قبله ی دانائی سروده ای زیبا از آقای عاکف


قبله ی دانائی سروده ای زیبا ا ز: آ قای عاکف

معرفی آقای عاکف از زبان خود ایشان:
دوشنبه 6 تير1345
کشور:هلند

شهر:Rotterdam

زاده ی خاک شمالم من
اگردر جنوب نفس فقر سکونت دارم
و از این ماه که در جام من انداخته اند
سخنی بیشتر از بغض و تنفر دارم...

...پای تاول زده ی کودک مینابی را

هنر ِ تجربه از سوی خدا نشماریم...


قبله ی دانائی

کودکان فقر , درنگاهش

تاب بازی می کنند

اما دلش


به افزایش جهانی قیمت نفت

خوش است!


اگر چه از عید سال پیش


پاهایش کفش نویی را


تجربه نکرده بود

اما دستانش


برق انداز کفشهای دیگران بود..

بدنبال سهم برابر

از برابری نبود

دستان شکرگزارشهر

چند کتابی را ورق نمی زنند

اما در آرزوهای سپیدش

سنگِ سیاه می درخشد

راستی

قبله ی دانایی کجاست؟!

شاعر: عاکف-م
سایت شعر نو:

نظرات

جملات کوتاه مشاهیر جهان

پست‌های پرطرفدار