۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

من نفهمیدم چرا؟؟

من نفهمیدم چرا؟؟
عشق خودرا پس گرفتی... من نفهمیدم چرا؟؟
ترک ما کردی ورفتی...من نفهمیدم چرا؟؟
از دلم آسان گذشتی...من نفهمیدم چرا؟؟
چونکه رفتی برنگشتی...من نفهمیدم چرا؟؟
با دلم هرگز نگفتی...من چه کردم بی وفاااا‌
رو گرفتی وتو رفتی...همچو یک ناآشنا
عشق تو اما بدل ... هرگز نشد از من جدا
تا ابد تا زنده هستم.. .دوست میدارم ترا
یکشنبه۲۶بهمن ۱۳۵۹
سروده فرزانه شیدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پژواک اندیشه در فراسوی مرزها

  تاریخ بشر، داستان مبارزه بی‌پایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، می‌تواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...

بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان