۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

برنامه داشتن ويژه گي آدمهاي کارآمد است . ارد بزرگ



برنامه داشتن ويژه گي آدمهاي کارآمد است . ارد بزرگ

 

کسي که فکر نمي کند ، به ندرت دم فرو مي بندد . نيوتن

 

هرگز نمي توان با آدمهاي کوچک کارهاي بزرگ انجام داد. سيسرون

 

برای آدم زیاده خواه ، جهان هم کم است . بانو ورتا



آدمهاي ماندگار به چيزي جز آرمان نمي انديشند .  ارد بزرگ

 

اگر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم . شكسپير

 

استعداد در فضاي آرام رشد ميكند و شخصيت در جريان كامل زندگي . گوته

 

نم نم باران ، سبب بيداري خاک گشته و آن را شکوفا مي کند ، خرد هم ناگهان پديد نمي آيد زماني بس دراز مي خواهد و رواني تشنه باران . ارد بزرگ

 

بيش از هر چيز نخست بدان كه چه ميخواهي . فوخ

 

بردن ، همه چيز نيست ، اما تلاش براي بردن چرا . لومباردي

 

تندرستي پرشگاه روان بيدار است براي گشودن دروازه هاي پيروزي . ارد بزرگ

 

ده چيز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهيده است : دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدي که زر بر سپاه خويش نپراگند ، مرد سپاهي که از پيکار بهراسد ، دانشمندي که چون چيزي در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشکي که خود بيمار و دردمند شود . تنک مايه اي که به دروغ به سرمايه و دارايي خويش نازد ، سفله اي که بر هر کس که چيزي دارد رشک برد ، خردمندي که زود خشم بود ، و به چيز کسان طمع ورزد ، کسي که رهنمايي از نادان اميد دارد ، و آنکه کارگاه و يا بنيادي عظيم را به کاهلي سپارد ، و بي خردي که خردجوي نباشد . بزرگمهر


اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد . گوته



اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد . گوته

 

وقتي نانوا نان را با دقت و وسواس مي پزد و به دست مشتري ميدهد ، خدا با او در كنار تنور ايستاده است . كريستيان بوبن



تقريبا هر چيزي كه وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها . فردريش نيچه

 

گيتي همواره در حال زايش است و پويشي آرام در همه گونه هاي آن در حال پيدايش است . ارد بزرگ

 

من بين ديوانگي و مست فرقي نمي بينم جزاينكه ديوانگي مدت طولانيتري دارد . سه نه ك

 

زندگي رنج و درد نيست هديه ايي است براي شاد بودن . مادر گيتي جام زهر بر دهان کودک خويش نمي گذارد ، او مي پروراند براي بهروزي و خوشبختي . ارد بزرگ



راستی بکارید که تنها از دانه پاک درخت تناور رشد می کند . آرشیت

چند جمله زیبا



اگر به مهماني گرگ مي رويد ، سگ خود را به همراه ببريد . گوته

 

وقتي نانوا نان را با دقت و وسواس مي پزد و به دست مشتري ميدهد ، خدا با او در كنار تنور ايستاده است . كريستيان بوبن



تقريبا هر چيزي كه وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها . فردريش نيچه

 

گيتي همواره در حال زايش است و پويشي آرام در همه گونه هاي آن در حال پيدايش است . ارد بزرگ

 

من بين ديوانگي و مست فرقي نمي بينم جزاينكه ديوانگي مدت طولانيتري دارد . سه نه ك

 

زندگي رنج و درد نيست هديه ايي است براي شاد بودن . مادر گيتي جام زهر بر دهان کودک خويش نمي گذارد ، او مي پروراند براي بهروزي و خوشبختي . ارد بزرگ



راستی بکارید که تنها از دانه پاک درخت تناور رشد می کند . آرشیت

شجاعت داشته باش تا با حقيقت رو به رو شوي . استون



يكي از راههاي خوشبختي اين است كه نسبت به كوچكترين نعمت ها شكرگزار باشيم . هرشل

 

موفقيت براي اشخاص کم ظرفيت مقدمه گستاخي است . ضرب المثل ايتاليايي

 

دستهایی که کمک می کنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می کنند . کوروش



يك انسان ناسپاس خوشبخت نشان بده . زيگ زيگلر

 

برآزندگان خواهند ساخت سرآيندگان از پس آن خواهند سرود و زمين آيندگان را بارور مي سازند . ارد بزرگ

 

کسي که مي تواند انجام مي دهد و کسي که نمي تواند به ديگران ياد مي دهد . جرج برنارد شاو

 

کسی که آزادی می جوید زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد . ارد بزرگ



شما هماني هستيد كه فكر مي كنيد . كلمنت استون

 

اگر باور داشته باشي كه مي تواني , حتما مي تواني . ناپلئون هيل

 

سخن گفتن از دوستی و دشمنی پایدار در سیاست ، خنده آور است . ارد بزرگ

 

کمي عقل سليم، اندکي اغماض و قدري خوش خلقي داشته باشيد، آن وقت خواهيد ديد در اين دنيا چقدر آسوده و خوشبخت ايد. سامرست موام

 

وقتي جوانتر بودم همه چيز را به خاطر مي‌آوردم، حالا مي‌خواست اتفاق افتاده باشد يا نه! . مارك تواين

 

آنکه با تلاش بسیار اندیشه خویش را فربه نمود ، با این وجود باز گوش به سخن این و آن سپرد ، دیگر نمی توان آینده روشنی در پیش روی او دید  . ارد بزرگ

 

يك انسان خردمند فرصتها و شانس ها را مي سازد , نه اينكه در انتظار آنها بنشيند . فرانسيس بيكن

 

شجاعت داشته باش تا با حقيقت رو به رو شوي . استون



در تاریکترین شب های ستم  ، روشنترین ستاره ها زاده می شوند . ارد بزرگ



چيزي ساده تر از بزرگي نيست آري ساده بودن همانا بزرگ بودن است. امرسون

 

به نتيجه رسيدن امور مهم ، اغلب به انجام يافتن يا نيافتن امري به ظاهر كوچك بستگي دارد. چارديني

 

سخنان *( مهاتما گا ندی) ترجمه ی خانم: شکوه عمرانی


سخنان" مهاتما گاندی"


(به انگلیسی و فارسی )


Happiness is when what you think what you say


and what you do are in harmony

سعادت آنست که انچه را که فکر می کنید میگوییدو انجام میدهید هماهنگ باشد


If we are to teach real peace in this world,


and we are to carry on a real war against war,


we shall have to begin with the children


اگر می خواهیم صلح واقعی را درین دنیا اموزش دهیم و اگر می خواهیم جنگی


بر ضد جنگ انجام دهیم باید با کودکان اغاز کنیم


I look only to the quality of man.


Not being faultless myself,


I won’t presume to probe into the faults of others


من تنها به صفات بارز یک فرد نگاه می کنم و چون خود بدون عیب نیست


م در جستجوی عیب دیگری نخواهم بود

There is a sufficiency in the world for


man’s need but not for man’s greed

در دنیا کفایتی برای احتیاجات بشر وجود دارد ولی نه برای حرص وطمع


It has always been a mystery to me


haw men can feel themselves honored


by the humiliation of their fellow being


همیشه برای من سوال بوده است که چگونه بشر می تواند با تحقیر انسانها


احساس افتخار کند


It is easy enough to be friendly to one’s


friends but to be friend the one


who regards himself as your


enemy is the quintessence of true religion

رفتار دوستانه داشتن با دوستان اسان است ولی دوست بودن با کسی که


خودش را دشمن شما میداند اصل مذهب حقیقی است


In prayer it is better to have


a heart without words than words without a heart


در دعا کردن بهتر است قلبی بدون کلمات داشته باشیم تا اینکه کلمات بدون قلب


There is nothing that wastes the body


like worry, and one who has any


faith in god should be ashamed


to worry about anything whatsoever

هیچ چیز به اندازه ی نگرانی بدن را تخریب نمی کند وکسی که


هیچ وفاداری بخدا ندارد همیشه نگران خواهد بود


]To give service to a sigle heart by a


single act is better than a thousand heads bowing in prayers

خدمت به یک فرد با یک عمل نیکو ازهزار بار خم شدن در عبادت بهتر است


You must not lose faith in humanity.


Humanity is an ocean, if a few drops


of the ocean are dirty, the ocean does not become dirty


وفاداری به انسانیت را نباید فراموش کرد. انسانیت یک اقیانوس است.


اگر چند قطره اب اقیانوس کثیف شود اقیانوس کثیف نخواهد شد


You must be the same you wish to see in the world

شما باید همانی باشید که دوست دارید در دنیا ببینید .


مترجم شکوه عمرانی

معیارهای یک سروده وشعر خوب به قلم آقای محمد حسن چنگی زاده

به قلم آقای: محمدحسن چگنی زاده




در موضوع آموزش (شعرنو)


سلام در مدّت کمی که با شاعران جوان و خوش ذوق این سایت(شعر نو) آشنا شده ام ،

اکثر این عزیزان ، همان مشکلی را دارند که سال ها در شعر دانش آموزی دیده ام .


به عنوان یک داور شعر ، توصیه می کنم ، مطلب زیر که بر گرفته از کتاب

رهنمود مسابقات شعر است را بخوانید .غزل ، مثنوی ، چارپاره ، نیمایی ،


سپید ، آزاد ، دوبیتی و قطعه ، رایج ترین قالب های شعر امروزی هستند.


در ارزش گذاری شعر ، مبنا و میزان شعریت و برخورداری از عناصر شعرساز می باشد



1 – اندیشه و پختگی شعر در سیر طبیعی :شعر باید مبتنی بر اندیشه ای اساسی ساخته شده باشد .


اندیشه ای تازه یا بازسازی شده که در دو محور افقی و عمودی شعر با رعایت تعادل در استفاده


از لفظ و معنی بیان شده باشد .




2 – زبان شعر :منظور از زبان شعر ، چگونگی بیان شعر در جریان همنشینی واژه ها


، رنگ مایه های هنری و کم و کیف توزیع آن ها در پیکره ی شعر

و استفاده از زبان ادبی روز با درون ساخت و برون ساختی از


عناصر لفظی و معنوی شعر ساز می باشد .


3 – تخیّل و تصویر پردازی :تخیّل یعنی استفاده ی شاعر از ظرفیت خیال در نگاه به کلمات ،

مفاهیم وموضوعاتی که موجب اعتلای ذهن و ذوق می شود

. یکی از بارزترین صورت های تخیل ،

پرداختن تصویر است که در قالب ترکیب های ساده و گسترده ، ساخته می شود .



4– عاطفه : عاطفه از جمله عناصر سازنده ی شعر است که سرایت دادن هنرمندانه ی

آن به شعر در بخش مربوط به زبان قابل اندازه گیری است .


امّا آن چه در این بند مورد توجّه است آن بخش از بیان عاطفی است

که به رسالت الهی شعر که همانا ترویج مهربانی ، خوبی ، تلطیف درون

و ایجاد روحیّه ی شور و نشاط در مخاطب است .


گاه این شور و حس در قالب بازگفت دردها و هم دردی با مخاطب تا سوق دادن او


به گستره ی امید جریان می یابد .




5 موسیقی شعر :استفاده از وزن های مناسب و خوش ساخت ،


انتخاب کلمات زیبا در جایگاه قافیه و ردیف و پرداخت قوی آن ها



، تکرار متناسب حروف و کلمات که به نوعی منجر به ایجاد زنجیره هایی از آوا شود .



همچنین رعایت نوعی وزن که در نتیجه ی هم نشینی کلمات در پاره های شعر سپید

حاصل می شود و می توان آن را از ضروریات موسیقایی این قالب نامید .


6 – وحدت و هماهنگی شعر در دو محور افقی و عمودی :


ارتباط قوی میان مصراع های شعر و هم فضایی بیت ها

( پاره ها ) در بلندای شعر از جمله نکات اساسی در شعر است


که عدم رعایت آن ، شعر را دچار گسیخت معنایی و ضعف در القای مقصود می کند .




7 – نوآوری و مضمون آفرینی :در این بخش هرگونه نوآوری در شعر



از قبیل ساخت نترکیب های تازه ، تعبیرهای نو ، بازسازی مضامینی



که در شعر شاعران گذشته خوب پرداخت نشده اند


و ساختن مضامین تازه از موضوعات متداول و تازه .


به قلم آقای محمد حسن چنگی زاده


شعرنو:




نوشته شده در دوشنبه سی ام شهریور 1388 توسط امید ارجمندی


منتخب فرزانه شیدا


یکّه خــــدایم زکـرام زیـاد

خانه مرا, در دل ویرانه داد

گرچه بدورم همه دیوار بود

دل بدرونش همه آزار بود

کس ز درونش نشده باخبر

در دل ویرانه چه آمد بسر

عاشق بیچاره ز هجران یار

خانه خراب است وندار قرار...


هرکه مرا دید... بمن رشک برد

بر من وخوشبختی من غصه خورد

هیچ ندانست به چ ه برده رشک

برغم واندوه ودل وسوز اشک


هیچ ندانست درونم چه بود

گنجه ی اسرار مرا کِی کشود؟!

هیچ ندانست پریشان دلم

خنده بلب غمزده گریان دلم٬


ظاهر٬ ما دید وبه حسرت نشست٬

قلب ما آخر زدرون میشکست٬!!

هیچ ندانست مرا خانه نیست

این همه ویرانه بود،‌خانه چیست؟!


هیچ ندانست چه دیدم در‌آ ن

حسرت واندوه ولی درنهان

هیچ ندانست که از آن نخست

خنده به ویرانه من ره نجست!


روز چو درخانه من می دمید

پشت سرش تازه بلا میرسید

تازه گی روز چه حاصل مرا

خلوت شب به ز زیان وبلا!

نور هرآندم به سرایم رسید

دست بلا پرده ی ظلمت کشید

زیسته ام با غم واندوه ودرد

حاصل این بودن من آه سرد

هیچ ندانست مرا ٬سرگذشت٬

آب بلا صد وجب از سر گذشت!


هیچ ندانست... ندارم قرار

زندگیم... غصه و غم ،‌انتظار

خانه من غمزده ویران سرا

گرچه بود پایه وبنیان بجا


جغد نبود م! که بسازم به آن

کار به ویرانه چه دارد جوان؟!!

روح مرا لیک همین خانه کُشت

با غم دل سوز وسرشکی درشت!


روز وشبم نام خدا میبرم

گرچه زموری به جهان کمترم

از ره او گر که امیدی رسد

برتن من روح دگر می دمد


گر به ، امید،‌دل من جان دهد

روح من از مرگ درون میرهد

گر بدهد... مهر خدائی مرا

قصر طلائی شوداین غم سرا


گر که نسوزد دل عاشق بدرد

چاره این غصه توانم که کرد

گر بدهد شوق و امیدی مرا

آورم آن« شکر خدائی» بجا


گرچه بلب نام خدا ی من است

لیک چرا قلبم از عالم شکست؟!

گر که بدادم نرسد مهر او

جان بدهم با همه ی آرزو....


آه خدائی که مرا یاوری

خود به جهان قاضی وخود داوری

من که بجز مهر نکردم به خلق

لیک جوابم شده نیرنک ودلق


نیک و بد وخوب چه حاجت مرا؟؟!!

باز توئی چشم امیدم ،خدا !

برتو پناه آورم از خستگی

تا برسم بر همه وارستگی


خسته ام از زندگی پر جفا

باز توئی یکّه پناهم ،خدا‌!


باز توئی یکّه پناهم ،خدا‌!


1363/12/25


سروده ی فرزانه شیدا

سعادت سروده ی فرزانه شیدا


نهم سر را بروی شانه ات با قلب غمدارم

ز نومیدی نمیدانی چه دردی در درون دارم

نمیدانی به یأس دل چه سان این سینه می سوزد

مرا این سوز جانفسرا ، دهد آزار بسیارم!

نمیدانی به هجرانت, چه بغُضی مانده در سینه

بسان ابر پر باری& زقلب و دیده می بارم

نمیدانی اگـر از تو ، گذشتم با دلی عاشق

زاین ؛رفتن؛ خداوندا ، چه درد آلوده بیزارم!

نمیدانی که اشک من زدرد ومحنت عمریست

که درآن رنج تنهائی ،‌‌به سختی داده آزارم

نمیدانی به چه شوقی... بباغ عشق بالیدم

کنون پرپر شده یارا , گل قلب نگون بارم

منِ ِ عاشق به عشق تو, همیشه باوفا بودم
« جدائی» را پذیرفتن ، نمی آید به پندارم!

تو میگفتی جدائی را, زمن هرگز نمیخواهی

کنون باور نمیدارم, به رفتن کردی اصرارم!

بمن گوئی برو یارا، « سعادت» پیش پای توست

« سعادت را چه میبینی؟ چو من دورم ز دلدارم»!!!

بگو یارا سعادت چیست ? که این جر دلشکستن نیست

سعادت کو که من هردم ، چنین گریان دل وزارم!

سعادت گر چنین باشد ،من آن را هم نمیخواهم

زتو گر بگذرم روزی ، به بدبختی به سر آرم

کنون چون ترک من کردی, برو! راهت نمیبندم

بروتا من به تنهائی ، بگریم بر شب تارم

مرا باور نمیداری ، به احساسم دودل هستی

به شک بر من نظر دوزی ، کنی هر لحظه انکارم

تو از دل بی خبر بودی که تو خود قلب من بودی

ندانستی که در عشقت, من ِعاشق گرفتارم

نمیدانی به پای تو, سراسر عشق و ایثارم

به هر مــیداگه رنجی , به جان ودل به پیکارم

فقط از روی غفلت ها تو ترکم می کنی امروز

بخواب اندر دل غفلت که من از غصه بیدارم!

چه سان باید بتو گویم : توئی هستی من یارا؟

توئی تا لحظه ی مرگم , یگانه یاور ویارم

چرا باور نمیداری, که در قلبم توئی تنها

چه سان باید بتو گویم:

ترا من « دوسـت مـی دارم»!!!!

تـرا مـن « دوسـت می دارم»!!!!

1363/12/2
فرزانه شیدا

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

احترام به شایستگان

خواجه نصیر الدین توسی در ابتدای وزارت خویش بود ، که تعدادی از نزدیکان بدو گفتند ایران مدیری همچون شما نداشته و تاریخ همچون شما کمتر به یاد دارد .

www.musiccloob.com احترام به شایستگان

یکی از آنها گفت : نام همشهری شما خواجه نظام الملک توسی هم به اندازه نام شما بلند نبود . خواجه نصیر سر به زیر افکنده و گفت : خواجه نظام الملک باعث فخر و شکوه ایران بود آموخته های من برآیند تلاشهای انسانهای والا مقامی همچون اوست. حرف خواجه به جماعت فهماند که او اهل مبالغه و پذیرش حرف بی پایه و اساس نیست.
ارد بزرگ اندیشمند فرزانه کشورمان می گوید : "شایستگان بالندگی و رشد خود را در نابودی چهره دیگران نمی بینند."
شاید اگر خواجه نصیر الدین طوسی هم به آن سخنان اعتنا می نمود هیچگاه نمی توانست گامهای بلندی در جهت استقلال و رشد میهنمان بردارد.

کپی برداری با ذکر منبع مجاز میباشد. لینک منبع: http://www.musiccloob.com



منبع : freeblog.ir/1388/06/30/احترام-به-شایستگان/






سخنان حکیمانه از روزنامه بین المللی اعتدال

سخنان حکیمانه

جبران خليل جبران : به فرزند عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز ، که وي را افکاري ديگر به سر است ، تفکراتي از آن خويشتن.
ژرژ هگل : ملت ها احکام صحيح خود را از تاريخ دريافت مي دارند.
فردريش  نيچه :زمين روزي از آن ابرانسان مي شود .
اُرد بزرگ : تبهکار هميشه نگران کيفر خويش است حتي اگر بر زر و زور لميده باشد و اين بسيار زجر آور است چرا که سايه کيفر همواره در برابر ديدگانش است .
اشتيل : انسان ترکيب عجيبي است و در عين ناچيزي خود را برتر از همه مي شمارد .
اُرد بزرگ : تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است .
بزرگمهر  : خردمند به چيزي که اگر به دستش نيايد غمگين و دل آزرده شود ، هرگز دل نمي بندد .
ادوارد فيليپس : مردي که اشتباه نکند ارزش کارهاي بزرگ را نخواهد داشت .
اُرد بزرگ : ترس از جدايي ، جدايي ببار مي آورد .
فردريش  نيچه :حتي از ميان پر دلترين کسانمان چه اندک اند آنان که دانايي خويش را تاب توانند آورد.
کمار : تمرکز در معناي اصلي و درست کلمه توانايي دقت و توجه ذهن روي يک موضوع واحد است.
بودلر : شعر راستين ، انکار بي داد است.
جبران خليل جبران : کسي که بخشش مي کند زماني به نشاط واقعي دست مي يابد که پس از جستجوي فراوان نيازمندي را پيدا کند که عطاي وي را بپذيرد .تلاش براي يافتن چنين شخصي ، از ايپار لذت بخش تر است .
بولور : افکار ما بسان درختان نارنج در گلدان نگهداري مي شوند . به نسبت بزرگي گلداني که ريشه هاي آنها را در خود زنداني دارد رشد مي کند .
اُرد بزرگ : تن پوشي زيباتر از خوي نيکو نمي شناسم .
آلجر : مردمان غالباً نقص دليل خويش را با خشم مي پوشانند .
جبران خليل جبران : درختان شعرهايي هستند كه زمين بر آسمان مي نويسد و ما آنها را بريده و از آنها كاغذ مي سازيم تا ناداني و تهي مغزي خويش را در آنها به نگارش درآوريم .
اُرد بزرگ : توان آدميان را، با آرزوهايشان مي شود سنجيد.
بزرگمهر  : خود را با هوس نزديک مکن که خرد از تو روي بر مي تابد .
فردريش  نيچه :خدا پنداريست ! اما چه کسي است که اين پندار را بياشامد و نميرد؟
بورنز : ازدواج مثل اجراي نقشه جنگي است که اگر انسان يک مرتبه اشتباه نمايد کارش تمام شده و ديگر جبران آن به هيچ صورت نمي شود .
بردون : با زني ازدواج کنيد که اگر مرد مي بود بهترين دوست شما مي شد .
کونگ تين گان : فرزانگان سخن نمي گويند، بلکه با استعدادان سخن مي گويند و تهي مغزان بگومگو مي کنند.
ارد بزرگ : چهارچوب فرازمندي شهر در دو چيز است نخست  گرامي داشت آدميان و دگر ديوار .
ادوارد يانک : تولد چيزي غير از آغاز مرگ نيست
فردريش  نيچه :خير و نبايد همگاني باشد وگرنه ديگر خير نيست زيرا چيزهاي همگاني ارزشي ندارند.
کولتون : افرادي هستند که نور چشمي شانس و اقبالند و هر وقت سقوط مي کنند مانند گربه روي دو پا بر زمين مي نشينند .
تورئو : حقيقتي از اين سراغ ندارم که انسان مي تواند با تلاش زندگي خود را  متعالي سازد .
جبران خليل جبران : و مردم هرگز نمي دانند پيشوا جز ذات عظيم آنها که به سوي آسمان سير مي کند ، شکاري ندارد .
اُرد بزرگ : پيرامونيان ما چه بخواهيم و يا نخواهيم بر انديشه هاي ما رخنه و اثر خواهند کرد .
اتومي : جاه طلبي شهوتي است که هرگز فرو نمي نشيند ، بلکه با لذتي که از آن فراهم مي شود پيوسته مشتعل تر و جنون آميز تر مي شود .
اُرد بزرگ : دارايي با ارزشتر از تندرستي ، نمي شناسم .
باس : بزرگترين بدبختي آن است که طاقت کشيدن بار بدبختي را نداشته باشيم .
بزرگمهر  : پادشاهان مردم دوست برگزيدگان پروردگارند .
بارتول : آداب خوب و اخلاق ، دوستان قسم خورده اند و بزودي با يکديگر متحد مي شوند .
آندره مورا : افراد دانا کوشش دارند خود را همرنگ محيط سازند ولي اشخاص ديوانه سعي مي کنند محيط را به رنگ خود در آورند ، به همين جهت تحولات و ترقيات اجتماع به دست ديوانگان بوده است .
اُرد بزرگ : ريگهاي ساحل خرد ، نشيمنگاه پندارهاي پاک و شبانه توست .
سامرست مرآم : پول مانند حس ششم است که بدون آن نمي توان از پنج حس ديگر به طور کامل استفاده کرد . بدون درآمد کافي نصف امکانات زندگي به روي ما مسدود خواهد شد .
جبران خليل جبران : هيچ کس نمي تواند چيزي را به شما بياموزد جز آنچه که در افق ديد و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده ايد .
برنارد روسن پي ير : جستجوي حقيقت ديوانگي مطلق است ، چه موقعيکه به حقيقت رسيديد ممکن نيست به کسي بگوييد و دشمن شما نشود .
بروکس آدامز : با مشکلات مي جنگيم که به آسايش برسيم ، وقتي به آسايش رسيديم آسايش را غير قابل تحمل مي دانيم .
فردريش  نيچه :خطر خوشبختي در اين است که آدمي در هنگام خوشبختي هر سرنوشتي را مي پذيرد و هرکسي را نيز.
ارد بزرگ : ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به زر.
آندره مصورا : بشر به خوشبختي خيلي زود عادت مي کند و چون خيلي زود عادت مي کند خيلي زود هم فراموش مي کند که خوشبخت است .
اُرد بزرگ : ريش سفيدان ، زنجير ارتباط دودمان ها هستند . و خاندان بي ريش سفيد ، گذشته اي کم رنگ دارد و  آيين هاي به جاي مانده از نياکان آنها، به هزار گونه برداشت مي شود .
الين چانک : آدم شجاع يکبار مي ميرد ولي ترسو هزار بار .
بازيل : حافظه پرونده تخيل و گنجينه عقل دفتر ثبت وجدان و مخزن انديشه است .
بايزيد بسطامي : يا چنان نماي که هستي ، يا چنان باش که مي نمايي .
جبران خليل جبران : قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت مي يابد ولي گوشهايتان در حسرت و آرزويند که آواي چنين شناختي را که بر قلبهايتان فرود مي آيد ، بشنوند .
اُرد بزرگ : راهي جز نرمش و بازي با زندگي نيست .
هانري استانتون : تمام دنياي پهناور را بگرديد ، دري بر روي آدم بي پول گشاده نخواهيد يافت .
بزرگمهر  : خرد ، آدمي را گرانبهاترين چيز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجويد ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بي بهره بود بايد دلير باشد و در ميدان نبرد بي باک باشد تا در نظر پادشاه گرامي ، و پيوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر اين نيز نداشت  ديگر درخور زنده ماندن نيست ، و بهتر است که مرگ وي را دريابد . 
ارد بزرگ : رازهاي بزرگ ، در ژرفاي کمي نيست .
هربرت مارکوزه  : آزادي تلاش خردمندانه آدمي در جستجوي علت حادثه هاست .
نرمن وينسنت پيل: وقتي همه نيروهاي جسمي و ذهني متمرکز شوند توانايي فرد براي حل مشکلات به طور حيرت انگيزي چند برابر مي شود..
نت رايلي : اگر در کارتان در حال پيشرفت نيستيد و بهتر نمي شويد ، پس داريد بدتر مي شويد.
فردريش  نيچه :حرف کساني که مي گويند عشق بري از خودخواهي ست  خنده دار است زيرا  همه چيز طبق خواست قدرت ما است.
ارد بزرگ : درون ما از نگاه تيزبين خردمندان ، پنهان نيست .
هنري گيلر : انسان بزرگتر از يک جهان و بزرگتر از مجموعه جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازي بيش از راز آفرينش جهان نهفته است .
لويي پاستور: مسرات حقيقي در اثرازدواج بدست ميآيد
اُرد بزرگ : در هر سرنوشتي  راز و انديشه اي نهفته است .
اشپنگلر : مردان بزرگ تاريخ سرنوشت ملتها را تعيين مي کنند.
جبران خليل جبران : نصيحت  جبران خليل جبران به زوج هاي جوان به هنگام شادي :و همگام نغنمه ساز کنيد و پاي بکوبيد و شادمان باشيد ، اما امان دهيد که هر يک در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها .
چون تارهاي عود که تنهايند هر کدام ، اما به کار يک ترانه ي واحد در ارتعاش.
بزرگمهر  : دانايان روشندل مي دانند که دوران زندگي دراز نيست ، تن آدمي از اين جهان است و روان از سراي ديگر .
جبران خليل جبران : شادماني اسطوره ايست که در جستجويش هستيم.
نيدو کيوبين : هيچ چيز به اندازه تمرکز انرژي روي تعداد محدودي از هدف ها به زندگي تان توان و نيروي بيشتر نمي دهد.
اُرد بزرگ : ديدگاه  توده آدميان بهترين پشتيبان برگزيدگان است .
هوراس : وقتي که پرکاهي به چشمتان مي رود ، آن را بيرون مي آوريد . وقتي عادتي بد وارد روح شما مي شود ، مي گوييد : سال ديگر معالجه اش مي کنيم .
لابروير : سخاوت در زياد دادن نيست، در به موقع دادن است.
اُرد بزرگ : در کنارمان دلروبايمان هست و اگر نيست ، رهسپار رسيدن به اويم ، پس تنهاي وجود ندارد .
کاترين پاندر : يکي از عظيم ترين اسرار عشق و محبت اين است که بياموزيد: چگونه آرمان ها و انديشه هاي ناهماهنگ را از ذهن خود بزدائيد و همواره آرزوهايي کنيد که صادقانه مي خواهيد نه آن چرا که فکر مي کنيد شايد بتوان بدست آوريد.
نانسي سيمس :هر روز همان روز را زندگي کن و بدين سان تمامي عمر را زندگي کرده اي.
اُرد بزرگ :  کژي و ناراستي ، شکافنده و رخنه گاه انديشه اهريمن خواهد شد . 
لقمان: شر با شر خاموش نمي شود چنان که آتش با آتش، بلکه شر را خير فرو مي نشاند و آتش را آب.
بزرگمهر  : در آيين خرد در هر کاري انديشه بايد .
اُرد بزرگ : کسي که مي ماند و نمي پرد به يک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است.
جبران خليل جبران : گنجي که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه اي که خود نمي دانيد ، کشف خواهد شد .
هنري وان رايک : حافظه آفريده اي هوس باز و مستبد است . هرگز نمي توانيد بگوييد که از کرانه درياي زندگي چه سنگريزه اي را بر مي گيرد و در گنجينه خود نگاه مي دارد ، يا کدام گل ناشناخته اي را از مزرعه مي چيند ، و به عنوان رمز انديشه هايي که در اعماق قرار گرفته اند و روزي اشک به چشم مي آورند حفظ مي کند . و با اين همه در اين شک ندارم که مهمترين چيزها آنها هستند که بهتر به ياد مي آيند .
لامنه : درسهائي که بر زانوي مادر آموخته شده ، آموزش هايي که پدر داده ، همراه با داستانهاي شيريني که در کنار بخاري به گوش خورده ، يادگارهاي شيريني است که هرگز کاملاً از ياد نمي رود .
ارد بزرگ : کسي که کردار شايسته را زير پا مي گذارد توانايي نمي يابد تا  پا بر نخستين پله پيروزي بگذارد 
فردريش  نيچه :حقيقت مانند آب دريا است چون نمک  آب دريا زياد است تشنگي را رفع نمي کند. اگر حقيقت آدمي تحريف شود مثل آب شور دريا خواهد بود که تشنگي اش را رفع نخواهد کرد.
هانري بروکس آدامز :ما با مشکلات مي جنگيم تا آسايش بيابيم ، ولي وقتيکه آسايش يافتيم آن را غير قابل تحمل مي يابيم .
بيل‌گلد : من در زمان خودم با معدود افرادي مواجه شدم كه اشتياق شديدي به كار سخت داشتند. خوشبختانه همه آنها همكاران من بودند.
بيگن : تن درست براي روان ، مهمانخانه ، و براي تن ناسالم بيمارستان است .
اُرد بزرگ : کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه توانايي انسانهاي  فرهمند .
سيسرون : آنچه را که با خوشي و لذت آموخته ايم ، هرگز فراموش نمي کنيم .
لايب نيتس : من احساس مي کنم مختارم پس مختارم.
ارد بزرگ : کوششهاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است .
بزرگمهر  : در نظر خردمند شاديي که غم به دنبال دارد بي ارزش است .
همر : آغاز و پايان جنگ توسط خون صورت مي گيرد .
لوتر : دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر مي شود .




ماخذ :
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/Kho/06/html/page5.html




یاسمین آتشی و روایت درس تیرداد پادشاه ایران

درس تیرداد پادشاه ایران

سربازان ارتش اشک دوم تیرداد اشکانی

پس از آنکه سپاهیان تیرداد پادشاه ایران ، ارتش یونان را به عقب راند و سلوکوس فرمانروای آنها را به بند کشید در شهر صددروازه ( دامغان امروزی ) بخاطر این پیروزی ارزشمند جشن و پای کوبی بزرگی برپا شد . در میان بزم اشک دوم دید گروهی تن پوش رزم آوران شکست خورده یونانی را بر تن نموده و مردم را می خندانند . پادشاه ایران دستور داد آنها را گرفته و در بند بیندازند . آن شب فرمانروای ایران به مردم گفت : فرزندان ما جانانه جنگیدند و در راه ایران کشته شدند جنگجویان یونانی هم مسخره نبودند و اگر می توانستند یک ایرانی را هم زنده نمی گذاردند آنها به خاطر کشورشان کشته شدند و ما پیروز . خندیدن بر سپاه در هم شکسته آنها در خوی ما نیست .
ارد بزرگ متفکر فرهیخته کشورمان می گوید : فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده  خویش را به ریشخند می گیرند .

پس از سه روز به فرمان پادشاه ایران گروهی که در بزم دستگیر شده بودند آزاد گشتند . و این رسم نیک برای آیندگان سرزمین پاک ایران باقی ماند ..

یاسمین آتشی

 



ماخذ
http://irantarikh.mihanblog.com/post/1


» سرانجام عشق به ایران
» جنگ خوب است یا بد ؟
» امید ، خود زندگیست
» امنیت در دستگاه دیوانی !
» احترام به شایستگان
» آیا در پس مرگ زندگی ست
» آیا تکرار تاریخ ممکن است
» وجود و دریای خرد
» نا امیدی خردمند
» مزدور
» قهرمان های آدمهای کوچک
» فروتنی فریاپت
» شادی در تنهایی نیست
» سفر هفتاد ساله
» خشم فرمانروای یزد
» دلمشغولی های شاه سلطان حسین
» درسی از ابومسلم خراسانی
» ارشک و رودخانه مردمی

» بازیهای ورزشی تیس کوپان 291 سال پیش از المپیک در ایران
» ماهی های نوروز
» تاسف خواجه نصیرالدین طوسی بر حال عباسیان
» انتقام سخت ابومسلم خراسانی از بنی امیه
» آزادیخواهی و میهن پرستی
» نخستین پادشاه ایران
» صدای جاودانه دختران ایرانی
» پیشکش به شاپور ساسانی
» بابک خرمدین زنده است
» شیر زنان ایران
» آموزگاران ما
» فرگون زیبا
» در بسته ایی وجود ندارد
» ما همه نادریم
» ارد دوم و سورنا
» نگاه و ندای ریش سفید
» سرداری برای بودن و نبودن
» نجابت آزرمیدخت
» نیما و نیشام
» ارزش مهستان و آزادی
» خورشید سربازان اشک نهم
» فردوسی زنده است
» مهرداد دوم و رومیان
» مردمسالاری در دودمان اشکانیان
» شکوه ایران در کجاست ؟
» پیشنهاد فرمانروای روسیه به نادرشاه افشار
» آیوت ها
» تنها برای نگهبانی از ایران و مردم
» برخورد با ریشه کارمندان فاسد
» کورش پادشاه ایران از تخم بدکاری می گوید
» همراهی با مردم
» آژی دهاگ آخرین فرمانروای دودمان مادها
» مازیار و بانو گلدیس
» نوروز در ده هزار سال بعد
» باران مهر
» نگاهی دیگر به تهی دستی
» هدایای کورنلیوس سولا برای مهرداد دوم
» روزهای سخت
» شاپور ساسانی و اجداد شیخ نشین های خلیج فارس
» ارزش نان
» بهترین جای عالم از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
» درس تیرداد پادشاه ایران



پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان