و کسی نیز بما گوش نکرد
و کسی نیز بما گوش نکرد!!!
-------------------------
گفتی وباز شنیدم که دلت
سخن از دلتنگی ست ..
سخن اینکه سکوت در دلت باز شکست
وتو گفتی با دل
هرچه در قلبت بود...
لیک گوش همه این مردم دهر
خالی از گفت وشنود
خالی از باورهاست
ودلی چون دل ما
هرچه مینالد ومیگوید باز
کس به یک چشم ونگاه
به رخ خسته ما نیز
نگاهی زسر شوق نکرد
من که فریاد زدم با دل خویش
منکه گفتم همه اندوه دلم
منکه هر روز و هرآ ن شب به غمی
واژه در واژه به تکرار امید
درقلم مُردم وبا اشک
به صبح دگری...
پای اندوه دلم باز کشید
وهنوزم که هنوز
بیصدا مانده دلم
باهمه گفتن ها
باهمه شعر وسخن
باهمه دفتر و گفتار وکتاب
هیچکس گوش شنیدن که نداشت
هیچکس غصه عالم که نداشت
همه کس غرقه به خویش
غرقه در دنیائیست
که در آن یاد دگر مردم دهر...
رفته دیگر ازیاد
ومن افسوس ...خدا
ازچه رو اینهمه غم را بدلم
باز کشم
من که هر فریادم .... میخورد بردیوار!!!
منکه حتی به قلم اشک و
به دل خون دادم
ما چه گفتیم مگر
جز حقیقت جز عشق
جز محبت.... خوبی ...
ما فقط قصه تکرار همان دیروزیم
شنوائی به جهان نیست که نیست
رمز ویران سکوت ...
عاقبت بر لب من نیز نشست
وسکوتم پس ازاین ...نه به فریاد و قلم
نه به اشک ونه به آه
با کسی هیچ نخواهد گفتن
من فقط تکررام ...تو فقط تکراری
و کسی نیز بما گوش نکرد
و کسی نیز بما گوش نکرد!!!
،، دل من پرشده از گفتنها،،
،، دل من پرشده از گفتنها،،
از: فــرزانه شــیدا
یکشنبه ۱۶ دیماه ۱۳۸۶
-------------------------
گفتی وباز شنیدم که دلت
سخن از دلتنگی ست ..
سخن اینکه سکوت در دلت باز شکست
وتو گفتی با دل
هرچه در قلبت بود...
لیک گوش همه این مردم دهر
خالی از گفت وشنود
خالی از باورهاست
ودلی چون دل ما
هرچه مینالد ومیگوید باز
کس به یک چشم ونگاه
به رخ خسته ما نیز
نگاهی زسر شوق نکرد
من که فریاد زدم با دل خویش
منکه گفتم همه اندوه دلم
منکه هر روز و هرآ ن شب به غمی
واژه در واژه به تکرار امید
درقلم مُردم وبا اشک
به صبح دگری...
پای اندوه دلم باز کشید
وهنوزم که هنوز
بیصدا مانده دلم
باهمه گفتن ها
باهمه شعر وسخن
باهمه دفتر و گفتار وکتاب
هیچکس گوش شنیدن که نداشت
هیچکس غصه عالم که نداشت
همه کس غرقه به خویش
غرقه در دنیائیست
که در آن یاد دگر مردم دهر...
رفته دیگر ازیاد
ومن افسوس ...خدا
ازچه رو اینهمه غم را بدلم
باز کشم
من که هر فریادم .... میخورد بردیوار!!!
منکه حتی به قلم اشک و
به دل خون دادم
ما چه گفتیم مگر
جز حقیقت جز عشق
جز محبت.... خوبی ...
ما فقط قصه تکرار همان دیروزیم
شنوائی به جهان نیست که نیست
رمز ویران سکوت ...
عاقبت بر لب من نیز نشست
وسکوتم پس ازاین ...نه به فریاد و قلم
نه به اشک ونه به آه
با کسی هیچ نخواهد گفتن
من فقط تکررام ...تو فقط تکراری
و کسی نیز بما گوش نکرد
و کسی نیز بما گوش نکرد!!!
،، دل من پرشده از گفتنها،،
،، دل من پرشده از گفتنها،،
از: فــرزانه شــیدا
یکشنبه ۱۶ دیماه ۱۳۸۶
نظرات