۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

زندگینامه اُرد بزرگ (OROD BOZORG )

زندگینامه اُرد بزرگ (OROD BOZORG ) خردمند و اندیشمند نابغه ی ایرانی
به انضمام مجموعه کاملی از سخنان نغز و حکیمانه وی

زندگینامه اُرد بزرگ  (OROD BOZORG ) سخن گفتن از ارد بزرگ (OROD BOZORG ) کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود آنچه من از این نابغه اندیشه و هنر می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد )است اما پدرش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است به لحاظ نژادی به سلاجقه متصل می شوند چنانچه می دانیم هزار سال قبل سلجوقیان ایل بزرگی در ناحیه آمودریا و فرارود بودند (ناحیه ای که همکنون کشورهای تاجیکستان ، جنوب شرقی ازبکستان ، شرق ترکمنستان و قسمت شمالی افغانستان است ) که طغرل سلجوقی منصور جانشین محمود غزنوی را از سلطنت به زیر کشید و رفته رفته گستره ای پهناوری از مرز چین تا مدیترانه به فرمانش در آمد آنان گسترده ترین حکومت ایرانی را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانیدن بازماندگان آنان در نواحی از مناطق شمال خراسان و منطقه بختیاری ایران ساکن شدند . بله خواجه نظام الملک توسی صدر اعظم دولت سلجوقی در سایه قدرتی که از علم و اندیشه های فردوسی بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنویان ، نظام اداری و اجتماعی درخشانی همچون تاسیس مدارس نظامیه و بفرمان ملک شاه سلجوقی که عاشق فرهنگ نیاکان و فردوسی بود تقویم خورشیدی ( جلالی ، شمسی ) را با کمک خیام و گروهی دیگر از نخبگان سرزمینمان ایران در مقابل هجری قمری تازیان ایجاد نمود .

برای خواندن دنباله زندگینامه اُرد بزرگ خردمند و همچنین ملاحظه مجموعه کامل سخنان نغز و حکیمانه وی در ادامه مطلب همراه ما باشید.

سخن روز - سایت سازمان بيمه خدمات درماني


تندرستی، پاداش نیک زیستی است (ارد بزرگ)



منبع :
http://www.msio.org.ir/Lists/Expression/DispForm.aspx?ID=25

استاد ارد بزرگ نوشته محمد طوسی از انجمن موفقيت

خلاصه زندگی نامه :

- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است .

- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .

- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است .

- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند .

- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه .

- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است .

- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.

- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست .

- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .

- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .




زندگی نامه و بیوگرافی ارد بزرگ :

بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان حال حاضر ایران است نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته خود می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .

حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید :
ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند .
و یا :
ميهن پرستي ، همچون عشق فرزند است به مادر .

بجز ایران بسیاری در کشورهای فارسی زبان حوزه فرهنگی ایران از مریدان ارد محسوب می شوند . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند این مطلب که از سایت موسسه مطالعاتی فرهنگی روسیه, آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس) برداشت نموده ام :

خاطره ای از احمد شاه مسعود و ارد بزرگ :
این خاطره حکایت از روابط نزدیک این دو تن دارد که در طی سالهای تنهایی احمد شاه مسعود و ظهور و قدرت دو چندان طالبان ، که کابل ، هرات و مزار در اختیار طالبان و نیروهای متجاوز پاکستان بود . هر روز دهها بار مناطق اندک باقی مانده بمباران می شدند و در آن هنگامه ، که افکار عمومی می پنداشت شیر تنگه پنجشیر ( مسعود ) به زانو در خواهد آمد، و اندک نیروی مردم افغانستان هم قربانی سیاستهای آمریکایی دولت پاکستان و عربهای متجاوز امارات واقع شود .ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود را مورد حمایت خویش قرار می دهد و چنانچه در آن خاطره می خوانیم احمد شاه به شدت تحت تاثیر روح بزرگ او قرار می گیرد. در این خاطره زیبا می خوانیم ارد بزرگ هدیه ای برای احمد شاه مسعود می فرستد .آن هدیه در واقع یکی از آثار هنرمندانه اوست. تابلویی فوق العاده زیبا ، با تمی شگفت انگیز ...در آنجا شیر سنگی است که پایش زخم برداشته و آهوی ظریف و کوچک ، گونه خویش را بر زخم گذاشته تا خون بیرون نزند ... این تشبیه و استعاره زیبا گویای درک عمیق ارد بزرگ از شرایط نه چندان مناسب احمد شاه مسعود را داشت . و در ادامه آن خاطره می خوانیم وقتی احمد شاه آن اثر را از پیک ارد بزرگ ، در طی مجلسی دریافت می کند شدیدا منقلب و دگرگون می شود و چهره آرام و متین او به هم می ریزد او در آن جا از خواب شب قبل خود به نزدیکانش سخن می گوید بله خوابی که از ارد بزرگ ، یک اسطوره می سازد و برای قوم افغان آشنایی دیرین می شود ...

احمد شاه می گوید "خواب می دیدم پایم در نبرد زخمی شده و در آن هنگامه تنهایی مردی با لهجه ایرانی می گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ایرانی !! . و در ادامه می گوید آن مرد بزرگ بسرعت پایم را می بست تا جراحتم التیام یابد"

این خاطره زیبا از جهات گوناگون قابل ارز یابیست نگاه عمیق و مسئولیت شناس یک هنرمند را نشان می دهد.او خود می اندیشد ، احساس مسئولیت می کند و بدون آن که منتظر این و آن باشد دست به عمل می زند شاید امروز این خاطره با همان آدمهای اندکی که از آن خبر داشتند هیچ گاه گفته نمی شد و این راز همچون راز مرگ احمد شاه در دل تاریخ مدفون می شد ، اما! اما ارد مسئولیت خویش را پیش وجدان و آرمانهای خویش به انجام رسانیده است.او به هنر ایرانی به عنوان ابزاری می پردازد که می تواند قسمتی از خلقت انسانی که نیروی ست آسمانی ، را برای رهایی و کمال بشر بکار گیرد آثار او مادی نیستند و با نگاه مادی هم غیر قابل تفسیراند ، بقول دکتر مهرانفر برای شناخت ارد لازم است .

تائو ، فردوسی بزرگ و خیام فیلسوف را بشناسیم او از تائو لطافت و گذرایی و از فردوسی بزرگ هدف و آرمان مقدس و از خیام فیلسوف جهان فانی و بی ارزش را آموخته است.

احمد شاه مسعود به گفته یارانش در سفرها و منزلش در کنار قرآن دیوان حضرت حافظ را هرگز از خود جدای نمی کرد و ارادت خواصی به حافظ گرانمایه داشت .

آری داستان ارد داستان مردیست که عاشقانه سرزمین اجدادیش را ، فرزندان و تاریخش را دوست دارد اما این عشق موجب ستایشگری دائم و بی نتیجه گذشته نشده است . درسها و سخنان حکیمانه او این روزها از همه جا شنیده می شود صد ها هزار سایت و صدها نشریه روزانه کلام دلنشین او را تکرار می کنند و نسلی را با خود همراه نموده اند .

ادامه مطلب را در انجمن موفقیت بخوانید :
http://forum.tousi.ir/index.php?topic=67

آزادی در اندیشه ارد بزرگ از سایت ترکان قشقایی

پاسخ های اندیشمند نامدار کشورمان ارد بزرگ به پرسشهایی در مورد آزادی :

* آزادی چیست ؟ ابزار پیراستن ناراستی های آدمیان است .

* دشمنان آزادی چه کسانی اند ؟ خودکامگان - گروه هایی که بی هماورد ، دستگاه فرمانروایی را در اختیار می گیرند .

* آیا آزادی بستر هرج و مرج ، شورش و بی بند و باریست ؟ آزادی خود بزرگترین مانع هر نوع هرج و مرجی است .

* عده ایی می گویند آزادی غرب را به فساد رساند ؟ آنها پیشینه اروپا و باختر را نمی دانند . این بخش از جهان امروز پاکترین دوران خویش را تجربه می کند .

* بدترین تعریف از آزادی چیست ؟ همین موردی که شما گفتید ، برابر دانستن آزادی با بی بند و باری !

* چرا عده ایی این تعریف را از آزادی دارند ؟ چون بیم دارند داشته هایشان از دست برود . آنها می دانند وجود آزادی رسوایشان می کند

پس به بدترین شکل ممکن آن را هجو می کنند .

* آزادی فکر و بیان کی بدست می آید ؟ آن گاه که بتوان خودکامگان را با قوانین و هنجاری درست مهار کرد .

* چه کسانی بزرگترین مدافعان آزادیند ؟ از خود گذشتگان . آنانی که قدرت را بدون ترس به دیگری واگذار می کنند .

* آزادی دارای چه ویژه گی اساسی است ؟ ارزیابی و نقد ، بزرگترین ویژه گی آن است . آنگاه که ارزیابی نباشد کاستی ها بر ملا نمی شود . پلشتی روز افزون می گردد و نامردمان به نابکاری خود ادامه می دهند .

* آیا از دیدگاه شما آزادی تنها در اندیشه و بیان خلاصه می شود ؟ رسیدن به چنین هدفی خود موجب پیدایش آزادی در میدانهای دیگری همچون اقتصاد می گردد .

* آیا واژه آزادی برای ایرانیان وارداتی است ؟ ایرانیان خود نخستین منادیان آزادی بوده اند . آزادی همواره یکی از خواسته های مهم مردم ایران بوده است . مجلس ریش سفیدان در تمامی سلسله های باستانی ما وجود داشته است . در دوره اشکانیان بارها این مجلس پادشاه ایران را تغییر داد . حال آنکه اروپا در دست فرمانده هان نظامی بود . آزادی در ایران نه تنها وارداتی نیست بله زایشگاه و رویشگاه آن نیز هست .

* چرا خودکامگان نمی توانند خواست رسیدن به آزادی را ، از اذهان مردم پاک کنند ؟ چون آزادی آمیخته است با سرشت آدمی . آدمها می خواهند در سرنوشت خود و فرزندانشان سهیم باشند . نداشتن آزادی موجب بغض و کینه همگانی می گردد .

* چرا عده ایی آزادی خواهی را نتیجه و برآیند میل حیوانی انسان می دانند ؟ آزادیخواهی برآیند پاک ترین منش آدمیست . نتیجه خرد است . خواستی است آسمانی . تنها کسانی در راه آزادی گام بر می دارند که خواسته های فردی خویش را فراموش کرده اند .


ماخذ : سایت ترکان قشقایی
http://ghashghaietribe.persianblog.ir/page/orodbozorg

ترجمه ی شعر از سوئدی به فارسی /مترجم فرزانه شیدا

ترجمه ی شعر از سوئدی به فارسی- مترجم فرزانه شیدا
بسیاری چیزها پیدا میشوند که درکنج مخفی ذهن ما
فراموش شده اند
و نیز دریای دلفین ها
وهمچنین عشق ِ بدون مرز
وهمینطور خارها درد آور جنگلی
وبهار ... و آب
وامید هائی نیز, که به اشتباه باشند
اشکهائی نیز...
و همچنین خارهائی
در شعر زندگی!
ترجمه ی ف.شیدا/fsheida
سوئدی/ فارسی

دومين مسابقه سراسري داستان دفاع مقدس /خرامان: سفارش‌نويسي به رشد داستان‌نويسي آسيب رسانده است

آقای خرامان:
سفارش‌نويسي به رشد داستان‌نويسي
آسيب رسانده است

::::::*::::::::* دومين مسابقه سراسري داستان دفاع مقدس *::::::::*:::::


خرامان: سفارش‌نويسي به رشد داستان‌نويسي آسيب رسانده است
خبرگزاري فارس: مصطفي خرامان

گفت: داستان‌نويسي دفاع مقدس متاسفانه روند رو
به رشدي نداشته و شايد سياستگذاري‌ بخش‌هاي فرهنگي
و سوق دادن اين نوع ادبيات به سمت سفارشي‌نويسي از علت‌هاي آن باشد.
به گزارش خبرگزاري فارس، خرامان در گفت‌وگو با ستاد خبري دومين مسابقه سراسري
داستان دفاع مقدس (جايزه ادبي يوسف)، افزود:
برگزاري مسابقه سراسري داستان كوتاه دفاع مقدس،
اتفاق مثبتي در رشد اين گونه ادبي است،
اما نبايد شركت‌كنندگان در اين مسابقه پس از اتمام آن فراموش شوند.
وي ادامه داد: در اين مسابقات شاهد آثار ارزشمندي هستيم
و جرقه‌هاي خوبي در داستان كوتاه دفاع مقدس زده مي‌شود،
اما نبايد باعث خاموشي اين جرقه‌ها بشويم و براي رشد اين مقوله بايد كار مداوم و
برنامه‌ريزي شده انجام داد.
نويسنده كتاب "دست‌هاي رنگي "
در پاسخ به انگيزه‌ساز بودن جوايز مادي
جشنواره‌ها و مسابقات گفت:
مسايل مادي هميشه مي‌تواند انگيزه قابل قبولي براي همه باشد،
اما در حيطه‌اي مثل ادبيات دفاع مقدس، اين انگيزه مي‌تواند
به شكل مضاعفي براي آن‌هايي كه دل‌مشغولي
اين كار را دارند، به حساب آيد؛
در غير اين صورت بعيد مي‌دانم نويسنده‌اي كه تنها به خاطر
جوايز داستان مي‌نويسد،
بتواند تحول يا جهشي در ادبيات ايجاد كند.
وي يادآور شد: داستان كوتاه مشتري خود را دارد،
اما چون در ازاي نوشتن آن، مبلغ ناچيزي به نويسنده مي‌دهند،
ديگر شخصي رغبت نمي‌كند تا داستان كوتاه بنويسد
و آن را براي چاپ عرضه كند، خرامان تاكيد كرد: لذا اكثراً براي دل خودشان مي‌نويسند
و متاسفانه به همين دليل داستان كوتاه رونق مناسبي نمي‌يابد
و حتي ارزش آن در مطبوعات كه يكي از مراكز گسترش فرهنگ است،
هنوز ناشناخته‌ مانده و هيچ توجهي به آن نمي‌شود.
وي بيان داشت: اميدوارم نه تنها داستان كوتاه، كه همه شكل‌هاي ادبيات
و به ويژه ادبيات دفاع مقدس با حمايت ويژه مسؤولان و
ارزش‌گذاري بيش از پيش آنان به اين مقوله، رونق خوبي يافته
و در آينده‌اي نزديك شاهد اوج‌گيري آن و حضور نويسندگان
در جايگاه مناسب خود باشيم.
دومين مسابقه سراسري داستان دفاع مقدس (جايزه ادبي يوسف)
روز چهارشنبه هفدهم بهمن ماه در مجتمع فرهنگي سيدالشهدا برگزار مي‌شود.
انتهاي پيام/ش
ماخذ:
ماخذ اولیه :
سایت تاره های ادبی
به مدیریت جناب آقای: مجتبی .م

سخنی از بزرگان - مهدی انصاری

مردم اشتباهاتشان را روی هم ميريزند و غولی به نام تقدير ميسازند .(( جان هاينر ))
خانمها هرگز نميگويند تو را دوست دارم،ولی وقتی از تو پرسيدند مرا دوست داری !بدان كه درون آنها جای گرفته ای .((رو شفوكو))
درون تو صدايی هست که تمام روز در وجود تو زمزمه می کند؛حس می کنم اين درسته ، می ‌دانم اين يکی غلطه .نه معلم ، نه واعظ ، نه پدر و مادر ، نه دوست و نه هيچ آدم عاقلی نمی تواند بگويد چه چيز درست است و چه چيز غلط .تنها به صدای درونت گوش کن !(( شل سيلور استاين ))
گرامی ‌ترين و زيباترين‌ها در جهان ، نه ديده می‌ شوند و نه حتی لمس می ‌شوند ، آنها را تنها در دل بايد لمس کرد .(( هلن کلر ))
خداوندا!اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگويم ،هزاران جلد کتاب می شود ولی آنچه در دل دارم يک جمله بيش نيست:دوستت دارم .(ويکتور هوگو))
بهترین لحظات زندگی من لحظاتی بود که در خواب گذراندم .(( بتهوون ))
اگر از انسان آرزو و خواب گرفته شود ، بیچاره ترین موجود روی زمین است.(( کانت ))
اگه با دلت چيزی يا کسی رو دوست داری زياد جدی نگيرش ،چون ارزشی نداره ، چون کار دل دوست داشتنه ، مثل کار چشم که ديدنه ،اما اگه يه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی ، اگه عقلت عاشق شد ،بدون که داری چيزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعيه .(( افلاطون ))
برای آنكه بتوانید خوشبخت زندگی كنید اسرار خود را به هركس نگویید .(( فلوریان ))
یکی از لذایذ نامه های قدیمی این است که به جواب نیاز ندارند(( گیوس ژولیوس سزار ))
عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می‌بیند .(( مارک تواین ))
من نميگويم هرگز نبايد در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم بايد برای بار دوم هم نگاه کرد .(( ويکتور هوگو ))
هرگز به احساساتی که در اولین بر خورد از کسی پیدا می کنید نسنجیده اعتماد نکنید(( آناتول فرانس ))
راز بد بخت بودن این است که وقت آزاد داریم تا فکر کنیم آیا خوشبختیم یا نیستیم (( جرج برنارد شاو ))
به دختران در کودکی شير سگ دهيد ، شايد در بزرگی وفا بياموزند !(( شکسپير ))
تصمیم خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد .(( پائولوکوئیلو ))
هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است ((شیلر))
"همه دوست دارند که به بهشت بروند, ولي کسي دوست ندارد که بميرد." ((جان لوييس))
همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی . ((اُرد بزرگ))
در زندگی ثروت حقیقی مهربانی است ، و بینوایی حقیقی خودخواهی . ((وینه))
طلوع و غروب عشق ، خود را به وسیلۀ درد تنهایی و جدایی محسوس می سازد . ((لابرویر))
فرودستان ، در بهترین هنگامه هم ، بهانه های فراوان ، برای انجام ندادن کار های خویش دارند . ((اُرد بزرگ))
اگر مشکلی داری، به دلیل طرز فکر توست و تنها راهی که می توانی مشکلات را برای همیشه حل کنی، این است که طرز فکرت را تغییر دهی. ((وین دایر))
چرخهای سنگین و زنگ زدۀ زندگی با دستهای نامرئی امید می چرخد . ((ناصرالدّین صلب الزمانی))
وارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست فرمانروایی می کند . ((اُرد بزرگ))
بهترین لحظات زندگی من لحظاتی بود که در خواب گذراندم. ((بتهوون))
آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند، تو به دنبال نگاه زيبا باش.((دکتر علی شریعتی))


منبع : وب سایت مهدی انصاری با عنوان من و تو

http://tanhastore.blogfa.com/post-29.aspx

جملات زیبا و طلایی ارد بزرگ

ارد بزرگ می گوید : نگهبانی از داشته های یک کشور برای فرمانروا یک قانون است و انجام آن خودستایی ندارد .


ارد بزرگ می گوید : دارایی زیاد برای یک جوان می تواند ابزار سرگردانی باشد .


ارد بزرگ می گوید : نوازش و دلربایی زیاد ، پیشاپیش بستر مرگ را فراهم کند !.


ارد بزرگ می گوید : کارآفرین ، زندگی آفرین است پس آفرینی جاودانه بر او .


ارد بزرگ می گوید : فروختن مواد خام هر سرزمینی ، ننگ آور است همانند فروختن فرش است و چراغ خانه .


ارد بزرگ می گوید : بانک ها به دو مسیر می روند: یا همچون یک سد ، برای بهره برداری و رشد یک کشور بکار می روند و یا : همچون چاه های ژرف و هولناک خون یک سرزمین را می مکند .


ارد بزرگ می گوید : برای آدمهای گرسنه ، هیچ نسخه ایی ، جای خوراک آنها را نمی گیرد .


ارد بزرگ می گوید : فرمانروایان برای رشد و بهروزی جوانان رودخانه های هدفمند کار فرام آورند ، تا توان آنها به شوره زار و مرداب نرسد .


ارد بزرگ می گوید : کسی که هنگام انتخاب همسر ، یکه تازی می کند و سخن ریش سفیدان را به هیچ می گیرد بارها و بارها با اشک ، رخش را خواهد شست .


ارد بزرگ می گوید : نزدیکی به آدمهای بی خردی که همیشه در زندگیشان اشتباه می کنند تاوانی دهشتناک دارد و اگر این رویداد رخ داد سرد و سخت باشید همچون کوه ، که مار به دور گردنتان چنبره زده است .


منبع :
( از وب سایت پربار زینب رفیعی پور با نام روزنامه نگار تازه کار )
http://rooznegar2.persianblog.ir/post/93


سخنان پند آموز بزرگان

خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی . ارد بزرگ

آنچه را تا دیروز گناه مى خواندیم، امروز بیان شخصیت و احساسات خود مى نامیم . بارونس استاکس

آنان که آزادى را فداى امنیت مى کنند، نه شایستگى آزادى را دارند و نه لیاقت امنیت را . بنیامین فرانکلین

ناراستی هایمان را بپذیریم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگین می کند . ارد بزرگ

خوشبختى لذت مشترکى است که حاصل یارى بى چشمداشت به دیگران است. هلن کلر


ادامه در آدرس زیر :
https://www.mypersianforum.com/showthread.php?p=523960

سخن بزرگان - ارد بزرگ


آدمیانی که با دیگران روراست نیستند با خود نیز بدین گونه اند



منبع
http://infopanel.mihanblog.com/post/743

شعر دشوار، شعر قابل فهم /نویسنده: سوری احمدلو/منتخب فرزانه شیدا

شعر دشوار، شعر قابل فهم
نویسنده: سوری احمدلو
منتخب فرزانه شیدا


* آن که بر فراز بلندترین کوه رفته باشد ؛ خنده می زند
بر همه ی نمایش های غمناک و جدی بودن های غمناک .
* فردریش نیچه *
از آنجا کها نظرات خانم سوری احمد لو ,
رابا بسیار خود را نزدیک دیدم بر آن شدم
این مطلب را برای استفاده دوستان شاعر ونویسنده در سایت بگذارم,
چراکه نمونه این مواردواينگونه تفکرات را همگى بسيار دیده ایم.با امید موفقیت
( فرزانه شیدا*)

سرمقاله‌ی شانزدهمین شماره‌ی مجله ی
** ( وازنا-vazna *)**

شعر دشوار، شعر قابل فهم
نویسنده: سوری احمدلو
مخاطبی که در عمرش چند اثر داستانی مشهور نخوانده، چندین نقاشی معتبر
، نمایش‌هایی از هنرِ دهه‌ها
و صده‌های قبل ندیده یا اصولا‌ً چیزی از آن‌ها نخوانده و نمی‌داند، یا با مقوله‌‌ی تحولات
حداقل یکی دو دهه‌‌ی اخیر آشنا نیست، حق دارد به عنوان مخاطب شعر،
[منظورم شعری که ممکن نیست از کنار هم نشستن اتفاقی کلمات درست شده باشد]
آن را غیر قابل فهم بداند یا بر آن خرده بگیرد؟

با طرح این سؤال در نظر ندارم از موقعیتی پیچیده یا
غیر قابل دسترس بحثی به میان بیاورم،
بلکه می‌خواهم با هم به نظاره‌ی
این مهم که دل‌مشغولی همه‌ی آن‌هایی‌ست
که شعر می‌گویند بنشینیم،
همه‌ی آن‌هایی که همواره واهمه‌ای عظیم در آن‌ها به چشم می‌خورد
و سؤالی شگرف که،
آیا مخاطب من از تب‌وتابی که در شکل‌گیری این کلمات روح‌‌ام را صیقل داده
و ارکان وجودم را واکاویده است،
درکی شایسته خواهد داشت؟
شمه‌‌ای از این ناهمواری و کشمکش بین من و شعرم او را
به فکر فرو خواهد برد؟

اساس شعر بر تفکر است و طبیعی‌ست که مقوله‌ی تفکر،
اساس فلسفه است.
اگر فلسفه دیریاب است، شعر هم گرچه در لباس واژه‌گانی ساده
[و چه بهتر که با زبانی قابل ارتباط و دوست داشتنی] ارائه گردد،

در محتوا چنان نیست که هر مخاطبی را
با اندک توانی در زمینه‌ی درک مسائل مختلف،به خود جذب کند.
در نتیجه از جرگه‌ی مقولات قابل فهم یا آسان‌یاب دور می‌گردد،
و این دیگر مشکل شعر امروز نیست، که مشکل مخاطب است.

از دیگر سو دیده شده، شعری که به مجرد صحبت کردن از موضوعی
به جز مبارزه‌ی طبقاتی،
یا جنگ‌های استعماری، انگ بی‌ارزشی می‌خور
د ,
هرگز نمی‌تواند با مخاطبی با چنین سلیقه‌‌ای، قدمی بردارد
و در نتیجه تلاش پیدا کردن مخاطب،
همواره مهجور باقی می‌ماند.

شعر، خیلی ساده موقعیت انسان و دنیایی که با آن درگیر است
را ارائه می‌دهد و لزومی ندارد
که موضوعات شعر، موضوعاتی نظیر نومیدی و پوچی باشد
تا در نتیجه چیزی بشود که
مخاطب رمانتیک متعصب را راضی کند.

عادت کرده‌ایم پیرامون‌مان را در اندوه و تنهایی
، شبیه خودمان ببینیم و استعاره‌هایی در شعرمان
به کار می‌بریم که دنیا و اشیاء رادر ستم بی‌مهری
که بر ما به عنوان انسان می‌رود شریک کنیم
و در این ذات هم‌ذات‌پندارانه، سنگ و چشمه و رود را مشترک کنیم.

تخیلی که به دنیای استعاری راه نمی‌یابد، ارزش‌های اجرایی‌اش را بلافاصله از دست می‌دهد،
در حالی که ما با دنیای سرراستی روبه‌رو هستیم
با معضلاتی دیگر، که نفس ِ استعاری نوشتن، نه تنها کمکی به حل بحران‌های آن نمی‌کند،
بلکه خوف و اضطرابی جدید را پایه‌ریزی می‌کند.
به قول ارنبورگ نویسنده‌ی سرشناس روسی:
اضطراب، فسادی بورژوایی‌ست.
ما خودمان را بازسازی می‌کنیم.
ما به عنوان علاقمندان شعر و سرایندگان آن،
همواره میان بی‌مفهومی مطلق و مفاهیمی قدیمی‌شده، گیر افتاده‌ایم و شعر
همیشه با متانت این فراز و فرود را نظاره‌گر بوده است.

شاید این خصیصه، تنها خاص جامعه‌ی ما نباشد و به علت گوناگونی و امتزاج
فرهنگ‌های مختلف در بنیاد جامعه‌ی نوین،
شعر پایگاه نظری خود را از زوایای تاریخی و تحولات بشری کسب می‌کند
و طبیعی‌ست که با تعارض همراه شود.

اما یقین دارم این فاصله‌ی نگرشی بخشی از جامعه، با بخشی دیگر، شعر را
به چالش اخیر کشانده و صد البته که گناه به گردن شاعر بی‌نوایی می‌افتد

که عمر خود را مصروف گذر از جامعه‌ی سنتی و پرش‌های تند و تیز خود می‌کند
بی آن‌که جامعه تلاشی برای گذر از این تأخر فرهنگی داشته باشد
و آن وقت شاعر محکوم می‌شود به فضل‌فروشی و شعر گفتن برای مخاطبانی خاص.
(شعر غیر قابل درک بود، تخلیل شعر ضعیف بود،
اصلا‌ً منظور شاعر از آوردن این ارجاعات برون‌متنی چه بود؟)

این‌ها ایراداتی‌ست که متأسفانه نه مخاطب پرت از مرحله،
که مخاطب به قول خودش فرهیخته
، پس از شنیدن یک شعر
به آن وارد می‌کند.
این روش‌های مستبدانه برای نفی شعر امروز،
در تمام نمودهای هنری دیگر، به چشم می‌خورد و تا زمانی ک
ه ما گرفتار تضاد و کشمکش
این دوران گذار هستیم، امید بهبودی نیست.
ما ادعای مدرن بودن داریم
ولی حاضر نیستیم از مقولات خاصی که از آن سر در نمی‌آوریم
حرفی به میان آید،
ما با مقاومت در مقابل تغییر، شانس رو در رو شدن با تغییراتی را
که در جهان هنر و اندیشه
روی داده است
از خود می‌گیریم، به دانسته‌های خودمان می‌چسبیم تا احساس آرامش‌‌مان
خدشه‌دار نشود.

*(الیوت‌ها) در سرزمین ما متولد نمی‌شوند، اگر هم متولد شوند
راه به جایی نخواهند برد، او که
(بی‌شک تأثیرگذارترین شاعر مدرن ) است
، در*( سرزمین هرز )* که اثر بزرگ اوست،
بیانی نمایشی را به کار می‌بندد و از شخصی جلوه داد نشعرش
سر باز می‌زند
تا با نوعی عینی‌گرایی از صداهای مختلف استفاده کند
و شعرش نقبی به نقد دنیای سترون و بی‌حاصل بزند.

ارجاعات بی‌وقفه در سطرسطر شعرش بروز می‌کنند
و این مجال را به خواننده می‌دهند
که با مرور آن‌ها پی به این بیان دراماتیک ببرد،
اگر مخاطب شعر *الیوت *ارجاعات را در نیابد آیا ذره‌ای از ارزش‌های اثر بزرگ
او کم خواهد شد؟ آیا می‌شود
از خواندن سرزمین هرز به جرم نخبه‌گرایی الیوت سرباز زد؟
ما نیما را مجال گل‌کردن ندادیم و بیش‌تر زمانی را که باید به درک مقولات مورد
اشاره‌اش و نحوه‌‌ی سرودن شعرش می‌گذراندیم، صرف تکفیر او کردیم.

* من اعتقاد ندارم که شاعر باید کوشش‌‌اش را صرف توجیه شعرش کند،*

چون معتقدم آن‌چه دردوره‌‌ی خودش مردود می‌شود ارزش‌های جدیدی
به ارمغان می‌آورد که ما بر پایه‌ی آن ارزش‌‌ها زندگی می‌کنیم.
نقدی که بر پایه‌ی قواعدی پیش‌بینی شده اتفاق می‌افتد در هنر نو جایی ندار
د و مشارکت نظری ِ این‌گونه منتقدین نیز، که معرفتی نسبت به آن ندارند
، پژوهشی محسوب نمی‌شود.
نویسنده: سوری احمدلو
منتخب فرزانه شیدا
با تشکر واميد موفقيت وشادى شما دوستان وشاعران عزيز
ف.شیدا-fsheida-Farzaneh Sheida

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان