تحقیقات فلسفی/یادداشتی بر دوره بندی تاریخ اروپا



مرگ آلکستیس (The Death of Alcestis) اثر پیر پیرون (Pierre Peyron) در موزه لوور.شاید داستان آلکستیس زیباترین داستان عشق تمام تاریخ باشد. همانطور که پیش از این گفته بودم آپولو به سزای کشتن غولهای یک چشم (Cyclops) از سوی زئوس برای یکسال به زمین تبعید شد تا به انسانها خدمت کند. در این یکسال او چوپان پادشاهی بنام آدمتوس (Admetus) شد. آدمتوس رفتار بسیار دوستانه ای با آپولو داشت و آنها با یکدیگر دوست شدند. آدموتوس عاشق دختری با نام آلکستیس شد. اما این دختر خواستگارهای زیادی داشت و هنگامی که آدمتوس از پدر دختر خواستگاری کرد ، پدر برای اینکه درخواست او را رد کند از او درخواست غیر ممکنی کرد. درخواست این بود که آدمتوس برای ازدواج باید یک کالسکه را بوسیله شیر و خرس خرکت دهد و به خواستگاری بیاید. آدمتوس این مسئله را با آپولو در میان گذاشت و آپولو به رسم دوستی این خواسته را برآورده ساخت. آدمتوس با آلکستیس ازدواج کرد. آپولو که از دوستی با آدمتوس بسیار راضی بود سعی کرد خدمت دیگری نیز به او بکند. او از سرنوشت خواست تا موافقت کند زمان مرگ آدمتوس او نمیرد. سرنوشت به یک شرط موافقت کرد. به این شرط که کسی حاضر شود بجای آدمتوس بمیرد. آدمتوس قبول کرد و بالاخره زمان مرگ او فرا رسید. او از پدر و مادر کهنسال خود خواست تا موافقت کنند و بجای او بمیرند اما در کمال تعجب آنها موافقت نکردند. آدمتوس از سایر نزدیکان و دوستان خود نیز همین درخواست را کرد اما هیچکس حاضر نشد چنین فداکاری انجام دهد. آدمتوس که ناامید شده بود خود را برای مرگ آماده می ساخت اما همسر او آلکستیس حاضر شد بمیرد تا همسر او بتواند به زندگی خود ادامه دهد. آلکستیس مرد و آدمتوس زنده ماند. اما أدمتوس بسیار غمگین بود و به حاضر نشد بدون همسر فداکار خود زندگی کند. این عشق آنقدر خدایان را تحت تاثیر قرار داد که هرکولس به دنیای زیرین (Hades) رفت و با خدای مرگ مبارزه کرد تا او را راضی کند آلکستیس را بازگرداند. در تصویر پایین هرکولس در حال جنگ با تاناتوس (Thanatos) دیده می شود. پیام داستان این است که هیچ فداکاری بی پاسخ نمی ماند. مخصوصا اگر از روی عشق باشد.




ژوئن زبانه کش (Flaming June) .نقاشی زیر با داستان بالا ارتباطی ندارد.


دوره بندی در بررسی تاریخی اهمیت بسیار زیادی دارد. بعضی مفاهیم تاریخ اروپا برای ما که از فرهنگی کاملا متفاوت برخواسته ایم کاملا بی معنا است. برای همین قصد دارم در اینجا یک دوره بندی خیلی معمول و عادی از تاریخ اروپا را معرفی کنم و کمی توضیح دهم. آشکار است که این تنها تقسیم بندی ممکن نیست و تا حد زیادی هم قرار دادی است.

۱ ـ قرون وسطی (Middle Ages): قرون وسطی عموما به دورانی اطلاق می شود که از قرن پنجم میلادی و با تقسیم امپراطوری روم به بخش غربی و شرقی (۴۷۶ ب.م) آغاز می شود و تا رنسانس ادامه پیدا می کنند. در دوسوی این دوران دو فیلسوف بزرگ میسحی ایستاده اند : سنت آگوستین و توماس آکوئیناس

۱ ـ قرون وسطی (Middle Ages): قرون وسطی عموما به دورانی اطلاق می شود که از قرن پنجم میلادی و با تقسیم امپراطوری روم به بخش غربی و شرقی (۴۷۶ ب.م) آغاز می شود و تا رنسانس ادامه پیدا می کنند. در دوسوی این دوران دو فیلسوف بزرگ میسحی ایستاده اند : سنت
آگوستین و توماس آکوئیناس



یکی از مشهورترین آثار باقی مانده از قرون وسطی. موزائیک با نقش حضرت مسیح.

۲ ـ رنسانس (Renaissance): رنسانس که به زبان فرانسوی به معنای باز زائی یا همان نوزائی است دوران زمانی از قرن ۱۴ الی ۱۶ محسوب می شود. در این دوران که بیش از همه در شهرهای فلورانس و رم ایتالیا متبلور شد ، اندیشمندان و هنرمندان به میراث پیش از مسیحیت خود مانند روم و یونان مراجعه کردند. این دوران درواقع با پایان قرون وسطی همراه است.



دست نوشته قاعده نسبتها (Canon of Proportions ) اثر لئوناردو داوینچی. نماد دوران رنسانس

۳ ـ عصر روشنگری (The Age of Enlightenment): عصر روشنگری به قرن هجدهم اطلاق می شود که در آن محور تمامی شناخت بشر به عقلانیت منتقل شد. در این دوران کشفیات نیوتن در فیزیک باعث شد تا اندیشمندان سعی کنند در تمامی عرصه های دانش بشر مانند اخلاق و فلسفه و سیاست از همان الگوی نیوتنی که عقلانی محسوب می شد استفاده کنند. قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه از نقطه های اوج این دوران هستند



نقاشی نیوتن اثر ویلیام بلیک. توجه کنید که نیوتن در حال کشف اسرار جهان است. نشان دهنده نگرش عصر روشنگری.

۴ ـ رومانتیسیزم (Romanticism): رومانتیسیزم از انتهای قرن ۱۸ میلادی آغاز می شود و تا ابتدای قرن بیستم نیز ادامه دارد. عموما رمانتیسیزم را عکس العملی به عقل گرایی عصر روشنگری محسوب می کنند. در دوران رمانتیسیزم ایدئالهای روشنگری مانند عقل و دانش مورد انتقاد قرار گرفت و تاکید بر الهام و احساس و بازگشت به طبیعت ظهور کرد. اوج ادبیات رومانتیک در آثار *گوته مانند فاوست و در آثار فلسفی شوپنهاور و نیچه دیده می شود. ژان ژاک روسو در زمینه فلسفه سیاسی با ایده نیک بودن انسان اولیه یکی از پیشگامان رمانتیسیزم محسوب می شود.



سرگردان بر بالای دریای مه (Wanderer Above the Sea of Fog). نمونه ای از نقاشی رمانتیک. به تاکید بر مسئله ناشناخته توجه کنید. روح رمانتیسیزم رمز و ابهام و ترس است.


برگرفته از سایت:
analytic.blogfa.com/post-72.aspx

نظرات

جملات کوتاه مشاهیر جهان

پست‌های پرطرفدار