۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

آه ای عشق چرا تنهائی؟!

در حریم نفس عشق نهادم دلی

ودگرباره به اندوه دلم... باز شکست

و غم تنهائی... همره راه غریب من شد

آه ای عشق چرا تنهائی

ره ما گرچه زهم گشته جدا

تو چرا رو به خرابات مغان راه بری

من چرا یّکه وتنها در راهم

ن چرا یّکه وتنها در راه

هردو مان یکّه و تنها ماندیم

هردو مان یکّه و تنها ماندیم.

اول اردیبهشت

1378(ف.شیدا)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان