از دیالکتیک فیلسوف اُرُد بزرگ تا نظریات فلسفی او
۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه
نام های ایرانی از وبلاگ پرهام
آرا آراستن و زیبا کردن
آرمیلا نام دختران در ایران باستان
آرمیتان شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید
آروشا درخشان - نورانی - باهوش
آرتا نام شهر در زمان زند که به روی دختران میگذاشتند
ارنواز شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید
آرتمیس گوینده راستی- نام دریاسالار زن
آرتنوس صادق - راستگو - نام دختر داریوش
آسا نام دختر شاپور دوم ساسانی- بزرگ و علیحضرت
آتاناز نامی ایرانی
آتنا نامی ایرانی
آتوسا دختر کورش بزرگ همسر داریوش بزرگ مادر خشیار
آتوشه نام عمه یا خاله شاپور شاه
آوید نامی ایرانی
آویسا آب پاک و تمیز
آیدا همچون ماه و مهتاب
آیدان چهره زیبا همچون ماه - آیسان
آیلا نور ماه و مهتاب- آیناز
آذرمهر آتش مقدس ایرانیان- آذرمینا
آذرنوش نام زنان ساسانی و همچنین آتش مقدس ایران
آزیتا نام شاهزاده - ملکه و پرنسسز در ایران
آرش نام قهرمان وطن پرست ملی ایران
آراد نام فرشته
آرآسب نام کورش اول
اَفشین نام یکی از شاهزادگان ساسانی که به بابک خرمدین خیانت کرد
آبتین شخصیتی در شاهنامه - پدر فریدون
آترین نام یکی از پادشاهان خوزستانی در زمان داریوش بزرگ
آرتاباز نام فرمانده ارشد گردونه های کورش بزرگ
آرتام نام والی فریگیه در زمان کورش بزرگ
آریاداد برخواسته از نسل آریا - داده شده آریایی
آرتین نام هفتمین پادشاه ماد
آریا نام فرمانده ارتش کورش بزرگ در جنگ کوناکزا
آریامس آریای بزرگ - از شاهزادگان سغد در زمان اسکندر گجستک
آریامهر دارنده مهر - از سرداران داریوش سوم
آریوداد ایرانداد اوستا
آریومهر از سرداران داریوش سوم
آلیش قابل اشتعال
آمیتریس نام دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا
آموتیا نام دوشیزه در زمان زندیه
آناهیتا نام فرشتگان اهورامزدا
آندیا همسر اردشیر اول
آنیتا نام دختران در زمان زند- به معنی پرورش گیاه
آیوت یکی از بهدینان در فروردین یشت
آرتامن از همپیمانان داریوش بزرگ در براندازی بردیا
آریاناز نامی ایرانی
آذرگون دختران در زمان اشکانی ویس و رامین
آریارمن از نخستین پادشاهان ایران در 2600 سال پیش - نیای داریوش
آرتاباز یکی از فرماندهان کورش بزرگ
آذرمهر آتش مهر
آرتونیس دختر ارته باذ و خواهر برسین
آرمه ئیتی فروتنی - پاکی - نگهبان زمین
آذرمیدخت دختر همیشه جوان - دختر خسروپرویز - زنی که شاه شد
آسیمن نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است
آماستریس دختر داریوش سوم
اَدرک دختر یزدگرد سوم ساسانی
اَردویسور فرشته آب در ایران باستان
آرته دخت شهبانو اشکانی همسر اردوان
اَرشیت دوست ترین - نامی از دوره هخامنشی
اَمِستریس شهبانوی خشایارشا
اوراشی زن پسر سیامک
آتری به معنی آتش - از نامهای باستانی
آپامه خوشرنگ و زیبا - دختر اردشیر دوم هخامنشی
آرتا از نامهای باستانی
آندیا زن اردشیر درازدست شاهنشاه هخامنشی
آئیریک نیای یازدهم زرتشت
آئین کیش - راه و روش
آئین گُشنَسب سپهبد ایرانی در نبرد با بهرام چوبینه
آپاسای منشی شاهنشاه شاپور یکم ساسانی
آتروترسه پسر اسفندیار
آتروپات سردار ایرانی که والی آذربایجان بود - سردار داریوش
آترونوش آذرنوش - پاکدین زرتشتی
آرتاپارت نگهبان ویژه کوروش بزرگ
آرتام یکی از والی های شهنشاهی کوروش بزرگ
آرتین هفتمین پادشاه ماد
آریاز راهنما و راهبر - نامی اوستایی
آبنوش از زنان ویس و رامین
آپاما دختر سپیتمن سردار ایرانی
آرتادخت وزیر خزانه داری اردوان چهارم اشکانی
آرتیستون دختر کورش بزرگ - زن داریوش
آرگون شهبانوی اردشیر یکم هخامنشی
آروکو فرزند کوروش هخامنشی
آریابد نگهبان و سردار سرزمینهای آریایی
آریاراد پسر آریامنش پادشاه کپدوکیه
آیوت یکی از بهدینان زرتشتی
اَرتاریا پسر خشایارشاه
اَرتامن از متحدین داریوش بزرگ بر ضد مغ دروغین
اَرتاوند فرمانده ناوگان خشیارشا
اَرتور در کتاب ماتیکان هزاردستان از برزگان بوده است
اَرتَمَن یکی از سرداران ماد در روزگار کوروش
اَرتَبرزین در اوستا یعنی برترین راستی - سرداری هخامنشی
اَردین راستین و بزرگوار
اَرزین فرمانده امپراتوری ایران در حمله اسکندر گجستک
اَرسیما نماینده داریوش سوم برای گفتگو با سکندر ملعون
اِستاتیرا همسر داریوش سوم
اشتوکان نامی اوستایی و رقیب زریر
اشاداد کسی که از راستی و نیکی سود جسته است
ائیریه من ایران منش در روزگار ساسانی
ادیشه نامی پهلوی - از سرداران کورش بزرگ
اُمید در پهلوی اُمیت - از نویسندگان دینکرد زرتشتیان
افروز از نامهای پهلوی
آریانا متعلق به نسل آریا
اشکان شاهان سلسله اشکانیان
اوتانا هم پیمان داریوش اول
ارشان شاهزاده در نزد ایرانیان و فرزند اردشیردوم
ارشام نام پدر بزرگ داریوش بزرگ
ارشانوش از نام نامه نخعی
ارشین از شاهدخت های هخامنشی
ارشنوش نام نامه نخعی - نام باستانی
ارشکان کنیه فرهاد دوم و اردوان دوم شاهنشاه اشکانی
ارد نام پادشاه اشکانی و همچنین اندیشمند بزرگ معاصر ارد بزرگ
اردشیر بنیانگذار سلسله ساسانیان - اردشیر بابکان
اردوان نام شاهان پارتی و برادر داریوش اول
اردا نام کشیشی در زمان ساسانیان
ارشاما نام پدر بزرگ داریوش اول
ارشک نام اولین پادشاه سلسله اشکانیان
اریکا مرتبط با زمین
افرا ستایش کردن
افشید شکوه خورشید
انوشه نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی
الیکا مادر زمین - شکوفه - نام دهی در شما ایران
الیا نام گل
الیزه نام مکانی در رودبار
المیرا فدا کننده
ایرسا رنگین کمان
اوراش فرزند کوچک اردشیر شاهنشاه ایران
اُوَرَش پسر اردشیر سوم
اُورداد از سرداران کوروش بزرگ
انوشیروان نام پادشاه دادگستر ایران
انوش جاودانه
انوشا خوشحالی و سرور و شادی
انوشک نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی
بکتاش شاه خوارزم
برسام به معنای آتش بزرگ
بامشاد از موزیسین های دوره ساسانی
بامداد پدر مزدک
بابک بابک خرمدین تندیس وطن پرستی ایرانیان
باربَد نوازنده و رامشگر مشهور خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی
برتهم از سرداران نامی ایران
برسام از سردارن یزدگرد شاهنشاه ساسانی
بیارش کی بیارش - همان آرمین شاهنامه
بهرو بهشاد - بهرخ - بهتاب
بینا دانا و بیننده
باتیس ازسرداران داریوش سوم در حمله اسکندر گجستک
باوَند از سپهبدان مازندران
بَردیا - بَردیه فرزند کوروش بزرگ
بروسا پدر بهرام - از موبدان یزد
بَستام برادر زن هرمز چهارم ساسانی
بهداد نیک آفریده شده
به رَوِش نیکترین راه - بهترین انتخاب زندگی
بیارش کی بیارش - همان آرمین شاهنامه
برسین دختر داریوش سوم که اسکندر با او ازدواج کرد
بهنوش خوش مشرب - مطبوع - دلپذیر
بهشید نامی ایرانی به معنی بهترین روشنایی
بیتا زیبا و خوش چهره
برسین زن ایرانی اسکندر گجستک
پارمیس نوه کورش بزرگ
پروشات در اوستایی به معنی بسیار شاد
پریزاد زن داریوش دوم هخامنشی
پورچیستا پردانش-دختر زرتشت-زن جاماسب
پانته آ شاهزاده ای که اسیر کورش بزرگ شد
پریساتیس همسر داریوش دوم و نام شاهزادگان
پارمیس دختر ارشد کورش بزرگ
پوریا از پهلوانان ایران زمین
پویان جستجو کننده راستی و درستی
پردیس باغ و بهشت - واژه پارادیز انگلیسی از همین است
پریوش پریزاد - پریسا - پریداد - پری تن
پُرشاد خواهر داریوش سوم هخامنشی
پری ویس دختری در ویس و رامین
پاپَک دبیر انوشه روان دادگر و بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی
پاردیک پدربزرگ ساسان بنوشته کتیبه کعبه زرتشت
پِدرام نبیره سام - بدرود - شادباش
پرهام از نامهای ایران باستان - تازی شده اش ابراهیم
پِرشان از نامهای اوستایی به معنی رزمجو
پرشه جرقه - دختر ایرانی
پروشات همسر داریوش دوم
تورک پسر شیدسب پادشاه زابلستان از نوادگان جمشید شاه
تیران پسر اردشیر سوم پادشاه اشکانی ارمنستان
توشنامئیتی فرشته مهر و دوستی
تیتک از نامهای زرتشتیان امروزی
تنسر بزرگ روحانی زرتشتی که اوستا را گرد آوری کرد
تهمتن بزرگ پیکر و دارنده اندام نیرومند
تیرداد پادشاه رمنستان- پادشاه اشکانی
تیگران از سرداران نامی خشیارشا - پادشاه ارمنستان
تارا ستاره
تناز مادر لهراسب - دختر آرش کمانگیر
تینا عاشق نوازش
جمشید سومین شاه پیشدادی در حدود 6000 سال پیش
جاماسب حکیم و فیلسوف ایرانی و داماد زرتشت اسپنتمان
جویان از شخصیت های شاهنامه
جهانگیر پسر رستم ذال
جاماسبه شهبانوی اردشیر درازدست
چیستا فرشته دانش و خرد
چوبین کنیه بهرام سپهسالار ارتش هرمزد انوشیروان
خشایار شاهنشاه ایران و فرزند داریوش بزرگ
خسرو در اوستا به معنی نیکنام - شاهنشاه ساسانی
دادمهر فرستاده شهر از طرف فرشته مهر
دارمان خسرو پرویز شاه ایران
داریوش شاه شاهان - شاههنشاه بزرگ تاریخ ایران
دارا نهمین پادشاه کیانی - پسر رستم - داریوش
دانوش دیانوش دوانوش - دارنده جاودانگی
داتام فرمانده ایران در کاپادوکیه
داریو از پادشاهان ایرانی در زمان پایان دوران سلوکیان
دانین از خاندانهای ایرانی
دیااکو پادشاه ماد ایرانی
داماسپیا شهبانوی اردشیر یکم
دینا نامی ایرانی
دل آسا نامی ایرانی
درسا همچون مروارید
راتین رادترین-با داد و دهشترین-از سرداران ارشیر دوم
رسام نام پیکرنگار بهرام گور شاهنشاه ایران
رامین از فرزندان کیخسرو و برادر رامی
روزبه در پهلوی روژوه- وزیر بهرام شاهنشاه ساسانی
روشاک از سرداران ایرانی در جنگ با اسکندر گجستک
راتین از سرداران اردشیر دوم - رادترین مرد
رام برزین پیشکار دربار انوشیروان دادگر
رایش پسر زادشم
رتوشتر برادر بزرگ اشو زرتشت
ریوشاد نامی ایرانی
ردیمه همسر کمبوجبه - شاهزادگان هخامنشی
رکسانا دختر داریوش دوم
رُدگون مادر داریوش اول - پرنس در اشکانیان
رائیکا پسندیده و دوست داشتنی
رادنوش بانوی شهرین
رائیکا پسندیده و دوست داشتنی
راتا فرشته بخشش و مهربانی در وندیداد
زرشام دختری از خاندان جمشید
زوپیر همپیمان داریوش بزرگ که گوش و بینی خود را در فتح بابل برید
ژوپین نام فرزند کیکاوس
ژاله اشک
سیاوش فرزند کیکاوس - شخصیت اسطوره ای ایرانیان
سورنا فرمانده نظامی اشک سیزدهم پادشاه اشکانی
سام پدر بزرگ رستم
سپنتا نامی مقدس در ایران باستان
سپاکو همسر مهرداد چوپان که کوروش بزرگ را پرورش داد
سَتوِش ستاره باران در زبان پهلوی
سریرا زیبا - خوش چهره
سندوس خواهر خشایارشاه
سی سی کام کامروا - مادر داریوش سوم - دختر اُستان برادر اردشیر دوم
سیندخت دختر مهراب پادشاه کابل
سامیار از نامهای کهن زرتشتی ایران
سپاکو زن مهرداد چوپان که کورش بزرگ را تربیت کرد
سپنتا مقدس ایرانی
ساینا سیمرغ
سپند مهر در اوستا سپنته میتر - قاتل خشایارشا
سپهرداد در اوستا سپیتریدات - داده خداوند
سپیتا از درباریان آستیاگ ماد
سروش گوش دادن به صدای وجدان - پیک ایزدی در دین بهی
سهراب تابش سرخ - پسر زال
سیامک پسر کی کاووس
سینا در اوستا سَئنا - از پیروان زرتشت
شاه بهرام نام زرتشتیان امروزی - نام بهرام گور
شروین از شاهان باوندی
شهروی چهره شاهانه - از موبدان ساسانی
شیروان از شاهان شیروانی ایران
شیروی از شاهان ساسانی
شراره از نامهای رایج امروزی
شاهیده پارسا - پرهیزکار
شیددخت دختر روشنایی و نور
شهداد داده شده از شاه
شایگان مرد بزرگ
شاهین سردار بزرگ خسرو پرویز از خاندان وهمنزاد
شهروز وزیر شاهنشاه شاپور
شیراک پدر هرمزد - نگارنده کعبه زرتشت
فرهود پسر زیبا
فَرَوَهَر نماد مقدس انسان بالدار از دوره ما قبل زرتشت
فریان نام یکی از شاهان گذشته
فَربُد به معنی راست و درست
فرمنش از پادشاهان ایرانی در گرجستان
فرامین از پادشاهان ساسانی
فرزام لایش و شایسته
فرزین نامی ایرانی
فَرَه وَشی سمبول ملی ایرانیان همان فَرَوَهَر است
فرورتیش دومین پاشاه ماد در بیستون نیز نامش هست
فرهاد نام بسیاری از شاهان ایرانی - فرهاد عاشق شیرین
فرنوش از نامهای رایج امروزی
فرنو مادر بزرگ اشو زرتشت
فرگون نام زنان در ایران باستان
کارین از خاندانهای اصیل ایرانی همان کارن
کامیار نامی ایرانی
کُردان پسر مرزبان
کورش بنیانگذار شاهنشاهی و حقوق بشر جهان
کیخسرو از شاهان پیشدادی - فرزند سیاوش- نوه کیکاوس
کیان ستاره
کامبیز یا کمبوجیه یا کامبوزیا فرزند کورش بزرگ
کی آرمین پسر کی قباد
کیازند نامی ایرانی
کیانوش برادر شاه فریدون پیشدادی
کیوان پسر موبد سروش
کیومهر نامی ایرانی
کارن فرزند کاوه - شخصیت ایرانی در شاهنامه- یکی از خاندانها
کیارش دومین پسر کیغباد- پسر کی اپیوه
کیانوش برادر فریدون شاه پیشدادی
کیانمهر کیامنش - کیافر - کیانزاد
کیانا برخواسته از نسل کیانیان
کاساندان همسر کورش بزرگ
کتایون مادر اسفندیار در شاهنامه
گلدیس از واژه اوستایی دَئسه به معنی همچون گل
گشتاسب از شاهان ایران باستان
گودرز پهلوان اسطوره ایی تاریخ ایران
گیو پسر گودرز
لُهراسب پسر کیخسرو شاه کیانی
لبینا نام یکی از قسمتهای موسیقی کهن ایران
لیدا مهسان - مهسیما – مهسو- مهرشید
لیشام از وطنپرستان دیلمی
میترادات دختر مهرداد پادشاه اشکانی
مهشید مهسان - مهسیما – مهسو- مهرشید
ملیسا مرهم - نام زنبور عسل در یونانی
ماندان ماندانا - مادر کورش بزرگ - همسر کمبوجیه اول
مرسده ملکه در ایران
میترا فرشتگان مقدس ایران باستان
مازیار از سرداران مادی کورش بزرگ - ماه یزد یار - همسنگر بابک
مزدک از نامهای دوران هخامنشی - آفریننده مزدا - آئین آورنده مزدکیان
مهراب پادشاه ایرانی در کابل و پدر رودابه
مهران همان میتران پهلوی - از خاندانهای اصیل ساسانی
ماندوی شهبانوی اردشیر سوم شاه ارمنستان
مهدیس از ماه دیس گرفته شده است به معنی گل چهره
مهرو به معنی چهره ای همچون ماه
مهدخت به معنی دختری همچون ماه
مهر آریا مهر دختر آریایها
مهر آئین کیش مهر ایرانی
میرتو از زنان شاهنشاهان هخامنشی
مهرک نام شاپور اول
مهراشک نام ایرانی
مهرساد نام ایرانی
مکابیز نام ایرانی
مهر نوش نامهای رایج امروزی
مانی نقاش دوره ساسانی که دعوی پیغبری کرد
مِهربُد نامی از دوره هخامنشی
مهیار نامی ایرانی
نازنوش نامی ایرانی
نیسا دختر یکی از شاهان پارتی
نیوشه نیوشا- گوش دهنده- نوشه
نوشا پرنس در زمان ساسانیان
نیکا نام رودخانه ای در ایران
نائیریکا بانوان پارسا در دین زرتشتی
نوشید مادر مانی نقاشی در دوره ساسانی
نِیشام فرشته نگهبان آذرخش
نرسی از شاهان ساسانی
نیوتیش برادر کوچک اشو زرتشت
نیما از دانشمندان ایرانی
نیوتیش برادر کوچک اشو زرتشت
ناهید اناهیت - اناهیتا - فرشته آب
نیسا دختر مهرداد و خوهر میترادات اشکانی
نیشام نام فرشته نگهبان آذرخش
نوشید نام مادر مانی نقاش که خود را پیامبر نامید
ورتا نامی پهلوی به معنی گل
ویس معشوقه رامین در دوره شاهنشاهی اشکانیان
ویرا ویشکا- ویدا - ویستا
وارتان یکی از شاهان ایران
وانوشه نام گل
وستا پردانش - دختر پاکدامن و با اصل و نسب
ویدا در اوستایی ویستا - پر دانش و فرهنگ
ورجاوند نورانی - مقدس - دارای احترام
وَندا امید - آرزو - سپهبد تبرستان
وَهرام نامی پهلوی - همان بهرام
ویسپار هم پیمان داریوش بزرگ در براندازی مغ دروغین
هورام واژه ای پهلوی به معنی خوش رام - خنده رو
هُرمُز نام بسیاری از شاهان ایران
هژبر شیر
هومان پسر ویسه و برادر پیران
هیراد ظاهر سالم و زیبا
هیتاسب از فرمانده هان داریوش بزرگ
هیربد روحانی گذشته ایران در زمان زرتشت
هژیر یکی از پهلوانان ایرانی
هما هفتمین پادشاه کیانی - دختر کیگشتاسب
یوتاب خواهر آریوبرزن - زنی سردار در آذرآبادگان
یاسمین پهلوی یاسمن - نوعی گل- دختری در ویس و رامین
منبع :
http://parhamz.blogfa.com/post-1.aspx
... از وبلاگ آزادی
قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند . جبران خلیل جبران
فردریش نیچه :با دیگران بودن آلودگی می آورد.
توماس براس : میان انسان و شرافت رشته باریکی وجود دارد و اسم آن قول است .
اُرد بزرگ : آدمیانی که با دیگران رو راست نیستند با خود نیز بدین گونه اند .
تنسون : خود را بشناس و بر روح خویش فرمانروایی کن . در این صورت می توانی امیدوار باشی که روزی مقتدر و سعادتمند خواهی شد .
بزرگمهر : بیدارترین ، هشیارترین ، و پسندیده ترین کسان ، دانای سالخورده ای باشد که دانش به تجربت آموخته است .
اُرد بزرگ : آب و هوا ، بر جهان بینی ، پبوندهای توده و اندیشه ما تاثیرگذار است .
سارتو : انسان همان جایى است که تصمیم مى گیرد باشد.
اُرد بزرگ : آرمان و خواسته خود را در گفتگوهای روزانه بررسی کنید اگر در آن پیشرفتی نمی بینید نیازی بر انجام آن نیز نخواهد بود .
پلو تارک : ستون تمدن , کتاب و مطبوعات است.
منبع :
کورش بزرگ
پاسارگاد - آرامگاه کوروش
کورش فرزند کمبوجیه و ماندانا بر پدر بزرگ خویش استاگ شورید و پادشاهی ایران را در دست گرفت و دودمان هخامنشیان را بنیاد نهاد.
در سال 546 قبل از میلاد , کراسوس شاه لیدیا با اندیشه پیروزی بر سرزمین پارسیان یورشبر ایران زمین را آغاز کرد. وی پیش از یورش, از کاهن معبد دلفی در یونان در زمینه یورش به پارسیان نگر(نظر)خواهی کرد و کاهن به او وعده داد که اگر حمله کند, امپراطوری بزرگی را نابود خواهد کرد.جنگ با ایران برای لیدیا یک فاجعه تاریخی بود. کروسوس بسختی شکست خورد. کورش خاک لیدیا را در هم نوردید. کروسوس به اسارت ایرانیان در آمد و خاک لیدیا(ترکیه فعلی) ضمیمه شاهنشاهی کورش قرار گرفت و مرزهای شرقی ایران به دریای اژه رسید. کورش کراسوس را بخشید و از او یک فرمانده با وفا ساخت و بعدها همین کراسوس و ارتش لیدیا برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کورش نبردها کردند.
کورش که شخصیتی آزاد اندیش و عاری از پی دورزی(تعصب) بود , خدایان و ادیان ملل شکست خورده را به رسمیت شناخت , همگان را در اجرای مراسم دینیشان آزاد گذاشت, معابدشان را در زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داد و بدینسان دل های همه ی ملت های مغلوب را بسوی خویش جلب کرد. چشم تاریخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتی را به خود ندیده بود و ملت های مغلوب در برابر این همه مهر و بزرگواری چاره ای جز محبت او را نداشتند و دوستی او در دل همه اقوام تحت قرمانروائی ایران ریشه دواند.
پس از اینکه مرزهای شرقی ایران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستی و بزرگمنشی کورش به میانرودان رسید و بابلیان را که از جور ستمگری به نام نبونهید به تنگ آمده بودند بر آن داشت که دست استمداد بسوی کورش دراز کنند. فتح امپراطوری بابل برای کورش با همکاری مردم بابل و هماهنگی روحانیون مردوخ انجام شد.
کورش با ایمان به سرزمین ایران , جهان گشائی را به هدف برقرار کردن آشتی و آسایش و برابری و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد. هر کشوری را که گشود, فرمانروائیش را دوباره به همان حکومتگران پیشین واگذاشته بود تا از سوی او سرزمین خودشان را با دادگری اداره کنند. در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیب وارد نکرد
کورش پس از تسخیر بابل اعلام بخشش همگانی کرد, ادیان بومی را آزاد اعلام کرد, هیچ انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به جان و مال رعایا باز داشت و دستور داد خرابیهای جنگ را بازسازی کنند و در این راه خود پیش قدم شد و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد. در میانرودان چهل هزار یهودی توسط شاهان آشور و بابل برای بردگی به این منطقه آورده شده بودند. کورش دستور آزادی آنها را صادر کرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمینشان فراهم کند.بعد از فتح میانرودان, شام(سوریه) . فینیقیه و فلسطین نیز ضمیمه خاک ایران شدند
در استوانه معروف به اعلامیه حقوق بشر این پادشاه انساندوست چنین نوشته است:
منم کورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شکوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اکاد, شاه چهار اقلیم بزرگ جهان, پور کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان, نوه کورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور.... هنگامی که دوستانه قدم درون بابل نهادم و در میان هلهله های شادی مردم کاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهای نیک مردان بابل را با من همراه ساخت زیرا من همواره بر آن بودم که او را بزرگ بدارم و بستایم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هیچکس اجازه ندادم که در سومر و اکاد دست به تجاوز و تعدی بزند.من در بابل و دیگر شهر های مقدس نظم و امنیت برقرار کردم.از آن پس مردم بابل به آزادی رسیدند و یوغ بردگی از دوششان برداشته شد... مردم این سرزمینها را به سرزمینهایشان برگرداندم و املاکشان را به آنان باز دادم.
رفتار انساندوستانه کورش با اقوام معلوب از او یک شخصیت مقدس و مافوق بشری ساخت. روحانیون بابل او را پیامبر مردوخ , و انبیای اسرائیل او را شبان یهوه و مسیح موعود و تجسم عینی خدای دادگستر خوانده اند. مسلمانان او را ذوالقرنین می دانند.که نامش در قرآن آمده است . و چه زیبا گفته است ارد بزرگ که : کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند .
مرزهای کشور کورش در شرق از حدود رود سند و رود سیحون آغاز می شد و در غرب به دریای مدیترانه و دریای اژه می رسید.نقش کورش در سازندگی تاریخ اهمیت ویژه ای دارد. در این زمینه گزینوفون می گوید: "کشور کورش بزرگترین و شکوهمندترین بود و این سرزمین پهناور را کورش به نیروی تدبیرش یک تنه اداره می کرد. کورش چنان به ملتهائی که در این سرزمینها می زیستند دلبستگی داشتو از آنها مواظبت می نمود که گوئی همه آنها فرزند اویند.مردم این سرزمینها نیز به بوبه خود ویرا پدر و سرپرست غمخوار خودشان می دانستند. کارگزاران دولت در عهد کورش به تمامی عهد و پیمانها و سوگندهایشان وفاداری نشان میدادند و از او فرمان می بردند."
کورش پس از حدودا 23 سال فرمانروائی درگذشت و پیکرش در پاسارگاد به خاک سپرده شد.
منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر) :
اینک که به یاری مزدا ، تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام می کنم :
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد
دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .
من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،
هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد
و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید
و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد .
من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت
و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .
من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر
بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید
من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد
و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد .
من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد
و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند ،
مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید ،
و هر شغلی را که میل دارد ، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند .
من اعلام می کنم ، که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده ، مجازات کرد ،
مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است
و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر میشود ، فقط مقصر باید مجازات گردد ، نه دیگران
من تا روزی که به یاری مزدا ، سلطنت می کنم ، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند
و حکام و زیر دستان من ، مکلف هستند ، که در حوزه حکومت و ماموریت خود ، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند
و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد .
و از مزدا خواهانم ، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .

ماخذ :
مجموعه داستانهایی از یاسمین آتشی
» طعم عشق به میهن
»کمک خواندنی شاه سلطان حسین به سیل زدگان !
»پارمیس
»دلربایی پیش از مرگ
»ایجاد امنیت وظیفه فرمانرواست
» بلایی که ابومسلم خراسانی بر سر کمونیسم آورد !
»سرانجام عشق به ایران
» جنگ خوب است یا بد ؟
» امید ، خود زندگیست
» امنیت در دستگاه دیوانی !
» احترام به شایستگان
» آیا در پس مرگ زندگی ست
» آیا تکرار تاریخ ممکن است
» وجود و دریای خرد
» نا امیدی خردمند
» مزدور
» قهرمان های آدمهای کوچک
» فروتنی فریاپت
» شادی در تنهایی نیست
» سفر هفتاد ساله
» خشم فرمانروای یزد
» دلمشغولی های شاه سلطان حسین
» درسی از ابومسلم خراسانی
» ارشک و رودخانه مردمی
» بازیهای ورزشی تیس کوپان 291 سال پیش از المپیک در ایران
» ماهی های نوروز
» تاسف خواجه نصیرالدین طوسی بر حال عباسیان
» انتقام سخت ابومسلم خراسانی از بنی امیه
» آزادیخواهی و میهن پرستی
» نخستین پادشاه ایران
» صدای جاودانه دختران ایرانی
» پیشکش به شاپور ساسانی
» بابک خرمدین زنده است
» شیر زنان ایران
» آموزگاران ما
» فرگون زیبا
» در بسته ایی وجود ندارد
» ما همه نادریم
» ارد دوم و سورنا
» نگاه و ندای ریش سفید
» سرداری برای بودن و نبودن
» نجابت آزرمیدخت
» نیما و نیشام
» ارزش مهستان و آزادی
» خورشید سربازان اشک نهم
» فردوسی زنده است
» مهرداد دوم و رومیان
» مردمسالاری در دودمان اشکانیان
» شکوه ایران در کجاست ؟
» پیشنهاد فرمانروای روسیه به نادرشاه افشار
» آیوت ها
» تنها برای نگهبانی از ایران و مردم
» برخورد با ریشه کارمندان فاسد
» کورش پادشاه ایران از تخم بدکاری می گوید
» همراهی با مردم
» آژی دهاگ آخرین فرمانروای دودمان مادها
» مازیار و بانو گلدیس
» نوروز در ده هزار سال بعد
» باران مهر
» نگاهی دیگر به تهی دستی
» هدایای کورنلیوس سولا برای مهرداد دوم
» روزهای سخت
» شاپور ساسانی و اجداد شیخ نشین های خلیج فارس
» ارزش نان
» بهترین جای عالم از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
» درس تیرداد پادشاه ایران
مجموعه ی از اشعار خانم فرزانه شیدا - بخش دوم
- آینه
- آزرده دل
- اوج عشق
- بیت غم
- آینه
- آه از آنروز ...
- پس کوچه ها...
- آیینه پرواز
- ترانه ی آسمون
- آنچه پنهان است ...
- آسمان (شعرسپید)
- آزرده دل
- آزادی
- آخـرین بـرگ دفتـرمـن بـود ایـن بــرگ کــه خــزان...
- آخر چرا
- آب رونده
- ای همه من....
- هراسی نیست....
- ترک دل
- چند شعر از فرزانه شیدا: باران.... شیدا...ساقی
- آینه
- شمع دل
- آخرین راه
- رهگذر... آهسته تر
- دفتر شعر (دلشکسته)
- من توأم !
- مجنون.....گل
- وصــال
- ببار ای آسمان...!
- چه میدانی؟!!
- غروب غم
- و کسی نیز بما گوش نکرد
- شکفتن
- شبانه های غم
- قصه ی زندگانی
- یارب بگو آخر چرا ?!
- میروم...
- * غريبانه
- غم
- فغان
- خداوند را در دلها غمگین بجو
- طلای محبت
- در پشت نقاب
- آزادی
- شاهد
- واژه ی رویا
- قلب ايران من
- اينگونه بودن!
- آینـه...
- ؛به شیدائی: کسی ؛؛فرزانه ات ؛؛نیست؛
- باورم کن که مرا نامی هست گرچه گمنام و غريب گرچه اف...
- غربتی بیش نبود
مجموعه ی از اشعار خانم فرزانه شیدا - بخش نخست

- کهکشان عشق
- شب تا سحر
- اینچنین بود که ...
- همچون خدا رفتار کن!
- اگر پرنده ای رادوست داری...رهایش کن!
- بال پرواز
- کوچه ی سبز عاشقی
- ز حال من چه می پرسی؟
- سروده ی : پیامبر اعظم شعری با استناد به ده فرمان ک...
- چو دریا....
- صدایم در نمی آید...صدایت کو؟؟!!
- با تـو دنیـــا مــال مــن بود...مــال مــن
- آه از از آنروز.. آه از آن روز که قلبم لرزید ه...
- شوق عاشقی(ترانه*)
- جاده خاکستری
- دریای محبت
- پیر شب
- عــشق ناب
- عشق رنجید
- بهاری باش
- دلم فریاد میخواهد
- حقیقت
- بر دل وقامت عشق
- ما زیاران چشم یاری داشتیم....
- یکّه خدا
- کبوتر
- شیشه ی دل
- در کوچه های شهر:
- حاجت
- واژه ی رویا
- احساس
- بی تو (ترانه) سروده ی فرزانه شیدا
- پس کوچه ها /ترانه
- من نفهمیدم چرا؟؟
- ترانه ی شب بارونی
- بتو نامه مینویسم /ترانه
- پروانه ی تو/ ترانه
- آسمان مال من است هر کجا هم باشم ..آسمان مال من اس...
- آه ای عشق چرا تنهائی؟!
- نیاز
یاسمین آتشی و دو داستان تاریخی
امنیت در دستگاه دیوانی !
روزی مردی پیش قاضی آمده و گفت : ای قاضی نگهبان دروازه شهر هر بار که من وارد و یا خارج می شوم مرا به تمسخر می گیرد و در مقابل حتی نزدیکانم دشنامم می دهد . قاضی پرسید چرا ؟ این رفتار را می کند مگر تو چه کرده ایی آن مرد گفت : هیچ ، خود در شگفتم چرا با من چنین می کند .
قاضی گفت بیا برویم و خود با لباسی پوشیده در پشت سر شاکی به راه افتاده و به او گفت به دروازه شو تا ببینم این نگهبان چگونه است . به دروازه که رسیدند نگهبان پوز خندی زد و شروع کرد به دشنام گویی و تمسخر آن مرد بیچاره . قاضی صورت خویش را از زیر نقاب بیرون آورد و گفت مردک مگر مریضی که با رهگذران اینچنین می کنی سپس دستور داد او را گرفته و محبس برده و بر کف پایش ۵۰ ضربه شلاق بزنند .
سه روز بعد دستور داد نگهبان را بیاورند و رو کرد به او و گفت مشکل تو با این مرد در چه بود که هر بار او را می دیدی دیوانه میشدی و چنین می گفتی .
مرد گفت : هیچ
قاضی پرسید پس چرا در میان این همه آدم به او می گفتی ؟
گفت : چون می پنداشتم این حق را دارم که با مردم چنین کنم اما هر ضربه شلاق به یادم آورد که باید پا از گلیم خود بیرون نگذارم .
قاضی گفت : عجیب است با این که به تو بدی نکرده بود تو به او می تاختی ؟ چون فکر می کردی این حق را داری !؟
آن مرد گفت سالها به مردم به مانند زیر دست می نگریستم فکر می کردم چون مواجب بگیر سلطانم پس دیگران از من پایین تر هستند . این شد که کم کم به عابرین آن طور برخورد می کردم که دوست داشتم .
قاضی پس از آن ماجرا پنهانی در کار کارمندان و کارگزاران دستگاه دیوانی دقت کرد و دید اغلب آنها دیگر وظایف خویش را آن گونه که دستور گرفته اند انجام نمی دهند و هر یک به شیوه ایی به خطاکاری روی آورده اند . به محضر سلطان شد و شرح جریان را بگفت .
سلطان در دم دستور داد او را بگیرند و به محبس برده و ۵۰ چوب بر کف پای بیچاره قاضی بنوازند . چون قاضی را بار دیگر به پیشگاه سلطان آوردند سلطان گفت : خوب حالا فهمیدی در کار دیوانی دخالت کردن چه مزه ایی دارد . قاضی سر افکنده و گریان گفت : آری و سپاس از چوب سلطان که مرا به خود آورد .
قاضی چون از درگاه سلطانی برون شد با خود گفت : عجبا ! من به پیش سلطان شدم تا خطاهای عوامل حکومت را باز گویم و او به من فهماند زمان چقدر دستگاه و دیوان را عوض می کند . متفکر یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : ریشه رشد تبهکاری در امنیت بزهکار است . و اینچنین بود که قاضی دست از قضاوت شسته با خانواده عزم ترک دیار خویش کرد . چون از دروازه خارج می شد دید همان نگهبان بزهکار با ترکه ایی در دست ، مردم را مضحکه و مورد ریش خند قرار می دهد …
کمک خواندنی شاه سلطان حسین به سیل زدگان !
در دودمان صفوی خبر رسید فلان روستای نزدیک اصفهان سیل آمده است و کوهی ریزش نموده مردم ده روز است گرسنه اند چند روزی که گذشت شاه سلطان حسین مشغول خوردن غذا بود یاد آن روستا افتاد یکی از نزدیکان خود را با پنج محافظ فرستاد تا میزان خسارات آن روستا را وارسی کنند و نیازهای آنها را گزارش دهند تا نسخه ایی برای حل مشکل آن روستا پیچیده شود . چون به آن روستا رسیدند دیدند قشری از گِل و لای روستا را در بر گرفته و خانه ایی با سقف دیده نمی شود مردم رنجور بر زمین خود را می کشیدند و بوی مردار به مشام می رسید . از اسب پیاده شده و کمی در روستا گشتند فقر و بیچاره گی در حدی بود که کمک رسانی به آنها را بسیار سخت می کرد اشراف زاده گفت برگردیم و بگویم هیچ چیزی اینجا درست نیست و هر چه زودتر غذا و کمک بفرستند .
چون بازگشتند دیدند جماعتی در جایی که اسبها را بسته بودند جمع شده و چون آنها را دیدند می دویدند . خوب که نگاه کردند دیدند هر یک تکه گوشتی در دست گرفته و از آنها دور می شوند . مردم از گرسنگی اسبها را پاره پاره کرده و از استخوانها نیز نگذشته بودند . هوا نزدیک تاریکی بود در گوشه ایی نشستند تا فردا از همان راهی که آمده بودند باز گردند . شاه سلطان حسین آنشب خواب بدی دید و همان نیمه شب 200 سوار با زره کامل فرستاد به دنبال خویشاوند خویش ، چون سواران به روستا رسیدند صبح شده بود اشراف زاده نزدیک آنها شد و گفت آیا غذا و خوراکی به همراه خود آورده اید فرمانده سواران گفت خیر ، آمده ایم تا شما را سلامت برگردانیم .
اشراف زاده که شب تا به صبح ناله های آدمهای رو به مرگ را شنیده بود به سربازان گفت از اسبها پیاده شوید و با من بیایید سربازان پیاده شده و از همان جا عازم اصفهان شدند این در حالی بود که صدای اسبهایی که در حال پاره پاره شدن بودند از پشت سر شنیده می شد . ارد بزرگ اندیشمند کشورمان می گوید : برای آدمهای گرسنه ، هیچ نسخه ایی ، جای خوراک آنها را نمی گیرد .

می گویند شاه سلطان حسین پس از دیدن اشراف زاده با سواران پیاده و شنیدن مرگ و میر روستا دستور داد پرچم های سیاه همه جا نسب شود و آنقدر مشغول سوگواری بود که اگر باز هم صحبتهای آن اشراف زاده نبود مردم آن روستا را فراموش می ساخت .
دانلود بخشهایی از کتاب بعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ بقلم فرزانه شیدا
طعم عشق به میهن
میترادات دختر مهرداد پادشاه اشکانی خواب دید ماری سیاه به شهر حمله نموده سربازان مار را به بند کشیدند و چون پدرش آن مار زشت را بدید دست او را گرفته و به مار پیشکش کرد مار بدورش پیچید و او را با خود از شهر ببرد چون از شهر دور شدند ماری دیگر بر سر راه آنها سبز شد و بدین طریق میترادات از مهلکه گریخت به سوی شهر خویش باز گشت مردم شادی می کردند و نوازندگان می نواختند او هم شاد شد اما همه چیز برایش غریبه و نا آشنا بود چون بر لب جوی آبی نشست موهای خویش را خاکستری دید زنی کامل در آب دیده می شد از ترس از خواب پرید و ساعتها بر خود لرزید . میترادات در آن هنگام تنها 14 سال داشت . چند سال گذشت در پایان جنگ ایران سلوکیان (جانشینان اسکندر) فرمانروای آنها اسیر شده و به ایران آوردنش .
آن شب در زیر نور مهتاب مهرداد به دخترش میترادات گفت ای عزیزتر از جان می خواهم همسر دمتریوس فرمانروای اسیر شده سلوکیان شوی . رایزاننم می گویند اگر دمتریوس را عزیز داریم در آینده او دودمان سلوکیان را تضعیف خواهد کرد و در نهایت ما می توانیم برای همیشه آنها را نابود کنیم و تو می دانی آنها چقدر از ایرانیان را کشته اند آیا قبول می کنی همسر او شوی ؟ دختر به پدر نگاهی کرد و خوابش را بیاد آورد .
در دل گفت آه ای پدر ، آه ای پدر من این مار را قبلا در خواب دیده ام و می دانم کی باز خواهم گشت زمانی که دیگر نیمی از موهایم سفید شده اما بخاطر ایران و شادی مردمم خواهم رفت .
سرش را پایین انداخت و گفت پدر هر چه شما تصمیم بگیرید همان می کنم پادشاه ایران دخترش را در آغوش گرفته موی سر او را بوسید و گفت دخترم می دانی که چقدر دوستت دارم .
میترادات در دل می دانست آغوش مار در انتظار اوست اما صدای شادی ایرانیان آرام ش می کرد همچون آرامش آغوش پدر ، و آرام گریست .
اندیشمند میهن دوست کشورمان ارد بزرگ می گوید : گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .
سالها گذشت میترادات که به ایران باز گشت همه چیز همانگونه بود که در خواب دیده بود بر لب همان جوی آب نشست خود را در آن دید اشکهایش با آب جوی در هم آمیخت و طعم میهن پرستی را برای روح و جان ایرانیان به یادگار گذاشت .
یاسمین آتشیپژواک اندیشه در فراسوی مرزها
تاریخ بشر، داستان مبارزه بیپایان برای آزادی، عدالت و معناست. در این مسیر، گاهی یک اندیشه، یک فلسفه، میتواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ر...
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در سراسر جهان
کتاب تفاوت های بارز اتوپیای جزیره اُرُدیسم با اتوپیای کشور جهانی هاکسلی
کتاب شباهت های فلسفه ارد بزرگ و مدل حالت پایدار
کتاب تفاوتهای اساسی، دیدگاههای زیست محیطی فیلسوف اُرُد بزرگ و ترامپ
- فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
- بازتاب جهانی فلسفه اردیسم Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان The philosophy of Orodism in India
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا The philosophy of Orodism in United States
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان The philosophy of Orodism in Uzbekistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا The philosophy of Orodism in Colombia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان The philosophy of Orodism in Poland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تاجیکستان The philosophy of Orodism in Tajikistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان The philosophy of Orodism in Afghanistan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش The philosophy of Orodism in Morocco
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل The philosophy of Orodism in Brazil
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه The philosophy of Orodism in Nigeria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو The philosophy of Orodism in Nauru
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی The philosophy of Orodism in libya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک The philosophy of Orodism in Belgium
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا The philosophy of Orodism in Sri Lanka
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین The philosophy of Orodism in Philippines
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن The philosophy of Orodism in Japan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی The philosophy of Orodism in Ethiopia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی The philosophy of Orodism in Croatia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جمهوری چک The philosophy of Orodism in Czech Republic
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گینه استوایی The philosophy of Orodism in Equatorial Guinea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان The philosophy of Orodism in Serbia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک The philosophy of Orodism in Denmark
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی The philosophy of Orodism in Malaysia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور The philosophy of Orodism in Ecuador
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان The philosophy of Orodism in Kazakhstan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی The philosophy of Orodism in Hait
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس The philosophy of Orodism in Honduras
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس The philosophy of Orodism in Switzerland
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال The philosophy of Orodism in Nepal
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند The philosophy of Orodism in Thailand
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا The philosophy of Orodism in Italy
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان The philosophy of Orodism in Georgia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان The philosophy of Orodism in Bulgaria
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا The philosophy of Orodism in Kenya
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون The philosophy of Orodism in Cameroon
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کره جنوبی The philosophy of Orodism in South Korea
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ The philosophy of Orodism in Norway
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک The philosophy of Orodism in Mexico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی The philosophy of Orodism in Indonesia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان The philosophy of Orodism in Azərbaycan
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس The philosophy of Orodism in England
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق The philosophy of Orodism in iraq
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان The philosophy of Orodism in Germany
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پورتوریکو The philosophy of Orodism in Puerto Rico
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا The philosophy of Orodism in Ghana
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا The philosophy of Orodism in Spain
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه The philosophy of Orodism in France
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه The philosophy of Orodism in Turkey
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه The philosophy of Orodism in Russia
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش The philosophy of Orodism in Bangladesh
- بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان The philosophy of Orodism in Pakistan
- زندگینامه فیلسوف حکیم ارد بزرگ ( بنیانگذار فلسفه اُرُدیسم Orodism)
-
* «اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.» * «اگر واقعیات با نظر...
-
سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم ميكند: ابزار و دشمن. يعني فقط يك طبقه را ميشناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچه بلند پروازی من ...
