بين افراط و تفريط و آن از امهات فضايل اخلاقيه است . اسلام تعديل مي‌خواهد، نه جلو سرمايه را مي‌گيرد و نه مي‌گذارد سرمايه آن طور بشود که يکي صدها ميليارد دلار داشته باشد و اين يکي شب که برود پيش بچه‌هايش نان نداشته باشد اين عملي نيست، نه اسلام با اين موافق است نه هيچ انساني با اين موافق است.

گزيده سخنان مقام معظم رهبري درمورد اصلاح الگوي مصرف مي توان به اين مطالب اشاره کرد: (اسلام عزيز و همه عقلاي عالم، بر اين نكته تأكيد مي كنند كه مصرف بايد مدبرانه و عاقلانه مديريت شود. همه ما بخصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار "مهم، حياتي و اساسي" يعني"اصلاح الگوي مصرف در همه زمينه‌ها"، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها، ظهور و بروز يابد. مقابله با اسراف و صرفه جويي صحيح ، با حرف امکان پذير نيست و قواي مقننه و مجريه موظفند با قانونگذاري صحيح و اجرا و پيگيري قاطعانه ، الگوي مصرف را از " توليد تا مصرف و باز يافت " اصلاح کنند. اين حرکت ، گامي اساسي در روند پيشرفت و عدالت است چرا که بيماري اسراف ، از لحاظ اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ، آسيبها و مشکلات گوناگوني بوجود آورده و آينده کشور را تهديد مي کند . مصرف بيهوده و مصرف هرز، در حقيقت هدر دادن مال است. جامعه‏ى ما بايد اين مطلب را به عنوان يك شعار هميشگى در مقابل داشته باشد._هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بايستى نگاه عيب‏جويانه‏ى به اسراف وجود داشته باشد. )

بخشي ازسخنان مقام معظم رهبري درمورد اصلاح الگوي مصرف درمناسبتهاي مختلف ... برادران! اميرالمؤمنين مى‏گويد زندگى به سمت زهد بايد برود. امروز در جمهورى اسلامى، اگر ما احساس بكنيم كه زندگى به سمت اشرافيگرى مى‏رود، بلاشك اين انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما بايد به سمت زهد حركت بكنيم. … مردم هم نبايد اسراف و تجمل‏گرايى بكنند. اين‏طور نيست كه زهد فقط مخصوص مسؤولان باشد. اين مهريه‏هاى گران‏قيمت كه براى عقدهاى دخترهايشان مى‏گذارند، خطاست. نمى‏گويم حرام است، اما پديده‏ى بد و زشتى در جامعه است؛ زيرا ارزشهاى انسانى را تحت‏الشعاع ارزش طلا و پول قرار مى‏دهد. (ديدار با اقشار مختلف مردم (روز بيست‏ونهم ماه مبارك رمضان) 26/1/1370)

بايد روحيه اسرافى كه در بعضى از مردم به صورت روز افزون پيدا مى‏شود، مهار گردد. (خطبه‏ هاى نماز جمعه سوم رمضان 1415 -14/11/1373 )

من ديروز در پيام اوّلِ سال، به ملت ايران عرض كردم كه صرفه‏جويى را شعار خودتان قرار دهيد. صرفه‏جويى به معناى گدابازى نيست كه بعضى بگويند چرا نمى‏گذاريد مردم از نعمتهاى خدا استفاده كنند. نه؛ استفاده كنند، ولى اسراف و زياده‏روى نكنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافيگرى و تقسيم نابرابر ثروت و مايه تضييع اموال عمومى و نعمت الهى است. صرفه‏جويىِ صحيح - همان كه در اسلام به آن قناعت مى‏گويند - به معناى نخوردن نيست. به معناى زياده‏روى نكردن، مال خدا را حرام نكردن و نعمت الهى را ضايع نكردن است. اگر جامعه‏اى بخواهد قناعت و صرفه‏جويى را - كه يك دستور اسلامى است - عمل كند، بايد متوجّه باشد كه در شكل كلّى به عدالت اجتماعى و مسأله عدالت پرداخته شود. براى اين كه بشود اين راه را ادامه داد، همه و همه بايد كوشش كنند ...( اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمينى(ره) مشهد مقدّس رضوى‏ -1/1/1376 )

ارزش ديگر، دورى از اسراف و تجمّل در سطح زمامداران است. البته تجمّل و اسراف در همه جا بد است؛ اما آن چيزى كه مردم را وادار مى‏كرد كه نسبت به اين قضيه حسّاسيت نشان دهند، رفتارهاى مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجيها با مال مردم در سطح حكومت بود. اين از آن چيزهايى بود كه مردم نمى‏خواستند. نظام اسلامى بر اساس اين ارزش به‏وجود آمد كه چنين چيزى نباشد. (خطبه ‏هاى نمازجمعه تهران‏ -23/2/1379 )

منكراتى كه در سطح جامعه وجود دارد و مى‏شود از آنها نهى كرد و بايد نهى كرد، از جمله اينهاست: اتلاف منابع عمومى، اتلاف منابع حياتى، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايى، اسراف در آب و اسراف در نان. ما اين همه ضايعات نان داريم؛ اصلاً اين يك منكر است؛ يك منكر دينى است؛ يك منكر اقتصادى و اجتماعى است.( در خطبه‏ هاى نماز جمعه تهران‏ -25/9/1379 )

مصرف‏گرايى براى جامعه بلاى بزرگى است. اسراف، روزبه‏روز شكافهاى طبقاتى و شكاف بين فقير و غنى را بيشتر و عميقتر مى‏كند. يكى از چيزهايى كه لازم است مردم براى خود وظيفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههاى مسؤولِ بخشهاى مختلف دولتى، بخصوص دستگاههاى تبليغاتى و فرهنگى - به‏ويژه صدا و سيما - بايد وظيفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرف‏گرايى و تجمّل‏گرايى سوق ندهند؛ بلكه در جهت عكس، مردم را به سمت قناعت، اكتفا و به اندازه‏ى لازم مصرف كردن و اجتناب از زياده‏روى و اسراف دعوت كنند و سوق دهند. مصرف‏گرايى، جامعه را از پاى درمى‏آورد. جامعه‏اى كه مصرف آن از توليدش بيشتر باشد، در ميدانهاى مختلف شكست خواهد خورد. ما بايد عادت كنيم مصرف خود را تعديل و كم كنيم و از زياديها بزنيم. (در خطبه ‏هاى نماز عيد فطر 15/9/1381 )

توصيه من به وزيران محترمى كه اين‏جا هستند و به ديگر مسؤولان دولتى، امروز اين است و قبلاً هم هميشه همين بوده است كه روى مسأله تقويت پول ملى و به نظام آوردن خرجها و هزينه‏هاى دولتى تلاش كنند و جلوِ ريخت و پاشها و خرجهاى زيادى و اسراف‏گونه را بگيرند و در يك دايره محدودتر وزارتى، رعايت كمال عدالت را بكنند و تبعيضهاى بيجا را بردارند .( ديدار معلّمان و كارگران‏ -10/2/1382 )

«اجتناب از اسراف و ريخت‏وپاش» جزو برنامه‏هاى بسيار خوب شماهاست .( ديدار با رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت -6/6/1385 )

آنچه كه پيشرفت هست، اين است كه ما از هر كه و هر جور، همه‏ى دانشهاى مورد نيازمان را فرا بگيريم؛ اين دانش را به مرحله‏ى عمل و كاربرد برسانيم، تحقيقات گوناگون انجام بدهيم، براى اينكه دامنه‏ى علم را توسعه بدهيم، تحقيقات بنيادى انجام بدهيم، تحقيقات كاربردى و تجربى انجام دهيم،.............درباره‏ى مشكلات اجتماعى‏اى كه در كشور وجود دارد، تحقيق كنيم و راه ريشه كردن اينها را پيدا كنيم و به دنبال اين برويم كه راه مبارزه با اسراف چيست. اسراف يك بيمارى اجتماعى است. راه مبارزه با مصرف گرايى چيست؟ راه مبارزه با ترجيح كالاى خارجى بر كالاى ساخت داخل چيست؟ اينها تحقيق مى‏خواهد. در دانشگاهها پروژه‏هاى تحقيقى بگيريد، استاد و دانشجو كار كنيد، نتيجه‏ى تحقيق را به مسئولان كشور بدهيد؛ به رسانه‏ها بدهيد تا سرريز شود و فرهنگ‏سازى شود. اين، مى‏شود پيشرفت. (ديدار اساتيد و دانشجويان‏ دانشگاههاى استان سمنان -18/8/1385 )

اگر ضرورتهايى هم اين كار را در آن دوره ايجاب مى‏كرد، نبايد ديگر اين كارها در دوره‏ى بعد از جنگ، در دهه‏ى دوم و سوم، انجام مى‏گرفت؛ نبايد بيخود شركت توليد مى‏شد؛ نبايد از واگذارى شركتهاى دولتى به مردم، در آن بخشى كه قانون اساسى تصريح به آن كرده بود، كوتاهى مى‏شد؛ بايد مى‏داديم. بايد مالكيت دولت را روزبه‏روز كمتر مى‏كرديم. اين‏طور نشد، بلكه بيشتر و گسترده‏تر شد! و خيلى از درآمدهايى كه بايد در خدمت توليد، در خدمت گردش صحيح پول در جامعه قرار مى‏گرفت، صرف كارهاى غيرلازم شد؛ فعاليتهاى اسراف‏آميز، ساختمان‏سازيهاى بيخودى. و حتماً به اقتصاد كشور لطمه خورد. (ديدار مسئولان اقتصادى و دست‏اندركاران اجراى اصل 44 قانون اساسى‏‏ 30/11/1385 )

من در شيراز اشاره كردم: اگر ما اسراف نكنيم، مي‌توانيم نياز كشور را برآورده كنيم. يكي از چيزهايي كه ما در اين كشور نتوانستيم بر خودمان فائق بياييم و اصلاح كنيم، مسئلهي اسراف است ...( ديدار هزاران نفر از مردم و عشاير شهرستان نورآباد ممسني -15/2/1387 )

ساده‏زيستى بخصوص در خود آقاى رئيس‏جمهورخوب و برجسته است و چيز باارزشى است؛ در مسئولين هم - كما بيش؛ يك جايى كمتر، يك جايى بيشتر بحمداللَّه هست. ساده‏زيستى چيز بسيار باارزشى است. ما اگر بخواهيم تجمل و اشرافيگرى و اسراف و زياده‏روى راكه واقعاً بلاى بزرگى است از جامعه‏مان ريشه‏كن كنيم، با حرف و گفتن نميشود؛ كه از يك طرف بگوئيم و از طرف ديگر مردم نگاه كنند و ببينند عملمان جور ديگر است! بايد عمل كنيم. عمل ما بايستى مؤيد و دليل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اينكه اثر بكند. اين خوشبختانه هست. فاصله‏تان را با طبقات ضعيف كم كرده‏ايد و كم نگه داريد و هر چه كه ممكن است آن را كمتر كنيد.( ديدار رئيس‏ جمهوري و اعضاى هيئت دولت -2/6/1387 )

و همچنين ازبزرگان دراين خصوص داريم که ازجمله مي توان به كتاب بوستان سعدي از بدي اسراف و تشويق به صرفه جويي چنين آورده است.

چو كم خوردن طبيعت شد كسي را

چو سختي پيش آيد سهل گيرد

وگر تن پرورست اندر فراخي

چو تنگي بيند از سختي بميرد

يا اينكه مي گويد:

اي قناعت، توانگرم گردان

كه وراي تو هيچ نعمت نيست

يك زندگي مطالعه نشده ،ارزش زيستن ندارد...( سقراط )،اگر مي خواهي بنده كسي نشوي ،بنده هيچ چيز مشو...( ژاك دوال )،با ولخرجي تنها مال نمي رود ، زمان ارزشش فراتر است ، و آن هم نابود مي شود .( اُرد بزرگ )،هيچ پير جهان ديده اي منکر برآيند زهرآلود ، دارايي حرام در زندگي آدمي نيست .( اُرد بزرگ)، كسي شايسته آزادي است كه هرروز بتواند به هوسهاي خود چيره شود. (گوته) و ويكتورهوگو هم دراين موردتاکيد دارد که بديهاي اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جاي ناله جاي آن دارد كه درصدد رفع آن برآئيم.

نتيجه گيري وارايه راهكار

آنچه امروز اتفاق مي افتد اين است كه قدرت هاي بزرگ صنعتي كه فرامليتي و جهاني شده اند براي انسان تصميم مي گيرند كه چه چيز خوب است و چه چيز بد و با قدرت عظيم رسانه اي و تبليغات مجهز به آخرين فنون روانشناختي آنرا به خورد مردم مي دهند. شايد مقصر عمده خود ما باشيم كه با پناه بردن به مصرف گرايي و مسخ خودخواسته براي فرار از رنج هاي وجودي و نگراني هاي ريشه دار در هستي مان، به اين غول هاي صنعتي و اقتصادي قدرت بخشيده ايم و هر روز نيز از محصولات متنوع و بي فايده شان استقبال مي كنيم و سعي داريم پوچي و يكنواختي زندگيمان را با مصرف اين محصولات متنوع جديد جبران كنيم. مثال ساده اش را در مدل هاي جديد تلفن همراه وسايرلوازم اوليه زندگي است که ببينيد در واقع هيچ فرق عمده اي با قبلي ها ندارند و فقط روزمرگي ما را جوابگو هستند.

واين درحالي است که شناخت انسان از آنچه مي تواند بيافريند، شكوفايي نيروهاي خلاقه انسان و احساس هويت و معنا در زندگي مي تواند ما را از اين تخدير و خماري مصرف بيرون بكشد و وادارمان كند به نيازهاي اساسي خود فكر كنيم و در راستاي تحقق آنها گام برداريم. اينگونه مي شود كه واژه مصرف گرايي براي بسياري از ما بي معنا خواهد شد. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايند: «الاوان اعطاء المال في غير حقه تبذير و اسراف» «آگاه باشيد خرج كردن به ناحق، حيف و ميل و اسراف است»

كتاب آسماني قرآن نيز در آيه 141 سوره انعام در مورد اصلاح الگوي مصرف و بهينه مصرف كردن مي فرمايد: «كلوامن ثمره اذا اثمر و اتوا حقه يوم حصاده ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» «و از آن ميوه هنگامي كه به ثمر مي نشيند بخوريد و حق آن را به هنگام درو بپردازيد و اسراف نكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد»

با توجه به اين نکات مي توان نتيجه گيري کرد که اصلاح الگوي مصرف که به معني نهادينه کردن روش صحيح استفاده از منابع درهرکشوري است، سبب ارتقاي شاخص‌هاي زندگي و کاهش هزينه‌‌ها شده و زمينه اي براي گسترش عدالت درآن جامعه را مهيا خواهد کرد.

از طرفي الزام مصرف بهينه باعث مي شود تا علاوه بر پيشرفت علمي ناشي از ارتقاي فن آوري در طراحي و ساخت وسايل و تجهيزات بهينه مطابق با استانداردهاي جهاني، فرصت توزيع مناسب منابع و به تبع آن پيشرفت در ديگر بخش هايي که کمتر مورد توجه بوده است نيز فراهم گردد.

آنچه بر اصلاح الگوي مصرف و دستيابي به فرهنگ بهينه مصرف در كشور داراي اهميت مي باشد اين است كه اصلاح الگوي مصرف نيازمند تبيين استراتژي و تعيين خط مشي است كه طي آن، اين اصل به يك شعار تغيير ماهيت ندهد؛ در واقع لازمه دستيابي به اين مهم در كشور، خيزش و حركتي عميق از سوي مسئولان و همه آحاد جامعه مي باشد؛ لذا مي بايست همگي اين اصل را يك ضرورت دانسته و فعاليت هاي خود را در راستاي رسيدن به اين اصل مهم برنامه ريزي نمايند و براي دستيابي به اين امر فرهنگ سازاقدام نمايند. آنچه كه رهبر فرزانه انقلاب بر آن تاكيد مي ورزند اين است كه «همه ما به خصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيت هاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار مهم، حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف در همه زمينه ها، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حال ها، ظهور و بروز يابد.». بنابراين تاكيد رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوي مصرف نشان دهنده اين موضوع به عنوان بستري مناسب براي شكوفايي و دستيابي به اقتدار ملي است. لذا پرهيز از شعارزدگي وحفظ صيانت اصل موضوع به عنوان مهمترين عامل در مسير اصلاح الگوهاي مصرفي و همچنين تبيين و تحقق آن وظيفه اصلي همه مردم و مسئولين به شمار مي رود. از اين رو ارتباط منطقي بين نامگذاري سال اول دهه پيشرفت و عدالت به "اصلاح الگوي مصرف" بيشتر نمايان مي شود.

حال با نامگذاري سال جديد بعنوان اصلاح الگوي مصرف اهميت دارد از تجربه همه ا قشارجامعه براي شکوفايي وسربلندي کشورمان استفاده کافي راداشته باشيم .وهمچنين ازتجربه برخي کشورهاي توسعه يافته که برنامه انها مبتني برمدل بومي و ديني بوده وهمچنين با بکارگيري فرهنگ سازي، مديريت قوي، طراحي ساز وكارو جلب مشاركت مردم سود جست و با اتکا به دانشمندان جوان و فرهيخته‌ي کشور،همانند کشورهاي پيشرفته‌ي دنيا درراه توسعه و آباداني کشورمان نقش کليدي داشته باشيم .

واين نکته هم نبايد فراموش شود که سياستگذاري نادرست وبه عبارتي نبود سياست و برنامه در سطوح مديريتي كشوردراين زمينه، مصرف نادرست و الگوي نامناسب مصرف را در جامعه دامن مي‌زند و پارادايم اصلاح الگوي مصرف كه مبتني بر يك انديشه توسعه‌گراست را در نهايت به ضد خود تبديل مي‌كند. حضرت امير (ع) مي فرمايند :زياده روي و اسراف مکن زيرا بخشش اسراف کار مورد ستايش نيست و تنگدستي او هم مورد ترحم واقع نمي شود.

دراين راستا بايد همه اقشارمختف جامعه وبخصوص مسوولان نظام، بايد با الگو قراردادن موارد مطرح شده درآموزه هاي ديني واسلامي و با توجه به فرمايشات حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي وبا بکارگيري شيوه هاي مديريتي جديد و نوآوري در بخشهاي مختلف و دستگاههاي گوناگون واستفاده درست وبهينه ازمنابع عظيم ثروت کشورمان براي اقتدار ميهن عزيزمان تلاش کنند.

برهمين اساس کشورمان ايران در حال حاضر در مقطعي از تاريخ انقلاب‌مان قرار گرفته‌است که پس از 30 سال تجربه و فراز و نشيب‌هاي گوناگون در عرصه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي در حال گذر از مرحله تجربه و ورود به مرحله رشد و شکوفايي است.که دراين راستا مسوولان و مديران نظام بابرنامه ريزي هاي درست وبه موقع، هم مي توانند از عوامل اصلي تحول به شمار روند و هم مي توانند از مهم ترين موانع اساسي تحول محسوب شوند. هيچ تحول بدون حمايت و پشتيباني مديران ارشد در سازمان ها بوجود نمي آيند. اگر مديران نسبت به برنامه هاي تحول تعهد داشته باشند، تلاش زيادي بايد انجام گيرد ولي اگر مديران اعتقاد و پشتيباني نکنند هيچ تحولي ايجاد نخواهد شد. براي همين منظور در هر برنامه بهبود و تحول، اطمينان از حمايت و پشتيباني مديران ارشد لازم و ضروري است، اگر مديران به تحول اعتقادي نداشته باشند بايد توجيه لازم صورت گيرد. بدون حمايت مديران آغاز هيچ برنامه تحولي توصيه نمي شود.

سخن آخر اينکه براي رسيدن به اين هدف عالي و ورود به مرحله رشد و شکوفايي حرکت‌هاي عادي و تکرار حرکت‌هاي گذشته پاسخگو نيست و هر ملتي که مي‌خواهد در عرصه رشد و شکوفايي وارد شود و وظيفه‌ خود را به عنوان بخشي از جامعه‌ بشري انجام دهد و راه‌هاي بهره‌مندي خود را از زندگي مطلوب‌ترفراهم کند، چاره‌اي جز تلاش و توليد انديشه و فکر ندارد.

منابع وپي نوشت ها:

1- قرآن

2- ياداشتي ازمطالب رضا طياري آشتياني درفارس

3- الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي

4- ياداشتي ازمطالب حسين علي فارابي درفارس

5- ياداشتي ازمقاله محمدرضا باقري درفارس

6- ياداشتي ازمقاله موسي کاظم زاده درسايت باشگاه انديشه وخبرگزاري آريا

7 - ياداشتي ازمقاله دكتر فريبرز درجزي در جام جم آنلاين


ماخذ : http://www.aryayac.com/?pap=313

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان