| > بعُد سوم (آرمان نامه) فر گرد عشق ************ به قلم فرزانه شیدا Love* - kjærlighet نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . ارد بزرگ در *فرگرد عشق* به نماد عشق در زندگی انسان نگاهی میکنیم وبا درنظر گرفتن سخنان زیبا وجامع ارد بزرگ وتطبیق برخی آن با دیگر سخنان بزرگان جهان به بررسی عشق وماهیت وارزش عشق در زندگی می پردازیم هرچند که *كلمات* حباب آبند و *اعمال* قطره طلا * ضرب المثل شرقی* عشـق آمدم تا در آسمان کبود خانه سازم بر آن خرابه ی دل تا بگیرم دوباره آبادی ره گشایم به شادی بودن آه ای خدای عشق و امید کاش عشقی بمن نمیدادی کاش عشقی بمن نمیدادی!!! * ف.شیدا مقدمه: ___________________ عشق وامید دو احساس ذاتی ست که خداوندگار چون دیگر احساسات در درون آدمی به ارمغان نهاده است معقوله عشق , سخنی نا آشنا نیست که در طی قرون بسیار از ایندو دیده وشنیده ایم چه در جامعه وزندگی چه در ادبیات وهنر چه در همه زمینه هائی که بنوعی ااحساسات انسانی سروکار دارند عشق تنها علاقه ای مفرد ومفرط به شخصی از جنس مخالف نیست که عشق در بعُد زندگی ما درهمه مراحل میتواند نقشی عمده را در سرنوشت ما بازی نماید چراکه درهر گامی که برداشته بسوی هدفی رهنمون میشویم اگر همراه با عشق وعلاقه نباشد در آن موفق نخواهیم بود وبسیار در کتب مختلف ازجمله کتابهای روانشناسی براین مطلب تاکید گردیده است که اگر خواهان سلامتی خود هستید هرگز تن بکاری ندهید که خالی از عشق وعلاقه ویا حتی استعداد شما باشد. شاید بپرسید چرا؟ پر واضح است که در راه زندگی آدمی همواره خواهان بهترین ها برای خود بوده است وعلاقه به زیبائی وزیبا دوستی وخواست بهترین ها از جمله خصایص آدمی بشمار میرود واین خود موهبتی ست الهی که خداوند در وجود ما به ارمغان گذاشته است . _______________________________________ نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . ارد بزرگ ما نمی توانیم بگوئیم که در زندگی خواهان زندگی زیباتر , بهتر وآسوده تر نیستیم ما نمیتوانیم زنده باشیم اما از پیرامون خود آنچه دیدنی ست ازجمله طبیعت و دیگر زیبائی هارا نبینیم ویا حتی ازدیدن آن طفره رویم اگر در چشم انسان نیاز بدیدار زیبائی ها , عشق و بهترین ها ی زندگی نبود چرا خداوند خود بدستان خویش تا اینحد در خلق آفریده های زیبائی چون طبیعت پرداخته است؟ وچه در قعر دریاها چه در عمق کهکشان ها نیز از آفرینش چنین زیبائی هائی دست نکشیده ست. بااینوصف چگونه میشود بندگان او که بگفته خود او : ذره ای از وجود تعالی او هستندخالی از احساس عشق وزیبا پرستی و.... دیگر احساسات باشند؟؟!! زمانی که ما بر حسب احتیاج ونیار مجبور به انجام وتنها ضرورت زندگی ایجاب میکند که در آن طاقت بیاوریم براستی باخود چه کرده ایم؟ ______________________
1/ بی عشق به افسردگی خواهی رسید 2/ با افسردگی به بیماری خواهی افتاد 4/ با بازماندن در روزانه ی زندگی از داشتن زندگی بهتر و وضع مادی خوب بی بهره خواهی شد وبه فقر خواهی رسید وهمه وهمه... نشان ازاین دارد که بی عشق زیستن بمانند بی هوا نفس کشیدن است که جز رسیدن به حالت خفقان روحی وعصبی به جائی نخواهد رسید می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . *ارد بزرگ اما زمانی که انسان با شیفتگی وعلاقه بکاری, چیزی یا کسی مشغول میشود دلگرمی او واحساس خوب او , خود راهبر او در زندگی خواهد بود. چراکه در راهی گام برمیدارد که میداند عاشقانه خواهان آن است. *دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر . *ارد بزرگ *باور کن که تو چه هستی آنگاه تو همان خواهی شد کنایه بر :هرگونه خود را باور داشته باشی همان خواهی شد**ارنست هُلمز ********** زينت انسان در سه چيز است ؛ علم، محبت، آزادي. ************************ هدف هرچه میخواهد باشد ساخته شده باشد که بخواهیم نام ببریم. *کاترینه مانی فیلد* همه وهمه وقتی دردرون خود آن اشتیاق وخواستن را _____________________________ *خاطرم هست در کلاس دکوراسیون ویترینی که میرفتم (پیش از دانشگده دیزاینری مد* )استاد ما که یک مرد دانمارکی بود و به هریک از ما کلاسور بزرگ سفیدی اهدا کرد که روی جلد آن جلدی پلاستیکی / نایلونی کشیده شده بود ودرداخل آن میشد کاغذ یا عکسی را قرار داد وگفت آنچه طرح میدهیم وانجام میدهیم همراه با تمامی جزوه ها وعکسهایمان در این کلاسور بعنوان نمونه ی کار ما باید جمع گردد اما پیش از شروع کار اولین نقاشی و کار کلاسی ا ین ست که هریک به سلیقه ی خودباید دو نقاشی بکشید که یکی در روی جلد قرار میگیرد دومی در پشت جلد که اتمام کلاس ما خواهد بود و مطلب وموضوع نقاشی این است: *در روی صفحه : کار را با هدف شروع می کنم *در پشت صفحه: به قله ی خواسته هایم رسیده ام! بنظر من این زیباترین تشویق ومحرکی بود که یک استاد میتوانست درشروع کلاس به شاگردان خود بدهد *کمک به همگان ، عشقی است که به برجستگان کمک می کند راه های سرفرازی را بیابند . *ارد بزرگ و... *اگر به موفقیت خود واقعا ایمان داشته باشید حتما پیروز خواهید شد. *داوید شوارتز و بازبگفته اُرد بزرگ* ما همان هستیم که میخواهیم باشیم* به این معنا که اگر قصد کنم کسی باشم خواهم بود حال دربدترین یا بهترین شکل آن حتی در بحث روانشناسی نیز گفته میشود: *تکرار یک حرف بخود در هرروز وهر لحظه وهر ثانیه باعث باور آن در درون تو میشود* وشاید اینرامیدانید که پایه ی طب روانشناسی بیش از هرچیز بر قدرت * تلقین * استوار میباشد من اگر روزی صدبار بخو دبگویم من شادترین آدم دنیا هستم وحتی اگر نباشم احساس سرخوشی بمن دست خواهد دا د,البته اگر خود آنرا باتمام دل باور داشته باشم! وشاد نیز خواهم شد . بزرگان میگویند: سقف آرزوهايت را تا جائي بالا ببر كه بتواني چراغي به آن نصب كني. حُسن دعا بدرگاه پرورگار نیز درهمین است: گفتن وتکرار خواسته ها که بنوعی تخلیه روحی درجائی دیگر امید بخشیدن بما که : کسی درد مرا میداند وحرف مرا میشنودوامید به برآورده شدن دعا که وقتی درباور خود میدانیم از درگاه او شنیده میشویم هرچقدر درگرفتاری ومشکلات , دردرون خود روزنه ای ازامید را میگشائیم که طاقت وتوان آدمی را بیشتر میکند تا با صبر وتحمل بانتظار بهتر شدن اوضاع باشد. پس هیچ چیز بی دلیل نیست وهمچنین عشق ووجود عشق در زندگی آدمی که در درجه ی اول دوست داشتن را در با نام مادر میآموزیم وچون عقل کودکانه به درک رسید , با *عشق بخدا * آنرا آموزش می بینیم. پس عشق حتی در جنبه ی غمناک خود نیز میتواند ره گشائی باشد برای داشتن امیدی درناامیدی ها هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیـآفرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نامید نشو! چرا که آرام جان دیگری در راه است . *ارد بزرگ ******* به اشعار شاعران ونویسندگان نگاه کنید آنان که از جدائی وفراق مینویسند اکثرا درمیانه ابیات وسطرهای ایشان روزنه ای ازامید را میتوان یافت که شاعر ونویسنده از آن درغالب کلمات حرف میزند *امید به بازدیدن وبرگشتن یار *امید حتی برای یکبار دوباره دیدن او و....یا * شاید باخود آرام گرفتنی بااین یاد که عشق او که رفته است , زیباترین خاطره زندگیم بود.! که این شادی دل میگردد وآرام دل عاشق. پس می بینیم درنا امیدی بازهم امیدی نهفته است. این لازمه زندگی انسانیست __________________ هرگز نترس برای فاصله هایئی که میان آرزوها ورویاهایت با حقایق وجود دارد همانقدر که بتوانی رویایش را داشته باشی میتوانی انجامش دهی *بلوا دیویس ـــــــــــــــــــــــ عشق هم برای بودن وزیستن وادامه ی هستی لازمه ای انکار ناپذیر است . __________________________ *آ خرین راه* بسیار آرام آمدم ....شاید.. حتی.. پاورچین آنقدر آرام که سایه ام نیز احتیاط میکرد... مبادا... ..آه..!!! گذر ازاین کوچه ها... اما... آنــگونـه کــه مــی پنــداشتم آسـان نبــود می ترســـیدم از دیــدن ودیــده شدن از دوبــاره ... بر لبــی بودن در نـــگاهــی جــستجو شــدن وباز دلشــکسته پـای پـس کشیـدن ورفـتن آرام ...آرامــتر از...صـــدای قـــلبم آرامتـر از طپش های درون سینه ام حتی آرامـــتر آمــدم وهــمینگونه آرام نیــز ...خـواهم رفــت مـــرا... دیــگر نـــخواهــی دیــد کــلامـی زمـن دیگر... نـخواهـی شـــنید وشـــا یــد گاه قـــلم بـاز بـــگرید... ونــاله ای برخـــیزد ازســـوزش نـوک قـــلم... بــر واژه های.. دلشـــکسته ام و از اشـــکهای دردآگـــین شــبانه ام ...ردپــائی بــماند در * شــعرم * در آغــوش تـــنهائی * در آشـــیانه شـــعر * در آغـــوش شـــعر یا * درکـــوچــه بــاغ هــای تـــرانــه ام و * در کنج خلوت شعرم عطر... دلتنـــگی بپــاشـــد دیگر آرام خواهم گرفت..اگرچه بغض در گلــو آه در ســـینه... تـــنهای تــنها در دلشـــکستگی ی* شـــیداوش روحـــم که در هــزاربــاره گی زنــدگیــم... شـــکست ...آری شـــکست.... بــی هــیچ گنــاهی ...امـــا امــا...زیــن پــس.. مــرا نخواهـی دیــد نـه تــو...نــه او...نـه هـــیچکس تـــعجب نــکن حـتی اگر تــرا نـیز...صـدا نکـنم ...یــا چشــم برتـو ببنـــدم و خـلــوتم را... زار بگـریم د یــگر جــز شـــعر... ازمن ... هیچ نمانده اســت... نه حتی در آشیانه هایم!!! اما...مــن...هـمیشه در ســکوت مــیروم مـن آخر ..از بدرود بیـزارم از خـدا حــافظ گــفتن ها... در رنـجم ... بـسیار.. آخـرگـفته ام: بـدرود توان باردیگر گـفتنم نیـست نـه دیـگر بـاتـو...نـه... ... دیـگر بـس اســت مـرا! سـلامی آغـاز نمـی کنم دیـگر کـه بـدرودی... در پی داشـته بـاشـد امـا برای تو.... برای او....وبـرای هـمه در دل هـزار هـزار آرزوی خـوب را ...آرزو میـکنـم آه... آمـدم ...به آرامـی.... میــروم دگربار... آهســته! ودیگر نـخواهــم خـواند... حتی زیر لـب : *هـمسفر ..آهسـته تر.. ازکـنار من گـذر *راه تــو.. راه من اســت.. بی تـو کـُُویـک هــمسفر *هـمسفر ایـن راه مـا ..*..راه عـشق است و صـفا بــردی از یـاد مگر؟....... تـو وفـای عـشق مـا؟ ....این اما شـــعری بـود در ... روزگــاری... که بایـد فرامـوشـش کنـم در دوبـاره گـی... شکـستن ...نه... دیـگر نمیخوانم ... .... نمی تـوانـم...نمی تـوانـم!!! زیـن پـس اما...زندگانـیت خـــوش بــاد که مـیدانـم زین پس ...هــمیشه هـزار خـاطره را با دل مـی کشـم...با روح مـی برم و در خـود مــیمـیرم نمیــگویـمت: بامـید دیـدار ...که دیـداری نـخواهــد بود نمیـگویـم ونه حتی ...تا بــعد....وآه... چـه بـی ثــمر بـود ایـن گـذر چـه پُـر اثـر بـر مـن فـقط بـه فـقط ..مـیگویم ترا ...شـاد باشـی وخــوشبخت کـامـران باشــی و در امـان خـدا یـادت هـمراه دلـم مـیماند در راه ... راه ِ رفــتن یـاد تــو ...تــو .. و حــتی تـــو 1383ف.شیدا ____________________ هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیآفرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نامید نشو چرا که آرام جان دیگری در راه است . ارد بزرگ آرام جانی که میتواند دردرون خودتو باشد اینکه بگوئی یادش بخیر عشق زیبائی بود خاطره ای دوست داشتنی روزگاری خوش. سلامت باشد وشادمان وخوشبخت وباا ین حرف دل عاشق هرچند شکسته باشد, آرام میگیرد به امید اینکه , اورا که دوست میدارد یا دوست داشته است , خوشبخت زندگی می کند و حتى بدون او! و *بودن * او در سلامتی وخوشبختی برای کافی ست. واین یعنی عشق. __________________ عـشق همچون طوفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاکمی کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . *ارد بزرگ همین که شادی او وآرامش دل خود واورا نیز طلب می کنی بزرگترین عشق ومحبتی ست که میشود داشت: به گفته شاعران و بزرگان وانديشمنداندر باره عشـق نگاهی می کنیم: *عشق آن نیست که هرلحظه کنارش باشی عشق آن است که هرلحظه بیادش باشی و همچنین: همینقدر که کسی را دوست بداریم ودوستمان داشته باشد کافیست لازمه ی عشق تنها در بهم رسیدن نیست! يا: اینکه با آتشهای درونی بسوزیوشادی را همچنان در دل داشته باشی خود یک موفقیت در زندگی ست!*والتر پاتر براى عشق: ____________________ من براي بهار شعر نميگويم بهار بي ترانه نميماند قناري باز ميخواند پرنده نغمه ها سر ميدهد ... من اما...براي عشقـی ميخوانم ....در آستانه در اميد چشم براه نجاتي مـجهول .... من براي عشقي ميخوانم که تنها ميخواهد ، زنده بماند در بهاران ِ هستی عــشق وجايگاهي جز دل نميشناسد چون شعله اي ست بر شمعي خاموش چون کودک محبت زندگي يافته از مادرعشق در آغـوش عاطفه ها ... بهار آخر روزي .... جا به زمستان خواهد داد قناري يکروز خواهد رفت عشق گاه به ويراني ... گاه شکست رسيد.... دل اما.... که جائي براي رفتن نداشت... گريست ... در کُنج دوستت دارم ها! نه... من براي بهار شعر نميگويم که دل واژه نامه ی اشعار عاشقی ست وعــشق خود بهار دل ها من اما...شعر ي خواهم سرود ... براي قلبـی ...که بهارش ، عاشقي ست ونغمه هايش تکرار دوسـتت دارم با من هم ترانه باش ف.شيدا فروردين 1386جمعه ــــــــــــــــــــــ پايان ــــــــــــــــــــــ دراینجا *فرگرد عـشق* را بپایان می بریم امید استفاده برده باشیدومثمر ثمر بوده باشد. به قلم: فــرزانه شـــیدا تا دیــداری دوبـاره بــــدرود چهار شنبه 28 مرداد 1388 |
از دیالکتیک فیلسوف اُرُد بزرگ تا نظریات فلسفی او
۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سهشنبه
بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *عشق*
بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *آرمان*
بُعد سوم (آرمان نامه) * فر گرد آرمان * فر گرد آرمان نویسنده : فرزانه شیدا با سلام من فرزانه شیدا در کتاب بُعد سوم در نظر دارم ایده ها وافکار *ارد بزرگ * این مرد اندیشمند را با اشعارخود تلفیق نموده و کتاب تازه ای را در اختیار علاقمندان ایشان قرار دهم امید این کتاب بمانند *سخنان ماندگار* من بعنوان
در جستجوی آن هستید یافته در راه زندگی بکارگرفته وموفق باشید.
بدینوسیله توانسته باشم این بزرگمرد تاریخ را بگونه ی خود
دیّن خود را به او وبه هموطنان عزیزخود با ذره ای ناچیزاز نوشتار واشعار خود پرداخته باشم ___________________________: بخش یک: فرگرد آرمان میدانید که زندگی بمانند موجهای دریاست ودر تلاطم این امواج گاه آدمی دچار لغزش ویا ناامیدی واندوه میگردد اما آنچه بشر را سرپا نگاه داشته و میدارد قدرت امیدی ست که اگر نباشد هرگز انسان قادر به ادامه زندگی نیست حتی ناامید ترین انسانها نیز در درون ناخودآگاه خود همواره بدنبال امید می گردند تا بوسیله آن قادربه ادامه زندگی خود باشند وچنانچه کسی بگوید : من به "امید " اعتقاد ندارم میتوان اورا دروغگوئی بزرگ شمرد. چرا که همینقدر که او با فکر بیدار شدن در صبحی دیگر میخوابد , خود امید اوست به فردا.! وآنکس که در زندگی خود پایدار میماند وخود را از اعماق مشکل یا مشکلات خویش سربلند بیرون میکشد کسی نیست جز انسانی که به گفته *ارد بزرگ (آدمهای ماندگار*) خوانده میشوند. __________________ در شعر موج دریا , من نیز بگونه خود ابراز داشته ام همچنانکه ایشان میفرمایند: آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند.*ارد بزرگ و: پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . *ارد بزرگ __________________________ * موج دریا: چو دریائی که خاموش است وآرام خموش وساکت وافتاده موجم نه طوفانی ز خشمم در بگیرد نه موج خشم من آید به اوجم به نرمی همچو دریای خموشم که از تن خستگی ها بی خروشم نه موج خشم من آید به ساحل نه لرزد قایقی بر روی دوشم "همان دریا بود آرام وخاموش که* عمقی* بیشتر دارد درونش و گر خاموشی ا ش گیرد درازا سکوتی نیست بر خشم وجنونش" که گر خشمی بگیر د ناگهانی *من آن دریای آرام وخموشم که در دل شیون وفریاد دارم اگر چندی سکوتی برگزیدم بدنبال خودم , بیداد دارم* به پشتم قایقی از رنج واندوه شناور بوده با پاروی تقدیر کنم ویرانه روزی قایقم را رهانم سینه را از قید زنجیر که من آخر زکین , این سکوتم به موج خشم خود دیوانه گردم به آشوبی برون ریزم غم خویش زخشمم باهمه , بیگانه گردم در آندم کس حریف قلب من نیست که طوفانم هیاهوئی زدرد است ز بغص وکینه وافسردگی هاست زقلبی مانده در دنیای سرد است! 1361دی جمعه فرزانه شیدا همانگونه که در سروده ی موج نیز خواندید سکوت وسازش با مشکلات زندگی راه حل وراه گشائی نخواهد بود چراکه تا * قدمی برداشته نشود کاری انجام نمیگردد واین خود یکی دیگر از پند های *ارد بزرگ است و: از سوی دیگر* اُرد بزرگ میفرمایند: تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . *ارد بزرگ
دایره سرنوشت: در سیاهی های غم گم گشته ام در جهان آواره ای سرگشته ام هرچه پیمودم , ره این زندگی باز هم برجای خود برگشته ام! سرنوشتم دایره وار است ومن از همه تکرارها , پُر گشته ام چون رهیدم از در تقدیر شُوم با غم وغصه برابر گشته ام بسکه بودم با غم وغصه شریک د ردرون همچون سماور گشته ام از یگانه بودن و بی یاوری عاقبت با "غصه " یاور گشته ام! ره ندارم یش از این در زندگی؟! من همان فرزانه ی سرگشته ام؟! جمعه 12 فروردین 1362 ف.شیدا مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند .*ارد بزرگ پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است .*ارد بزرگ یاد کن: ______________ دمی از رفیقان خود یاد کن تو دل خستگان را کمی شاد کن تو بنشین به پای سخنهای دوست زآنچه شنیدی تو فریاد کن دمی با دل خسته ام یار باش بدرد دل من , تو غمخوار باش دمی بشنو از درد و ا ندوه یار بیادم شبی را , تو بیدار باش شبی بر دل زار و افسرده ام نظر کن!ببین از چه غم خورده ام که دل گوید از خنجر یار ودوست چه زخم عمیقی که من خورده ام ! وزآن پس تو اشک دلم پاک کن تن ُمرده ام را تو در خاک کن وگر بین مَردم دلی شد فنا تو یادی زاین قلب غمناک کن 10/10/1361 ف.شیدا کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . *ارد بزرگ فریاد دلا فریاد کن فریاد.... فریاد بگو ای مردمان بیُهده شاد چراآخر بدینسا ن شادمانید ز پیرامون ِ خود غافل نمانید همه دنیا بدست گرگ وروباه همه دنبال ثروت , مکنت وجاه! دگر "انسان" کلام پرطنین نیست مگر "انسان" غرور این زمین نیست؟! دلی سنگی، دلی فولادی وسخت دل پاک وخدائی ، ازمیان رفت! همه حا ّسد همه دشمن به کف دام بروی هر یکی "انسان " بوّد نام!! خدایا بنده ات ظاهر پسند است بدستش قفل وزنجیر وکمند است اسیرت می کند , با قفل و زنجیر چو آبی می کند روح تو تبخیر خدایا بنده ات ظاهر فریب است برویش نام انسانی غریب است!! یگانه مظهر درد وسیاهی ست چو تصویری که ترسیم تباهی ست تویاری کن که نامردی بمیرد که "انسان" نام * انسانی بگیرد! بنام آدمی براو ببخشا خداوندا ... گناه آدمی را!! رها کن سینه ی انسان ز تزویر ز روح آدمی , زشتی تو برگیر که دنیا بی تو دنیای زوال است فقط جنگ وتباهی وجدال است! به عرش تو نگاه ودیده ی ماست بنام آن خداوندی که یکتاست ببخشا بر دل انسان رهائی مبادا مهر خود ازما زُدائی! خدایا ... این جهان آباد گردان دل این مردمان را شاد گردان. 13 شهریور 1361 ف.شیدا _____________________ اگر انسان در راه زندگی تنها وفقط بخود اندیشه کند هرگز زندگانی اجتماعی شکلی از هماهنگی ۱/ تلاش میکنیم با دیگران در نیافتیم؟ یا فقط گلیم خود رااز آب بکشیم و فرقی برایمان نداشته باشد که چه بر سر دیگران می آید که خوب قانون جنگل نیز مهر ومحبتی بیشتر ازاین را درخودجا داده است.!
واز اینکه دیگری را دراندوه و ملالت ومشکل می بینیم در نام انسانی خود، تحت تاثیر آن قرار بگیریم . زیرا بسیار ناشایست است از انسانی که بگوید: من کار خودم را میکنم , دیگران هرچه میخواهند بکنند مگرفردا او می آید نان مرا بدهد؟ واگر کسی روزی دلت را شکست یا ترا بگونه ای ترا ناامید کرد آیا درست است که تونیز به مقام انتقام فردا همان کنی که او کرد وخود را درحد شان او پائین بکشی؟! همیشه بخاطر داشته باش که در جائی *سکوت* بهترین جواب هاست: اگر ساکت همی ماندم , به تندیت از آن آغاز مَپنداری زبانم نیست, که لبهایم نکردم باز بخود گفتم خموش ایدل, سکوتت بّه ز هر پاسخ سگی گر میگزد پایت...توهم گیری زپایش گاز؟!!! 1363 ف.شیدا این کاملا واضح است که در میان مرد م، انسانهائی یافت میشوند که دون وپست مایه بوده واز رنج دیگران نیز شادی کنند یا حتی مشکل ساز دیگران باشند. اما تو خود در مقابل ایشان چه میکنی؟ و توخود را چگونه می بینی ؟ اینکه در سطح یا جایگاه ا وقرار بگیر ی نه تنها بر توچیزی نخواهد افزود بلکه از حرمت تونیز خواهد کاست: *آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویا خواسته ای پی می برند بر ادامه آن پافشاری واین باز دو شکل دارد : ۱/ اینکه من تنها وفقط به نان وراحتی خود می اندیشم ۲/ یا اینکه میترسم ازاینکه محتاج دیگران گردم؟! اما بگفته ی اندیشمندانه ی* ارد بزرگ: * آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند هدفمندی،پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست .*ارد بزرگ وآنکه خود خوبی میکند خوبی نیز می بیند: و * آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد و * آرمانی ارزشمند است که بهروزی ماودیگران را در پی داشته باشد . *ارد بزرگ ___________________________ از این روست که می بایست گفت هرگز چاه دیگران مباش که تو در کندن آن, خود زودتر ته آن را نظاره گر خواهی بود! *زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا هدفش را دگرگون ساخته باشید . تا کسی هدفش دگرگون نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . *ارد بزرگ *برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است .*ارد بزرگ ـــــــــــــــــــــ واین همان لحظه ایست که باید بدنبال آرمان پری گشوده وپرواز کرد: *پر پرواز* در سینه ی من ناله به فریاد رسیده اشکی دگر از دیده ی غمدیده چکیده هر خنده به قلبم به غم وغصه در آمیخت اندوه بسی را , دل افسرده کشیده هرروز مرا صد گذر از شهر هیاهوست این قلب غمین جز همه آشوب چه دیده؟! جان وتن وروحم همه آزرده ز اینجاست از شدت غم , دل به یکی گوشه خزیده دردیده ی من , هرطرفی مثل قفس شد حتی... نفس راحت ازاین سینه بریده ! باید که گریزی زد و زین شهر برون رفت کاین دل به هوای دگری .... باز طپیده بی تاب دلم , نابگهان بال وپری یافت باید که شود... زین قفس تنگ , رهیده * کی مرغ ز پرواز حذر کرد وقدم زد؟؟!! آن مرغ که *داند* ره پرواز *پریده!* مرغ ِ دل ما هم , نتواند که نشیند بر این دل من لحظه ی * پرواز رسیده مرغ دل ما هم زتو بگذشت وگذر کرد آری بدلم *لحظه ی پرواز* رسیده بامن تومگو قصه زعشقی که دروغ است! مرغ دل ما بس بوّدش هرچه شنیده!!! سه شنبه 6 خردادماه 1365 ف.شیدا ________________________ * اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره دستخوش دگرگونی بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامی ، آرمانهای نو پدید می آورد ،و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز نابود می گردد . *ارد بزرگ ___________________________ *گاهی هدف چندان دور از دید آدمی نیست ولی باید کمی دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان وگاه باید دوباره نگریست و ندیده های چشم را بازدید (دوباره نگاه کرد)تا به موفقیت رسید یا حتی قدمی بهتر وتازه تر برداشت زیرا نومیدی حصار آدمیست در راه های رفتن زندگی: ___________________________ حسرت گذارم نام خود یکباره ؛حسرت؛ که شاید آورم ؛غم ؛ را به غیرت زحرمان گر بخود نامش گذارم نباید "غم " شود حیران ز حیرت! چنان آورده غم بر روزگارم که دیگر روز وشب برخود ندارم چنان امید من درهم شکسته که در* نومیدی خود درحصارم ز دنیاوجهان , حیرانم و مات براین "بازندگی" هیهات ..هیهات! که ناگه ... آنچنان روزم سیه شد که منهم خود شدم جزئی ز امواّت! گرفته آرزویم با جسارت کمی ته مانده را غم کرده غارت!! چنان روح ودلم در هم شکسته که دل افتاده در رنج ومراّرت! ولی نه.... ولی نه (* ازچه من از پا درافتم؟!) چرا از * عزم خود اینگونه گفتم؟! بباید دل شود , همچون نهالی *که گوئی از دل *سنگی شکُفتم!* بباید زنده باشم , پا بگیرم نصیب خود زاین دنیا بگیرم! نباید تن دهم .. .بر ناامیدی نباید دیده از... فردا بگیرم هنوزم در جهانم "زنده هستم" هنوز از زندگی آکنده هستم! به قلبی پر طپش در سینه *"هـــستـم"!* "چنین" باید شدن در زندگانی که بتوانی دراین دنیا بمانی! *به شوقی زیستن , راه امید است* "چنین " سرشاری از شور و جوانی اول بهمن 1362 شنبه ف.شیدا واینگونه باید بود تا کیهان وکائنات نیز باتو همقدم شده وترا یاری دهند تا خود بسازی وزندگی خویش رابه رشد برسانی *کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به آن پویایی بخشیده ،و برآیندی شگرف ، در آن بر جای می گذارد . *ارد بزرگ پایان این بخش از * فرگرد آرمان از آرمان نامه اُرد بزرگ |
هشتاد و هفت جمله برگزیده
هشتاد و هفت جمله برگزیده : 1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . ارد بزرگ
http://booker.lefora.com/2009/08/31/20090831184947/page1/ |
زندگی نامه ارد بزرگ
خلاصه زندگی نامه : - بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است . - اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است . - روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است . - تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند . - دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه . - دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است . - از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد. - داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست . - ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند . - پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند . زندگی نامه و بیوگرافی ارد بزرگ : بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان حال حاضر ایران است نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته خود می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست . حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید : ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . بجز ایران بسیاری در کشورهای فارسی زبان حوزه فرهنگی ایران از مریدان ارد محسوب می شوند . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند این مطلب که از سایت موسسه مطالعاتی فرهنگی روسیه, آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس) برداشت نموده ام : خاطره ای از احمد شاه مسعود و ارد بزرگ : احمد شاه می گوید "خواب می دیدم پایم در نبرد زخمی شده و در آن هنگامه تنهایی مردی با لهجه ایرانی می گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ایرانی !! . و در ادامه می گوید آن مرد بزرگ بسرعت پایم را می بست تا جراحتم التیام یابد" این خاطره زیبا از جهات گوناگون قابل ارز یابیست نگاه عمیق و مسئولیت شناس یک هنرمند را نشان می دهد.او خود می اندیشد ، احساس مسئولیت می کند و بدون آن که منتظر این و آن باشد دست به عمل می زند شاید امروز این خاطره با همان آدمهای اندکی که از آن خبر داشتند هیچ گاه گفته نمی شد و این راز همچون راز مرگ احمد شاه در دل تاریخ مدفون می شد ، اما! اما ارد مسئولیت خویش را پیش وجدان و آرمانهای خویش به انجام رسانیده است.او به هنر ایرانی به عنوان ابزاری می پردازد که می تواند قسمتی از خلقت انسانی که نیروی ست آسمانی ، را برای رهایی و کمال بشر بکار گیرد آثار او مادی نیستند و با نگاه مادی هم غیر قابل تفسیراند ، بقول دکتر مهرانفر برای شناخت ارد لازم است تائو ، فردوسی بزرگ و خیام فیلسوف را بشناسیم او از تائو لطافت و گذرایی و از فردوسی بزرگ هدف و آرمان مقدس و از خیام فیلسوف جهان فانی و بی ارزش را آموخته است. احمد شاه مسعود به گفته یارانش در سفرها و منزلش در کنار قرآن دیوان حضرت حافظ را هرگز از خود جدای نمی کرد و ارادت خواصی به حافظ گرانمایه داشت . آری داستان ارد داستان مردیست که عاشقانه سرزمین اجدادیش را ، فرزندان و تاریخش را دوست دارد اما این عشق موجب ستایشگری دائم و بی نتیجه گذشته نشده است . درسها و سخنان حکیمانه او این روزها از همه جا شنیده می شود صد ها هزار سایت و صدها نشریه روزانه کلام دلنشین او را تکرار می کنند و نسلی را با خود همراه نموده اند . تصور این بود که جوانان ایران با اندیشمندان خویش قهر نموده اند اما امروز به خوبی شاهد موجی هستیم که همراه با اندیشمند معاصر آنهاست . ایرانیان هیچ وقت روشن اندیشان خویش را رها ننموده اند آنان بدنبال ندای حقیقی انسانهای آزاده اند . و او می گوید : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . و این ندا را امروز در گلوی خسته و غمگین ارد یافته اند اشک ها و غمگنانه های او نوای دل انگیز هزاران هزار مشتاق رشد و آرمانخواهی ایرانیان گشته است آن گاه که می گوید : یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست . سخن گفتن از ارد OROD کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود آنچه من از این نابغه معاصر کشورمان می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد )است اما پدرش و اصلیتش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است به لحاظ نژادی به سلاجقه متصل می شوند چنانچه می دانیم هزار سال قبل سلجوقیان ایل بزرگی در ناحیه آمودریا و فرارود بودند (ناحیه ای که همکنون کشورهای تاجیکستان ، جنوب شرقی ازبکستان ، شرق ترکمنستان و قسمت شمالی افغانستان است ) سلجوقیان مسعود جانشین محمود غزنوی را از سلطنت به زیر کشیدند و رفته رفته گستره ایران را تا مدیترانه پیش بردند سلجوقیان گسترده ترین حکومت ایرانی را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانیدن بازماندگان آنان در نواحی از مناطق شمال خراسان و منطقه بختیاری ایران ساکن شدند . بله خواجه نظام الملک توسی صدر اعظم دولت سلجوقی در سایه قدرتی که از علم و اندیشه های فردوسی بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنویان ، نظام اداری و اجتماعی درخشانی همچون تاسیس مدارس نظامیه و بفرمان ملک شاه سلجوقی که عاشق فرهنگ نیاکان و فردوسی بود تقویم خورشیدی ( جلالی ، شمسی ) را با کمک خیام و گروهی دیگر از نخبگان سرزمینمان ایران در مقابل هجری قمری تازیان ایجاد نمود . اندیشمند و متفکر ایرانی که نظریات شگفت انگیز او موجب جلب و گرایش بسیاری از علاقمندان به علوم انسانی و بعضا علوم سیاسی شده است . ارد بزرگ به نوعی معمار است ، او از آینده ایی سخن می گوید که می تواند ایران را به جایگاه اصلی خود باز گرداند . شاید مهمترین نظریه او یعنی قاره کهن خود به تنهایی بتواند بیشترین تغییرات را در سطح روابط خارجی ایران و 19 کشور اطراف آن بوجود آورد . او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان ( که ایران در قلب آنست) یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می کشند . و او می گوید قاره کهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است . و چین با شروع بحث جاده ابریشم بدنبال افکار استعماری است حال آنکه این جاده ، راه انتشار فرهنگ غنی ایران به شرق و غرب بوده است و نمونه آن افکار میترایزم و شاهنامه فردوسی ماست که هر دو را با جعل اسامی چینی ها از آن خود می دانند . او به ساختارهای سیاسی کشورهای محدوده قاره کهن نظری ندارد او همه را دعوت به همگرایی می کند او با دلایل بسیار ثابت می کند اگر این 20 کشور دست در دست یکدیگر بگذارند ساختاری بسیار قدرتمندتر از اتحادیه اروپا خواهند یافت .
رنگ صورتی محدوده قاره کهن را به نمایش می گذارد
نقشی که ارد بزرگ برای ایران در قاره کهن قائل است نقشی فرهنگی و تاریخی نظیر یونان در اروپاست . قاره کهن امروز اسیر آسیا و اروپاست . تاریخ و فرهنگ در شرق به چین ختم می شود و در غرب به یونان . یکی از وجوه جالب و بارز این نظریه ایجاد همگرایی بیشتر منطقه ایی است که خود موجب خلع سلاح تجزیه طلبان در سطح کشورهای منطقه می گردد . ارد بزرگ با نظریه قاره کهن خود پرده از حقیقتی برداشته که تا کنون هیچ اندیشمندی به آن توجه نکرده بود . یکی دیگر از ایده های او نظریه کهکشان بزرگ اندیشه است. که دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی است او با دلایل مستدل ثابت می کند جهان رو به انفجار اندیشه های گوناگون است و پیش بینی می نماید بزودی تعداد سایت های اینترنتی به چندین برابر جمعیت کره زمین برسند . او ثابت می کند جهان غرب با ابزار رسانه و اینترنت نمی تواند با تزریق فرهنگش یکپارچگی مورد نظر خویش را فراهم سازد . با اینکه ایده های ارد بسیار جذاب است اما آنچه موجب شهرت روزافزون او گشته نصایح و پندهای حکیمانه اوست . پندهای او شامل تاکیدات مستمرش بر راستی ، احترام به ریش سفیدان ، پاسداشت اسطوره ها و میهن دوستی می گردد . دهها مقاله و کتاب در مورد اندیشه های ارد بزرگ نگاشته شده است . بعضی او را علامه اقبال لاهوری عصر حاضر می دانند و عده ایی همپای فردریش نیچه در فلسفه و کسانی معتقدند جبران خلیل جبران امروز است . و البته جالب خواهد بود که بدانیم ارد و جبران خلیل جبران هر دو در 17 دی ماه زاده شده اند .
زهرا کاتب در سایت تک برگ در مورد ارد بزرگ می گوید : آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »
در مورد ارد بزرگ بیشتر بدانیم : بر روی لینک زیر کلیک کنید :
|
دکتر شهناز خاتمی
Orod Bozorg اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . ارد بزرگ همه روانشناسان و جامعه شناسان متفق القولند که شادی بستر فعالیتهای مناسب شهری و اجتماعی است . شادی می تواند پتانسیل های مثبت انسان را آزاد نموده و با خود رشد و پویشی دو چندان را سبب گردد . آدمهای افسرده و کم بازده همه با قرار گرفتنن در محیط شاد وارد فعالیتهای اجتماعی شده و خلاقیتهای بسیاری از خود به نمایش می گذارند . آنگاه که "اُرُد بزرگ " دانشمند و متفکر کشورمان می گویند : اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . دقیقا اشاره به همین موضوع نموده است پایکوبی و شادی موجب بالا رفتن سرعت تحرک و رشد انسانی می گردد . در جامعه شاد تولید بالا رفته و امور خدماتی نظیر مراکز رفع افسردگی و روانپزشکی ، و همچنین آمار خودکشی و طلاق به نحو چشمگیری کاسته می شود . فرار کودکان از خانه و نامیدی رخت بر می بندد و تلاش برای رفع مشکلات دو چندان می شود . ارد بزرگ چه زیبا و بجا گفته اند که : آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . شادی هدیه ایی در ذات بشر است می توان آن را نادیده گرفت و به همه چیز رنگ سیاهی زد ! و می توان آن را دید و طعم واقعی زندگی را چشید . http://drshahnazkhatami.blogspot.com/2009/08/blog-post_28.html |
پژواک اندیشه در فراسوی مرزها
تاریخ بشر، داستان مبارزه بیپایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، میتواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان
کتاب تفاوت های بارز اتوپیای جزیره اُرُدیسم با اتوپیای کشور جهانی هاکسلی
کتاب شباهت های فلسفه ارد بزرگ و مدل حالت پایدار
کتاب تفاوتهای اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و ترامپ
- فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
- بازتاب جهانی فلسفه اردیسم Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان The philosophy of Orodism in India
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا The philosophy of Orodism in United States
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان The philosophy of Orodism in Uzbekistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا The philosophy of Orodism in Colombia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان The philosophy of Orodism in Poland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تاجیکستان The philosophy of Orodism in Tajikistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان The philosophy of Orodism in Afghanistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش The philosophy of Orodism in Morocco
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل The philosophy of Orodism in Brazil
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه The philosophy of Orodism in Nigeria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو The philosophy of Orodism in Nauru
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی The philosophy of Orodism in libya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک The philosophy of Orodism in Belgium
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا The philosophy of Orodism in Sri Lanka
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین The philosophy of Orodism in Philippines
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن The philosophy of Orodism in Japan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی The philosophy of Orodism in Ethiopia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی The philosophy of Orodism in Croatia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جمهوری چک The philosophy of Orodism in Czech Republic
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گینه استوایی The philosophy of Orodism in Equatorial Guinea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان The philosophy of Orodism in Serbia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک The philosophy of Orodism in Denmark
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی The philosophy of Orodism in Malaysia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور The philosophy of Orodism in Ecuador
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان The philosophy of Orodism in Kazakhstan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی The philosophy of Orodism in Hait
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس The philosophy of Orodism in Honduras
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس The philosophy of Orodism in Switzerland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال The philosophy of Orodism in Nepal
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند The philosophy of Orodism in Thailand
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا The philosophy of Orodism in Italy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان The philosophy of Orodism in Georgia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان The philosophy of Orodism in Bulgaria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا The philosophy of Orodism in Kenya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون The philosophy of Orodism in Cameroon
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کره جنوبی The philosophy of Orodism in South Korea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ The philosophy of Orodism in Norway
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک The philosophy of Orodism in Mexico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی The philosophy of Orodism in Indonesia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان The philosophy of Orodism in Azərbaycan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس The philosophy of Orodism in England
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق The philosophy of Orodism in iraq
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان The philosophy of Orodism in Germany
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پورتوریکو The philosophy of Orodism in Puerto Rico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا The philosophy of Orodism in Ghana
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا The philosophy of Orodism in Spain
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه The philosophy of Orodism in France
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه The philosophy of Orodism in Turkey
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه The philosophy of Orodism in Russia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش The philosophy of Orodism in Bangladesh
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان The philosophy of Orodism in Pakistan
- زندگینامه فیلسوف حکیم ارد بزرگ ( بنیانگذار فلسفه اُرُدیسم Orodism)
-
* «اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.» * «اگر واقعیات با نظر...
-
سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم ميكند: ابزار و دشمن. يعني فقط يك طبقه را ميشناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچه بلند پروازی من ...




