۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

تارنگار کتب اینترنتی نوشته شده توسط فرزانه شیدا

بعُد سوم (آرمان نامه)

http://orodbozorg.parsweblog.com/files/2009/08/orod-bozorg-07-1.jpg



بُعد سوم (آرمان نامه)




Piczo Glitter Graphics فر گرد آرمانPiczo Glitter Graphics

Image and video hosting by TinyPic

*فر گرد آرمان *


نویسنده : فرزانه شیدا

با سلا م
در کتاب بُعد سوم در نظر دارم ایده ها وافکار
ارد بزرگ
این مرد اندیشمند را با اشعارخود تلفیق نموده و کتاب تازه ای را در اختیار
علاقمندان ایشان قرار دهم
امید این کتاب بمانند *سخنان ماندگار* من بعنوان

یادواره * ارد بزرگ و همنچنین کتاب ذرات طلائی 2/3 من *ف.شیدا
قادر باشد آنچه در جستجوی آن هستید یافته در راه زندگی بکارگرفته وموفق باشید.

بعد سوم کتابی ست همراه با متن واشعاری ازمن تا شاید بدینوسیله توانسته باشم
این بزرگمرد تاریخ را بگونه ی خود ارج نهاده و در کنار نام او
این کتاب ماندگار تاریخ را به شکلی دیگر مانا تر کنم شاید که بدینوسیله
دیّن خود را به او وبه هموطنان عزیزخود با ذره ای ناچیزاز نوشتار واشعار خود
پرداخته باشم
___________________________:


بخش یک: فرگرد آرمان


میدانید که زندگی بمانند موجهای دریاست ودر
تلاطم این امواج گاه آدمی دچار لغزش ویا ناامیدی واندوه میگردد
اما آنچه بشر را سرپا نگاه داشته و میدارد
قدرت امیدی ست که اگر نباشد هرگز انسان قادر به ادامه زندگی نیست
حتی ناامید ترین انسانها نیز در درون ناخودآگاه خود همواره بدنبال امید می گردند
تا بوسیله آن قادربه ادامه زندگی خود باشند وچنانچه کسی بگوید :
من به "امید " اعتقاد ندارم
میتوان اورا دروغگوئی بزرگ شمرد.
چرا که همینقدر که او با فکر بیدار شدن در صبحی دیگر میخوابد
, خود امید اوست به فردا.!
وآنکس که در زندگی خود پایدار میماند وخود را از اعماق مشکل یا مشکلات خویش
سربلند بیرون میکشد کسی نیست جز انسانی که به گفته
*ارد بزرگ ( آدمهای ماندگار*) خوانده میشوند.
__________________

در شعر موج دریا , من نیز بگونه خود ابراز داشته ام همچنانکه ایشان میفرمایند:

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند.*ارد بزرگ
و: پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای
هویدا است . *ارد بزرگ


____________




* موج دریا:


چو دریائی که خاموش است وآرام


خموش وساکت وافتاده موجم





نه طوفانی ز خشمم در بگیرد



نه موج ِ خشم من آید به اوجم


به نرمی همـچو دریای خموشم


که از تن خستگی ها بی خروشم


نه موج خشم من آید به ساحل


نه لرزد قایقی بر روی دوشم


"همان دریا بود آرام و خاموش


که* عمقی* بیشتر دارد درونش






و گر خاموشی ا ش گیرد درازا


سکوتی نیست بر خشم وجنونش!


که گر خشمی بگیر د ... ناگهانی



ز بهُت سینه ات بر جـا بمانی


چنان غُرّنده وبی تاب ووحشی ست


" که نتوانی زاو ، خشمش برانی"!


*من آن دریای آرام و خموشم






که در دل شیون و فریاد دارم


اگر چندی سکوتی برگزیدم




بدنبال خودم , بیــداد دارم*


به پشتم ... قایقی از رنج واندوه





شناور بوده با پاروی تقدیر



کنم ویرانه ، روزی قایـقم را



رهانم سیــنه را از قـید زنجیر




که من آخر زکین , این سکوتم





به موج خشم خود دیوانه گردم





به آشوبی برون ریزم غم خویش





زخـــشمم باهمه , بیـگانه گردم


در آندم کس حریف قلب من نیست





که طوفانم ، هیاهوئی ، ز درد است





ز بغص وکینه وافسردگی هاست




زقلبی مانده در دنیای سرد است!



1361دی جمعه فرزانه شیدا



همانگونه که در سروده ی موج نیز خواندید سکوت وسازش با مشکلات زندگی راه حل



وراه گشائی نخواهد بود چراکه تا * قدمی برداشته نشود کاری انجام نمیگردد



واین خود یکی دیگر از پند های *ارد بزرگ است



و: میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . *ارد بزرگ

بعُد سوم (آرمان نامه)

http://orodbozorg.parsweblog.com/files/2009/08/orod-bozorg-07-1.jpg
بُعد سوم (آرمان نامه)
Piczo Glitter Graphics فر گرد آرمانPiczo Glitter Graphics
Image and video hosting by TinyPic
*فر گرد آرمان *
تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . *ارد بزرگ

____________________________
دایره سرنوشت:
در سیاهی های غم گم گشته ام
در جهان آواره ای سرگشته ام
هرچه پیمودم , ره این زندگی
باز هم برجای خود برگشته ام!
سرنوشتم دایره وار است ومن
از همه تکرارها , پُر گشته ام
چون رهیدم از در تقدیر شُوم
با غم وغصه برابر گشته ام
بسکه بودم با غم وغصه شریک
د ردرون همچون سماور گشته ام
از یگانه بودن و بی یاوری
عاقبت با "غصه " یاور گشته ام!
ره ندارم یش از این در زندگی؟!
من همان فرزانه ی سرگشته ام؟!
جمعه 12 فروردین 1362 ف.شیدا

مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر
می اندیشندو برای رسیدن به آن در حال پیکارند .*ارد بزرگ
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است
*ارد بزرگ
یاد کن:
_____________
دمی از رفیقان خود یاد کن
تو دل خستگان را کمی شاد کن
تو بنشین به پای سخنهای دوست
زآنچه شنیدی تو فریاد کن
دمی با دل خسته ام یار باش
به درد دل من , تو غمخوار باش
دمی بشنو از درد و ا ندوه یار
بیادم شبی را , تو بیدار باش
شبی بر دل زار و افسرده ام
نظر کن! ببین از چه غم خورده ام
که دل گوید از خنجر یار ودوست
چه زخم عمیقی که من خورده ام !
و زآن پس تو اشک ِ دلم پاک کن
تن ُمرده ام را ، تو در خاک کن
وگر بین مَردم دلی شد فنا
تو یادی ز این قلب غمناک کن
10/10/1361 ف.شیدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . *ارد بزرگ
فریاد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلا فریاد کن فریاد.... فریاد
بگو ای مردمان بیُهده شاد
چراآخر بدینسا ن شادمانید
ز پیرامون ِ خود غافل نمانید
همه دنیا بدست گرگ وروباه
همه دنبال ثروت , مکنت وجاه!
دگر "انسان" کلام پرطنین نیست
مگر "انسان" غرور این زمین نیست؟!
دلی سنگی، دلی فولادی وسخت
دل پاک وخدائی ، ازمیان رفت!
همه حا ّسد همه دشمن به کف دام
بروی هر یکی "انسان " بوّد نام!!
خدایا بنده ات ظاهر پسند است
بدستش قفل وزنجیر وکمند است
اسیرت می کند , با قفل و زنجیر
چو آبی می کند روح تو تبخیر
خدایا بنده ات ظاهر فریب است
برویش نام انسانی غریب است!!
یگانه مظهر درد وسیاهی ست
چو تصویری که ترسیم تباهی ست
تویاری کن که نامردی بمیرد
که "انسان" نام * انسانی بگیرد!
بنام آدمی... بر او ببخشا
خداوندا ... گناه ِ آدمی را!!
رها کن سینه ی انسان ز تزویر
ز روح آدمی , زشتی تو برگیر
که دنیا بی تو دنیای زوال است
فقط جنگ ُ وتباهی وجدال است!
به عرش تو ، نگاه ودیده ی ماست
بنام آن خـــ داوندی که یکــتا ست
ببخـــشا بر دل انسان رهائی
مـ بادا مهر خود ، از ما زُدائـی!
خـــدایا ... این جهان ، آباد گردان
دل ِ این مردمان را ، شـاد گردان .
13 شهریور 1361 ف.شیدا

اگر انسان در راه زندگی تنها وفقط بخود اندیشه کند هرگز زندگانی اجتماعی
شکلی از هماهنگی وهمکاری بخود نخواهد گرفت اینکه سعی کنیم
به آنچه بما واگذار شده است به خوبی انجام دهیم
و تنها سرمان بکار خودمان باشد دوشکل داره
۱/ تلا ش میکنیم با دیگران در نیافتیم؟ یا فقط گلیم خود رااز آب بکشیم و فرقی
برایمان نداشته باشد که چه بر سر دیگران می آید که خوب قانون جنگل نیز
مهر ومحبتی بیشتر ازاین را درخودجا داده است.!

2/ اینکه با انجام درست کارخود سعی کنیم چه برای خود چه
دیگران فردی مفید باشیم
واز اینکه دیگری را دراندوه و ملالت ومشکل می بینیم در نام انسانی خود،
تحت تاثیر آن قرار بگیریم .

زیرا بسیار ناشایست است از انسانی که بگوید: من کار خودم را میکنم
, دیگران هرچه میخواهندبکنند مگرفردا او می آید نان مرا بدهد؟
واگر کسی روزی دلت را شکست یا ترا بگونه ای ترا ناامید کرد
آیا درست است که تونیز به مقام انتقام فردا همان کنی که او کرد وخود را
درحد شأ ن اوپائین بکشی؟!

____________________

همیشه بخاطر داشته باش که در جائی *سکوت* بهترین جواب هاست:

اگر ساکت همی ماندم , به تندیت از آن آغاز

مَپنداری زبانم نیست, که لبهایم نکردم باز

بخود گفتم خموش ایدل, سکوتت بّه ز هر پاسخ

سگی گر میگزد پایت...توهم گیری زپایش گاز؟!!!

1363 ف.شیدا

این کاملا واضح است که در میان مرد م، انسانهائی یافت میشوند که دوُن
وپست مایه بودهواز رنج دیگران نیز شادی کنند یا حتی مشکل ساز دیگران
باشند.
اما تو خود در مقابل ایشان چه میکنی؟ و توخود را چگونه می بینی ؟

اینکه در سطح یا جایگاه ا وقرار بگیر ی نه تنها بر توچیزی نخواهد افزود
بلکه از حرمت تونیز خواهد کاست:
*آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویا خواسته ای پی می برند
بر ادامه آن پافشاری نمی کنند . *ارد بزرگ
واین باز دو شکل دارد :
۱/ اینکه من تنها وفقط به نان وراحتی خود می اندیشم
۲/ یا اینکه میترسم ازاینکه محتاج دیگران گردم؟!

اما بگفته ی اندیشمندانه ی* ارد بزرگ: * آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند
هدفمندی،پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست .*ارد بزرگ
_________________________
وآنکه خود خوبی میکند خوبی نیز می بیند:*هدفمندان دارای دلدار
، فرهمندانند . *ارد بزرگ
و
* آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد و * آرمانی ارزشمند است که بهروزی
ماودیگران را در پی داشته باشد . *ارد بزرگ
نویسنده : فرزانه شیدا




ماخذ : http://farzanehssheida.blogfa.com/post-16.aspx

تارنگار×همه چی از همه جا× - جملات زیبا از بزرگان

۱- پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد ( ارد بزرگ )

۲- قبول حقیقت از بیان حقیقت سخت‌تر است . ( هیچکاک )

۳- تمام روز را کار کنید و هر دقیقه را هم به حساب بیاورید . ( برایان ترسی )

۴- تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. ( لورنس دورل)

۵- فرهنگ رودخانه اى است به قدمت تاریخ. ( یونگ )

۶- تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .( نادر شاه افشار )

۷- انسان آن قدر وقت ندارد که نیمی از عمرش را صرف نزاع و ستیزه کند .( لرد آوی یوری)

ماخذ : http://bia2-karaj.blogfa.com/post-80.aspx

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

سایت نصایح ارد بزرگ - ADVICE Orod Bozorg

ارد بزرگ + Orod Bozorg

ارد بزرگ + Orod Bozorg

خوشرویی هدیه ای ست ، که کادو ندارد . ارد بزرگ

آیینی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند دوامی نخواهد داشت . ارد بزرگ

آدمیان نیرومند در هنگامه آورد و پیکارهای سهمگین ، شادی هدیه می دهند . ارد بزرگ

آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . ارد بزرگ

شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است . ارد بزرگ

رنگ های روشن به زندگی و شادی نزدیکترند . ارد بزرگ

بهترین شیوه آموزش به کودک ، همراه شدن با او در درون داستانهای پند آموز است . ارد بزرگ

پنجره شناخت درست آدمیان ، بازبینی زندگی نیاکان آنهاست . ارد بزرگ

هنر زمانی ارزش می یابد که سخن ناتوان از گفتن است . ارد بزرگ

اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . ارد بزرگ

ماخذ : http://orodbozorg.parsweblog.com


سایت جاودانه ها - جملاتی از مارک تواین

>
http://mumbojumbo.ir/wp-content/uploads/2009/02/mark-twain-tm.jpg

جملاتی از مارک تواین که نام قلمی " ساموئل لنگهورن کلمنس " نویسنده آمریکایی بود را تقدیم می کنم کلمنس نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات می‌نوشت به عنوان ادای دین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد . ساموئل لنگهورن کلمنس در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز میسوری در روستای فلوریدا با کلبه‌های چوبی پراکنده به دنیا آمد و در ۲۱ آوریل سال ۱۹۱۰ میلادی درگذشت . امیدوارم همانگونه که جملات کوتاه نادرشاه افشار ، حکیم فردوسی ، ارد بزرگ ، ناپلئون بناپارت و فردریش نیچه مورد استقبال عموم واقع شده این سری از جملات هم مفید واقع شوند .


الماس را جز در قعر زمين نمي توان يافت و حقايق را جز در اعماق فكر نمي توان كشف كرد. مارك تواين


ازدواج قرارداد دونفره اي است که در همه دنيا اعتبار دارد. مارک تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


من از عشق بدم مي آيد ، براي اينکه يک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم . مارک تواين


بيست سال بعد، بابت کارهايي که نکرده‌اي بيشتر افسوس مي‌خوري تا بابت کارهايي که کرده‌اي. بنابراين روحيه تسليم‌پذيري را کنار بگذار. از حاشيه امنيت بيرون بيا. جستجو کن. بگرد. آرزو کن. کشف کن. مارک تواين


بعضي ها هر کجا مي روند شادي آفرين مي شوند وبعضي ها هر کجا چنين افرادي قدم مي گذارند ، همواره دنباله روشان هستند . مارک تواين


بخشندگي،انتشار بوي خوش بنفشه بر ته کفشي است که لگدمالش کرده است . مارک تواين


وقتي هدفمان را از دست مي دهيم مجبور هستيم سعي خود را چند برابر كنيم . مارك تواين


وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين


صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند . مارک تواين


همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين


ماخذ : http://javedane-ha.blogspot.com/2009/08/blog-post_18.html

جملاتی از مارک تواین

http://mumbojumbo.ir/wp-content/uploads/2009/02/mark-twain-tm.jpg

جملاتی از مارک تواین که نام قلمی " ساموئل لنگهورن کلمنس " نویسنده آمریکایی بود را تقدیم می کنم کلمنس نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات می‌نوشت به عنوان ادای دین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد . ساموئل لنگهورن کلمنس در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز میسوری در روستای فلوریدا با کلبه‌های چوبی پراکنده به دنیا آمد و در ۲۱ آوریل سال ۱۹۱۰ میلادی درگذشت . امیدوارم همانگونه که جملات کوتاه نادرشاه افشار ، حکیم فردوسی ، ارد بزرگ ، ناپلئون بناپارت و فردریش نیچه مورد استقبال عموم واقع شده این سری از جملات هم مفید واقع شوند .


الماس را جز در قعر زمين نمي توان يافت و حقايق را جز در اعماق فكر نمي توان كشف كرد. مارك تواين


ازدواج قرارداد دونفره اي است که در همه دنيا اعتبار دارد. مارک تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


من از عشق بدم مي آيد ، براي اينکه يک بار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم . مارک تواين


بيست سال بعد، بابت کارهايي که نکرده‌اي بيشتر افسوس مي‌خوري تا بابت کارهايي که کرده‌اي. بنابراين روحيه تسليم‌پذيري را کنار بگذار. از حاشيه امنيت بيرون بيا. جستجو کن. بگرد. آرزو کن. کشف کن. مارک تواين


بعضي ها هر کجا مي روند شادي آفرين مي شوند وبعضي ها هر کجا چنين افرادي قدم مي گذارند ، همواره دنباله روشان هستند . مارک تواين


بخشندگي،انتشار بوي خوش بنفشه بر ته کفشي است که لگدمالش کرده است . مارک تواين


وقتي هدفمان را از دست مي دهيم مجبور هستيم سعي خود را چند برابر كنيم . مارك تواين


وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين


صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين


جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست . مارک تواين


تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند . مارک تواين


همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين



تالار و انجمن رهایی - بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ



بُعد سوم (آرمان نامه)

* فر گرد آرمان


* فر گرد آرمان نویسنده : فرزانه شیدا

با سلام
من فرزانه شیدا در کتاب بُعد سوم در نظر دارم ایده ها وافکار*ارد بزرگ*
این مرد اندیشمند را با اشعارخود تلفیق نموده و کتاب تازه ای را در اختیار علاقمندان ایشان
قرار دهم
امید این کتاب بمانند *سخنان ماندگار* من بعنوان

یادواره * ارد بزرگ و همنچنین کتاب ذرات طلائی 2/3 من *ف.شیدا
قادر باشد آنچه در جستجوی
آن هستید یافته در راه زندگی بکارگرفته وموفق باشید.

("بعُد سوم")از *آرمان نامه * کتابی ست همراه با متن واشعاری ازمن تا شاید
بدینوسیله توانسته باشم این بزرگمرد تاریخ را بگونه ی خود

ارج نهادهو در کنار نام او این کتاب ماندگار تاریخ را به شکلی دیگر مانا تر کنم شاید که بدینوسیله
دیّن خود را به او وبه هموطنان عزیزخود با ذره ای ناچیزاز نوشتار واشعار خود پرداخته باشم
___________________________:
بخش یک: فرگرد آرمان

میدانید که زندگی بمانند موجهای دریاست ودر
تلاطم این امواج گاه آدمی دچار لغزش ویا ناامیدی
واندوه میگردد
اما آنچه بشر را سرپا نگاه داشته و میدارد
قدرت امیدی ست که اگر نباشد هرگز انسان قادر
به ادامه زندگی نیست
حتی ناامید ترین انسانها نیز در درون ناخودآگاه
خود همواره بدنبال امید می گردند تا بوسیله آن
قادربه ادامه زندگی خود باشند
وچنانچه کسی بگوید من به "امید " اعتقاد ندارم
میتوان اورا دروغگوئی بزرگ شمرد.
چرا که همینقدر که او با فکر بیدار شدن در صبحی
دیگر میخوابد , خود امید اوست به فردا.!
وآنکس که در زندگی خود پایدار میماند وخود را
از اعماق مشکل یا مشکلات خویش سربلند بیرون میکشد
کسی نیست جز انسانی که به گفته ارد بزرگ
(آدمهای ماندگار*) خوانده میشوند.
__________________

در شعر موج دریا , من نیز بگونه خود ابراز داشته ام همچنانکه ایشان میفرمایند:

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند.*ارد بزرگ
و:

پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . *ارد بزرگ
__________________________
* موج دریا:

چو دریائی که خاموش است وآرام
خموش وساکت وافتاده موجم
نه طوفانی ز خشمم در بگیرد
نه موج خشم من آید به اوجم
به نرمی همچو دریای خموشم
که از تن خستگیها بی خروشم
نه موج خشم من آید به ساحل
نه لرزدقایقی بر روی دوشم
"همان دریا بود ارام وخاموش
که عمقی بیشتر دارد درونش
و گر خاموشی ا ش گیرد درازا
سکوتی نیست بر خشم وجنونش"
که گر خشمی بگیر د ناگهانی
ز بهُت سینه ات بر جا بمانی
چنان غرّنده وبی تاب ووحشی ست
" که نتوانی زاو خشمش برانی"!
*من آن دریای آرام وخموشم
که در دل شیون وفریاد دارم
اگر چندی سکوتی برگزیدم
بدنبال خودم بیداد دارم*
به پشتم قایقی از رنج واندوه
شناور بوده با پاروی تقدیر
کنم ویرانه روزی قایقم را
رهانم سینه را از قید زنجیر
که من آخر زکین این سکوتم
به موجخشم خود دیوانه گردم
به آشوبی برون ریزم غم خویش
زخشمم باهمه بیگانه گردم
در اندم کس حریف قلب من نیست
که طوفانم هیاهوئی زدرد است
ز بغص وکینه وافسردگی هاست
زقلبی مانده در دنیای سرد است!
1361دی جمعه فرزانه شیدا
همانگونه که در سروده ی موج نیز خواندید سکوت
وسازش با مشکلات زندگی راه حل وراه گشائی
نخواهد بود چراکه تا * قدمی برداشته نشود کاری
انجام نمیگردد و:
میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . *ارد بزرگ
از سوی دیگر* اُرد بزرگ میفرمایند:
تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . *ارد بزرگ
____________________________
دایره سرنوشت:

در سیاهی های غم گم گشته ام
در جهان آواره ای سرگشته ام
هرچه پیمودم ره این زندگی
باز هم برجای خود برگشته ام!
سرنوشتم دایره وار است ومن
از همه تکرارها پُر گشته ام
چون رهیدم از در تقدیر شوم
بسکه بودم با غم وغصه شریک
د ر درون همچون سماور گشته ام
از یگانه بودن و بی یاوری
عاقبت با غصه یاور گشته ام!
ره ندارم یش از این در زندگی؟!
من همان فرزانه ی سرگشته ام؟!
جمعه 12 فروردین 1362 ف.شیدا
مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند .
آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند
و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .*ارد بزرگ
پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ،
یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .*ارد بزرگ
یاد کن:______________
دمی از رفیقان خود یاد کن
تو دل خستگان را کمی شاد کن
تو بنشین بپای سخنهای دوست
زآنچه شنیدی تو فریاد کن
دمی با دل خسته ام یار باش
بدرد دل من , تو غمخوار باش
دمی بشنو از درد واندوه یار
بیادم شبی را تو بیدار باش
شبی بر دل زار و افسرده ام
نظر کن!ببین از چه غم خورده ام
که دل گوید از خنجز یار ودوست
چه زخم عمیقی که من خورده ام
وزآن پس تو اشک دلم پاک کن
تن ُمرده ام را تو در خاک کن
وگر بین مَردم دلی شد فنا
تو یادی زاین قلب غمناک کن
10/10/1361 ف.شیدا
کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . *ارد بزرگ
ــــــــــــــــــــــــــــ
فریاد
دلا فریاد کن فریاد.... فریاد
بگو ای مردمان بیُهده شاد
چراآخر بدینسا ن شادمانید
ز پیرامون ِ خود غافل نمانید
همه دنیا بدست گرگ وروباه
همه دنبال ثروت , مکنت وجاه!
دگر "انسان" کلام پرطنین نیست
مگر "انسان" غرور این زمین نیست؟!
دلی سنگی، دلی فولادی وسخت
دل پاک وخدائی ،ازمیان رفت!
همه حا ّسد همه دشمن به کف دام
بروی هر یکی "انسان " بوّد نام!!
خدایا بنده ات ظاهر پسند است
بدستش قفل وزنجیر وکمند است
اسیرت می کند با قفل وزنجیر
چو آبی می کند روح تو تبخیر
خدایا بنده ات ظاهر فریب است
برویش نام انسانی غریب است!!
یگانه مظهر درد وسیاهی ست
چو تصویری که ترسیم تباهی ست
تویاری کن که نامردی بمیرد
که "انسان" نام انسانی بگیرد!
بنام آدمی براو ببخشا
خداوندا گناه آدمی را!!
رها کن سینه ی انسان ز تزویر
ز روح آدمی زشتی تو برگیر
که دنیا بی تو دنیای زوال است
فقط جنگ وتباهی وجدال است!
به عرش تو نگاه ودیده ی ماست
بنام آن خداوندی که یکتاست
ببخشا بر دل انسان رهائی
مبادا مهر خود ازما زُدائی!
خدایا این جهان آباد گردان
دل این مردمان را شاد گردان.
13 شهریور 1361 ف.شیدا
اگر انسان در راه زندگی تنها وفقط بخود اندیشه
کند هرگز زندگانی اجتماعی شکلی از هماهنگی
وهمکاری بخود نخواهد گرفت اینکه سعی کنیم پآنچه
بما واگذار شده است به خوبی انجام دهیم
و تنها سرمان بکار خودمان باشد دوشکل داره
۱/ تلا ش میکنیم با دیگران در نیافتیم؟
یا فقط گلیم خود رااز آب بکشیم و فرقی
برایمان نداشته باشد که چه بر سر دیگران می آید
که خوب قانون جنگل نیز مهر ومحبتی بیشتر ازاین
را درخودجا داده است
2/ اینکه با انجام درست کارخود سعی کنیم چه برای
خود چه دیگران فردی مفید باشیم
واز اینکه دیگری را دراندوه و ملالت ومشکل
می بینیم در نام انسانی خود، تحت تاثیر آن قرار
بگیریم
بسیار ناشایست است از انسانی که بگوید:
من کار خودم را میکنم دیگران هرچه میخواهند
بکنند مگرفردا او می آید نان مرا بدهد؟
واگر کسی روزی دلت را شکست یا ترا بگونه ای
ناامید کرد
آیا درست است که تونیز به مقام انتقام فردا
همان کنی که او کرد وخود را درحد شان او
پائین بکشی؟!
____________________
همیشه بخاطر داشته باش که در جائی *سکوت*
بهترین جواب هاست:
اگر ساکت همی ماندم به تندیت از آن آغاز
مینداری زبانم نیست که لبهایم نکردم باز
بخود گفتم خموش ایدل سکوتت بّه ز هر پاسخ
سگی گر میگزد پایت...توهم گیری زپایش گاز؟!!!
1363 ف.شیدا
این کاملا واضح است که در میان مرد م، انسانهائی یافت میشوند که دون وپست مایه بوده
واز رنج دیگران نیز شادی کنند یا حتی مشکل ساز
دیگران باشند.
اما تو خود در مقابل ایشان چه میکنی توخود را
چگونه می بینی ؟
اینکه در سطح یا جایگاه ا وقرار بگیر ی نه تنها
بر توچیزی نخواهد افزود بلکه از حرمت تونیز خواهد
کاست:
*آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویا
خواسته ای پی می برند بر ادامه آن پافشاری
نمی کنند . *ارد بزرگــــــــــــــــــــــــ
واین باز دو شکل دارد :
۱/ اینکه من تنها وفقط به نان وراحتی خود می اندیشم
۲/یا اینکه میترسم ازاینکه محتاج دیگران گردم؟!

اما بگفته ی اندیشمندانه ی* ارد بزرگ:
* آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند
هدفمندی،پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست .*ارد بزرگ
_________________________
وآنکه خود خوبی میکند خوبی نیز می بیند:
*هدفمندان دارای دلدار ، فرهمندانند . *ارد بزرگ
و
* آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد
*آرمانی ارزشمند است که بهروزی ماودیگران را در پی داشته باشد . *ارد بزرگ
___________________________
از این روست که می بایست گفت هرگز چاه دیگران
مباش که تو در کندن آن, خود زودتر ته آن را نظاره
گر خواهی بود!
*زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا
هدفش را دگرگون ساخته باشید .تا کسی هدفش دگرگون
نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . *ارد بزرگ
*برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است .*ارد بزرگ
ـــــــــــــــــــــ
واین همان لحظه ایست که باید بدنبال آرمان پری
گشوده وپرواز کرد:
*پر پرواز*
در سینه ی من ناله به فریاد رسیده
اشکی دگر از دیده ی غمدیده چکیده
هر خنده به قلبم به غم وغصه در آمیخت
اندوه بسی را دل افسرده کشیده
هرروز مرا صد گذر از شهر هیاهوست
این قلب غمین جز همه آشوب چه دیده؟!
جان وتن وروحم همه آزده ز اینجاست
از شدت غم دل به یکی گوشه خزیده
دردیده ی من هرطرفی مثل قفس شد
حتی نفس راحت ازاین سینه بریده
باید که گریزی زد و زین شهر برون رفت
کاین دل به هوای دگری باز طپیده
بی تاب دلم نابگهان بال وپری یافت
باید که شود زین قفس تنگ رهیده
* کی مرغ ز پرواز حذر کرد وقدم زد؟؟!!
آن مرغ که *داند* ره پرواز *پریده!*
مرغ دل ما هم نتواند که نشیند
بر این دل من لحظه ی * پرواز رسیده
مرغ دل ما هم زتو بگذشت وگذر کرد
آری بدلم *لحظه ی پرواز* رسیده
بامن تومگو قصه زعشقی که دروغ است!
مرغ دل ما بس بوّدش هرچه شنیده!!!
سه شنبه 6 خردادماه 1365 ف.شیدا
* اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره
دستخوش دگرگونی بدست جوانان
پس از خود است ورود جوانان به آرامی ،
آرمانهای نو پدید می آورد ،و اگر آرمان
گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز
نابود می گردد . *ارد بزرگ
___________________________
*گاهی هدف چندان دور از دید آدمی نیسست ولی
باید کمی دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان
هویداست . *ارد بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــوگاه باید دوباره نگریست و ندیده های چشم را
بازدید تا به موفقیت رسید
یا حتی قدمی بهتر وتازه تر برداشت:
حسرت ـــــــــــــــــــــــ:
گذارم نام خود یکباره ؛حسرت؛
که شاید آورم ؛غم ؛ را به غیرت
زحرمان گر بخود نامش گذارم
نباید "غم " شود حیران ز حیرت!
چنان آورده غم بر روزگارم
که دیگر روز وشب برخود ندارم
چنان امید من درهم شکسته
که در* نومیدی خود درحصارم
ز دنیاوجهان حیرانم ومات
براین "بازندگی" هیهات ..هیهات!
که ناگه آنچنان روزم سیه شد
که منهم خود شدم جزئی ز امواّت!
گرفته آرزویم با جسارت
کمی ته مانده را غم کرده غارت!!
چنان روح ودلم در هم شکسته
که دل افتاده در رنج ومراّرت!
ولی نه....
ولی نه ( ازچه من از پا درافتم؟!)
چرا از عزم خود اینگونه گفتم؟!
بباید دل شود همچون نهالی
*که گوئی از دل *سنگی شکُفتم!*
بباید زنده باشم , پا بگیرم
نصیب خود زاین دنیا بگیرم!
نباید تن دهم بر ناامیدی
نباید دیده از فردا بگیرم
هنوزم در جهانم "زنده هستم"
هنوز از زندگی آکنده هستم!
به قلبی پر طپش در سینه *"هـــستـم"!*
"چنین" باید شدن در زندگانی
که بتوانی دراین دنیا بمانی!
به شوقی زیستن راه امید است
"چنین " سرشاری از شور و جوانی
اول بهمن 1362 شنبه ف.شیدا
واینگونه باید بود تا کیهان وکائنات نیز باتو
همقدم شده وترا یاری دهند تا خود بسازی
وزندگی خویش رابه رشد برسانی
*کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به
آن پویایی بخشیده ،و برآیندی شگرف ، در آن بر جای
می گذارد . *ارد بزرگ
پایان این بخش از ارمان نامه
ـــــــــــــــــــــــ
با آرزوی موفقیت یکایک شما عزیزان در هرجای
کره خاکی که هستید
و خداوند یارتان باشد
بعد سوم-پایان بخش فرگرد آرمان/به قلم فرزانه شیدا
(***توجه: بزودی بخش های دیگر *(آرمان نامه *) در
همین وب سایت نشر خواهد گردید
فرزانه شیدا

ماخذ : http://raha.freeforums.org/topic-t297.html


تارنگار تبريز بالاسي - ما همه نادریم


ما همه نادریم

خورشید در میانه آسمان بود که سپاهیان نادرشاه افشار وارد دهلی شدند به پادشاه ایران زمین گفتند اجازه می دهید وارد قصر پادشاه هند محمد گورکانی شویم ؟
نادرشاه گفت اینجا نیامده ایم پی تخت و تاخ ، بگردید و مزدوران اشرف افغان را بیابید .
هشتصد مزدور اشرف ، که بیست سال ایران را ویران ساخته بودند را گرفتند . نادر رو به آنها کرد و گفت : چگونه بیست سال در ایران خون ریختید و به ناموس کسی رحم نکردید ؟ ! آیا فکر نمی کردید روزی به این درد گرفتار آیید ؟
مزدوری گفت می پنداشتیم همه مردان ایران ، شاه سلطان حسین هستند و ما همواره با مشتی ترسوی صفوی روبروییم.
از میان سپاه ایران فریادی برخواست که ما همه نادریم ! و مردان سپاه بارها این سخن را از ته حنجره فریاد کشیدند . " ما همه نادریم "
و به سخن ارد بزرگ : کشوری که دارای پیشوایی بی باک است همه مردمش قهرمان و دلیر می شوند .


ماخذ : http://tabriz-balasi.blogfa.com/post-806.aspx



تارنگار بزرگترین سایت تفریحی - سخن بزرگان



ارد بزرگ: زیباترین خوی زن پاكدامنی است

فیلیپ سیدنی: كسانیكه با افكار خوب و عالی دمساز هستند هرگز تنها و بی مونس نیستند

ارد بزرگ: زیبارویی كه می داند زیبایی ماندنی نیست پرستیدنی است

فیثا غورث: بایستی با روح خود اشنا شده و سعادت را در اعماق روح وقلب خود جستجو كنیم

ارد بزرگ: دشمنی و پادورزی به مرد كهن انگیزه زندگی می بخشد

كریستوف مارلو: مرا اندكی دوست بدار ولی طولانی

تارنگار شعر - زندگی نامه ی کورش بزرگ

پاسارگاد - آرامگاه کوروش


کورش فرزند کمبوجیه و ماندانا بر پدر بزرگ خویش استاگ شورید و پادشاهی ایران را در دست گرفت و دودمان هخامنشیان را بنیاد نهاد.

در سال 546 قبل از میلاد , کراسوس شاه لیدیا با اندیشه پیروزی بر سرزمین پارسیان یورشبر ایران زمین را آغاز کرد. وی پیش از یورش, از کاهن معبد دلفی در یونان در زمینه یورش به پارسیان نگر(نظر)خواهی کرد و کاهن به او وعده داد که اگر حمله کند, امپراطوری بزرگی را نابود خواهد کرد.جنگ با ایران برای لیدیا یک فاجعه تاریخی بود. کروسوس بسختی شکست خورد. کورش خاک لیدیا را در هم نوردید. کروسوس به اسارت ایرانیان در آمد و خاک لیدیا(ترکیه فعلی) ضمیمه شاهنشاهی کورش قرار گرفت و مرزهای شرقی ایران به دریای اژه رسید. کورش کراسوس را بخشید و از او یک فرمانده با وفا ساخت و بعدها همین کراسوس و ارتش لیدیا برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کورش نبردها کردند.

کورش که شخصیتی آزاد اندیش و عاری از پی دورزی(تعصب) بود , خدایان و ادیان ملل شکست خورده را به رسمیت شناخت , همگان را در اجرای مراسم دینیشان آزاد گذاشت, معابدشان را در زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داد و بدینسان دل های همه ی ملت های مغلوب را بسوی خویش جلب کرد. چشم تاریخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتی را به خود ندیده بود و ملت های مغلوب در برابر این همه مهر و بزرگواری چاره ای جز محبت او را نداشتند و دوستی او در دل همه اقوام تحت قرمانروائی ایران ریشه دواند.

پس از اینکه مرزهای شرقی ایران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستی و بزرگمنشی کورش به میانرودان رسید و بابلیان را که از جور ستمگری به نام نبونهید به تنگ آمده بودند بر آن داشت که دست استمداد بسوی کورش دراز کنند. فتح امپراطوری بابل برای کورش با همکاری مردم بابل و هماهنگی روحانیون مردوخ انجام شد.

کورش با ایمان به سرزمین ایران , جهان گشائی را به هدف برقرار کردن آشتی و آسایش و برابری و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد. هر کشوری را که گشود, فرمانروائیش را دوباره به همان حکومتگران پیشین واگذاشته بود تا از سوی او سرزمین خودشان را با دادگری اداره کنند. در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیب وارد نکرد

کورش پس از تسخیر بابل اعلام بخشش همگانی کرد, ادیان بومی را آزاد اعلام کرد, هیچ انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به جان و مال رعایا باز داشت و دستور داد خرابیهای جنگ را بازسازی کنند و در این راه خود پیش قدم شد و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد. در میانرودان چهل هزار یهودی توسط شاهان آشور و بابل برای بردگی به این منطقه آورده شده بودند. کورش دستور آزادی آنها را صادر کرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمینشان فراهم کند.بعد از فتح میانرودان, شام(سوریه) . فینیقیه و فلسطین نیز ضمیمه خاک ایران شدند

در استوانه معروف به اعلامیه حقوق بشر این پادشاه انساندوست چنین نوشته است:

منم کورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شکوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اکاد, شاه چهار اقلیم بزرگ جهان, پور کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان, نوه کورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور.... هنگامی که دوستانه قدم درون بابل نهادم و در میان هلهله های شادی مردم کاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهای نیک مردان بابل را با من همراه ساخت زیرا من همواره بر آن بودم که او را بزرگ بدارم و بستایم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هیچکس اجازه ندادم که در سومر و اکاد دست به تجاوز و تعدی بزند.من در بابل و دیگر شهر های مقدس نظم و امنیت برقرار کردم.از آن پس مردم بابل به آزادی رسیدند و یوغ بردگی از دوششان برداشته شد... مردم این سرزمینها را به سرزمینهایشان برگرداندم و املاکشان را به آنان باز دادم.

رفتار انساندوستانه کورش با اقوام معلوب از او یک شخصیت مقدس و مافوق بشری ساخت. روحانیون بابل او را پیامبر مردوخ , و انبیای اسرائیل او را شبان یهوه و مسیح موعود و تجسم عینی خدای دادگستر خوانده اند. مسلمانان او را ذوالقرنین می دانند.که نامش در قرآن آمده است . و چه زیبا گفته است ارد بزرگ که : کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند .

مرزهای کشور کورش در شرق از حدود رود سند و رود سیحون آغاز می شد و در غرب به دریای مدیترانه و دریای اژه می رسید.نقش کورش در سازندگی تاریخ اهمیت ویژه ای دارد. در این زمینه گزینوفون می گوید: "کشور کورش بزرگترین و شکوهمندترین بود و این سرزمین پهناور را کورش به نیروی تدبیرش یک تنه اداره می کرد. کورش چنان به ملتهائی که در این سرزمینها می زیستند دلبستگی داشتو از آنها مواظبت می نمود که گوئی همه آنها فرزند اویند.مردم این سرزمینها نیز به بوبه خود ویرا پدر و سرپرست غمخوار خودشان می دانستند. کارگزاران دولت در عهد کورش به تمامی عهد و پیمانها و سوگندهایشان وفاداری نشان میدادند و از او فرمان می بردند."

کورش پس از حدودا 23 سال فرمانروائی درگذشت و پیکرش در پاسارگاد به خاک سپرده شد.

منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر) :

اینک که به یاری مزدا ، تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام می کنم :
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد

دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .

من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،
هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد
و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید
و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت
و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر
بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید

من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد
و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد .

من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد
و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند ،
مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید ،

و هر شغلی را که میل دارد ، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند .

من اعلام می کنم ، که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده ، مجازات کرد ،
مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است
و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر میشود ، فقط مقصر باید مجازات گردد ، نه دیگران

من تا روزی که به یاری مزدا ، سلطنت می کنم ، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند
و حکام و زیر دستان من ، مکلف هستند ، که در حوزه حکومت و ماموریت خود ، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند
و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد .

و از مزدا خواهانم ، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .

تندیس ۴ متری کورش در پارک المپیک سیدنی از سال ۱۹۴۴


ماخذ : http://adamakdoniabazist.mihanblog.com/extrapage/kurosh

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان