ترک دل

ترک دل را گر کنم درزندگی
دفتر قلبم تهی گردد تهی!
شعر معبودم گریزد از دلم
ره نیابم بعد از این درهر رهی

گم شوم در لحظه های روزگار
گیج و سرگردان نمیگیرم قرار
خلوتم خالی مبادا ...زآن خدا
خالی از نجوای آن پروردگار

همچو درویشم به کنج شاعری
بر لبم نام محمد(ص) با علی (ع)
خلوتم را میبرم تا اوج ذ ّن؛
بال بگشایم به پرواز وپری
آسمانم آبی و مهد خـداست
قلب من آبی به رنگ کبریاست

اندرین خلوت منم با شعر خویش
روزگارم از همه مردم جداست
کس به عرفانش نمی فهمد مرا
این منم لبریز شوری از خدا
گر بگویم در دلم چون و چراست
در نمی یابد من ِ فرزانه را

من به ؛شیدائی؛ خود دل بسته ام
این چنین گشتم که یک وارسته ام
در تواضع سر بدامان خدا
اینچنین بامهر اوپیوسته ام
اینچنین با مهر او پیوسته ام!
فرزانه شیدا(ف.شیدا)چهارشنبه 13 دي1385

نظرات

جملات کوتاه مشاهیر جهان

پست‌های پرطرفدار