سمبول و نماد شهر شیروان ((حکیم ارد بزرگ))
امروز وقتی می گوییم کاشان ناخودآگاه همه به یاد سهراب سپهری و خالق هشت کتاب می افتیم
وقتی می گوییم شیراز همه به یاد "حافظ شیرازی" و اشعار زیبای او می افتیم به یاد سرآینده " به خال هندواش بخشم سمرقند و بخارا را "
وقتی می گوییم توس همه به یاد "حکیم فردوسی" می افتیم به یاد خالق بزرگترین حماسه نویس و کتابش "شاهنامه"
وقتی می گوییم ...
بله همه شهرها نمادهای خاص خودشان را دارند با این نمادها زندگی می کنند پر و بال می گیرند اوج می گیرند و شناخته می شوند
شهر ما شیروان آیا نمادی با ارزشتر ، مشهورتر و مهربانتر از حکیم ارد بزرگ داشته است ؟؟؟ او یک اندیشمند و فیلسوف جهانی است او با قلمش مهر و دوستی را به بشر عصیان زده امروز یادآوری نموده است قلم حرمت و شرف اوست .
خداوند در قرآن می فرماید : «وَ الْقَلَمِ»(قلم/1) سوگند به قلم. در ارزش قلم همین بس که خداوند به قلم قسم می خورد در جای دیگر میفرماید: «الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»(علق/4) قلم وسیله تعلیم شماست. بعد نمیگوید «ن وَ الْقَلَمِ» میگوید «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ»(قلم/1) قسم به قلم و سطرهایش. یعنی چه؟ من در تفسیر ندیدهام، ولی شاید این طور بتوان معنی کرد. یعنی قلمهای بی کار ارزش سوگند ندارد. قلمی ارزش دارد که کنارش نوشتن هم باشد. انتقاد از کسانی که قلم دارند و چیزی برای جامعه نمینویسند و لذا نمیگوید: «ن وَ الْقَلَمِ» میگوید: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ». قسم به قلم و قسم به سطرهایش. شرف قلم به سطرش است.
لازم است در اینجا نگاهی به ارزش قلم از دیدگاه امام صادق(علیه السلام)بنماییم :
(( طبق برخى از روایات آنچه در دنیا بوده، از جمله انسان و اعمال و نیّاتش، در روز قیامت وزن مى شود. اینکه چه ترازویى در آنجاست که قادر بر وزن کردن اعمال و نیّات انسانهاست، و چگونه این کار انجام مى شود؟ بر ما روشن نیست. البتّه وزن کردن انسانها به خاطر تعیین مقدار سنگینى آنها نیست، بلکه براى روشن کردن مقدار اعمال خوب و بد آنهاست. بدین جهت گاه یک انسان سنگین وزن و قوى پیکر را که وزن مى کنند، هیچ وزنى نشان نمى دهد (لا یزن جناح بعوضة) چون از نظر اعمال خیر انسان بى مغز و توخالى و تهى دستى است. و بالعکس انسانهاى به ظاهر سبک وزنى را در آن ترازو مى نهند و عقربه ترازو چندین برابر وزن عادى آنها را نشان مى دهد! چون خلوص نیّت، پاکى عقیده، و کردار درست داشته اند. و خوشا به حال چنین افرادى که به تعبیر قرآن مجید: (فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ * فَهُوَ فِى عِیشَة رَّاضِیَة).
در آن روز خون تمام شهداى طول تاریخ بشریّت، از ابتداى خلقت آدم تا قیام قیامت، که در راه آزادى و دفاع از مظلومان و رضاى خداوند ریخته شده در یک کفّه ترازو، و مرکّب قلم دانشمندانى که در طول تاریخ براى رضا و خشنودى پروردگار قلم زده اند نیز در کفّه دیگر ترازو نهاده مى شود، و مرکّب قلم دانشمندان سنگینى مى کند! چرا؟
در پاسخ به این سؤال مى توان دلایلى ذکر کرد، از جمله:
1. اگر قلم دانشمندان پشتوانه خون شهیدان نباشد، به زودى به فراموشى سپرده مى شود. بنابراین قلم باعث جاودانگى خون شهید مى شود، و لذا افضل است.
2. اسلحه شهید با جسم دشمن سر و کار دارد و آن را از بین مى برد، امّا قلم دانشمند با روح دشمن مبارزه مى کند. و همان گونه که روح افضل از جسم است، آنچه با روح سر و کار دارد، نیز برتر از چیزى است که با جسم سر و کار دارد.
3. قلم تکیه بر منطق دارد و شمشیر تکیه بر زور. هر چند توسّل به زور در مقابل زورمندان بى منطق که جز زبان زور نمى فهمند لازم و ضرورى است. امّا به هر حال رجحان منطق بر زور ـ هر چند بجا باشد ـ امرى بدیهى است.
4. خون شهید در منطقه خاصّ و مکان محدودى اثرگذار است، امّا شعاع قلم محدود نیست و مکان و زمان نمى شناسد.
راستى اگر تمام آنچه در مقام علم و دانش و اهمیّت قلم توسّط دانشمندان و شخصیّتهاى مختلف گفته شده را یک طرف، و روایت مذکور را در سوى دیگر بنهیم، بى شک حدیث مذکور بر همه آنها ترجیح دارد، چرا که جایگاه ویژه قلم و دانش را به شایستگى ترسیم کرده است)) .
حکیم ارد بزرگ در کتاب بی نظیر خود از درمان سختی ها و رنج ها سخن گفته از مهربانی و شادی و آزادی آدمی سخن گفته و این واژه ها محبوبش ساخته است . کمتر حکیمی در زمان زندگی اش تا این اندازه مورد توجه جهانیان قرار گرفته است . حکیم بزرگ شهر ما در دل و اندیشه همگان جاری گشته است .
به آرامی شهر ما رنگ حکیم ارد بزرگ را بر خود گرفت و امروز شیروان ما شهر حکمت شده است و اندیشه ...
نماد شهر ما شیروان بسیار برتر از نماد بسیاری از شهر های دیگر است چرا که ماهیت و شرف و حرمت این شهر را به قلم خردمندی و اندیشه گره زده ...
نماد و سمبول شهرمان حکیم ارد بزرگ امروز زنده است مانند ما نفس می کشد اما ...
چند روز پیش در مجلسی حضور داشتم که اغلب شرکت کنندگان در آن تحصیل کردگان شهرمان بودند یک نفر از شرکت کنندگان گفت باید حکیم در شیروان دفن شود نباید بگذاریم در مشهد یا کرج به خاک سپرده شود ! این افتخار شیروان است و ما باید آرامگاهی در شهرمان برای او بسازیم مو به تنم راست شد و در کمال تعجب دیدم اغلب شرکت کنندگان در آن مجلس حرف آن همشهری را تایید می کنند . اجازه صحبت خواستم و گفتم چرا به جای تلاش برای دفن حکیم در شیروان کوشش نمی کنید حال که زنده هستند از ایشان دعوت کنید بیایند اینجا برای ما و جوانان شهر سخنرانی کنند اصلا چرا دفتری برای بزرگ شیروان در شهرمان ایجاد نکنیم چرا جملات ایشان را نشر ندهیم هزاران راه دیگر برای بهره بردن از زنده بودن حکیم هست در یکی از سایت های خبری شهرمان خواندم که حکیم گفته بودند : شیروان ، شهر مهر و مهربانی است .
به جای فکر کردن به شکل و شمایل آرامگاه حکیم ارد بزرگ در شیروان به فکر استفاده از شرایط موجود باشیم . بیایید مرده پرستی را کنار بگذاریم و جایش را به اندیشه و خرد دوستی دهیم بیایید شیروانمان را بدرستی و خوبی معرفی کنیم .
ماخذ ها :
سایت درس هایی از قرآن - کتاب و قلم در قرآن
سایت قرآن پژوهان شمال - ارزش قلم از دیدگاه امام صادق(علیه السلام)
شیران شیروان
http://shiraneeshirvan.blogfa.com/post/19
نظرات