۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

مجموعه اس ام اس رومانتیک - تارنگار REZA 7 DOWNLOAD

مجموعه اس ام اس رومانتیک سری 23 که توسط سایت reza7downlad در اختیار شما قرار گرفته است.

Sms Love 15 - Far30mobile.com

گر می نخوری طعنه مزن مستان را

بنیاد مکن تو حیله و دستان را

تو غره بدان مشو که می نخوری

صد لقمه خوری که می غلامست آن را


------------------------------------


غم عشقت بیابون پرورم كرد

هوای بخت بی بالو پرم كرد

بمو گفتی صبوری كن صبوری

صبوری طرفه خاكی بر سرم كرد


------------------------------------


تا خاک مرا به قالب آمیخته اند

بس فتنه که از خاک بر انگیخته اند

من بهتر از این نمی توانم بودن

کز بوته مرا چنین برون ریخته اند


------------------------------------


ای دل تو به ادراک معنا نرسی

در نکته زیرکان دانا نرسی

امروز ز می و جام بهشتی می ساز

کانجا که بهشت است رسی یا نرسی


------------------------------------


امشب ز غمت میان خون خواهم خفت

وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت


------------------------------------


نه یادم می کنی نه می روی یاد

به نیکی باد یادت ای پریزاد

عجب نبود کنی فایز فراموش

فراموشی است رسم آدمیزاد


------------------------------------


سحرگه برگ گل تر شد ز شبنم

نسیم آهسته زلفش ریخت بر هم

بیاور عطر زلفش سوی فایز

مرا فارغ کن از غم های عالم


------------------------------------


به سیر باغ رفتم باختم من

نظر بر نو گلی انداختم من

الهی دیده فایز شود کور

که دلبر آمد و نشناختم من


------------------------------------


شب آمد تا شب وصلم دهد یاد

دهد خاک وجودم جمله بر باد

یقین می سوخت فایز ز آتش دل

نمی کردش گر آب دیده امداد


------------------------------------



بیا که از حد گذشت ایام دوری

کنم تا کی زمهجوری صبوری

اگرچه دوری از چشمان فایز

ولی با دل تو دایم در حضوری


------------------------------------


خیالت آورد بــر من شــبیـخون

مرا بر خوان احـــسانت شـبیخون

شبیخون زد به فایــــز لشـکرغم

شبی آب آید از چشمم..شبی ..خون


------------------------------------


دل من حالت پروانه دارد

به آتش سوختن پروا ندارد

به دل فایز چو مرغ پر شکسته

به هرجا کو فتد پروا ندارد


------------------------------------


بیا تا برگ گل نا رفته بر باد

گلی چینیم و نشینیم دلشاد

بت فایز مکن تاخیر چندان

که تعجیل است عمر آدمیزاد


------------------------------------


پیراهن خیس ابر تن پوش من است

صد باغ تبر خورده در آغوش من است

این زندگی کبود این تلخ بنفش

زخمی است که سالهاست بر دوش من است


------------------------------------


از شهر تو رفت خواهم ای شهرآرای

جان را به وداع کوتهی روی بنمای

از جور تو در سفر بیفشردم پای

دل را به تو و تو را سپردم به خدای


------------------------------------


نه اینکه بی تو نخندم...نه!

اما به نیامدن همیشه ی نگاهت قسم,

تمام خطوط این خنده های خواب آلود,

با های های گریه های شبانه,

از رخساره ی خسته و خیسم پاک می شوند!


------------------------------------


غمم بی حد و دردم بی شماره

فغان کاین درد من درمان نداره

خداوندا نداند ناصح من

که فریاد دلم بی اختیاره


------------------------------------


اندر دل بی وفا غم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد


------------------------------------


این کـوزه چو مـن عاشـق زاری بودست

در بنــــد ســر زلــــف نـــــگاری بودست

این دســـته که بـــــر گردن او می بینی

دستی اســت که بر گردن یاری بودست


------------------------------------


یارب! نه دلم بسته‌ی غمهای تو بود؟

چشمم شب و روز غرق نماهای توبود؟

بر جرم و خطای من چه میگیری خشم؟

چون جمله به امید کرمهای تو بود


------------------------------------


نا کرده گنه در این جهان کیست بگو

وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات کنی

پس فرق میان من و تو چیست بگو


------------------------------------


نی هفت بند صدائی داره آخر

که هر یاری خدائی داره آخر

همه میگن که عاشق کشتنی بی

که عاشق هم خدائی داره آخر


------------------------------------


ای مثل غرور ساده ی آیینه فاش

کاری نکنی شکستگی آید و کاش

دیدار تو با آیینه حرفی دارد

هم با همه باش و هم جدا از همه باش


------------------------------------


برخیز و بیا بتا برای دل ما

حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم

زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما


------------------------------------


چون عهده نمی شود کسی فردا را

حالی خوش کن تو این دل شیدا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را


------------------------------------


فرستنده اس ام اس های زیر: آناهیتا از یزد



دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده. بلور قلب کوچکم ز دوریت ترک زده


------------------------------------



تازگی ها طلا شدی ، گم شدی کیمیا شدی . دیگه پیام نمیزنی ، مثل غریبه ها شدی...


------------------------------------



آسمان می بارد گل میمیرد.تو نه گل باش نه آسمان .زمین باش تاآسمان برای تو بگرید و گل برای تو بمیرد


------------------------------------


خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است پیدا نکنم همدل .دلها همه از سنگ است گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست. گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است


------------------------------------


صد جفا گل می كند بلبل تحمل می كند.....دوستی آن است كه بلبل می كند.


------------------------------------


لیوان ز لبت بوسه گرفت من ز لیوان

دیدی ز لبت بوسه گرفتن به چه عنوان؟

از بس ز لبت بوسه چون قند گرفتم

از قند لبت من مرض قند گرفتم...


------------------------------------


تجربه شانه ایست که طبیعت وقتی ما کچل میشویم, به ما می دهد!


------------------------------------


زندگی مثل یه دیکته است. مینویسم و پاک میکنیم غافل از روزی که میگن برگه ها بالا...


------------------------------------


ازدواج مثل دستشویی می مونه .. اونایی كه تو هستن می خوان بیان بیرون .. اونایی كه بیرون هستن این پا اون پا می كنن برن تو


------------------------------------


سلامی به گرمی آش رشته، كه روش با پیازداغ نوشته:

"دوست دارم فرشته "


------------------------------------


آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و شکست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست


------------------------------------


کسی که می ماند و نمی پرد به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است. اُرد بزرگ


------------------------------------


شیشه ها شكستنیست

زندگی گذشتنیست

این فقط محبت است كه همیشه ماندنیست


------------------------------------

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ٬ ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود ؟ زنده را تا زنده است قدرش بدان ٬ ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود ؟


------------------------------------

بهترین پیروزی ، پیروزی بر نفس است ، ما با عوض کردن خود می توانیم تمام زندگی و گرایش های اطرافیان خود را به سادگی عوض کنیم


ماخذ : http://reza7download.blogfa.com/post-717.aspx

جومونگ تاریخ ایران را به یغما برد! - سایت تبیان

نویسنده وبلاگ «تلویزیون مجازی» در مطلبی آورده است: بدبختانه عدم شناخت نسل امروز نسبت به تاریخ باشکوه ایران باعث شده است که بسیاری از داشته‌های خویش را در داستان دیگران ببینیم و لذت هم ببریم!
سریال افسانه جومونگ (ساخته کشور کره جنوبی) در واقع بخشی از تاریخ ایران را ربوده است. آنها نام ارمنستان را لاک گرفته و بر آن سرزمین «بویو» گذارده‌اند فرمانروایی ایران را هم سلسله «هان» نامیده‌اند. در تاریخ سلسله (هان) سواره نظام زره‌پوش وجود ندارد این سواره نظام بنا بر همه اسناد تاریخی مربوط به ارتش پارت ایران بوده است.
یکی از افسران سپاه آهنین ایران در دوران اشکانی (۱۲۳/۱۲۴ تا ۸۸/۸۷ پیش از میلاد) در پایین عکس دیده می‌شود:


وقتی از درگیری دولت هان با یاغیان صحبت می‌شود و بدین خاطر، بویو دست به حمله به مناطق اطراف خود می‌زند، در واقع زمانی است که فرمانروایی ایران با یاغیان هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور مشغول جنگ است در ضمن مهمترین نکته آنکه گرفتن گروگان از خاندان نافرمان نسبت به فرمانروایی تنها در ایران باب بوده است مهرداد پادشاه اشکانی در ارمنستان (بخاطر آنکه بی طرفی کشورش را زیر پا گذارده و از رومیان حمایت نمود) وارد کارزار شده و آرتاواز شاه ارمنستان را فرمانبردار خویش نمود و تیگران پسر آرتاواز را به عنوان گروگان به پارت فرستاد. رویدادهای بعدی باعث مداخله دوباره ایران شد و ارتش پارت، تیگران را به عنوان شاه بر صندلی پادشاهی به جای آرتاواز قرار داد. کشور بی ریشه کره با استفاده از تمثیل‌های ایرانی برای خود تاریخ می‌سازد در سریال یانگوم نخستین رستم زاد (سزارین) را به یانگوم منتسب کردند و حال در دل تاریخ اشکانی ما برای سرزمین چوسان خود هویتی حماسی می‌سازند. باید با هزار درد افسوس گفت به خاطر عدم توجه رسانه‌های مسئول نسبت به هویت و تاریخ ملی ایران کشورهایی نظیر کره بجای ما، آنها را به نام خود نموده و در نهایت ما می‌مانیم و مشتی تاریخ غیر ایرانی!


به قول «ارد»، بزرگ اندیشمند و متفکر ایرانی: سرزمینی که اسطوره‌های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می‌کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند.
برای شناخت بیشتر و بهتر تاریخی که کشور کره جنوبی به یغما برده است نظر شما را به بخش‌های از تاریخ دودمان اشکانیان و پارت‌های ایران جلب می‌کنم:



به مهرداد دوم پادشاه ایران زمین گفتند در کشورداری صبوری کنید اردوان پدر شما و همین طور فرهاد پدر بزرگتان خیلی زود کشته شدند. مهرداد گفت در حالی که هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور به جان مردم ایران افتاده و کشتار می‌کنند سکوت و نرمش به چه معناست. کشته شدن در این شرایط بسیار با ارزش تر از زندگی در خفت و ننگ است.
شجاعت پادشاه ایران مهرداد اشکانی گویای این سخن ارد بزرگ است که: برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است.
مهرداد دستور داد ارتش ایران بازسازی شود استراتژی نظامی خاص اشکانیان، جنگ‌های نامنظم توسط کمانداران ورزیده بود که شالودهء ارتش اشکانی را تشکیل می‌دادند. گروه‌های سوارکار چالاک و کمانداران قابلی که می‌توانستند در حال سوارکاری، از هر سویی، هر هدفی را نشانه روند. علاوه بر این، تمرینات گروهی پیوسته آنها،در میدان نبرد، الگوهای نامنظم ولی هدفمندی از حرکت اسب‌ها را ایجاد می‌کرد، که به نحوه ای غیر قابل پیشبینی،به هر سمت و سویی می‌تاختند و به طور فردی یا گروهی شلیک می‌کردند. بخش دیگر سپاه مهرداد دوم سواره نظام زره‌پوش ایران که در باختر به آن سوارکاران شوالیه و در خاور به آنها سوارکاران آهنین می‌گفتند تشکیل می‌داد تمام بدن آنها و حتی بدن اسب‌هایشان پوشیده از آهن بوده و بدین شکل هر سپاهی را شکافته و به تسلیم وادار می‌نمودند.


فرمانروای ایران یاغی هان باختر و خاور را مطیع خویش نمود و با ووتی فغفور فرمانروای چین از سلسله هان (۱۴۱ تا ۷۸ پیش از میلاد) روابط سیاسی و بازرگانی برقرار نمود.
مهرداد دوم دوباره شکوه را به ایران بازگرداند …

ماخذ : www.tebyan.net

چند مطلب از بزرگان - تارنگار گل یاس

آنانیکه سامان و پویندگی در کیهان را دروغ می پندارند ، همواره در اندیشه کین خواهی و حمله به جهان پیرامون خویش هستند . زندگی خود و نزدیکانشان را تباه می سازند و سرانجام در برآیندی بزرگتر از هستی ناپدید می شوند . اُرد بزرگ

مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران

افراد پست و فرو مایه از خطاهای اشخاص بزرگ لذت فراوان می برند. شوپنهاور

بدگویی حسود دلیل برتری شماست . ویلیام تن

اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ . بزرگمهر

مادر و پدر ، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند . اُرد بزرگ

با اینکه می دانیم زیبایی و خوبی دشمن هم هستند ، چرا این آب و آتش را در یک وجود طالبیم ؟ . ویلیام تن

انضباط فردی عبارت است از : توانایی مجبور کردن خود به انجام کاری که باید در زمان معینی به اتمام رسد ، چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم . آلبرت هوبارد

مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند . اُرد بزرگ

بدترین و خطرناکترین کلمات اینست: «همه این جورند» . تولستوی

نمی‌توانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما می‌توانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند. ضرب‌المثل چینی

حتی میمونها نیز گاهی از درخت می‌افتند . ضرب‌المثل ‌جاپانی

اگر می‌خواهید فرزندانتان روی پای خود بایستند، مسؤولیت‌هایی روی دوش آنها بگذارید. ابیگیل فون بورن

زمین به دوش خود الوند و بیستون دارد

غبار ماست که بر دوش او گران بوده ست .اقبال لاهوری

اگر نتوانیم به تبار خویش سامانی درست دهیم ، مانند این است که در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم . اُرد بزرگ

ای که در رنج و عذابی ! تو آنگاه رستگاری که با ذات و هویت خویش یکی شوی . جبران خلیل جبران

انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور ، خود را از تیررس نگاه دیگران پنهان می کنند . فردریش نیچه

برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست . بزرگمهر

هنر آموختن گوش کردن است . گادامر

گِره های که به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یک نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد . اُرد بزرگ

در میان امواج ، در جاده های پر فراز و نشیب و درد دریاها به دنبال خوشبختی می دویم ، در حالیکه خوشبختی در اینجاست . هوراس


ماخذ : http://amirhoosin.blogfa.com


آرمان نامه (ارد بزرگ) pdf - باشگاه مهندسان ایران

آیا می دانید اُرُد بزرگ (orod bozorg) کیست ؟
بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان و نقاشان حال حاضر ایران است . نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته وی می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت .ا ندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است .

توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .
حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد و می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست .
اندیشه ها ، پندها و سخنان او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .



خواندن این کتاب ارزشمند قطعا خالی از لطف نیست . از این رو این کتاب به صورت pdf برای شما دوستان عزیز فراهم گردید تا به آسانی دریافت و مطالعه کنید .

خلاصه ای در مورد ارد بزرگ :

- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است .

- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .

- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است .

- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند .

- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه .

- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است .

- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.

- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست .

- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .

- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .

————————————————-

نام کتاب : آرمان نامه ( ارد بزرگ)

گردآوری : امیر همدانی

زبان : فارسی

تعداد صفحات : ۱۴۱

فرمت کتاب الکترونیک : pdf.*

حجم : 581 kb
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

دانلود


منبع

ماخذ : www.iran-eng.com

انديشه هاي پويا و وحدت گرايانه ارد بزرگ - arianwarez.com



آنچه باعث شده است اندیشه های ارد بزرگ مورد توجه جوانان قرار گیرد میل به دگرگونی و تغییر است ارد بزرگ مسیر باروری ملی و بالا بردن جایگاه اجتماعی ایرانیان را در عرصه های داخلی و بین المللی عنوان می کند . او از تلاش بی وقفه در حوزه های گوناگون داخلی یاد می کند که در نهایت به دو تعبیر کاملا آشکار می رسد اول احترام به آزادی و سپس ارزش نهادن به خواسته های ملی است .
در بعد بین المللی او خواستار بهم ریختن شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک حال حاضر ایران و منطقه است . او معتقد است نقشه قاره های جهان باید دگرگون شود و می گوید اروپا به خاطر پیشینه تمدنی خود که همان یونان باستان است توانست در قالب یک قاره کوچک اما کارآمد مسیر وحدت در حوزه های گوناگون را طی کند حال آنکه آسیا در دست دو حوزه چینی تباران و عربها تقسیم شده و حوزه تمدنی ایران باستان که از کشمیر تا مدیترانه است ناپدید و کم رنگ شده است . او معتقد است باید قاره ایی جدید به نام قاره کهنشکل گیرد که در برگیرنده حوزه تمدن ایران باشد تا ایران بتواند در آن قالب کارکردهای واقعی و تاریخی خویش را به نمایش بگذارد .
چنین خواستی و انجام آن گوشه گیری جوانان ایرانی را از بین می برد و خواسته های تجزیه طلبانه و منطقه گراییهای خرد و کوچک را کمرنگ می کند و موجب وحدت ملی می گردد .
ارد بزرگ همزمان با نظریه قاره کهن خود اندیشه تحقیر جهان از سوی دنیای غرب در قالب دهکده کوچک جهانی را نیز مورد نقد قرار داده و پایه های استدلالی آن را به چالش می طلبد و آشکار می نماید که این نظریه کاملا اشتباه و هدفمند از سوی دنیای غرب دنبال می شده است .
او نظریه دهکده کوچک جهانی مک لوهان کانادایی را عامل نابود سازی خرده فرهنگ ها و اندیشه های سرزمین های دیگر در درون بافت فکری جهان غرب می داند .
او می گوید غربی ها بدین خاطر بر طبل دهکده کوچک جهانی می کوبند که تصور می کردند با جهانی سازی اینترنت و همچنین زبان خود و تسلط بر سیستم سخت افزاری آن می توانند کشورهای دارای ریشه های باستانی همچون ایران را به وادادگی فرهنگی و هضم شدن در درون فرهنگ تهی خویش وادارند . حال آنکه این اتفاق نتیجه ایی کاملا عکس را به همراه داشته و ما شاهد رشد و انتشار اندیشه های باستانی و دارای ریشه فکری هستیم ارد بزرگ در نظریه کهکشان بزرگ اندیشه خود به برتری فرهنگ ایرانی بر اندیشه های مهاجم اشاره کرده است .
این سیر حرکتی و اندیشمندانه ارد بزرگ توانسته صدها هزار از وبلاگ نویسان ایران را همراه کند و در ضمن موجب فخر ملی گردد . از سوی دیگر اندیشه های او در کتاب آرمان نامه نیز توانسته خرد و آرمانهای تاریخی ایرانیان را زنده سازد .

این همه باعث شده است نسل امروز از وادی وحشتناک تصوف دور گشته و انرژی های جوانان ما را به بالفعل در آورد و این خود آینده ایی بسیار باشکوه برای ایران عزیز نوید می دهد



علی شفیعی
ماخذ : www.arianwarez.com


وِیژگی فرمانروایان از دیدگاه ارد بزرگ - سخنان بزرگان و جملات قصار حکیمانه



فرمانروای بزرگ مردم خویش را در هیچ کجای دنیا از یاد نمی برد و همیشه پناه آنان است . ارد بزرگ


فرمانروا اندیشه خویش را درگیر رخدادهای کوچک نمی کند . ارد بزرگ


سیاست بازان بدانند که فرمانروا همیشه به مردم بدهکار است . ارد بزرگ


سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ، دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! . ارد بزرگ


سردمداران برای آنکه به توفان مردم گرفتار نشوند باید با امواج دریای آدمیان هماهنگ گردند .مهار دریا غیر ممکن است کسانی که فکر می کنند مردم را با امکانات خود مهار کرده اند دیر یا زود گم می شوند . ارد بزرگ


فرمانروایان نیرومند ، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند . ارد بزرگ


ارد بزرگ  Orod Bozorg



بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان فرمانروا هستند . ارد بزرگ


مردم به دنبال گزارش روزانه فرمانروایان نیستند! آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند !! . ارد بزرگ


فرمانروای دانا می داند ، هیچ ندای با کُشتن خفه نمی شود . ارد بزرگ


فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد . ارد بزرگ


خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد پیشداری او به نابودی اش می انجامد . ارد بزرگ


فرمانروای اندرزگو شایسته فرمانروای نیست تنها آنانی شایسته اند که اهل کارند . ارد بزرگ


همواره سودجویان خود را نگهبانان راستین فرمانروا می دانند . حال آنکه فرمانروای پاکزاد ، به شمار مردم خویش پاسبان دارد . ارد بزرگ


وقتی دیوانسالاران از نزدیکان فرمانروایان شدند دیگر امیدی به آنان نیست . ارد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ


فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ


فرمانروای شایسته به فکر انتقام از مردم خویش نیست . ارد بزرگ


فرمانروایان هیچگاه نباید از بار کاری که بر دوش گرفته اند شانه خالی کنند اگر هم اشتباهی رخ نموده با دلیری آن را بازگویند . ارد بزرگ


فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ


فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از دست دهد چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت . ارد بزرگ


به حال سرزمینی که روشنفکرش ، حرف فرمانروایان تمامیت خواه را تکرار می کند باید گریست . ارد بزرگ


فرمانروایان بی خرد ، مردم را شاگرد خویش می پندارند . ارد بزرگ


ماخذ : http://sokhan.sepehrblog.ir

ارد بزرگ Orod Bozorg - زندگینامه و بیوگرافی مشاهیر و چهره های ماندگار

پریسا آغداشلو :

از پس سالهای یاس و خمودگی نسل جوان امروز به خاطر آغشته شدن در سم عشق و فلسفه ، که اوج آن را در سخن افرادی همچون سروش می توان دید و می رفت تا حوزه روابط اجتماعی و فکری خویش را نیز به نابودی کشاند . نسل امروز در حال پیدا نمودن خویش و رسیدن به بهار و باروری دوباره است . و در این بین افکار نو خواسته و پر انرژی اُرُد بزرگ برای رساندن ایران به عنوان یک امپراتوری فرهمند و بارور بسیار مورد توجه قرار گرفته است .

ارد بزرگ Orod Bozorg

آنچه باعث شده اندیشه های ارد بزرگ بیشتر مورد توجه جوانان قرار گیرد میل به دگرگونی و تغییر است ارد بزرگ مسیر باروری ملی و بالا بردن جایگاه اجتماعی ایرانیان را در عرصه های داخلی و بین المللی عنوان می کند . او از تلاش بی وقفه در حوزه های گوناگون داخلی یاد می کند که در نهایت به دو تعبیر کاملا آشکار می رسد اول احترام به آزادی و سپس ارزش نهادن به خواسته های ملی است .
در بعد بین المللی او خواستار بهم ریختن شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک حال حاضر ایران و منطقه است . او معتقد است نقشه قاره های جهان باید دگرگون شود و می گوید اروپا به خاطر پیشینه تمدنی خود که همان یونان باستان است توانست در قالب یک قاره کوچک اما کارآمد مسیر وحدت در حوزه های گوناگون را طی کند حال آنکه آسیا در دست دو حوزه چینی تباران و عربها تقسیم شده و حوزه تمدنی ایران باستان که از کشمیر تا مدیترانه است ناپدید و کم رنگ شده است . او معتقد است باید قاره ایی جدید به نام قاره کهن شکل گیرد که در برگیرنده حوزه تمدن ایران باشد تا ایران بتواند در آن قالب کارکردهای واقعی و تاریخی خویش را به نمایش بگذارد .
چنین خواستی و انجام آن گوشه گیری جوانان ایرانی را از بین می برد و خواسته های تجزیه طلبانه و منطقه گراییهای خرد و کوچک را کمرنگ می کند و موجب وحدت ملی می گردد .
ارد بزرگ همزمان با نظریه قاره کهن خود اندیشه تحقیر جهان از سوی دنیای غرب در قالب دهکده کوچک جهانی را نیز مورد نقد قرار داده و پایه های استدلالی آن را به چالش می طلبد و آشکار می نماید که این نظریه کاملا اشتباه و هدفمند از سوی دنیای غرب دنبال می شده است .
او نظریه دهکده کوچک جهانی مک لوهان کانادایی را عامل نابود سازی خرده فرهنگ ها و اندیشه های سرزمین های دیگر در درون بافت فکری جهان غرب می داند .
او می گوید غربی ها بدین خاطر بر طبل دهکده کوچک جهانی می کوبند که تصور می کردند با جهانی سازی اینترنت و همچنین زبان خود و تسلط بر سیستم سخت افزاری آن می توانند کشورهای دارای ریشه های باستانی همچون ایران را به وادادگی فرهنگی و هضم شدن در درون فرهنگ تهی خویش وادارند . حال آنکه این اتفاق نتیجه ایی کاملا عکس را به همراه داشته و ما شاهد رشد و انتشار اندیشه های باستانی و دارای ریشه فکری هستیم ارد بزرگ در نظریه کهکشان بزرگ اندیشه خود به برتری فرهنگ ایرانی بر اندیشه های مهاجم اشاره کرده است .
این سیر حرکتی و اندیشمندانه ارد بزرگ توانسته صدها هزار از وبلاگ نویسان ایران را همراه کند و در ضمن موجب فخر ملی گردد . از سوی دیگر اندیشه های او در کتاب آرمان نامه نیز توانسته خرد و آرمانهای تاریخی ایرانیان را زنده سازد و بدین خاطر پر مخاطب ترین کتاب حال حاضر ایران است .

ارد بزرگ در آینه دانشنامه ویکی پدیا :

ارد بزرگ اندیشمند ، نظریه پرداز و نقاش [۱] ایرانی است.
ارد بزرگ در شهر مشهد به دنیا آمده است[۲]. اما اصلیتش از شهرستان شیروان در خراسان شمالی است . [۳]
احمد شاه مسعود در سالهای آخر زندگی خویش ارتباط نزدیکی با ارد بزرگ داشت. ارد بزرگ به پاس مبارزات احمد شاه مسعود تابلوی نقاشی ای برای او فرستاد.[۴].
دارای هواخواهان بسیاری در سطوح مختلف کشورهای آسیای میانه و افغانستان است . [۵]


آثار
برخی آثار نوشتاری ارد بزرگ

نظریه قاره کهن
او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان ( که ایران در قلب آنست) یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می‌گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب این سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می‌کشند . و او می‌گوید قاره کهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است .[۶] در نظریه قاره کهن ارد بزرگ قاره های آسیا و اروپا متجاوزین به حریم قاره کهن معرفی شده اند . قاره کهن از کوهستان پامیر و کشمیر آغاز و تا مدیترانه ادامه می‌یابند و 20 کشور در داخل آن قرار می‌گیرند .[۷]

آرمان نامه[۸]
این کتاب مجموعه ایی از صدها پند و سخن ارد بزرگ که توسط امیر همدانی گردآوری شده است .[۹] آرمان نامه دهها هزار بار در اینترنت دانلود شده است و تنها در در طی 3 هفته آغازین انتشار خود در اینترنت 17 هزار بار توسط کاربران دانلود شده است که از این حیث یکی از پر طرفدارترین کتابهای چند ساله اخیر است .[۱۰]

نظریه کهکشان بزرگ اندیشه
نظریه کهکشان بزرگ اندیشه دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی مارشال مک لوهان کانادایی است او با دلایل مستدل ثابت می‌کند جهان رو به انفجار اندیشه های گوناگون است . [۱۱]


پندها و اندرزها
پندهای اخلاقی و اجتماعی ارد بزرگ مورد استقبال زیاد فارسی زبانان است.

چند نمونه از پندهای ارد بزرگ

” آن که زیبایی خرد را ندید، گرفتار زیبایی آدمیان شد، و بدین گونه از هر چه داشت، تهی گشت. “
” اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده‌ای او را خوار مساز، بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی. “
” تاریخ هیچگاه تکرار نشده و نخواهد شد آنچه روی داده و در حال رخ نمودن است پیراسته شدن ایده‌های بشری از ناراستی هاست. “


منابع
↑ روزنامه ابتکار
↑ پایگاه تاریخ و فرهنگ ایران
↑ مرجع کتاب
↑ اُرد بزرگ
↑ کتابخانه نودهشتیا
↑ مرجع کتاب
↑ سایت بازتاب آنلاین
↑ آرمان نامه ارد بزرگ
↑ سایت کتابناک
↑ خبرگزاری فارس
↑ نظریه کهکشان بزرگ اندیشه

سلسله سلحشوران و جنگاوران

این روزها بحث بر سر رابطه دوستی و همچنین تاثیرات ارد بزرگ بر روی جهان بینی احمدشاه مسعود رهبر نیرهای جهادی افغانستان و گردش فکری آن مرد بزرگ به سوی آرمانهای ملی و میهنی آنقدر زیاد شده که دیگر ماهیت اصلی افکار ارد بزرگ را تحت شعاع قرار داده است.

http://data5.blog.de/media/635/3399635_93c05ef87a_l.jpg

این خود مظلومیتی دو چندان است که اندیشه های یک متفکر و ایده آلیست در درون کش قوس های خبری گم می شود .

امروز تصمیم دارم به یکی از زیباترین و در عین حال مهمترین نظریات ارد بزرگ بپردازم . ارد بزرگ بیست پنج درس و راهکار دارد در تبین شخصیت یک جنگاور و سلحشور .
تا کنون بجز همین بیست و پنج سخن ارد بزرگ که در مورد نوع و شیوه حرکتی یک اسطوره است جای دیگری به این بحث برخورد نکرده ام . اینجا یک نکته جالب آشکار می شود و آن اینکه ارد بزرگ همیشه از جایی سخن می گوید و از اسراری پرده بر می دارد که پیش از او کسی از آن سخن نگفته است . همانند وقتی که از کذب بودن عنوان جاده ابریشم سخن می گوید و آن را واژه ایی استعماری توسط چینی ها می داند و یا از این که آسیا و اروپا حوزه فرهنگی ایران که از کشمیر تا مدیترانه (قاره کهن )است را بلعیده اند و راز قتل ایرج بدست سلم و تور را می گشاید که همان آسیایی ها و اروپایی ها هستند و یا وقتی پرده از دروغ بودن دهکده کوچک جهانی برداشت و نظریه کهکشان بزرگ اندیشه را مطرح نمود و این که دهکده کوچک جهانی حتی در درون یک دهکده حقیقی هم اتفاق نخواهد افتاد .اندیشه ها در حال انتشار و تنوع هستند .
همه و همه گویای اندیشمندیست که در حال حاضر یگانه است .

و اما مسیر جنگاوری و سلحشوری :

او از شروع گامهای نخستین یک سلحشور یاد می کند تا لحظه ایی که موجب زایش و شروع فصلی دیگر در حیات بشری می گردد .

او معتقد به ریشه و تبار پاک و منزه است و آن را یکی از پایه های اصلی سلحشور شدن می داند . او جنگاور را انسان خود ساخته ی می داند که رو به سوی آرمان دارد ، و این همان بحث اساسی است که بسیاری از فلاسفه به هزار زبان سعی دارند به مخاطبین خویش القا نمایند ، اما میل تنوع گرای انسانی او را از این جاده مستقیم دور می گرداند . با این وجود منظور ارد بزرگ همان سلحشور و جنگاور است که یکتاست .
برای یک اسطوره تنها یک نقطه طلایی وجود دارد ، و آن هدف اوست ! ارد بزرگ با پافشاری بر این نکته می آموزاند که جنگاور حتی برای لحظه ایی نمی تواند مسیر خود را تغییر دهد .

او معتقد است که سلحشور پیش از آن که پای در مسیر بگذارد انسانی است که به شناخت رسیده است .

با این سخن به ما می گوید جنگاور دارای اندیشه ایی فربه و کامل است او از جنگاوری سخن می گوید که به هدف خویش اشراف دارد و آن را خوب می شناسد . و از آن پس است که به سوی هدفش می تازد و ...

ارد بزرگ معتقد است هنگامی که جنگاور به هدف نهایی خویش رسید زایشی نو رخ میدهد .
اینجا به یک نکته اساسی بر می خوریم و آن اینکه اسطوره حامل اندیشه ایی نو است و آنگاه که این اندیشه به مرحله برتری خویش می رسد زایش و شروع فصلی نوین در حیات بشری رخ می دهد
پس هر اوجی خود دامنه اوجی بزرگتر است این سیر تکوین و رشد آدمی است که ارد بزرگ در قالب سلحشور پاک باخته به ما می آموزاند .
با این گفتار می آموزیم که هیچ آرمانی کامل نیست و هر کمالی نقطه شروع کمالی بزرگتر است .
بسیاری از فلاسفه غرب هر از چند گاهی بر طبل رسیدن به کمال اندیشه اجتماعی خود می کوبند و پس از چندی شاهد زوال و ریزش این ادعاهای باطل هستیم
تازه این کمال بشر هم نیست . و اگر هم روزی چنین مرحله ایی رخ دهد خود دوران کودکی مرحله دیگری است .
ذات انسان در همین جا مفهوم می یابد هیچ آهنگی برای همیشه دل پذیر نیست و انسان همواره به دنبال کشف قله های دست نیافته پیش روست .
هر شناختی سرآغاز رسیدن به شناختی والاتر است . و این سیر را سلسله وار در درون اندیشه سلحشوران و جنگاوران عرصه اندیشه می بینیم .
شخصا فکر می کنم سرآمدان عرصه فکر همان جنگاورانی هستند که بدنبال خلق مسیر های بهتر زیستن ابنای بشر هستند . سلحشورانی که پیشتر پشت به پشت آمده اند و پس از این نیز خواهند آمد دیاکو و یا آستیاگ ، کوروش و یا داریوش ، مهرداد و یا شاپور ، رودکی و یا فردوسی ، ملک شاه و یا خواجه نظام الملک ، پور سینا و یا خیام ، سعدی یا سهرودی ، خواجه نصیرالدین توسی و یا نادرشاه افشار ، محمد مصدق و یا محمود حسابی و اخوان ثالث و یا ارد بزرگ همه و همه دودمان و نسلی از بزرگان و فرهیختگان این سرزمین هستند که زنجیره وار به هم متصلند و این زنجیره نسلها را به دنبال خویش به سر منزلی بهتر هدایت می کند .
ایستادگی در برابر چنین پیوستگی تنها ما را در برابر افکار شیطانی و اهریمنی سرزمینهای تشنه خون ما بی پناه می سازد .
سلحشوران عرصه اندیشه پیشاپیش فرمانروان اهریمنی سرزمینهای متجاوز را به خاک می افکنند و ما را به جاده ایی روشن به سوی خورشید همراهی می کنند ...
راهکار ارد بزرگ برای رسیدن به سلحشوری توانی را به مخاطب خویش می بخشد که با این توان می توان ایران را دوباره رکن اصلی تمدن بشری ساخت و ما همواره شاهد آنیم که مبارزات و آفرینش آرمانهای تازه ، بزرگراه ترقی و کمال را در پیش پای ایرانیان نهاده است .

می توان طلیعه پویش و مجد و قدرت بیش از پیش ایرانیان را جشن گرفت که آینده ازآن فرهنگ متعالی ایرانیان است .

جنگاور و سلحشور کیست؟
منظور از این واژه های چیست؟
فکر می کنم بهترین تعبیری که تا کنون از این واژه ها شده است سخنان و آموزه های (( ارد بزرگ )) است .
او از درون و بطن جنگاور و سلحشور زایشی دوباره را نوید می دهد که می آید برای درمان دردها و نقصها...
شاید در ابتدا تصور شود جنگاور حاصل رستاخیز و انقلاب باشد اما در بطن آن آرامش و التیام متجلی است
با هم قسمتی از تعبیرهای ایشان را در این ارتباط مرور می کنیم :

جنگاور دارای ریشه و بنی پاک است .
جنگاور تنها یک راه می شناسد و آن راه بی پیچ و خم به سوی هدف کشیده شده است .
جنگاور به هیچ چیز جز هدف نمی اندیشد .
جنگاور بدنبال خواب و آسایش نیست ، هدف ! چشم و اندیشه او را پر کرده است .
جنگاور پیش از آنکه در راه پای نهد اندیشه اش بسیار بزرگ و فربه گشته و آنگاه که اینگونه شد همواره شمشیرش در دست است نه در نیام .
جنگاور به پشت سر و دو سوی راه نمی نگرد و درنگ هم نمی کند .
جنگاور ، از روزی سلحشور است که به شناخت رسیده و هدف را یافته باشد در این روز دیگر برای رسیدن به هدف از همه چیز خود خواهد گذشت .
جنگاور را هیچ چیز نمی تواند فریب دهد چون او تنها به برج انتهای راه چشم دوخته و هر که در میانه او و هدفش باشد را خواه ناخواه از پای در خواهد آورد .
جنگاور چون هدف را می شناسد به نگهبانان و دزدان بین راه یک دم هم میدان نمی دهد .
جنگاور در همه حال بسوی هدف پیش می رود ، چه در خواب و چه در بیداری ، فکر هدف ! یک آن از اندیشه اش دور نمی شود .
جنگاور هیچ کس را زخمی نمی کند ضربات او باید سریع ، پیاپی و کشنده باشد او نباید مار زخمی در بین راه برجای گذارد چون پشت سر او نگهبانی نیست
جنگاور را ، نه دُر شاهوار گول می زند و نه آدمی زیبا که با کرشمه او را به سوی آغوش خویش فرا می خواند .
جنگاور جز جان خویش ، چیزی برای از دست دادن ندارد آن را هم پیشتر فراموش کرده است .
جنگاور نه در پی رویاست ، هر چه می کند به هدف گره خورده است .
جنگاور جوانی خویش را برای بدست آوردن هدف از دست خواهد داد این یک فرایند بی بازگشت است .
جنگاور یکتاست ، شاید برای دگرگونی تاریخ همین یک تن کفایت کند .
جنگاور ژاله ای چکیده از درد است و برای درمان می آید .
جنگاور رجز خوانی نمی داند ... او هدف را می شناسد همین .
جنگاور ، شمشیرش هیچ گاه دیده نمی شود شمشیر او نه دیدنی است و نه رویایی...شمشیر او با برج و باروهای شهر پیش رو هماهنگ است .
جنگاور آغاز زندگی این جهانی اش را با آخرین چکاچاک شمشیرش جشن می گیرد .
جنگاور چون از خود گذشته است این فراخی را یافته که بی نهایت بدست آورد .
جنگاور نه تند می دود و نه آهسته ، گامهایی استوار او پیشاپیش زمان رسیدن به هدف را می دانند ، هر گام در پس خود اندیشه و هدفی را دنبال می کند .
جنگاور ، آنکه از جاده می گریزد را دنبال نمی کند و آنکه بیرون از جاده رجز می خواند را نمی بیند نگاه او تنها به برج پیش روست .
جنگاور هنگامی که از دیوارهای شهر گذشت به هیچ سوراخی سرک نمی کشد او تنها به سوی بلند ترین ساختمان می رود و خود را به بلند ترین جای آن خواهد رساند او باید زایش خویش را از آنجا آغاز کند .
جنگاور آخرین ضربه شمشیرش در بلند ترین جای شهر دور ، زایشی نو را نوید خواهد داد.

این بیست و پنج درس (( ارد بزرگ )) می تواند برای هر انسان متکی به نفسی یک راهکار مناسب باشد برای طی مسیر....
باید دید چه مقبول خواهد افتاد و رهگشا...

پرویز عبادی

کارشناس علوم اجتماعی

ماخذ : http://natali123.persianblog.ir

ارد بزرگ - سایت چهره های ماندگار

ارد بزرگ Orod Bozorg

ارد بزرگ GREAT OROD

ارد بزرگ انديشمند برجسته فارسي زبان است که پيروان بسياري در ميان اهل انديشه و دانش دارد . در تاجيکستان افکار او را همانند مادر تاجيکستان " گلرخسار صفي آوا " مي دانند و در افغانستان او و احمدشاه مسعود را يک اندیشه و فکر مشترک مي پندارند و دوستي نزديک آن دو هم بر اين باور افزوده است .
در نظريه " قاره کهن" ارد بزرگ ، پافشاری بسیار بر همگونی فرهنگ و تاريخ مشترک بیست کشور حوزه تمدنی ایران باستان مي بينيم . ارد بزرگ در آنجا از استاد فردوسي ياد مي کند . در داستان ايرج ، فزون خواهي شرق و غرب براي نفوذ در دايره تمدنی ايران دیده می شود . سلم و تور نماد اين دو بخش هستند که برادر خويش ايرج را از پاي در مي آورند . متاسفانه دخالت هاي استعمار پير انگليس و پرورش افکار غلط باعث شده است که ايران باستان هزار پاره شود . پاکستان تاريخ خويش را از امويان و عباسيان آغاز مي کند افغانستان و تاجيکستان هم که نياز به گفتن ندارد آنسوي ايران در عراق ، سوريه و لبنان ، داستان وخيم تر و غمبارتر است .

گلرخسار صفی آوا ، ارد بزرگ و احمد شاه مسعود

صحبت بر روي نظريات ارد بزرگ به تنهايي درست نيست چون او در درجه اول يک انديشمند و مصلح اجتماعي است . انديشه هاي او به شکل جملات بسيار حکيمانه و خلاصه شده بر سر زبانهاست . کتاب "آرمان نامه" ارد بزرگ امروز پر خواننده ترين کتاب ايران است .
هر چند مردم مشهد او را همشهري خويش مي نامند اما در واقع اصالت او و خاندانش از شهر شيروان در شمال خراسان ايران است .
بيشترين دشمنان او در بين پشتون هاي افغانستان هستند که او و احمدشاه مسعود را از بانيان تغيير نام افغانستان به خراسان مي دانند . علي احمد قندهاري از پشتونهاي فعال افغان مي گويد : نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بيشتر رواج پيدا نموده ، فکر مي کنم نبايد مانند صنف اولي ها با اين فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنيم مقاله و تحرير هاي بسياري نوشته شده اما فکر مي کنم ريشه اين حرفها از فريبخوردگان افکار آدمهايي مانند ارد بزرگ باشند بايد سارنوالي و ستره محکمهً افغانستان جلو چنين حرکات ماجرا جويانه را بگيرند. محترمان باور كنيد اين آدم هاي مرفوع القلم که حرجي بر آنها هم نيست ، مي خواهند قوم ما را نابود کنند اين قلم ها به بيراهه ميروند افغانستان را مي خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند.
علي احمد قندهاري در جايي ديگر با حمله به نوشته ایی از شقايق شاهي " که به دفاع از شخصيت احمدشاه مسعود و ارد بزرگ برخواسته بود " مي نويسد : احمدشاه يک جنايتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشين ارد بزرگ هم فکر مي کنند قوم افغان بر مي گردد به دونيم صدسال پيش و استاني از ايران مي گردند .

ارد بزرگ Orod Bozorg

متاسفانه جنگ هاي داخلي افغانستان موجب رشد افراطي گري قومي گشته و بدين گونه بسياري از حرمت ها شکسته شده و آزاد مرداني همچون احمدشاه مسعود و ارد بزرگ مورد اهانت هاي بسيار قرار گرفته اند .

اما اين تنش ها هيچ گاه نتوانست ارد بزرگ را از خط اصلي فکري خويش منحرف سازد او در نظريه کهکشان بزرگ انديشه خود ،نظريه دهکده کوچک جهاني را رد مي کند و آن را دست مايه دنياي غرب برای چنگ اندازی بسوي تمدنهاي ديگر مي داند . جهان غرب با استفاده از نظريه دهکده کوچک جهاني مک لوهان سعي نمود چنين وانمود کند که رهبري اين دهکده را بر عهده دارد چون سخت افزار اينترنت و شبکه انتقال داده ها را در اختيار دارد حال آنکه با انتشار داده هاي فرهنگي ملل پيشرو ، تنها ابزاري شد براي تکثير افکار بومی کشورهاي دیگر .
در بخش پاياني نظريه کهکشان بزرگ انديشه ، ارد بزرگ مي نويسد : ( زمان رستاخيز انديشه آدميان فرا رسيده است پس براي پاسداشت داشته هاي خود بايد بيشتر بدانيم ، براين باورم که نخبگان و انديشمندان سرزمين من ايران مي توانند پادشاهان کهکشان انديشه فردا باشند. اين سرزمين سرچشمه و رويشگاه انديشه فرا است . در اين ستيز بزرگ ، آناني برنده اند که بن و پي استوارتري در دل تاريخ جهان داشته باشند و همچنين نو آوري و زايش همراه توده جوانان شان باشد . و سخن آخر آنکه : سرزميني که فردوسي بزرگ را در دل تاريخ خويش دارد فرزندان برومند و خردمند براي اين آورد و جنگ آسيم کم نخواهد داشت ).


چندی پیش در بخش آرمان نامه ارد بزرگ در پایگاه تاجیکستان برای دوست عزیزم قیوم نوشتم : وقتی از ارد بزرگ گفته می شود در یادم سیمای بانو گلرخسار صفی آوا نقش می گیرد . استادی در ایران و شاعر نامداری در تاجیکستان . یکی در عشق و یاد بدخشان و دوشنبه ، خجند و کولاب دیگری به یاد دماوند و شاهنامه و آرش .

Gulrukhsor Safieva - Orod Bozorg ارد بزرگ و گلرخسار صفی آوا

حالا که قیوم شعری زیبا تقدیم ارد بزرگوار نمود من هم شعری از گلرخسار تقدیم آن مرد بزرگ و همه همزبانان گرامیم می نمایم .

! ایران عزیز من
از با ختر و سغد م ، از وُست ام و از زند م ، رُخّـا ن بدخشا نم ، وُلکا ن دما وندم
من هجرم و من وصلم ، من نسخه نی ام ، اصلم
فرهنگ شرر دارم ، خون رگ و پیوندم/ یک ذره ز خورشیدم
یک غنچه ز امیدم/ یک نوده ز ده بیدم
یک حلقه ز دربندم/ از میهن گلنا رم ، از گلخن گلخا رم
ایران عزیز من! ای جان عزیز من
ای میهن سبز مهر، ای شهرگ نبض شعر
ای دور به جان نزدیک، ای نور دل و دیده
ایران عزیز من! ای جان عزیز من
قانون تو انشا کرد، قانون سعا دت را/ جمشید تو بینا کرد، کاخ فرّ ملت را
تیر نظر آرش، در سینه نها ن دارم/ شهنا مه عالم ساز، از فضل کیان دارم
ما را به دل تنگت، ای یار به هم آور، صد بار تو را میرم، یکبار به هم آور
بر گلشن گلخندت ، بر فرق دما وندت/ گلخار نمی زیبد، گلنار به هم آور
...پیوند نیا کا نی ، پیوند دل و جا نی / ایران عزیز من/ ای جا ن عزیزمن
شعر از : بانو گلرخسار صفی آوا (Гулрухсори Сафӣ)


نویسنده : منظومه
سایت پایگاه تاجیکستان

ماخذ : www.chehreha.sbg.ir

عشق - تارنگار اندیشیدن را بیاموزیم

عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد. ارد بزرگ

عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد. شکسپیر

عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیش تر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا می شوی. شانفور

عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست .کوستین

عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند .جبران خلیل جبران

عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست، بلکه قصد و عقیده است. مادام دوژیرادرن

عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است. زابوتن

عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بی وفايی است. ژرژسان

عشق معجزه ایست. امیل زولا

عشق شیرینی زندگیست. مارسل تینر

عشق یک نوع تب و حرارت شدید است. استاندال

عشق گل کمیابی است. آندره توریه

عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد. ریشله

عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را می گشاید. ایوانز

عشق این توانايی را می دهد که بگويید، پوزش می خواهم. کن بلانچارد

عشق یعنی ترس از دست دادن تو. مثل ایتالیايی

عشق تاریخچه زندگی است.... اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست .مادام دواستال

عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم، عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند. لئوبوسکالیا

عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل به فرشته ی واحدی می کند. ویکتور هوگو

عشق رمز بزرگیست. افلاطون

عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد. شانفور

عشق نبوغ عقل است. توسنل

عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی، انتظار، انتحار .کراتس

عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود. مادموازل دوسگوری

عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد. ولت

عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است. آلفونس کار

عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند. کرنی

عشق، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است. برنارد شاو

عشق چیزیست که بی عقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقل تر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد. ؟

عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند به دامتان بیندازد. د.اسمیت

عشق، عشق می آفریند. عشق، زندگی می بخشد. زندگی، رنج به همراه دارد. رنج، دلشوره می آفریند. دلشوره، جرات می بخشد. جرات، اعتماد می آورد .اعتماد، امید می آفریند. امید، زندگی می بخشد. زندگی، عشق به همراه دارد. عشق، عشق می آفریند. مارکوس بیکل

عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند. ژرژسان


ماخذ : http://kavironline.blogfa.com

« زن در نـگاه بزرگان » - تارنگار دو دختر رودسری

1- زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمايشگر پاکی ،

نمونه عطوفت و چشمه عنايت است . (اقبال لاهوری)


2- زن شاهکار خلقت است .. (برنارد شاو)


3- زيباترين خوی زن ، نجابت اوست . (ارد بزرگ)


4- در دنيا تنها دو چيز زيباست ، زن و گل . (مالرب)


5- انتقام شيرين است مخصوصا برای زنان .( بايرون)


6- تمدن چيست ؟ نتيجه نفوذ زنان پاکدامن است . (امرسون)


7- زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست .(آناتول فرانس)


8- اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟ . (ناپلئون)


9- مردان آفريننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان . (رومن رولان )


10-
مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند. (کونته ورسيه)


11-
با زنی ازدواج کنيد که اگر مرد می بود بهترين دوست شما می شد . (بردون)


12-
خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند . (رابيندرانات تاگور)


13-
هرچه ايمان مرد به هوشش بيشتر شود زن بهتر ميتواند گولش بزند . (لرد بايرن)


14-
زن تاج سر آفرينش است ، او شريک زندگی و يار ساعات درماندگی است. (گوته)
برای تحمل شدائد زندگی بايد عاشق چيزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...
(مارکوس آنا )


15- زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترين بی مهری گريان می شود . هرود
منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود
. (لامارتين)


16- چيزی که زن دارد و مرد را تسخير می کند ، مهربانی اوست ، نه سيمای زيبايش . (ويليام شکسپير)


17- جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترين غرايز خود دور می شود .

(فردريش نيچه)


18- شيرين ترين سخنان در زندگی ، خوش آمد گويی بی غل و غش زن به شوهر خويش است . (جورج ولز)


19- زن زشت در دنيا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زيبا جلوه دهند.

(برنارد شاو)


20- هر کجا مردی يافت شد که به مقامات عاليه رسيده يقيناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است . (شيلر)


21- زن عاقل به تربيت همسرش همت می گمارد, و مرد عاقل می گذارد که زنش اورا تربيت کند .

(مارک تواين)


22- هيچ چيز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون هميشه آنرا مربوط به خود می داند .

(جونسون)


23- مردانی که بيشتر از حقوق و هنجار زنان پشتيبانی می کنند خود بيشتر از ديگران به نهاد زن می تازند .

(ارد بزرگ )


24- زنان به خوبی مردان ميتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به يکديگر می گويند تا در حفظ آن شريک باشند.

(داستايوفسکی)


25- اگر شناخت زن و مرد نسبت به ويژگی های درونی و بيرونی يکديگر بيشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند . (ارد بزرگ)


26- به هر اندازه که زن آرام و مطيع و با عصمت و با عفت است ، به همان اندازه قدرت فرمانروايی او شديدتر و استوارتر است . (ميشله)


27- آيا برده هستی؟ پس دوست نتوانی بود
آيا خودکامه هستی؟ پس دوستی نتوانی داشت
در زن دير زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از اين رو زن را توان دوستی نيست او عشق را می شناسد و بس
.( فردريش نيچه )


28- زن وقتيکه دوست بدارد ، غير از محبوب خود چيزی را نمی بيند و هرچه عاطفه ، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد . (آلفونس دوده)


29- کسانيکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گويند زن بد است ، زيرا می خواهند فقط و فقط خودشان از اين موهبت تمتّع گيرند . (ديسرائيلی)

خانه بدون زن ، گورستان است (بالزاك) 30-

بچه ها به وبلاگهاي شخصي ما هم سر بزنيد

http://del-tangiyeman.blogfa.com (شيـــما)

ماخذ : http://2dokhtare-rudsari.blogfa.com



حرف حساب - تارنگار دختر صحرا

گفته هاي بزرگان

آموزگاري ، عشق است چنين جايگاهي هيچگاه به دست غير مباد. ارد بزرگ

بخيل براي ثروت خود نگهبان است و براي ارث انباردار . بزرگمهر

مرور زمان به خودي خود بسياري از نگراني ها را از بين مي برد . ديل كارنگي

استوارترين پيمانها آنهايست كه با انديشه مان پذيرفته ايم . ارد بزرگ

هر چه نور بيشتر باشد ، سايه عميق تر است . گوته

همه زيبايي هاي بي پيرايه ازعشق سرچشمه مي گيرند،اماعشق از چه چيز سرچشمه مي گيرد؟ عشق از جنس چيست ؟ اين فرا طبيعي از كدامين طبيعت جاري شده است؟ زيبايي زاده ي عشق است. عشق زاده ي توجه و اعتناست ، توجه اي ساده به ساده ها . توجه اي متواضعانه به هر آنچه كه متواضع و بي پيرايه است . توجه اي زنده به همه ي زندگي ها . بوبن


تا چيزي از دست ندهي چيز ديگري بدست نخواهي آورد اين يك هنجار هميشگي است . ارد بزرگ

با تقوي و خوبي ميتوان سعادت آفريد . زنون

براي شب پيري در روز جواني چراغي بايد تهيه كرد . پلوتارك

براي پرش هاي بلند ، گاهي نياز است چند گامي پس رويم . ارد بزرگ

زماني‌ كه‌ همسرم‌ با من‌ است‌، حاضر نيستم‌ فقر و تنگدستي‌ خود را با تمول‌ معاوضه‌ كنم‌ و او را از دست‌ بدهم ‌. بوستر

انسان همچون رودخانه است ؛ هر چه عميق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است. منتسكيو

آنكه هميشه لبخندي بر لب دارد شادي را به همگان هديه مي دهد . ارد بزرگ

مشكلات خود را بر ماسه ها بنويسيد و موفقيت هايتان را بر سنگ مرمر. پرمودا باترا

كسي كه از هيچ چيز كوچكي خوشحال نمي شود ، هيچگاه خوشبخت نخواهد شد. اپيكور

بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است . ارد بزرگ

از اشتباهات خود شرمنده نشويد و آن را جرم ندانيد. كنفسيوس

اطفال بيشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عيب جويي . ژوبر

هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس كه به خود بگويم اين بار كار ناتمام را ، پايان مي دهم . ارد بزرگ

آرامش مدام نيز كسل كننده است. گاهي طوفان هم لازم است . فردريش نيچه

ماخذ : http://172.blogfa.com/post-208.aspx

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان