فرزانه شیدا : نکته های خواندنی
سلام دوستان عزیز
ممنون از اینکه همواره با
حضور گرمتون شادم کردین
امروز به چند نکته جالب و خواندنی اشاره ای خواهم داشت
چند متن گرفته شده
از مجله اتفاق نو رو براتون مینویسم
با ذکر نام نویسندگان متن:
(از صفحه=دردانه)
"آسمونی"
خاکستر عشق
در زمان قحطی گل بسوی تو آمدمم و دنیای من
در لبخند تو خلاصه شد
ولی دیگر هرگز قصیده تمنای من را نپذیرفتی
حالا هر غروب عمگین
وقت تولد تنهائی من است و
آهنگ قلبم ترنم حزین ترین
"بی تو بودن را" تکرار میکند
مریم اسکندری
****
مثه همیشه
به من میگفتی: "عارفانه، عاشقانه، خالقانه،صادقانه
با رفاقت، با صداقت، بی نهایت تا قیامت
دوستت دارم!
اما فکر مکنم کمی اشتباه کردی
باید میگفتی: حقیرانه، تنفرانه، ناشکرانه
با دشمنی، با دروغگوئی، هرگز، عمرا
دوستت ندارم
خب اشتباهت کوچک بود
مثل همیشه می بخشمت
فاطمه اصغری
****
تعطیل
مغازه عکاسی ام را برای همیشه تعطیل کردم
چون دیگر دوست ندارم از او عکس بگیرم
و به دیگران بگویم دوستش دارم
...و دیگران جواب بدهند"او هم تو را دوست دارد"
و البته خیلی چیزهای دیگر!!!
سمیرا دیلمقانی
****
برق
همیشه از برق رفتگی میترسیدم تا آنکه برق چشمانش
مرا گرفت و تازه فهمیدم از برق نباید ترسید
از برق باید مــــــرد!!!!
از:سکوت طولانی
****
گدائی
نگاه را از من گدائی کردی ومن ترسیدم
چون شنیده بودم شهرداری گداها را جمع می کند
الهه نوروزی
****
دریای عشق
ما همچون دوقطره از پشت دو کوه جاری شدیم
و به هم رسیدیم و ناگهان در دریای عشق غرق شدیم!!!!
افلاطون پاشایی پور
****
کباب
حالا فهمیدم وقتی گفتی دلت را کباب کردم یعنی چی!
اگه آه و نفرینات نمیگرفت و من ورشکست نمیشدم
وحالا به عنوان کارگر تو کبابی کار نمیکردم
هیچوقت نمیفهمیدم چی به سرت آوردم!!!!
سمیه بنی احمدی
****
در دسترس نیست!
موبایلت سه ساعته در دسترس نیست
اما خودت در دسترس هستی
دوتا میز اونطرف تر با یه خانوم
همسن و سال خودم نشستی
دارم"دق" میکنم .من همه جوره ازون سرم
حتی تو احمق بودن!!!!!
الهام.ب
****
رد پا
زمان بازگشت از سفر، همه راضی و خوشحال بودند
پدر با صدائی رسا پرسید:
"کسی چیزی جا نگذاشته؟!"
و من دردل گفتم:
"رد پایم روی شن های ساحل جا مانده اند"!
مریم سراج زاده
****
هفت سین
ما را قسم داد که ماهی قرمز تنگ بلورمان را
اذیت نکنیم تا سال اینده وقتی کنار سفره هفت سین مینشینیم
او هم بزرگتر شده باشد
حالا ک جائی که ببینی ماهی تنگ بلورمان
بزرگ شده و بازبان بیزبانی سراغت رامی گیرد!!!؟
محسن پور حسینی
****
سیگار
من ریه هامو به سیگار باختم اما
تا ابد مدیون سیگار هستم
اگر که دستم رو داغ نکرده بودم
شاید یادم میرفت با من چه کرده ای
و هرگزز نباید به سراغت بیایم
علی موسویان
****
عشق
بازهم میگوئی با عشق بنویس .
من حالا در فروگاههای شهر به دنبال خودکاری هستم
که مارکش عشق باشد!
اگر میگفتی از عشق بنویس کارم راخت تر بود
و با خودکار بیک برایت مرثیه ای مینوشتم که
تمام دنیا جز دل سنگی تو
را بلرزاند
مونس روستائی
نظرات
وب خوبی داری خوشحال میشم با شما تبادل لینک کنم
بیصبرانه منتظر شما هستم[گل][گل]