Մեձ Որոդ :վատ գրող և արվեստագետ ստոր ցանկացած սպանող ավելի վնասակար
է.
منبع : سایت بزرگ شیروان
http://shirvan.blog.com/
از دیالکتیک فیلسوف اُرُد بزرگ تا نظریات فلسفی او
منبع : سایت بزرگ شیروان
http://shirvan.blog.com/
روزی ابومسلم خراسانی با سپاه خویش از کنار روستای بسیار سبز و زیبا می گذشت جمعی از مردم آن روستا تقاضای دیدار با او را داشتند یکی از آنها را اجازه دادند تا نزد سردار ایرانی بیاید او گفت ما مردان روستا از شما می خواهیم ثروت روستا را بین ما تقسیم کنید و ادامه داد باغ بزرگی در کنار روستا است که اگر تقسیم اش کنید هر کدام از ما صاحب باغ کوچکی می شویم و همیشه دعاگوی شما خواهیم بود . سردار پرسید اگر صاحب باغ هستید پس چرا به پیش من آمده اید ؟! بروید و بین خویش تقسیم اش کنید .
مرد گفت : در حال حاضر باغ از آن ما نیست اما ما آن را سبز کردیم ابومسلم متعجب شد و پرسید : داستان این باغ چیست از آغازش برایم بگویید.
آن مرد گفت مردم روستای ما 15 سال پیش تنها چند باغ کوچک داشتند تا اینکه مرد مسافری شبی در روستای ما میهمان شد و فردای آن ، مسافر بخشی از زمینهای اطراف روستا را از مردم روستا خرید و بخشی از مردان و زنان روستا را به کار گرفت تا باغ سبز شد . سردار پرسید در این مدت مزد کارگر و سهم زحمت مردم روستا را پرداخته است و روستایی گفت آری پرداخته اما ریشه او از روستای ما نیست و مردم روستا می گویند چرا او دارایی بیشتری نسبت به ما دارد؟ و باغی مصفا در اختیار داشته باشد و ما نداشته باشیم ؟!
سردار گفت شما دستمزد خویش را گرفته اید و او هم برای آبادی روستای شما زحمت کشیده است پس چطور امروز این قدر پر ادعا و نالان شده اید روستایی گفت دانشمند پرهیزگاری چند روزی است میهمان ما شده او گفت درست نیست که کسی بیشتر و فزون تر از دیگری داشته باشد و اینکه آن مرد باغدار هم از زحمت شما روستاییان باغدار شده و باید بین شما تقسیم اش کند .
ابومسلم پرسید این مردک عالم این چند روزی که میهمان روستا بوده پولی هم به شما پرداخته روستایی گفت ما با کمال مهربانی از او پذیرایی کرده ایم و به او پول هم داده ایم چون حرفهایش دلنشین است .
سردار دستور داد آن شیاد عالم را بیاورند و در مقابل چشم مردم روستا به فلک بستن اش .
شیاد به زاری و التماس افتاده و از بابت نیرنگ و دسیسه خویش طلب بخشش و عفو می نمود . آنقدر او را فلک نمودند که از پاهایش خون می چکید سوار بر خرش کرده و از روستا دورش نمودند .
مردم روستا بر خود می لرزیدند ابومسلم رو به آنها کرده و گفت : شما مردم بیچاره ایی هستید ! کسی که ثروتش را به پای روستای شما ریخته برایتان کار و زندگی به وجود آورده را پست جلوه می دهید و می گویید در داشته های او سهیم هستید و کسی را که در پی شیادی به اینجا آمده و از دسترنج شما شکم خویش را سیر می کند عزیز می دارید چون از مال دیگری به شما می بخشد ! هر کس با ثروتش جایی را آباد کند و با اینکار زندگی خویش و دیگران را پر روزی کند گرامی است و باید پاس اش داشت .
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر کشورمان می گوید : (( کارآفرین ، زندگی آفرین است پس آفرینی جاودانه بر او )) می گویند مردم بر زمین افتاده و از ابومسلم خراسانی بخشش خواستند . و از آن پس هر یک به سهم خویش قانع بودند و آن روستا هر روز آبادتر و زیباتر می گشت
یاسمین آتشی
http://yasamin-atashi.blogspot.com/
استاد فرزانه شیدا شاعر و پژوهشگر برجسته ایرانی مقیم شهر اسلو در کشور نروژ در مقدمه جلد یازدهم تفسیر اندیشه های ارد بزرگ با عنوان " کتاب بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ " می نویسد :
بانو استاد فرزانه شیدا سرآینده نامدار کشورمان
پادشاه های قوم پارت و البته بهتر بگوییم اشکانیان به ارد معروف بوده اند که از ارد یکم تا انقراض این سلسله به این نام یعنی ارد لقب میگرفتند . اینک اندیشمندی که خود از شهر شیروان پایتخت اشکانیان و پارتها می باشد یعنی آقای شرکا ، لقب ارد بزرگ را که به معنای ادامه دهنده راه ارد های اشکانی است دارند. که واقعا برازنده اوست.
او با این کار نام شهرش شیروان که روزگاری به اعتراف مورخین یونانی پایتخت قوم پارت بوده است را زنده می کند.
ارد بزرگ با این اسم از ریشه و عشق خود به شهرش شیروان میگوید جایی که پدر و اجدادش در آن زیسته اند.
اکنون کمتر کسی است که سخنان او پند ها و فرگرد های و تابلو هایش را در کنار نظریات او که بسیار قابل تامل است را نشنیده و ندیده باشد ارد بزرگ شخصیت جهانی شهر ماست و در بین کشور های دیگر هواداران بیشمار دارد.
مردم شیروان او را بی نهایت دوست دارند و در شیروان همه به ارد بزرگ می بالند.
منبع مطلب :
سایت شیران شیروان
http://shiraneshirvan.blogfa.com/post-223.aspx
انسان همچون رودخانه است ؛ هر چه عمیق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است. منتسکیو
مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر. پرمودا باترا
کسی که از هیچ چیز کوچکی خوشحال نمی شود ، هیچگاه خوشبخت نخواهد شد. اپیکور
از اشتباهات خود شرمنده نشوید و آن را جرم ندانید. کنفسیوس
اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیب جویی . ژوبر
راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست . ارد بزرگ
آرامش مدام نیز کسل کننده است. گاهی طوفان هم لازم است . فردریش نیچه
در دعوا اولین مشت را بزن و محکم هم بزن . جکسون براون
فقط به ندای کودک درون خویش گوش بسپار نه هیچ …… کریستیان بوبن
سعادت دیگران بخش مهمی از خوشیختی ماست . رنان
منبع : رادیو پیام
http://www.radiopayam.ir/show_note.php?nd=197
من اشخاص زنده را آناني مي دانم که مبارزه مي کنند. بي مبارزه زندگي مرگ است . هوگو
خردمندان تاريخ همچون رشته کوههاي سترگ ، دشتهاي آدميان را نگاهباني مي کنند . ارد بزرگ
خنده ، بزرگترين سلاح در مبارزه زندگي است . آناتول فرانس
نامدار کهن اسطوره و راهبر دوران هاست ، سرشت او با خوي مردم سرزمين خويش همگون است نه با سرشت فرمانروايان . ارد بزرگ
هرگز بخاطر دوستت ، از انجام وظيفه اي چشم مپوش. سن لانبر
نيروي رنج، مي تواند در خدمت شما باشد، به شرط اينكه از آن به صورت صحيح استفاده كنيد . آنتوني رابينز
منتظرنمانيد عشق شما را پيدا کند زمين حاصلخيزي بيافرينيد تا بذر عشق به سادگي در آن جوانه زند و رشد کندخود را تمام و کمال و تا آن جا که در توان داريد با صداقت تمام به رابطه تان متعهد و پاي بند کنيد قدرت تعهد بذر عشق ميان شما و معشوق را آبياري خواهد کرد و به آن اين امکان را خواهد داد تا در قلب شما به بار بنشيند . باربارا دي آنجليس
در برف ، سپيدي پيداست . آيا تن به آن مي دهي ؟ بسياري با نماي سپيد نزديک مي شوند که در ژرفناي خود نيستي بهمراه دارند . ارد بزرگ
سعادتمند کسي است که بر مشکلات و مصائب زندگي لبخند بزند. مارلو
دنيا سراسر زيبائي و کمال است ، و ما کمتر متوجه مي شويم. پاسکال
روان رنجور ، در طبيعت سبز دوباره پيوند خواهد زد و به زندگي خويش ادامه خواهد داد . ارد بزرگ
سعي کن آنچه مقدر است ، آرام تحمل کني . سقراط
ديدار کساني که دوستشان داري هميشه شادي آور است حتي درخواب . موتزارت
از اُرُد بزرگ برجسته ترین متفکر و فیلسوف حال حاضر ایران در وادی های گوناگون مطالب بسیاری خوانده ایم اما نگاه او به جهان مجازی و اینترنت بسیار هوشمندانه و جالب است که در اینجا تقدیم می گردد :
جهان آینده بدون اینترنت بی معناست .
ساده انگاریست اینترنت را با همه داده هایش یکجا رد کنیم و یا یکجا بپذیریم .
اینترنت همانند دریاست ، کسی که آن را نمی شناسد همانند کسی ست که شنا را نمی داند .
ترس از اینترنت همانند نداشتن آن زیان آور است باید ناوشکن های بزرگ ساخت و بر فراز آنها پرچم کشور خویش را برافراشت .
بستن سایت های درنده چشم و هوش (مستهجن) از کارهای مهم دولت هاست .
برآیند نابود کردن پایگاه های آفرینشگر ، همانند ساختن مرداب است. بازده اینکار برای آفریننده و برخورد کننده زیان آور است .
در اینترنت داده ها و اندیشه ها بسیار تند جابجا می شوند در برابر داده های ستیزگر باید میدان پاسخگویی را برای اندیشمندان آگاه هر کشور فراهم آورد و از چالش ها نهراسید .
کشورهای افزون خواه و بیمار همواره پیشتازان یورش از راه اینترنت هستند راهکار مبارزه با این تیره اندیشان تکیه بر ایده های و باورهای میهنی ست ایده هایی که مردم و بویژه جوانان بر آن ها ببالند ، نمی توان از پاسخگویی گریخت و به دور خود دیوار کشید .
هیچ شمشیری همچون پرداختن بر اسطوره ها و سرآمدان نمی تواند دشمنان ریز و درشت کشورها را در جهان اینترنت ناکام گذارد .
اسطوره ها و سرآمدان ملی ، گنجینه های با ارزشی هستند که باید آنها را زنده نگاه داشت اسطوره ها جایشان در موزه نیست ، می بایست به سرآمدان درخششی ویژه بخشید و آنها را دوباره پروراند تا با اندیشه جوانان امروز گره بخورند و بدینگونه نیرنگ های دشمنان را ناکام گذارند .
نگاه دشمنانه به اینترنت ، دست خبرچینان و نیرنگ بازان را باز می گذارد .
برای داشتن اینترنتی ایمن باید بر داشته های فرهنگی و میهنی خویش تکیه کرد آنها را گسترش داد و به هنرمندانه ترین گونه آنها را بیان نمود ، آزادی اندیشه را پاس داشت . خوراک اندیشه جوانان بدون همکاری آنها ساخته نمی شود ، پس نیاز به همکاری دو سویه است .
کشوری از گردونه اینترنت بهره بیشتری می برد که میوه تمدن خویش را بیشتر و ساده تر در دامان کاربران بگذارد .
پیشه و هنر بدون اینترنت گران و بی خریدار است کشوری که زمینه داد و ستد های اینترنتی خویش را گرفته توان رشد و هماوردی خویش را از دست می دهد .
اگر همکاری میهنی برای بالندگی و هم اندیشی در اینترنت وجود داشته باشد جام های زهرآگین ، نوشنده ی نخواهند داشت .

از اُرُد بزرگ برجسته ترین متفکر و فیلسوف حال حاضر ایران در وادی های گوناگون مطالب بسیاری خوانده ایم اما نگاه او به جهان مجازی و اینترنت بسیار هوشمندانه و جالب است که در اینجا تقدیم می گردد :
جهان آینده بدون اینترنت بی معناست .
ساده انگاریست اینترنت را با همه داده هایش یکجا رد کنیم و یا یکجا بپذیریم .
اینترنت همانند دریاست ، کسی که آن را نمی شناسد همانند کسی ست که شنا را نمی داند .
ترس از اینترنت همانند نداشتن آن زیان آور است باید ناوشکن های بزرگ ساخت و بر فراز آنها پرچم کشور خویش را برافراشت .
بستن سایت های درنده چشم و هوش (مستهجن) از کارهای مهم دولت هاست .
برآیند نابود کردن پایگاه های آفرینشگر ، همانند ساختن مرداب است. بازده اینکار برای آفریننده و برخورد کننده زیان آور است .
در اینترنت داده ها و اندیشه ها بسیار تند جابجا می شوند در برابر داده های ستیزگر باید میدان پاسخگویی را برای اندیشمندان آگاه هر کشور فراهم آورد و از چالش ها نهراسید .
کشورهای افزون خواه و بیمار همواره پیشتازان یورش از راه اینترنت هستند راهکار مبارزه با این تیره اندیشان تکیه بر ایده های و باورهای میهنی ست ایده هایی که مردم و بویژه جوانان بر آن ها ببالند ، نمی توان از پاسخگویی گریخت و به دور خود دیوار کشید .
هیچ شمشیری همچون پرداختن بر اسطوره ها و سرآمدان نمی تواند دشمنان ریز و درشت کشورها را در جهان اینترنت ناکام گذارد .
اسطوره ها و سرآمدان ملی ، گنجینه های با ارزشی هستند که باید آنها را زنده نگاه داشت اسطوره ها جایشان در موزه نیست ، می بایست به سرآمدان درخششی ویژه بخشید و آنها را دوباره پروراند تا با اندیشه جوانان امروز گره بخورند و بدینگونه نیرنگ های دشمنان را ناکام گذارند .
نگاه دشمنانه به اینترنت ، دست خبرچینان و نیرنگ بازان را باز می گذارد .
برای داشتن اینترنتی ایمن باید بر داشته های فرهنگی و میهنی خویش تکیه کرد آنها را گسترش داد و به هنرمندانه ترین گونه آنها را بیان نمود ، آزادی اندیشه را پاس داشت . خوراک اندیشه جوانان بدون همکاری آنها ساخته نمی شود ، پس نیاز به همکاری دو سویه است .
کشوری از گردونه اینترنت بهره بیشتری می برد که میوه تمدن خویش را بیشتر و ساده تر در دامان کاربران بگذارد .
پیشه و هنر بدون اینترنت گران و بی خریدار است کشوری که زمینه داد و ستد های اینترنتی خویش را گرفته توان رشد و هماوردی خویش را از دست می دهد .
اگر همکاری میهنی برای بالندگی و هم اندیشی در اینترنت وجود داشته باشد جام های زهرآگین ، نوشنده ی نخواهند داشت .

تاریخ بشر، داستان مبارزه بیپایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، میتواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...