در کوتاهی کلام بیتی - به قلم ف.شیدا
کویر
______________
اندرین راه پر نشیب وفراز
بنگر آخر که دل کجا افتاد!
گوئیا در سفر به دریاها
بر کویری گذار ما افتاد!
17/11/1365جمعه
فرزانه شیدا
______________
______________
* اسیر
این همون خط نگاهه
که طنابی شد واز چشمای من
رفت وگذر کرد
رفت ...وتا رسید به قلبم
بدلم پیچی دو دل رو...
اسیر دام نگات کرد!
بی رهائی...توُ اسارت...
دل من اسیر عشقه
ازهمون خط نگاهی
که توی دام اسارت
منو تا اخر دنیا
یه اسیر دربدر کرد
منو خسته از سفر کرد!
26 مهر 1383 ف.شیدا
******************
* باور*
* باور*
______________
در باورم نیست فراموش شدن
در باور نیست ز خاطر رفتن
نه در راه بودن نه در جاده های زندگی
شاید با تو...شاید بااو
اما..اما... نه هرگز در نگاه خداوند
1383 مهر* ف.شیدا*
*******************
" شیدا"
_______________
از چه تا فکر تو آید به دلم؟
زود دلتنگ ود ل آزرده شوم
تو چه کردی به دلم کز یادت
اینچنین دلخور وافسرده شوم
آه نه...از غم و از ناکامی
یاد تو سینه ی من میسوزد
از چه با این دل زار و"شیدا"
باید از عشق تو سرخورده شوم؟
63/2/22 شنبه ف.شیدا
__________________
عمق نگاه
عمق نگاه ناز تو , رفتم وبی خبر شدم
هوش ز سر پریده تا جادوی آن نظر شدم
چونکه زتو جدا شدم , همچو کسی که مّی زده
از در خانه ی خودم , عابر رهگذر شدم
هیچ نمانده خاطرو, چه شد مرا , کجا شدم؟
بعد تو با عشق تو من, یکدل دربدر شدم
دگرمرا کسی ندید , میان شهر و کوچه ام
چونکه دگر ز درد تو راهی یک سفر شدم
ماند ن من چه فایده , بی تودر این دیار غم
چونکه بگوشه ی غمی , عاشق بی ثمر شدم
رومبراه خودولی , عشق ترا چه سان برم
منکه باوج درد وغم "بودم" وُ بس هدر شدم
1363/2/22 شنبه فرزانه شیدا
نظرات