۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

گفتگو با * یوهانس یرداودکر* مترجم نروژی ادبیات فارسی


خوشحالم که خیام شهرت جهانی دارد


گفت‌وگو با ** يوهانس يرداوکر**
مترجم نروژی ادبيات فارسی


February 16, 2009 11:52 PM


بامدادخبر: عصر روز شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۷۸ (هفتم فوريه ۲۰۰۹)

ايرانيان شهر بَرگِن در کشور نروژ، به پاس تلاش‌های «يوهانس يرداوکر»

در راه معرفی ادبيات فارسی به نروژی، گرد هم آمدند و در بزرگداشت اين

مترجم مراسمی برپا داشتند.


يوهانس يرداوکر متولد سال ۱۹۳۶ در شهر ووس، واقع درغرب کشور نروژ است.

او که رشته زبان و ادبيات فارسی را در دانشگاه اسلو در سال ۱۹۷۳ به پايان برده
تا به امروز توانسته است آثار گرانقدری از ادبيات فارسی را به زبان نروژی برگرداند.

کارنامه او در قلمرو ترجمه، بسی پروزن و سنيگن است.
او به جز ترجمه از زبان فارسی از زبان‌های لاتين، آلمانی، انگليسی

و ايسلندی هم آثار فراوانی را به نروژی برگردانده است.

از ادبيات کلاسيک فارسی، رباعيات خيام، غزل‌های حافظ و سعدی

و بخش‌هايی از شاهنامه فردوسی و از ادبيات مدرن پارسی رمان بوف کور صادق هدايت

از جمله آثار او در گستره کار ترجمه است.


يرداوکر که از تلاشگران گسترش نروژی نو
(جنبشی در حيطه زبان نروژی که به پالايش زبان خود از زبان‌های
بيگانه و به اسقلال آن باور دارد)
محسوب می‌شود، تا کنون در مقام مترجم چندين جايزه معتبر ملی کسب کرده
که آخرين آن در سال ۲۰۰۶ به خاطر ترجمه شعرهای کلاسيک «هوراتس»
از لاتين به نروژی نو بوده است.
در مراسم گرامیداشت اين مترجم ادبيات فارسی
و ايران شناس نروژی، نويسنده و روزنامه نگار ايرانی مقيم نروژ،
علی صديقی در معرفی يرداوکر و آثارش سخن گفت و
آنگاه پيام‌های (فارسی و ترجمه نروژی) دو تن از چهره‌های شاخص
ادبيات امروز ايران:
سيمين بهبهانی و محمود دولت آبادی و همچنين پيام مترجم ادبيات نروژی
به فارسی اردشير اسفندياری، توسط پيام سيستانی ـ شاعر
ايرانی مقيم نروژ ـ شهرام يزدانی
و محبوبه پياده، قرائت شد.
سخنرانی يوهانس يرداوکر در باره زبان و ادبيات فارسی
و خواندن شعرهايی از حافظ و خيام توسط او و پرسش حاضران
در جلسه و پاسخ يرداوکر، بخش ديگری از برنامه بزرگداشت
اين مترجم ادبيات فارسی بود.در پايان اين مراسم قرائت پيام‌های
تقدير و تقديم هدايای ديگر از جمله اهدای فرش ايرانی توسط
يک دوستدار فرهنگ و ادبيات ـ فريبرز شهيدی ـ
به يوهانس يرداوکر
بخشی از برنامه قدردانی ايرانيان ازاين تلاشگر عرصه ادبيات فارسی به نروژی بود.
اين مراسم به کوشش علی صديقی وبا همکاری کانون فرهنگی
ايرانيان شهر برگن
(دومين شهر بزرگ نروژ) و «مرکز فرهنگ ملت‌ها» ( BIKS)
اين شهر برگزار شد
و جمع کثيری از ايرانيان و نروژی‌های دوستدار ادبیات ملل، از آن استقبال کردند.
این گفت‌وگو پس از برگزاری همین مراسم با یوهانس یرداوکر
صورت گرفته است.

شايد در ابتدا اين پرسش لازم باشد که بدانيم از کی و در کجا
با زبان و ادبيات فارسی آشنا شديد؟

تقريباً در اواخر دهه شصت ميلادی بود که با ترجمه انگليسی حافظ،
کارخانم «گرترود بل» آشنا شدم.
اين آشنايی آن چنان بر من تاثير گذاشت که آنگاه به بخش مهمی از سرنوشت
ادبی و فرهنگی من تبديل شد.

همچنين در همان زمان با يک نويسنده سوئدی آشنا شدم به نام
«فرانس.گ. بنکسون»
که علاقمند حافظ بود و با گرترود بل و ترجمه‌اش از حافظ آشنايی
خوبی داشت.
همزمان با کسی دوستی داشتم که
همسرش خانم «بريتا زيسلر» استاد دانشگاه در اسلو بود
و ادبيات فارسی تدريس می‌کرد.
پدر اين خانم قبل از جنگ جهانی دوم در تهران زندگی می‌کرد
و مهندس راه آهن بود و در پروژه راه‌آهن تهران به آبادان اشتغال داشت.

من در سال ۱۹۷۱ شروع کردم به یادگیری زبان فارسی در دانشگاه اسلو و سه سال تحصیل من
در رشته زبان فارسی دانشگاه اسلو طول کشيد.
خانم بريتا فارسی را خوب می‌دانست
و خوب تدريس می‌کرد. او هفت سال از کودکيش را در ايران گذرانده بود.
از دو سالگی تا نه سالگی همراه پدر و مادرش در تهران زندگی کرده بود.

سه سال درس خواندن من در رشته زبان فارسی، علاقه‌ام را
به ادبيات فارسی بيشتر کرد.
خواندن حافظ، ليلی و مجنون گنجوی، گلستان سعدی،
شاهنامه فردوسی و از ادبيات مدرن فارسی
آثار جمالزاده، صادق هدايت و صادق چوبک از جمله درس‌های دانشگاهی ما
بود که خود خانم بريتا آنها را برای تدريس و فراگيری ما تهيه می‌کرد.

آن موقع کسان ديگری هم در رشته فارسی دانشگاه اسلو تحصيل می‌کردند؟

تعداد زيادی نبودند اما به لحاظ کيفی خيلی اهميت داشت.
«فرودس شروه» که حالا در آمريکا
استاد دانشگاه است با ما بود.
او استاد ممتازی در رشته زبان فارسی و زبان‌های
هند و ايرانی در آمريکا است. همچنين يک ايسلندی به نام
«Fridrik Thcrdarson»
بود که حالا در گذشته اما زمانی در نروژ فردوسی را تدريس می‌کرد.

برگرديم به چگونگی آشنايی شما با زبان و ادبيات فارسی...

بله، سال ۱۹۷۳ که هنوز درس می‌خواندم رباعيات خيام را ترجمه کردم. بريتا زيسلر،
استاد دانشگاهی من از آنجايی که خودش خيلی به زبان و ادبيات فارسی علاقه‌مند بود
در راه ترجمه رباعبات خيام به من کمک کرد تا من کار ترجمه خيام را دنبال کنم
و به پايان برسانم. بعد چندين غزل از حافظ را ترجمه کردم و در سال ۱۹۷۴
در يک کتاب چاپ کردم.

اولين کتاب از ادبيات فارسی به ترجمه شما آيا رباعيات خيام بود يا غزل‌های حافظ؟

نه، اولين کتاب ترجمه خيام بود که در سال ۱۹۹۷ به چاپ دوم رسيد.
غزل‌های حافظ اما غير از آن که به طور مستقل در دهه هفتاد چاپ شد شعر‌های ديگری
از او در مجموعه شعری که از شعر جهان فراهم کردم نيز به چاپ رسيد.
در اين آنتولوژی علاوه‌بر حافظ و شکسپيرو گوته ...
دو شعر از «آگوست فون پلاتن» هم در مجموعه شعر جهان بود
که خود فارسی هم صحبت می‌کرد و حافظ را بسيار دوست می‌داشت.
او مترجم اشعار حافظ هم بود که وسواس بسياری در بازسرايی عين اشعار حافظ داشت.
او شعرهای حافظ را با جزئيات فنی آن ترجمه می‌کرد. من موقعی که زبان آلمانی
می‌خواندم با او آشنا شدم.

قبل از شما، گويا خيلی پيشتر خيام به نروژی ترجمه شده است...؟

همين طور است. گمان کنم در سال ۱۹۲۰ بود که رباعيات خيام در نروژ ترجمه شد.
اما آن به زبان نروژی کتابی بود و ادبيت کار خيام در آن چندان مورد دقت
قرار نگرفته بود.

بعد از خيام و حافظ چه؟ در مقام مترجم با فردوسی و سعدی کی آشنا شديد؟

در نيمه اول سال‌های هفتاد خانم بريتا زيسلر و آقای
«فردريک تور دارسون» که ايسلندی بود اما ساليان زيادی بود
که در اسلو زندگی می‌کرد و در دانشگاه اسلو درس می‌داد،
درباره سعدی و حافظ و فردوسی کنفرانس‌هايی داشتند.
بين سال‌های ۱۹۷۱ تا ۷۳ من با فردوسی و سعدی آشنا شدم
و همچنين با نظامی گنجوی. چه در همان زمان و چه بعد‌ها کار ترجمه
از اين چهره‌های ادب پارسی را دنبال کردم.
تا آن زمان به نظر می‌رسيد به ادبيات کلاسيک ايران علاقه‌مند بوده‌ايد
چه شد که به سوی ترجمه ادبيات مدرن فارسی و ترجمه بوف کور کشيده شديد؟

من هدايت را در همان گروه زيسلر شناختم. بريتا زيسلر علاقه زيادی
به هدايت و بوف کور داشت اما ترجمه بوف کور را در آن زمان شروع نکردم.
آنها يعنی همان گروه زيسلر کارشان فقط تدريس دانشگاهی بود
يا خودشان ترجمه هم می‌کردند؟

بريتا زيسلر از زبان‌های قفقازی ترجمه می‌کرد. به نروژی و به ايسلندی. شروه هم همين‌جور
او هم ترجمه می‌کرد. از ادبيات زرتشتی به انگليسی و نروژی.
بوف کور هدايت را چه زمانی برای ترجمه انتخاب کرديد؟

آقای «آليبسون هورس» مدير قسمت ادبيات نو يک شرکت مهم انتشاراتی
با من تماس گرفت که آيا مايل هستی بوف کور صادق هدايت را ترجمه کنی.
جواب من بدون هيچ شک وترديدی آری بود. همين آقای هورس چند سال
بعد هم ترجمه بخش‌های ديگری از رباعيات خيام را که در کتابم نبود به من سپرد.
اين رباعيات چيز‌هايی بود در ميان يک کتاب ديگر که پرسپوليس نام داشت
بايد چاپ می‌شد.

کار ترجمه بوف کور چقدر طول کشيد؟

بين ۵ تا ۶ ماه از ترجمه تا ويرايش نهايی طول کشيد.
شما هدايت را چگونه نويسنده‌ای می‌دانید؟

هدايت در ادبيات با شخص مخصوصی صحبت می‌کند و روی او تمرکز دارد.
خيلی با استعداد شخصيت‌هايش را عمق می‌بخشد
اما با زبان و توصيف و بيانی ساده، که همگان می‌توانند آن را بخوانند.

به عقيده شما چقدر ادبيات غرب و يافته‌های نو در امور روشنفکری و علمی
به او کمک کرد تا بوف کور را بنويسد؟

به نظرم ابتدا تاثير فرانتس کافکا روی هدايت ديده می‌شود.
به خصوص ترجمه‌های او از کافکا به رويش تاثير گذاشت.
يافته‌های فرويد و يونگ در روانکاوی و همچنين جنبش سورئاليسم
در شکل‌گيری بوف کور می‌شود گفت مرکز ثقل تکنيکی او بود.

اما نکته‌ای را که بايد در مورد هدايت و نه موضوع رمان مشهور او بوف کور
به آن تاکيد کنم اين است که هدايت در همان زمانی که در فرانسه بود و با
جديت ادبيات و موضوعات روشنفکری اروپا را دنبال می‌کرد، جنبش ديگری
هم در اروپا بود که از آن تاثير گرفت. آن زمان به ويژه در ادبيات و روزنامه‌های
فرانسه خيلی به ادبيات عاميانه و زبان کوچه و بازار توجه نشان می‌دادند.
روشنفکران زيادی روی فرهنگ فلکلور کار می‌کردند. اين امر باعث شد که هدايت
در زبان فارسی به ادبيات فلکلور توجه و دقت کند و تا جايی که من می‌دانم پيش
از او کسی در جمع‌آوری ادبيات عاميانه در ايران توجه چندانی نکرده بود.

آيا اثر تازه‌ای از چهره‌های ديگر ادبيات فارسی نظرتان را برای ترجمه جلب کرده است؟

بله، بله شعر‌های فروغ فرخزاد. و با کمال ميل دوست دارم شعر‌های شاملو
و داستان‌های کوتاه صادق هدايت را ترجمه کنم.
با ادبيات امروز ايران چندان آشنا نيستم.
شايد با کمک تو ـ صديقی ـ بيشتر با ادبيات کنونی ايران آشنا بشوم.

ادبيات فارسی چه ويژگی‌هايی دارد که اين همه به آن علاقه نشان می‌دهید؟

اول اينکه زبان فارسی خيلی زبان زيبايی است.
زبانی است که ريتم دارد؛ ملودی و آهنگ دارد.
همه چيز هم به اين برمی گردد. در اين زبان نويسندگان و شاعران خيلی خوب می‌توانند
احساسات و افکارشان را به تحرير در آورند. شعر برای مردم ايران خيلی اهميت داشته.
به نظر من ايرانی‌ها مثل مردم ايسلند و مردم روس اهل شعر و ادبيات هستند.
ادبيات روس پوشکين را به وجود آورده که خود در يکی از آثارش از سعدی
صحبت می‌کند. در روسيه علاقه به زبان فارسی و ادبيات فارسی بسيار زياد بوده.
می‌دانيم که از زبان‌های ديگر هم ترجمه می‌کنيد، تقريبا از چهار زبان ديگر.
آثارمهمی که از ديگر زبان‌های به نروژی برگردانده‌ايد کدامند؟

من از انگليسی، لاتين، آلمانی و ايسلندی هم ترجمه می‌کنم که تعدادی از کتاب‌های
ترجمه شده من جوايزی را از آن خودشان کرده‌اند. از آلمانی از نيچه
(چنين گفت زرتشت)، گوته، شيلر و کتابی از هفتاد شعر نيچه ترجمه کرده‌ام
که عنوان آن «علم محبوب» است.
از زبان ايسلندی چندين کتاب شعر و کتاب کودک ترجمه کرده‌ام.
کتاب شعر «هوراتس» را از لاتين برگردانده‌ام که جايزه
ترجمه سال ۲۰۰۶ را برد و همچنين از «روبرت بورنز»
شاعر اسکاتلندی مجموعه شعری از انگليسی ترجمه کرده‌ام که
جايزه معتبری را در سال ۱۹۹۶ به دست آورده است.
اينها بخشی از کار‌های من از زبان‌های ديگر است.

من همچنين در کارها و علايق ديگرم، به تاريخ محلی علاقه‌مندم و تحقيقاتی
به صورت کتاب دارم. به نظر من يک بخش مهم تاريخ ملی در تاريخ محلی است.
من در مدتی خيلی قبل شعر می‌سروده‌ام و اکنون سال‌های زيادی است که
تمرکز من روی ترجمه از زبان‌های ديگر است. من در ترجمه شعر به
وزن و ريتم و جزئيات فنی شعر توجه و دقت وفادارانه دارم.
و همه اينها را من به نروژی نو ترجمه می‌کنم. در نروژی نو ما
تنها به ظرفيت‌ها و قابليت‌های زبان نروژی متکی هستيم
و از زبان مردم برای غنای آن وام می‌گيريم.
آقای يرداوکر! حالا اگر بخواهيم از ادبيات نروژ صحبت کنيم به نظر شما
دوران درخشان و طلايی ادبيات نروژ چه دوره‌هايی است؟

باید از هنريک ايبسن، الکساندر شلان، آرنه کاربور ـ
بين سال‌های ۱۸۸۵ تا ۱۹۱۰ ـ نام ببریم. بين جنگ اول و دوم جهانی
هم «کنوت‌هامسون» را داریم که شاعر و رمان‌نويس خوبی بود و
«سيگرود هول» و «تاريه وسوس» که تا آخر‌های دهه هفتاد زنده بود.
با اين چهره‌ها می‌شود دوره‌های مهمی از ادبيات نروژ را مشخص کرد.

و ادبيات امروز نروژ چه؟ به چه فکر و موضوعی توجه بيشتری دارد
و چهره‌های برجسته ادبيات امروزچه کسانی را می‌شود نام برد؟

«اولاو‌هاوگه» شاعر بسيار خوبی است.
مجموعه شعر‌های او «قطره‌هايی در باد شرقی» و «جرقه‌هايی در خاکستر»
دارای شعر‌های بسيار زيبايی است. من اميدوارم شما ايرانيان نروژ کار‌های او
را به فارسی برگردانيد. او از زبان کهن شعر‌های مدرن می‌سرايد.
در رمان، بعد از «وسوس» می‌توانم از «داگ سولسدا»
و «يان شلته» و «يون فوسه» نام ببرم که يون فوسه امروز توجه جهانی
خوبی را به کارهايش که بيشتر نمايشنامه است، معطوف کرده است.
ادبيات امروز نروژ به چه چيز‌هايی بيشتر توجه دارد
؟
روابط و آداب بين آدم‌ها و کار‌های انسانی شايد چيزی باشد که بيشتر
مورد توجه است. مثلا «ووگه» کتاب مهمی دارد به نام «من»
که او به اينکه آدم‌ها چگونه فکر می‌کنند توجه دارد.
او برداشتی شخصی از مسيحيت دارد و نيز به ادبيات
و زبان روسی خيلی توجه دارد.

آقای يرداوکر از آنجايی که يکی از رشته‌های ترجمه شما از زبان فارسی است،
اگر امروز بخواهید به ايران سفر کنید، فکر می‌کنید چه جاذبه‌هايی شما
را در ايران به خودش جلب خواهد کرد؟

موضوعات زيادی است. مثلا شهر شيراز که حافظ و سعدی را
در خودش جای داده. اصفهان با بناهای تاريخی‌اش، مشهد و توس به خاطر فردوسی.
نيشابور به خاطر خيام و اينکه در تاريخ ادبی ايران مهم است.
شهر تبريز هم برای من کشش‌های خودش را دارد.
قطعا تهران به خاطر چهره‌های فرهنگی و ادبی امروز ايران مهم است.
همچنين کردستان و گيلان هم برای من جالب خواهند بود.
کردستان به خاطر زبان کردی و گيلان هم به خاطر زبان گيلکی و به خاطر طبيعتش.
اينها برايم جالب است.
و در اين ميان ديدن مردم ايران و بودن در ميان آدم‌هايی که زبان فارسی
صحبت می‌کنند برايم جذابيت‌های خاص خودش را دارد.

در پايان مايل هستید چيزی به گفته‌هايتان اضافه کنید؟

بله، اميد من اين است که مردم نروژ و مردم کل اسکاندیناوی به ادبيات مردم ايران توجه
بيشتر نشان دهند. از اينکه عمر خيام خيلی شهرت جهانی دارد جای خوشحالی است.
او حقش است چون از شاعران بزرگ دنياست. من اميد وارم بتوانم
از احمد شاملو و فروغ فرخزاد ترجمه‌هايی انجام دهم.
من فکر می‌کنم مردم نروژ به فروغ و شاملو علاقه زيادی نشان بدهند.

منبع: فرهنگ آشتی/ علی صدیقی،‌ شهرام یزدانی

http://www.bamdadkhabar.org/2009/02/post_872/

شش مجموعه از شاعران جهان منتشر شد



شش مجموعه از شاعران جهان منتشر شد
خبرگزاري فارس:

انشارات «فابر اند فابر» يكي از ناشران انگليسي در هشتادمين سالروز
برپايي‌ خود،شش مجموعه شعر از بزرگترين شاعران جهان را منتشر كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از بريسبان‌تايمز، انتشارات

«فابر اند فابر» مجموعه اشعار «دبليو.اچ آودن» شاعر انگليسي را

با انتخاب و گزينش «جان فولر»، مجموعه اشعار «سيلويا پلات»

با انتخاب و گزينش «تد هيوج»، مجموعه اشعار «تيد هيوج»

با انتخاب «سيمون آرميتاج»، مجموعه اشعار «جان بتجمان»

با انتخاب و گزينش «هوگو ويليامز» ، آثار « ويليام باتلر ييتس»

را با انتخاب «ساموس هناي» و مجموعه‌اي خواندني از اشعار

«تي.اس اليوت» را متنشر كرده است.


اين ناشر در طول سالها فعاليت خود انتشار كتاب‌ها و آثار متعددي را در حوزه ادبي

و فرهنگ به ويژه مجموعه اشعار شاعران انگليسي برعهده داشته است.

«فابر اند فابر» به مدت 40 سال آثار «تي.اس اليوت» را به صورت انحصاري

منتشر مي‌كند.


اين آثار قرار است روز 28 سپتامبر سال جاري وارد كتابفروشي ها

و مراكز فرهنگي انگليس شود. اين ناشر در اين سالها خدمات مختلفي

به جامعه كتابخوان انگليس انجام داده و برترين و پرفروش‌ترين رمان‌هاي خوش
‌ سبك جهانرا منتشر كرده است
. از ميان رمان‌هايي كه توسط اين ناشر تا امروز منتشر شده است


مي‌توان به رمان «نماي پريده رنگ تپه‌ها» اثر «كازوئو ايشي گورو»،

«صورتت را بپوشان» به قلم «پي.دي جيمز»
و بسياري از آثار ادبي مطرح جهان اشاره كرد.


«فابر»‌ قصد دارد اين كتاب‌ها را تا پايان سپتامبر سال جاري


وارد بازار جهاني كتاب كند. انتهاي پيام/م

«شعر پست مدرن آمريكا» تأليف و ترجمه «علي قنبري» انتشار مي‌يابد


شعر پست مدرن آمريكا» تأليف و ترجمه «علي قنبري» انتشار مي‌يابد


خبرگزاري فارس: علي قنبري گفت: خاستگاه شعر پست مدرن آمريكا است

و كتاب «شعر پست مدرن آمريكا» به شكل تئوريك به معرفي شعر پست مدرن آمريكا
مي‌پردازد.


علي قنبري - شاعر و مترجم - در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس، اظهار داشت:

اين كتاب مقدمه‌اي دارد كه به معرفي شعر آمريكا از سال 1950 به بعد مي‌پردازد.

وي افزود: همچنين در اين كتاب نحله‌هاي متفاوت شعري از مكتب «كوهستان سياه» گرفته

و «نسل بيت» تا شعر زبان و مكتب «نيويورك» و مكتب «سان فرانسيسكو» معرفي مي‌شود.

قنبري ادامه داد:
در اين كتاب شعر حدود 40 تن از شاعران پست مدرين آمريكا آورده شده است.

اين كتاب اولين كتابي است كه درباره شعر پست مدرن در آمريكا منتشر مي‌شود

و حدودا دويست صفحه دارد. وي با بيان اينكه مجموعه شعر
«گفت‌وگو با يك داور فوتبال»

به‌زودي منتشر مي‌شود
، گفت: رويكرد من در شعر تجربه‌گرا است

. اين مجموعه شامل ده شعر بلند است كه به صورت سازه‌هاي متني مختلف آورده شده است.

از قنبري پيشتر مجموعه شعرهاي «نقطه پشت فعل خراب»
و «نامه (به/از) رؤيا و ضماير پاره وقت»

منتشر شده است. انتهاي پيام/2 خبرگزاری فارس

انواع هوش




آقای نیما اسماعیل پور


**__* انواع هوش *__**



به قلم آقای : نیما اسماعیل پور



از سایت: شعرنو


http://www.shereno.com/index.php



هوش چیزی است که ارزیابی و اندازه گیری آن کاره ساده ای نیست


چون انواع بسیار متفاوتی دارد در سال 1983 دکتر هاوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد


مفهوم جامعتری از هوش ارائه داد و آن را چند هوشی نامید.


طبقه بندی اولیه شامل 7 دسته بود که هر کدام بخشهای متفاوتی از هوش را شامل می شد.




1_هوش و دانش زبان شناختی:مهارت کار کردن با زبان و کلمات،گاهاً می بینیم که بعضی قادر


به تکلم به چندین زبان مختلف هستند،در حالیکه بعضی در یاد گیری یکی هم در مانده اند


2_هوش منطقی و ریاضی:حل مشکلات به طریقی کاملاً منطقی که شامل کتابخوانها می شود



3_هوش موسیقی:قابلیت فکر کردن در قالب نت های موسیقی و ریتم،چه در نواختن و



چه در آهنگ سازی


4_هوش فضایی:حل مشکلات به صورت بصری در مغز فرد.جهت یابی و ناوبری




از مهمترینِ آنهاست ولی توانایی در هنر مجسمه سازی و طراحی نیزاز این دسته اند.




5-هوش جنبش فیزیکی:داشتن توانایی در حرکت عضلات و سایر حرکات ورزشی



6-هوش میان فردی:توانایی شناخت احساسات،حالات و عواطف دیگران و مهارتهای اجتماعی




7- هوش درون فردی:اطلاع از خودمان،احساسات و افکار خودمان


یکی از اصلی ترین قانون های تعیین هوش افراد این است که هیچ گاه فکر نکنیم آموزش

و تحصیلات با هوش و قوه ی ادراک یکسان است.

حتماً باید تا به حال برخورد کرده باشید که هر فردی با مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاه دنیا

فرد با هوشی نیست،و هر فردی هم که نتوانسته حتی تحصیلات دبیرستانی را به پایان برساند

خنگ و کم هوش نمی باشد. همانطور که نظریه ی چند هوشی نشان می دهد

هر فردی قابلیت های مختلف دارد و همه یکسان نیستند.





به قلم آقای : * نیما اسماعیل پور


متولد: دوشنبه 6 بهمن 1359

استان گیلان :رشت

که خود را اینگونه معرفی مینماید:

روحی گرفتار که پرواز می آموزم

زبان بسته ای که در صدای راز می سوزم

نقطه ای نور که به تاریکی وفادارم

در هوای مه آلود به کوچه های آسمان

پا می گذارم خاکستری

که عطش دوباره سوختن دارم

با تشکر از ایشان



فرزانه شیدا - fsheida

سایت شعرنو:



مناجات سروده ی فرزانه شیدا


مناجات

من خراباتى ومستم به کجاآیم باز
رو بسوی کِه روم ؟ با کِه بگردم دمساز
رقص وشادی بدلم ّمرد , خدایا تو بگو

به چه ساز تو برقصم؟ چه بخوانم آواز؟؟!!


دست رو سوی تو کردم, زغم ودرد ونیاز
پروبالم تو شکستی ، بده بال پرواز
رومگیر ازمنو... تنها مگذارم درغم
چو توئی بر دل افسرده ی عاشق همراز


بار الهی ! زکجا قصه کنم من آغاز
که دلم پرشده و... قصه دراز است دراز
خانه ویرانه ی عشق و دلم آواره ی غم
یاربا ! خانه ی دل را تو دگرباره بساز


دلم از درد وغم عشق به جان آمده باز
اشک غلطان بچکید از رخم ورفت به ناز
بغض غم بسته گلویم.. . شده ام پر فریاد
یار رفته زبرم ! با که بگویم این راز؟؟!!


سوی این خسته نگاهی ز محبت انداز
که گرفتاری من نیست بجز شیب وفراز
همه دم باتو مناجات ودعا غرق به اشک
همه شب باتو به سجاده ی پرمهر نماز


ایزدا دست مرا گیر ورهان ازغم ودرد
یار را سوی من آور

عشق را جاوید ساز

********

۱۳۵۹ - فرزانه شیدا

دوشعر از فرزانه شیدا: ● بد کردی ●●● به پای دل نشستم


دلم را در میان بودن و مردن رها کردی ...تو بد کردی
امیدم را گرفتی از دل و برمن جفا کردی ... تو بد کردی
من از خود هم دگر حتی.... نمی خواهم دگر چیزی
تو اما آمدی ... روحم فنا کردی ... تو بد کردی
نمی پرسم دگر ازتو... چرا با من چنین کردی
فقط این را بدان در حق م یارا خطا کردی ...تو بد کردی
اگر دلبسته ام برتو... نه ا ز تنهائی دل بود
ترا همراه دل کرد....م تو اما دل رها کردی ...تو بد کردی
تو بد کردی تو بد کردی
ف . شیدا
●●●
برا ی بتو رسیدن .... فاصله اگر زیاده
منکه راه افتاده بودم ...با دلی عاشق و ساده

میدونستم راه رفتن ...شباوُ روزائی داره
حالا عمریه براهم ... گرچه با پای پیاده

نمیخواد برام بخونی... قصه های عاشقونه
دل خودش تو راه رفتن ... شعرعاشقی میخونه

آره اینو قلب عاشق ...توی خلوتش میدونه
که اگه تُو راهِ عشقه ... ته جاده، بی نشونه !

باور بتو رسیدن توی رویا هم محاله
همه آرزو یا خوابه همه وهم , و خیاله!

ولی دل چاره نداره ...رفتنش دست خودش نیست...
میره با اینکه میدونه... زندگیش رو به زواله

گریه ها کجا نشستین??? راه اشکامو بگیرین...؟
باز بیاین بروی چهره ... باز پای غمم بمیرین!

آخه دل داره میمره.... بسکه غصه هاش زیاده...
میدونم که بادل من ... شما هم، یه جور اسیرین

من همه بغضای تلخو ... گرچه هر لحظه شکستم
با دلو خواسته قلبم .... عهدای زیادی بستم

بخودم گفتم و گفتم ....راه عاشقی قشنگه
ای خدا کجای کارم ؟! وقتی پای دل نشستم !
حالا توی آینه ی غم ...دوتا چشم زار و خسته ست
توی سینه اش جای اون دل .... طپش دلی شکسته ست

پای دل اگر نشسته .... پاش همه عمرشو داده
هنوزم بپای این دل.... دست وپاش همیشه بسته س

جلو روش یه جاده راهه.... ته جاده تو غباره...
خود قلبمم میدونه .... دیگه اینجا کم میاره!

...توی تنهائیش تو راهه ...توی روزاش بی پناهه....
خوبه تُو خلوت شبهاش.... ستاره « ماهشو» داره
دل ما مگه بخیله!! خوش باشین مردم دنیا...
ای ستاره عاشقی کن با« ماهت » برو تُو ابرا

ما میریم پای پیاده .... آخه رومونم زیاده
میزنیم دل رو به دریا .... یا میریم بسوی صحرا

برا ی بتو رسیدن....فاصله اگر زیاده.... منکه عمری توی راهم .....با دلی عاشق و ساده .
فرزانه شیدا


تحقيقات در دانشگاه آلماني(ارلانگن)-زندگينامه دانشمندان - دانشمند : ابوعلي سينا

زندگينامه دانشمندان - دانشمند : ابوعلي سينا



تحقيقات در دانشگاه آلماني(ارلانگن)

هر ثانيه که مي گذرد تحقيقات علمي در مراکز علمي جهان ( غير کليشه اي)


زير نظر اسا تيد عالم و دانشمند و دانشجويان برجسته و متفکر کشفيات بي نظيري

مي نمايند که خبر از پيوند واقعي انسان با طبيعت بکر اطراف خود دارد ..

و هر گز از روي تعصب غلط به انکار چيزي نمي پردازند ..

اين دانش از روز نخستدرگير چنين وضعي بوده و امروزه با پيشرفت دانش بشري

سرعت مافوق تصوري گر فته است ..

من به همه ي افراد سالم و بيمار ( در سنين مختلف) اخطار !

و اعلام ميدارم تا وقت حيات برايتان است کمي براي سلامت روان وجسم
خود هم قدم برداريد ...

بازي با خود را کنار بگذاريد و خود را بعناوين ساختگي وجعلي گول نزنيد

و پيرو علم ودانش حقيقي باشيد نه راه نجات فريبنده و ظاهري ..

من در ادامه اين مطلب در آخر همين بخش نظر شما را به تحقيقات بسيار با ارزش همين

مراکز معتبر علمي در مورد (بيماران قلبي) و عروقي قرار ميدهم ...

بد نيست کمي زحمت کشيده و بررسي و مطالعه نمائيد ..اينجا دکان نيست !

اين سخنان هم داستان ! بلکه راه واقعي زندگي ( اگر انديشه کنيد)

اين مرکز تحقيقاتي به اثبات رسانده است که از مواد طبيعي اطراف خود با اصول علمي

بررسي شده چگونه داروئي تهيه کنيد تا بدست چاقوي جراحي گر فتار نشده

و قلب و عروق خود را باز سازي کنيد ..

بايد طب حاشيه را جدي گرفت و اهرم اطمينان خاطر را بر اين محور استوار کرد

و نام آن را از حاشيه به (طب طبيعي) تغيير دادو طب کلاسيک را

( طب شيميا ئي) دانست


و در جاي حساس و از روي ناچاري زماني استفاده کرد نه در هر حالو در مراکز علمي

که تعصب گرا نيستند طب سنتي ( طب طبيعي) را مورد تحقيق دقيق قرار داد

و از هر انديشه ايدر تکامل آن سود جست

( واز فکر دکان و تجارت در سلامت بشر خارج شد)

حتما اين مطلب را از قسمت زيرين اين صفحه مطالعه کنيد

دانشگاه ارلانگن به نشاني :

( http://www.uni-erlangen.org )

در منطقه ي باواري ا ، ( University of Erlangen )

لازم به توضيح استکه ؛ دانشگاه ارلانگندر شمال شرق کشور آلمان واقع است .

ابو علي سينا دانشمند و پايه گذار علم پزشکي .. در زمينه طب گياهي و زنبور در ماني

تحقيقات و تجارب ارزشمند و مفيدي بر جاي گذارده است


* زندگينامه : ابوعلي سينا

هنگام سفر فقط يادداشت ها و رساله هاي کوچک مي نوشت





از ميان تاليفات ابن سينا ،‌ شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتي جهاني يافته است .

کتاب شفا در هجده جلد در بخش هاي علوم و فلسفه ، يعني منطق ، رياضي ، طبيعيات و الاهيات

نوشته شده است .

منطق شفا امروز نيز همچنان به عنوان يکي از معتبرترين کتب منطق مطرح است و طبيعيات

و الاهيات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . کتاب قانون در طب در هفت جلد نيز که تا قرن ها

از مهمترين کتب طبي به شمار مي رفت .

شامل مطالبي درباره قوانين کلي طب ، دواهاي ترکيبي و غير ترکيبي و امراض مختلف مي باشد .

اين کتاب در قرن دوازدهم ميلادي همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهاي لاتين و تا امروز

به زبان هاي انگليسي ، فرانسوي و آلماني و ايراني نيز ترجمه شده است و به عنوان متن

درسي طبي در پوهنتون هاي اروپايي تا سال 1650 ميلادي به عوض آثارجالينوس

و موندينو در دانشگاه هايLavain و Monpellier تدريس ميشد. ابن سينا در

زمينه هاي مختلف علمي نيز اقداماتي ارزنده به عمل آورده است .
او اقليدس را ترجمه کرد .

رصدهاي نجومي را به عمل درآورد و در زمينه حرکت ، نيرو ، فضاي بي هوا ( خلا ) ، نور

، حرارت تحقيقات ابتکاري داشت . رساله وي درباره معادن و مواد معدني تا قرن سيزدهم

در اروپا مهمترين مرجع علم زمين شناسي بود .
درباره اين رساله فيگينه در کتاب دانشمندان

قرون وسطي چنين آورده است : ابن سينا رساله اي دارد که اسم لاتين آن چنين است :

De Conglutineation Lagibum .

در اين رساله فصلي است به نام اصل کوه ها که بسيار جالب توجه است .

در آنجا ابن سينا مي گويد : ممکن است کوه ها به دو علت به وجود آمده باشند .

يکي برآمدن قشر زمين . چنان که در زمين لرزه هاي سخت واقع مي شود و ديگر جريان آب

که براي يافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عين حال سبب برجستگي زمين مي شود .

زيرا بعضي از زمين ها نرم هستند و بعضي سخت . آب و باد قسمتي را مي برند و قسمتي

را باقي مي گذارند . اين است علت برخي از برجستگي هاي زمين .

يک آزمايش طبيعي و ساده براي سلامتي شمانتايج تحقيقات نشان مي دهد که گريستن،

در کاهش اضطراب مؤثر است. زنان، بيشتر از مردان گريه مي کنند و احساسي که پس

از گريستن به آنها دست مي دهد، همراه با آرامش است. گريه کردن، واکنشي طبيعي است

که به دليل عکس العمل روحي انسان بروز مي کند. همچنين، نشانه تندرستي است.

گريه، فشار خون را پائين مي آورد و سطح ايمني بدن را افزايش مي دهد.

البته همانطور که خنديدن نشانه نشاط و شادابي است ( در چهار چوب معقو لش) گريستن

هم به سبک اصولي و بر خواسته از حالات منطقي دروني ( نه از سر هيجان کاذب )

بلکه به نوعي که سبک بالانه روح را شستشو دهد ...نه قهر آميز که سونامي شود.

زهر زنبور عسل مايعي است تلخ مزه به رنگ روشن داراي وزن مخصوص(1.1313 )
بوي خاص و واکنش اسيدي ، در مجاورت هوا به سرعت خشک ميشود .
زهر زنبور ترکيب بسيار پيچيده اي دارد و دست کم هشت نوع پروتئين

در آن شناسايي شده است
مشخص شده است ترکيبات زهر رنبور عسل مناطق مختلف و نسبت به فصل هاي

مختلف با هم فرق ميکند .

جدول ترکيبات زهر زنبور
تر کيبا ت اصلي زهر زنبور
آ نزيم ها: -فسفو ليپازA2-هيا لورونيداز-اسيد فسفا تاز
پپتيد ها: آپا مين -مليتين- پپتيد MCD -سکا پين -تر تيا پين-آدو لاپين
آ مين هاي بيو ژنيک: هيستا مين - دوپا مين -نوراپي نفرين - لکوترين
اثر درماني زهر زنبور عسل در درمان بيماري MS
( تنظيم شده توسط دکتر عباس ميراب زاده -سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران )
Multiple Sclerosis - بيماري با علت نامعلوم مي باشد در اين بيماري قسمتهايي

از رشته هاي عصبي در سيستم عصبي مرکزي به واسطه خطا در فعاليت سيستم ايمني بدن
بيمار دچار التهاب و تخريب پوشش ميلين و جراحت اکسون شده و در نهايت آسيب ميبيند .
بيمار و پزشک هيچ گونه پيش بيني از آينده بيماري ندارند و داروهاي عرضه شده :
( Interferon B-1a - Interferon B-1b <>

در بسياري از موارد نمي تواند بيماري را درمان کند .
(( زنبور در ماني درجهان ...ارجمندي))
( تجر به بنده مي گويد ميتواند ولي اصولي را بايد در تکميل در مان مورد استفاده قرار داد)
استفاده از زهر زنبور عسل يکي از روش هاي جايگزين و مناسب براتي در مان اين بيماري است .
با توجه به جد ول تر کيبا ت زهر زنبور Melittin که 50 % وزن خشک زهر را تشکيل ميدهد
يکي از مهم ترين مواد ضد التهاب ( 100 برابر قويتر از Hydrocortisol ) است .
Adolapin ماده ديگر موجود در زهر مي باشد که از طريق مهار فعاليت آنزيم
‍‍Cyclooxygenase
باعث اثر ضد التهابي و ضد درد مي شود .
Apamin از تشکيل Complement C3
جلوگيري ميکند و کانال هاي پتاسيمي وابسته به کلسيم را بلوکه مي کند
و به همين دليل انتقال عصبي را تشديد ميکند .
آنزيم Hyaluronidase نيز Scar
تشکيل شده در بيماران ام اس را از بين مي برد در دنيا تعداد قابل توجهي از
بيماران MS فلج شده با زنبور درماني صحت کامل خود را باز يافتند .

در سال 1997 ميلادي انجمن MS امريکا مبلغ 250000 دلار
در اختيار دکتر Beltani
رئيس بخش ايمونولوژي دانشگاه Georgetown
آمريکا قرار داد تا در مورد تاثير زهر زنبور
روي بيماران مبتلا به MS تحقيق نمايد تحقيقات نشان داد
که در 60 % بيماران سبب بهبودي بيماران شده است .
اثر درماني زهر زنبور عسل در درمان بيماريهاي رماتيسمي
دانشگاه علوم پزشکي مشهد
باتوجه به تحقيقات جديد در خارج کشور و نوشته هاي طب سنتي مبني براثردرماني
زهر زنبورعسل

در درمان بيماريهاي رماتيسمي و بدليل کمبود اطلاعات منتشر شده دراين زمينه
ونگراني پزشکان متخصص روماتولوژي بعلت اثرات نامطلوب و يا بي اثر بودن نسبي
داروهاي فعلي دربرخي از بيماران و عدم انجام اين تحقيق درايران برآن شديم
تا پژوهشي درمورد اثردرماني زهرزنبور عسل
در درمان بيماري هاي رماتيسمي بعمل آوريم .

موادموثري ازجمله مليتين در زهر زنبور عسل وجود دارد که ميتواند
در درمان بيماريهاي رماتيسمي موثر باشد.
نظر به اينکه استفاده مستقيم ازنيش زنبور عسل ممکنست واکنش‌هاي آلرژيک و
حتي شوک آنافيلاکتيک و حتي مرگ ايجاد نمايدلذا از زهر زنبور عسل فرآورده داروئي درابتدا
بصورت پماد جلدي و سپس قرص‌هاي خوراکي ساخته و دردرمان بيماريهاي روماتيسمي
مورداستفاده واقع خواهدشد
**************************************************
از خوردن چاي سبز غفلت نورزيد
اين گياه معجزه گر است با زنبور درمانيشکل مصرف براي اثر گذاري

روي بيماران MSتنها از اين مرجع مي توانيد بدست بيا وريد ..
که با هر شکل مصرف متفاوت و بسيار اثر گذاراين گياه به همراه

گياهان و مواد ديگر به صورت
خاص اثرات بي نظيري را خواهد داشت.



** آناتومي بدن انسان از کتاب قانون ابو علي سينا

ابن سينا (شيخ الرئيس ابو علي سينا) يا پور سينا

زنبور درمانگرhttp://beehoney.blogtak.com/
شماره هاي تماس شما با من در تمام ساعات شبانه روز(24 ساعته)

مختص بيماران ويزيت شده.
1- (09139416483)


2-(09371301164)

3-(09359489500)

پيام مادر واقعي (کوه) به ما انسانهااو مي گويد:
فرزندانم من شما را زاده ام و دردامن خود پرورانده ام ؛
بخاطر نداريد که چگونه متولد شديد ..روز تولد شماآغاز زندگي نويني در جهان بود .
.شما را از هر گزندي مصون داشتم و رنج کودکي و بازيگوشي شما را بر خود هموار کردم ..
نوجوان شديد به کلاس درسي که تنها معلم و استادش بودم ..درس فراگر فتيد...
و چه تجربه ها که آموختيد ...و جوان رشيدي شديد ...شما را روانه دانشگاه روزگار کردم
..تحصيلات خود را هنوز به نيمه نرسانديد که مرا ترک کرديد و از کنارم رفتيد ...
و من از دور نظارگر شما بوده ..ابتدا زياد به من سر ميزديد .
.و لي حال که ميانسالي را مي گذرانيد کمتر مرا ياد مي کنيد ..
و انهم از سر شتابزدگي ..هنوز از حالم جويا نشديد برمي گرديد..
حال آنکه چه اشتباهي ميکنيد ..و چگونه خود را برنج هاي گوناگون مبتلاکرده ايد ..
فرزندانم به خود آييد ..هنوز دير نيست (هنوز دير نيست) دوستتان دارم لطا فت دامن مادر
را فراموش کرديد ..
من صبورم و برکار هاي بي حاصل شما درتعجب..آرامش را به مشتي کاغذ که نام پول
بر آنها گذارديد فروخته ايد ..فرزندانم حال که چنين با خود در ستيز يد ..نمي توانم شما
را بيمار ببينم ..براي درما ن خودبه گنجه مادري خود به دنبال دارو براي درمان مهلک ترين
بيمارهاي خود بگرديد ..
که برايتان ذخيره کردم و هر گز داروئي جاي آنها را پر نخواهد کرد ...شير گواراي و جودم را
که از کودکي در دهانتان جاري ساختم در همه حال و جودتان را سالم خواهد ساخت
چشمه سار هاي دامن مرا از ياد برده ايد ( من مادر واقعي شما هستم)عسل شهد وجود من
( همان شير مادر) براي سلامت شماست از آن بهره مندشويد که
بهترين هديه من براي شماست

وسم زنبورعسل که شايسته ترين داروبر ا ي مهلکترين بيماري شما ..

که در دفتر خاطراتم در گنجه ها ي خانه پدري برايتان ذکر کردم ..فرزندانم نمي توانم شما
را رنجور ببينم هر چند که از من دوري مي کنيد ..بسويم باز گرديد و رازهاي درون مرا
که لازم هست بدانيد کشف کنيدچه حاصل که فريفته بازي هاي کاذب خود گشته ايد و به
موي سپيد خود نظر نمي اندازيد..که دارد دير مي شود...دير دير..!

(نگارش وعکس از اميد ارجمندي)

و تعدادي از فرزندانم هم جهت تخريب صورت زيباي مادر چه جفا ها که بر من روا نمي دارند .
.آنها مرا فقط از سر بازي زندگي چنين زينت مي کنند ...و چون خود آلوده اميال کودکانه مي نمايند
و تعداد ي هم جسد زنده مرا به آرزوي رسيدن به بهشت آتش مي زنند ...ولي من هر گز مهر مادري
را فراموش نکرده و نخواهم کرد ...بسويم باز گرديد و در آغوشم ...بمانيدام

اس(MS)
http://bee1346.parsiblog.com/

بيماران قلبي عروقي توجه کنيد!يک نسخه بي نظير براي گرفتگي رگها
( خود را به تيغ جراحي قلب نسپاريد)البته در موارد نادري شايد لازم باشد ..ولي نه هميشه

***** نترس کليک کن تا بداني:

کلمات کليدي : زنبور درماني، ابو علي سينا، طب حاشيه، بهترين راه درمان بيماري ها، انسانهاي نخستين

از وبلاگ :

زنبور درما ني در جهان به قلم آقای: روح اله ار جمندي (اميد)

http://bee225h.parsiblog.com/

۱۳۸۸ شهریور ۲۹, یکشنبه

آیا تکرار تاریخ ممکن است از سایت تبیان

مردی مقابل پور سینا ایستاد و گفت : ای خردمند ، به من بگو آیا من هم همانند پدرم در تهی دستی و فقر می میرم ؟ پورسینا تبسمی کرد و گفت : اگر خودت نخواهی ، خیر به آن روی نمی شوی . مرد گفت گویند هر بار ما آینه پدران خویشیم و بر آن راه خواهیم بود .
پور سینا گفت پدر من دارای مال و ثروت فراوان بود اما کسی جز مردم شهرمان او را نمی شناخت . حال من ثروت ندارم اما شهرت بسیار دارم . هر یک مسیر جدا را طی کرده ایم . چرا فکر می کنی همواره باید راه رفته را باز طی کنیم .
مرد نفسی راحت کشید و گفت : همسایه ام چنین گفت .  اگر مرا دلداری نمی دادید قالب تهی می کردم .

پورسینا خندید و در حالی که از او دور می شد گفت احتمالا ترس را از پدر به ارث برده ایی و مرد با خنده می گفت آری آری…
متفکر یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است .
این سخن اندیشمند کشورمان نشان می دهد تکرار تاریخ ممکن نیست . حتی در رویدادهای مشابه ، باز هم کمال و افق بلندتری را می شود دید .



ماخذ :

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=409006





شش سخن از بزرگان


بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند


آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر


آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ


هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس


آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه


رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ







داستان پیرمرد و کوزه آب




داستان پیرمرد و کوزه آب

کلام اول
کسانی که یک عمر به ما گفته اند انزوا تنها راه رسیدن به خداست.
فراموش کرده اند که وسوسه در انزوا خیلی قوی تر است..!
لحظه های درنگ

پیرمرد و کوزه آب

مردی هر روز دو کوزه بزرگ به دو انتهای چوبی می بست،
چوب را روی شانه اش می گذاشت و به خانه اش می برد.
از بدو امر یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک کوچکی در خود داشت
و هربار مرد مسیر خانه اش را می پیمود، نصف آب کوزه می ریخت

مرد مدتها بود اینکار را میکرد کوزه سالم همیشه مغرور بود
و خوشحال از این بابت که کار خود را تمام و کمال انجام می دهد.
اما کوزه کهنه شرمنده بود
زیرا فقط می توانست نصف وظیفه اش را انجام دهد.هر چند می دانست
آن ترک ها حاصل چند سال کار است.
یک روز که پیرمرد که اماده شد که از چاه آب بکشد کوزه کهنه تصمیم
گرفت با او حرف بزند و از او معذرت خواهی کند، و گفت:

تمام این مدت که از من استفاده کردی فقط از نصف حجم من سود بردی
و من از این بابت شرمنده ام،
مرد تبسمی کرد و گفت: وقتی بر میگردیم با دقت به
مسیر نگاه کن کوزه متوجه شد در یک سمت جاده گلها و گیاهان زیادی
روییده اند، مرد گفت: میبینی طبیعت سمت تو چه قدر زیباتر است؟
من می دانستم تو ترک داری تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم
به همین خاطر در سمت تو بذر سبزیجات و گل پخش کردم تا تو هر روز
به آنها آب بدهی و حال که اگر تو ترک نداشتی چه طور می توانستی
این کار را انجام بدهی؟
ما انسانها هر کدام کاستی هایی داریم پس باید به دنبال چیزهایی
باشیم که آن کاستی ها را جبران کند.

دانستنیها
آیا می دانستید..؟
صندلی الکتریکی را یک دندانپزشک اختراع کرد.
خوکها به دلیل فیزیک بدنی قادر به دیدن آسمان نیستند.
در زیمباوه از هر 5 نفر یک نفر مبتلا به بیماری ایدز است.
در هر 13 دقیقه در آمریکا یک کتاب جدید منتشر می شود.
حد متوسط مطالعه کتاب در ایران 3 دقیقه در سال است.
مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند.
سخن بزرگان

به خاطر بیاور در اوج آسمان ابری نیست، اگر در زندگیت ابریست بدان
به این دلیل است که روحت آنقدر که باید بالا نرفته است.
اگر میخواهی زندگیت را عوض کنی ابتدا باید اندیشهایت را عوض کنی.
مارک فیشر
عشق یک ایمان دائمی است.انسان برای آن ایمان دارد که دارد و برای
آن دوست دارد که دارد و بیش از این دلیلی نیست.
رومن رولان

سوال من جواب تو
- برای داشتن عشقت از چه چیزهایی حاظری بگذری؟
- اگه روزی مادرت از دنیا بره روی سنگ قبرش چی می نویسی؟
- اگه به گذشتت برگردی چیزی رو عوض می کنی؟


شاعرانه
در خواب ناز بودم شبی دیدیم کسی در می زند
در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند
ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به من سر می زند



فراتر از یک نگاه

دیدگاهتون در مورد این عکس چیه؟



وبلاگ چهل درجه زیر شب نویسنده: عرشیا
http://shabeirani.persianblog.ir/

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان