۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

تارنگار فرشته ها خودکشی کردند ...! - ...!

از کدامین ستاره بر زمین افتادیم تا در اینجا یکدیگر را ملاقات کنیم.؟ .

...فردریش نیچه...


هرگز دربارۀ چیزی نگو آن را از دست داده ام ، بلکه فقط بگو آن را پس داده ام .

...اپیکتوس...


اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد .

...اُرد بزرگ...


هرگز نمى خواهم به واسطه محدوديت هايم، محدود شوم .

...باربارا استراسيند...


خوشبختی وجود ندارد و ما خوشبخت نیستیم ، اما می توانیم این حق را به خود بدهیم که در آرزوی آن باشیم .

... آنتوان چخوف...


خدایا

رحمتی کن تا . ایمان نام و نان برایم نیاورد / قوتم بخش / تا نانم و حتی نامم را / در خطر ایمانم افکنم...

... علی شریعتی ...


. ای روح من ! باز هم بیندیش و تصدیق کن : خداوند پناه ماست .

...آگوستین قدیس...


ماخذ : http://nomed.blogfa.com/post-4.aspx

تارنگار :: PSYCHOLOGY ::




در كودكي مي خواستم قدرت داشته باشم تا جهان را بسازم .
وقتي نوجوان شدم تصميم به ساختن كشورم گرفتم .
در جواني اراده ساختن شهرم را كردم .
در ميانسالي به فكر خانواده خود افتادم .
و وقتي پير شدم ديدم كه فرصتي ندارم و بايد به خود مشغول شوم .
كه اگـــــــــــر ...
خـــــود را مي ساختم ......
خـانواده ؛ شهــر ؛ كشــور و جهــانم ؛ ساخته مي شد
.......................

ميدوني وقتي خدا داشت بدرقه ات مي کرد بهت چي گفت ؟
جايي که ميري مردمي داره که مي شکننت .
نکنه غصه بخوري ...
من همه جا باهاتم . تو تنها نيستي .
تو کوله بارت عشق ميزارم که بگذري ،
قلب ميزارم که جا بدي ،
اشک ميدم که همراهيت کنه ،
و مـرگ ...
که بدوني بر ميگردي پيشم .
...........................

در بیکران زندگی دو چیز افسونم می کند : آبی آسمان که می بینم و می دانم که نیست ، و خدا که نمی بینم و می دانم که هست .

..................
گاهی وقت ها از نردبان بالا می رویم تا دست های خدا را بگیریم ، غافل از اینکه خدا پائین ایستاده و نرده ها رو محکم گرفته که ما نیفتیم .
.............................
موفقیت ، یک درصد نبوغ ، 99 درصد عرق ریختن . توماس ادیسون
............................
مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم . هولمز
.....................................
سعی نکنیم بهتر یا بدنر از دیگران باشیم ، بکوشیم نسبت به خوذمان بهترین باشیم . مارکوس گداویر
.................
آن چه انسان هرگز نخواهد فهمید این است که چگونه در مقابل کسی که ما را آفریده و همه چیز ما از اوست مسوول خواهیم شد و او از ما بازخواست خواهد کرد ؟!؟!؟ . موریس مترلینگ
.........
کسی که می خواهد اشتباه دیگران را ثابت کند ، آنها را از خود دور می کند. ناپلئون هیل
..................
گاهی بی رنگی از هر رنگی زیباتر و مفیدتر است. شاتو بریان
..............
کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد . گوستاو لوبون
....................
گاهی سکوت بیش از هر استدلالی به ما کمک می کند . منتسکیو
.............
آینده ها به نظر بزرگ جلوه میدهند اما وقتی که گذشتند میفهمیم که چقدر ناچیز بوده اند.مترلینگ
...................
------------------------
وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد. امرسون
.................
اگر مشکلی داری، به دلیل طرز فکر توست و تنها راهی که می توانی مشکلات را برای همیشه حل کنی، این است که طرز فکرت را تغییر دهی. وین دایر
............
آنکه زیبایی خرد را ندید ، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت . ارد بزرگ
..................
در این دنیا از دو راه می توان موفق شد ؛ یا از هوش خود و یا از نادانی دیگران . لابرویر
....................
در میان دو کس دشمنی میفکن ، که ایشان چون صلح کنند تو در میانه شرمسار باشی . سعدی
....................


درست است که خداوند روزی رسان است ولی دانه پرندگان را کنار لانه شان قرار نمی دهد – موریس مترلینگ
........................

همیشه رفتن ، رسیدن نیست ولی برای رسیدن باید رفت . در بن بست هم راه آسمان باز است . پرواز را بیاموز – شریعتی

...................

اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید گریه کنی ، لذت بودن ستاره ها را هم از دست می دهی


........................
جایی بنویس که هیچ کس دو بار زندگی نکرده است ، روزی دوبار به این نوشته نگاه کن !
........................................

خانه خداوند ...

شبی در خواب ديدم مرا می‌خوانند، راهی شدم، به دری رسيدم، به آرامی در خانه را كوبيدم
ندا آمد: درون آی
گفتم: به چه روی؟
گفت: براي آنچه نمي‌دانی
هراسان پرسيدم: براي چو منی هم زمانی هست؟
پاسخ رسيد: تا ابديت
ترديدی نبود، خانه، خانه خداوندی بود، آری تنها اوست كه ابدی و جاويد است
پرسيدم: بار الهی چه عملي از بندگانت بيش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟
پاسخ آمد: اينكه شما تمام كودكی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌بريد و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به كودكی می‌گذرانيد
اينكه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌كنيد و سپس تمام دارايی خود را صرف بازيابی سلامتی می‌نماييد
اينكه شما به قدری نگران آينده‌ايد كه حال را فراموش می‌كنيد، در حالی كه نه حال را داريد و نه آينده را
اين كه شما طوری زندگی می‌كنيد كه گويی هرگز نخواهيد مرد و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر می‌گيرد كه گويی هرگز زنده نبوده‌ايد
سكوت كردم و انديشيدم،در خانه چنين گشوده، چه می‌‌طلبيدم؟ بلی، آموختن
. پرسيدم: چه بياموزم؟
پاسخ آمد: بياموزيد كه مجروح كردن قلب ديگران بيش از دقايقی طول نمی‌كشد ولی برای التيام بخشيدن آن به سالها وقت نياز است
بياموزيد كه هرگز نمی‌توانيد كسی را مجبور نمایید تا شما را دوست داشته باشد، زيرا عشق و علاقه ديگران نسبت به شما آينه‌ای از كردار و اخلاق خود شماست
بياموزيد كه هرگز خود را با ديگران مقايسه نكيند، از آنجايی كه هر يك از شما به تنهايی و بر حسب شايستگي‌های خود مورد قضاوت و داوری ما قرار مي‌گيرد
بياموزيد كه دوستان واقعی شما كسانی هستند كه با ضعف‌ها و نقصان‌های شما آشنايند ولیکن شما را همانگونه كه هستيد و دوست دارند
بياموزيد كه داشتن چيزهاي قيمتی و نفيس به زندگی شما بها نمی‌دهد، بلكه آنچه با ارزش است بودن افراد بيشتر در زندگي شماست
بياموزيد كه ديگران را در برابر خطا و بی‌مهری كه نسبت به شما روا مي‌دارند مورد بخشش خود قرار دهيد و اين عمل را با ممارست در خود تقويت نماييد
بياموزيد كه كه دونفر می‌توانند به چيزی يكسان نگاه كنند ولی برداشت آن دو هيچگاه يكسان نخواهد بود
بياموزيد كه در برابر خطای خود فقط به عفو و بخشش ديگران بسنده نكنید، تنها هنگامی كه مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتید، راضی و خشنود باشيد
بياموزيد كه توانگر كسی نيست كه بيشتر دارد بلكه آنكه خواسته‌های كمتری دارد
به خاطر داشته باشيد كه مردم گفته‌های شما را فراموش می‌كنند، مردم اعمال شما را نيز از ياد خواهند برد ولی، هرگز احساس تو را نسبت به خويش از خاطر نخواهند زدود.

-----------------------

گنجشک به خدا گفت : لانه کوچکی داشتم ، آرامگاه خستیگم ، سرپناه بی کسیم بود ، طوفان تو آن را از من گرفت ... کجای دنیای تو را گرفته بودم ؟ خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود ، تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند . آنگاه تو از کمین مار پر گشودی ! چه بسیار بلاها که از تو به واسطه محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخاستی .


--------------------
برای انجام کارهایی که تا حالا انجام نداده ای باید آدمی باشی که تا حالا نبودی وبرای اینکار به اراده ای محکم احتیاج داری.علم به اینکه تو برترین مخلوق خداوند هستی و اینکه هیچ چیز برای انسان غیرقابل دسترسی نیست اراده ای محکم به تو خواهد بخشید.پس محکم باش همچون عظیم ترین کوهها و جاری همچون پرخوروش ترین رودها
---------------------


در دنیا جای کافی برای همه هست پس به جای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را بیابی


----------------------------

دو چيز را فراموش نكن : ياد خدا و ياد مرگ . دو چيز را فراموش كن : بدی ديگران در حق تو و خوبی تو در حق ديگران . چهار چيز را نگه دار : گرسنگيت را سر سفره ديگران، زبانت را در جمع، دلت را سر نماز و چشمت را در خانه دوست.


....................

نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای بر شرافت خود بگذارد

---------------

بدترین و خطرناکترین کلمات این است "همه این جورند."


........................................

شیوه جلب رضایت خدا
طلبه ای نزد پدر روحانی ماکاریو رفت و از او خواست بهترین راه جلب رضایت خدا را به او بگوید . ماکاریو گفت : به گورستان برو و به مرده ها توهین کن . طلبه دستور پدر روحانی را انجام داد و روز بعد نزد او برگشت . پدر روحانی گفت : جواب دادند ؟
- نه .
- پس برو آنها را ستایش کن . طلبه اطاعت کرد و همان روز عصر ، نزد پدر روحانی برگشت . پدر از او پرسید : که آیا مرده ها جواب داده اند ؟ طلبه گفت نه . پدر روحانی گفت : برای جلب رضایت خدا همین طور رفتار کن . نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیرها و تمسخرهایشان . این طور می توانی راه خودت را در پیش بگیری

-----------------------

گفتگو با خدا
در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم.
خدا پرسید
تو می خواهی با من گفتگو کنی؟
من در پاسخش گفتم:
اگر وقت دارید!
خدا خندید:
وقت من بی نهایت است.
پرسیدم :
چه چیز بشر، شما را سخت متعجب می سازد؟
خدا پاسخ داد :
کودکی شان،
اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند،
عجله دارند که بزرگ شوند،
بعد دوباره بعد از مدت ها،آرزو می کنند که کودک شوند...
اینکه سلامتیشان را از دست می دهند تا به ثروت برسند،
و بعد ثروتشان را می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند.
اینکه با اضطراب به آینده نگاه می کنند،
و حال را فراموش می کنند
نه در حال به سر می برند و نه در آینده
به گونه ای زندگی میکنند که گویی هرگز نمی میرند
و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.
گرمی دستان خدا را در دستانم حس کردم.
هر دو سکوت کردیم.
من پرسیدم:
دوست داری بندگانت کدام درسهای زندگی را بیاموزند؟
او گفت:
بیاموزوند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد ،
همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند.
بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد که زخمهای عمیقی در قلب آنان که دوستشان دارند ایجاد کنند
ولی زمانی زیاد می خواهد تا آن زخمها را التیام بخشیم.
بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد،
بلکه کسی است که به کمترین ها رضایت می دهد.
بیاموزند آدمهایی هستند که دوستشان دارند،
فقط نمی توانند احساساتشان را نشان دهند.
بیاموزند دو نفر می توانند با همدیگر به یک نقطه نگاه کنند،
ولی آن را متفاوت ببینند.
بیاموزند کافی نیست که تنها دیگران را ببخشند،
بلکه باید خود را نیز ببخشند.
و با تمام اینها بدانند که من همیشه با آنها هستم،دوستشان دارم و از دور مراقبشان هستم

---------------
چارلی چاپلین میگه : شاید زندگی آن جشنی نباشد که تو آرزویش را میکردی .. اما حالا که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص.
---------------------
لائوتسه فیلسوف چینى م 500 ق.م‏:
طولانى‏ترین سفر هم بایك قدم آغاز مى‏شود.
زندگى كنیم یا فقط زنده‏باشیم
--------------------
شخصى از امرسون پرسید كه براى چه خداى را شكر مى‏كند؟ اوجواب داد: هرروز كه چشمانم را بر صبح دلپذیر مى‏گشایم و به این‏دنیاى زیبا مى‏نگرم خداى را سپاس مى‏كنم كه هنوز زنده‏ام و دربوستان زندگى مى‏كنم‏
---------------



امروز اولین روز از باقیمانده عمر ماست ...
زنگ تفریح دنیا ؛ گذرا می باشد . زنگ بعد ؛ حساب داریم !!
در طوفان حوادث ؛ با خدا بودن کارگشاست نه (ناخدا بودن)
قاضی روز جزا ؛ خود ؛ شاهد اعمال ماست .





عمر پروانه ها 3 ماه بیشتر نیست و آنها در طی این 3 ماه هرگز نمی خوابند.





موفق کسی است که با آجرهایی که به طرفش پرتاب می شود، یک بنای محکم بسازد.





هیچ کس نباید شب به بستر برود قبل از اینکه از خود بپرسد: امروز چه کرده ام تا لیاقت داشته باشم فردا هم زنده بمانم. (دکتر شوایتزر)



نامم را پدرم انتخاب کرد! نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم! ........... دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد...



گفتار نیک
پندار نیک
کردار نیک
این یعنی ایرانی


روزي پادشاهي به درويشي گفت: جمله‌اي بگو که زماني که غمگينم مرا شاد سازد و زماني که شادم مرا غمگين. گفت: اين نيز بگذرد


هر روز ما آف هامونو باز مي کنيم و پيام هايي رو که دوستامون فرستادن مي خونيم ... اما تا حالا چند بار "قرآن" رو باز کرديم تا پيام هايي رو که خداوند فرستاده بخونيم ....

..............

اگر حلقه عشق از طلاست حلقه دوست از وفاست . مخلص هر چی با وفاست !
.................



ماخذ : http://azimi4.blogfa.com

روزنامه ابتکار - براي امروز

1) تاسف، ابرسياهي است که آسمان ذهن آدمي را تيره مي سازد در حاليکه تاثير جرائم را محو نمي کند. (جبران خليل جبران)
2) آنچه که بايد بيشترين علاقه را در ما بوجود آورد اين نيست که آيا تفسير ما از جهان، حقيقي است يا دروغين، بلکه اينست که آيا اين تفسير، خواست قدرت را براي نيرومندي و کنترل جهان پرورش مي دهد، يا هرج و مرج و ناتواني را. (فريدريش نيچه)
3) نفرين بر او که با بدکار به اندرز خواهي آمده همدستي کند. زيرا همرايي با بدکار مايه رسوايي، و گوش دادن به دروغ خيانت است. (جبران خليل جبران)
4) زيبارويي که مي داند، زيباي ماندني نيست، پرستيدني است. (ارد بزرگ)
5) موختن تنها سرمايه اي است که ستمکاران نمي توانند به يغما ببرند. (جبران خليل جبران)
6) فرمانرواياني که يک شبه داراي توان مي شوند، با تلنگري فرومي ريزند. (ارد بزرگ)

ماخذ : http://ebtekarnews.com/Ebtekar/Article.aspx?AID=7440
آسمان مال من است

هر کجا هم باشم ..آسمان مال من است..
گر که رنگش آبي گر که گريان و پراز ابر غم است
گر به هنگام غروب نيلي و نارنجي
آسمان مال من است
ترسم آن است ببينم يکروز دل من با من نيست
و ندانم که دگر عشق کجاست و ببينم روحم
در قفس زنداني ست..و ببينم در باغ آن گل پر پر سرخ
تن ويران من است و دگر ياري نيست
وببينم که حقيقت ز درء باغ گريخت تا سوالش نکنيم!
آسمان مال من است که مرا در شب پرواز شناخت
و مرا خوار نکرد
تا که شاعر باشم
و به هر واژه زبانم آزاد وبه احساس دلم بالي داد
تاکه آزاده گيم... در يابم
و به عرياني روح رنگ زيبائي را آسماني بينم .


17 فروردین 1385
ف . شیدا/فرزانه شیدا

آه ای عشق چرا تنهائی؟!

در حریم نفس عشق نهادم دلی

ودگرباره به اندوه دلم... باز شکست

و غم تنهائی... همره راه غریب من شد

آه ای عشق چرا تنهائی

ره ما گرچه زهم گشته جدا

تو چرا رو به خرابات مغان راه بری

من چرا یّکه وتنها در راهم

ن چرا یّکه وتنها در راه

هردو مان یکّه و تنها ماندیم

هردو مان یکّه و تنها ماندیم.

اول اردیبهشت

1378(ف.شیدا)

نیاز

من نیـازم ... یک نیـاز

گرم و ســوزان .... پُرلهــیب

آتـش عــشق سـت اندر ســینه ام

راه قلبم ‌، راه عشق است وامید

گـرچه می سوزم سراپا در شــرار...

در محبت چاره میجویم که باز

نور شمع زندگی روشن شود

در پیش راه !

من نـیازم یک نیـاز

سینه ام از عشق میسوزد و باز

حاصل ،، بودن ،،

نمیدانم کـه چــیست

گـر نیـابم ،، معدن عشق ،، و امــید

من نیــازم یک نیــاز

شعله ای در ســوز و ســاز

عشق عالـم در دل و در ســینه ام

میـروم ره را و گه... پرمی کشم

در بهشت آبی آن آسمان

میـروم بااینکه میدانم کـه باز

درنهـایت میـرسم بر عــشق او

برخــدای جـاودان عاشـــقی

من نیــازم یک ‌نیــاز‌

ف . شیدا
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴

کتاب 300 جمله از ارد بزرگ ، فریدریش نیچه و جبران خلیل جبران


  1. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  2. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  3. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  4. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  5. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  6. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  7. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  8. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  9. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  10. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  11. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  12. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  13. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  14. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  15. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  16. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  17. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  18. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  19. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  20. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  21. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  22. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  23. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  24. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  25. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  26. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  27. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  28. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  29. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  30. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  31. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  32. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  33. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  34. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  35. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  36. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  37. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  38. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  39. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  40. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  41. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  42. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  43. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  44. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  45. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  46. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  47. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  48. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  49. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  50. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  51. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  52. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  53. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  54. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  55. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  56. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  57. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  58. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  59. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  60. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  61. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  62. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  63. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  64. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  65. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  66. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  67. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  68. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  69. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  70. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  71. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  72. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  73. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  74. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  75. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  76. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  77. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  78. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  79. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  80. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  81. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  82. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  83. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  84. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  85. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  86. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  87. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  88. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  89. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  90. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  91. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  92. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  93. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  94. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  95. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  96. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  97. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  98. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  99. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...
  100. سخنان زیبای ارد بزرگ ( فرزند شیروان ) بهمراه نیچه ...

آینه

دیده سوزنده در آتش غم

چشم آیئنه هم ، سوز غم بود

در کنار نگه قطرهء اشک

کاو بخاری شد و بر غم افزود

ای تو آیئنه های صداقت

رنگ غم را ز چشمم برون کن

سوزش سینه را از نگاهم

کم کن و عشق او را فزون کن

من هنوز از غباری که در آن

گمره و سرگریبان عشقم

راه دیگر ندیدم بدنیا

هر کجا رفته و هرچه گشتم

غیر آئین عشق و محبت

رسم و راه دگر را ندانم

یاورم باش و گو چاره راهی

تا که دل را بجایی رسانم

ای تو آیئنه های صداقت

در نگاهم تو دیدی غمم را

بوده ای در کنارم در این عشق

دیده ای غصه های شبم را

شاهد عشق من بودی و من

دفتر شاعری را گشودم

گریه ام با تو و دفترم بود

عاشقی مست و آشفته بودم

حال خود را ندیدم بجایی

جز که کردم نگه در نگاهت

با دلم گفته ای صادقانه

عاشقی بوده تنها گناهت

گفته ای روح خود را مبازی

بّه که یابی ره دیگری را

ورنه از زندگی خوش نبینی

گر بمانی به امید فردا

آری ای آینه حق چو گویی

میروم راه دیگر بیابم

از همه عاشقی قلب سوزان

اشک و غم بوده تنها جوابم !!


فرزانه شیدا

آزرده دل

اگر آزرده مرا میخواهی

بهترین روز همین امروز است

دل که افتاده بپایم به سکوت

همچو ماهی که ز تنگ افتاده

میزند پر پر خاموش و غمین

در کف خاک ، قلب ماهی وش من

زندگی گربهء وحشی سیاه

منتظر بود چنین روزی را

آب شفاف که بود تک امید ماهی

عاقبت از نگهش جاری شد

قطره در قطره ء اشک

تنگ خالی به چه خواهد ارزید

ماهی دل به زمین افتا ده است

و دگر آب حیات تنگ خالیست فقط

آب جاری شده بر روی زمین

دگر این پایان است

بر امیدی که بهر قطرهء اشک

ار نگاهش افتاد

قلب ماهی وش من

میزند پر پر خاموش و غمین

در کف خاک

قلب آزردهء منهم گوئی

زندگانی ز نگاهش افتاد

قلب آزردهء من

قلب آزردهء من


سروده ی فرزانه شیدا 1382

اوج عشق

در سرزمین عشق ...تا بیکرانه های رفتن
میبایست رفت
تا آنجا که مهتاب آواز میخواند
خورشید درپرتوی خویش
رقصان میدرخشد
پرنده در نغمه های دل خویش
پرواز را خاطره می کند
تا انجا که دل اوج عاشقی را
باز می یابد وخود را.

جمعه 17 اسفندماه

1386سروده فرزانه شیدا

بیت غم

بيت غم:
ساحلي با نور مهتابي نگه خيره به ماه
خلوتي دور از تمام ديده ها دوراز نگاه
تکيه اي بر تک درختي با همه اندوه و درد
گفتن شعري که قلبم با سرودش گريه کرد
با همه احساس رفتن در درون ِ قلب خويش
لحظه اي تنها نشستن بودني با قلب ريش
گفتن ِ حرف ِ نگفته از دل دائم خموش
گفتن رنجي که اين دل مي کشد با خود بدوش
گفتن شعری کنار ِ ساحل ِ بي همدمي
ديده را انداختن بر روي انبوهِ غمي
تا که شايد جان بگيرد گريه هاي بيصدا
رو به استقبال اشکي کُو نمي گشته رها!....
بغض غم ها بشکند در گفتن هر بيت غم
بسکه يادِعشق ديرين کرده اين دل دم بدم!
این دقایق های دل بود و کسی آگه نبود!
دستم از این چهرهاشکم را یکایک می زدود
دل دگر طاقت نياورد و به هر بيتم گريست
زآنکه دراين خلوت تنهائيم عشق تو نيست!


14 آبان 1384 فرزانه شیدا

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان