۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

جملات زیبا و طلایی ارد بزرگ - Orod Bozorg 3



http://a7.idata.over-blog.com/300x366/3/33/16/05//orod-bozorg-1.jpg

ارد بزرگ می گوید : سازش بر روی داشته های به یغما رفته امان ، به نام آشتی جویی و دوستی از نادانی و کم خردی ست .


ارد بزرگ می گوید : کسی که گذشت و بخشش در درونش نیست تنها نام آدم را بر خود دارد .


ارد بزرگ می گوید : کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند .


ارد بزرگ می گوید : آیا همه باید به یک اندازه داشته باشند ؟! پایگاه مردمی همه آدمیان باید برابر باشد ؟! کسانی که اینها را می گویند یا ابلهند و یا گرگانی هستند که پوستین گوسفند به سر کشیده اند . آنگاه که عده ایی شب و روز برای رشد و بالندگی سرزمینشان تلاش می کنند از همه چیزشان می گذرند هزاران هزار نام ناشناخته در وادی های گوناگون از کیان کشور ، آزادی و مردم خویش با سینه ایی ستبر نگهبانی می کنند را چگونه می توان با کسانی یکی نمود که تنها موارد با اهمیت زندگی آنها ; زمان خواب و خوراک ، دیدار دوستان کوچه و بازار ، آخرین فیلمی که بر پرده سینماست و یا چشم و ابروی دیگری ست...


ارد بزرگ می گوید : خوشرویی هدیه ای ست ، که کادو ندارد .


ارد بزرگ می گوید : آیینی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند دوامی نخواهد داشت .


ارد بزرگ می گوید : آدمیان نیرومند در هنگامه آورد و پیکارهای سهمگین ، شادی هدیه می دهند .


ارد بزرگ می گوید : آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است .


ارد بزرگ می گوید : شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است .


ارد بزرگ می گوید : رنگ های روشن به زندگی و شادی نزدیکترند.


جملات زیبا و طلایی ارد بزرگ

http://a7.idata.over-blog.com/300x368/3/33/16/05//GREAT-OROD-1.jpg
ارد بزرگ "Orod Bozorg"

ارد بزرگ می گوید : تنها کسانی از آرزوهای نیک جوانان واهمه دارند که بر جایگاه خویش بیمناکند .


ارد بزرگ می گوید : هیچگاه امید کسی را نا امید نکن، شاید امید تنها دارایی او باشد .


ارد بزرگ می گوید : آرزوهای جوانان را خوار و کوچک مپندارید که سرآغاز کوهستانی آسمان خراش و یا دره ایی گود و ناپیداست .


ارد بزرگ می گوید : آرزوهای خویش را ارزشمند بدان که نای پروازت به سوی آرمانهاست .


ارد بزرگ می گوید : مردان و زنان کهن برآیند خوی و منش مردمان سرزمین خویش اند .


ارد بزرگ می گوید : دوستان زیاد برای یک نوجوان ، همانند آشیانه ساختن دهها کلاغ بر تاج نهالی نازک است .


ارد بزرگ می گوید : هنرمندی که آرمانی بزرگ در سر ندارد جز پلشتی چیزی نمی آفریند .


ارد بزرگ می گوید : خموشی ریش سفیدان هم پندآموز است .


ارد بزرگ می گوید : رسواترین آدمها ، فریبکارانند .


ارد بزرگ می گوید : کاشانه ایی که جایگاه دوستان کوچه و بازار شد نوای گریه ها در سینه دارد .


جملات زیبا و طلایی ارد بزرگ

http://a6.idata.over-blog.com/300x368/3/33/16/05//GREAT-OROD.jpg

ارد بزرگ می گوید : نگهبانی از داشته های یک کشور برای فرمانروا یک قانون است و انجام آن خودستایی ندارد .


ارد بزرگ می گوید : دارایی زیاد برای یک جوان می تواند ابزار سرگردانی باشد .


ارد بزرگ می گوید : نوازش و دلربایی زیاد ، پیشاپیش بستر مرگ را فراهم کند !.


ارد بزرگ می گوید : کارآفرین ، زندگی آفرین است پس آفرینی جاودانه بر او .


ارد بزرگ می گوید : فروختن مواد خام هر سرزمینی ، ننگ آور است همانند فروختن فرش است و چراغ خانه .


ارد بزرگ می گوید : بانک ها به دو مسیر می روند: یا همچون یک سد ، برای بهره برداری و رشد یک کشور بکار می روند و یا : همچون چاه های ژرف و هولناک خون یک سرزمین را می مکند .


ارد بزرگ می گوید : برای آدمهای گرسنه ، هیچ نسخه ایی ، جای خوراک آنها را نمی گیرد .


ارد بزرگ می گوید : فرمانروایان برای رشد و بهروزی جوانان رودخانه های هدفمند کار فرام آورند ، تا توان آنها به شوره زار و مرداب نرسد .


ارد بزرگ می گوید : کسی که هنگام انتخاب همسر ، یکه تازی می کند و سخن ریش سفیدان را به هیچ می گیرد بارها و بارها با اشک ، رخش را خواهد شست .


ارد بزرگ می گوید : نزدیکی به آدمهای بی خردی که همیشه در زندگیشان اشتباه می کنند تاوانی دهشتناک دارد و اگر این رویداد رخ داد سرد و سخت باشید همچون کوه ، که مار به دور گردنتان چنبره زده است .



طوفان هاي حوادث، اخلاقيات و روحيات انسان را تقويت مي كند. گوته



طوفان هاي حوادث، اخلاقيات و روحيات انسان را تقويت مي كند. گوته

اندیشه های تنهائی به قلم فرزانه شیدا

ترجمه ی متن داخل عکس انگلیسی /فارسی
یک دوست خوب و واقعی کسی ست که از آسمان خداوند برای توفرستاده است

یک دوست خوب وواقعی کسی ست که همیشه ودرهمه وقت درکنار تو ایستاده است

ودرهمه وقت ترا دوست میدارد حتی زمانی که تو خود خویش را دوست نمیداری!.

ترجمه : فرزانه شیدا


اندیشه های تنهائی




به قلم فرزانه شیدا




*وقتی که اندیشه های تنهائی در راهروهای ذهن بدنبال جواب میگردند،




تجربه ،تنها معلمی ست که پاسخگوی نیاز خواهد بود.



* قلم هنرمند زبان افکار اوست




* قلم بی حرکت هنرمند ،بخاطر قلب شکسته ی افکار اوست


* مرداب ، گور رودبار به گل نشسته است!


* باد آواز هواست



*پرده سانسور آدمی بر طبیعت است!



*تابلو توقف ممنوع هرگز در جای ایستادن خویش جریمه نمیشود،




انسان امادر توقف زندگی ، جریمه ی خویش را با جان خود ، خواهد پرداخت.


*همیشه میتوان عاشق بود اما هرگز نمیتوان بی عشق زیست!



* دنیا محل گذری بیش نیست آنگونه بگذر که اثری ازتو بجا بماند


وپس از رفتن تو نیز عطر خاطر تو تا همیشه برجای بماند.



*هرگز چیزی مگو که پس از گفتن آن، شرمنده از خود، دل ودیگران باشی!



*همیشه آنگونه زندگی کن که زمانی که باز گشت


ه به پشت سر وبر گذشته خود نگاه کردی


، هرگز نیازی به سرزنش خویش نداشته باشی!



*زمانی که کسی دل ترا میشکند به فکر انتقام مباش همواره ببخش وبگذر،


وآنگونه باش که همیشه از هر دین وفرقه


وفرهنگ وآئینی همواره دوستدار تو باشند.



* نیاز بدوست داشتن ودوست داشته شدن ، نیازیطبیعی ست،


تنها وقتی میتوان از محبت دیگران بهره گرفت


که خود مهربان باشی.



* پنجره دل را که بر دیگری می گشائی همیشه درخاطر داشته باش که چون او پروانه دلش ر


ا در درون دلت راه داد


، احساس او را درشیشه زندانی نکنی!





اندیشه های تنهائی به قلم فرزانه شیدا


۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

زندگي كردن عشق ورزيدن است

هنگامي كه شادماني

بنرمي به اعماق درياچه ي سكوت مي رود،

نفسِ گرم عشق

ترانه اي ناشنيده را زمزمه مي كند.

هنگامي كه آسمان باز، زير نگاهِ تو،

بيدارِ بيدار مي شود،

مهِ ترديد پراكنده مي شود

و نسيم دلپذير،

گرده هاي معطر رستگاري را مي افشاند.

درياچه، نيلوفر

و عاشقِ ناديده،

در يك شور ناگهاني با هم يكي مي شوند.

مسيحا برزگر

Smile To Me

www.xyz.blogsky.com

چراغ جادو سروده ای زیبا از آقای عباس استیری(شعرنو)


سروده ی چراغ جادو


از آقای عباس استیری


عباس استیری
تاريخ تولد: سه شنبه -78 فروردين -6/21
کشور:ايران
شهر:کرج

وبلاگم:www.3sepidar.ciooc.com
ليست دفتر شعر ها عباس استیری
نوشته های ادبی عباس استیری


http://www.shereno.com/file.php?id=55925

چراغ جادو


دیکته مون چن تا غلط داشت که گل و گلوله خوندیم




تو با اسب چوبی رفتی ما رو حرف کوچه موندیم




دلامون چن تا ترک داشت که تو راه نفس بریدیم




چن تا دیوار بین ما بود که غم هم و ندیدیم




تا دل حادثه رفتیم دنبال چراغ جادو




از شب سیاه قصه تا سپیدیای گیسو




کمر همت و بستیم تا نمونیم رو دلامون




دل به دریا زده بودیم تا نشینیم سر جامون




آینه هارو دوره کردیم واسه کشف راه تازه




که بشه گاهی بخندیم تودلامون بی اجازه




تا دل حادثه رفتیم دنبال چراغ جادو




از شب سیاه قصه تا سپیدیای گیسو




هر چی رفتیم نرسیدیم جز به کوچه های بن بست




هر چی زل زدیم ندیدیم




توی دستامون دو تا دست






ما رو دیوارا نوشتیم کاش یه اسب چوبی داشتیم




شما تو نامه نوشتید




چه روزای خوبی داشتیم!




تا دل حادثه رفتیم دنبال چراغ جادو




از شب سیاه قصه تا سپیدیای گیسو


شاعر
عباس استیری



شهر خاطره های من بندر انزلی همرا با متنی از سایت دوست عزیز آقای مرتضی وشعری زیبا از آقای میلاد اضغر زاده

آقای میلاد اصغر زاده

تاريخ تولد: جمعه 11 شهريور 1362
کشور: ايران
شهر: شهر ساری

بیست پنج سال دارم
و علاقه هام داستان کوتاه - شعر - سینما
البته از نو ع مستقلش
- موسیقی از نوع خوبش
- فلسفه اجتماعی
و هوای بارونیه - همین
سروده ی زیبای آقای میلاد اصغرزاده

با نام:

چیزی نمی ماسد به این مرد غزلخوان :


چیزی نمی ماسد به این مرد غزلخوا


نبا این هوای خسته و یار پریشان..


.چیزی نمی ماسد به او می داند این را


می میردآاخر بین لاهیجان(1) و تهران
در اولین برخورد از عشقش نپرسید

اوبچه تهرانیست یا از اهل گیلان
روزی که هم اوگفت از اهل شمال است

گفتش که عشقست ماهی و چایی وقلیان(2)


تُو انزلی(3) قایق سواری - کیک فومن(4)


تنگ غروب هم گشتی دور قلعه رودخان(5)


می گفت, در خوابش نمی دید او یه روز ی


گریان بماند زیر باران ِ ؛ سبزه میدان(6)


دریا خروشان باشد و ماسوله(7) بست
کوهین(8)بگیرد برف و او با پای لرزان


پیوسته زیر لب بگوید مرگ برعشق


تنها تو را میخوام کجایی آی مامان جان!(9)


******************************************


*1-لاهیجان معروفه به عروس گیلان با یه استخر بزرگ وسط شهر


و ابشار مصنوعی و یه دیوار در روی کوه مشرف به اون


مثل دیوار چین- البته چند ساله که روی این کوه تله کابین هم زدند


2-ماهی و چایی و قلیان و یه سری چیزایی دیگه مثل صنایع دستی


و برنج سوغات گیلانند


3-انزلی هم اسکله داره هم ساحل های شنا هم مرداب با گل ها


و علف ها و نیزارهای روشو هم جزیره های توی مرداب و هم ویلا...


4 - فومن یه شهره تو غرب گیلان که معروفه به شهر مجسمه ها


به علاوه اونجا کلوچه های سنتی داغ مخصوص به خودش را هم داره


5 - قلعه رودخان یه قلعه تاریخیه که فکر کنم برمیگرده به دوران اسماعیلیان .


روی یه کوهه جنگلیه و خیلی قشنگه
و یه چیزی تو مایه های قلعه ی هزار اردک !


6- سبزه میدان در واقع یه پارکه کوچیکه در وسط شهر رشت


که بیشتر از اهمیت تاریخی تو استان برخورداره .


مرحوم شیون فومنی گفته :


تنها موزر دبسته دانه میرزا کی بو نه من نه تو که خانه سبزه میدانی بود


7-حتماً از ماسوله خیلی شنیدین همونجایی که حیاط


یه خونه سقف یه خونه ی دیگه است .


ولی خوب از نزدیک دیدنش یه چیز دیگه است ولی تو فصل گرم برید


که سیل شما را با خودش نبره تو بحر خزر!8


- کوهین اسم یه گردنه ی تو ورودی استان از سمت قزوینه.


و هر موقع یه برف سنگین میاد اونجا بسته میشه


و به ناچار باید شب را در استان قزوین بمونید!...


پس بهتره قبل از اومدن به گیلان حتما با هواشناسی هماهنگ کنید


9- این شعر فقط یه شعر عاشقانه است


و شاعر هر گونه ارتباطی را با سازمان گردشگری و ایران گردی و گیلان گردی...


انکار میکنه و کلا عرصه ی شعر رااز این چیزها مبرا میدونه !!!!(10)

شاعر ونویسند ه : آقای



شهر خاطره های من بندر انزلی


همرا با متنی از سایت دوستی وبلاگ نویس با نام

آقای مرتضی Gajamoo که من اتفاقی بدنبال جستجو در


گوگل در نام بندر انزلی با وبلاگ خوبشون آشنا شدم


امید ایشان هم همواره موفق باشند.( ف.شیدا)


حافظیه انزلی


بلی 400 عکس از بندرانزلی قبل و بعد از انقلاب.

البته این عکسها نزدیک به 500 عکس می شد که من بعد از

آپلود کردن عکسها،ترجیح دادم که اون عکسها رو حذف کنم

و احتمالاً یک سری دیگر


از این عکسها در آینده نه چندان دور حذف و عکسهای جدیدتری

به این آلبوم اضافه خواهد شد.

سعی کردم تا حدودی بعضی از جاها رو با توضیح کوچک به شما

عزیزان بیشتر بشناسانم وقول خواهم داد

در آینده نزدیک همه عکس ها با توضیح دیده شوند.

من این آلبوم پیکاسو رو تقدیم به دو عزیز وردپرسی یعنی

خانم محتشمی و آقای زمانیان عزیز خواهم کرد،

چرا که این دو عزیز همواره و در بسیاری از اوقات

مشوق و همراهم بوده اند.

اینم لینک عکسها در پیکاسو
پ . ن قبل از اینکه خودتون به پیکاسو برید و اسم واقعی منو اونجا ببینید

همینجا خدمتون عرض کنم که نام کوچک من مرتضی ست.

gajamoo.wordpress.com

امید شاعر عزیز ودوست وبلاگنویس واهالی شهر بندرانزلی
وکل ایران در صفا شادی ارامش وموفقیت بسربرند
ف.شیدا

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

جملات خواندنی مهاتما گاندی


پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. مهاتما گاندی

تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم. مهاتما گاندی

هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود که به همسایگان خویش در ماورای مرزهای خود نیز خدمت کنیم . ماهاتما گاندی

خود را قربانی کنیم بهتر است تا دیگران را. گاندی

این مرزها را هرگزخداوند به وجود نیاورده است . ماهاتما گاندی

من به کسانی که از مذهب خود با دیگران سخن می گویند و تبلیغ می کنند مخصوصاً وقتی که منظورشان این است که آنها را به دین خود در آورند هیچ اعتقاد ندارم. مذهب و اعتقاد با گفتار نیست بلکه در کردار است و در این صورت عمل هر کس عامل تبلیغ خواهد بود . ماهاتما گاندی

این کتاب به توصیه سازمان تربیتی و علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و برای تجلیل از گاندی گرد آوری شده است. متن اصلی آن در سال 1958 به زبان انگلیسی انتشار یافت. این کتاب منتخبی است از کتابها، مقالات، مصاحبه ها و نطقهای گاندی . ماهاتما گاندی

من از محدودیتها و نارساییهای خود آگاهم و این آگاهی تنها مایه قدرتم می باشد. آنچه در زندگی خود انجام داده ام بیش از هر چیز دیگر در نتیجه اطلاع و قبول محدودیتها و نارساییها بوده است . ماهاتما گاندی


ادامه در آدرس زیر :

http://javedane-ha.blogspot.com/2009/08/blog-post_2517.html

کتاب پندار متفکرین از سیما زند

پندار متفکرین
(( مرکز و شرق و غرب جهان ))



همیشه بدنبال تمایز دیدگاه مردم خودمان ( بستر فرهنگی ایران از کشمیر تا مدیترانه ) با مردم شرق و غرب بودم .
تا رسیدم به مطلبی از دکتر محمد مسعود تاجیک که : (( در واقع متفکرین جوامع مانند کانون تجمع نور یک ذره بین هستند .
با شناخت آنها می توان به هزاران طول موج انعکاس یافته از فرهنگ ملل دست یافت .
بطور مثال شناخت درست و اندیشمندانه فلسفه ماکیاول در غرب می تواند ما را به چرایی استعمارگری و همچنین بدخویی غرب رهنمون سازد
شناخت درست عقاید فرانتس فانون می تواند بسیاری از مجهولات در آفریقا و بخصوص سرزمین الجزایر را به ما نشان دهد .
شناخت درست سیدقطب در مصر می تواند بخش بسیار بزرگی از عقاید مذهبی مردم مصر را برای ما روشن و آشکار سازد
شناخت درست تاگور فیلسوف هند می تواند ما را با روح حاکم بر این کشور آشنا سازد... ))

دکتر محمد مسعود تاجیک کلید را به من دادند ! . از این رو " کنفوسیوس " را از شرق انتخاب کردم
و از غرب " وین دایر " و از منطقه خودمان هم متفکری جز " ارد بزرگ " مقبول نظرم قرار نگرفت .
حالا در این مجموعه از هر یک 72 جمله انتخاب کرده ام .
فکر می کنم با قیاس آنها به نکات ارزشمندی می توان دست یافت .
خوشحال می شوم نظر شما مخاطب محترم را نیز بدانم .
از همه شما سپاسگزارم .


ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :

دکتر محمد مسعود تاجیک از ارد بزرگ می گوید

هر چند این مطلب دکتر تاجیک مربوط به دو سال پیش است اما همچنان تازه به نظر می رسد با خواندن آن می توان به نکات تازه تری در مورد متفکر و مصلح کشورمان ارد بزرگ پی برد


ارد بزرگ

{ بررسی جایگاه اجتماعی ارد بزرگ }


دکتر محمد مسعود تاجیک
آذرماه 1386

برای شناخت سریع جوامع بشری چه ابزاری در اختیار ماست؟
شناخت پیشینه و یا داشته های امروز آنها خود زمانی بس دراز می طلبد ، تا بتوانیم به چهار چوب کلی اندیشه حاکم بر آن جوامع پی ببریم .
بسیاری از جوانان معیار شناخت خود را بر اساس داده های بنگاه های سخن پراکنی نهاده اند .
باید گفت : عرصه خبر ما را با معلول ها آشنا می سازد اما علت ها پنهان باقی می ماند
تا نتوانیم علت ها را درست فهمیده و تجزیه و تحلیل کنیم نمی توانیم آینده جوامع را پیش بینی نمایم.
پس عرصه خبر چون به حاشیه ها و بازخوردهای مختلف جوامع گرایش دارد خود به خود نمی تواند ما را به نتیجه درست برساند.
البته بسیاری ساده انگارانه بخاطر آنکه خود را در متن خبرها و شنیدهای رسانه های جمعی می بینند اغلب نمی توانند کاستی های خویش را بپذیرند .
ذات خبر هم به همین نیاز پاسخ می گوید البته بسیار جهت دار و هدفمند!.
آنانیکه با تهیه و ارسال خبر آشنایی دارند می دانند برخورد و انعکاس خبر نباید خارج از اراده و برنامه های از پیش طراحی شده باشد .
از این جهت فرآیند بسیار مشکوک و غیر قابل اعتماد است.
پس سئوال اینست که با این گستره غیر مفید چگونه می توان به شناخت درست و واقعی رسید
جواب این است :
با شناخت درست سرآمدن و متفکرین این جوامع.
در واقع متفکرین جوامع مانند کانون تجمع نور یک ذره بین هستند .
با شناخت آنها می توان به هزاران طول موج انعکاس یافته از فرهنگ ملل دست یافت .
بطور مثال شناخت درست و اندیشمندانه فلسفه ماکیاول در غرب می تواند ما را به چرایی استعمارگری و همچنین بدخویی غرب رهنمون سازد
شناخت درست عقاید فرانتس فانون می تواند بسیاری از مجهولات در آفریقا و بخصوص سرزمین الجزایر را به ما نشان دهد .
شناخت درست سیدقطب در مصر می تواند بخش بسیار بزرگی از عقاید مذهبی مردم مصر را برای ما روشن و آشکار سازد
شناخت درست تاگور فیلسوف هند می تواند ما را با روح حاکم بر این کشور آشنا سازد…

اینجا باید یک نکته دیگر را بیفزایم و آن مطلب این است که براستی می توان قدرت و هژمونی هر جامعه ایی را به درجه و قدرت متفکرین آن جامعه مرتبط ساخت ، واضحتر آنکه اندیشمند بزرگتر و قوی تر زاییده جوامع بزرگتر و متعالی تر است.
رشد در جوامع متعالی بسیار دشوار و پیچیده است ، اما این فرآینده در نهایت موجب زایش اندیشه برتری می گردد که گاها جوامع دیگر را نیز تحت تاثیر قدرت خویش قرار می دهد .

به باور من عرصه خبر باعث شده نگاه عمیق به جوامع از نسلهای جدید گرفته شود و کم کم عوام زدگی و سطحی نگری جایگزین نگاه خردمندانه به گیتی شود .
بطور مثال نظریه ها و پندارهای متفکرین می توانند در زیر تعدادی خبر از زندگی خصوصی یک هنرپیشه و یا حتی یک بازیگر فوتبال گم و ناپدید بشود.
از آن جهت که رسانه پاسخگویی نگاه حداکثری جوامع است خود به خود در روزمره گی و عدم بلوغ گرفتار است ، چه برسد به این که از آن خواستار زایش طرح و ایده ای نو باشیم .

این مقدمه کوتاه را بر شمردم تا بتوانم دیدی فرای وضع موجود به شما ارایه نمایم
دیدی که با آن می توان بسیار راحت تر ، اما عمق تر از آنچه می بینیم و می شنویم از جوامع بشری در اختیار داشته باشیم .
یک سال و اندی پیش نظریه بسیار اندیشمندانه ارد بزرگ را دریکی از سایتها مطالعه نمودم . با این نظریه می توان جهان را دوباره ، اما اینبار بسیار روشنتر از گذشته دید.
احساس من این بود ان نظریه بخاطر پایگاه مستحکم نظری خود می تواند خیلی سریع درسطح افکار عمومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهانی را دگرگون سازد…
اما آنچه رخ نمود بسیار عجیب و دهشتناک است.
بخاطر سکوت خبری این نظریه ، از دید جامعه تا کنون پنهان مانده و در واقع به خاک نشسته است .
تحولات نظری اگر با پشتوانه تجزیه و تحلیل عمومی روبرو نشوند قبل از تولد سقط شده اند.
مگر یک جامعه چند بار و در طی چند سال می تواند از دل بستر خویش ایده های جدید و نو به بار آورد ؟ که در نهایت با عدم کنکاش و نقد و ارزیابی درست، آن را در خواب غفلت خویش به فراموشی بسپرد.

امسال وقتی نظریه " کهکشان بزرگ اندیشه " ارد بزرگ را دیدم شگفت زده شدم ، این نظریه بزرگترین اندیشه دنیای غرب امروز که نظریه " دهکده کوچک جهانی " است را با چالشی جدی روبرو ساخته است که آنهم تنها توسط قسمت کوچکی از رسانه های مدرن اینترنتی منعکس شد.
اما رسانه های تصویری و نوشتاری ما همان برنامه های عوام پسند خویش را دنبال نمودند.

شاید همین مسئله لزوم ایجاد شبکه های بخش های خصوصی را در عرصه رسانه تقویت بنماید اما تا آن زمان چه باید کرد؟!
پاسخ این سئوال را به شما وا می گذارم…
لازم می دانم در این قسمت نگاهی به زندگی ارد بزرگ داشته باشم . تا بدین شکل خود سهمی از کمبودهای عرصه خبر را پوشش دهم .

شناخت درست ارد بزرگ بخصوص در نظریه قاره کهن ، می تواند به شناخت بسیار کلی تر ، و دقیق تری از بنیه فرهنگی و اجتماعی حوزه تمدنی فرهنگ ایران ، از چین تا مدیترانه باشد.
نظریه قاره کهن خواستار اتحاد کشورهای حوزه تمدنی این منطقه از جهان تحت عنوان قاره کهن می گردد . این کشورها عبارتند از : قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، افغانستان ، شمال باختری هندوستان ( سرزمین کشمیر ) ، پاکستان ، ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، لبنان ، قبرس ، نیمروزی ترین (جنوبی ترین ) بخش روسیه در میانه استراخان در شمال دریای خزر تا نیمروز اکراین ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان

و من فکر می کنم این نگاه می تواند برآینده مراودات او با دوستانی همچون مرحوم احمد شاه مسعود و یا اندیشمندان تاجیک باشد.
به شخصه در نظریه قاره کهن او نکته ایی را دیدم که بسیار جالب و عبرت آموز است .
و آن مطلب در مورد داستان جاده ابریشم می باشد.
ارد بزرگ در آنجا شدیدا به این مسئله تاخته و معتقد است این جاده ، راه انتقال دانش و اندیشه ایرانی به چین و کشورهای این حوزه است بطور مثال آنها اندیشه های آیین میترایزم که بعدا سر از کنفسیوس و تائو درآورد و همچنین شاهنامه فردوسی که چهارصد سال پس از حکیم توس در چین باز نویسی و اسامی شخصیتهایش عوض شد و غیره را از ما گرفته اند اما امروز نام محصولی از کشور خود را بر آن نهاده اند !.

او به صراحت می گوید واژه " جاده ابریشم " استعماری است و در واقع آنها می خواهند با اطلاق و رواج واژه مد نظر خود خوی توسعه طلبی خویش را به نمایش بگذارند
او در همان جا می گوید نام این جاده ، "راه فرهنگ ها" ست.
فکر می کنم وزارت امور خارجه ما که هر چند صباحی شهری از ایران را با شهرهای چین تحت همین عنوان "جاده ابریشم" خواهر زاده می کند باید دست نگهدارد.
واژه ها هزاران اندیشه را در پی می آورند و چرا وقتی ما بر روی "خلیج فارس" تاکید می کنیم اینچنین راحت راه تاریخی مرکز جهان تا شرق را به نام شرقی ها می کنیم؟

سخن کوتاه می کنم ، و در انتها امیدوارم عرصه رسانه ما در مسیر خویش تجدید نظر کند .
که اگر اینگونه شود جهان دوباره شاهد زایش نخبگانی فرهمند ، پس از نزدیک به هزار سال دوران رکود اندیشه برتر این سرزمین می گردد…

منبع

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان