۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

دوبیتی واشعار کوتاه /فرزانه شیدا

سارق _________:
وقت خود ومن تلف نمودى
تا درنظرت دلم ربودى
جانا تو در آن نگاه اول
تک سارق قلب بنده بودى.
1361/ ف.شيدا

چو پنهان عشق شیرین است
به پنهانی تو یارم باش
به دور از چشم بدخواهان
همیشه کنارم باش.
ف.شیدا1361
●●●
چه خسته ________ :
چه خسته باز آمد , دلم ز اشیانه ی عشق
دگر نخواهم کرد , گذر ز خانه ی عشق
گل دلم یکروز , به عشق ایمان داشت
به شاخ شاخ امید , غنچه بس فراوان داشت
تو شاخ عمرم را , ز ریشه ها چیدی
تومرگ روحم را , به جور خود! دیدی
دگرنسیم بهار...شکفتن من نیست
دوباره روئیدن , به گلشن من نیست
دگر نمیخواهم , شکسته باز آیم
شکسته شاخم را , به غنچه آرایم
دگر نمیخواهم , زعاشقان باشم
به قلب پژمرده , گل خزان باشم!
به باغبان دیگر , نمیدهم دل را
باو نخواهم بست امید باطل را
گل دل ما را... دگر بهاری نیست
بدون تو هرگز...مرا قراری نیست
دگر تو درباغی... مرا نخواهی دید
چو از بن وریشه ... وجود من خشکید
1382_ فرزانه شیدا
●●●
در انتظار گذشت...شبهای تنهائی
نگاه که پروانه وار ....در جستجوی شمع وجودت
بی شعله سوختم....
ف. شیدا - 11 آبان 1384
عشق عنوان نمیخواهد..
__________________
عنوانی بر عشق مجو...
عشق عنوان نمیخواهد...تنها در نگاه عاشق بنگر

کلام عشق گویاست...در نگاه غمدیده ی عاشق...
در پشت لبهای سکوت...در بیقراری ها!!
ف.شیدا - 11 آبان 1384
__________________
روزگارانت سبز ...آسمانت آبى ....چشمه ى عشق ومحبت هرروز...
در درونت جارى.. ف.شيدا
پنجشنبه 29 مرداد 1388

تارنگار مریم و سعید و سروش زیر یک سقف - قهرمانان و بزرگان میهن پرست ایران باستان

قهرمانان معاصر سرزمین ایران کسانی نیستند به جز یک میلیون جوان میهن پرست و با ایمان ایرانی که در راه مقدس میهن جوانمردانه ایستادند و کشته شدند تا پای بیگانگان بر این کشور اهورایی گذاشته نشود . روانشان شاد باد در ادامه نام کسانی آورده می شود که نقش مهمی در زنده ماندن نام ایران داشته اند و برای کسانیکه نامشان در این فهرست هست و هنوز از برکت وجودشان بهره میبریم طول عمر خواهانیم
حاصل کشوری که گهواره تمدن بشری است:

آذرباد: یکی از موبدان و دانشمندان ایرانی در زمان اردشیر بابکان

آذربرزین: پسر فرامرز که با بهمن پسر اسفندیار جنگید که یکی از پهلوانان ایرانی میباشد و آتشکده ای هم به همین نام وجود دارد

آرتاخه: دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده کانال آتوس

آرش: ملقب به کمانگیر . پهلوان ایرانی در عهد منوچهر شاه که در تیر اندازی سر آمد زمان خود بوده است که در جنگ میان منوچهر و افراسیاب قرار بر پرتاب کردن تیری میگذارند تا مرز میان ایران و توران را تعین کند آرش از طربستان تیری پرتاب کرد که در مرو فرود آمد و بعد از آن جانش را در راه ایران زمین فدا نمود

استانس: دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموکریتوس

آیین گشسب: سردار بزرگ ایران که در زمان هرمز چهارم فرماندهی لشگر ایران را بر عهده داشت

فیروز نهاوندی ( ابولولو ) : پس از یورش تازیان به ایران به سرکردگی عمربن خطاب فیروز نهاوندی و تعداد بیشماری از ایرانیان به غلامی اعراب در آمدند . فیروز غلام مغیره بن شعبه شد و با زیرکی و در جهت انتقام خون نیاکانمان عمربن خطاب خلیفه دوم را با ضربه های کارد کشت و این جنایتکار تازی را از صحنه روزگار محو کرد

آریوبرزن: سردار بزرگ ایران که با شهامتی در خور ستایش و ماندگار لشگر ایران را تا آخرین لحظه در برابر ارتش اسکندر نگهداشت و مقاومت نمود و جان سپرد و حماسه ای در تاریخ ایران از خود بر جا گذاشت.

استاسیس: سردار دلیر ایران که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه ستمگر عباسی قیام کرد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد و یکی از سمبلهای عرب ستیزی را در ایران به جای گذاشت و درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان برای جوانان به جای گذاشت.

ارد بزرگ: میهن پرست ترین اندیشمند حال حاضر ایران است . مجموعه بسیار با ارزش اندیشه های او با عنوان ( آرمان نامه ) گردآوری شده است.

انوشیروان عادل: ملقب به انوشیروان دادگر . پادشاه معروف ساسانی که با بنیان گذاشتن قوانین حکومتی - دادگستری - اجتماعی و کشوری ایران را به مرز باشکوه ترین کشورهای جهان مبدل نمود . او مزدک و مزدکیان را که مدعی پیامبری شده بودند و دین ساختگی را می خواستند رواج دهند ( که قوانین مزدکی همان قوانین زرتشت با کمی تغییر بود ) همگی را نابود کرد و مشهورترین کاخ معماری ایرانی را در عراق پایه گذاشت که تیسپون نام گرفت ولی بعدها توسط سپاه اسلام ویران شد.

استخری : وی را نیزابن ندیم از محاسبان ومهندسان بشمار آورده است از جغرافی دانان نامداری مشرق زمین.

سیاوش: یکی از اسطوره های ملی ایرانیان . مردم ایران زمان های مدیدی سوگ سیاوش را هر ساله گرامی میداشتند . پسر کیکاوس و پدر کیخسرو . سودابه زن کیکاوس عاشق او شد که سیاوش از او امتناع ورزید . سودابه به همین جهت اورا نزد پدر متهم ساخت و سیاوش بتوران نزد افراسیاب رفت و دختر وی را به زنی گرفت . گرسیو برادر افراسیاب به سیاوش حسد برد و افراسیاب را وادار به کشتن او کرد . که کشته شدن سیاوش باعث جنگهای طولانی و غضب ناکی میان ایرانیان و تورانیان گشت.

شاپور ذوالاکتاف: شاپور دوم پادشاه مقتدر ساسانی که پس از خلع آذر نرسی بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد و هفتاد سال پادشاهی کرد . او یکی دیگر از پادشاهان بزرگ ایران است که چندین بار از حمله اعراب به ایران جلوگیری کرد و با اندیشه نیک سرزمین آریایی ما را از هجموم بیگانگان محفوظ داشت . او را به این جهت ذوالاکتاف میخوانند که دارای شانه های پهن و بزرگ بود . در بعضی از کتب تاریخی گفته است به دلیل آنکه پس از اسیر کردن مهاجمین ( اعراب ) از کتف آنان طنابی عبور میداده و همه را به طناب میکشیده ذوالاکتاف نامیده شده ولی این باور با ابهت و منش نیاکان ما در تضاد است .

شیده: دوره ساسانی - سازنده کاخ خورنق

شاهین: یکی از بزرگ سرداران و سپهسالاران ایران در زمام پادشاهی خسرو پرویز ساسانی

شیدرنگ: پزشک و فیلسوف ایرانی در عهد ضحاک که پزشکی را یکی از مشاغل واجب الوجوب میدانسته

کاوه آهنگر: آهنگری که چرم پاره خود را بر سر نیزه زد و ضحاک تازی را از تخت پادشاهی ایران به زیر افکند و بعدها چرم وی به درفش ملی کاویانی مبدل گشت . کاوه با یاری مردم ضحاک تازی را در کوه دماوند حبس کرد و فریدون را به سمت پادشاه ایران نشاند.

کمبوجیه: کامبوزیا یا کامبیز. فرزند کورش بزرگ . او با اقتداری ستودنی و باور نکردنی در سال 525 قبل از میلاد سرزمین های مصر را بدلیل عمل نکوهیده مصریان در برابر ایرانیان که تعدای از ایرانیان را در مصر کشتند و به تمسخر پرداختند فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد . او پیرو مزدیسنا زرتشت بود و همواره دین بهی را دنبال میکرد وی در راه بازگشت خبر دار شد که فردی به نام بردیه یا گئومات ادعای پادشاهی ایران نموده است و به نام برادر او کل پادشاهی را از آن خود کرده و دست به جنایات و کشتار مردم ایران زده که در نهایت از اندوه این کار جان داد . هرودوت چون او به خدای مصر ( یک گاو ) بی احترامی کرده بود و او را با ضرب چاقو کشته بود به او لقب دیوانه داد ولی این یکی دیگر از برگهای زرین خداپرستی در ایرانیان آن روزگار بود
کورش بزرگ: کورش بنیانگذار دودمان هخامنشیان بود. او و مهرداد اشکانی و نادرشاه افشار را سه پادشاه بزرگ تاریخ ایران می دانند . او در رفومی آرام پدر بزرگ خویش را از قدرت برکنار نمود و خود پادشاهی ایرانزمین را بر عهده گرفت.

کیخسرو: سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش که نه تنها پدر وی بود بلکه یکی از قهرمانان نامی ایران بود کشت . پدرش سیاوش و مادرش فرنگیس بود

کیومرث: نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در پیش از ظهور هخامنشیان . نام وی در اوستا گیومرتا آمده است و ذکر شده است که زرتشتیان او را نخستین انسان میدانند . در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند و بدن خود را با پوست حیوانات می پوشاندند

گشتاسب: پنجمین پادشاه از سلسله کیانی . پسر لهراسب و پدر اسفتدیار روئین تن گفته شده که زرتشت در زمان وی ظهور نموده است و گشتاسب شاه اولین کسی است که به زرتشت گرویده است و از مبلغان اصلی دین بهی میبشاد که در گسترش آن نقش مهمی ایفا کرده است

مازیار: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران . وی در طبرستان بنایی عظیم ساخت و در جهت بازگرداندن عظمت ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد . وی در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و در صدد بر آمد همگام با بابک خرمیدن هویت ملی ایرانی را زنده کنند که در نهایت با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد . او نیز یکی دیگر از تندیس های ملی گرایی ایرانیان در برابر تهاجم دیگر کشورها است

مرداویج: پسر زیار . سردار بزرگ ایرانی که او نیز در جهت متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد . وی فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود طبرستان را برای اسفار فتح کرد . پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و لشگر المقتدر خلیفه جنایتکار عباسی را شکست داد . وی در کمال تاسف در سال 323 هجری قمری در حمام اصفهان به دست غلامان ترک کشته شد

مهران: یکی دیگر از سرداران بزرگ ایران . وی از سپهسالاران ارتش ایران ( یزدگرد ساسانی ) بود و با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید

مهرداد بزرگ: موئسس سلسله شاهنشاهی پارتیان بود که ایران را از گسستگی و لجام گسیختگی دوران تحت اشغال یونانیان سلوکی رهایی بخشید . وی در سال 160 تا 140 قبل از میلاد با نبردهای وطن پرستانه ایالتهای ماد - پارس - خراسان - بابل - آشور - هرات و سیستان و . . . را جزو ایران بزرگ نمود . وی پادشاه سلوکیان را اسیر نمود و با وی با انسانیت رفتار کرد و به او در گرگان مستقر ساخت و برای حسن نیت به آنان با دختر وی ازدواج نمود . او را از بزرگ ترین اشخاص موثر در تاریخ ایران نامیده اند . که به راستی اگر ظهور نمی کرد امروز مشخص نبود ما در کجای تاریخ جای داشتیم

نادر شاه افشار: او را بهمراه کورش هخامنشی و مهرداد اشکانی سه پادشاه بزرگ تاریخ ایران می دانند . او پس از اسلام باشکوهترین و قدرتمندترین پادشاهی ایران را خلق کرد و در زمان خود پادشاه همه پادشاهان بود .

یعقوب لیث: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران که گامهای اساسی در جهت بر اندازی تازیان در ایران برداشت وی نمونه دیگری از وطن پرستی ایرانیان در برابر هجوم بیگانگان به کشور شان بود . او پسر لیث رویگر بود . بواسطه کفایت و جوانمردی و دلیری از رویگری و عیاری به امارت سیستان رسید . سپس هرات و کرمان و شیراز و خراسان را گرفت و در جهت پاکسازی ایران از دست اعراب گام برداشت . وی بر ضد معتمد خلیفه کشتارگر عباسی قیام کرد و برای نابود ساختن حکومت عرب - جوانمردانه جنگید . سپس قصد حمله به بغداد را کرد و در صدد آمد که خلیفه ننگین عرب را بکشد لیکن عمرش کفاف نداد و در اثر بیماری در سال 265 هجری قمری در گندی شاپور یا جندی شاپور امروی خوزستان درگذشت

یقبوب بن محمد رازی : ابن ندیم وی رااز مهندسان و محاسبان دانسته است

بوذرجمهر: بزرگمهر معروف ترین و اندیشمند ترین وزیر دربار انوشیروان دادگر که گفتگوی های خرد ورزانه او در تاریخ ایران ثبت گشته است

بهرام چوبین: سردار دلیر ایران که در زمان پادشاهی هرمز چهارم ایران را از حمله وحشیانه ترک های مغول نجات داد و با لشگر کشی و حمله به آنان ارتش آنان را شکست داد .

پیروزان: یکی از سرداران ایرانی در زمان یزدگرد سوم . که در جنگهای ایرانیان با اعراب رشادتهای از خود بر جای گذاشت
تنسر: پیشوای بزرگ دینی (زرتشتی) ایرانیان در زمان پادشاهی اردشیر بابکان عنوان هیربدان هیربد را داشته است که گامهای بزرگ در راه دین بهی برداشته است

جمشید: پسر طهمورث - چهارمین پادشاه پیشدادی . که جشن نوروز را بنیان نهاد و رسوم و آیین هایی شادی برای ایرانیان بر جا گذاشت که او را جم یا جمشاسب هم گفته اند

جاماسب: مردی دانا - خردمند و فیلسوفی بزرگ که گفته اند داماد زرتشت اسپیتمان بوده و نیز وزیر گشتاسب شاه . وی در آذربایجان زاده شد و خدمات بسیاری به ایران و ایرانی نمود

خسرو پرویز: خسرو پرویز سازنده حماسه بزرگ خسرو و شیرین نیز بود که عشق جاودانه اش به شیرین برای همیشه در تاریخ به ثبت رسید . که با اندوه بعدها از فره ایزدی دور میگردد و از آن مقام و ابهت خود میکاهد . فردوسی نیز از آخرین سالهای شاهنشاهی خسرو شکایت می کند ولی وی از شاهنشاهان مقتدر ایران بود

خشیارشا: فرزند داریوش بزرگ. او یکی دیگر از جانشیانان بر حق پادشاهی هخامنشیان بود که وی را فاتح سرزمین های آتن اروپا میدانند . او آتن را به کلی تصرف کرد . دلیل لشگر کشی وی عدول کردن یونانیان از قوانین آن روزگار بود زیرا لیدی که جزوی از ایران بود که توسط یونان به آتش کشیده شده بود و خشیارشا در صدد بر آمد این کار زشت را که در آن زمان نزد ایرانیان گناه محسوب میشده است جبران نماید که موفق نیز شد ولی در نبردهای بعدی به ایران عقب نشینی کرد ولی اقتدار ایران را به زیباترین شکل حفظ نمود

جهن برزین: دوره ساسانی - سازنده تخت تاقدیس

داریوش: وی در سال 521 بر تخت پادشاهی ایران زمین جلوس کرد و بزرگترین و شکوهمند ترین پادشاهی تاریخ ایران را پس از کورش بزرگ از خود به جای گذاشت . او پیرو دین بهی و مزدیسنا زرتشت بود و همواره منش و بزرگی کوروش را دنبال میکرد . او ساخت کاخ پرسپولیس را آغاز نمود و بعد از سه سال بررسی و ساختن ماکت از کاخ پرسپولیس با کمک مهندسی مصری که بعدها به موزه هنر تمام کشورها شناخته شد بنای این کاخ جاودانه را گذاشت و بیش از نیمی از آن را در زمان خود ساخت و ادامه ان توسط جانشینش خشیارشا تکمیل و بعد از وی فرزند او انجام گرفت . داریوش بزرگ هخامنشی کانالی در 2500 سال پیش ساخت که بعدها به کانال سوئز معروف گردید . طول این کانال دریایی به بیش از 161 کیلیومتر میرسیده است و از عرض آن دو کشتی به راحتی عبور میکردند . داریوش بزرگ خطی جدید برای ایرانیان بوجود آورد که بعدها از خطوط رایج دنیا شد . داریوش بزرگ ایران را به بزرگ ترین کشور جهان مبدل کرد ( بیش از 28 کشور ) . داریوش بزرگ آموزش رایگان را برای قشر عوام کشور به صورت اجباری در آورد و طرح سواد آموزی را اجباری نمود و . . . او را از ابرمردان ایران و جهان می دانند.

رستم: ملقب به تهمتن. پهلوان اسطوه ایی ایران زمین . فرزند زال و رودابه . نواده سام و مهراب کابلی که در عهد کیقباد و کیکاوس و کیخسرو با تورانیان جنگید و از خود دلاوری ها و رشادتهای شگفت انگیز بر جای گذاشت

رستم فرخزاد: سردار بزرگ ایران که در جنگ با اعراب کشته شد . او سپهسالار بزرگ ارتش ایران در زمان شاهنشاهی یزدگرد سوم بود که حماسه ای در جنگ قادسیه بوجود آورد که تاریخ نیاکانمان را زیبا تر از همیشه ساخت در نهایت به دست سپاه اسلام کشته

شدرودکی سمرقندی : شاعر بزرگ قرن 4 هجری از ایرانیان سمرقندی و ناظم کلیله و دمنه

رابعه: به احترام بانوان ایران زمین یکی از دهها زن برجسته ایرانی را نیز اینجا می آوریم . نخستین زن ایرانی که پس از حمله وحشیانه اعراب به ایران و تسلط کامل به کشورمان به زبان پارسی اصیل شروع به سرودن شعر کرد . زمانش را برابر با رودکی گفته اند . گفته شده است که حارث برادر رابعه غلامی خوبرو به نام بکتاش داشت که بعدها رابعه عاشق بکتاش میشود که در اثر این عشق حارث فرمان میدهد که رابعه را به حمام ببرند و رگهایش را بزنند و بعد از آن درب حمام را گل بگیرند که بعد از آن رابعه با خون خود شعرهایش را بر دیوار حمام نوشت و به ناکامی از جهان بدرود گفت

زرتشت اسپیتمان: نخستین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان که تاریخ زیستن او را از حدود قرن هفتم قبل از میلاد تا 1735 قبل از میلاد و برخی دیگر تا 5500 سال پیش تخمین زده اند که هنوز هیچ تاریخ شناسی نتواسته است از زمان او آگاهی پیدا کند . او ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو بود که گفته اند یکی از دلایل بوجود آمدن بزرگترین امپراتوری تاریخ در زمان شاهنشاهی هخامنشیان گرویدند پادشاهان آن زمان به دین زرتشتی بوده است . خدای واحد در دین زرتشت اهورامزدا می باشد

ستاسپ: دوره هخامنشی ( زمان حکومت خشایار شاه 2466-486 ق.م.) دریا نورد و مکتشف

سنباد: یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکوتهای غارتگر اعراب در ایران که به جان و مال و ناموس ایرانیان تجاوز میکردند . او اهل نیشابور بود و پس از اینکه منصور خلیفه عباسی - ابومسلم خراسانی را کشت وی در نیشابور به خونخواهی از ابومسلم که فردی ایرانی و وطن پرست بود برخواست و قیام کرد که در نهایت با شصت هزار نفر از یارانش توسط اعراب بیابانگرد و کشتارگرکشته شد

سورنا: یکی از فرماندهان مشهور اشک سیزدهم (ارد نخست) می باشد . او به دستور پادشاه ایران که خود در حال جنگ با متجاوزین در خاور ایران بود به شمال باختری ایران لشکر کشید و در سال 53 قبل از میلاد کراسوس سردار مشهور روم را با سپاهیان بیشمارش شکست داد .

بوبراندا: دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس

برزمهر: پهلوان و دلیر مرد ایران در زمان پادشاهی بهرام گور

بدیع اسطرلابی : (مرگ در بغداد در 1140/1139 م) اهل اصفهان- ستاره شناس و سازنده اسطرلاب

بلاش: یکی از پادشاهان اشکانی که به اشک بیست و دوم معروف بود و در سالهای 51 تا 77 میلادی پادشاهی ایران را بر عهده داشت و خدمتی بزرگ به ایران زمین نمود . زیرا کتاب ارزشمند ایرانیان ( اوستا ) که در زمان حمله اسکندر به ایران از میان رفته بود با تلاش و همت او دوباره گردآوری شد

برازه: دوره ساسانی زمان فرمانروائی اردشیر( 241-226 م) مهندس و احیا کننده شهر فیروز آباد یا اردشیر خوره

بابک خرمدین: سردار دلیر و پیشوای نهضت خرمدینیان یا سرخپوشان که بر ضد حکومت عرب قیام کرد و 22 سال دست یورش گران عرب را از کشور ما کوتاه کرد و مبدل به سمبلی از مقاومت ایرانیان در برابر حمله بیگانگان به کشور شد . او همیشه می گفت روح ابومسلم خراسانی در او حلول پیدا نموده و ادامه قیام ابومسلم را بر عهده گرفته است .


ماخذ : http://saghf.blogsky.com/1388/05/29/post-1122/

تارنگار سرزمین دانلود - پرخواننده ترین کتاب فارسی در سایت دانلود EbooK فارسی

آیا می دانید اُرُد بزرگ (orod bozorg) کیست ؟
بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان و نقاشان حال حاضر ایران است . نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته وی می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت .ا ندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است .

توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .
حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد و می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست .
اندیشه ها ، پندها و سخنان او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .



خواندن این کتاب ارزشمند قطعا خالی از لطف نیست . از این رو این کتاب به صورت pdf برای شما دوستان عزیز فراهم گردید تا به آسانی دریافت و مطالعه کنید .

توضیحات و دانلود در ادامه ی مطلب

خلاصه ای در مورد ارد بزرگ :

- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است .

- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .

- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است .

- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند .

- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه .

- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است .

- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.

- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست .

- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .

- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .

————————————————-

نام کتاب : آرمان نامه ( ارد بزرگ)

گردآوری : امیر همدانی

زبان : فارسی

تعداد صفحات : ۱۴۱

فرمت کتاب الکترونیک : pdf.*


KB 581

منبع : دانلود EbooK فارسی

دانلود

ماخذ :http://clip20.blogsky.com/1388/05/07/post-212/#.

سایت تبیان - امید از دیدگاه بزرگان

امید، نان روزانه آدمی است . رابیندرانات تاگور

امید قوه محرک زندگی است. ساموئل اسمایلز

امید همچون خون در روان آدمیست که اگر نباشد گامی به پیش نمی رود و اگر باشد جهانی را دگرگون می سازد . ارد بزرگ

امید با مرگ هم به گور نمی رود . فردریک شیلر

امید نصف خوشبختی است. ضرب المثل ترکی

امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر بختگان



ماخذ : http://www.e6973a.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=401139

پایگاه نی نی سایت - آينده در نگاه بزرگان

آينده در نگاه بزرگان

آينده همان است كه ما مي انديشيم. مارك اورل

اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آينده اند . ارد بزرگ

بهترين راه پيش بيني آينده ، ساختن آن است. برايان تريس

آينده از آن كساني است كه به استقبالش مي روند . فردريش نيچه

وفاداري به حال است كه وفاداري به آينده را آماده مي سازد . فنلون

انديشه و انگاره اي كه نتواند آينده اي زيبا را مژده دهد ناتوان و بيمار است . ارد بزرگ

برنامه ريزي ، آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الان كاري براي آن انجام دهيد. آلن لاكين

راز بزرگ زندگي در شكيبايي است و نبايد به خاطر يك آينده ي مبهم زمان حال را بر خود تلخ كرد. ژان داويد

فرهنگ هاي همريشه ، انگيزه اي توانمند است كه موجب همبستگي كشورها در آينده مي گردد . ارد بزرگ

خردمندان و دانشمندان سرزمينم ، آزادي اراضي كشور با سپاه من و تربيت نسلهاي آينده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهي بخشد ديگر نيازي به شمشير نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار

آينده جوانان را از روي خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، مي توان پي برد ، نپنداريم كه ميزان دارايي و يا امكانات آنها ، دليلي بر پيروزي و شكست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوي آنهاست . ارد بزرگ

هرگز به كودكانتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب و ستايش به ديگران را آموزش دهيد چون با داشتن اين ويژگيها هميشه او نگار مردم و شما در نيكبختي خواهيد بود و اگر اينگونه نباشد هيچ پيشه اي نمي تواند به او و شما بزرگواري بخشد . ارد بزرگ

وقتي پا در ركاب اسب مي نهي بر بال تاريخ سوار شده اي شمشير و عمل تو ماندگار مي شود چون هزاران فرزند به دنيا نيامده اين سرزمين آزادي اشان را از بازوان و انديشه ما مي خواهند . پس با عمل خود مي آموزانيم كه پدرانشان نسبت به آينده آنان بي تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادي اشان را به هيچ قيمت و بهايي نفروشند . نادر شاه افشار


ماخذ : http://ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=1722&ChatDate=29-5-1388&PostID=1795378#1795378

تارنگار ((¯`·•»AISOD«•¨¯)) - ارد بزرگ

ارد بزرگ


*نظریه قاره کهن: او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می‌گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب این سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه‌ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می‌کشند . و او می‌گوید قارهکهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است .در نظریه قاره کهن ارد بزرگ قاره‌های آسیا و اروپامتجاوزین به حریم قاره کهن معرفی شده اند . قاره کهن از کوهستان پامیر و کشمیر آغاز و تا مدیترانه ادامه می‌یابند و 20 کشور در داخل آن قرار می‌گیرند.

*نظریه کهکشان بزرگ اندیشه:نظریه کهکشان بزرگ اندیشه دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی مارشال مک لوهان کانادایی است او با دلایل مستدل ثابت می‌کند جهان رو به انفجار اندیشه‌های گوناگون است


و یک نظر به مطلب بالا :
نویسنده: منوچهر زهتاب
پنجشنبه 29 مرداد1388 ساعت: 11:32
نظریه قاره کهن ، به نظر من یک فرق اساسی با بسیاری از نظریات دیگر دارد اغلب نظریات ریشه و اصولی وهم آلود دارند اما ارد بزرگ در این نظریه مسیر راهی را نشان می دهد که می تواند موجب بهروزی 20 کشور منطقه گردد . این کشورها دارای نزدیکهای فرهنگی فراوانی هستند .
با اجرای نظریه قاره کهن ، مسلما قطب قدرت و ثروت آینده جهان ( قاره کهن ) خواهد بود .

ارادتمند - زهتاب


ماخذ : http://aisod.blogfa.com/post-16.aspx

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

تارنگار ناز - فلسفی

فکر نو بسیار ظریف و حساس است ،با یک ریشخند کوچک می میرد و کنایه ای کوچک آن را بسختی مجروح می کند. هربرت اسپنسر



هرگاه بتوانیم از نیروی تخیل به همان اندازه استفاده کنیم که از نیروی بصری استفاده می کنیم هر کاری انجام پذیر است .کارلایل



رایزنی که کار ، اجرایی می کند ، قابل اعتماد نیست . ارد بزرگ


آدم بی مغز و پرگو چون آدم ولخرج و بی سرمایه است .پاسکال


بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. امرسون


آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند . ارد بزرگ

تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. لورنس دورل

سربر گریبان فرو بر، از دل خویش بپرس آنچه را که مى داند. شکسپیر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نشانه مهارت، دانستن بیشترین ها در مورد کوچک ترین ها است . اچ لاسکى

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اولین گام در راه آگاهى، درک جهل است . بى پیماستر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رایزن کسی است که می تواند از درون پیچیده ترین مشکلات ، ساده ترین و بهترین راهها را بیابد . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خداوندا، نمى توانیم از تو چیزى بخواهیم که تو نیازهاى ما را مى دانى، پیش از اینکه در ما پدیدار شود . جبران خلیل جبران

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرهنگ رودخانه اى است به قدمت تاریخ. یونگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی گمان اولین باژ ، آخرین باژ نخواهد بود . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آزادی ابر انسان تنها در صورتی واقعی است که در زمان فراشد و در ساختن آینده یی بر پایه گذشته عملی شود . فردریش نیچه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خوشبختی میان پرده بدبختی است . دن مارکی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بازده ساختار بیمار ، درد و سیاهی ست . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسی خردمند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خاطر داشته باشید که امروز همان فردایی است که دیروز درباۀ آن نگران بودید . از خود بپرسید اقلاً این چیزی که درباره اش نگرانم به وقوع خواهد پیوست یا خیر ؟ . استرن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ هنجاری نمی تواند فراتر از جان بی گناهی باشد چه باژ باشد و چه غیر آن . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد . فردوسی خردمند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


در هستی جنبش حشرات هم چهار چوبی دارد . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تجربه را بر روی رختخواب نرم معطر و متکای پر قو نمی توان بدست آورد . اوری پید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد . ارهارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اگر هنجار ها و کارآگان سست باشند همان بهتر که باژ را بدهی . ارد بزرگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آدمی شاگردی است که درد و اندوه او را تعلیم می دهد و هیچکس بدون احساس این معلم قادر به شناسایی خود نیست . آلفرد دوموسه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


حیات خوابی است ، و محبت رؤیای آن . آلفرد دوموسه




ماخذ : http://affectation.blogfa.com/post-3.aspx

تارنگار بوم - فرزانه شیدا شاعر توانای کشورمان را بیشتر بشناسیم


نام فرزانه شیدا امروزه نامی آشنا در عرصه شعر و ادب کشورمان است . سروده های روان و پر احساس او به آدمی ، وسعت دریا می بخشد . با سروده های او می توان احساس تازه ایی را تجربه کرد این شاعر گرانقدر کشورمان با اشعارش توانسته محبوبیت فراوانی کسب کند . او سالهاست در کشور نروژ زندگی می کند ، اما با سروده های خویش به همه ما نزدیک است . همه در آغاز با اشعار او آشنا می شوند اما من در سال 1384 با کتاب سخنان ماندگارش که مجموعه ایی از زیباترین جملات متفکر نامدار کشورمان ارد بزرگ است با ایشان آشنا شدم . امروز با افتخار باید بگویم توانستم گفتگویی با ایشان داشته باشم که نظر شما را به این گفتگو جلب می کنم :



مردم ایران با خواندن سروده های زیبا و به یاد ماندنی شما احساس می کنند شما را بخوبی می شناسند اما خواهش می کنم برای ما از زندگی خود بگوید از آغاز تا به امروز ، یقینا این خواست بسیاری از هم میهنان است که شاعر محبوب خویش را بیشتر از این بشناسند ؟

در پانزدهم مهر 1340 در تهران و در خانواده ای گیلانی (بندر انزلی*) چشم به جهان گشوده ام خانواده ی من چندسال پیش از تولدم از بندرانزلی به تهران مهاجرت کردند و من دومین فرزند از خانواده ای هستم با شش فرزند ، که همگی در شعر و ادبیات دستی به قلم داشته و خواهر بزرگم اولین شاعر خانواده ما است که هم اکنون در رادیو ایران فعالیت نویسندگی دارد و خواهر پنجم من دارای لیسانس هنرپیشگی و کارگردانی است و در رادیو تلویزیون هر دو حضوری فعالانه دارند .
ازهمان اوان کودکی به داستان ، قصه و شعر علاقه ی بسیاری داشتم و با رفتن به دبستان به جمع آوری کتابهای قصه بخصوص شاهکارهای داستان کودکان مشغول بودم و مادرم نیز تعداد زیادی از این قصه های کودکان را برای سهولت کار من با هم سیمی کرده بود و همچنان بیاد من در خانه نگاهداری می کند که نوه های او نیز از آن استفاده می کنند و بتدریج با افزایش سن به کتب شعر و شاهکارهای رمان و ادبیات علاقمند شده و بعلت علاقه شدیدم به مطالعه همیشه پدر و مادرم کتاب به من هدیه می دادند و شاید بیشترین مبلغی که در زندگی خرج کرده ام بابت خودکار و دفتر و کتاب بوده است و آنقدر به اینکار که دیگر توجه ای به دیگر چیزها نداشتم و از سرگرمی های زندگی من محسوب می شد که در کتابخانه ها و کتابفروشی ها بگردم و کتب جدید را پیگیری کرده یا سفارش بدهم و در کنار آن همواره طبیعت را نیزمی پرستیدم .
خاطرم هست که در اوان کودکی مادرم درنوشتن انشای (بهار را توصیف کنید) همیشه آنچنان به شیرینی مطالب را برایم می گفت که عشق به زیبا نویسی و ادبیات و همچنین عشق به طبیعت را در من تجلی بخشید .
هنوز هم چهره مهربان و صدای مادرم را درحین کمک کردن بمن در نوشتن انشا، بخاطر دارم و خاطره زیبائی ست از دوران کودکی من.
دردوران دبستان ودبیرستان نیز همیشه در رشته ی ادبیات فارسی و انشاء نویسی ( و همچنین نقاشی و کارهای دستی و حرفه و فن ) دارای نمرات خوبی بودم و در کل هیچگاه در امتحانات مدرسه نیاز بخواندن کتابهای فارسی ام نداشتم چرا که وسعت مطالعاتم بحدی بود که پیش از کلاس و مدرسه، جمله و کلمه و نوشتن آموخته بودم و در کلاس نیز هنگام خواندن اشعار کتاب فارسی چه خود می خواندم چه همکلاسی ها ، جذب متن شعر می شدم و همواره دل شاعر ، احساس و زیبائی نگاه شاعر مد نظرم بود.
در واقع زنگ انشا و نقاشی و کار دستی در اصل زنگ تفریح من بود و بسیار این ساعات مدرسه را دوست داشتم و در کارهای هنری و دستی هم همیشه استعداد خوبی داشتم و ساعات زیادی به انجام آن در خانه و برای خودم می پرداختم و همچنان نیز اینکار ادامه دارد .
از دوران نوجوانی نیز دفاتر خاطراتی داشتم که درآن انشاها و اشعارهای سپید و متون ادبی و همچنین خاطرات روزانه خود را می نوشتم و در سن ۱۵ سالگی بود که بناگاه شروع به سرودن دو بیتی هائی کردم و این شروع بازگشائی دفاتر سرشار از اشعارم شد . متاسفانه ازاین دفاترخاطرات ومتون ادبی من اثری برجا نمانده است! و در کنار سرودن هایم در دوران نوجوانی و جوانی همچنان مشتاقاته به خواندن کتابهای متعدد ومطالعه سرگرم بودم و در کنار جملات یا ابیاتی که دوست داشتم علامت گذاشته و در دفتری جداگانه برای خود نوشته و نگهداری می کردم و گاه به دوباره خوانی این جملات می نشستم .
درهمین زمان بود که توجه ام به جملات بزرگان و همچنین روانشناسی بیشتر جلب شد و شروع به خواندن کتب ادبی وشعرقدیم وجدید وهمچنین روانشناسی کردم .
در دبیرستان رابعه تهران ، دو دبیر داشتم که استاد دانشگاه نیز بودند و یکی در انشاء و دیگری در روانشناسی بسیار در تشویق و کار من مفید و موثر واقع شدند. دبیر انشای من همیشه متنهای ادبی و شعر مرا که معمولا سبکی شاعرانه داشت دوست داشته و همیشه اولین نفری بودم که صدایم می کرد تا انشای خود را بخوانم و او چون دریافت که شعر نیز می گویم ازمن خواسته بود اشعار جدیدم را برای او یا کلاس بیاورم که گاهی اینکار را می کردم چرا که در کل همیشه آدمی کمرو و آرام و حتی بدون اعتماد به نفس بودم که از جلب توجه خوشم نمی آمده و چرا که در اصل نوشته های من برای دل خودم بود و بیشتر ساعاتم را در اتاق خود مشغول نوشتن اشعار و دلنوشته هایم بودم .
متاسفانه اسم این استادان عزیز را در ذهن ندارم اما تشویق ایشان بسیار در ادامه کار من در تمامی مراحل زندگی موثر بود.
و اما اولین دوبیتی خود را که در سن 15 سالگی سروده ام این دوبیتی بود:

گفتی که مگیر سخت بر دهر
تا باتو نکرده این جهان قهر
کیکی ست جهان ولی ندانی
در مایه ی آن زده شده زهر

در این دوران که تنها برای دل خود می نوشتم به جدا سازی دفاتر شعرم از دفاتر خاطره و نثر های ادبی خود پرداختم و در طی سالهای ۵۸ تا ۶۴ دارای چهار دفتر دویست برگ شعر بودم که مشتمل از اشعار کلاسیک و شعر نو بود گه گاه اشعارم را به رادیو و مجلات مختلف می دادم و هنوز صدای مجری راه شب رادیوی ایران را که چند بیتی از شعر غریبانه ام را می خواند در کاستی و برگه هائی از مجله جوانان در بخش شعر که در آن با تشویق روبرو شده و آینده خوبی را برایم پیش بینی می کردند همچنان در نزد خود به یادگار دارم.
سرانجام تحصیلات خود را دررشته فرهنگ و ادب در دبیرستان رابعه تهران به پایان رسانیدم و در سال نخست (که دو سال از انقلاب اسلامی) می گذشت با امید دبیر شدن و در ادامه ی آن استادی دانشگاه (درست پس ازگرفتن دیپلم ) در دانشکده ی رشته تربیت معلم نام نویسی کردم متاسفانه در کمال تعجب جواب دریافت کردم که: سن شما کم می باشد! و همزمان سال بعد آن نیز جواب گرفتم که: سن شما زیاد است!!!
در همان سالها دانشگاههای ایران نیز به مدت دوسال بسته شد و من به ناچار در شرکتی مشغول به کار گردیدم چرا که هرگز از بیکار بودن خوشم نیامده است. و اما پس از گذر هفت سال پس از دیپلم ازدواج نموده و در سال ۱۳۶۶ صاحب فرزندی پسر شدم و سرانجام در اواخرسال 1367 با خانواده سه نفره ی خود به کشور نروژ مهاجرت نمودم .
در بّدو ورود به فراگیری زبان نروژی پرداختم وپس ازطی دوسال ونیم مدرک گرفته بلافاصله در رشته دکوراسیون ویترین و بوتیک دوره ای فشرده ای را گذراندم که در پیدا کردن کار در این رشته موفق نبودم چرا که معمولا همه جا دکوراتورهای مخصوص و قدیمی خود را داشته و نیاز به شخص دومی نداشتند در سال 1373 صاحب دومین فرزند خود که دختریست شدم که به مدت سه سال برای نگهداری او ( پیش از دوران مهدکودک برای فراگیری زبان) در خانه از او پرستاری می کردم و با آشنا بودن به روانشناسی کودک این را نیز می دانستم و معتقد بودم که تا سه سالگی هر فرزندی نیازمند توجه می باشد و بودن در کنار مادر بسیار برای شخصیت آینده ی او ضروریست .
در سال 1376 در دانشکده (اِس مُد) دیزاین ووطراحی مد( در دو رشته ی دوخت و همچنین طراحی/ دیزایندر کلاس دوزندگی صبح ها و دیزاین دربعداز ظهر ) نام نویسی نموده و در سال 2000 فارغ التحصیل شدم( متاسفانه تاریخ ایرانی آنرا نمیدانم!*)
و پس از سه ماه استراحت تابستانی پس از فارغ التحصیلی در شرکتی مشغول بکار گردیدم که در طی ۴ ماه آموزشی( برخلاف قانون دوره ی آموزشی که شش ماه می باشد) در ماه چهارم استخدام رسمی شدم و از آنجا که داشتن کار ثابت در اروپا بسیار حائز اهمیت می باشد از این بابت که شرکا و همکاران شرکت به این سرعت با کار دائم من موافقت کردند بسیار خوشحال بودم و براحتی درجمع آنان جای خود راپیدا کرده و محبوب شدم .
اما پس از گذر سالیانی متاسفانه سرمای نروژ تاثیر ناخوشایند خود را بر روی من نهاد و بعلت دو شکستگی قدیمی در دست چپ و بعلت فشار کاری بالا و همچنین سرمای شدید و هوای نمناک کشور ، دچار دردهای عضلانی شدم و به توصیه دکترم مجبور به این شدم که تقاضای بازنشستگی زودرس را بدهم که چندسالی بخاطر کم بودن سن من در قانون بازنشستگی جواب این تقاضا بطول انجامید تا سرانجام با پافشاری دکترم با این تقاضا موافقت گردید .
از آن پس با وسعت بیشتری به کار شعر و نوشتن پرداختم چون همیشه علاقه شدیدی به این کار داشته وبه نوعی عشق من محسوب می شد ولی بعلت مشغله روزانه همیشه وقت و زمانی برای نوشتن اشعارم نداشتم .
و اما با پیشرفت علم با راه اندازی اینترنت در سراسر دنیا ارتباطم با ایران بیشتر شد و شروع به نوشتن اشعارم در وبلاگی کردم در واقع شعر و نوشته هایم همیشه جنبه ی شخصی داشت وبقولی برای دل خودم می نوشتم اما کم کم با توجه وبلاگنویسان متعدد ایرانی از همه جای دنیا روبرو شدم که همواره سراغ شعر بعدی مرا می گرفتند و این خود تشویقی بود که جدی تر به شعر وادبیات فکر کنم ومصمم تر گردم تا دفاتر شعرم را به اینترنت منتقل کنم تا دیگران نیز از آن استفاده کنند .
درحال حاضر شش دفتر شعر را دارا هستم که در سبکهای کلاسیک (غزل/ قصیده /رباعی..) و همچنین شعر نو و شعر طنز و ترانه می باشد برگزیده ای از سرودهای من توسط نشر اینترنتی جاودانه ها و همچنین مجله ی اینترنتی موفقیت منتشر شده است .

دفاتر اشعار من در وبلاگهای زیر می باشد

*آشیانه شعر (دیوان شعر)
http://fsheidaaa.blogfa.com

*دفتر شیدائی دل
http://fsheidaa.blogfa.com/

*در آغوش شعر (دمی با تووووو)
مشتمل از اشعار وهمچنین کتاب واژه ها
http://fsheidaa.blogfa.com

*در آغوش تنهائی(در لحظه های باتو بودن)
http://fsheida.persianblog.ir/

*در کوچه باغ ترانه (ترانه های فرزانه شیدا) که دردست تکمیل می باشد
http://fsheida4taraneh.blogfa.com/

*دیوان شیدائی (اشعار فرزانه شیدا)
http://fsheida.blogsky.com/

*شور شیدائی( اشعار Farzaneh Sheida)
http://fsheidaa.blogsky.com



خانم فرزانه شیدا علت علاقه گسترده عمومی نسبت اشعار خود را در چه می بینید ؟

من فکر میکنم علت آن سادگی کلام من در اشعار و بخصوص ترانه هایم باشد که از سبک مینی مالیسم تبعیت می کنم ودر نهایت سادگی با زبانی خالی از ابهام به سرودن اشعارم می پردازم و در کل با شعر ابهام آمیزی که خواننده را به فکر فرو برده و تا خود معنای آنرا دریابد موافق نیستم چرا که دیدگاه ها مختلف است و ممکن است معنای اصلی شعر و نوشته در افکار شخصی آن فرد گم شود از اینجهت چه در شعر و چه در زندگی معمولا تا حد امکان سخنان خود را به سادگی ادا می کنم و این احتمال سوء تفاهم را نیز از بین خواهد برد



برای ما از آشنایی با اندیشه های ارد بزرگ بگویید ؟

آشنائی من با" ارد بزرگ "بواسطه آشنائیم با سایت جاودانه به مدیریت آقای امیر همدانی بود و ایشان نیز با آشنا شدن با سایت و وبلاگ اشعار من پیشنهاد فرمودند که برگزیده اشعارم را درصورت تمایل در اختیار سایت جاودانه ها قرار دهم که چنین کردم و پس از زمان کوتاهی با بازدید بسیاری مواجه شدیم که برای من غیر قابل باور بود و در این هنگام بود که جناب آقای همدانی پیشنهاد کردند که از *ارد بزرگ *و سخنان بزرگان جملاتی را که دوست دارم به سلیقه ی خود انتخاب کنم و بنویسم من نیز چنین کردم و نتیجه کتاب سخنان ماندگار شد که از آن خبر دارید .
پس از آن به فکر افتادم از کتب نروژی سخنان بزرگان را ترجمه کنم ونتیجه دو کتاب شد بنام ذرات طلائی یک و دو ، که همه را در اختیار جناب آقای امیر همدانی گذاشتم و ایشان در سایت جاودانه ها نشر کردند و همین کار باعث شد تعداد بسیار زیادی از وبلاگنویسان از اشعار و همچنین این کتابها دانلود کرده یا آن را برای دانلود دیگران در وبلاگ های خود می گذاشتند



خانم شیدا برای ما شیروانیها " ارد بزرگ " یک نماد و سمبول است نمادی که ما جوانان شیروان همه دوستش داریم . شما افکار ایشان را چگونه دیدید که در آذر ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و چهار کتاب سخنان ماندگار که منتخبی از سخنان ارد بزرگ است را منتشر نمودید ؟

باید اقرار کنم که ایده ها و افکار این بزرگمرد تاریخ بمانند دریائی از صدفهای پر از مروارید را می ماند که باید گردن بند و گوشواره ای از آنها درست کرد وبه گردن آویخت و آویزه گوش کرد چرا که هر یک از جملات عمیق ایشان ، راهگشای خوبی در راه زندگی انسان است . از این نظر زمانی که با سخنان ایشان آشنا شدم شوق و شعفی در خود احساس می کردم چرا که می دیدم این مرد بزرگ در زمان زندگی خود تجارب ارزشمندی داشته که به رایگان در اختیار مردم خود قرار داده است که در نسلهای آینده نیز کاربرد خواهد داشت و این خود جای تقدیر دارد .



بین سخنان حکیمانه و سرایندگی و شعر چه ارتباط اساسی وجود دارد ؟ چون شما بجز از آنکه شاعری توانا هستید در حوزه سخنان حکما نیز کوشش های فراوانی از جمله ترجمه ، گردآوری و انتخابگری داشته اید . برای ما از این ارتباط سخن بگویید ؟

بنظر من شاعر ونویسنده بیش از خود به مردم تعلق دارد و آنچه می گوید و می نویسد چنانچه طرفدارانی از آن تبعیت کنند آنگاه در قبال ایشان مسئولیت عظیمی بر گردن نویسنده و شاعر آن متن خواهد بود از اینرو در کل معتقدم هر کسی که به نوعی دست بر قلم دارد حتی اگر در حد یک وبلاگ نویسی شخصی و ساده باشد باز می بایست متوجه این باشد که افرادی از هر قشر جامعه با سنین مختلف به مطالعه آن خواهند پرداخت و آنچه با احساس و اندیشه دیگران در رابطه باشد مسئولیت خطیری را برای نویسنده متن ایجاد می کند از اینرو معتقدم که می بایست کسی که می نویسد و نوشته خود را اعم از شعر ونثر و... در اختیار دیگران قرار می دهد آنقدر مطالعه و تجربه داشته باشد که چنین مسئولیتی را بر دوش بکشد زیرا قلم خود قدرتمند هستند و واژه ها نیز ارتباط مستقیم با اندیشه و فکر و احساس آدمی دارند واژه ها ماندگار و اثر گذارند از اینرو من به نوشتن کتابی بنام واژه ها پرداخته ام که دوجلد اینترنتی آن تمام شده و جلد سوم در دست نوشتار است و در آن از نقش واژه و انسان سخن به میان آورده ام ضمنا معتقدم رابطه نویسنده وشاعر با سخنان بزرگان می بایست رابطه ای تنگا تنگ باشد و لزوم آشنائی با این جملات اجتناب ناپذیر است از اینرو من به شخصه در اشعارم جای پای بسیاری از این آثار بزرگان را نیز می بینم که به ناخود اگاه در اشعارم رنگ میگیرد حتی گاه بدون آگاهی خود! چرا که طی سالها مطالعه خواه ناخواه آدمی می آموزد و در زندگی هرچه آموخته را بکار می گیرد و زمانی که دیگران نیز خواننده او باشند بسیار ارزشمند خواهد بود که سخن به بیهوده نگوئیم و آنچه نوشته یا سروده می شود ارزش خواندن نیز داشته باشد و لااقل اگر چیزی را نمی آموزد در احساس فرد رخنه ای از ناراحتی یا پریشانی فکری را به وجود نیاورد.



اگر بخواهید از بین سخنان ماندگار ارد بزرگ جمله ایی را برگزینید آن جمله کدام خواهد بود ؟

همانگونه که اشاره کردم از دریای پرصدف سرشار از مروارید افکار ایشان اگر بخواهیم تنها جمله ای را بیرون کشیده وبگویم این مروارید ...ازمرواریدها ی دیگر...مروارید تر است کار درستی بنظر نمی آید اما چون تنها یک جمله از ایشان مد نظر شماست این جمله را که همیشه کاربرد دارد در هر زمان و هر سنی انتخاب می کنم : (( اگر آماده نباشیم بهترین بخت ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست کمتر به پیروزی خواهد رسید ، آمادگی یعنی بروز بودن داشته ها و دانش بیشتر در هر پیشه و کاری ))



در صورت امکان ، به انتخاب خود یکی از اشعارتان را به خوانندگان ما هدیه نمایید .

ترجیح میدم ترانه ای رو که برای دو فرزندم سرودم به یادگار براتون بزرام :
نام ترانه : لالائی ( تقدیم به دختر و پسر عزیزم و همه دختران و پسران ایران من*)

لالا گل پونه ، دل از غمها به زندونه
برای عاشقی کردن، تواین دنیای ویرونه
دیگه شوقی نمیمونه
دیگه شوقی نمیمونه

لالا گل سرخم ، نمونده سرخی رخ هم
نه شرم از بی وفائی ها ، نه حُجّبی بر رخ و گونه
تو دنیای تباهی ها ، دل هر آدمی خونه
دل هر آدمی خونه!

لالا گل سوسن ، توُ این دنیا، تُو این برزن
تمومه قصه ها مردن ، دلا از بسکه حیرونه...
دیگه آوای هر قلبی ، چه غمگینه چه محزونه!

لا لا شقایقها ، امید قلب عاشقها
توُ این دنیای دیوُنه ،دل عاشق چه پنهونه
سکوتش گریه ی قلبه ، همش در خود پریشونه
همش درخود پریشونه !

لالا گل یاسم ، نسیم عطر احساسم
توُ دنیای غم و ماتم ، همه دلها چه داغونه!
به شبها رهگذر درغم ، دیگه شعری نمیخونه
دیگه شعری نمیخونه!

لالا گل خنده ، گل مادر که فرزنده
برای خواب وآرومت ، دل مادر چه مجنونه
همه شادی ورنج تو، تماما بر دل اونه
تماما بر دل اونه!

لالا گل نازم، توئی در شعر و آوازم
به رسم زندگی روزی، توهم میری ازاین خونه
دل تو در کنار من ، فقط چندروزی مهمونه
فقط چندروزی مهمونه!

لالا گل عشقم ، نبینم در نگاهت غم
به هر قطره به هر اشکت ، دلم با غم هراسونه
دلم معنای بودن رو ، به لبخند تو میدونه
به لبخند تو میدونه!

بخواب آروم لالا.. لالا ، تو دلبندم ، گل زیبا
اگرچه زندگی سخته ، همه رنجش روی شونه
لبات وقتی که می خنده ، برام دنیا چه آسونه
برام دنیا چه آسونه! ( فرزانه شیدا - یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷ )



اگر صحبت خاصی را لازم می دانید مطرح نمایید خوشحال می شویم آن را هم بدانیم .

من متاسفانه بمدت یکسال در سال گذشته من به سختی بیمار شدم و از جهان مجازی بدور ماندم و زمانی که باز گشتم دیگر خبری از سایت جاودانه ها نبود! علت را نمی دانم که آیا توسط خود آقای همدانی این سایت بسته شده و یا علت دیگری دارد و به هیچ طریقی نیز موفق به تماس با جناب آقای همدانی نشدم و ایمیل هایم نیز بی جواب مانده اند جا دارد که از ایشان تقدیر کرده و اعتراف کنم که با زحمات و توجه ایشان بود که فرزانه شیدا در دنیای اینترنت دیده و شنیده شد و این موضوع هرگز از خاطر من نخواهد رفت و همواره امید سلامت و موفقیت همیشگی ایشان را دارم.



از این که وقت گرانبهایتان را به ما دادید بسیار سپاسگذاریم برای شما شاعر توانای ایران زمین آرزوی تندرستی و شادکامی می کنیم.

از شما ممنونم و باعث شادی و افتخارم بود که وقت عزیز خود را به من داده و پای صحبت طولانی من نشستید آرزومند موفقیت همیشگی شما هستم شاد و سبز و مانا باشید (زندگی محل گذریست آنگونه زندگی کن که سایه نباشی و زمانی که از جائی گذر می کنی عطر خاطر تو تا همیشه برجا بماند . ف.شیدا)






گفتگوی فرزانه شیدا شاعر بنام کشورمان را با حمیرا ستارزاده مطالعه نمودید . این گفتگو در سوم امرداد 1388 انجام شده است .


ماخذ مطلب سایت مجله موفقیت است





ز حال من چه می پرسی؟!!

ز حال من چه می پرسی ، توای غافل ز غمگینان

منم تنها ترین تنها،‌ ز درد سینه ام بی جان

بّود روزم شب واین شب، بّود ظلمت گهی تاریک

حصار بی کسی دورم ، ره امید من باریک

سروده خنده ام: هق هق ، و سیل اشک من دریا

مرا آواره گی ؛گردش؛ ، سفر با قلب خوش ؛رویا؛!

سرایم دشت بی پیکر ‌، بخاک تشنه ای مفروش

چراغم در ؛سما ؛ ماهی ، که با ابری شده خاموش

نگاهم انتظاری تلخ، پناهم بی پناهی ها

سکوت دل همه فریاد ، گناهم بی گناهی ها


دلم یک شیشه ی نازک ، طپشهایش بسان سنگ

همه یاران من دشمن ، به ظاهر با دلم همرنگ!


سلام دیگران با من ،‌ بواقع همچو یک نفرین

سخن با قلب من طعنه، بظاهر با دلم غمگین!

محبت با دلم حیله، نوازش چون خراش چنگ

وفا با قلب من تزویر، صداقت با دلم نیرنگ


مرا نور جهان ظلمت ،درخشش تیغه ی خنجر

به محفل گفتگو ها جنگ ، مرا تنهائیم سنگر!


حراّرت بر دلم آتش ، نسیم صبح من طوفان

مرا همدر یک انسان! ولی در باطنش شیطان!


مرا عشق جهان ، هجران؛ سرای آرزو حرمان

مرا پیوند دل زنجیر ، سزای عاشقی زندان!


زحال من چه می پرسی ، ندانستن گهی خوب است

چه سودی پرسش از قلبی، که در فریاد وآشوب است!!


بحال خود رهایم کن ، که تا میرم به کنچ غم

چو پاسخ را نمیگیری، بُکن این پرسش خود کم!!!


جوابی را اگر خواهی... درون دیده ام بنگر

بخوان دل را، ز چشمانم ، سپس چون دیگران بگذر!!!


سروده فرزانه شیدا


اوج عشق


در سرزمین عشق ...تا بیکرانه های رفتن
میبایست رفت
تا آنجا که مهتاب آواز میخواند
خورشید درپرتوی خویش
رقصان میدرخشد
پرنده در نغمه های دل خویش
پرواز را خاطره می کند
تا انجا که دل اوج عاشقی را
باز می یابد وخود را.

جمعه 17 اسفندماه

1386سروده فرزانه شیدا


ترک دل


ترک دل را گر کنم درزندگی
دفتر قلبم تهی گردد تهی!
شعر معبودم گریزد از دلم
ره نیابم بعد از این درهر رهی

گم شوم در لحظه های روزگار
گیج و سرگردان نمیگیرم قرار
خلوتم خالی مبادا ...زآن خدا
خالی از نجوای آن پروردگار

همچو درویشم به کنج شاعری
بر لبم نام محمد(ص) با علی (ع)
خلوتم را میبرم تا اوج ذ ّن؛
بال بگشایم به پرواز وپری
آسمانم آبی و مهد خـداست
قلب من آبی به رنگ کبریاست

اندرین خلوت منم با شعر خویش
روزگارم از همه مردم جداست
کس به عرفانش نمی فهمد مرا
این منم لبریز شوری از خدا
گر بگویم در دلم چون و چراست
در نمی یابد من ِ فرزانه را

من به ؛شیدائی؛ خود دل بسته ام
این چنین گشتم که یک وارسته ام
در تواضع سر بدامان خدا
اینچنین بامهر اوپیوسته ام
اینچنین با مهر او پیوسته ام!
فرزانه شیدا(ف.شیدا)چهارشنبه 13 دی1385


اشعار از سایت جاودانه ها


ماخذ : http://buom.blogsky.com/1388/05/29/post-57/

جامعه مجازی iran20.com - ارد بزرگ - مصلح و اندیشمند ایران

تالارهای گفتگوی انجمن دانش پژوهان ایران - فرزانه شیدا

فرزانه شیدا ، شاعر و سرآینده معاصر ایران بیش از سی سال است که شعر می سراید او متولد سال 1340 می باشد بیست سال است که در کشور سرد نروژ زندگی می کند آب و هوای بد نروژ برای سلامتی او مشکلاتی آفریده اما او در وادی اندیشه نخبگان و شعر بسیار پر تلاش است . چهار سال است که بر روی نوشته های حکمت آموز ارد بزرگ (Orod Bozorg) اندیشمند برجسته کشورمان در حال بررسی و پژوهش است او در آغاز با گردآوری کتاب سخنان ماندگار ارد بزرگ (آذر ماه 1384 ) و پس از آن کتابهای ذرات طلایی توجه بسیاری از علاقمندان به سخنان پندآموز و نصایح مشاهیر را به خود جلب نمود او هم اکنون در حال گردآوری و انتشار بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ است .
اشعار فرازنه شیدا بسیار روان ، ساده و دلنشین هستند . باید به او لقب " سرآینده اندیشمند " را داد چرا که هم در وادی اندیشه تلاش می کند و هم طبعی بسیار لطیف و حیرت انگیز دارد .
برای این شاعر و سرآینده سخت کوش کشورمان آرزوی توفیق هر چه بیشتر می کنیم .


و چند شعر از او :

میروم

میروم با گریه ها دریا بسازم
در قمار عشق تو جانم ببازم
میروم سیر ازهمهعمر وجوانی
بی تو باید تا ابد در غم گدُازم
میروم ویران کنم این سرنوشتم
تا دگر با بی وفائی ها نسازم
!!!
میروم در هجر تو... تنهای تنها
من چگونه با غم هجرت بسازم؟
میروم تنها بمیرم در غم ء دل
اینچنین پنهان کنم درد و نیازم
میروم آواز خوانان د دل ء شب
تا که در صحرا نوای غم نوازم
میروم با عشق تو صحرا به صحرا
با خد ا گویم فقط از درد و رازم
میروم سوی خدا زیرا که منهم
بندهء غمگین آن بند ه نوازم
میروم شاید بگیر د دست ما را
ا و فقط آگه بّود از سوز وسازم
میروم ویران کنم این زندگی را
تا امیدم را به نومیدی نبازم
میروم رنجیده از نیش رفیقان
من وفای این رفیقان را بنازم**
!! **
میروم یا جان دهم در راه عشقت
یا بدیدارت رسم ای دلنوازم
!!!
میروم اما وفادارم به عشقت
در جهان تنها توئی محبوب نازم
سروده : فرزانه شیدا
سی ویک فروردین ماه 1361





آزادی
در خیالی به بلندای امید

حیله ای بود و فریب

رفتن و جستن آن نام سپید

که به چشم منو تو

یک کبوتر شد و بر بام پرید

شرح آزادی انسان افسوس

در همه شهر و دیار

از سر بستن پرهائی بود

که ز قلب منو تو می ر وئید

دل ما زندانی ست

بر دل عاشق ما بالی نیست

دست ویران گر این عصر جدید

بندها بر دل عشاق کشید

روح آزادهء ما رفت بباد

آدمی بی دل و بی عشق دریغ

همه آن رشتهء پیوند برید

قرن آزادی انسان افسوس

عشق را از همه دلها دزدید

ما به بیگانه شدن خو کردیم

روح ما در خود و در خویش خزید

و جدا بودن ما

تا به بیگانگی مادر و فرزند رسید

و کنون آزادیم

آه آری آزاد

تا در این قرن تمدن همگی

یکه باشیم و غریب

و هر آن دل که پری باز نمود

یا که در عشق طپید

قفسی بیش ندید

بی خبر زآنکه رهائی به دلی ست

که غم خویش نداشت

غرقه در خویش نبود

از من خویش رهید

و به آن گلشن پیوند ز عشق

همچو خورشید دمید

سبزی عاطفه را رنگی داد

به سحرگاه محبت تابید

تا به همراه دل عاشق ما

به همان گرمی دیروز رسید

به همان شعله ی عشق

و به آن پیوندی ، که به آئین وجود

معنی بودن داد

و دگر باره به عشق

گرمی و لذت هستی بخشید

فرزانه شیدا 1383 سوم تیرماه




؛به شیدائی: کسی ؛؛فرزانه ات ؛؛نیست؛
دل شکستن هنر نمی باشد تا توانی دلی بدست آور

برودیگر مرا حرفی بلب نیست
دلم میمیرد اما بر تو تب نیست!

برو کین ساحل ما موج غمهاست
مرا طوفان غم در سینه برپاست

برو... حتی نمیگویم که بازآ
نمیجویم ترا ...دیگر بفردا...

برو دیگر نمیگیرم نشانت
زخاطر میبرم آن دیدگانت

مرا از اوج عشق وشور وشادی
فرو بردی به قعرنامرادی

مرا از آن بلندای محبت
رساندی تا سیاهی های محنت
کنون همچون غریقی کنج ساحل
فتادم از غمت غمگین وبیدل
مرا این عاشقی تا غم کشانده
ولی حرفی دگر بر لب نمانده!
اگر این تک نفس هم بی تو سرشد
بدان عشق توهم از سر بدر شد
کنون دیگر برو حرفی مرا نیست!
خدای ما ...زقلب ما جدا نیست
خود او درمان کند اندوه دل را
اگرچه مانده ام غمگین وتنها!
چو نومیدی بدیدم از تو هم نیز
دگر صبرم شده از غصه لبریز
برو دیگر نمیخواهم بمانی
ولی باید فقط اینرا بدانی:

کسی هرگز چو من دیوانه ات نیست
به ؛ شیدائی؛ کسی ؛فرزانه ات ؛ نیست!

برو با قلب ما هم بی وفا باش
توهم چون دیگران جور وجفا باش
برو این زندگی را جستجو کن
تمام زندگی را زیر ورو کن

برو از کف بده این قلب ما را
نمی یابی چومن دیگر بدنیا

کنون با قلب ویران همنشینم
دگر با هجر تو "خلوت نشینم "

ترا از سوز قلبم با خبر نیست
ولی دل را شکستن هم هنر نیست!

بروکس همچومن دیوانه ات نیست؛
به شیدائی: کسی ؛؛فرزانه ات ؛؛نیست؛

۱۳ فروردین ۱۳۸۷/۱۹ آپریل۲۰۰۸
سروده فـــرزانه شـــیدا


منبع اشعار : http://javedane-ha.blogspot.com


ماخذ : http://dyar.mastertopforum.com/-vt1844.html

انجمن ادبی شفیقی - بهترین جملات ادبی که تا کنون شنیده اید

هشتاد و هفت جمله برگزیده :




1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست . ارد بزرگ


2- بهترين وسيله دفع دشمنان ، ازدياد دوستان است . بيسمارک


3- کارهاي تکراري ما نشانه شخصيت ماست . ارسطو


4- آنگاه که هنر خوار مي گردد جادو ارجمند مي شود . فردوسي خردمند


5- وظيفه چيزي است كه از ديگران انتظار انجامش را داريم. اسكار وايلد


6- مردم موفق امروز، كودكان جسور ديروز بوده اند. ديزرائلي


7- فرمانروياني که گوش به فرمان مردم دارند در زندگي جز رامش و آواي نوش نخواهند شنيد . فردوسي خردمند


8- هر كس مرتكب اشتباهي نشده ، اكتشافي هم نكرده است. گاليله


9- هيچ کس جز خود ما مسوول بدبختي ها و يا خوشبختي هاي ما نيست . بودا


10- آدم پرحرف تخم مي پاشد و آدم خاموش درو مي كند. اقليدوس


11- هنر زمانی ارزش می یابد که سخن ناتوان از گفتن است . ارد بزرگ


12- انسان وقتي در خانه نشسته است خوهان حادثه اي در زندگي و هنگامي كه دچار حادثه مي شود طالب زندگي آرام در خانه است . وايلز


13- انسان وقتي در كار سياست آسان فريب مي خورد كه تصور مي كند ديگران را فريب داده است . ژول سيمون


14- به حال سرزميني که روشنفکرش ، حرف فرمانروايان تماميت خواه را تکرار مي کند بايد گريست . ارد بزرگ


15- هيچ كس به خرد غايى نرسد، مگر آن را در خود جست وجو كند. اينشتين


16- تاريخ حقيقتى است كه سرانجام به افسانه و افسانه دروغى است كه سرانجام به تاريخ مى پيوندد. جين كاكتيو


17- بيشترين تأثير افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از ميان ما رفته باشند. امرسون


18- به موقع از جا برخاستن و در دوره جواني تاهل اختيار كردن، كاري است كه هرگز كسي از انجام آن پشيمان نخواهد شد. بوستر


19- نيك بخت ترين مردم كسي است كه كردار به سخاوت بيارايد و گفتار به راستي . بو علي سينا


20- در جستجوي نور باش، نور را مييابي. آرنت


21- سیاستمداری که تنها به پیشروی می اندیشد دمادم برای خویش دشمن تراشی می کند . ارد بزرگ


22- اگر بخواهي بر عالم فرمانروا باشي بايد عقل بر تو حاكم باشد . سه نه ك


23- صديق ترين ،بي توقع ترين،مفيدترين و دائمي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است. مارك تواين


24- بي خردي اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادي و رهايي است . فردوسي خردمند


25- يكي از راههاي خوشبختي اين است كه نسبت به كوچكترين نعمت ها شكرگزار باشيم . هرشل


26- اگر در اولين قدم موفقيت نصيب ما مي شد سعي و عمل ديگر معني نداشت . مترلينگ


27- شادی کجاست ؟ جای که همه ارزشمند هستند . ارد بزرگ


28- موفقيت براي اشخاص کم ظرفيت مقدمه گستاخي است . ضرب المثل ايتاليايي


29- دستهایی که کمک می کنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می کنند . کوروش


30- يك انسان ناسپاس خوشبخت نشان بده . زيگ زيگلر


31- فرمان ايزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسي خردمند


32- کسي که مي تواند انجام مي دهد و کسي که نمي تواند به ديگران ياد مي دهد . جرج برنارد شاو


33- آنچه سبب امنيت روح مي شود ايمان است . گارودي


34- کسی که آزادی می جوید زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد . ارد بزرگ


35- شما هماني هستيد كه فكر مي كنيد . كلمنت استون


36- اگر باور داشته باشي كه مي تواني , حتما مي تواني . ناپلئون هيل


37- کسي که بر جايگاه خويش منم زد بخت از وي روي بر خواهد تافت . فردوسي خردمند


38- کمي عقل سليم، اندکي اغماض و قدري خوش خلقي داشته باشيد، آن وقت خواهيد ديد در اين دنيا چقدر آسوده و خوشبخت ايد. سامرست موام


39- وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر ميآوردم، حالا ميخواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين


40- آنکه با تلاش بسیار اندیشه خویش را فربه نمود ، با این وجود باز گوش به سخن این و آن سپرد ، دیگر نمی توان آینده روشنی در پیش روی او دید . ارد بزرگ


41- يك انسان خردمند فرصتها و شانس ها را مي سازد , نه اينكه در انتظار آنها بنشيند . فرانسيس بيكن


42- شجاعت داشته باش تا با حقيقت رو به رو شوي . استون


43- در تاریکترین شب های ستم ، روشنترین ستاره ها زاده می شوند . ارد بزرگ


44- چيزي ساده تر از بزرگي نيست آري ساده بودن همانا بزرگ بودن است. امرسون


45- به نتيجه رسيدن امور مهم ، اغلب به انجام يافتن يا نيافتن امري به ظاهر كوچك بستگي دارد. چارديني


46- آنجا که بيم و هراس سايه افکند شادي را جايي نسيت! . ارنست اپيکور


47- آنچه هستيد شما را بهترمعرفي مي کند تا آنچه مي گوييد . بزرگمهر


48- خسروي بزرگتر ، بندگي بيشتر مي خواهد . فردوسي خردمند


49- براي آدم بهانه گير هميشه بهانه وجود دارد . ضرب المثل آلماني


50- دروغ آيين اربابان و بردگان , و حقيقت خداي انسان هاي آزاد است . ماكسيم گوركي


51- ريشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدير ناتوان است . ارد بزرگ


52- عاقل آنچه را كه مي داند ، نمي گويد ؛ ولي آنچه را كه مي گويد ، مي داند. ارسطو


53- بسيار نادر هستند کلماتي که ارزششان بيشتر از سکوت باشد. هانري دونومتر


54- بسياري از افراد خوب موفقيت را مي بينند. براي من موفقيت با تكرار خطا و درون بيني آن بدست مي آيد. در حقيقت موفقيت حاصل يك درصد كار است كه خود از 99 در صد خطا حاصل شده است. سوشيرو هوندا


55- کسي که به آباداني مي کوشد جهان از او به نيکي ياد مي کند . فردوسي خردمند


56- آنكه خود را به امور كوچك سرگرم ميكند چه بسا كه تواناي كاهاي بزرگ را ندارد. لاروشفوكو


57- اگر طالب زندگي سالم و بالندگيرو مي باشيم بايد به حقيقت عشق بورزيم. اسكات پك


58- اشتباه فرصتي است كه هوشمندتر باشيم. هنري فورد


59- هر چه شما را نمي كشد شما را قوي تر مي كند. مارلون براندو


60- آیینی که آدمی را به گوشه نشینی وادار کند دوامی نخواهد داشت . ارد بزرگ


61- همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين


62- يک اراده خم نشونده ، بر همه چيز، حتي بر زمان قالب مي آيد. شاتو بريان


63- دشمن چون از همه حيلتي فرو ماند سلسله دوستي بجنباند . پس آنگه به دوستي کارها کند که هيچ دشمني نتواند . سعدي


64- جز مرگ را ، هيچ کسي از مادر نزاد . فردوسي خردمند


65- نشاط و خوشدلي ، اعتماد به نفس شما را تقويت و زندگي را دلپذيرتر مي سازد و باعث مي شود كه اطرافيان شما شادي بيشتري را احساس كنند. خوشدلي به معني خوشخيالي و فرار از مشكلات نيست بلكه نشانه هوش و ذكاوت شماست . آنتوني رابينز


66- شايد مانند كودكي باشيم كه در كنار دريا با سنگ ريزه ها و صدفهاي زيبا بازي مي كند اما غافل ار آنيم كه دريايي بس بزرگ و اقيانوسي بي كران در مقابل ديدگانمان وجود دارد كه در اعماق آن اسرار عظيم و شگفت انگيز نهفته است . نيوتن


67- آنکه شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است . ارد بزرگ


68- دوستي براي خود برگزين که به گاه سختي و درماندگي مددکارت باشد. بزرگمهر


69- وقتي ارتباط عاشقانه ات به انتها ميرسد ، فقط به سادگي بگو«همه اش تقصير من بود . جكسون براون


70- ابليس مانند نيکخواهان پيش مي آيد ، ابتدا عهد و پيمان مي گيرد ، سپس راز مي گويد . فردوسي خردمند


71- اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد . گوته


72- وقتي نانوا نان را با دقت و وسواس مي پزد و به دست مشتري ميدهد ، خدا با او در كنار تنور ايستاده است . كريستيان بوبن


73- تقريبا هر چيزي كه وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها . فردريش نيچه


74- «عقلانيت باز» آن عقلانيتي است كه فراموش نميكند كه «يكي» در «چند» است و «چند» در «يكي». ادگارمون


75- آرامش،زن دلانگيزي است كه در نزديكي دانايي منزل دارد. اپيكارموس


76- درست در همان لحظه که عشق شما خود را به نوعي ابراز مي کند حال چه از طريق آغوشي گرم ، نگاهي محبت آميز يا رفتاري مهربانه ، به قلمرو بي زمان قلب گام نهاده ايد مهم نيست پيش از آن چه اتفاقي افتاده است . تنها اين مهم است که چه اتفاقي خواهد افتاد . تمامي آن چه براستي اهميت دارد همين لحظه است . تنها اين عشق است که مهم است . باربارا دي آنجليس


77- براي آنکه دوستيمان پا برجا بماند بهتر است همواره ميانمان فاصله ايي باشد . ارد بزرگ


78- اگر نتوانيم آزاد زندگي نمائيم ، بهتر است مرگ را با آغوش باز استقبال کنيم . مهاتما گاندي


79- سعادت مثل پروانه اي است كه روي برگهاي گل بخواب رفته باشد به مجرد اينكه نزديكش بروي بالهاي خود را باز كرده و در فضا پرواز مي كند. آندره توريه


80- يکي از معجزات عشق اين است که ما از درد هاي آن نيزلذتي احساس مي کنيم . ژان ژاک روسو


81- يک بطري آب که تا نيمه داشته باشد،ازنظر يک فرد بدبين خالي وازنظريک فردخوش بين نيمه پراست . جرج برنارد شاو


82- گوش شنونده هميشه در جست و جوي سخن خردمندانه و حکيمانه است . فردوسي خردمند


83- تمام موفقيت هائي که نصيب بشر شده ، عموما”درسايه تحمل و بردباري بوده است کريستوفر مارلو


84- وقتي در کار ما ” اگر ” نباشد، پيروز خواهيم شد . نلسون


85- مي گويند رسيدن به آرامش هدف است بايد گفت آرامش تختگاه نوک کوه است آيا کوهنورد هميشه بر آن خواهد ماند ؟ بيشتر زمان زندگي او در کوهپايه و دامنه مي گذرد به اميد رسيدن به آرامشي اندک و دوباره نهيب دل و دلدادگي به فرازي ديگر . ارد بزرگ


86- اگر قصد رقابت داري، باکسي رقابت کن که از تو برتر و سرترباشد . لوئي آگاسيز


87- لحظه پيروزي براي من از آن جهت شيرين است که پيران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببينم . نادر شاه افشار


ماخذ : http://www.shafighi.com/forum/showthread.php?p=27371#post27371

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان