اي كاش نمي شدم مردود از دفتر غمنامه / سعيد مطوري/مهرگان
اي كاش نمي شدم مردود...
در هجوم لحظه ها ي غفلت
گم شدن در ذلت
جستجوي قلب در تاريكي تن
فانوس در گوشه ي عزلت
نفس هايم در پس شش هاي پر دود
آغوش مرگ باز وزندگي مردود
نقطه هاي سياه سربازان اهريمن
چقدر دور ...خودم زمن
آتش به بلنداي اعمال سياهم
در جهنم بدي ها تباهم
چشم سرزمين التماس
تجلي حق چون الماس
شعاع هاي نور
نور
درنور
جسم و روح در مسير
هر دو در بند...اسير
پايان كار زبان ودروغ
خاموش و بي فروغ
سخندان اعضاي پراكنده
روح در بستر درد... شرمنده
لحظه
لحظه
كوچكتر...
تاريكي
تاريكي
پايين تر...
در دور دست نوري باريك
ره مي برم در راهي تاريك
شعله هاي آتش و دود
اي كاش نمي شدم مردود...
24/7/87
سعيد مطوري/مهرگان
از دفتر غمنامه
برگرفته از :
http://sedayeandishehmana.findtalk.net/forum-f31/topic-t142.htm#747
نظرات