۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

ارد بزرگ کیست ؟

مطلب زیر از سایت زندگینامه چهره های ماندگار برداشت شده است :

ارد بزرگ  Orod Bozorg

ارد بزرگ - OROD BOZORG


خلاصه زندگی نامه :

- بی شک ارد بزرگ برجسته ترین اندیشمند حال حاضر ایران است .

- اندیشه های او در کتابی با عنوان آرمان نامه گرد آوری شده است .

- روح میهن پرستی و توجه ویژه اش به انسانیت بر سراسر نوشته هایش حاکم است .

- تا کنون در دهها کتاب به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او پرداخته اند .

- دو نظریه مشهور دارد به نام های قاره کهن و کهکشان بزرگ اندیشه .

- دارای هواخواهان بسیار در رده های مختلف کشورهای آسیای میانه است .

- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود اشاره کرد و بسیاری معتقدند احمد شاه مسعود در پنج سال پایانی زندگی خود به خاطر ارتباط با او از یک چریک صرفا مذهبی تبدیل به یک مبارز ملی شد.

- داده های موتور جستجوگر گوگل نشان می دهد او پر طرفدارترین نخبه زنده ایرانیست .

- ریشه خانواده گی او را در تبار سلجوقیان می دانند همانهایی که شاهنامه را تکثیر کردند و تاریخ خورشیدی را در مقابل تاریخ قمری به ایرانیان عرضه نمودند .

- پارسی زبانان از پند های اخلاقی و اجتماعی او بیشترین استقبال را نموده اند .




زندگی نامه و بیوگرافی ارد بزرگ :

بی شک ارد بزرگ یکی از برجسته ترین اندیشمندان حال حاضر ایران است نگاهی سطحی به زندگی و آثارش ما را چنان شیفته خود می سازد که می توان با نوای صدایش رقصید و پیش رفت اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .

حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید :

ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند .
و یا :
میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر .

بجز ایران بسیاری در کشورهای فارسی زبان حوزه فرهنگی ایران از مریدان ارد محسوب می شوند . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند این مطلب که از سایت موسسه مطالعاتی فرهنگی روسیه, آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس) برداشت نموده ام :

خاطره ای از احمد شاه مسعود و ارد بزرگ :
این خاطره حکایت از روابط نزدیک این دو تن دارد که در طی سالهای تنهایی احمد شاه مسعود و ظهور و قدرت دو چندان طالبان ، که کابل ، هرات و مزار در اختیار طالبان و نیروهای متجاوز پاکستان بود . هر روز دهها بار مناطق اندک باقی مانده بمباران می شدند و در آن هنگامه ، که افکار عمومی می پنداشت شیر تنگه پنجشیر ( مسعود ) به زانو در خواهد آمد، و اندک نیروی مردم افغانستان هم قربانی سیاستهای آمریکایی دولت پاکستان و عربهای متجاوز امارات واقع شود .ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود را مورد حمایت خویش قرار می دهد و چنانچه در آن خاطره می خوانیم احمد شاه به شدت تحت تاثیر روح بزرگ او قرار می گیرد. در این خاطره زیبا می خوانیم ارد بزرگ هدیه ای برای احمد شاه مسعود می فرستد .آن هدیه در واقع یکی از آثار هنرمندانه اوست. تابلویی فوق العاده زیبا ، با تمی شگفت انگیز ...در آنجا شیر سنگی است که پایش زخم برداشته و آهوی ظریف و کوچک ، گونه خویش را بر زخم گذاشته تا خون بیرون نزند ... این تشبیه و استعاره زیبا گویای درک عمیق ارد بزرگ از شرایط نه چندان مناسب احمد شاه مسعود را داشت . و در ادامه آن خاطره می خوانیم وقتی احمد شاه آن اثر را از پیک ارد بزرگ ، در طی مجلسی دریافت می کند شدیدا منقلب و دگرگون می شود و چهره آرام و متین او به هم می ریزد او در آن جا از خواب شب قبل خود به نزدیکانش سخن می گوید بله خوابی که از ارد بزرگ ، یک اسطوره می سازد و برای قوم افغان آشنایی دیرین می شود ...

احمد شاه می گوید "خواب می دیدم پایم در نبرد زخمی شده و در آن هنگامه تنهایی مردی با لهجه ایرانی می گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ایرانی !! . و در ادامه می گوید آن مرد بزرگ بسرعت پایم را می بست تا جراحتم التیام یابد"

این خاطره زیبا از جهات گوناگون قابل ارز یابیست نگاه عمیق و مسئولیت شناس یک هنرمند را نشان می دهد.او خود می اندیشد ، احساس مسئولیت می کند و بدون آن که منتظر این و آن باشد دست به عمل می زند شاید امروز این خاطره با همان آدمهای اندکی که از آن خبر داشتند هیچ گاه گفته نمی شد و این راز همچون راز مرگ احمد شاه در دل تاریخ مدفون می شد ، اما! اما ارد مسئولیت خویش را پیش وجدان و آرمانهای خویش به انجام رسانیده است.او به هنر ایرانی به عنوان ابزاری می پردازد که می تواند قسمتی از خلقت انسانی که نیروی ست آسمانی ، را برای رهایی و کمال بشر بکار گیرد آثار او مادی نیستند و با نگاه مادی هم غیر قابل تفسیراند ، بقول دکتر مهرانفر برای شناخت ارد لازم است تائو ، فردوسی بزرگ و خیام فیلسوف را بشناسیم او از تائو لطافت و گذرایی و از فردوسی بزرگ هدف و آرمان مقدس و از خیام فیلسوف جهان فانی و بی ارزش را آموخته است.

احمد شاه مسعود به گفته یارانش در سفرها و منزلش در کنار قرآن دیوان حضرت حافظ را هرگز از خود جدای نمی کرد و ارادت خواصی به حافظ گرانمایه داشت .

آری داستان ارد داستان مردیست که عاشقانه سرزمین اجدادیش را ، فرزندان و تاریخش را دوست دارد اما این عشق موجب ستایشگری دائم و بی نتیجه گذشته نشده است . درسها و سخنان حکیمانه او این روزها از همه جا شنیده می شود صد ها هزار سایت و صدها نشریه روزانه کلام دلنشین او را تکرار می کنند و نسلی را با خود همراه نموده اند .

تصور این بود که جوانان ایران با اندیشمندان خویش قهر نموده اند اما امروز به خوبی شاهد موجی هستیم که همراه با اندیشمند معاصر آنهاست . ایرانیان هیچ وقت روشن اندیشان خویش را رها ننموده اند آنان بدنبال ندای حقیقی انسانهای آزاده اند . و او می گوید : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . و این ندا را امروز در گلوی خسته و غمگین ارد یافته اند اشک ها و غمگنانه های او نوای دل انگیز هزاران هزار مشتاق رشد و آرمانخواهی ایرانیان گشته است آن گاه که می گوید : یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست .

سخن گفتن از ارد OROD کار ساده ای نیست او و خواست هایش را نمی توان در یک مجموعه کوچک و یا حتی دریک کتاب تعریف نمود آنچه من از این نابغه معاصر کشورمان می دانم آنست که زاده شهر توس نو (مشهد )است اما پدرش و اصلیتش از دیار شیروان یکی از شمالی ترین شهرهای خراسان بزرگ است به لحاظ نژادی به سلاجقه متصل می شوند چنانچه می دانیم هزار سال قبل سلجوقیان ایل بزرگی در ناحیه آمودریا و فرارود بودند (ناحیه ای که همکنون کشورهای تاجیکستان ، جنوب شرقی ازبکستان ، شرق ترکمنستان و قسمت شمالی افغانستان است ) سلجوقیان مسعود جانشین محمود غزنوی را از سلطنت به زیر کشیدند و رفته رفته گستره ایران را تا مدیترانه پیش بردند سلجوقیان گسترده ترین حکومت ایرانی را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانیدن بازماندگان آنان در نواحی از مناطق شمال خراسان و منطقه بختیاری ایران ساکن شدند . بله خواجه نظام الملک توسی صدر اعظم دولت سلجوقی در سایه قدرتی که از علم و اندیشه های فردوسی بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنویان ، نظام اداری و اجتماعی درخشانی همچون تاسیس مدارس نظامیه و بفرمان ملک شاه سلجوقی که عاشق فرهنگ نیاکان و فردوسی بود تقویم خورشیدی ( جلالی ، شمسی ) را با کمک خیام و گروهی دیگر از نخبگان سرزمینمان ایران در مقابل هجری قمری تازیان ایجاد نمود .
مهمترین رکن اداره کشور در این دوره در اختیار مجلس ریش سفیدان بود آنان امرا و پادشاهان دودمان سلجوقی را بر می گزیدند و از قدرتی نظارتی و گاها تنبیهی برخوردار بودند ( شبیه سلسله اشکانیان )آنان معتقد به اصل فکر برتر بودند شاهنامه فردوسی و صدها اثر تاریخی دیگر را احیا کردند آنان حاکمیت تازیان (اعراب) را بطور کلی در خاورمیانه محدود به منطقه شبه جزیره عربستان نمودند نکته جالب در مورد گسترش حاکمیت این قوم بزرگ وجود داشت و آن مطلب این است که آنها هیچ گاه به شهرهای بین راه وارد نمی شدند تنها سفیری را به داخل شهر مربوطه می فرستادند و اولین خواستشان آن بود که دیگر خطبه ای به نام خلیفه بغداد خوانده نشود و رسما حکومت سلجوقی را بپذیرند .ذکر این حوادث تاریخی باعث می شود بهتر با اندیشمندی آشنا شویم که بر پیرامون خود دارای شناخت و ریشه است بقول حکیم فردوسی:
پدر چون به فرزند ماند جهان ........کند آشکارا برو بر نهان
گر او بفگند فر و نام پدر ...............تو بیگانه خوانش مخوانش پسر
کرا گم شود راه آموزگار ...............سزد گر جفا بیند از روزگار

به نظر من ما با شخصیتی روبرو هستیم که در این پیشینه کهن شناور است اهل خرد همواره در دوران زندگی این جهانی خویش در چنین وضعیتی قرار دارند . شما به زندگی سراسر رنج و اندوه فردوسی بزرگ نظری بیفکنید و سپس هزار سال بعد در همان شهر و همان خاک اخوان ثالث متولد می شود رشد می کند برگ می دهد و شاخسارش پر میوه می شود با همان غمها و همان محنت ها با همان آواز با همان آثار تراژیک ...
هر چند خود اخوان داشتن ریشه باستانی خویش را در قالب شعری رد می کند
اما اگر این ریشه نبود سفارش نمی کرد در کنار فردوسی بزرگ دفنش کنند ...
آری اُرد نیز با آثارش از ریشه های مشترکی سخن می گوید که شاید امروز در مرزهای کنونی ایران نباشد اما روان او همچنان در دره های شگفت انگیز بدخشان و کوههای مرتفع پامیر و رود بزرگ جیهون پرواز می کند
وقتی او را در حال صحبت با تاجیکان و یا اهالی شمال افغانستان و یا جنوب ازبکستان که گاها برای دیدنش می آیند می بینید متوجه می شوید که پرواز روح در دل تاریخ یعنی چه ، آنوقت که چشمان متعجب و مبهوت میهمانان را می بینید با آهنگ صدای او همراه می شوید و به ژرفای روان او فرو می روید .

اندیشمند و متفکر ایرانی که نظریات شگفت انگیز او موجب جلب و گرایش بسیاری از علاقمندان به علوم انسانی و بعضا علوم سیاسی شده است . ارد بزرگ به نوعی معمار است ، او از آینده ایی سخن می گوید که می تواند ایران را به جایگاه اصلی خود باز گرداند . شاید مهمترین نظریه او یعنی قاره کهن خود به تنهایی بتواند بیشترین تغییرات را در سطح روابط خارجی ایران و 19 کشور اطراف آن بوجود آورد . او به صراحت از تبانی شرق و غرب برای بلعیدن حوزه فرهنگی مرکز جهان ( که ایران در قلب آنست) یاد کرده است نظریه او مبتنی بر سخن فردوسی است که می گوید سلم و تور دو فرزند فریدون که یکی بر غرب و دیگری بر شرق جهان حکومت می نمودند برای تصاحب سرزمین ایرج حاکم منطقه قاره کهن (نامیست که ارد بزرگ بر منطقه ای از کشمیر تا مدیترانه نهاده است ) را می کشند . و او می گوید قاره کهن امروز توسط آسیا و اروپا بلعیده شده است . و چین با شروع بحث جاده ابریشم بدنبال افکار استعماری است حال آنکه این جاده ، راه انتشار فرهنگ غنی ایران به شرق و غرب بوده است و نمونه آن افکار میترایزم و شاهنامه فردوسی ماست که هر دو را با جعل اسامی چینی ها از آن خود می دانند .

او به ساختارهای سیاسی کشورهای محدوده قاره کهن نظری ندارد او همه را دعوت به همگرایی می کند او با دلایل بسیار ثابت می کند اگر این 20 کشور دست در دست یکدیگر بگذارند ساختاری بسیار قدرتمندتر از اتحادیه اروپا خواهند یافت .

نظریه قاره کهن . ایده ارد بزرگ

رنگ صورتی محدوده قاره کهن را به نمایش می گذارد

نقشی که ارد بزرگ برای ایران در قاره کهن قائل است نقشی فرهنگی و تاریخی نظیر یونان در اروپاست .

قاره کهن امروز اسیر آسیا و اروپاست .

تاریخ و فرهنگ در شرق به چین ختم می شود و در غرب به یونان .

یکی از وجوه جالب و بارز این نظریه ایجاد همگرایی بیشتر منطقه ایی است که خود موجب خلع سلاح تجزیه طلبان در سطح کشورهای منطقه می گردد .

ارد بزرگ با نظریه قاره کهن خود پرده از حقیقتی برداشته که تا کنون هیچ اندیشمندی به آن توجه نکرده بود .

یکی دیگر از ایده های او نظریه کهکشان بزرگ اندیشه است. که دقیقا نقطه عکس نظریه دهکده کوچک جهانی است او با دلایل مستدل ثابت می کند جهان رو به انفجار اندیشه های گوناگون است و پیش بینی می نماید بزودی تعداد سایت های اینترنتی به چندین برابر جمعیت کره زمین برسند . او ثابت می کند جهان غرب با ابزار رسانه و اینترنت نمی تواند با تزریق فرهنگش یکپارچگی مورد نظر خویش را فراهم سازد .

ارد بزرگ  GREAT OROD

با اینکه ایده های ارد بسیار جذاب است اما آنچه موجب شهرت روزافزون او گشته نصایح و پندهای حکیمانه اوست . پندهای او شامل تاکیدات مستمرش بر راستی ، احترام به ریش سفیدان ، پاسداشت اسطوره ها و میهن دوستی می گردد .

دهها مقاله و کتاب در مورد اندیشه های ارد بزرگ نگاشته شده است . بعضی او را علامه اقبال لاهوری عصر حاضر می دانند و عده ایی همپای فردریش نیچه در فلسفه و کسانی معتقدند جبران خلیل جبران امروز است . و البته جالب خواهد بود که بدانیم ارد و جبران خلیل جبران هر دو در 17 دی ماه زاده شده اند .

زهرا کاتب در سایت تک برگ در مورد ارد بزرگ می گوید :

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »
این سخن از آن مردیست که برای بسیاری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست .
ارد بزرگ در کتاب «آرمان نامه» مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید .
از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و اینکه « زنجیره نسلهایند »و وظایف بسیاری بر دوش دارند .

و از آزادی
که نهایت آرزوی بشر است می گوید : «رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی »
از آزادیخواهان تجلیل می کند و می گوید :« پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است » آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید :« میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست »
و هشدار می دهد که :« آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد »

ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید :« میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است » او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید :« آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد »

آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود اینچنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است .

به خود بر می گردم به گذشته می نگرم به راهی که آمده ایم و آینده که چگونه مسیری خواهد بود و به آرمانهای ملت خویش ، آرمانهایی که برای غرب بسیار سنگین است و از هم اکنون با جعل اسامی ایرانی و ساختن فیلمهای 300 و اسکندر مقدونی و مواضع ضد ایرانی هویت تاریخی و فرهنگی ما را هدف قرار داده اند .
دشمنی آنان بیش از آنکه با نظام حاکمیتی ایران باشد دشمنی با هویت ملی و تاریخی ماست . آنها همواره از خروشیدن و برآمدن دوباره این ملت ترس و واهمه داشته اند . ارد بزرگ مستقیما به ما همان سو را نشان می دهد همان جایی که باعث سربلندی کشور ما در طول تاریخ بوده است . او از آرمان خواهی می گوید :« به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست »
و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید :« میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند :« کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست » او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید :« مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند »
آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید :« مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم »

ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید :« کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند » اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید :« آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند » او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید :« ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود »

براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود .
تنها نام انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست :« بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود »
در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد .

ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید :« پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است » و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و ...

او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید :« آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند »
در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید :« رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد »
پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد .
و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود . برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم .



منابع به ترتیبی که در متن بود :

* فرگرد آزادی - فرمان نخست
* فرگرد ریش سفید - فرمان هشتم
* فرگرد ریش سفید - فرمان ششم
* فرگرد آزادی - فرمان دوم
* فرگرد برآزندگان - فرمان سیزدهم
* فرگرد میهن - فرمان سیزدهم
* فرگرد میهن - فرمان دوازدهم
* فرگرد برآزندگان - قرمان هفدهم
* فرگرد میهن - فرمان نهم
* فرگرد آرمان - فرمان دهم
* فرگرد آرمان - فرمان شانزدهم
* فرگرد آرمان - فرمان هفدهم
* فرگرد آرمان - فرمان دوم
* فرگرد آرمان - فرمان ششم
* فرگرد سرآمدان - فرمان دوم
* فرگرد آرمان - فرمان هیجدهم
* فرگرد سرآمدان - فرمان نخست
* فرگرد سرآمدان - فرمان چهارم
* فرگرد ریشه ها - فرمان دوم
* فرگرد ریشه ها - فرمان پنجم
* فرگرد رسانه - فرمان دوم



در مورد ارد بزرگ بیشتر بدانیم :

بر روی لینک زیر کلیک کنید :

ارد بزرگ از سایت ( اسمال تو می= Smile To Me )/بمن لبخند بزن


** ارد بزرگ**


از سایت:


( ِاسمال ُتو می= Smile To Me )/بمن لبخند بزن



۱) گزینش امروز ما، برآیند اندیشه ها و راه بسیار درازیست که تاکنون از آن گذشته ایم.


این گزینش می تواند سیمای نوی را از ما به نمایش گذارد.


۲)آدمی تنها زمانی در بند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ای فراتر


از آنها در حال پرواز باشد.


۳) دیگران خیلی زود بازخورد رفتار ما را نشان می دهند؛ درستی و نادرستی کردارمان ر

ا در نگاه و سخن دیگران خواهیم یافت.


۴) فراموش نشدنی ترین اندرزها آنهایست که اندوهی فراوان برای بدست آوردنشان کشیده ایم.

۵) گذشتن از سختی های پیش رو، چندان سخت تر از آن چه پشت سر گذاشته ایم نخواهد بود

.
۶) بسیار یاد کردن از سختی های زندگی، بردگی می آورد.


۷) عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز،

هوس شنا در آن را می کنند.


۸) با بدی های دیگران دل خویش را به سیاهی نیالاییم؛ همواره ساز سادگیمان کوک باشد


و نگاهمان امیدوار.

۹) تواناترین آدمها، بیشتر زمانها خود را ناتوان می یابند.



۱۰) اهل سیاست پاسخگو هستند! البته به پرسشهایی که دوست دارند!



شنبه 4 مهر ماه سال 1388


از سایت ( اسمال تو می= Smile To Me )/بمن لبخند بزن


احساسی از جنس مریم



احساسی از جنس مریم


و اکنون من بازتنهایم؛
و وسعت تنهائیم
آن چنان زیاد است که مرا در خویش گم کرده است.
قلب من در بهت ناباورانه اش هزیمت عشقش را
به گریه نشسته است
و خواهش خاموش دستانم
که هنوز بسوی تو درازند
یادآور تلخی رقص برگی در یورش بی امان پاییز است.
هنوز باور ندارم،
هنوز باور ندارم که آسمان چشمانت دیگر
برایم چراغانی نیست.
هرگز نمی خواهم باورم را با عدم حضورت پر کنم ...

گناه از من نیست؛
گناه از چشمان توست؛
گناه از شکوه خاطرات توست؛
گناه این که من قادر به فراموشیت نیستم . ...
هرچه بودی، هر چه هستی،
هر چه باشی من تنها شکفتن تو را دیدم
و سبزی من تنها در تداوم حضور تو تجلی یافت .
هنوز باور ندارم،
هنوز باور ندارم که تو سپیدی صبح عشق را
به ظلمت بی پایان شب یلدا فروخته ای.
هنوز باور ندارم که زوال روشن عشق را بیرحمانه
به تماشا نشسته ای و زلال خاطراتمان را
در ورطه وحشتناک شب
به پنجه ی آلوده ی مرداب سپرده ای... .

دوشنبه 6 مهر ماه سال 1388
از سایت:
Smile To Me

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

ابله به نوک انگشت نگاه می کند و عاقل به جهت اشاره



ابله به نوک انگشت نگاه می کند و عاقل به جهت اشاره


فیلسوفی ملانصرالدین را در خیابان نگه داشت؛

برای این که او را امتحان کند و حساسیت او را نسبت به فلسفه بسنجد،
حرکتی انجام داد و به آسمان اشاره کرد.

منظور فیلسوف آن بود که:

فقط یک حقیقت وجود دارد، که همه چیز را در بر می گیرد.


دوست ملا که آدمی عامی بود فکر کرد: فیلسوف دیوانه است

؛ نمی دانم ملا چه تدبیری خواهد اندیشید.
ملا دست در کیسه اش کرد و طنابی بیرون آورد

. او طناب را به دست دوستش داد.
دوست ملا با خود گفت

: محشر است اگر دست به خشونت بزند، با این می بندیمش.
فیلسوف، منظور ملا را متوجه شد:

آدمهای نادان، با شیوه هایی به دنبال حقیقت می گردند

که مانند تلاش برای رفتن به آسمان؛ آن هم با یک ریسمان است!


شنبه 11 مهر ماه سال 1388


از سایت: Smile To Me * بمن لبخند بزن:


چقدر فرق کردی؟؟ به قلم نویسا از سایت مجله ی ادبی هنری گروه تئاتر هرمس


چقدر فرق کردی؟؟
به قلم نویسا
از سایت مجله ی ادبی هنری
گروه تئاتر هرمس





- چقدر فرق کرده ای !

- خب همه چی فرق کرده. منم مثل همه چیز.

- تو کوچیک شدی ، یا دنیا بزرگ شده ؟

- دنیا تا همیشه، همین دنیاست.

ریگ همین ریگه. حجم، همین حجمه.

- اما سبز، دیگه سبز نیست. آبی ، آبی نیست.

- قرارمون صحبت از رنگ نبود.

یادت هست... گفتی رنگ
، واسه چشمها درست شده نه برای دل.
خودت گفتی به چشمهات اعتماد نمیکنی.

- آره، یادمه. ولی میدونی چیه ؟

یه چیزایی، منو داره میترسونه.

هرچی بیشتر میفهمم، بیشتر میترسم.

- خب، طبیعیه.

تو داری توی مسیری راه میری که همه تابلوهاش زنگار گرفته

و کسی رو پیدا نمیکنی که راه درست رو نشونت بده.

همه میگن راه درست همینیه که من توشم.

تو راه خودت رو انتخاب کردی و هی داری میری جلوتر.

میدونم. مبهمه. این ترسناکه.
- ترسناکتر وقتیه که تو حرف نمیزنی.

از سکوتت میترسم.


- اما خودت گفتی، برای این دلتنگی همیشگی
، پاداشی جز سکوت نیست.

- برای این بود که چیز دیگه ای نداشم.
دستام خالی بود.

- مثل اینکه حواست نیست.

تو بهترین چیزی رو که داشتی بهم دادی.

- نمیدونم. به خدا نمیدونم.

اصلا ... اصلا برای چی اومدم سراغ تو ؟

- چون فکر کردی دلت داره کوچیک میشه.

یادت باشه، تا ریگ همون ریگه

، منم همون دلم.

از ریگ و از خاک و از سردی خاک نترس. قوی باش !

پاتو محکم بزار روش.

همه این ریگها از نسل تو هستن.

باهاشون غریبی ؟

- نه . ازشون نمیترسم .

باهاشون رفیقم.

چون قراره بیشتر عمرم رو باهاشون زندگی کنم.

اون موقع، من میشم تو .

اونوقت میفهمم که چقدر کوچیک بودی یا چقدر بزرگ .

- همون موقع امانتت رو پس میگیری.

- کدوم امانت رو ؟- سکوت

همه جا ساکت شد.


من موندم و سکوت.

باز هم یه عالم سوال بی جواب

.خسته شدم. فقط راضیم به اینکه هنوز دارم راه میرم و باکی ندارم.

چراغ نفتی کهنه که ارثیه خاندان نشناخته ام هست،

با منه و هنوز خاموش نشده و راه هم هنوز که هنوزه ادامه داره.

مقصدم، شاید، اول یه راهه. یه راه درست.

خدا کنه راه درست ، همین باشه.

بالاخره یه روز میفهمم...
یه روز، یه شب.

آره ...گیرش میارم.


نوشته شده در پنجشنبه ٩ مهر ۱۳۸۸ساعت

نویسنده : نویسا

از سایت : گروه تئاتر هرمس:
http://www.meqnatis.persianblog.ir/

دو سروده از شاعر معاصر ابوالفضل داد وفرزانه شیدا


دو سروده از شاعر معاصر ابوالفضل داد وفرزانه شیدا


سروده ی شاعر معاصر ابوالفضل داد:

●● شما چطور؟!●●


من خسته از زمين و زمانم ، شما چطور ؟!

آغوش غم شبيـه كمانم ، شما چطور ؟!

ديگــر تكان نمي خورد اين پـاي تشنـه ام

دستي شكسته كوزه ي جانم ، شما چطور ؟!

ديشب بـه جان خود ، همه دشمن نموده ام

از اينكه سخـت طالب نانم ، شما چطور ؟!

گـاهــي خوشم به قهوه و يك چاي ميوه اي



گاهــي به آب هم نگرانم ، شما چطور ؟!


ديگــــر شبيه ِ مُرده سر ِ سفره مـــي روم


تنها به چشم ساده جوانم ، شما چطور ؟!


اصـلا ً دلـي بـه فكــرت ِ دادا نمـي تـپــد


از نـو اسيـر ِ خط ّ و زبانم ، شما چطور ؟!


شاعر : دادا

»»»««««««

●● ماهم همینطور! ●●

تو زار وخسته ای ...ما هم همينطور!
تن و ُ این قلب ِ*آگاهم *، همینطور!
غزل را گریه کردی چون شبی چند
منم در گاه و بی گاهم ... همینطور!
شکستی گر کمر در پای بودن
منِ ِ جان داده در *راه م *! همینطور!
ندیدی روشنائی در شب وروز؟!
من ِ افتاده در چاهم همینطور!
به شبها روشنی از مه ندیدی!؟
منِ سر کرده بی* ماهم*همینطور!
مگو دادا که آید روز دیگر
نشد آن کوه غم *کاهم *همینطور!
هنوزم پای این بودن نشستیم
بپای غصه و آهم همینطور!!!

فرزانه شیدا بداهه ی همین حالا
شنبه 11 مهر 1388


شاعران:
ابوالفضل دادا و فرزانه شیدا
از سایت شعرنو:

ارد بزرگ ونظریه ی قاره ی کهن به قلم فرزانه شیدا

ارد بزرگOrod Bozorg
ونظریه ی قاره ی کهن
»»»»«««««««««
به قلم فرزانه شیدا

اردبزرگ ونظریه ی قاره ی کهن مک لوهان ونظریه ی دهکده ی کوچک جهانی

وتفاوتها :


مک لوهان

طراح اولیه نظریه دهکده کوچک جهانی

این نظریه نوید تحولی بزرگ در آینده را برای ایرانیان می دهد .

نظریه ارد بزرگ دقیقا در مقابل نظریه دهکده کوچک جهانی است .

او در نظریه اش ثابت می کند دهکده کوچک جهانی

زاییده فکر سردمداران غرب است

که می پندارند با داشتن سخت افزار شبکه جهانی اینترنت می توانند

آن را مدیریت نیز بنمایند .

طراح اولیه نظریه دهکده کوچک جهانی مارک اوهان بوده است

اما بقول ارد بزرگ این ابزار دیگردر اختیار آنها نیست

و حرکت سریع این رسانه در درون جوامع و وجود میلیونها کاربر ،
جایی برای کنترل هدفمند آن توسط ارباب قدرت باقی نگذاشته است.
ارد بزرگ پیش بینی نموده که تعداد وبلاگها و سایتها بزودی
چندین برابر جمعیت کل جهان بشود
و برای هر سئوالی دهها راه حل پیدا می شود که بعضا مغایر هم هستند.
او رشد ترجمه داده ها را باعث تشدید جریان حاضر می داند
و در نهایت معتقد است رستاخیز و انقلابی در صحنه اندیشه در حال شکل گیری است.
و در آخر بر این اصل پای می فشارد که ایرانیان بخاطر پیشینه سترگ و بزرگشان
و همچنین
خلاقیت و نو آوری در صحنه اندیشه می توانند پاشاهان آینده این کهکشان باشند
" ایده کهکشان بزرگ اندیشه " " ارد بزرگ
در سطحی وسیع در عالم اینترنت نیز گسترش یافته است
که دست یابی به آن به سهولت نیز میسر است.


●●از ديگر افراد شناخته شده اى که با نظريه ارد بزرگ موافق است

پرفسور حمید مولانا مى باشد

با اینکه نظریه کهکشان بزرگ اندیشه ارد بزرگ تنها دو ماه است

که بر روی وب سایت های گوناگون قرار گرفته

اما تاثیرات آن بسرعت در حال گسترش است.

این خود باعث شده دانشمندان علوم انسانی این نظریه را هر چه بیشت

ر مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند .

امشب مصاحبه پرفسور مولانا با مرتضی حیدری را در شبکه دو سیما مشاهده می نمودم.

. پرفسور مولانا بدون آنکه نامی از ارد بزرگ بعنوان اولین دانشمند و متفکری

که نظریه دهکده کوچک جهانی را رد نموده بیاورد

، دو یا سه بار به صراحت این نظریه

را رد نموده و گفتند :

هیچ گاه جهان به شکل دهکده کوچک جهانی نبوده و نخواهد بود.

البته باید جسارت پرفسور مولانا را ستود چون در حالی که بسیاری از

حتی روشنفکران جامعه امروز ایران، سنگ دهکده کوچک جهانی

را به سینه می زنند

ایشان نیز به طیف مخالفین این نظریه پیوسته اند.

اما بطن نظریه ارد بزرگ تنها مخالفت با این نظریه نبود .

ایشان بر این باور است که مردم جهان با بدست آوردن ابزار رسانه ای قدرتمن

د در قالب اینترنت ، خود تبدیل به ستارگانی در عالم رویدادهای بشری

گشته اند ارد بزرگ معتقد است با رشد ترجمه داده ها این سرعت

بسیار بیشتر نیز خواهد شد .

و در واقع آینده افکار مردم جهان نه تنها حالت

تمرکز و همگرایی به خود نمی گیرد بلکه دچار گسترشی مهار ناشدنی

و پراکنده گی نیز خواهد شد.

ارد بزرگ بصراحت پیش بینی نموده اند که در آینده ای نه چندان دور

تعداد وب سایت های اینترنتی چندین برابر جمعیت کره زمین خواهند شد .

و این بدان معناست که برای هر سئوال دهها پاسخ می توان یافت

پاسخ هایی که گاها با یکدیگر متضاد هم هستند .

این بدان معناست که تفکر نه تنها به سوی نظامی واحد در حرکت نیست

بلکه هزار مسیر گوناگون پیش روی خود خواهد دید .

مک لوهان کانادایی با نظریه دهکده کوچک جهانی خود ،

عملا سعی داشت بگوید ارتباطات بیشتر مسیر ها را کوتاه تر و افکار را

به یکدیگر نزدیک می سازد.

حال آنکه اینترنت نه تنها به یک شاهرا مبدل نشده بلکه جای خود را

به میلیارد ها موی رگ کوچک و در هم تنیده داده است .

کسی بدرستی نمی تواند بر این داده های نا همگون رهبری کند .

البته ارد بزرگ نظریه خود را در تاریکی راه نمی کنند ،

ایشان معتقد است سرزمینهای که دارای پیشینه فرهنگی و تاریخی بیشتری هستند

و در عین حال جوانان خلاق و نو آور در اختیار دارند آنان پادشاهان

کهکشان بزرگ اندیشه آینده هستند ...

ارد بزرگ طراح نظریه کهکشان بزرگ اندیشه ، این نظریه در واقع

رد نظریه مک لوهان نظریه پرداز کانادایی

و طراح نظریه دهکده کوچک جهانی است .

و اما●●● مطالبی در باره ی :

●● ارد بزرگ●●


Orod Bozorg

ارد بزرگ *این اندیشمند ، متفکر و مصلح اجتماعی در ایران ود حال حاضر
در قید حیات می باشد و ازجمله اندیشمندانی ست
که توجه ایران ودیگر ممالک دنیا را بخود جلب نموده است
وشاید دوستی ودشمنی های اطرافیان او، خود گویای این باشد که او چگونه
ایده ها و افکار ی را دراست که به دلیل آن دوست ودشمن فراوانی را متوجه ی
خویش نموده است .

* دوستان او , ایران دوستانی وطن پرستانی هستند که , در آرزوی
روزهای شکوه میهن بوده و برای فرهنگ و تاریخ ایران زمین ارزش قائلند

*و دشمنان او تجزیه طلبان متعصبی هستند که می گویند :
او و فردوسی بزرگترین عوامل دوری آنها, از خواسته شان که
تجزیه طلبی و انحطاط ایران عزیز است می باشند .
علت آن در این است که *ارد بزرگ بر اساس" شاهنامه حکیم طوس"

" نظریه قاره کهن " را مطرح ساخته است که بسیاری در سطح منطقه
و بخصوص ایران از آن استقبال نموده اند . این نظریه می گوید:

تقسیم بندی قاره های جهان بر مبنای خواسته های شرق یعنی چین و غرب
یعنی اروپا بنا شده است
و حوزه تمدنی ایران باستان که کشورهای هم ریشه آن
را در بر می گیرد در این بین نا دیده گرفته شده اند .
در این شرایط هر دو سوی این محیط یعنی چین و اروپا در
حال سود بردن از وضع موجود هستند .
● ارد بزرگ می گوید:
اگر یونان نبض فرهنگی اروپاست و اگر چین

نبض فرهنگ شرق ، " ایران هم نبض قاره کهن است"

" قاره ای از کشمیر تا قبرس و از شمال دریای مازندران تا خلیج فارس "
گسترده شده است .

● قاره کهن 20 کشور را در بر می گیرد که عبارتند از :

قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، افغانستان، کشمیر،

پاکستان، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، لبنان، قبرس
، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان

سایر بخش‌های جنوبی ترین بخش روسیه در میانه استراخان
در شمال دریای خزر تا جنوب اکراین .


این قاره می تواند سبب همکاری و همگرایی بسیار گسترده تری
بین کشورهای داخل آن باشد و توان آن را دارد تا به سرعت رشد کند .
●●●●
شاید مهمترین قدرت قاره کهن این است که
باعث متوقف شدن موج تجزیه طلبی باشد که پشت پرده ی آن

اروپا ، آمریکا ، روسیه و حتی چین می باشند .

پیمانهای شانگهای و اتحادیه اروپا در حال تصاحب مجموعه ما هستند
که البته آن هم بدلیل خواب زدگی کشورهای مجموعه قاره کهن بوده است .


● خطر تجزیه طلبی امرو
ز بسیاری از کشورهای منطقه بخصوص گرجستان ،
ترکیه ، عراق ، افغانستان ، پاکستان و...
را تحدید می کند که مهمترین علت آن همدستی بعضی
از کشورهای شیخ نشین خلیج فارس و غرب است .


● این قاره می تواند موجب ترقی کلیه کشورهای منطقه گردد .
و همچون یونان در اروپا ،
ایران نقش مادر فرهنگی این سرزمین را دارد .نظریه مشهور دیگر* ارد بزرگ


●" کهکشان بزرگ اندیشه " است که تحقیق در مورد آن را به شما
که علاقمندان ارد بزرگ نظریات او ,وا می گذارم .



و اما شناخت مردم عادی نسبت به ارد بزرگ بحث دیگری دارد و آن
" نصایح و سخنان حکیمانه " اوست


که به شکل گسترده ایی مورد استفاده کتب ، نشریات ، مجلات و
سایتها و وبلاگ ها قرار می گیرند .

در" عرصه بین المللی" نصایح اندیشمندانه او ترجمه شده که
این خود استقبال بسیاری را برانگیخته است .


گفته می شود "احمد شاه مسعود " از دوستان نزدیک ارد بزرگ
بوده است و این دوستی در منش و خوی احمدشاه مسعود
بسیار تاثیر گذار بوده است


نزدیکی احمد شاه به ایران


و همچنین نگاه ملی به مقوله مبارزه برای راندن نیروهای طالبان ،


پاکستان و امارات متحده عربی بخشی از


هم سوی اندیشه های این دو بوده است .
●●●●

از این روی هنوز پس از سالها از شهادت مسعود بزرگ باز
هم بسیاری از مردم این کشور نسبت به ارد بزرگ
مهر دارند و عزیزش می دارند .
که این در وبسایت های ایشان دیده می شود .


بعضی از مخالفین احمد شاه مسعود و ارد بزرگ این دو را مروج
تغییر نام افغانستان به خراسان می دانند
که البته تا کنون در حد یک اتهام بی پایه باقی مانده است .


اغلب مخالفین آنهاافرادی هستند که پیشتر مورد حمایت دولت پاکستان
قرار داشته اند .


در مجموع شخصیتی که می توان از ارد بزرگ دید بدینگونه است :

"انسانی دانا و ریش سفیدی" که هیچگاه" آلوده دعواهای سیاسی" نشده

و حرفهای او برای" زمان و مکان "خاصی نیست
و بیشتر برای" عزت دانش و خرد" است .

●●●●

* از عمده طرفداران او * قشر


"*جوان و*عمیق جامعه ی ایران وخارج از کشور" است


که از" نصایح واندرز وپند و سخنان ارزشمند او"


"منبع امیدی" را دریافت میکنند


که لازمه پیشرفت در زندگی کنونی بوده ودرجهت ترقی بیشتردر


جامعه ی امروزی مادر سطح بالائی لازم وضروری بنظر میرسد.


لذاآشنائی با نظریات افکار وایده های این بزرگمرد تاریخ نه تنها چیزی از


دانش وآگاهی ما نخواهد کاست که درنگاه نقد نیز اگر کسی به آشنائی با آن


بپردازد بی شک نه تنها چیزی را ازدست نخواهد داد


بلکه همینقدر که اندیشه های متفاوت را بیآموزیم

خود دانشی ست که انسان در زندگی نیازمند آن می باشد.


چراکه در طول زندگی بشر همواره تغییرات متعدد وکشفیات بسیار
ونظریات متفاوتی در جوامع رشد پیدا نموده ودانش وآگاهی
بر آنچه موجود است


یاور بسیار خوبی خواهد بود تا توانائی آنرا درخویش بیابیم


تا بهترین نظریه ی موجود ومنطقی ترین آن را برگزیده ودر راهی
که گام بر میداریم , آشنا با دیدگاههای متفاوت نیز
بوده وبدینوسیله

در نحوه ی شناخت فکری واندیشه شخصی واجتماعی خود
گامی درست برداریم

تاآنچه بعنوان نظریه ی شخصی خود ارائه میدهیم بر اساس


دانستنیهای روز ما نیز بوده وتنها اکتفا شده به محیط محدود پیرامون خودنباشد.


گذ شته از آندر اندیشه ها و نظریات ارد بزر گ شما اندیشه ای نخواهید یافت


که ضرر وزیانی را متوجه ی خواننده ویا علاقمندان وحتی دشمنان او گردد


چراکه آنانکه در خصومت فکری واندیشه ای زیان بار را برای دیگران
به همراه دارد وبه دشمنی با دیگران مبادرت میورزندآنگونه که باید


ارزش شنیدن را نیز ندارند درنتیجه آشنائی با شخنان واندیشه ای که

بنوعی در سرنوشت وراه زندگی بشر گامی به سزا برداشته باش
د نه تنها درخور تقدیر است بلکه می بایست


منو شما این آموزش را به نسل آینده خود نیز بدهیم که با توجه وعلاقه


به پیگیری نظریات , اندیشه ها, وپندها

وهمچنین دانستنی هائی بپردازند که دربه هدف رسیدن عزیزان ما


و هر انسان دیگر در اجتماعی که خود در آن زندگی میکنیم


موثر وباارزش باشد

باتشکر وامید موفقیت همگان در زندگی
بدرود.


فرزانه شیدا / اسلو ، نروژ
شنبه 11 مهر 1388

سروده ای زیبا از شاعره محترم خانم افرین پناهی :* محکمه بود انگار...!


سروده ای زیبا از شاعره محترم خانم افرین پناهی
متولد: جمعه 1 خرداد 1349
کشور:ايران
شهر:خرم آباد
:: * محکمه بود انگار... ! :
محکمه بودانگار...


شاه وچند وزیر


و ما, چون مردگان!


خدایان لب شکری
به مجازاتمان نشسته بودند.


گفتند:این جامکان ِ کسانی است...که



همیشه" بی اجازه" قد کشیده اند



گفتند: سهم شما


دره ای است!!! ...


برای آبادانی اش


بایددست به دامان خدایان شوید!


گفتیم : ماخود....!


حرفمان رابریدند


باواژه های مسلول ...


ناسزایمان کردند.


ساکت شدیم


یوغ برگردنمان نهادند


سپرشدیم


و یادمان رفت


خوابیم ... یامرده!


ودره همچنان باسرهای بی صدا


روبه قرون ماضی


افتاده ازنای و....



مادریک گورجمعی


تاهزارسال نیامده


درکارگاه هیچ کوزه گری


به سخن درنیامدیم!


محکمه بودانگار!


شاعره معاصر: آفرین پنهانی




در سایت" شعرنو ":


پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان