در طبیعت نروژ /نوردلیس چیست؟ با دوسروده از فرزانه شیدا
ازجمله مناطقی که میتوان از آن یاد کرد شهرهائیست مثل شهر:
http://www.flickr.com/photos/41407373@N03/sets/72157622021868194
یا کافیست در گوگل در بخش سرچ کنید
ونمونه آن در بعضى از شهرهاى آمريکا نيز ديده ميشود *):
و این زیباترین ورویائی ترین نقاشی خداوندی را مشاهده بفرمائيد .
که نمونه ای از آن در اول همین صفحه دیده میشود.
طبيعت نروژ سرشار از مناظر بکّر وديدنى ست
بر خلاف اکثراروپا که بيشتر زيبائى ها مناظر،کارى ازدست بوده وبر
عهده ی دیزاینر های مخصوص باغ وگل میباشد.
نروژ ومردمان آن بسیار به طبیعت واقعی و
دست نخورده علاقمند هستند وبسيار در فکر نگهدارى منابع طبيعى خود
می باشند:از جمله دريا -رود ، جنگل وطبيعتى بکّر
*که بسِیار هم از * همه ى منابع طبيعى * رادارند!!
ازاینرو در هر گوشه میشودبهترین وزیباترین شاهکار خداوند را نظاره کرد
وبا احساسی شاعرانه اگر بگوئیم:
و..." لحظه ای را خوش بود!
وبا جوهر قلم بر سینه ی پاک دفتر واژ ه های رنگین را به نگارش تصویر طبیعت
واداشت در نقش شاعرانه ی دل واژه ها:
*____________.__________*
*خلوتی میخواهم...*
" گوشه ای میخواهم
خلوتی مال دلم
خلوتی را که در آن با ساعت
با گذار شب و روز
با زمان کاری نیست
....
خلوتی میخواهم که
در آن لحظه همه
لحظه یبا خود بودن
لحظه ی دیدن آثار خـــداســـت
و ثمر بردن ازین زیبایی!
دیدن رنگ برنگ همه زیبایی دهر
لب آبی ...
لب نیزاری و ُ. .. دیدار گل و پروانه!
دیدن سنجاقک با پری توری و آبی
یا سبز
دیدن رقص لطیف نیزار
همره نغمه ی باد
و نوازش شدن از دست نوازشگرِ باد
که چو معنای محبت زیباست!
خلوتی را که در آن
این هنرمند بزرگ
شاهکاری به منو دنیا داد
شاهکاری که درآن
با هزآن احساسی که در آنجا باشی
لحظه و ساعت غم
ساعت و لحظهء شادی ، خنده
می توان با همه احساس در آن حالی یافت
خلوتی پیدا کرد
یا که در جمع کسانی چون خود
روز شادی گذراند
بی هرآن رنج و غمی
یا که در خلوت تنهایی خویش
با خود و روح طبیعت خوش بود
یا که شاید حتی لحظه ای غمگین بود
با که در احساسی که در درماندی
که من احساسم چیست
در چه فکری هستم
خود گم کردهء خود دریابی
گاه باید با خود لحظه ء تنها بود
گاه باید با خود خلوتی کرد
و بدون تعارف حال خود را پرسید
واز درون دل خود
حرف ناگفته به بیرون هول داد
و بآرامش روح و بآرامش دل
و بآرامش جان
با طبیعت به مساوات رسید
گاه باید چندی با درون خلوت کرد
با درون تنها بود
با درون تنها بود.
26مهرماه1383
فرزانه شیدا
و با جوهر قلم بر نقش سفید وبی رنگ دفتر
؛رنگ بهار؛ پاشید
و شعری در مهد زیبای انسانی سرود، دربهشت زمینی خداوند:
* باغ بهار:
__________:
گر که در باغ بهار... رنگ پائيز به ما کرد نگاه
...دل ما ميداند ... که درون دل من... که درون دل تو
تا ابد همچو بهاريست پر از گلشن ياس!
پر زعطري که براي من تو... يادگار دگري خواهد بود ... يادگاري که به هر روز و شبي
همدل و همره و هم پا بوديم ....در چنين باغ گلي.
* سروده ی: ف.شيدا
کافیست در گوگل دربخش ایمیج /عکس- سرچ کنید
یا *فارسی شکر است همان =(جستجوکنید*) واین کلمه:
Naturen Norge
یا این:
Norway Natur
رابه بخش عکس داده بهترین مناظر نروژ را مشاهده بفرمائید.
براى دِیدن فصلهاى بنویسید
*زمستان= vinter
*پائيز:høst
*بهار= vår
و*تابستان= sommer
تبصره**ـ(چون بعضى ازاين کلمات رودر کيبوردِ خودتو نداريد ميتوانيد از همينجا کپى کرده
ودر بخش عکس= image *گوگل بزنيد وعکسهای یاد شده را ملاحظه بفرمائید.)
امیدوارم این آدرسها فیلتر نبوده نباشد وبرای دوستان باز گردد :
فرزانه شیدا
نظرات